PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روبات‌ها گره ترافیك را می‌گشایند



ØÑтRдŁ§
21st October 2009, 05:41 PM
عشق به مردم بزرگترین هنری است كه یك انسان می تواند داشته باشد. وقتی به حرف هایش عمیق می شوی، خوب كه فكر می كنی می بینی جهان را از دریچه ای دیگر نگاه می كند و با همین نگاه زیباست كه از خیلی از هم سن و سال هایش جلوتر افتاده است. سحر سپهر دختری ۲۵ساله و اهل مشهد است. او نخستین فرزند یك خانواده فرهنگی است. نگاه او به زندگی باعث شده كه در آغاز راه به فكر این باشد كه از تمام استعداد ها و توانایی هایش برای رسیدن به موفقیت استفاده كند و مدال جهانی زن مخترع را به دست آورد.
● از چه سالی بود كه به فكر اختراع افتادی؟
▪ از سه سال پیش.
● چطور شد كه وارد این فضا شدی؟
▪ دوستانی داشتم كه دنبال مباحث ایده پروری و اختراع بودند. همین من را تشویق كرد كه از كنار ایده هایی كه به ذهنم می رسد، نگذرم. وقتی اوایل كار بعضی از ایده هایم را دنبال می كردم، می دیدم روی آنها كار شده یا این كه ایده ها جالب نیست و یا در عمل با ذهنیت من فرق دارند.
● پس چه كار كردی؟
▪ افتادم دنبال كار پژوهشی و تحقیقاتی.
● پله های اول را چطور بالا رفتی؟
▪ با تعدادی از دوستانم رفتیم به سرم سازی مشهد و روی تهیه لامپ های آزمایش شروع به تحقیق و بررسی كردیم. یك دوره عملی آنجا كار كردیم و بعد از آن دانشگاه قبول شدم.
● چه رشته ای؟
▪ رشته زیست شناسی دانشگاه پیام نور مشهد.
● چرا پیام نور؟
▪ سال اولی كه كنكور دادم قبول نشدم و همین باعث شد كه دیگر كنكور ندهم. نمراتم متوسط است. تمام مخترعان معدل و نمرات پائینی دارند!
● در دانشگاه فعالیت هایت را چطور ادامه دادی؟
▪ در آزمایشگاه دانشگاه روی گیاهان تك لپه ای و دولپه ای تحقیق كردم و بعد وارد اختراعات شدم.
● اولین اختراعت به چه چیزی مربوط می شد؟
▪ اولین اختراعم دستگاه محافظ جان انسان در برابر خزندگان و بندپایان بود. سال ۸۳ به یكی از دوستانم كه این ایده از او بود، كمك كردم ولی اختراع اول خودم موكن الكتریكی فنری بود كه به نام من ثبت شده است. در بررسی دستگاه های خارجی متوجه شدم، گران قیمت است و دستگاه های فنری ساخت ایران هم زود خراب می شد و قابل تعمیر نبود و درد زیادی هم به وجود می آورد. این بود كه این دستگاه را ساختم. دستگاه من قابل تعمیر و قیمت آن هم پائین است. از طرف دیگر نسبت به نوع دستی اش انرژی كمتری می خواهد و نظم و سرعت بالاتری هم دارد و دردی هم كه ایجاد می كند، كمتر است.
● تولید انبوه نشده است؟
▪ نه! سرمایه اش را ندارم. باید شركت های ایرانی سرمایه گذاری كنند.
● اختراع بعدی تان چه بود؟
▪ قلم جوهری. این قلم برای كسانی است كه با گچ و ماژیك خسته می شوند یا افرادی هستند كه به گچ حساسیت دارند و یا معلولین كه امكان نوشتن ندارند، آن هااز این قلم می توانند استفاده كنند و با یك انگشت كار نوشتن را انجام دهند.
● طرز كار با قلم جوهری چگونه است؟
▪ با یك انگشت می توان كار نوشتن را انجام داد. انگشت داخل قلم می رود.
● تولید انبوه شده است؟
▪ نه! تولید انبوه نشده و من اقدامی برای این كار نكرده ام، چون درگیر كارهای علمی و پژوهشی بوده ام.
● فعالیت های دیگری هم داشته ای؟
▪ كانون مخترعین ایران را در مشهد به ثبت رساندیم و محدوده فعالیت هایمان ملی است و در تهران، مازندران و كرمان شعبه داریم.
● در مسابقات اختراعات زنان كدام اختراعتان را شركت دادید؟
▪ این اختراع ایده دكتر مولانی بود و به صورت گروهی روی آن كار می كردیم و مربوط به روبات عبور دهنده افراد از خیابان بود.
● این روبات چه كار می كند؟
▪ افراد معلول و نابینا را از خیابان عبور می دهد و به دانش آموز در عبور از خیابان كمك می كند.
● چه مدالی به دست آوردید؟
▪ طلا. در مسابقات كره از آن استقبال شد. همین طرح در مسابقات ژنو باز هم طلا گرفت.
● فكر می كردی به این جایگاه برسی؟
▪ در كره جنوبی برای زنان ایرانی احترام زیادی قائل بودند. ما تنها كشور مسلمان بودیم كه در مسابقات شركت كرده بودیم.
● عكس العمل شان در برابر پوشش و حجاب چگونه بود؟
▪ پوشش ما خیلی كامل و برای آنها جالب بود و به مخترعین ما خیلی احترام می گذاشتند.
● و رسانه های كره ای؟
▪ غرفه ایران خیلی بازدید كننده داشت. از روبات فیلم پخش كردیم. چند بار تلویزیون كره فیلم مصاحبه ما را نشان داد.
● از طرح های دیگرتان بگویید؟
▪ سه طرح اسكیت الكتریكی كه با باتری كار می كند، داشتم كه هر چهار ساعت یك بار باتری آن شارژ می شود و سرعتش ۵۴ كیلومتر در ساعت است. سوخت لازم ندارد و جایگزین خوبی برای موتوسیكلت است و به وسیله ریموت كنترل می شود. دنده عقب دارد و سرعتش قابل تنظیم است و مثل ماشین متوقف می شود.
طرح دیگرم روبات ترافیك است. این طرح مثل پلیس راهنمایی و رانندگی عمل می كند و به وسیله دوربینی كه به آن وصل است ماشین ها را تشخیص می دهد و شماره خودروهایی را كه رانندگانش خطا می كنند، ثبت كرده، با دادن اخطار به آنها، متوقف شان می كند.
طرح سوم من آب شیرین كن سیاه چاله ای است كه با استفاده از انرژی خورشید آب شور را شیرین می كند.
● چند تا از طرح ها مدال گرفت؟
▪ سه تا از طرح ها مدال گرفت. اسكیت، روبات و آب شیرین كن از طرح هایی بودند كه طلا گرفتند و روبات طرح ترافیك كه كار خانم ضیایی و نوری بود، مدال نقره گرفت.
طرح آب شیرین كن را خانم كنعانی و طرح اسكیت را خانم عبدالزهرایی انجام داده بودند و دكتر مولانی در تمام طرح ها مشاور ما بودند.
● در لحظه ای كه متوجه شدی برگزیده هستی چه حسی داشتی؟
▪ روز آخر نمایشگاه به سفارت ایران دعوت شدیم. لحظه خوبی بود چون كانون مخترعین ایران با دوهزار عضو منتظر نتیجه مسابقات بود و برای ما این كه بتوانیم دوهزار نفر را خوشحال كنیم، خیلی مهم بود.
● اول با چه كسی در مورد موفقیتت صحبت كردی؟
▪ امكان تلفن كردن نبود ایمیل زدم به یكی از دوستانم كه به خانواده ام خبر بدهد.
● چه كسی از همه خوشحال تر شد؟
▪ مادرم.
● موفقیت هایت را مدیون چه كسی هستی؟
▪ امام رضا (ع)‎/ قبل از شروع كار به حرم امام رضا(ع)رفتم و از او كمك خواستم. من مدیون دكتر مولانی و والدینم هستم كه خیلی به من كمك كردند، والدینم خیلی با من كنار آمدند. من شب و روز م را در كارهای علمی می گذراندم و برای كار های اجرایی در كانون بودم.
● هزینه كارها را چه كسی می پردازد؟
▪ خانواده ام و دكتر مولانی. زمینه كار های پژوهشی را دكتر مولانی برای خیلی از بچه ها فراهم كرده اند.
● زمان شروع فكر می كردی به اینجا برسی؟
▪ من زیاد دنبال شركت كردن در مسابقات و به دست آوردن رتبه و امتیاز نبودم.
● چه چیزی شما را خوشحال می كند؟
▪ ببینم تمام كسانی كه در این زمینه به امكانات نیاز دارند، امكانات در اختیارشان هست.
● چه آرزویی داری؟
▪ جوانان و عده زیادی از بچه های ایرانی به جای این كه وقتشان را بگذرانند یا سرگرم كارهای كاذب شوند، به كارهای علمی مشغول شوند و زمینه را برای افراد بعد از خودشان فراهم كنند.
● مطالعه غیر درسی؟
▪ خیلی كم. بیشتر درگیر كارهای اجرایی هستم.
● موقع شكست چه می كنی؟
▪ شكست برای من همیشه تلنگری بوده است تا بتوانم بهتر عمل كنم.
● موفقیت؟
▪ خوشحالی دیگران باعث خوشحالی ام می شود.
موفقیت های من از خودم نیست از لطف خداوند است.
● اشك ذوق؟
▪ ریخته ام. وقتی كه به دوستانم ایمیل زدم و جواب های آن ها و خوشحالی هایشان را خواندم.
● ضریح؟
▪ وقتی دستت از همه جا كوتاه می شود، بی اختیار می روی تا دستت گره بخورد.
● زیباترین جمله ای كه شنیدی؟
▪ نمی دانم! انتخابش خیلی سخت است.
● از اختراع هم سخت تر؟
▪ بله خیلی سخت تر.
● ماندگارترین زمزمه؟
▪ الهی و ربی من لی غیرك.
● آخرین هدف؟
▪ رضایت او.
● خانه داری
▪ می دانم، ولی انجام نمی دهم.
● سخت ترین كار خانه
▪ بچه داری!
● كبوتر حرم؟
▪ پرواز دسته جمعی كه خیلی زیباست.
● چقدر به خدا نزدیك هستی؟
▪ نمی دانم.
● خدا چقدر به تو نزدیك است؟
▪ خیلی.
● سریال تلویزیونی مورد علاقه؟
▪ تلویزیون نمی بینم.
● اگر بخواهی نامه ای بنویسی، به چه كسی می نویسی؟
▪ خدا و از او می خواهم كمك كند، تا بتوانم برای رسیدن به او تلاش كنم.
● چند طرح انجام نشده داری
▪ دو تا.
● مخترع كیست؟
▪ كسی كه از كنار مشكلات جامعه رد نمی شود و از فكرش استفاده می كند و به ایده هایش احترام می گذارد.
● بدترین خصوصیتت
▪ خود رأی هستم.
● حجاب
▪ برای زن و مرد خوب است. برای انسان حجاب لازم است چون خط فاصله میان انسان و حیوان است.
● چه هنری داری
▪ مردم را دوست دارم.

نسرین زارعی




مصاحبه : روزنامه ايران

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد