Victor007
26th October 2009, 09:37 AM
قرارداد دارسي در آغاز قرن بيستم يك اخاذي صريح بود
وزير امور خارجه سابق انگليس با بيان اينكه كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا عليه مصدق از اشتباهات انگليس بود، گفت: قراردادهايي چون قرارداد دارسي در آغاز قرن بيستم يك اخاذي صريح بود.
به گزارش خبرگزاري فارس نمايشگاه تاريخي «ايران در دوره شاه عباس» با همكاري سازمان ميراث فرهنگي و موزه ملي ايران با موزه بريتانيا در لندن برگزار گرديد و در مراسم افتتاحيه آن بيش از 400 تن از مقامات سياسي، فرهنگي، محققان، رسانههاي محلي و سفراي كشورهاي مختلف شركت نمودند كه مهمترين سخنران اين مراسم «جك استرا» وزير امور خارجه سابق بريتانيا بود كه بخشهائي از سخنراني وي به شرح زير ميباشد.
«عاليجنابان، ميهمانان عزيز:
مفتخرم كه امشب در اينجا نمايشگاه جذاب شاه عباس و دوبارهسازي ايران را افتتاح ميكنم. در قرن شانزدهم ميلادي دو كشور مقتدر ايران و بريتانيا از مذهب براي تحكيم و تثبيت استقلال خود استفاده كردند. اين موضوع بيشتر از وجه افتراق دو كشور، وجه تشابه بين دو كشور را ميرساند با لحاظ اين موضوع كه ارتباط بين نهادهاي مذهبي و سكولار در دو كشور ايران و بريتانيا عمدتا جنبه غيرماهوي دارند. برخي در انگلستان ممكن است تعجب كنند كه چرا ايران را امروز جمهوري اسلامي ميخوانند (جك استرا با بيرون آوردن يك سكه از جيب خود ادامه داد) اگر به اين سكه نگاه كنيد يك واژه اختصاري لاتين روي سكه ما ميبينيد كه ميگويد: ملكه انگلستان حافظ دين و ايمان است. ايماني كه به ما كمك كرد تا استقلال بريتانيا را حفظ كنيم. به طور همزمان شاه عباس پيشرفتدهنده ايران و بريتانياي درگير در هند به طور مستقيم با هم كار ميكردند و ايران بزرگترين شريك تجاري ما بود. برخلاف دوران هند، روابط ايران و انگلستان از توازن بسي دور بوده است. در قرن نوزدهم انحصار تنباكو بسيار مضحك و نامعقول بود به نحوي كه همه ايران آن را تحريم كردند (تحريم تنباكو) و نيز قرارداد نفتي آغاز قرن بيستم به راستي يك اخاذي صريح بود (اشاره به قرارداد دارسي).
* كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا عليه مصدق از اشتباهات انگليس بود
چشم بستن بر روي حكومت رضاشاه كه تقليدي بيمايه از آتاتورك بود و جامعه آن حساسيتي بيشتر از تركيه داشت. اشغال ايران توسط انگليس و آمريكا و شوروي در خلال پنج سال جنگ جهاني دوم و مداخله مستقيم به همراه آمريكا در بركناري دولت منتخب و دموكراتيك مصدق در سال 1953 كه با حمايت مدافعانه از شاه عليرغم عدم برخورداري از حمايت مردم ادامه يافت.
به نظر من اين انگليس است كه در درك ايران دچار مشكل ميباشد و نه ايران در درك ما. همانطور كه رئيس موزه بريتانيا دو هفته قبل در روزنامه فاينشنال تايمز گفت كه بسيار از انگليسيها فراموش كردهاند كه در تاريخ بين سالهاي 1950-1820 بريتانيا بر زندگي سياسي ايران سيطره داشت و اتفاقاتي كه در ايران رخ داد به طور عمدهاي ناشي از مداخلات بريتانيا بود. ايرانيها در پائينترين سطح نيز از اين مسائل مطلعاند در حاليكه انگليسيها حافظه گذشته را فراموش كردهاند. اين وجهي بسيار نامتقارن است.
* ايران اهميت راهبردي عظيمي براي ثبات در خاورميانه دارد
اكنون زمان آن براي ما فرا رسيده است كه حافظه را به ياد آوريم. يك ملت بدون تاريخ همچون يك انسان بدون حافظه است و ايران همانطور كه اين نمايشگاه به ما يادآور ميشود براي مدتهاي طولاني مهمترين كشور منطقه بوده است و امروز نيز از اهميت عظيم راهبردي براي حل مناقشات در افغانستان، فلسطين و مسائل لبنان و ثبات عراق برخوردار است.
هرچه ما ايران را بيشتر بفهميم براي روابط غرب با ديگران بهتر خواهد بود و هرچه بهتر خودمان را بشناسيم براي تاريخ مشتركمان بهتر خواهد بود. نمايشگاه فعلي به زيبايي آراسته شده است. من به همه مديران موزه ملي ايران و سايرين، قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي و همكارانشان و همه دولت جمهوري اسلامي ايران تبريك ميگويم البته از مدير موزه انگليس و همكارانش نيز تشكر ميكنم.
اين نمايشگاه جذاب، برانگيزاننده و روشنگر است و گذشته ايران و تاريخ مشترك كشورهاي ما را زنده ميكند ولي همانند همه تاريخ آينده را نيز در بر ميگيرد و مفتخرم كه رسما افتتاح اين نمايشگاه را اعلام نمايم.
وزير امور خارجه سابق انگليس با بيان اينكه كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا عليه مصدق از اشتباهات انگليس بود، گفت: قراردادهايي چون قرارداد دارسي در آغاز قرن بيستم يك اخاذي صريح بود.
به گزارش خبرگزاري فارس نمايشگاه تاريخي «ايران در دوره شاه عباس» با همكاري سازمان ميراث فرهنگي و موزه ملي ايران با موزه بريتانيا در لندن برگزار گرديد و در مراسم افتتاحيه آن بيش از 400 تن از مقامات سياسي، فرهنگي، محققان، رسانههاي محلي و سفراي كشورهاي مختلف شركت نمودند كه مهمترين سخنران اين مراسم «جك استرا» وزير امور خارجه سابق بريتانيا بود كه بخشهائي از سخنراني وي به شرح زير ميباشد.
«عاليجنابان، ميهمانان عزيز:
مفتخرم كه امشب در اينجا نمايشگاه جذاب شاه عباس و دوبارهسازي ايران را افتتاح ميكنم. در قرن شانزدهم ميلادي دو كشور مقتدر ايران و بريتانيا از مذهب براي تحكيم و تثبيت استقلال خود استفاده كردند. اين موضوع بيشتر از وجه افتراق دو كشور، وجه تشابه بين دو كشور را ميرساند با لحاظ اين موضوع كه ارتباط بين نهادهاي مذهبي و سكولار در دو كشور ايران و بريتانيا عمدتا جنبه غيرماهوي دارند. برخي در انگلستان ممكن است تعجب كنند كه چرا ايران را امروز جمهوري اسلامي ميخوانند (جك استرا با بيرون آوردن يك سكه از جيب خود ادامه داد) اگر به اين سكه نگاه كنيد يك واژه اختصاري لاتين روي سكه ما ميبينيد كه ميگويد: ملكه انگلستان حافظ دين و ايمان است. ايماني كه به ما كمك كرد تا استقلال بريتانيا را حفظ كنيم. به طور همزمان شاه عباس پيشرفتدهنده ايران و بريتانياي درگير در هند به طور مستقيم با هم كار ميكردند و ايران بزرگترين شريك تجاري ما بود. برخلاف دوران هند، روابط ايران و انگلستان از توازن بسي دور بوده است. در قرن نوزدهم انحصار تنباكو بسيار مضحك و نامعقول بود به نحوي كه همه ايران آن را تحريم كردند (تحريم تنباكو) و نيز قرارداد نفتي آغاز قرن بيستم به راستي يك اخاذي صريح بود (اشاره به قرارداد دارسي).
* كمك به رضاشاه و مشاركت در كودتا عليه مصدق از اشتباهات انگليس بود
چشم بستن بر روي حكومت رضاشاه كه تقليدي بيمايه از آتاتورك بود و جامعه آن حساسيتي بيشتر از تركيه داشت. اشغال ايران توسط انگليس و آمريكا و شوروي در خلال پنج سال جنگ جهاني دوم و مداخله مستقيم به همراه آمريكا در بركناري دولت منتخب و دموكراتيك مصدق در سال 1953 كه با حمايت مدافعانه از شاه عليرغم عدم برخورداري از حمايت مردم ادامه يافت.
به نظر من اين انگليس است كه در درك ايران دچار مشكل ميباشد و نه ايران در درك ما. همانطور كه رئيس موزه بريتانيا دو هفته قبل در روزنامه فاينشنال تايمز گفت كه بسيار از انگليسيها فراموش كردهاند كه در تاريخ بين سالهاي 1950-1820 بريتانيا بر زندگي سياسي ايران سيطره داشت و اتفاقاتي كه در ايران رخ داد به طور عمدهاي ناشي از مداخلات بريتانيا بود. ايرانيها در پائينترين سطح نيز از اين مسائل مطلعاند در حاليكه انگليسيها حافظه گذشته را فراموش كردهاند. اين وجهي بسيار نامتقارن است.
* ايران اهميت راهبردي عظيمي براي ثبات در خاورميانه دارد
اكنون زمان آن براي ما فرا رسيده است كه حافظه را به ياد آوريم. يك ملت بدون تاريخ همچون يك انسان بدون حافظه است و ايران همانطور كه اين نمايشگاه به ما يادآور ميشود براي مدتهاي طولاني مهمترين كشور منطقه بوده است و امروز نيز از اهميت عظيم راهبردي براي حل مناقشات در افغانستان، فلسطين و مسائل لبنان و ثبات عراق برخوردار است.
هرچه ما ايران را بيشتر بفهميم براي روابط غرب با ديگران بهتر خواهد بود و هرچه بهتر خودمان را بشناسيم براي تاريخ مشتركمان بهتر خواهد بود. نمايشگاه فعلي به زيبايي آراسته شده است. من به همه مديران موزه ملي ايران و سايرين، قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي و همكارانشان و همه دولت جمهوري اسلامي ايران تبريك ميگويم البته از مدير موزه انگليس و همكارانش نيز تشكر ميكنم.
اين نمايشگاه جذاب، برانگيزاننده و روشنگر است و گذشته ايران و تاريخ مشترك كشورهاي ما را زنده ميكند ولي همانند همه تاريخ آينده را نيز در بر ميگيرد و مفتخرم كه رسما افتتاح اين نمايشگاه را اعلام نمايم.