Admin
13th November 2009, 09:10 AM
سن ازدواج براي دختران چگونه است؟
آيا حجاب و حيا سن ازدواج را بالا مي برد؟
http://www.mobin-group.com/image/reg/images/88211suzan.jpg
.: سوال:
سن ازدواج براي دختران چگونه است؟ آيا حجاب و حيا سن ازدواج را بالا مي برد؟
.: پاسخ:
زمان ازدواج به چند عامل بستگي دارد: 1ـ براي افرادي که به وسيله ازدواج نکردن به گناه آلوده ميشوند ازواج نمودن واجب است و بر اساس اين معيار زمان و سن خاص را نميتوان معرفي نمود هر زماني و در هر سني که آدمي از حفظ گوهر پاکي عاجز گردد بگونهاي که عليرغم تمهيد مقدمات و رعايت اصولاخلاقي و احکام فقهي همچنان از تيررس شيطان در امان نباشد و از تهديد نفس اماره و آلوده شدن مصون نباشد بايد ازواج کند. پرواضح است که به محض احساس چنين حالتي نبايد به سراغ ازدواج رفت بلکه ابتدا بايد به سراغ کنترل خواستهها رفت و در اين مورد تدابيري را بکارگرفت و از طريق رعايت احکام فقهي و اصول و مقررات اخلاقي و کنترل رفتاري و فکري خواهشهاي زودگذر را محدود نمود و بعد از بکارگيري اين امور اگر علاج نشد و يا اين کنترل به قيمت از کف نهادن تمام برنامههاي زندگي و سخت شدن زندگي، ممکن و ميسور نگرديد در اينصورت بايد ازدواج نمود. 2ـ عامل دوّم رسيدن به بلوغ جنسي و رشد فکري و اجتماعي و اخلاقي است يعني هر چند که آدمي بتواند غرائز خود را کنترل کند و خواهشهاي گذرا او را تهديد ننمايد اما وقتي به رشد فکري و عقلي و اجتماعي و اخلاقي دست يافت جهت بقاي نسل آدمي و رشد شخصيتخود و تکامل اخلاقي و معنوي خويش ازدواج ضرورت پيدا ميکند. در اين جا نيز نميتوان بصورت قطعي سن معيني را بيان نمود ولي معمولاً دختران بين سنين 22 ـ 24 به اين بلوغ و رشد ميرسند و البته کساني هم زودتر و يا ديرتر به اين بلوغ ميرسند امّا همانگونه که بيان شدمعمولاً بين سنين 22 تا 24 سالگي است. 3ـ گاهي اوقات اشتغال به تحصيل يا ارائه خدمات عاليتر و برتر علي رغم رسيدن به رشد و بلوغ لازم موجب تأخير در ازواج ميشود که در اين صورت نيز نبايد سن ازدواج دختر از 26 تا 27 سال بگذرد. بهرحال از بين عوامل بيان شده عامل نخست جايگاه ويژه دارد چرا کهدر صورت بروز آن ديگر نميتواند گفت ميخواهم درس بخوانم و رشد اجتماعي ندارم. در اينجا بايد ازواج نمود چرا که حفظ پاکي از هر گوهري ارزشمندتر است. ولي بايد تا رسيدن به رشد اجتماعي و اخلاقي از مادر شدن و پدر شدن جلوگيري نمودو همينطور از بهرهگرفتن ازتجارب بزرگترها نبايد غفلت ورزيد. حال با توجه به نکات فوق تصميم بگيريد ولي توصيه ما آن است که نسبت به نيامدن خواستگار ناشکيبايي نورزيد و بدانيد که دير نشده انشاءالله خواستگاران فراوان درب منزل شما را خواهند کوفت و هرگز حجب و حياء و عفت مانع هم نيست بلکه براي مردان معيارانتخاب عفت و حجب است حتي افراد بيقيد هم از اينکه بيعفت و بيحجاب معرفي شوند ناخرسند هستند بلکه خود را با حيا و حجب ميدانند ولي در مصداق آن اشتباه نمودهاند. بنابراين در اين مورد دغدغه نداشته باشيد و با رعايت تمام موازين اخلاقي و اسلامي خود را تسليمخواست خداوند سازيد تا او خود ازدواج شما را تدبير کند. البته بهنگام تحقيق و انتخاب دقت و رعايت خصائص همسر مناسب را فراموش نکنيد.
آيا حجاب و حيا سن ازدواج را بالا مي برد؟
http://www.mobin-group.com/image/reg/images/88211suzan.jpg
.: سوال:
سن ازدواج براي دختران چگونه است؟ آيا حجاب و حيا سن ازدواج را بالا مي برد؟
.: پاسخ:
زمان ازدواج به چند عامل بستگي دارد: 1ـ براي افرادي که به وسيله ازدواج نکردن به گناه آلوده ميشوند ازواج نمودن واجب است و بر اساس اين معيار زمان و سن خاص را نميتوان معرفي نمود هر زماني و در هر سني که آدمي از حفظ گوهر پاکي عاجز گردد بگونهاي که عليرغم تمهيد مقدمات و رعايت اصولاخلاقي و احکام فقهي همچنان از تيررس شيطان در امان نباشد و از تهديد نفس اماره و آلوده شدن مصون نباشد بايد ازواج کند. پرواضح است که به محض احساس چنين حالتي نبايد به سراغ ازدواج رفت بلکه ابتدا بايد به سراغ کنترل خواستهها رفت و در اين مورد تدابيري را بکارگرفت و از طريق رعايت احکام فقهي و اصول و مقررات اخلاقي و کنترل رفتاري و فکري خواهشهاي زودگذر را محدود نمود و بعد از بکارگيري اين امور اگر علاج نشد و يا اين کنترل به قيمت از کف نهادن تمام برنامههاي زندگي و سخت شدن زندگي، ممکن و ميسور نگرديد در اينصورت بايد ازدواج نمود. 2ـ عامل دوّم رسيدن به بلوغ جنسي و رشد فکري و اجتماعي و اخلاقي است يعني هر چند که آدمي بتواند غرائز خود را کنترل کند و خواهشهاي گذرا او را تهديد ننمايد اما وقتي به رشد فکري و عقلي و اجتماعي و اخلاقي دست يافت جهت بقاي نسل آدمي و رشد شخصيتخود و تکامل اخلاقي و معنوي خويش ازدواج ضرورت پيدا ميکند. در اين جا نيز نميتوان بصورت قطعي سن معيني را بيان نمود ولي معمولاً دختران بين سنين 22 ـ 24 به اين بلوغ و رشد ميرسند و البته کساني هم زودتر و يا ديرتر به اين بلوغ ميرسند امّا همانگونه که بيان شدمعمولاً بين سنين 22 تا 24 سالگي است. 3ـ گاهي اوقات اشتغال به تحصيل يا ارائه خدمات عاليتر و برتر علي رغم رسيدن به رشد و بلوغ لازم موجب تأخير در ازواج ميشود که در اين صورت نيز نبايد سن ازدواج دختر از 26 تا 27 سال بگذرد. بهرحال از بين عوامل بيان شده عامل نخست جايگاه ويژه دارد چرا کهدر صورت بروز آن ديگر نميتواند گفت ميخواهم درس بخوانم و رشد اجتماعي ندارم. در اينجا بايد ازواج نمود چرا که حفظ پاکي از هر گوهري ارزشمندتر است. ولي بايد تا رسيدن به رشد اجتماعي و اخلاقي از مادر شدن و پدر شدن جلوگيري نمودو همينطور از بهرهگرفتن ازتجارب بزرگترها نبايد غفلت ورزيد. حال با توجه به نکات فوق تصميم بگيريد ولي توصيه ما آن است که نسبت به نيامدن خواستگار ناشکيبايي نورزيد و بدانيد که دير نشده انشاءالله خواستگاران فراوان درب منزل شما را خواهند کوفت و هرگز حجب و حياء و عفت مانع هم نيست بلکه براي مردان معيارانتخاب عفت و حجب است حتي افراد بيقيد هم از اينکه بيعفت و بيحجاب معرفي شوند ناخرسند هستند بلکه خود را با حيا و حجب ميدانند ولي در مصداق آن اشتباه نمودهاند. بنابراين در اين مورد دغدغه نداشته باشيد و با رعايت تمام موازين اخلاقي و اسلامي خود را تسليمخواست خداوند سازيد تا او خود ازدواج شما را تدبير کند. البته بهنگام تحقيق و انتخاب دقت و رعايت خصائص همسر مناسب را فراموش نکنيد.