PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چه کساني شفاعت مي‏شوند؟



matrix
11th November 2009, 02:18 PM
شفاعت اولياي الهي در روز قيامت، متوقف بر شرايطي است که در همين دنيا بايد آن شرايط را به دست آورد. در آيات و روايات، براي هيچ فرد يا گروهي، تضمين نشده است که حتماً مورد شفاعت قرار مي‏گيرند؛ بلکه صفات و ويژگي‏هاي کلي کساني که از اين نعمت بهره‏مند و يا محرومند، بيان شده است.

شفاعت اولياي الهي در روز قيامت، متوقف بر شرايطي است که در همين دنيا بايد آن شرايط را به دست آورد. در آيات و روايات، براي هيچ فرد يا گروهي، تضمين نشده است که حتماً مورد شفاعت قرار مي‏گيرند؛ بلکه صفات و ويژگي‏هاي کلي کساني که از اين نعمت بهره‏مند و يا محرومند، بيان شده است.
بر اساس آيات و روايات، شرايط شمول شفاعت نسبت به بنده گنه‏کار، عبارتند از:
1. رضايت خداوند
شفيعان، واسطه فيض خدا هستند و به همين جهت، شرط اصلي و اساسي شفاعت، اين است که مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان، کساني هستند که خداوند، آنان را براي اين کار پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است. قرآن کريم مي‏فرمايد: «در آن روز، شفاعت کسي سودمند نيست؛ مگر آن کسي که خداي رحمان به او اجازه دهد».(1)
شفاعت شوندگان نيز بايد مورد رضايت و پسند خداوند باشند؛ يعني شفاعت در حق کساني مؤثر خواهد شد که در دنيا در مسير اطاعت، بندگي و رضايت خداوند قرار داشته باشند. قرآن کريم مي‏فرمايد: «و [شفيعان [شفاعت نمي‏کنند، مگر براي کسي که مورد رضايت و پسند خداوند باشد».(2)
در روايات آمده است که کسي که ذريه و فرزندان رسول اکرم را آزار دهد، مورد شفاعت آن حضرت نخواهد بود. پيامبر مي‏فرمايد: «به خدا سوگند! براي کساني که فرزندان و ذريه‏ام را آزار کرده باشند، شفاعت نمي‏کنم».
در حقيقت، شفاعت، تجلّي اراده و خواست خداوند، مبني بر بخشش و آمرزش بندگاني است که در دنيا عقيده و عملشان مورد رضايت خداوند بوده است؛ هرچند دچار خطا و لغزش نيز شده‏اند و شفاعت، پاداشي در حق آنان است.
2. حفظ اصل ايمان
کساني مورد شفاعت قرار مي‏گيرند که به سبب گناهان، اصل ايمانشان به خطر نيفتاده باشد. به همين جهت، در منابع ديني، چنين آمده است که کافر، مشرک و منافق، در روز قيامت، مورد شفاعت قرار نمي‏گيرند.
رسول اکرم صلي‏الله‏عليه‏وآله فرموده است: «شفاعت، براي ترديدکنندگان، مشرکان و کافران نيست؛ بلکه براي موءمنان يکتاپرست است».(3)
3. عمل به دستورات ديني
گنه‏کاراني مورد شفاعت قرار مي‏گيرند که مطيع دستورات خدا، پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله و اولياي دين باشند؛ يعني درست بر خلاف آن‏چه که برخي گمان مي‏کنند که وعده به شفاعت، موجب تشويق افراد به ارتکاب گناه و سر باز زدن از مسئوليت مي‏شود، شرط شفاعت، عمل به دستورات دين و اطاعت از خدا و رسول و امامان معصوم عليهم‏السلام ذکر شده است. کسي که روش عملي او اطاعت از خدا و عمل به وظايف و مسئوليت‏هاي ديني بوده، اما گاهي هم دچار لغزش و خطا شده است، شايستگي دريافت رحمت الهي را در آخرت خواهد داشت.
امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «هرکس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، بايد درصدد جلب رضايت خداوند برآيد. بدانيد که هيچ کس، رضايت خداوند را جلب نخواهد کرد، مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياي الهي از آل محمدعليهم‏السلام».(4) اين روايت ضمن بيان شرط اساسي شفاعت (رضايت خداوند)، راه جلب خشنودي او را عمل به دستورات دين دانسته است.
از ديدگاه قرآن کريم، علت اين‏که شفاعت به حال برخي از اهل دوزخ سودي نمي‏بخشد، عدم پاي‏بندي آنان به احکام و وظايف ديني است: «از اهل دوزخ سؤال مي‏کنند که: چه چيزي شما را جهنمي کرد؟ مي‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم و بينوا را اطعام نمي‏کرديم و با اهل باطل، همراه و هم‏صدا بوديم و روز پاداش را دروغ مي‏انگاشتيم تا اين‏که مرگ ما فرا رسيد؛ پس شفاعت شافعان، به حال آنان، سودي نمي‏بخشد».(5)
اهميت عمل به احکام و وظايف ديني، به حدي است که در مواردي، حتي سبک شمردن و اهميت ندادن به آن، موجب محروميت از شفاعت مي‏شود. رسول اکرم صلي‏الله‏عليه‏وآله فرموده است: «شفاعت من به کسي که نمازش را سبک بشمارد، نمي‏رسد».(6)
4. رابطه معنوي شفاعت شونده و شفيعان
کساني مورد شفاعت قرار مي‏گيرند که در دنيا، ارتباط روحي و معنوي خاصي بين آنان و شافعان برقرار شده باشد؛ کساني که نسبت به اولياي الهي، محبت و مودّت دارند و در دنيا، تحت جذبه هدايت‏گري آنان قرار گرفته، هم‏فکر، هم‏عقيده و همراه ايشان بوده‏اند، در آخرت نيز مورد شفاعت آنان قرار مي‏گيرند.در حقيقت، يکي از حکمت‏هايي که سبب شد تا خداوند، اولياي الهي را در روز رستاخيز، واسطه و شفيع مغفرت و بخشش خود، به اين افراد قرار دهد، همين رابطه معنوي و سنخيتي است که در دنيا ميان آنان برقرار بوده است. زيرا اين محبت، موجب تقويت رابطه معنوي با آنان مي‏شود. محبت حقيقي، محب را شيفته محبوب کرده، موجب همساني در عقايد، اخلاق و سليقه‏ها مي‏شود. محبت و مودّت حقيقي نسبت به پيامبر اکرم و امامان عليهم‏السلام، مانع ارتکاب گناه و دل‏بستگي‏ها و وابستگي‏هاي کاذب مي‏شود. بر اين اساس، محبت اولياي الهي، يکي از شرايط شفاعت آنان است تا انسان در پرتو آن محبت، از مغفرت، رحمت و لطف الهي بهره‏مند گردد.(7)
در منابع ديني، چنين آمده است:
- «عالم براي کساني که با هدايت او ره يافته‏اند، شفاعت مي‏کند».(8)
- «امامان معصوم عليهم‏السلام براي شيعيان و پيروان خود شفاعت مي‏کنند».(9)
- «کساني که حلقه ارتباط و اتصال به اولياي الهي را گسسته و ولايت امامان را نپذيرفته‏اند، مورد شفاعت آنان قرار نمي‏گيرند».(10)
به همين جهت در روايات آمده است که کسي که ذريه و فرزندان رسول اکرم را آزار دهد، مورد شفاعت آن حضرت نخواهد بود. پيامبر مي‏فرمايد: «به خدا سوگند! براي کساني که فرزندان و ذريه‏ام را آزار کرده باشند، شفاعت نمي‏کنم».(11)
در مورد دانشمندان و کساني که به بشريت خدمت کرده‏اند - مانند ماري کوري، لوئي پاستور، انيشتين و... - به نکات زير دقت کنيد:
الف) بيشتر آنان، ملحد و کافر نيستند؛ بلکه به خداوند معتقدند.
شفاعت اولياي الهي در روز قيامت، متوقف بر شرايطي است که در همين دنيا بايد آن شرايط را به دست آورد. در آيات و روايات، براي هيچ فرد يا گروهي، تضمين نشده است که حتماً مورد شفاعت قرار مي‏گيرند؛ بلکه صفات و ويژگي‏هاي کلي کساني که از اين نعمت بهره‏مند و يا محرومند، بيان شده است.
ب) هر چند که آخرين و کامل‏ترين دين، دين اسلام است و تمام انسان‏ها بايد در برابر اين پيام، سر تسليم فرود آورند، اما بايد توجه داشت که آنان انسان‏هايي نيستند که با خداوند، سر جنگ و عناد داشته باشند؛ بلکه چون جاهل و بي‏خبر از اسلامند، بدان نگرويده‏اند.
بايد گفت که افراد جاهل نيز خود دو گونه‏اند: جاهلان قاصر و جاهلان مقصر. در زمان‏هاي گذشته با نبود امکانات ارتباطي و اطلاع رساني و امروزه نيز با وجود تبليغات دروغين ضد اسلامي، رسيدن به حقيقت براي برخي افراد ممکن نيست. از اين رو، نمي‏توان کساني را که به بشريت خدمت کرده‏اند، جزء جاهلان مقصر دانست و آنان را گناهکار و محروم از شفاعت شمرد. آن چه گفته شد، از منظر بشري و انساني است؛ اما خداوند، بر اساس علم و آگاهي مطلق، حکمت و رحمت خويش، حکم مي‏کند و به بندگانش نظر مي‏افکند.(15)

پي‌نوشت‌ها:
1. طه، آيه 109.
2.انبياء، آيه 28.
3. ري شهري، ميزان الحکمه، ج 4، ص 1472.
4. مجلسي، بحار الانوار، ج 75، ص 220.
5. مدثر (74)، آيات 42 - 48.
6. ميزان الحکمه، ج 4، ص 1472.
7. ر.ک: محمد شجاعي، تجسم عمل و شفاعت، ص 106
8. ميزان الحکمه، ج 4، ص 1475.
9. همان
10. بحارالانوار، ج 8، ص 736

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد