PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خبر ما ایرانیان چقدر شادیم؟



A.L.I
17th November 2009, 04:52 PM
(تابناک) ما ایرانیان چقدر شادیم؟ - 1388/8/26 - November 17, 2009 :
http://www.terencechang.com/wp-uploads/uploads/2008/03/iran-happy-sisters.jpg

در روانشناسی شادی شاخصه‌های نشاط در جامعه به خود افراد و نوع نگرش آنها بازمی‌گردد. در میان این افراد آنهایی که باور‌های منطقی‌تر و بهتری دارند آدم‌های شادتری هستند.

به گزارش «خبر»، آنهایی که از قضاوت‌های مردم رها هستند بانشاط‌تر هستند و آنهایی که روابط سالمتر و پایدارتری با دیگران برقرار می‌کنند نیز افراد خوشحالتری هستند.برای شادی و نشاط بخش‌ها و نکات مختلفی وجود دارد که اگر یک جامعه آنها را به کارببندد و رعایت کند مردم و جامعه بانشاطی خواهد داشت. اما این ملاک و معیارهایی که برای رسیدن به یک جامعه بانشاط وجود دارد کدام هستند؟

محور زندگیمان بر پایه تأیید دیگران است

دکتر بدری‌سادات بهرامی، دکتر روانشناس در خصوص شاخصه‌های نشاط در جامعه ما در مقایسه با دیگر جوامع چنین می‌گوید: «برای رسیدن به نشاط باید چندین فاکتور در نظر گرفته شود. یکی از این فاکتور‌ها داشتن نگرش مثبت و واقع‌بینانه است. متأسفانه مردم ما به‌خاطر داشتن برخی باور‌های غلط قراری روابط با دیگران را در پرده ابهام قرار می‌دهند. در فرهنگ عامه مردم جامعه ما همواره حرف دیگران و اظهار نظر دیگران بر زندگی شخصی سایه افکنده است.

از این رو هیچ‌گاه در باره احساساتمان سخنی به میان نمی‌آوریم. اگر احساسمان در مورد کسی منفی است و از کسی دلگیر هستیم به‌خاطر اینکه او از دست ما دلخور نشود از گفتن حرفمان خودداری می‌کنیم، چرا که در فرهنگ ما نگاه و تأیید مردم در روابط و زندگی‌هایمان بسیار مهم و مؤثر است. این مسائل باعث بروز حالتی می‌شود که نشاط را از انسان‌ها و جامعه و روابط اجتماعی می‌گیرد.»

وی ادامه می‌دهد: «اگر محور زندگی بر تأییدطلبی دیگران باشد و اینگونه عمل کنیم که همگان را از خودمان راضی نگه داریم و همگان برایمان هورا بکشند راه را به خطا رفته و نشاط را از زندگی خودمان و اطرافیانمان خواهیم گرفت. از سوی دیگر این امر هیچ‌گاه شدنی نیست، تلاش بیهوده‌ای انجام داده‌ایم و آسیب جدی به خود رسانده‌ایم.»

خودشیفتگی؛ عامل دورافتادگی از اهداف و از دست دادن نشاط

دکتر بهرامی دیگر شاخصه را توقع غیرواقع‌بینانه از خود دانسته و معتقد است: «یکی دیگر از وجوهی که برای رسیدن به نشاط لازم و ضروری به نظر می‌رسد نوعی کمالگرایی در فرهنگ عامه مردم جامعه ما دیده می‌شود. مردم ما فکر می‌کنند آنقدر تیزهوش خوش‌فکر و کارآمد هستیم که با کمترین فعالیتی قادر هستیم تا به آرزوها و دستاوردهای بزرگی برسیم. اگر مردم جامعه خودمان را با جوامع دیگر مانند ژاپن و یا دیگر کشورهایی که فرهنگ درست کار دارند، مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که منظور سخن من چیست. بازده کارایی مفید در کشور ما از 8 ساعت نیم ساعت است.

از سوی دیگر به‌شدت افراد جامعه ما خودشیفته‌ای هستند. به همین خاطر می‌اندیشیم با حداقل و کمترین کار آن هم نیم ساعت در روز می‌توانیم بالا‌ترین دستاورد را داشته باشیم. از آنجایی که در عمل آنگونه نمی‌شود افسرده می‌شویم و نشاطمان را از دست می‌دهیم. همه این مسائل نیز از آنجا ناشی می‌شود که غیرواقع‌بینانه از خودمان متوقع هستیم. این ذهنیت باعث می‌شود که در کارمان بهره‌وری خوبی نیز نداشته باشیم و در نهایت جدای از از دست دادن نشاط اجتماعی و عمومی دچار یک عقب‌ماندگی از مسیر زندگی و دور‌تر شدن از اهداف زندگیمان نیز خواهیم شد.»

مثبت‌اندیشی

«مثبت‌اندیشی» دیگر عامل مهم رسیدن به نشاط فردی و اجتماعی افراد است. دکتر بهرامی با بیان این شاخصه عنوان می‌دارد که این شاخصه در کشور ما وجود دارد. وی می‌گوید: «یکی دیگر از آیتم‌های نشاط مثبت‌اندیشی است. اینکه هیچ‌گاه بخش خالی لیوان را نبینیم. البته این حالت در مردم جامعه ما وجود دارد. زیرا مردم جامعه ما آدم‌های امیدواری هستند. نگرش مثبتی به زندگی دارند و سختی‌ها را نیز با امید پشت سر می‌گذارند و نسبت به آن سازگاری خوبی دارند. این خصوصیت منفی بین نبودن و بدخواه دیگری نبودن شامل مجموع آدم‌های جامعه ما می‌شود این سخن به آن معنا نیست که نوادر و استثناهایی وجود ندارد.»

سنتی غلط و افراطی به نام «کنترل هیجانات درونی»

«کنترل هیجانات درونی» دیگر اصل رسیدن به یک جامعه شاد و بانشاط است. دکتر بهرامی در این خصوص خاطرنشان می‌کند: «یکی از عوامل نشاط اهمیت به این اصل است که مردم در نشان دادن هیجاناتشان نیز آزاد عمل کنند. این هیجانات هم در شادی و هم در نشان دادن اندوه و غم باید یکسان صورت گیرد. اما در این خصوص به‌خاطر وجود حساسیت‌ها و نگرش‌های غلطی که به مرور زمان ایجاد شده مردم تلاش می‌کنند تا این هیجانات را کنترل کنند.

امروزه کنترل این هیجانات در جامعه ما بیشتر از جوامع دیگر دنیا وجود دارد. مردم ما کمتر زمانی را برای خوشحال بودن و مغتنم شمردن لحضات خوش صرف می‌کنند. این حالت غلط را از کودکی به کودکانمان هم تلقین می‌کنیم. چندی پیش در اتاق فکر گروه کودک نیز عنوان داشتم زمانی که کودکان دوساله در خانواده‌های‌شان در کنار یکدیگر با شادی و نشاط در کنار یکدیگر بازی می‌کنند را در برنامه‌های کودک جدای از هم می‌نشانید. متأسفانه به‌خاطر فضاسازی‌های افراطی در فرهنگ و سنت‌هایمان هر آنچه به ذات شیرین و نشاط‌آور است را تلخ و سرد و بی‌روح کرده‌ایم.

شایان ذکر است که اعتقادات و باور‌های دینی ما عامل سردی و رخت بربستن شادی‌ها نیستند بلکه این سنت‌های غلطی هستند که بر باورهای دینی سایه افکنده‌اند. در کل باید گفت آن چیزهایی که نشاط اجتماعی را به همراه می‌آورد داشتن نگرش مثبت، واقع‌بینی و نداشتن کمال‌گرایی و خودشیفتگی و شناسایی و حذف باور‌های غلط فرهنگی و اجتماعی با مواردی که ذکر شد مردمان ما مردمان بانشاطی نیستند. از این روست که به‌خاطر آنکه سعی می‌کنیم هیجاناتمان را کنترل کنیم در مواردی شاهد تظاهراتی دور از ذهن و افراطی از هیجاناتی مانند شادی و غم هستیم.»

وی ادامه می‌دهد: «باید بپذیریم که هر هیجانی در جای خودش مغتنم و ارزشمند است. ابراز محبت کردن هیجانی است که نباید سد آن شد. همین کنترل‌ها باعث می‌شود که زن و شوهری، پسر و پدر و دیگر اعضای خانواده نتوانند محبت نسبت به یکدیگر را ابراز کنند. در فرهنگ ما دوست داشتن و ابراز آن آموزش داده نمی‌شود.»

جوانان امروز جامعه، تنهایی را حس می‌کنند

دکتر بهرامی در پاسخ به این سؤال که «با وجود این احوال علت اینکه در جوامع دیگر بیش از جامعه ما آمار خودکشی و تنهایی و افسردی بالاست، اما می‌توان آنها را جوامع بانشاطی دانست؟» عنوان می‌دارد: «البته هیچ‌گاه در جامعه ما آمار دقیقی از خودکشی و بیماری‌های روحی و روانی داده نمی‌شود. اما از آنجایی که مردم جامعه ما اهل حمایت از یکدیگر هستند و تلاش می‌کنند تا گروهی مشکل یکدیگر را حل کنند از این رو آدم‌هایی که در جامعه ما زندگی می‌کنند کمتر احساس تنهایی می‌کنند. اما در دیگر جوامع آدم‌ها به معنای کامل کلمه تنها هستند. آنها به‌خاطر همین رنج تنهایی افسرده می‌شوند. روحیه همدردی در جامعه ایرانی از آموزه‌های دینی منشأ می‌گیرد. زیرا در دین ما سفارش به باهم بودن و جویا بودن از حال همسایه شده است. یکی از عوامل افسردگی عامل تنهایی است که در کشور ما نیز وجود دارد.»

دکتر بهرامی در خاتمه متذکر می‌شود: «این نکته را نیز باید متذکر شد که جوانان امروز جامعه ما دیگر مانند نسل پیشین نیستند زیرا آنها به‌شدت دچار تنهایی هستند. جوانان امروز از نبود عاطفه رنج می‌برند. از این رو امیدوارم که نسل آینده جامعه ما به سرانجامی مانند جوامع دیگر که به آن اشاره کردید، نشوند. البته جوامع دیگرهم برخی از آیتم‌ها و بخش‌های نشاط را ندارند اما بیشترین بخش‌ها و دلایل وجود نشاط را دارند. از این رو می‌توان گفت که آنها جوامع بانشاط‌تری هستند.»


منبع : http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=73236

AvAstiN
17th November 2009, 05:36 PM
چطوری شاد باشیم ؟ (http://njavan.com/forum/showthread.php?t=16773)sh_omomi127

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد