PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اصطلاحات معماری



ЛίL∞F∆R
1st October 2008, 06:16 PM
سلام به تمام معماران نخبه ;)

چه خوبه که بیایم اصطلاحات رشته ی تخصصیموونو با لا ببریم یا در مورد اصطلاحات معماری که شنیدیم ولی معنی دقیقشو نمی دونیم تمرکز بیشتری داشته باشیم بخاطر همین من این تاپیکو باز کردم که با کمکه شما معماران عزیز بتونیم یه لغت نامه ی کامله معماری با تعاریف جامع و کوتاه از اصطلاحات رو اینجا جمع آوری کنیم...
یه نکته ی دیگه اینکه مثل لغت نامه به ترتیب حروف الفبا جلو می ریم, یعنی اول "الف" ,وقتی الف کامل شد "ب" و همینطوری جلو می ریم .@};-
موفق باشین>:d<

ЛίL∞F∆R
1st October 2008, 07:16 PM
آ

آباره: پل آّب رسان، مجرايي كه آب را از جايی به جايی دیگر منتقل مي كند. اين اصطلاح معمولا در مورد مجراهاي مصنوعي به كار مي رود كه معمولا آب را به شهر ها مي رسانند.

آب بندي: عايق نفوذناپذير, دوغاب ريزي بر سطح رجها.

آب پخشان: محل تقسيم آب قنات و چشمه. مثل سيستم آب پخشان در چشمه ي فين كاشان

آبخوار كردن: عمل سيراب كردن آجر و خشت بدون لعاب

آبرو: مجرايي كه در آن آب به طور طبيعي جريان داشته و دریا، دریاچه، كوير، باتلاق و مانند آن روان باشد.

آبزن: واني جهت شستشو.

آبساب:آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شدهباشد.

آبساب كردن: عمل صيقل زدن سطح خشت بدون لعاب براي از بين بردن خلل و فرج و ناهمواري ها

آب شيب: جوي و راه آب در اطراف بام هاي منحني كه براي انتقال آب قرار مي دهند.

آبكند: جايي كه به واسطه ي آب و سيل كنده و چاله شده باشد.

آبگردان: عنصر مارپيچ براي نشان دادن حركت آب نهرها در باغها.

آبمال: بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد.

آپادانا: محل پرستش، آتشكده، معبد آتش.

آتريم: فضاي باز در بطن بنا كه به آن void نيز مي گويند.

آتشبر: ديوار مانع يا هر عضو ساختماني ديگري كه مانع سرايت حريق شود.

آجر آبخوار: آجر سيراب شده. براي از بين بردن گرد آجر از روي آجر و پيوند خوردن بهتر آن به ملات، آن را در آب قرار مي دهند تا آب بكشد.

آجر پیشبر: آجری که قبل از پخت به صورت دلخواه شکلداده می شود.

آجر جوش: آجر بسيار پخته و ناصاف و تيره رنگ كه از ته كوره به دست آمده و بيشتر در پي ساختمان به كار مي رود.

آجر دو قدي: نيمه آجر

آجر سه قدي: سه چهارم آجر

آجر مهري: آجر كوچك منقوش

آخوره: جمع آوري و كپه كردن خاك و آب بستن به آنها.

آدوربند: آلاچيق يا اتاقي كه در بيابان با چوب و خار بيباني برپا مي كنند.

آذرگاه: آتشكده، محل بر افروختن آتش


آر: واحد سطح، برابر يك دكامتر مربع يا صد متر مربع

آرسن بازار: بازارهاي روباز كه در كنار دروازه ي اصلي شهر قرار داشته اند.

آژند :ملاتي خمیری است که فاصلهمیان مصالح را پر کرده و قطعات مختلف را به هم می چسباند.

آژيانه: سنگ فرش آجر، آجر فرش

آستانه: درگاه، پيشگاه، كرياس، قسمتي از خانه كه در آغاز ورود ديده شود. قدمگاه ورودي، قسمت پيشين اتاق به در، بخشي از چارچوب كه در پايين چارچوب قرار دارد و ممكن است از جنس هاي مختلفي مثل سنگ يا چوب ساخته شود. تير افقي كف ارسي، بارگاه بزرگان و شاهان، پله اي كه در دامنه يا بلندي ساخته باشند.

آسمانه: سقف

آشخانه: مطبخ و آشپزخانه

آشكوب: اشكوبه، آسمانه و سقف خانه، طبقه، مرتبه، هر كدام از طبقات و سقف هاي ساختمان

آفتاب شكن:تابش وند، ديوار هايي كه بين پنجره هاي سه دري و پنج دري مي ساختند.

آفتاب كور: بخش رو به غرب ساختمان.

آفتابي شدن: خارج شدن آب از مظهر قنات.

آلاچيق: آلاچق، خانه ي چوبي و سايباني كه در باغ درست مي كنند. سراپرده و سايباني كه معمولا از دو يا چهار ستون تشكيل شده و بر فراز آن، گياهان و يا پارچه ي ضخيمي كشيده مي شود. كلبه اي كه از تعدادي تيرك درست مي شود.

آلنگ: ديوار محافظ قلعه.

آلوئك: لب پر شدن آجر به وسيله ي آهك.

آوار: توده اي سطحي از شن و ماسه و خاك رس كه از محل اصلي خود رانده شده و در محل ديگري انباشته شده است.

آوگون: در گنبدهاي دو پوسته ي گسسته، نار بيرون زدگي پوسته ي دوم را مي گويند. قوس سرنگون شده يا وارونه، انحناي پاي گنبد كه به طرف داخل متمايل مي شود. نقطه ي عطف گنبد.

آهك سياه: ملات ساروج ,ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه ميگويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.


آهك شكفته: آهك آب خورده.

آهك مرده: آهك شكفته، آهك آب ديده.

آهنگ: نام ديگر مقرنس.

آهون: پوسته ي داخلي گنبد در گنبد هاي دو پوش، پوشش زيرين گنبد.

آهيانه: به معني جمجمه. در گنبد هاي دو پوسته، پوشش زيرين را مي گويند كه به كدنبه نيز مصطلح مي باشد.

آمود: تزوينات الحاقي– نماسازي سنگي-آجري كاشيكاري و گچكاري.

ا

ابرو: عنصر تزييني سردر و پنجره، ابرونما.

ابلق: آجري كه بر اساس حرارت زياد دو رنگ شده و از استحكام زيادي برخوردار است.

ابليز: خاكي كه از مخلوط شن، رس، گل و لاي و خاك هاي گياهي به وجود آمده است.

اپدنه: گنبد خانه و عمارت اصلي.

اخدر: حوضچه، حوض حمام.

اُرچين: نوعي گنبد رك كه قسمت خود آن پله پله است. متداول در خوزستان.

اُرُسي: پنجره هايي كه در دو طرف چهارچوبداراي ناوهستند و از بالا به پايين و بالعكس حركت مي كنند. اين پنجره ها معمولا آلت سازي دارند و شيشه هاي رنگين در آن ها به كار مي رود.

اَرَش: واحد اندازه گيري در نظام قديم ايراني، اندازه از نوك انگشت تا آرنج، برابر 6 گره (حدود 40 سانتي متر)

ازاره: بخشي از پايين ديوار است كه معمولا آمودي از سنگ و كاشي دارد, دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميده مي شود .

ازاره ستون: قسمتي از پايين ستون كه از جنس سنگ بوده و براي حفظ ابزار ستون به كار مي رود.

اژند: ملات خمیری است که فاصلهمیان مصالح را پر کرده,قطعات مختلف را به هم می چسباند.

اَزَج-ازغ :به معنی شاخه هایانگور یا بیاره خربزه که شکلی کج است,در معماری پوشش منحنی(یا سغ)راگویند.

اَژه: آهك

اژيو: از انواع قوس هاي تيزه دار

اِسپر: ديوار جدا كننده يديوارهايي كه ميان دو پايه ي باربر مي سازند. بخشي از نماي ساختمان كه در و پنجرهنداشته باشد. ديوارهاي بين دو پايه ي حمال كه با ضخامت كمتر ساخته مي شود.

اِسپَرلوس: خلوت، آپارتمان خصوصي ، محلي آراد براي كار.

استامپي: از انواع شيوه هاي تزييني، طرح هاي تزييني كه قبل از خشك شدن قالب ها، اندود گچ يا بندهاي آجر بر آن ها حك مي شود.

استودان: استخوان دان,اتاقکهایی که از سنگ تراشیده شده و زیر وروی آنها را صاف کرده تا قابل دسترسی نباشند و محل قراردادان استخوانهای مردگانبوده(در کیش زرتشتی)گاهی این استودانها به صورت برج مانند انچه در کعبه زرتشت استبوده است. از نمونه هاي ديگر آن آرامگاه هاي نقش رستم فارس است.

اَستوك: خميري است از گچ و محلول سريشم. اين خمير در نماسازي ساختمان استفاده شده و بتونه ي گچي نيز ناميده مي شود.

اسكنج: نوعي گوشه سازيدر گنبد، كه از تقاطع دو تاق مورب تشكيل مي شود.

اسكوپ: ميخ سر كج، ميخ دو سر, به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط ميكنند اسكوپ مي گويند.


اسليمي: به طور عام در مورد نقوش گياهي در هم بافتهيا طوماري به كار مي رود. يكي از نقش مايه هاي شاخص در هنر اسلامي است. تركيب نقوشگل و بوته ي پيچ در پيچ. اين طرح ها خاصيت تزئيني بي مانند و ريشه اي ايراني دارندو بيشتر در حجاري، گچبريو منبت كاري ديده مي شوند (اين طرح ها به غلط به آراسبك«عراسبك» شهرت يافته است). نامي است كه در مورد نقوش شبيه پيچك هاي درخت مو در نمايساختمان استفاده مي گردد.

اشه: نوعي صمغ كه براي دفع موريانه، آن را با كندر ميسوزاندند.

اشپيل : ميله اي كه از شكاف عبور ميكند


اصفهاني: جهت گيري ساختمان هايي در امتداد شمال غربي، جنوب شرقي. مكتب اصفهان: شيوه ي معماري مربوط به قرن دهم تا سيزدهم هجري قمري كه عمدتا شامل شيوه ي معماري صفوي، زندي و قاجاري است.

افراز: ارتفاع، بلندي.


اكسپوزه : فرم-نمايش-حالت

الحاق : وصل


الوئك: لب پر شدن اجر بوسيله اهك.

انبارك: انباري كوچكي،پستو، اتاقك كوچكي كه از آن به عنوان انبار لوازم اضافي خانه استفاده مي شود.

انباره: مخزن، فضايي است عمود بر ميل چاه و در پايين قسمت چاه فاضلاب كه براي افزايش ظرفيت آن گسترده مي شود.

انبسان: کنتراست

اندروني: داخلي، مياني، بخش داخلي خانه، حريم زندگي خانواده در خانه، ميانه ي محفوظ خانه از نگاه و دسترس ديگران، اندروني با سلسله مراتبي از بيروني و ورودي جدا مي شود. در مقابل بيروني.

اندود ياپلاستر: به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود ياپلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود .


اندود ديمه: اندودي است كه از خمير آهك و خاكستر چوب به دست مي آيد. براي آب بندي بدنه ي آبگيرها و بندها، ديوار را به ديمه اندود نموده و انقدر ماله مي كشند تا كاملا صيقلي و سخت شود.

انگدان:بخشاب,تقسیم کننده آبجویهای سنگی که در پشت سدها برای تقسیم آب می سازند

اورگاه: آورگاه، قسمتي در حد فاصل تيزه و شكرگاه قوس كه محل شكستگي رو به داخل قوس است.

اورلپ: نشست قطعه روي قطعه ي ديگر, پوشش.

اوزيو: قوس شكسته ي فرنگي با انواعي مثل بلند(تند)، خوابيده(كوتاه، كند) و سه قسمتي

ايدري: مصالحي كه از محل برداشت مي شود، آن چه از جاي ساختمان به دست مي آيد و براي ساختمان سازي از آن استفاده كنند. استفاده ي بهينه از شرايط و امكانات محيطي در ساخت بنا مثل مصالح و مقاومت زمين. بوم آورد.


ايزوله: عايق


ايوارگاه: در چفدهايي كه زاويه 5/67 درجه را تشكيل مي دهند، محل ريزش چفد بوده و محل فرو ريختن نيز ناميده مي شود.

ايوان: ايواني مسقف با طاق آهنگ.

ايوانچه: ايوان كوچك، فضاي نيمه باز جلوي حجره ها در مدارس.

اُویز-اَفریز:واداشتن، در معماریبه معنی استخوان بندی بناست.

ЛίL∞F∆R
18th October 2008, 02:09 PM
فکر کنم دیگه لغت جدیدی نباشه تو الف حالا میریم سراغ حرف ب.....................
کمی فعالیت داشته باشین بخشه معماری فقط یه معمار داره انقدر تعداد معمارا کم شده؟

معماری
10th January 2009, 10:55 PM
mamnun . ey kash estelahate gheyre farsi ro ham amuzesh bedin.

draz
13th March 2009, 03:17 PM
سلام خسته نباشی ولی همیشه مطمئن نباش این حرف من فکر نکنی توهین نه دوست ندارم اطلاعاتتون کم باشه مثلا" بگو آبمال چیست ویا مثالهای دیگر هست که حضور ذهن ندارم اگه یادم اومد ازت میپرسم

ØÑтRдŁ§
13th March 2009, 04:49 PM
سلام..
خیلی کار قشنگی داری میکنی..
با اینکه رشته من اصلا ربطی به اینا نداره ها..ولی خیلی خوشم اومده..دستت درد نکنه..کار به درد بخوریه..
..........
خدمت دوست عزیزمون معماری (http://njavan.ir/forum/member.php?u=3942) هم خوشامد میگم..
امیدوارم بتونیم از اطلاعات مفیدتون تو سایت استفاده کنیم..
یه نکته ای رو هم عرض کنم..
از این به بعد پست هایی رو که ارسال میکنین به زبان فارسی باشه
موفق باشی

ЛίL∞F∆R
13th March 2009, 05:03 PM
سلام خسته نباشی ولی همیشه مطمئن نباش این حرف من فکر نکنی توهین نه دوست ندارم اطلاعاتتون کم باشه مثلا" بگو آبمال چیست ویا مثالهای دیگر هست که حضور ذهن ندارم اگه یادم اومد ازت میپرسم

نه عزیزم منم هر لغتی که یادم بود رو با معنی اینجا گذاشتم شما هم لغاتی که یادتون می یاد رو با معنی بذارین تا ما هم استفاده کنیم بعد من به لیست واردش می کنم.
ازتون ممنون می شم.
موفق باشین.

draz
13th March 2009, 08:26 PM
نه عزیزم منم هر لغتی که یادم بود رو با معنی اینجا گذاشتم شما هم لغاتی که یادتون می یاد رو با معنی بذارین تا ما هم استفاده کنیم بعد من به لیست واردش می کنم.
ازتون ممنون می شم.
موفق باشین.


سلام
آبمال بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد آبمال به این صورت است که وقتی خشت میزنند قبل از ورود به کوره وقتی که خشت تقریبا" خودرا گرفت کارگری وظیفه داشت سطح خشت رابا مرطوب کند و بوسیله ماله روی آن بکوبد تا خلل وفرج خشت پر شود بعد به کوره مبردند مثل گنبد قابوس در نزدیکی گرگان

ЛίL∞F∆R
13th March 2009, 08:39 PM
سلام
آبمال بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد آبمال به این صورت است که وقتی خشت میزنند قبل از ورود به کوره وقتی که خشت تقریبا" خودرا گرفت کارگری وظیفه داشت سطح خشت رابا مرطوب کند و بوسیله ماله روی آن بکوبد تا خلل وفرج خشت پر شود بعد به کوره مبردند مثل گنبد قابوس در نزدیکی گرگان
drazجان مرسی ولی اگه یکم خلاصه تر بگی ممنونم در حد یه خط.
موفق باشی.

امید عباسی
2nd May 2009, 10:00 PM
اندود ياپلاستر: به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود يا پلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود .

آهك سياه :ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه مي گويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.

اسكوپ :به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط مي كنند اسكوپ مي گويند.

ازاره :دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميده مي شود .

امید عباسی
2nd May 2009, 10:14 PM
ممنون از خانم مهندس بابت این تاپیکشون ... بریم سراغ حرف ب ؟

ЛίL∞F∆R
2nd May 2009, 11:06 PM
مرسی امید جان من کلماتی که جدید اضافه شده وارد لیستمون کنم اگه کسی لغت جدید دیگه ای از "الف" نداره با اجازه همگی بریم سراغ "ب"{big hug}

ЛίL∞F∆R
2nd May 2009, 11:22 PM
آخرین تغییرات رو روی لغت نامه ی حرف "الف" انجام دادم بریم سراغ "ب":)>-{thumbs up}{big hug}

ЛίL∞F∆R
2nd May 2009, 11:51 PM
"ب"

باجه:نوعی پنجره.

باد پیچ,بادپروا,بادهنج: ( هنج به معنای کشیدن)ترکهایی که جهت گرفتن باد در تاق ایجاد می گردد,به بادگیر هم گفته می شود.

بالاخانه:فضای بالای سردر,فروار یا مهمانخانه.

بالاطاقچه:طاقچه بالای اتاق که جهت قرار دادن اشیاء مورد استفاده کم بوده است.

باهو:قسمتی از در بین دماغه و قابهای داخلی.تخته های عمودی بین قاب و چارچوب.

برزن:محله اصلی شهر.

بَرزه:کلیه اعمالی که در تهیه نقشه و ماکت انجام می گرفت.

برزن:محله اصلی شهر.

برسو-برساو:اطاف چیزی را سائیدن,ساده کردن,پرداخت کردن,در سرزمین ما در گذشته چیزهای مفید را از سایرین گرفته,بعد از برطرف کردن کاستی و وفق دادن آن با زندگی خود,از آن استفاده می کرده اند.برساو معادل استیلزاسیون است.

بروَار:دو طرف میانوار,اگر سه دهانه داشته باشیم دهانه های کناری را گویند.

برنَخَش:نیم چفدهایی هستند که در قسمت چپیره ی گنبد بعد از چفدهای هشت گوش موجود امده قرار می گیرند و روی انها پای چفدهای شانزده ضلعی می نشینند,اجزای دو چفد همراه هم به صورتی که یکی برجسته و دیگری تورفته باشد.

بریده:بخشی از کاریز که از راه اصلی به خانه ها کشیده شده بود و برای برداشتن آب مورد استفاده قرار می گرفت.

بستو:نوعی قوس بیضی شکل است که در ساخت گنبد استفاده می شود و نسبت فاصله ی کانونی به دهانه آن 4 به 3 است.

بَشن:دیوارهای زیر گنبد,فضای زیر گنبد.

بنار:میزان کردن,مرتب کردن,نظم دادن,بنارش یا گنارش نیز گفته می شود.

بُنه گاه:محل تجمع اهالی روستاها در جوار آی,در باغ,محلی با درختان سایه دار برای پذیرایی مهمان در تابستان.

بوم آورد:از محل,حاصل خود محل,دست دهنده خود محل,مصالح بوم آورد یعنی مصالحی که از خود محل باشد.

بیرونی خانه:مهمانخانه.

بیز : نوعی چغد یا طاق بیضوی

بینه:رختکن حمام.

draz
3rd May 2009, 12:12 PM
اندود ياپلاستر: به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود ياپلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود .

آهك سياه :ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه ميگويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.

اسكوپ :به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط ميكنند اسكوپ مي گويند.

ازاره :دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميدهمي شود .

سلام
من فکر میکنم پلاستر همون رویه نهایی کار باشه چه در داخل مثل پلاستر گچ وخاک و چه درخارج بنا در نما که باکه2cm ملات ماسه سیما ن میزنند

ЛίL∞F∆R
3rd May 2009, 02:19 PM
draz جان هم شما هم امید جان درست می گین یه جور عایق و پوشش که برای استحکام نیز هست .

امید عباسی
3rd May 2009, 03:21 PM
دوست عزیز خیلی چیزها هستند که میتونن نقش پلاستر را بازی کنند

draz
3rd May 2009, 04:15 PM
دوست عزیز خیلی چیزها هستند که میتونن نقش پلاستر را بازی کنند

سلام
خیلی ممنون که جوابم رادادی میشه در این مورد بیشتر توضیح بدی ودر ضمن بگید که مشمای بخار بند چیه@};-

ЛίL∞F∆R
6th May 2009, 06:59 PM
بچه ها کسی دیگه لغتی غیر از اینا بلد نیست؟
همکاری کنین که زود سراغ حرف "پ" بریم{big hug}

امید عباسی
8th May 2009, 08:18 PM
سلام
خیلی ممنون که جوابم رادادی میشه در این مورد بیشتر توضیح بدی ودر ضمن بگید که مشمای بخار بند چیه@};-

ادامه ی بحث در این تاپیک ادامه پیدا کنه بهتره


پرسش و پاسخ بین مهندسا(بیا تو مهندس!!!) (http://njavan.com/forum/showthread.php?p=28866#post28866)

ЛίL∞F∆R
12th June 2009, 10:13 PM
مرسی ازین که تو این بخش انقدر فعالیت می کنین{worried}

امید عباسی
13th June 2009, 08:48 AM
مرسی ازین که تو این بخش انقدر فعالیت می کنین{worried}
خب ... من فکر میکنم دوستان منتظر اجازه سرکار هستند که حرف بعدی رو شروع کنند...

ЛίL∞F∆R
13th June 2009, 07:21 PM
خب ... من فکر میکنم دوستان منتظر اجازه سرکار هستند که حرف بعدی رو شروع کنند...

مرسی امید عزیزم{big hug}
من که اجازه دادم شروع کنیم[-O<

mossi_scooter
7th July 2010, 01:36 AM
مرسی کارد خیلی جالبه به شرطی که تا تهش بری.

hamedabdolmaleki
12th February 2011, 05:41 PM
سلام خسته نباشید

انتقاد دارم پس ناراحت نشید

اول برید کتابهای پیرنیا رو بگیرید آخر کتاب این اصطلاحا نوشته شده.

اگه اصطلاحات خارجی بکار ببرید بهتره

ЛίL∞F∆R
30th July 2011, 03:58 PM
سلام خسته نباشید

انتقاد دارم پس ناراحت نشید

اول برید کتابهای پیرنیا رو بگیرید آخر کتاب این اصطلاحا نوشته شده.

اگه اصطلاحات خارجی بکار ببرید بهتره
سلام حامد عزيز ورودتو به سايت خودت با گرمي استقبال مي كنم...[esteghbal][golrooz]
خيلي خوشحالم كه وارد اين تاپيك شدين...[labkhand]
اصطلاحات خارجي هم تاپيك داره براي خودش(من بگو تو بگو با لغات انگليسي معماري... ) (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?t=74860) و در ضمن ما كتب زيادي هم داريم كه اصطلاحات خارجي رو داره ما نشر مي ديم تو دنياي مجازي چه اصطلاحات فارسي و چه انگليسي... منتظر همكاريه شما هستم...
راستي ما خيلي خوشحال مي شيم كه شما انتقاداتتون رو بگين اين باعث اصلاح و پيشرفت سايت مي شه ازتون ممنونم[sootzadan][khanderiz][golrooz]

معمار حانیه
8th August 2013, 02:11 PM
سلام. همونظور که میبینید دوستان عزیزمون از قبل این مطلب قرار دادند اما متاسفانه ادامه ندادن . اما من نمیتونم از حرف بعدش شروع کنم. بنابراین هرچی به ذهنم بیاد براتون قرار میدم. امیدوارم که مورد استفاده شما قرار بگیره. وما تنها نگذارید.


خوب برخی اصطلاحات معماری به صورت زیر میباشد.


ارشیتکت: معمار

کانسپت:مفهوم-ایده و طرح اولی(منظور ایده ای است که طراح بر اساس آن طرحش رو میکشد.)



پرزانته:ارئه(پرزانته ی خوب یعنی برای مثال نشه ی معماری را طوری رنگ بندی و شیت بندی کنیم که مفاهیم خوانا تر

و نقشه زیباتر به نظر آید.)



شیت بندی:منظور ترسیم نقشه های معماری برروی قطع کاغذ (a1-a2-a3-a4) است.شیت بندی خوب اصولی دارد

که بعدا توضیح داده میشود.(به خود کاغذ شیت میگویند.)



کرکسیون:یعنی مشاوره با استاد برای رفع اشکالات و پیشرفت بهتر پروژه.


پلان:دید از بالا



نما:دید از روبرو



مقطع:برش زدن قسمتی از ساختمان و بررسی ارتفاع آن از پایین ترین سطح تا بالای ساختمان



پرسپکتیو:دید سه بعدی (دارای انواع پرسپکتیو: 1 نقطه ای-2 نقطه ای-3 نقطه ای-دید نسان-دید پرنده و ... است.)



پرسکتیو داخلی:پرسپکتیو از داخل ساختمان



پرسپکتیو خارجی: پرسکتیو از خارج ساختمان



معماری داخلی:معماری مربوط به داخل ساختمان



فوندانسیون: اساس و شالوده



سقف کاذب:سقفی که زیر سقف اصلی ساخته میشودو برای رد کردن لوله های تاسیسات-قرار دادن دهنه ی سیستم

های سرمایش و گرمایش و تزئینات مورد استفاده قرار میگیرد.



کف پله: جایی از په که کف پا روی آن قرار میگیرد.



چشم پله: فضای بین باکس پله.


مدولاسیون: استفاده از واحدی برای اندازه گیری مکان.



مدول: در بعضی جاها منظور تکه است.مثلا تکه ای از حجم را مدول گویند.



ژورنال:کتاب های تصویری مربوط به معماری

معمار حانیه
8th August 2013, 02:23 PM
مساحت زمین: مساحت یک قطعه زمین را می گویند (عمدتاً در سند یا صورتمجلس تفکیک قید شده است یا‌آن دسته از اراضی که ابعاد آن ها بدون اندازه و حدو حدودی بوده و مساحت در سند قید نشده ، مساحت زمین از برداشت وضع موجود محاسبه می گردد.)



مساحت زیربنا: مساحت هر طبقه از بنا را گویند.




مساحت کل بنا: مجموع سطح طبقات یک ساختمان اعم از روی زمین یا زیرزمین.

متوسط مساحت زمین: نسبت مساحت قطعات تفکیک شده به تعداد آن را در یک محدوده معین .

ضریب سطح اشغال : سطح اشغال شده در طبقه همکف یک ساختمان نسبتبه کل مساحت زمین مورد نظر (طبق سند و یا مساحت وضع موجود بشرطی که بدون کسر اصلاحی کمتر از سند مالکیت باشد).

متوسط مساحت کل بنا :نسبت جمع مساحت پروانه ها یا جمع مساحت پایان ساختمانها به تعداد پروانه ها یا پایان ساختمان صادره .


متوسط ضریب تراکم : نسبت جمع تراکم استفاده شده در هرپروانه یا بنا به تعداد کل پروانه های صادره .

مساحت کل طبقات و زیرزمین : مجموع مساحت کل طبقات احداث شده (مطابق مساحت کل بنا) با احتساب مساحت زیرزمین .

تعداد طبقات: طبقات احداث شده از روی شالوده تا پشت بام را شامل می گردد(خرپشته جزء طبقات محسوب نمی شود.)

مساحت مفید : بنای ایجاد شده و قابل استفاده بدون در نظر گرفتن راهروهای ارتباطی، راه پله ، چاهک آسانسور ، شوت زباله ،‌نورگیرها،‌پارکینگ و انبارهای مجزا بخصوص در زیر زمین و تاسیسات و فضاهای مشاعی دیگر.

صفر طبقه : ایجاد خرپشته یا انباری یا توسعه بنا در طبقات موجود که منجر به طبقه اضافی نشود.

تراکم : درصد بنایی که نسبت به مساحت زمین در طبقات قابل احداث می باشد که در طرح تفصیلی برای کاربری های مختلف تعریف گردیده است. (به جز سطوح پارکینگ و مشاعات در همکف و زیرزمین ها و انباری در زیرزمین)

عملکرد بنا(کاربری طبقات و یا کاربرد بنا) : نحوه بهره برداری از فضاهای ایجاد شده از یک ساختمان (انواع استفاده: مسکونی ، تجاری،‌اداری و…)

- مسکونی : استفاده از فضاهای پیوسته ایجاد شده در یک ساختمان بعنوان واحد مسکونی که دارای نور کافی و سرویس مناسب بهداشتی نیز باشد(مناسب برای سکونت خانواده)

- تجاری : محل داد و ستد که معمولاً برگذر یا سرا یا پاساژ یا تیمچه احداث شده و عموماً دارای ویترین باشد(مراکزی که اشخاص حقیقی و حقوقی طبق قانون تجارت عملیات تجاری انجام می دهند و معاملات و داد و ستد می نمایند.)

- اداری : محلی که در آنجا افراد حقوقی و حقیقی مشغول به کار بوده و کارهای خدماتی مربوط به دولت و بخش خصوصی انجام می شود.

- آموزشی: بناهایی که آموزش و پرورش و آموزش عالی و تعلیم و تربیت در آنجا صورت می پذیرد (مهدهای کودک ،‌دبستان ،‌مدارس ، دبیرستان و دانشگاه و دیگر مراکز آموزشی)

- صنعتی : بناهایی که منسوب و مربوط به صنعت بوده و در آنجا قطعات کوچک و بزرگ، سبک و سنگین و حجیم و کوچک صنعتی ساخته می شود.

- کشاورزی: بنایی که در آن انواعی از کشاورزی، کشتکاری، زراعت ، فلاحت ،‌دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی انجام می پذیرد و یا بصورت بنا و یا سالن های کوچک و بزرگ ،‌گلخانه ها ، سوله ها یا مراکز نمونه پرورش ایجاد شده اند.

- فرهنگی : بنایی که در آن به امور فرهنگی پرداخته می شود. مانند آموزشگاه های مختلف ، دفاتر انتشاراتی،‌گالری ها،‌سینما، تئاتر و…

- مذهبی : بنایی که برای انجام آداب و آئین مذهبی احداث می گردد.

- بهداشتی : بنایی که امور مربوط به تندرستی و بهداشت شهروندان در آنجا انجام می پذیرد. مانند بیمارستان ،‌کلنیک ،‌درمانگاه ، تیمارستان و…

- تفریحی ورزشی: بنایی که درآن بتوان به پرورش تناسب و فیزیک بدنی پرداخته و امکانات شادمانی و فرح شهروندان را فراهم نمود. مانند شهربازی ،زمین های ورزشی ،
باشگاه های ورزشی ،‌استادیوم ها ،‌استخرو…

- حمل و نقل ‌: بنایی که جهت امور جابجایی و تردد شهروندان مورد استفاده قرار میگیرد. مانند پایانه ، پارکینگ روباز و طبقاتی ، فرودگاه ، راه آهن

- خدماتی: بنایی که در خدمت آسایش و رفع نگرانی های شهری مورد استفاده قرار گیرد، مانند آتش نشانی ، مراکز جمع آوری زباله ، سرویسهای عمومی

- تجهیزات شهری: بناهایی که جهت برطرف نمودن نیازهای شهری ایجاد می شود مانند پست های برق و گاز، مراکز مخابراتی، مراکز تصفیه آب

-کاربری زمین : نحوه استفاده زمین را براساس سلسله مراتب انواع فعالیت های شهری و طرحهای جامع و تفصیلی، کاربری ملک گویند.

- مسکونی : اراضی که صرفاً برای سکونت افراد با تراکم مختلف پیش بینی شده (از بسیار کم – ویلایی – تا زیاد – بلندمرتبه)

- تجاری : اراضی که برای احداث مغازه ، پاساژ بازار در نظر گفته شود (عمده فروشی و خرده فروشی و دفاتر تجاری)

- اداری : اراضی که برای احداث ادارات مختلف دولتی و خصوصی پیش بینی گردد.

-آموزشی: اراضی که برای احداث ساختمانهای مورد نیاز آموزش و پرورش تعلیم و تربیت و نیز آموزش عالی و آموزش غیرانتفاعی و آموزشی رسمی و غیررسمی پیش بینی می شود.

- صنعتی: اراضی که برای احداث ساختمانهای صنعتی در نظر گرفته می شود (مانند انبارها کارگاهها، کارخانجات، سردخانه ها و تعمیرگاههای بزرگ)

- کشاورزی: اراضی که (معمولاٌ‌خارج از شهر ) برای کشت و زرع پیش بینی شده و ساخت و ساز در آنجا ممنوع می باشد.

-فرهنگی ومذهبی: اراضی که برای احداث اماکن مذهبی از قبیل مسجد ، حسینیه کلیسا،کنیسه ، و آتشکده و … یا برای سینما و تئاتر وفرهنگسرا و… در نظر
گرفته می شود.

- بهداشتی ودرمانی: اراضی که برای احداث بیمارستان ، درمانگاه و سایر ساختمان هایی که در ارتباط با بهداشت و درمان شهروندان باشد.

- ورزشی: اراضی که مختص ورزش و تفریح شهروندان برای احداث فضاها و استادیوم های انواع ورزشها باشد.

- حمل ونقل : به اراضی اطلاق می گردد که برای احداث ترمینال، پایانه، فرودگاه، پارکینگ عمومی روباز و طبقاتی در نظر گرفته شوند.

- پست : اراضی که برای ایجاد مراکز و دفاتر پستی پیش بینی گردیده است.

- حریم: اراضی که بدلیل نیاز به فاصله ایمنی لازم است حفظ گردد و در آن بنایی ایجاد نگردد و یا مقررات خاصی رعایت شود.

- تاسیسات شهری: اراضی که در اختیار تاسیسات شهری مانند نیروگاه ، پست برق، پست گاز ، ایستگاه رادیوو تلویزیون و غیره قرار گیرد.

- ارتشی : اراضی که برای احداث پادگان ها و عملیات نظامی در اختیار ارتش و نیروهای انتظامی قرار گیرد.

- داخل طرح اجرایی : اراضی واقع در طرح های دردست اقدام شهرداری.‌(که عمدتاً طرحهای شبکه گذرها و میادین می باشند)

- کلاً ‌داخل طرح : اراضی که کلاً‌ در طرح شبکه شهری و یا خدمات شهری واقع شوند.

-معوض شهرداری: اراضی که شهرداری در اختیار خود قرارداده تا در صورت نیاز به صاحبان املاکی که ملک آن ها در طرح واقع می شوند واگذار نماید.

- انبارها: اراضی از شهر که بعنوان بارانداز و احداث انبار اختصاص یابد.

- خدمات شهری: اراضی با کاربری خدماتی مانند: آتش نشانی، مرکز جمع آوری زباله،تجهیزات شهری

-
فاقدکاربری : اراضی که فاقد هرگونه کاربری هستند یا بعنوان ذخیره های شهری در نظر گرفته شده اند و یا هنوز طبق برنامه طرح جامع، آزاد سازی و طرح تفصیلی ندارند.

معمار حانیه
8th August 2013, 02:27 PM
انواع پروانه:




- پروانهساختمانی: مجو.ز قانونی ای که از طرف شهرداری برای هرگونه ساخت و ساز برای صاحبان املاک صادر می گردد .

- تخریب وبازسازی : پروانه ای که با تخریب بنای قدیمی و احداث بنای جدید براساس طرح تفصیلی صادر می گردد.

- اضافه اشکوب : مجوز احداث طبقاتی برروی طبقات موجود (توسعه بنا در ارتفاع)

- تبدیل : مجوزی که برای تبدیل یک واحد مسکونی به دو واحد ، تبدیل واحد مسکونی به اداری و یا تبدیل قسمتی از مسکونی به واحد تجاری و… صادرمی گردد.

- تغییرات –تعمیرات: پروانه ای که منظور انجام تعمیرات و تغییرات جزئی و کلی صادر گردد.

- تمدید پروانه: در صورت منقضی شدن مهلت پروانه و یا عدم شروع عملیات ساختمانی از طرف مالک ، اعتبار پروانه تمدید و با همان مشخصات صادر خواهد شد.

- تغییر نقشه: در صورت تقاضای مالک و به شرط عدم شروع عملیات ساختمانی نسبت به تغییرات یا جابجایی فضاها یا توسعه بنای پروانه های معتبر ، پروانه تغییر نقشه صادر خواهد شد.

- ابطال پروانه: در صورت تقاضای مالک با اخذ اصل پروانه صادره و ابطال آن و پیوست به پرونده بصورت مکانیزه نیز پروانه باطل و تصویر به مراجع ذیربط اعلام می گردد و با رعایت ضوابط و مقررات پرداختی های مالک عودت گردد.

- تعویض مهندس ناظر یا مجری: در صورت درخواست مالک و با رعایت ضوابط و مقررات و موافقتناظر و مجری و مراجع ذیصلاح و معرفی ناظر و مجری جدید مجوز فوق صادر می
گردد.



انواع گواهی:



- عدم خلاف: در صورت شروع به کار ساختمانی طبق پروانه صادره برای هرگونه معامله و یا انقضای مهلت پروانه (برای ادامه عملیات ساختمانی یا بروز خلاف، پس از رسیدگی، ‌گواهی جدیدی به نام عدم خلاف صادر می گردد.

- بلامانعناحیه: در موارد بروز تخلفات جزئی که منجر به جلوگیری شود، پس از رفع خلاف یا رسیدگی به آن، مجوز ادامه کار از شهرسازی منطقه به ناحیه مربوطه صادر خواهد شد.

- بلامانع شهرسازی: درصورت درخواست انواع پروانه و کشف خلاف در بنا و رسیدگی به آن برای سهولت روند اداری و ادامه کار ، بلامانع شهرسازی صادر خواهد شد.

- پایان کار: در صورت پایان عملیات ساختمانی و عدم وجود تخلف و ارائه گواهی صحت اجرا از جانب مهندس ناظر گواهی پایان کار ساختمانی توسط شهرداری صادر می شود.

- پایان کارآپارتمانی: صدور گواهی پایان ساختمان یا عدم خلاف در مورد هریک از آپارتمان های یک مجتمع بشرطی که در اختصاصیات و مشاعات تخلفی حادث نشده باشد .

- پایان کارقبل از ۴۹: جهت بناهایی با هر کاربری که قبل از اردیبهشت سال ۱۳۴۹ احداث و بهره برداری گردیده اند( شامل مقررات طرح جامع تهران نمی باشند) پایان ساختمانی قبل از ۱۳۴۹ صادر می گردد.

- تمدید پایانکار: در صورت انقضای اعتبار پایان کار و عدم وجود هرگونه خلاف یا تغییرات در بنا پایان کار مذکور با همان مشخصات مجدداً‌ تمدید می گردد.



مشخصات املاک در کاربری مسکونی:



- ضریب تراکم مجاز: عبارت است از نسبت درصد سطح زیربنای کل ساختمان به سطح قطعه زمین مورد ساخت با کاربری مجاز طبق طرح تفصیلی (مشاعات و انبار و پارکینگ در زیرزمین و پارکینگ در همکف جزء این ضریب محاسبه نمی گردند.)

- تراکم استفاده شده : عبارت است از سطح زیربنای کل ساختمان به سطح قطعه زمین مورد ساخت با هرکاربری (مشاعات و پارکینگ و انباری در زیرزمین و پارکینگ درهمکف جزء این سطوح محاسبه نمی گردد)

- بنای مفید : مجموع زیربنای کل طبقات بجز سطح پارکینگ ها و انباری ها و مشاعات

- مساحت زیربنای مشاعات در مسکونی: شامل مجموع مساحت تاسیسات، راهرو، راه پله،‌آسانسور ، لابی،‌سالن اجتماعات ، استخر و سونا و ورزشی، سرایداری، شوت زباله ، نگهبانی، نورگیرها، سرویس بهداشتی و انباری مشاع جزء سطوح مشاعات می باشند.

- درصد بنای مفید استفاده شده: درصد مجموع زیربنای مفید طبقات در طبقات، نسبت به مساحت ملک(طبق سند مالکیت) . (زیربنای کل ، منهای مشاعات و پارکینگ و انباری)


انواع اراضی :



- دایر:اراضی دارای ساختمان و تاسیسات و دیوارکشی متناسب با ملک و یا املاکی که باغ و مشجر و یا زراعی باشد، می گویند .



- بایر: به اراضی فاقد ساختمان و تاسیسات می گویند که سابقه دایر بودن را داشته اند.

- موات : به املاکی که فاقد ساختمان و تاسیسات باشد و هرگونه سابقه عمران و آبادی و یا باغ و کشاورزی نداشته اند گویند.

مشخصات کاربری ملک :

- مختلط : عبارت است از ترکیب چندعملکرد از کاربری های مختلف دریک قطعه زمین با کاربری مختلط (تجاری اداری، تجاری مسکونی، مسکونی اداری و اختلاطی از کاربری های فرهنگی ،‌ورزشی، آموزشی) با توجه به طرح تفصیلی می باشند.

- باغ : عبارت است از زمین محصور و یا غیر محصوری که در آن درخت به تعدادی که قانون مشخص نموده است کاشته باشند و یا در طرح تفصیلی به صورت باغ تعیین شده باشد.

- مذهبی: انواع کاربریهای مذهبی در سلسله مراتب خدمات شهری به شرح ذیل می باشد. * اراضی مذهبی رده محله شامل: مساجد کوچک، تکایاو حسینیه ها * اراضی مذهبی رده ناحیه شامل: مساجد و فاطمیه ها *‌اراضی مذهبی رده منطقه شامل: مساجد بزرگ و هیئت ها* اراضی مذهبی رده حوزه شامل: مجتمع های مذهبی ، دارالتبلیغ ها و مهدیه ها * اراضی مذهبی رده شهر و فراتر : شامل مساجد اصلی شهر ، خانقاه ،‌ کلیساها و کنیسه ها ، امامزاده ها ، بقاع متبرکه ،‌مصلی ،‌آتشکده ها و معابد.

- آموزشی: این اراضی بسته به سلسله مراتب خدمات شهری با توجه به رده های مختلف کاربری آموزشی به احداث ساختمان های آموزشی اختصاص دارد. فعالیت های مجاز در این اراضی آموزشی رده های مختلف به شرح ذیل می باشد. * اراضی آموزشی رده محله: شامل مهدکودک، آمادگی ،‌مدرسه ابتدایی مدارس راهنمایی و دبیرستان ها.* اراضی آموزشی رده ناحیه: شامل کلاس های نهضت سواد آموزی، مراکز آموزش حرفه ای و هنرکده ها.* اراضی آموزشی رده منطقه شامل: مدارس اسلامی ،‌موسسات آموزش زبان های خارجی وهنرستان های صنعتی* اراضی آموزشی رده حوزه ای : شامل مدارس ویژه نابینایان ،‌مدارس ویژه معلولین کرو و لال و مدارس ویژه سایر معلولین .* اراضی آموزشی رده شهر و فراتر: شامل مدارس ویژه خارجیان مقیم تهران و مدارس ویژه کودکان استثنایی

- فرهنگی : انواع کاربری های فرهنگی بنا به سلسله مراتب خدمات شهری به شرح ذیل می باشد.

*‌ اراضی فرهنگی رده محله ای : شامل کتابخانه کودکان و کتابخانه های درجه ۵

* اراضی فرهنگی رده ناحیه ای : شامل کتابخانه های درجه ۴ و سالن های اجتماعات.

* اراضی فرهنگی رده منطقه:شامل کتابخانه های درجه۳، بنیادهای ارشادی وکانون ها

*اراضی فرهنگی رده شهر و فراتر : شامل اماکن و محوطه های تاریخی ، موزه ها، موسسات انتشاراتی، کتابخانه های ملی و سایر کتابخانه های بزرگ ،‌نمایشگاهها، انجمن ها ،‌بناهای یادبود،‌آرامگاه مشاهیرو فرهنگستان ها.

- بهداشتی: این اراضی در رده محله مطرح شده و شامل گرمابه ها و رختشویخانه ها می گردد.

- ورزشی : انواع این کاربری برحسب سلسله مراتب خدمات شهری به شرح ذیل می باشد.

* اراضی ورزشی رده محله: شامل زمین های بازی کوچک .

* اراضی ورزشی رده ناحیه : شامل زمین های ورزشی و سالن های کوچک.

*‌اراضی ورزشی رده منطقه شامل زمین های ورزشی سالن های متوسط – سالنهای استخر سرپوشیده و
*اراضی ورزشی رده شهر، استادیوم ها و …می باشد.


- فضاهای سبز-پارک عمومی: ملکی که دارای طرح پارک ، حریم سبز ، جنگل مصنوعی و … طبق طرح تفصیلی و جامع می باشد، بارده بندی باغ کودک ،‌پارک محله، پارک منطقه ای و پارک های عمومی شهری ،‌حریم سبز بزرگراهها ، اتوبانها ، بزرگراه ها،

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد