PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بررسي 4 منبع حيات رو به اتمام



moji5
12th November 2009, 09:36 AM
جمله "منابع طبيعي رو به اتمامند" حقيقتي تلخ است که بسياري به دليل به خطر افتادن منافع شخصي يا کشوري نسبت به آن توجهي نشان نمي دهند. منابع آب، غذا و انرژي از جمله منابعي هستند که اتمام آنها در آينده اي نه چندان دور بحرانهاي غير قابل جبراني را به بار خواهند آورد.

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/08/05/100952728314.jpg
وابستگي شديد بشر به منابع طبيعي کنوني انرژي باعث شده است تغيير جهت دادن از اين منابع به منابع جديد انرژي نيازمند زمان زيادي باشد. با وجود اينکه بسياري از کشورهاي جهان زنگ خطر اتمام منابع طبيعي را شنيده و اقدامات جدي خود را براي توليد منابع جديد و جايگزين آغاز کرده اند کشورهاي متعددي همچنان بر اين منابع رو به زوال تکيه دارند.
اين در حالي است که طي 50 سال آينده جمعيت جهان از 6.5 بيليون نفر به 9 بيليون نفر افزايش پيدا خواهد کرد و عدم وجود منابع جايگزين مي تواند نتايج دردناکي را براي انسانها در پي داشته باشد. در ادامه منابع طبيعي انرژي را که در طول حيات اين نسل از بشر رو به اتمام خواهند گذاشت مورد بررسي قرار مي گيرند.
نفت: جهان مدرن بر پايه نفت ساخته شده است. اين ماده انرژي مورد نياز حمل و نقل، ساخت و ساز، توليدات صنعتي، تهيه غذا و حتي اقتصاد کشورها را تامين مي کند. رفاه کنوني زندگي انسان و فاصله گرفتن از کارهاي فيزيکي طاقت فرسا مديون انقلاب صنعتي دهه 1900 ميلادي است که آن نيز بر اساس نفت ارزان قيمت و قابل دسترس پايه ريزي شده بود.
نظريه اوج نفتي پيشنهاد مي دهد که توليد نفت با توجه به اندوخته هاي تعيين شده از اين ماده در نهايت زوال منابع را در پي خواهد داشت. توليد از منابع موجود نفتي بر اساس اين نظريه به نقطه اوج خود رسيده و سپس با کاهش يافتن سطوح ذخاير، کاهش خواهد يافت. استخراج نفت به تدريج گرانتر شده و در نهايت هزينه اي که براي انرژي مورد نياز استخراج آن صرف مي شود افزايش چشمگيري پيدا خواهد کرد. اين نظريه براي تمامي منابع در سرتاسر جهان صادق بوده و پس از گذشتن از نقطه اوج توليد با سقوط مواجه خواهد شد.
اين نظريه نتيجه بررسي هاي گروههاي بزرگي از دانشمندان و اقتصاددانان انرژي از جمله آژانس بين المللي انرژي بوده است و بر اساس آن جهان در صورتي که در حال حاضر از اوج عبور نکرده باشد، اکنون به نقطه اوج بسيار نزديک شده است. در خوشبينانه ترين حالت منابع جهان 10 سال تا نقطه اوج فاصله دارند، در شرايطي که جمعيت جهان رو به رشد عظيمي بوده و کشورهاي بزرگي مانند چين و هند در حال صنعتي شدن بوده و در نتيجه ميزان تقاضاي نفتي آنها در سطح عظيمي رو به افزايش است.
با توجه به اين آمار واضح است که طي چند دهه آينده توليد نفت سقوط خود را همزمان با افزايش تقاضاي جهاني آغاز خواهد کرد و قيمت انرژي در چنين دوره اي غير قابل تصور خواهد بود. بدون در نظر گرفتن جنگهايي که بر سر مالکيت نفت در پيش رو است، تحولات بزرگ در شيوه زندگي بشر و شيوه هاي تامين مواد غذايي امري قابل پيش بيني خواهد بود.
غذا: افزايش بيش از سه برابري قيمت جهاني گندم و ذرت و پنج برابر شدن قيمت جهاني برنج نشان دهنده کوچک شدن تدريجي انبارهاي مواد غذايي و افزايش تقاضا براي اين مواد بسيار سريعتر از فرايند توليد آن است. اين پديده در حال حاضر بحران جهاني غذا در سال 2008 نام گرفته است اما برخي بر اين باورند اين پديده بحران هميشگي غذا خواهد بود.
دليل به وجود آمدن اين بحران تنها رشد جمعيت نيست بلکه افزايش استانداردهاي زندگي در کشورهاي در حال توسعه اي مانند چين و هند نيز در اين امر موثر است. با رشد بيشتر اين کشورها الگوي غذايي جمعيت کشورها نيز متحول خواهد شد. براي مثال در سال 1980ميزان مصرف سالانه گوشت هر فرد در کشور چين 20 کيلوگرم بوده است که اين ميزان در سال 2007 به بيش از 50 کيلوگرم رسيد.
گوشت از تغذيه چهارپايان از دانه هاي مغذي و حبوبات به وجود مي آيد و کالري که از خوردن گوشت به جا مي ماند تنها يک پنجم کالري است که از مواد توليد کننده آن به جا خواهد ماند. به بياني ديگر خوردن گوشت 80 درصد از کالري را که فرد مي تواند با مصرف حبوبات و دانه هاي مغذي به دست آورد را به هدر مي دهد. اين محصول علاوه بر هدر دادن کالريها مي تواند زمينهاي قابل زرع را نيز به تصرف خود درآورد. در حال حاضر 80 درصد از زمينهاي قابل کشت جهان تحت کشاورزي قرار دارند که اين ميزان تا سال 2030 به افزايش 50 درصدي تقاضاي مواد غذايي مواجه خواهند شد.
از شيوه هايي که براي مواجهه با اين افزايش ارائه شده است استفاده از مهندسي ژنتيکي محصولات زراعي است که استفاده جهاني از چنين شيوه هايي نيز مي تواند آينده کشاورزي جهان را در دست چند شرکت محدود ژنتيکي محبوس کند. در عين حال اکثر بارور کننده هاي کشاورزي پايه نفتي دارند و کاهش ميزان توليد نفت نيز مي تواند به قيمت اين مواد بيافزايد. حتي در صورتي که قوانيني جهاني براي محدود کردن ميزان مصرف مواد غذايي ارائه شود تا زماني که حجم توليد مواد غذايي به صورتي محسوس افزايش پيدا نکند و يا جمعيت جهان تحت کنترل قرار نگيرد اين بحران ادامه خواهد داشت.
آب: در کنار کاهش منابع غذايي و انرژي، بشر به زودي به آب نيز نيازمند خواهد شد. کشاورزي، اقتصاد، خانواده ها و توليد انرژي نيازمند اين مايع شفاف بوده که اين نيازمندي با سرعتي قابل توجه رو به رشد است. در اين شرايط در حالي که منابع آب جهان به صورت واقعي رو به اتمام نيستند تا کنون شيوه اي موثر نيز براي توليد اين مايع ارزشمند ارائه نشده است.
بر اساس گزارش مجمع اقتصاد جهاني طي 20 سال آينده آب نسبت به نفت بيشتر مورد توجه سرمايه گذاران قرار خواهد گرفت و وضعيت کمبود آب با کم شدن ميزان توليدات کشاورزي به بحران جهاني غذا دامن خواهد زد. تغييرات جوي اکنون نقشي مخرب را در ايجاد خشکسالي، سيل، و تحولات آب و هوايي شديد به عهده دارد. ميزان آب پاک در جهان رو به کاهش بوده و تغييرات جوي در اين زمينه نقش نيرويي مخرب را به عهده دارند.
بيش از 70 درصد از منابع آب پاک صرف مصارف کشاورزي مي شوند و اين پديده مي تواند منشا خوبي براي يافتن راه حلي موثر براي حفظ اين منابع به شمار رود. مرحله اي که فناوري مي تواند تحولي عظيم در آن به وجود آورد. با اين همه بسياري بر اين باورند که کمبود آب ضربه خود را بسيار قبل از نقطه اجو نفتي بر پيکره جوامع بشري وارد خواهد آورد.
ماهي: ماهي هاي جهان سرنوشت بسيار نامعلومي را در پيش رو دارند. پيش بيني ها نشان مي دهد تا زماني که محدوديتهاي سخت سياسي و بين المللي در زمينه شکار ماهي ها ارائه نشوند انسانها تا 50 سال آينده نسل ماهي ها را منقرض خواهند کرد. بر اساس بسياري از مطالعات، نسل کنوني انسان نسلي خواهد بود که ماهي هاي جهان را به نابود خواهد کشاند.
ترکيبي از طمع ورزيدنهاي اقتصادي، سياست گذاري هاي ضعيف، عدم توجه مصرف کنندگان، هدر رفتن نامحدود، و عدم توجه به قوانين از سال 1950 تا کنون باعث نابودي 90 درصد جمعيت 30 درصد از گونه هاي ماهي ها در جهان شده است. زماني که اين جمعيت به حداقل خود برسد ديگر قادر به حفظ خود نخواهد بود و با نابودي هر يک از گونه ها کاهش تنوع زيستي شتاب گرفته و باعث کاهش يافتن سريع ديگر گونه ها خواهد شد.
بر اساس گزارش گيزمگ، تنها برنامه اي که شانس کنترل اين شرايط بحراني را خواهد داشت محافظت از حيات وحش دريايي در سرتاسر جهان به گونه اي که 30 تا 40 درصد از اقيانوسها را در بر بگيرد، خواهد بود. اما دستيابي به هشياري و آگاهي بين المللي براي اجراي چنين برنامه اي به نظر غير ممکن مي آيد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد