PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دایـــره المــعــارف گـــیاهـــی



moji5
8th October 2009, 08:44 PM
گياهان
همانند معماري منحصر به فرد و آميخته با نظم باغ ايراني، گونه‌هاي گياهي موجود در آن نيز منحصر بفرد بوده‌اند. در باغ ايراني همچنانكه معماري با اصول و قواعد خاصي متناسب با هندسه و نظام‌هاي باغ صورت مي‌گرفت، كاشت گياهان و نيز انتخاب نوع آنها پيرو قاعده و قانون خاصي بوده است. كوشك باغ، محور بندي و آسه‌‌بندي (محوربندي) باغ، تعبيه آب نماها و استخر، فرش كف، كرت‌بنديها، تعداد درختان و محل كاشت آنها و اينكه چه نوع گياهاني دقيقاً در كجا بايد كاشته شوند، از نظامي بسيار قانونمند و نمايانگر يك هماهنگي منطقي و هندسي در باغ پيروي مي نموده است. گرچه اقليم هر منطقه نيز در نوع انتخاب پوشش گياهي باغ موثر بوده، اما تحت هر شرايطي نظم و قانونمندي، جز جدايي‌ناپذير يك باغ ايراني مي‌باشد. به طور مثال در نواحي جنوبي ايران، همانند كرمان و شيراز كاشت نخل، انواع مركبات، سرو و پسته رواج بسيار داشت، حال آنكه در مناطق شمالي‌تر همانند تهران چنار، گردو، بادام و كاج كاشته مي‌شد. امروزه با گذشت زمان و به وجود آمدن تغييرات نامطلوب، نظم و اصالت بسياري از باغهاي تاريخي رو به نابودي است. بسياري از گونه‌هاي گياهي بدون توجه به اقليم و شرايط آب و هوايي درجاي نادرست كاشته شده‌اند و يا در بسياري از موارد، نظام هندسي كلي باغ در اثر بي‌توجهي و تغييرات نامناسب صورت گرفته، از ميان رفته است. به طور كلي در خصوص گونه‌هاي گياهي موجود در باغهاي ايراني اطلاعات كمي موجود است و به اهميت موضوع آنطور كه بايد پرداخته نشده است. شناسايي گونه‌هاي گياهي و نيازهاي محيطي هرگياه، خصوصاً گونه‌هاي نادر قديمي كه بسياري از آنها در معرض خطر نابودي قراردارند، يكي از مهمترين اموري است كه بايد مورد توجه قرارگيرد، تا گونه‌هاي قديمي وبا ارزش از خطر زوال و نابودي حفظ شوند و از ورود گياهان جديد كه هيچ تناسبي با بافت تاريخي ، فرهنگي يك باغ ايراني ندارند، جلوگيري شود. هدف از اين بخش از سايت بازشناسي گونه‌‌هاي گياهي باغ ايراني به منظور ارتقاء سطح دانسته‌ها در خصوص گياهان موجود در يك باغ تاريخي و اهميت آنها است. همچنين شناسايي خواص گياهان باغ ايراني و مكان مناسب كاشت آنها با توجه به اقليم هر منطقه نيز در اين بخش از سايت مورد توجه قرارد مي گيرد. براي تهيه كليه مطالب در خصوص نحوه كاشت و نوع گياهان باغ ايراني از سه منبع باغهاي ايراني (پيرنيا ،محمد كريم) ، باغ ايراني (دانش دوست، يعقوب) و باغ (ابوالقاسمي، لطيف) استفاده شده است
اصول شناسايي و رده‌بندي گياهان
مطالب مربوط به اين بخش برگرفته از جزوه گياه شناسي دانشگاه تهران تأليف مهندس ناهيد حريري است. منظور از رده بندي گياهان، تقسيم‌بندي گياهان براي سهولت آشنايي با آنهاست. در اين جا رده‌بندي گياهان تا حد نياز يعني تيره هرگياه در نظر گرفته شده است. به طوركلي بهترين و علمي‌ترين روش شناسايي گياهان ، شناسايي و رده‌بندي آنها بر مبناي فيلوژني ( ارتباط خويشاوندي) استوار است، زيرا اين روش شناسايي، اساسي عيني و نه ذهني دارد. تقسيم‌بندي گياهان باغ ايراني ، براساس شكل ظاهري و نوع كاربرد آنها به درخت، درختچه، درختان ميوه، بوته‌ها، گلهاي تزئيني، گياهان پوششي و گياهان رونده تقسيم‌بندي شده است. همچنين شناسايي و تقسيم بندي گياهان براساس اهميت آن گياه در باغهاي تاريخي و ميزان توجهي كه درقديم به هر نوع گياه مي شده است، صورت گرفته است. بنابراين دسته بندي و شناسايي گياهان در اينجا، براساس سيستم گياه‌شناسي انگلر (Engler) (يكي از سيستمهاي رده‌بندي گياهان كه در آن تك لپه‌ايها قبل از دو لپه‌ايها قراردارد و همچنين دو لپه‌ايهاي بي گلبرگ را نسبت به گلبرگداران ابتدايي‌تر مي‌دانند ) صورت نگرفته، زيرا نيازي به چنين دسته‌بندي در باغ ايراني احساس نمي‌شود. تعاريف: 1-تيره يا خانواده(family) : معمولاً از يك يا چند جنس كه از نظر بعضي صفات شبيه به يكديگرند تشكيل يافته است. 2-جنس (Genus): به مجموعه اي از گونه‌‌ها كه بين آنها چند صفت مشترك مشاهده مي‌شود، اطلاق مي‌گردد. به طور كلي جنس از گونه‌‌كلي تراست. 3-گونه(Species): واحد اساسي و مقدماتي رده بندي است كه مطالعه آن بسياري از حقايق سلول شناسي و وراثت را آشكار مي سازد. مجموعه افرادي را كه از هر حيث با يكديگر مشابهت كامل دارند و هنگام توليد مثل افراد مشابه خود را به وجود مي آورند، گونه مي‌نامند، كه در شناسايي گياهان باغ ايراني مهمترين قسمت است. 4-واريته (Variety): از تقسيمات گونه است و توسط يك يا چند صفت از گونه اصلي مشخص مي‌شوند. رنگ گل و رنگ برگها و همچنين كاهش يا افزايش تعداد گلبرگها و بالاخره فقدان خار در روي ميوه از صفاتي است كه مشخص كننده واريته از گونه اصلي است. از آنجاييكه براي شناسايي گونه‌هاي گياهي يك باغ بررسي تا حد تيره كفايت مي‌كند و بيش از آن براي طبقه بنديهايي با اهداف ديگر لازم مي‌باشد، از ذكر واحدهاي سيستماتيك ( :Taxaعلم رده‌بندي گياهان) بزرگتر خودداري شده است.
نامگذاري گياهان
نامگذاري گياهان طبق قوانين خاصي انجام مي‌گيرد. نخستين كسي كه نامگذاري علمي نباتات را مرسوم كرد، دانشمندي به نام لينه (Linne) (پدر علم گياه شناسي ) بود. لينه پايه گذار علم گياه شناسي بود و امروزه روش لينه را براي نامگذاري گياهان در دنيا استفاده مي‌كنند. اين روش عبارت است از مجموع نام جنس و نام گونه، كه در آن ابتدا نام جنس و كنار آن نام گونه را قرار مي‌دهند. گونه را بعنوان صفت جنس در نظر مي‌گيرند و معمولاً صفت بايد با اسم (گونه يا جنس) مطابقت نمايد. مثلاً اگر پسوند" us" براي جنس به كار رود، صفت (گونه) آن نيز داراي همين پسوند مي‌شود. البته در اين نامگذاريها تعدادي استثناء نيز وجود دارد. طبقه‌بندي بين‌المللي گياهان، اسامي‌گونه هميشه با حرف كوچك و اسم جنس با حرف بزرگ نوشته مي‌شود. گونه‌هايي كه داراي واريته هستند، نام واريته آن را پس از نام جنس وگونه آنها ذكر مي‌كنند. به عنوان مثال درخت(زربين) واريته‌اي از درخت سرو است و نام علمي آن به شرح زيراست: Cupressus sempervirens var. harixentallis گونه‌هايي كه داراي كولتيوار ( :Cultivarيكي از واحدهاي رده بندي كه از گونه كوچكتر است) باشند، نام كولتيوار آنها را بعد از جنس و گونه مي‌آورند: مثل كبوده شيرازي Populus alba cv. Kabaude shirazi

moji5
8th October 2009, 08:45 PM
گياهان پوششي
1-شبدر زينتي(دايكوندرا) Dichondra repens Leguminoseae: تيره در ايران كشت اين نوع شبدر هنوز هم متداول است. اين گياه پوششي همانند چمن كاشته، و نگهداري مي‌شود. اين گياه در شهرهاي شمالي ايران‌، بسيار كشت مي‌شود. در تهران نيز در نواحي شميرانات كشت آن به خوبي انجام مي‌شود. پوشش اصلي باغ ايراني در قديم اين نوع شبدر زينتي بوده است.
2- شبدر:Trifolium Leguminose: تيره از دولپه‌اي‌ها)گياهاني كه در مقابل تك لپه‌ايها هستند و دانه آنها حاوي دو رشته مواد غذايي (آلبومن ) كه از يكديگر جدا هستند مي باشد. (با گلهايي به رنگ سفيد‌، صورتي و قرمز است. ميوه آن كوچك و داراي يك دانه مي باشد. گونه‌‌هاي مهم آن شبدر معموليT.repens، شبدر هيبريد T.hibridum T.repens و شبدرگل درشت T.incor nataum با گلهاي سرخرنگ است.
3- يونجه باغي:Lotus Leguminoseae:تيره گلهاي آن به رنگ قرمز يا زرد و ميوه نيام آن كشيده و طويل است. پس از شبدر (Trifolium) يكي از گونه‌‌هاي معروف پوشش گياهي باغ در گذشته بوده است. در فصول سرد، كاشت آن درختان را از خطر سرمازدگي محافظت مي كند.
4- چمن:Gramineae : تيره به طور كلي چمن يك گونه جديد است و در قديم‌، در باغهاي تاريخي كشت نمي‌شده است. اما امروزه در بسياري از باغهاي تاريخي‌، به عنوان پوشش باغ استفاده مي‌شود.
چمن پوآپاراتنسيس:Poa pratensis با اسامي تجاري مريون و بارون شناخته مي‌شود‌، داراي بذر ريز است. در برابرگرما مقاوم‌، اما درصورتيكه گرماي هوا بيش از40 شود رشد آن متوقف مي گردد. در ايران به چمن هلندي مشهور است. چمن لوليوم :L0lium perenne بذرآن نسبت به قبلي درشت تر است. به آن چمن يا رندي هم مي‌گويند. برگهاي آن نيز درشت تراست.
چمن فستوكا: Festuca rubra از چمنهاي كاملاً سردسيري است. در فصل گرما از بين مي رود و بذر آن درشت است.
چمن اگروسيتس:Agrostis tenuis بذرآن بسيار ريز مي باشد. مقاومت آن نيز در برابر شرايط نامساعد محيطي كم است.
چمن آفريقايي : Cynodon dactylon بسيار در برابر گرما و خشكي و شوري خاك مقاوم است. علاوه بر كاشت بذر از طريق تقسيم بوته نيز تكثير مي‌شود.
زوي زيا: Zoysia اين چمن نيز به گرما و خشكي مقاوم است وبا آب و هواي مناطق گرم ايران سازگاري پيدا كرده است
__________________

moji5
8th October 2009, 08:45 PM
سوسن چلچراغ)

در سال ۱۳۵۴ گیاه شناسی به نام لدربوری در منطقه عمارلو ، روستای داماش موفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید.

پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت ۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته است.

قامت این گل حدود یک متر است و از آنجا که گلهای آن به طرز خاصی به پایین برگشته اند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است. گل ملی سوسن چلچراغ، تنها گلی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

گل سوسن چلچراغ از تیره لی لیوم بوده و فقط در بخش عمارلو در دهکده داماش و لنکران جمهوری آذربایجان رشد می کند.زمان رویش این گل در ماه های خرداد و اوایل تیر است که به صورت گلی با قامت بلند به شکل واژگون شکفته می شود. شکوفه های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز شده و انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه های برجسته و پرچم های بسیار بلند است.

سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش ، از سال ۱۳۵۵ رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده ، از آن زمان تاکنون ۲۷ سال می گذرد .

سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود.
«گل سوسن چلچراغ گونه اي منحصر به فرد در ايران و محل رويش آن در منطقه عمارلو در استان گيلان است. اين گل پرطرفدار در حال حاضر توسط سازمان حفاظت محيط زيست استان گيلان به طور كامل محافظت مي شود.»سوسن چلچراغ از اواسط خرداد گل مي دهد و گل هاي آن تا نيمه تيرماه پايدار مي ماند و محل رويش آن در ايران، در قريه داماش در بخش عمارلو از توابع رودبار است. سوسن چلچراغ ارزش و شهرت ملي و جهاني دارد و بسيار آسيب پذير است به طوري كه در صورت نابودي پرورش آن ممكن نيست.
بندرانزلى ـ فرهادنظرپور: «سوسن چلچراغ» نام گل زيباى نادرى است كه طى ساليان درازى روستاى داماش از توابع رودبار محل رويش آن بوده است اما از آنجا كه به دليل عدم اطلاعات و شناخت كافى كسى بدان توجهى نداشت، همچنان گمنام باقى مانده بود.درسال ۱۳۵۴ گياه شناسى به نام «لدربورى» Lederbouri- - در اين منطقه موفق به شناسايى اين گونه نادرشد و پس از آن «سوسن چلچراغ» كانون توجهات داخلى گرديد.«سوسن چلچراغ» به غير از روستاى كوچك داماش و منطقه لنكران جمهورى آذربايجان درهيچ كجاى جهان يافت نشده است؛ پس ازمعرفى اين گل به دولت ايران درهمان زمان ازسوى شوراى عالى محيط زيست درزمره آثار زيست محيطى ملى كشور به ثبت رسيد و طى اين سالها رويشگاه سوسن چلچراغ درروستاى داماش به مساحت ۴هكتار تحت حفاظت قرارگرفته است.قامت اين گل حدود يك متر است و از آنجا كه گلهاى آن به طرزخاصى به پايين برگشته اند نام «سوسن چلچراغى» به خود گرفته است.شايان ذكراست، اين گل از سال ۷۴ در ارتفاعات قله درفك استان گيلان نيز ديده شد كه برروى صخره هاى صعب العبور اين منطقه و مابين درختچه هاى راش خودنمايى مى كند.فصل رويش و گل دهى سوسن چلچراغ از اواسط خرداد تا نيمه تيرماه است و دراين مدت مشتاقان زيادى از علاقه مندان براى تماشاى اين گل به داماش سفرمى كنند.اما كارشناسان براين عقيده اند كه اگر ازسوى سازمان حفاظت محيط زيست اقدامى جدى براى محافظت از اين گل به عمل نيايد، شهرت گل چلچراغ خود موجب نابوديش خواهدشد.

درسال ۱۳۵۴ گياه شناسى به نام «لدربورى» Lederbouri- - در اين منطقه موفق به شناسايى اين گونه نادرشد و پس از آن «سوسن چلچراغ» كانون توجهات داخلى گرديد.

«سوسن چلچراغ» به غير از روستاى كوچك داماش و منطقه لنكران جمهورى آذربايجان درهيچ كجاى جهان يافت نشده است؛ پس ازمعرفى اين گل به دولت ايران درهمان زمان ازسوى شوراى عالى محيط زيست درزمره آثار زيست محيطى ملى كشور به ثبت رسيد و طى اين سالها رويشگاه سوسن چلچراغ درروستاى داماش به مساحت ۴هكتار تحت حفاظت قرارگرفته است.

گل ملي سوسن چلچراغ، تنها گلي است كه در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده و بنابه گفته كارشناسان اين گونه گياهي در جهان منحصر به فرد بوده و تنها يك نقطه از ايران، در بخشي از شمال، مكان مناسب رويش آن است. گل سوسن چلچراغ از تيره «لي ليوم» بوده و فقط در منطقه رودبار در بخش عمارلو در دهكده داماش رشد مي كند. زمان رويش اين گل در ماه هاي خرداد و اوايل تير است كه به صورت گلي با قامت بلند به شكل واژگون شكفته مي شود.علت نامگذاري گل چلچراغ، باز شدن آن به شكل واژگون و چلچراغ است. اين گل با رنگي سفيد باز شده و انتهاي گلبرگ هاي آن پوشيده از دانه هاي برجسته و پرچم هاي بسيار بلند است. هر چند منطقه رويش اين گل منطقه اي حفاظت شده است و از سوي سازمان حفاظت از محيط زيست محصور شده، اما به دليل بي توجهي مسئولان اين گل در معرض انقراض كامل قرار گرفته است و گفته مي شود كه به دليل ناياب بودن گل چلچراغ در دنيا، مورد توجه بسياري از سودجويان بوده و گروه هايي در قالب پژوهشگر نسبت به جمع آوري و انتقال آن اقدام مي كنند. اين در حالي است كه تاكنون سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به جلوگيري از اين امر، اقدام قابل توجهي به عمل نياورده است و روند نابودي گونه هاي گياهي ارزشمند در كشور هر روز ابعاد گسترده تري به خود مي گيرد. به گفته كارشناسان اين بي توجهي، تنوع اكوسيستمي را كه غالبا در كشور ايران منحصر به فرد است با خطر نابودي مواجه كرده است.
سوسن چلچراغ به دليل اين همه زيبايي و ارزش، از سال 1355 رسما توسط سازمان حفاظت محيط زيست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملي طبيعي كشور ثبت شده از آن زمان تاكنون 27 سال مي گذرد. سوسن چلچراغ هنوز هم به طور كامل توسط سازمان حفاظت محيط زيست گيلان حفاظت مي شود و با توجه به نادر بودن اين گل ملي و ثبت شده در فهرست ميراث طبيعي، سازمان محيط زيست اطراف اين زمين را حصار كشي كرده و از آنجا كه اين منطقه جزو مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محيط زيست كشور است هر گونه بهره برداري از آن تنها با مجوز رسمي از دفتر نظارت و بازرسي سازمان محيط زيست كشور ممكن خواهد بود.
==========================

moji5
8th October 2009, 08:45 PM
گياه گرمازا
کلم مرداب بانام علمی Symplocarpus foetidus از خانواده ی Araceae دارای گل آذینی با خاصیت گرما زایی عجیب است ، در فصل زمستان که دمای هوا بسیار پایین است و همه چیز یخ زده این گیاه می تواند گرمایی برابر با 70 درجه فارنهایت ایجاد کند ، که این امرباعث ذوب شدن برف های اطراف گیاه می شود .کلم مرداب در نواحی مرطوب ، نزدیک به آب و در اطراف مرداب ها رشد می کند.
ارتفاع این گیاه به 30 تا 60 سانتی متر می رسد. گیاه دارای برگهای بزرگ و گل آذین غیر عادی است که در اواخر زمستان از میان برف ها به نمایش در می آید.برگهای کلم مرداب همیشه بعد از تشکیل گل آذین ظاهر می شود. گیاه به صورت متراکم رشد می کند ،البته این موضوع از رشد دیگر گیاهان در میان انبوهی از کلم مرداب جلوگیری نمی کند .تکثیر و گرده افشانی گیاه به خاطر بوی تعفنی که گیاه از خود منتشر می کند به دست حشراتی مثل مگس ها و پروانه ها و سوسک ها انجام می شود.کلم مرداب گیاهی چند ساله است ، بعضی منابع اظهار می کنند که این گیاه می تواند حتی تا 100سال هم زندگی مي كند.
__________________


مريم گلی
ايران در ساليان دور يکي از مراکز توليد و عرضه گياهان دارويي به شمار مي رفت، همچنين تلاش دانشمندان ايراني براي شناسايي و معرفي گياهان دارويي بي اثر نبود. بطوريکه اسماعيليان که حدود 600 سال قدرت بلامنازعه در عرصه ايران بودنند، پايه هاي اقتصادي حکومت خود را تا حد زيادي به توليد و صدور گياهان دارويي استوار کردند بويژه در منطقه تفرش و اطراف آن هنوز هم آثار قلاع اسماعيليه و فعاليت هاي از اين دست، باقي است (5).
فراتر از یک هزار سال پیش از مریم گلی به عنوان گیاهی داروئی استفاده می شده است(4).به فارسی در بعضی مناطق "مریمی" و "مریم گلی" در کتب طب سنتی و به عربی "مریمیه"، "شالبیه" و "مریمیه صغیره" نام برده می شود. به فرانسوی sauge و sauge officinale و the` de france و the` de grece و herbe sacre`e و به انگلیسی sage و garden sage و common sage گفته می شود(12).
کلمه sage از کلمه لاتین salvare به معنی رها بخش یا شفا آمده است. در گذشته بر این گمان بودنند که اگر شخصی یک گیاه sage در حیاتش داشته باشد فردی موفق و شاید فنا ناپذیر می شود(24). در قدیم مریم گلی را دوای همه دردها می دانستند و امروزه هم با تحقیقات بعمل آمده معلوم شده که این گیاه دارای خواص درمانی مهمی است که می تواند بسیاری از بیماریها را معالجه و درمان کند (13).
مردم در گذشته از این گیاه به عنوان ماده ای مدر، عامل انعقاد خون و نیز داروی ضد تعرق استفاده می کرده اند. در بسیاری از فارماکوپه ها از برگهای مریم گلی رسما به عنوان دارو یاد و خواص آن را بر شمرده است. از عصاره مریم گلی برای مداوای برخی از بیماریهای مربوط به حلق و حنجره و همچنین برای شستشوی دهان استفاده می شود.
اسانس این گیاه خاصیت ضد باکتریایی دارد و از آن در صنایع داروسازی، غذایی و همچنین در صنایع بهداشتی و آرایشی استفاده می شود (4). این گیاه از ادویجات قوی بشمار می رود. طعم آن مختصری تلخ و قابض است(10).
مصرف زیاد این گیاه مناسب نیست و تاثیر نامطلوبی در ضربان قلب خواهد داشت. همه ساله زمینهای زراعی وسیعی در شبه جزیره بالکان، روسیه، آمریکا، ایتالیا و همچنین کشورهای اروپای مرکزی برای کشت مریم گلی اختصاص می یابد(4).
مریم گلی از روزگاران کهن در مجموعه گیاهان طبی یونانی ها و رومی ها مورد شناخت و توجه خاص بوده است و ابتدا به عنوان داروی موثر برای معالجه عوارض نیش حشرات به عنوان ضد سم و همچنین داروی تونیک و مقوی برای تقویت روح و بدن و افزایش طول عمر به کار می رفته است. آثار شفابخش این گیاه در معالجه بیماری ها در کتابها و نوشته های طبیعی دانها و حکمای طب سنتی روزگاران کهن نظیر تئوفراست، فیلوسف یونانی (BC 287-372) و دیوسکوریدس، طبیب یونانی (قرن اول پس از میلاد) و پلی نی، طبیعی دان رومی (اوایل قرن اول میلاد مسیح) به تفضیل آمده است.
در دوران قرون وسطی حکمای طب سنتی اروپا از مریم گلی ضمن خواص متعددی که برای آن قایل بودند برای معالجه یبوست، وبا، سرماخوردگی و انواع تبها و اختلالات کبدی و صرع و فلج استفاده می کرده اند و در این گیاه را مقوی و مولد خون تازه و صالح می دانستند و برای تقویت عضلات و آرام کردن اعصاب تجویز می شده است.
از قرن نهم این گیاه به اروپا راه یافت و بسرعت توسعه یافت و پس از آن به چین وارد شد و در چین برای معطر کردن انواع مشروبات مورد استفاده قرار می گرفت و مصرف آن به قدری زیاد شد که در قرن هفدهم چینی ها در مقابل گرفتن هریک کیلو از برگهای خشک مریم گلی اروپایی حاضر بودند 4-3 کیلوگرم چای چینی بدهند.
در قرن شانزدهم در انگلیس قبل از اینکه چای به عنوان مشروب عمومی گرم معمول شود از برگهای مریم گلی دم کرده ، می خورند. پس از آن در 300-200 سال اخیر این گیاه به امریکا وارد شد و به عنوان ادویه عالی مورد توجه خانه دارها قرار گرفت. در حال حاضر اسانس مریم گلی برای معطر کردن و خوشبو کردن گوشتهای کنسرو و انواع سوسیس و گوشت مرغ و در عطر سازی به عنوان اسانس پایه برای مخلوط کردن با سایر اسانسها برای تهیه عطر مردان به کار می رود(12).

اهمیت اقتصادی:
مریم گلی 5 تا7 سال عمر می کند. از آنجایی که با گذشت سن گیاه از مقدار مواد موثره آن به طور بارزی کاسته می شود، این گیاه تا چهار سال بازدهی اقتصادی دارد(4). کشورهای اصلی عرضه کننده شامل یوگوسلاوی، یونان، آلبانی، ایتالیا، اسپانیا و شوروی است که بیشتر از طریق جمع آوری گیاهان خودرو، انجام می گیرد (7).

گیاهشناسی:
گیاهی است به ارتفاع 30 تا 60 سانتی متر و دارای ظاهر پرپشت که به حالت خودرو و در اماکن خشک یا سنگلاخی و دامنه های بایر غالب نواحی آسیا و شمال آفریقا می روید و به علت زیبایی خاصی که دارد در باغچه ها کاشته می شود(1).

مریم گلی دارای سه زیر گونه است که عبارتند از:

لاواندولیفولیا:
در این زیر گونه برگها باریک و نیزه ای شکل اند. طول برگها حداکثر به 3 سانتی متر و پهنای آن به 1 سانتی متر می رسد. گل ها دمگل بسیار کوچکی دارند. اسانس این زیر گونه فاقد "تویون" است.

مینور:
برگهای آن در مقایسه با زیر گونه قبل بلندترند. طول آن 4 تا 7 سانتی متر و پهنای آن 1 تا 2 سانتی متر است. دمبرگ بسیار کوتاه و سطح گیاه از کرکهای کمی پوشیده شده است. دمگل بلند و طول آن 2 تا 5/2 سانتی متر است.
این زیر گونه در اتریش و شمال آلمان می روید و به دو فرم گل سفید (آلبی فلورا) و گل قرمز (روبریفلورا) مشاهده می شود.

ماژور:
در این گونه که به افیسینالیس نیز معروف است، برگها بلند و به طول 4 تا 10 سانتی متر و به پهنای 2 تا 5 سانتی متر است. هر دو طرف برگ پوشیده از کرکهای بسیار کوتاه است. این برگها تقریبا به شکل قلب می باشند. گلها درشت بوده، طول آنها به 5/3 سانتی متر می رسد و دارای دمگل کوتاهی نیز هستند.
اندامهای هوایی گیاه به خصوص برگها محتوی اسانس هستند. مقدار اسانس در شرایط اقلیمی مختلف متفاوت و بین 1 تا 5/2 درصد است. مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده آن عبارتند از : "تویون" (30 تا 50 درصد)، "سینئول" (10 تا 15 درصد)، "کامفور" (6 تا 10 درصد) و "بورنئول" (6 تا 14 درصد). از این ترکیبات دیگر اسانس می توان از "پنین" (1 تا 2 درصد) نام برد. گیاه همچنین شامل مواد تلخ (3 تا 8 درصد)، مواد تاننی، فلاونویید و مواد گلیکوزیدی و رزینی می باشد(4).

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
آزولا ميهمان ناخوانده ( شيطان سبز )
ريشه كلمه آزولا يوناني است به معني «در خشكي مردن». وجه تسميه آن هم شايد به خاطر محل زندگي اين گياه باشد چرا كه آزولا وابسته به آب است و به طور كلي مرطوب پسند. اين گياه در همزيستي با جلبكي سبز- آبي به نام آنابينا توانايي جذب ازت مولكولي هوا را پيدا مي كند. زادگاه اوليه اين سرخس، آمريكاي شمالي است ...

‹‹ آيا تا كنون درمورد اين گياه چيزي شنيده ايد››؟

ريشه كلمه آزولا يوناني است به معني «در خشكي مردن». وجه تسميه آن هم شايد به خاطر محل زندگي اين گياه باشد چرا كه آزولا وابسته به آب است و به طور كلي مرطوب پسند. اين گياه در همزيستي با جلبكي سبز- آبي به نام آنابينا توانايي جذب ازت مولكولي هوا را پيدا مي كند. زادگاه اوليه اين سرخس، آمريكاي شمالي است .آزولا نوعي سرخس است با برگ‌هاي كوچك به رنگ سبز تيره تا قرمز قهوه‌اي. طول اين گياه نهايتا به 5/2 سانتي متر مي‌رسد. اين گياه براي اولين بار در سال 1873 ميلادي شناسايي شد و تاكنون هفت گونه از اين گياه در جهان به ثبت رسيده است. آزولا در هم‌زيستي با جلبك سبز، آبي قابليت جذب نيتروژن هوا را به دست مي‌آوردكه وظيفه تامين مواد غذايي جلبك به عهده آزولا است و جلبك نيز در مقابل ازت مورد نياز آزولا را فراهم مي‌كند. آزولا در شرايط مناسب روزانه مي‌تواند 2 تا 4 كيلوگرم ازت به هر هكتار مزرعه ارايه كند كه معادل 10 تا 20 كيلوگرم سولفات آمونيوم است امروزه دردنيا به سرخس آزولا به چشم يك علف هرز نگريسته نمي شود، بلكه آن را يك گياه مفيد و منبع غذايي به حساب مي آورند جالب است بدانيد كه يكي از دلايل شكست آمريكا در ويتنام كشت آزولا در مزارع برنج ويتنام بود. چون اين گياه با رشد سريع خود هم غذاي مردم ويتنام را فراهم مي آورد، هم غذاي دام و طيور آنها را. آزولا گياه سرشار از پروتئين بوده و بتاكاروتن آن از هويج بيشتر است.



آزولا درايران

جلبك آزولا يكي از گونه هاي گياهي وارداتي است كه در دهه اخير تمام و يا اكثر مردابها و شاليزارها و بركه هاي شمالي را به سلطه خود در آورده است . در مدت زمان بسيار كمي از طريق كانال‌هاي آبياري، رودخانه‌ها، گسترش پيدا ميكند. به طوري‌كه يك توده كوچك آزولا در عرض 3 روز به دو برابر افزايش پيدا ميكند .حتماً كساني كه در تابستان به شمال ايران مسافرت نموده اند وسري به اين مناطق زده اند فرشي زيبايي را مشاهده مي كنند سبزرنگ كه اكوسيستم شمال را تحت اثر سوء قرارداده است . آزولادراواخر سال ۱۳۶۳متناسب سازگاري با مناطق شاليكاري باهدف توليد كود ازته به صورت طبيعي براي مناطق برنج خيز از كشور فيليپين وارد ايران شده است.اما پس از مدت كوتاهي همه متوجه مشكلي بزرگتر شدند كه گريبان اين مناطق را گرفته. اين سرخس، ظرف مدتي كوتاه از طريق كانال هاي آبياري و رودخانه در محدوده اي وسيع پراكنده شده و به تمام آب هاي سطحي شمال كشور به خصوص گيلان ، مازندران وگلستان راه پيدا كرد. اين گياه با برگ هاي ريز و رشدسريع، سطح آبها را مي پوشاند و مانع رسيدن نور خورشيد و اكسيژن به درون آب مي شود. علاوه بر اين با مصرف اكسيژن و مواد غذايي و بالا بردن اسيديته آب، اين زيستگاه ها را تضعيف كرده تا جايي كه رفته رفته تنوع گياهي و جانوري زيستگاه به نابودي كشيده مي شود. وبه خاطرنداشتن دشمن طبيعي و شرايط خوب زيستي به يك گياه مهاجم و مرگ‌آور تبديل شد.

جلبك آزولا داراي خصوصياتي منحصر بفرد بوده ، بطوريكه توانائي سازگاري آن با محيط بسيار اعجاب آور است و براحتي و با سرعت زياد با هر محيطي مانوس ميشود. ريشه هاي آويزان و معلق در آب اين گياه ، براحتي اين امكان را بآن ميدهد كه تغيير مكان داده و با جريان آب بسهولت جابجا گردد و يكي از علل پراكندگي سريع آن نيز همين موضوع است

آزولا ، بمجرد ثابت شدن در يك مكان ، شروع به تكثير ميكند و ظرف مدت كوتاهي ، تمام سطح آب را مي پوشاند، بطوريكه هيچ روزنه اي براي ورود نور خورشيد به درون آب، وجود نخواهد داشت. ريشه هاي معلق جلبك ، تمام و يا اكثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تكثير خود ميكند. طبيعي است ، وقتي نور بدرون آب نفوذ نكند و مواد مغذي هم كه نباشد ( يا كم باشد ) ديگر از رشد گياهان آبزي ديگر و همچنين ديگر آبزيان مثل فيتوپلانگتونها و... خبري نيست . با توقف و يا كند شدن رشد اين آبزيان مفيد ، در داخل آب اكسيژن توليد نخواهد شد و بهمين دليل جانوران آبزي مثل ماهيها و موجودات ذره بيني قادر به رشد و تكثير نبوده و سير نابودي را در پيش ميگيرند. در عوض سيستمهاي غير هوازي شروع به فعاليت كرده و مرداب يا بركه را تدريجا به سياهچاله هائي بد بو و غير قابل زيست ، تبديل ميكند.از آنطرف هم موقعي كه مردابها خالي از موجودات آبزي گردند، ديگر مكان مناسبي براي پرندگان مهاجر نخواهد بود .

با اين وصف ، بهمين سادگي اكوسيستم منظم چندين هزار ساله موجود بهم ريخته و رو به نابودي خواهد رفت و ما هم در حال نظاره و تماشا نشسته ايم.اين جلبك در شاليزارها هم بعنوان يك رقيب جدي برنج در استفاده از املاح معدني و مواد مغذي آب ، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگيري كرده و قطعاً در صورت صحت اين امر ، هزينه كشت برنج را بخاطر استفاده بيشتري كه بايد از كود شيميائي بشود، بالا ميبرد. علاوه بر آنكه روند افزايشي استفاده از كود شيميائي در طولاني مدت هزينه هاي سرمايه اي فوق العاده اي را بر مهمترين منبع حيات بشر يعني خاك ، تحميل ميكند كه اصلا جبران پذير نميباشد.

كارشناسان شيلات معتقدند رشد شناور و سرطاني آزولا در سطح تالابها مردابها وشاليزارهاي شمال باعث شده است تا اكثر گياهان بومي منطقه به دليل خفگي نابود شوند و نفس زندگي اين اكوسيستم چندين هزار ساله به شماره افتد. هر چه هست آزولا زيستگاه‌هاي آبي شمال كشور به خصوص گيلان ومازندران را شديدا تحت فشار قرار‌داده است و اگر روند رشد اين گياه به همين صورت ادامه يابد معلوم نيست بر سر اين اكوسيستم منحصر به فرد جهاني چه خواهد آمد. و اينگونه شد كه آزولا در مدت زماني اندك پوشش يكپارچه و در هم تنيده‌اي را روي منابع آبي شمال كشور گستراند.

http://www.tripplebrookfarm.com/pimages/Oct/b/99Oct19_01_6-b.jpg

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
گياه روغني كرامب، علف‌هاي هرز مزارع را كنترل مي‌كند
كرامب، گياه روغني ناشناخته‌اي است كه استفاده از آن در تناوب‌هاي زراعي، آفات و بيماري‌ها و علف‌هاي هرز مزارع را كنترل مي‌كند. سيد محمدرضا نقوي‌زاده و محمدرضا لطفي – كارشناس اداره كل منابع طبيعي استان خراسان رضوي در مقاله‌اي به معرفي و شرايط كشت و موارد مصرف گياه كرامب پرداخته‌اند. در اين مقاله آمده است: گياه كرامب از جمله گياهان بومي مناطق تركيه و ايران است و به دليل وجود اسيد اروسيك در دانه آن در صنايع الكترونيك، پلاستيك، رزين، روغن‌ها، صنايع داروسازي، آرايشي و بهداشتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. دانه‌هاي اين گياه حاوي حدود 20 تا 40 درصد پروتئين و 35 تا 60 درصد روغن است و استرول‌هاي موجود در آن به دليل دارا بودن خاصيت كاهش كلسترول خون، در مارگارين استفاده مي‌شود. اين مقاله مي‌افزايد: استفاده از اين گياه در تناوب‌هاي زراعي جهت كاهش علف‌هاي هرز و آفات و بيماري‌ها توصيه شده است. كرامب گياهي علفي، يكساله، با ارتفاع كمتر از يك متر، داراي شاخه زياد با آرايش خوشه‌اي بزرگ از گل‌هاي زرد، تعداد زياد بذر ريز و قهوه‌اي حاوي 40 درصد روغن، ريشه گسترده و عميق با توانايي استفاده از قابليت‌هاي خاك، ساقه محكم با مقطع تقريباً دايره و پوشيده از پرزهاي نرم و كوتاه به رنگ سبز كلمي است كه در زمان رسيدن به رنگ سبز مايل به زرد تبديل مي‌شود. در پايان اين مقاله آمده است: كشور ايران با دارا بودن 45 كارخانه بزرگ و كوچك روغن‌كشي، ظرفيت استحصال 2 ميليون تن روغن را دارد و با توجه به متوسط توليد ساليانه 400 هزار تن دانه روغني در كشور و واردات يك ميليون تني دانه روغني در سال گذشته، بخشي از ظرفيت استحصالي كارخانجات خالي مي‌ماند كه گياه كرامب با توجه به تركيبات ويژه روغن و فرآيند توليد طبيعي منطبق با اصول توليد پايدار، از پتانسيل مناسبي در تكميل ظرفيت خالي اين تصفيه روغن كشور دارد. همچنين پژوهش‌ها نشان داده است كه اين گياه با شرايط كشور ما سازگاري داشته اما به دليل عدم شناخت، مورد استفاده قرار نمي‌گيرد لذا توجه به پتانسيل‌هاي بالاي اقتصادي و اكولوژيك اين گياه توجه جدي‌تر مراكز تحقيقاتي و علمي را به شناخت ويژگي‌هاي اكولوژيك اين گياه و توسعه و ترويج آن مي‌طلبد.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
گل صدتومانی
گل صدتومانی


تقریباً دو هزار سال قبل در چین بوته‌ای نظر مردم را به خود جلب نمود كه آن را شویو (Sho-Yo) نام نهادند.


●گل صدتومانی‌
۱) تاریخچه‌:
تقریباً دو هزار سال قبل در چین بوته‌ای نظر مردم را به خود جلب نمود كه آن را شویو (Sho-Yo) نام نهادند.این گل بسیار زیبا به مرور زمان در میان مردم چین مظهر قدرت‌، ثروت و سعادت شناخته شد و بعضی ازگونه‌های آن را مانند Paeonia lactiflora با طلا می‌سنجیدند. در قرن چهارم میلادی باغبانان چینی موفق‌شدند صدها واریته از گونه مورد اشاره را كه از نظر رنگ و عطر از تنوع زیادی برخوردار بودند، پدید آورند. باگذشت زمان شهرت این گل تمام نقاط چین را فراگرفت تا جایی كه لقب گل پادشاه را به خود اختصاص داد.سپس واریته‌های این گونه‌، شاعــران‌، نقاشــان و به طــور كلـی هنرمنـدان را به خود جلب كرد.در این ایام‌باغبانان اروپایی نیز گونه P. officinalisرا در كلیساها می‌كاشتند و از آن به عنوان گیاه دارویی و در رفع سینه‌درد استفاده می‌كردند. اواسط قرن هجدهم میلادی P. lactifloraاز چین وارد قاره اروپا شد و بی درنگ‌علاقمندان و پرورش دهندگان گل مشغول به كار شندند و طولی نكشید كه صدها نوع از این گل پدید آمد. دراوایل قرن بیستم میلادی انواع دو رگ گیری شده آن هم به دست مشتاقان گل رسید.
۲) گیاه شناسی‌
این گیاه از تیره آلاله Ranunculaceaeاز جنس په‌اونیا (Paeonia) و دارای گونه‌های بسیاری است‌. برگهای آن‌بزرگ و مركب و در بعضی از گونه‌ها چند بار بریدگی مشاهده می‌شود. گلهای این گیاه ساده‌، كم پر و پرپر است‌و گلهای آن سفید، زرد، سرخ و صورتی رنگ می‌باشد. ارتفاع این گیاه بین ۵۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر و عمر آن ۵۰سال است‌.
۳) نیاز اقلیمی و نوع نگاهداری‌:
گل صدتومانی در برابر سرما مقاوم است‌. خاك آن باید غنی‌، لومی با زهكشی مناسب باشد. این نبات آفات‌دوست است و فضای زیادی را اشغال می‌كند چرا كه از رشد تقریباً زیادی برخوردار است بنابراین به موادغذایی نیاز تقریباً زیادی دارد. در مورد این گیاه استفاده از كود كمپوست به مقدار كافی و كود سوپر فسفات به‌مقدار ۱۰۰ گرم برای هر مترمربع خاك در فصل پاییز ضروری است و زمان پخش كود ازته اوره در اوایل فصل‌بهار و مقدار آن برای هر مترمربع خاك حدود ۵۰ گرم می‌باشد. كودهای شیمیایی معمولاً از سال سوم به بعددر اطراف بوته در سطح خاك پراكنده و سپس به زیر خاك فرو برده می‌شوند. استفاده از كودهای فوق علاوه بر
اصلاح خاك‌، باعث گلدهی بیشتر این نبات می‌گردد. گل صدتومانی تا زمان گلدهی (اردیبهشت و خرداد ماه‌)به آب نیاز زیادی دارد، این نیاز در فصل زمستان كاهش می‌یابد. بوته‌های بزرگ این نبات به دلیل سنگینی آن‌باید در فصل بهار به قیم بسته شوند.
۴) تكثیر:
ازدیاد گل صدتومانی از طریق بذر، پیاز، قلمه و تقسیم بوته انجام می‌گیرد. در تقسیم بوته كه سهلترین ورایجترین روش ازدیاد است و در شهریور ماه انجام می‌گیرد. بوته‌هایی در نظر گرفته می‌شوند كه قوی‌،شاداب‌، سالم و حداقل چهار سال عمر داشته باشند. برای تقسیم بوته‌، اطراف آن را با بیل كنده‌، سپس با تكیه‌دادن بوته بر بیل‌، بوته را بلند كرده‌، خاك روی ریشه را می‌شویند و سپس در محل طوقه‌، بوته را با چاقوی‌تیزی به چندین قسمت دو الی سه جواله وجود داشته باشد. پس از حذف ریشه‌های زخمی‌، بوته‌ها به زمین‌اصلی انتقال داده می‌شوند و در فاصله‌های ۱۰۰ الی ۱۲۰ سانتیمتری در عمق مناسبی كاشته می‌شوند.استفاده از مالچ در اولین زمستان پس از كاشت برای محفوظ نگهداشتن بوته جوان از سرمای زمستان توصیه‌می‌گردد. بوته‌های كاشته شده در سال اول معمولاً ریشه كمی دارند ولی در دومین سال‌، رشد سریعتری‌می‌یابند.
۵) بیماریها و آفات‌:
از بیماریهای معروف گل صدتومانی می‌توان از سفیدك سطحی (Erysiphe ranunculi) نام برد. قارچ عامل این‌بیماری بر روی برگها، پوشش آردی سفیدرنگی ایجاد می‌كند و موجب كاهش جذب نور توسط گیاه‌، و درنتیجه باعث نقصان گلدهی‌، شادابی و طراوت آن می‌گردد. عوامل رطوبت نسبی‌، حرارت و مصرف بیش ازحد كودهای ازته تاثیر فوق‌العاده‌ای بر رشد قارچ دارند. مبارزه شیمیایی با این بیماری و استفاده از قارچ‌كشهای‌گوگردی به محض مشاهده اولین علائم آغاز می‌شود و تكرار آن ضروری است‌.
كپك خاكستری Botrytis cinerea یكی از بیماریهای قارچی است كه به گل صدتومانی آسیب می‌رساند. قارچ‌عامل این بیماری در گیاه پوشش خاكستری سست و شكننده‌ای به وجود می‌آورد. برای مبارزه با این بیماری‌،استفاده از قارچ‌كشهای مسی توصیه می‌گردد. از آفات معروف این گل می‌توان از كنه پیاز و غده Rhizoglyrnusechionpus، شته‌ها و شپشكهای آردآلو نام برد.
۶) انواع گل صدتومانی‌
معروفترین گونه این گل به گل صدتومانی بوته‌ای P. lactifloraمعروف است كه خود دارای گلهای ساده وپرپر به شرح زیر می‌باشند.
الف ) گل صدتومانی بوته‌ای ساده‌:
از معروفترین واریته‌های این گونه می‌توان از Jaan Van و Duerer و Carrare و Leeuwen نام برد كه اندازه آنها۸۰ تا ۹۰ سانتیمتر است‌. زمان گلدهی آنها اواخر خرداد و رنگ آنها سفید با پرچمهای زرد رنگ است‌. درصورتی كه انواع Hari Ai و Torpilleur و Nin Granat بین ۸۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر قد دارند و گلهایشان قرمزرنگ است‌.
ب ) گل صدتومانی بوته‌ای پرپر:
از معروفترین واریته‌های این دسته می‌توان از Festiva maxima با ۱۰۰ سانتیمتر قد و گلهای سفید با لكه‌های‌قرمز و Martha bulloch با ۱۰۰ سانتیمتر قد و گلهای قرمز رنگ نام برد.
از انواع هیبرید گل صدتومانی كه زمان گلدهی آنها معمولاً اوایل خرداد ماه می‌باشد می‌توان به Seraphim با۶۰ سانتیمتر قد و گل ساده با پرچمهای قرمز و Chocolate soldier با ۸۰ سانتیمتر قد و گلهای نیمه پرپركوچك قرمز رنگ اشاره كرد.

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
گندمی


این گیاه شبه علفی پشته ای دارای برگهایی كه پهنایشان به ۲۵ میلیمتر می رسد،می باشد.



http://www.zomghay.com/images/061213/0612131047191.jpg

●مشخصا ت ظاهری:
بلندی حدود ۳۰ سانتیمتر،گیاه پشته ای همیشه سبز.
●ویژگیها:
این گیاه شبه علفی پشته ای دارای برگهایی كه پهنایشان به ۲۵ میلیمتر می رسد،می باشد. این گیاهان سبزدرخشانند و در این نوع،مركزبرگ دارای یك نوارپهن شیری است كه گاهی چند نوا ر سبزنیزدرآن به چشم می خورند.رشته های زرد نازكی از مركزگیاه بیرون می زنند كه به گلهای سفید كوچك ستاره ای شكلی ختم می شوند و معمولاً به دنبالشان گیاهچه های كوچكی قرار می گیرند. وزن این گیاهچه ها باعث می شود كه رشته ها خمیده شوند و مثل ستارگانی بیرون بجهند.
●محل نگهداری:
ازبادهای شدید خشك باید دور نگه داشته شود ولی در مقابل شرایط نوری مختلف بسیارمقاومند،از آفتاب كامل تا سایه كامل.
●موارد استفاده:
این گیاهان را می توان در حاشیه یك گلجای جلوی پنجره ای كاشت.آنها به طریقی كه ازهیچ گیاه دیگری ساخته نیست از لبه های گلجای جلوی پنجره ای فرو می ریزند.
●رشد دركمپوست:
در اغلب كمپوستها رشد خوبی دارند.
●مراقبت ویژه:
برگهایی كه قهوه ای می شوند را جدا كنید.
●ازدیاد:
گیاه جالب گندمی را می توان به روشهای مختلف تكثیر كرد.گیاه مادری ساقه های بلند و رونده ای را تولید می كند كه دسته های كوچك ازبرگها را با خود حمل كرده و به شكل گیاهچه های كوچكی رشد می كنند.در این زمان گیاهچه ها می توانند با قرارگرفتن در مجاورت خاك ریشه داده و رشد كنند.برای اینكه موفقیت عمل بیشتر شود از یك گلدان با قطر دهانه ۹ سانتیمترحاوی كمپوست گلدانی با پایه پیت استفاده كنید و گیاهچه ها را روی سطح خاك گلدان بخوابانید و به آرامی فشار دهید.گیاهچه ها همچنان كه ازگیاه مادری تغذیه می شوند ریشه دادن را آغازمی كنند.زمانی كه ریشه ها به اندازه كافی رشد كرده و توسعه یافتند،می توانید ارتباط ساقه با پایه مادری را قطع كنید تا گیاه جوان به صورت مستقل به رشد ادامه دهد.
گیاهچه ها در آب نیز می توانند ریشه دهند و زمانی كه طول آنها به ۵/۷ سانتیمتررسید و ریشه ها از انتهای آنها شروع به جوانه زدن كردند می توانند در خاك قرار داده شوند.
گیاهچه ها را در شیشه دهان گشاد شفاف قرار دهید،البته دقت كنید انتهای آنها در آب قرارگیرد، زمانیكه ریشه دهی مناسب انجام شد،گیاهچه را بیرون آورده و در گلدانی با قطر دهانه ۹ سانتیمتر، حاوی كمپوست گلدانی قراردهید.گیاهچه های بوجود آمده روی پایه مادری را،می توان مستقیماً در گلدانی با قطردهانه ۹ سانتیمترو كمپوست گلدانی كاشت.البته در ابتدا انتهای گیاهچه ها را در پودر هورمون ریشه زایی فروبرده و سپس به آرامی در خاك فرو ببرید.
در تمام روشها،بهترین زمان تكثیر، فصول بهارو تابستان است و گیاهچه ها باید در دمای حدود۶۸-۶۵ درجه فارنهایت یا ۲۰- ۱۸ درجه سانتیگراد،در نور مناسب و كافی،دوراز تابش مستقیم خورشید نگهداری شوند.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
گیاه مسواک
گیاه مسواک

چوج( Salavadora Persica (Salvadoraceae


اين درختچه از خانواه «سالوادوراسه» بوده كه در اطراف بندرعباس، ناي بند، ميناب و منطقه جاسك و چاه بهار,هند, مصر و حبشه مى رويد. برگ, ميوه, دانه, پوست و ريشه آن, مصارف درمانى دارد… علّت نامگذارى آن به درخت مسواك, اين است كه مسواكِ ساخته شده از چوب اين درختچه, لثه ها را تقويت مى كند(گياهان دارويى, دكتر على زرگرى, انتشارات دانشگاه تهران, ج3, ص352(

درختچه اي است هميشه سبز با شاخه هاي صاف و براق كم رنگ و آويزان، برگ هايش استخواني، بيضي نيزه اي به ابعاد 5/3×2/1 سانتي متر و دمبرگ آن كوتاه به طول 5 ميليمتر گل آذين آن خوشه اي باز و محوري يا انتهايي راست ميوه آن شفت كوچك سرخ رنگ مي باشد

در بندر عباس و چاه بهار به آن چوج گويند، عربى آن شجرالمسواك است ولى در كتب سنتى به آن اراك لقب داده اند ، برگهاى متقابل این گیاه گوشتى است و داراى گلهاى سفيد رنگ خوشه اى است . ميوه آن هسته اى زرد رنگ داشته و آن را كباث نامند كه در موقع نارسى سبز رنگ است ، و به آن خمط و جهاض ‍ مى گويند. از ريشه این گیاه كه چوبى است سابقا به جاى مسواك استفاده مى كردند.

گیاه مسواک

بيش از يكهزار سال است كه مسلمانان به دستور طبّ اسلامى با چوب خوشبوى اراك, مسواك مى كنند. پوسيدگى كمتر دندان مصرف كنندگان اين چوب, گروهى از محقّقان را برانگيخته تا به بررسى مواد مؤثّر شيميايى آن بپردازند و به خواصّ ضد ميكروبى و ضد پلاك آن پى ببرند.
اين چوب, حاوى ترى متيل آمين و آلكالوئيدى به نام سالوادورين است كه اثر تحريك ملايمى بر روى لثه ها دارد و مقادير زيادى از كلرورها بخصوص كلرور سديم, فلوئور, سيليكا, گوگرد, رِزين, ويتامين ث و مقادير كمترى تانن فلاونوئيد و بتاشيتوسترول آن, نقش مؤثّرى در جلوگيرى از پوسيدگى دندان دارد. ترى متيل آمين به عدم تجمّع ذرّات مواد غذايى بين دندانها كمك مى كند. كلرورها, نقش ضدّ عفونى ملايم دارند و موقعيّت فلوئور نيز واضح است. سيليكا در سفيدتر كردن دندانها رُل [/نقش] اساسى دارد. سولفور نيز ضدّ ميكروب است و ويتامين ث به طور وسيعى در عفونتهاى دهان و خونريزى, مصرف دارد و…
براساس مطالعات انجام شده در برخى از كشورها, آثار ضدّ پلاك پودر چوب اراك با بهترين فرم خمير دندانهاى تجارى, يكسان بوده و در سالهاى اخير, بعضى از كارخانه جات داروسازى, اقدام به تهيه خمير دندانهايى كه حاوى عصاره ريشه و ساقه هاى چوب اراك است, نموده اند.


__________________

moji5
8th October 2009, 08:46 PM
زالزالك

Hawthorn

زالزالك در اروپا، به ويژه در آلمان براي معالجه بيماران مبتلا به فعاليت نامنظم قلب مورد استفاده قرار مي گيرد. زالزالك در دمان آنژين، سفتي رگها و برخي از انواع خفيف بي نظمي ضربان قلب نيز مؤثر است. اگر پزشك معالج شما مصرف زالزالك را برايتان توصيه كرده است، احتمالاً از بيماري قلبي خيلي جزئي رنج مي بريد و مطالعات به عمل آمده نشان مي دهد كه زالزالك مي تواند در كنترل آن به شما كمك كند.

معرفي گياه

زالزالك يك گياه تيغ دار معمول است كه طول آن به پنج پا مي رسد و در دامنه كوهها و اراضي جنگلي آفتابي در سرتاسر جهان مي رويد. گلهاي اين گياه در ماه "مي" شكوفه مي دهد اما به رغم اينكه زالزالك جزو تيره گياهان طبي مانند انواع رز است ليكن گلهاي اين گياه معطر نيست. گلهاي آن در بوته هاي كوچك رشد مي كنند و به رنگ سفيد، قرمز يا صورتي هستند.

دانه هاي كوچك اين گياه كه به آنها زالزالك گفته ميشود پس از شكوفايي گلها رشد مي كنند. ميوه اين گياه معمولاً پس از رسيدن رنگ قرمز به خود مي گيرند اما رنگ سياه آن نيز يافت ميشود. برگهاي زالزالك درخشان است و به اشكال و اندازه هاي گوناگون رشد مي كنند.

تركيبات گياه

تهيه دارو از زالزالك از برگها، دانه و گاهي اوقات از گلهاي آن (فقط گلهاي سفيد خواص درماني دارند) آغاز ميشود. اين قسمتها خشكانده ميشوند و سپس به پودر تبديل مي شوند. پودر تهيه شده به صورت انواع كپسول در مي آيد يا توأم با آب به الكل يا گليسرين (مايعي شيرين و غلي الكلي) اضافه ميشود. در نتيجه نوع مايع آن را نيز مي توان تهيه كرد. اگر الكل و آب با مواد گياهان طبي مخلوط و مايع دارويي از آن تهيه شود، در آن صورت الكل و آب تركيبي قابل هضمتر را تشكيل خواهند داد.

اشكال موجود

زالزالك به صورت انواع كپسول، تنتور، عصاره هاي مايع استاندارد يا عصاره هاي جامد عرضه ميشود. مي توان از برگها، گلها و دانه هاي زالزالك خشك چاي نيز درست كرد.

نحوه مصرف

درصدد تهيه و مصرف فرآروده هاي استاندارد زالزالك باشيد. در پي مصرف نوعي محصول زالزالك باشيد كه برچسب روي آن مؤيد محتواي استاندارد حاوي 4 تا 10 ميلي گرم فلاونويي يا 30 تا 160 ميلي گرم پروسيانيدين اليگومريك و يا 1/8 درصد رامنوسيد ويتكسين يا 10 درصد پروسيانيدين باشد. اگر براي نارسايي يا آنژين قلبي ناگزير به مصرف زالزالك هستيد، لازم است مصرف آنرا حداقل قبل از احساس هر نوع نتيجه اي به مدت شش هفته و روزي سه بار ادامه دهيد.

نكات احتياطي

انجمن فرآورده هاي گياهان دارويي آمريكا زالزالك را از نظر بي خطر بودن درجه 1 ارزيابي كرده است كه اين ارزيابي نشاندهنده اين است كه گياه مزبور ضمن ميزان بالاي مصرفي خيلي بي خطر است. حتي با وجود اين حالت، همواره عاقلانه خواهد بود اگر دستورالعمل دوز مصرفي آن رعايت شود. در صورت باردار بودن از مصرف زالزالك پرهيز شود.

توجه به هر نوع تغييري كه در طول مصرف زالزالك احساس مي كنيد فوق العاده حائز اهميت است. درد زياد، حملات زيادتر آنژين، تحليل و ضعف بيشتر در طول قدم زدن يا ورزش كردن جملگي دلايل خوبي دال بر ضرورت اجتناب از مصرف زالزالك است و لازم است بلافاصله با پزشك معالج خود مشورت كنيد. اگر با هيچكدام از اين علايم بيماري مواجه نيستيد، در صورت حصول بهبود پس از شش هفته درمان با زالزالك با پزشك معالج خود صحبت كنيد. روند پيشرفت شما حتي اگر احساس مي كنيد داريد بهتر مي شويد بايد تحت نظر پزشك باشد.

تداخل هاي احتمالي

زالزالك اثرات درماني ديژيتاليس ديگوكسين را تشديد مي كند و از اينرو در صورت مصرف ديژيتاليس از مصرف توأم زالزالك بپرهيزيد. زالزالك مي تواند در كنار ساير تقويت كننده ها (نظير منيزيم يا ويتامين B6) يا گياهان دارويي (مانند سير يا قارچ خوراكي ريشي) در درمان سيستم قلبي- عروقي اثرات مثبتي بر جاي گذارد.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:47 PM
قرنفل
قرنفل
Sweet William


گياهى است دوساله با گل هاى كوچك، مخملى به رنگ هاى صورتى، سفيد، قرمز، بنفش و مخلوط سفيد و قرمز كه به تعداد زياد در يك گل آذين چترمانند با هم مجتمع مى شوند. عمر گل ها به چند هفته مى رسد.
برگ ها باريك و سرنيزه اى به رنگ سبز متمايل به خاكسترى است. اين گياه نسبت به سرما مقاوم است و عمدتاً در حاشيه باغچه كاشته مى شود يا به شكل گل بريده از آن استفاده مى كنند.
نيازمند مكان آفتابى، خاك مرطوب، حاصلخيز و تقريباً غنى از مواد آلى و به خوبى زهكشى شده است. تكثير آن از طريق تقسيم بوته و تهيه قلمه خوابانيدن و كاشت بذر امكانپذير است. بذر را در فروردين يا ارديبهشت در مخلوطى از خاك برگ و خاك باغچه در خزانه هواى آزاد مى كارند و پس از چهاربرگ شدن نشاها آنها را به گلدان منتقل مى كنند. قلمه را نيز در اواخر زمستان يا اوايل بهار از شاخه هاى گل نداده انتخاب مى كنند و در ماسه مى كارند. قرنفل با گرامينه هاى زينتى، پامچال و بومادران هماهنگى خاصى دارد
__________________

آويشن ماوراي خزريThymus transcaspicus
ويشن ماوراي خزريThymus transcaspicus

تيره نعناعيان : Lamiaceae



خصوصيات گياهشناسي:گياهي بوته اي با انشعابات بالشتكي كم پشت به ارتفاع تا 25 سانتي متر، شاخه ها در بن چوبي، همگي باريك، شاخه هاي گلدار به طول 5 تا 10 سانتي متر تقريبا راست و باريك، برگها همگي تقريبا هم اندازه به طول 8 تا 12 و به عرض 3تا 6 ميلي متر با دمبرگي به طول 1 تا 2 ميلي متر، بيضوي تخم مرغ شكل، كركدار تا بدون كرك با غدد چسبيده قرمز رنگ ، رگبرگهاي جانبي معمولا 2 جفت و به ندرت 3 جفت، گل آذين تقريبا سرسان‏، برگه برگي شكل و سبز رنگ، برگك به طول 1 تا 5/1 ميلي متر، سرنيزه اي خطي با دمگل كوتاه، مژكدار. بريدگيهاي لب بالايي تقريبا هم اندازه، بريدگيهاي لب پاييني به طول 7/0 تا 2/1 ميلي متر، سه گوشي، بدون سيخك، مژه دار يا بدون مژه، جام گل اغلب صورتي رنگ و به طول 6 تا 7 ميلي متر.از لحاظ ظاهري شباهت بسياري به گياه كاكوتي (Ziziphora Clinopodioides) دارد .

خواص دارويي و مواد مصرف:ضد نفخ، بادشكن، مقوي معده، ضد اسپاسم، خلط آور و ضد سرفه و اسانس آن خاصيت ضد باكتريايي و ضد قارچي دارد.

پراكندگي:فقط در شمال شرقي ايران و جنوب تركمنستان مي رويد. به خصوص در دامنه هاي مناطق كوهستاني سمنان، خراسان و گلستان ديده مي شود.

نيازهاي اكولوژيكي:اين گياه در دامنه هاي رو به شمال و ارتفاعات بيش از 2000 متر رويش مي كند، خاكهاي هوموس دار و عميق، رويشگاه مناسبي براي اين گياه مي باشد. از آن جا كه نياز رطوبتي اين گياه نسبتا زياد است در دامنه هاي رو به شرق و جنوب كمتر قابل مشاهده مي باشد .

http://amadeo.blog.com/repository/75153/585516.png

moji5
8th October 2009, 08:47 PM
گونه هايي از جنس سماق كه در ايران مي رويد
- Rhus cotinus يا درخت پر كه جداگانه در بخش خاصي شرح داده ميشود.

2-سماق صمغي كه به فرانسوي Sumac faux-vernis و به انگليسيWax tree گفته مي شود.نام علمي آن Rhus succedanea L. مي باشد.

مشخصات

درخت كوچك يا درختچه اي است كه بومي چين و ژاپن است و در بعضي باغهاي تهران كاشته ميشود.از اين درخت در ژاپن صمغي براي تهيه شمع استخراج مي كنند.از نظر تركيبات شيميايي از ميوه ان صمغ گرفتهمي شود كه آن را موم ژاپن گويند در برگهاي ان تانن وجود دارد.در عصاره شير مانند آن لاكول موجود است كه مشابه با اوروشيول است.

خواص و كاربرد

زايده هاي تيغ مانندي كه در ساقه هاي ان مي رويد و به اطفال كه از اسهال رنج مي برند داده مي شود.از شيره برگهاي آن براي ناراحتي هاي و تاول پوست از ميوه ان براي معالجه سل ريوي استفاده مي شود.

3-«سماق امريكايي» يا «سماق سركه » يا «درخت سركه»نام علميRhus typhina L. آن كه مترادف آن R.hirta sudw مي باشد.به فرانسوي Sumac de virginie و به انگليسي Staghorn sumac گفته مي شود.

درختچه اي است بومي آمريكاي شمالي ،ساقه و برذگهاي آن داراي كركهاي مخملي و برگهايش كشيده و بزرگ است.در پاييز قزمز و حنايي مي شود.ميوه هاي ان سرخ مي باشد.

اين درختچه به راحتي پاجوش توليد مي كند وتكثير آن از طريق جدا كردن و كاشت پاجوش آن است.

در ايران در باغچه هاي تهران و بعضي از ساير مناطق ايران كاشته مي شود.

در ميوه و برگهاي اين سماق نيز مقدار زيادي تانن است و از نظر خواص تا حدود زيادي مشابه سماق معمولي است ،ولي ضعيفتر از آن است.

واريته اي از سماق آمريكايي كه زيباست ودر باغهاي ايران نيز براي زينت كاشته مي شود با نام R.typhina ver laciniata WOOD. مي باشد.برگهاي ان داراي بريدگي هاي زيادو خيلي زيباست و تكثير ان نيز از طريق پاجوش است.خواص آن شبيه سماق است.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:47 PM
چغندر
مقدمه

خانواده چغندر که نام علمی آن chenopodiaceae است، با حدود 105 جنس و 1400 گونه و دارای پراکندگی وسیع در سطح دنیاست و از نظر تنوع و تعداد گونه‌ها ، دومین مقام را بین خانواده‌های گیاهی دنیا دارد. خانواده chenopodiaceae از خانواده‌های بزرگ در ایران و دارای پراکندگی وسیعی در اکثر نقاط کشور ، بخصوص در مناطق شور ، از خاکهای شورها و بیابانها ، تا سواحل شور دریاها و دریاچه‌های شور (دریای خزر ، خلیج فارس ، دریاچه نمک و ...) می‌باشد. اغلب گیاهان این خانواده ، هالوفیت و پساموفیت هستند و دارای اهمیت اکولوژیکی فراوان و همچنین اهمیت اقتصادی می‌باشند. اغلب گیاهان هالوفیت که پوشش گیاهی کویرهای ایران را تشکیل می‌دهند، به خانواده chenopodiaceae تعلق دارند.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=18185

مشخصات گیاه شناسی

گیاهان خانواده Chenopodiaceae عمدتا علفی و یکساله‌اند ولی در میان آنها انواع چند ساله ، درختچه‌ای و بندرت درختی هم مشاهده می‌شود. بسیاری از اعضای این خانواده ، دارای ساقه‌های گوشتی و آبدار ، شبیه کاکتوسها هستند. تعداد معدودی از گیاهان این خانواده ، بالا رونده‌اند. برگهای گیاهان خانواده چغندر ، اغلب ساده و در بسیاری از آنها بسیار ریز و فلس مانند و یا تحلیل رفته هستند. اکثر اعضای این خانواده ، تک پایه و برخی از آنها دو پایه (گیاه نر و ماده جدا از هم) می‌باشند.گل آذین ، گرزنهای مجتمع و کوچک و گاه سنبله دم گربه‌ای است که در مسیر تکامل در این خانواده ، تغییر از گل آذین گرزن دو سویه به گرزن یک سویه و سپس به گل آذینهای کروی و فشرده مشاهده می‌شود.

گلها دو جنسی و یا تک جنسی و دارای 5 کاسبرگ معمولا گوشتی و فاقد گلبرگ هستند. گلهای برهنه (فاقد گلبرگ و کاسبرگ) نیز در این گیاهان دیده می‌شود. گلها عمدتا 5 پرچم دارند که گاه به 2 یا 3 پرچم کاهش یافته است. مادگی معمولا 5 برچه‌ای و گاه 3 - 2 برچه‌ای و تخمدان در همه اعضای خانواده ، تک خانه‌ای و فوقانی و دارای یک تخمک است. میوه در گیاهان خانواده Chenopodiaceae معمولا فندقه است و اغلب باله‌های رنگینی دارند که از رشد کاسبرگها بوجود آمده‌اند. دانه‌ها دارای نشاسته ، دو لپه‌ای و دارای رویان خمیده‌اند و رویش دانه ها به صورت رو زمینی است. (لپه‌ها همراه با ساقه‌چه از خاک بیرون می‌آیند.)

فیزیولوژی و آناتومی

گیاهان خانواده Chenopodiaceae ، برخلاف سایر گیاهان ، برای رشد و ادامه حیات خود به سدیم نیاز دارند. این گیاهان با انباشته کردن یونهای سدیم و برخی از یونهای نمکی دیگر از جمله یون کلرید در بافتهای خود ،فشار اسمزی درونی خود را بالا می‌برند و بدین ترتیب می‌توانند علیرغم بالا بودن فشار اسمزی محیطشان (به دلیل شوری و کم آبی) ، آب را جذب می‌کنند و در سلولهای خود ذخیره نمایند. برخی از گیاهان این خانواده ، از جمله Atriplex ، دارای کرکهای ترشحی نمک روی برگ های خود هستند که محل ذخیره نمکهای اضاقی گیاه‌اند.


http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=18186

روی سطح برگهای Atriplex ، این حبابهای نمک پس از پر شدن از نمک می‌ترکند و لایه‌ای نقره‌ای رنگ را روی برگ ایجاد می‌کنند که باعث منعکس شدن نور تابیده شده به برگ می‌شود. این مساله علاوه بر این که باعث جلوگیری از بالا رفتن حرارت گیاه می‌شود از جذب پرتو فرابنفش و اثرات زیانبار آن نیز جلوگیری می‌کند. چون اکثر گیاهان این خانواده در شوره‌زارها و شن‌زارها می‌رویند، بسیاری از آنها دارای ساقه‌هایی آبدار و متورم ، برای ذخیره آب ، و برگهایی بسیار کوچک ، برای جلوگیری از تبخیر زیاد آب ، می‌باشند.

اعضای خانواده Chenopodiaceae برای دستیابی به آب در اعماق زیاد زمین ، معمولا ریشه‌هایی گسترده و عمیق دارند و برخی از آنها دارای چترهایی کم ارتفاع و بسیار انبوه هستند که این امر علاوه بر جلوگیری از تبخیر آب ، باعث مقاومت در مقابل بادهای شدید ، که از خصوصیات مناطق کویری است، می‌شود. تقریبا تمام گیاهان خانواده چغندر ، پاییزه‌اند. این گیاهان در اواخر بهار جوانه می‌زنند و در پاییز میوه می‌دهند که این ، سازشی برای زیستن در شرایط خشکی و شوری است و باعث می‌شود که میوه‌ها در فصل پاییز که زمان بارندگی است برسند تا دانه‌ها امکان بقای بیشتری یابند. گیاهان این خانواده حتی در مناطقی که باران سالیانه در آنها کمتر از 10 میلیمتر است نیز می‌توانند به حیات و رویش خود ادامه دهند.

اهمیت اقتصادی و بوم شناسی

گیاهان خانواده چغندر یا Chenopodiaceae بخصوص در شن‌زارها ، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان از اهمیت اکولوژیکی بسیار بالایی برخوردارند. در مناطق بیابانی و شن‌زارها به دلیل سیلابی شدن نزولات جوی ، وزش بادهای شدید ، و کمبود وجود باکتریها ، گیاهان و سایر موجودات زنده ، خاک همواره در معرض فرسایش و نابودی قرار دارند. در این خاکها مهمترین عاملی که می‌تواند از فرسایش خاک جلوگیری کرده، ذرات خاک را در جای خود تثبیت کند، وجود گیاهان خانواده Chenopodiaceae در این مناطق است. این گیاهان با داشتن ریشه‌های بسیار عمیق و گسترده ، و چترهای انبوه و کم ارتفاع ، مانع از روان شدن شنها و فرسایش خاک می‌شوند.

جنس Haloxylon یا تاغ که گونه‌های مختلفی از آن ، از جمله Haloxylon Persicum (سفید تاغ) در ایران وجود دارند، مهمترین گیاه تثبیت کننده شنهای روان است. کاشتن این گیاه در مناطق کویری ، علاوه بر آنکه در ایجاد فضای سبز اهمیت فراوان دارد، مانع گسترش بیابانها و روان شدن شنها که خسارات فراوانی را ببار می‌آورد، می‌شود و در حفظ اکوسیستم و ادامه حیات گونه‌های مختلف ، اهمیت بسزایی دارد. گیاه سگ لیسه (Halocnemum Strobilaceum) که یکی از مهم‌ترین هالوفیتهای ایران است و پراکندگی وسیعی در بسیاری از نقاط کشور دارد، نیز یکی دیگر از اعضای خانواده Chenopodiaceae است.


http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=18187


از دیگر اعضای مهم این خانواده که در اکوسیستمهای شور و شنی ایران می‌رویند می‌توان به این جنس اشاره نمود: Atriplex (بوته شور) ، Haloxylon Salicornia (از جمله گونه Suaeda (سودا) ، Anabasis (رمسی) ، Seidlitzia (از جمله گونه Seidlitzia rosmarinus یا اشنان) ، Kochia (جارو گیاهی) ، Bienetria ، Halostachys ، Halanthium. این گیاهان حتی در کویر مرکزی ایران نیز که نیزآن بارندگی سالیانه در آن بسیار کم است (کمتر از 10 میلیمتر) مشاهده می‌شوند. تعدادی از اعضای خانواده Chenopodiaceae نیز دارای اهمیت تغذیه‌ای برای انسان هستند که از جمله آنها می‌توان به Beta Vulgaris (چغندر قند) Spinacia oleracea (اسفناج) و Chenopodiaum (سلمه تره) اشاره کرد.

بعضی دیگر از اعضای این خانواده از جمله Kachia Scoparia نیز برای تامین سوخت بکار می‌روند. همچنین ، از برخی از اعضای گیاهان این خانواده از جمله Atriplex , Salicornia در کشاورزی با آب شور استفاده می‌شوند. تهیه آلکالوئیدهای مختلف ، بتالائینها و سایر ترکیبات شیمیایی ، از دیگر مصارف اقتصادی گیاهان خانواده چغندر است. خانواده Cheropodiaceae دارای 14 طایفه است که 8 تا از آنها تک جنسی (دارای فقط یک جنس) و برخی از آنها (از جمله Atriplex) دارای گونه‌های بسیار زیاد و متنوعی هستند.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:47 PM
هویج
اطلاعات اولیه

هویج گیاهی است دو ساله از خانواده چتریان. یعنی در سال اول تولید ریشه ضخیم و قابل استفاده غذایی کرده و در سال دوم از وسط برگهای آن که به شکل روزت و از روی طوقه ریشه می‌رویند شاخه گل دهنده ظاهر می‌شود. این شاخه تا ارتفاع 60 تا 90 سانتیمتر رشد می‌کند و پس از تلقیح که بوسیله حشرات انجام می‌گیرد تولید بذر می‌کند.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/5/52/taproot2.JPG

اصل و قدمت هویج

موطن اصلی هویج در اروپا و شمال آفریقا و آسیا می‌باشد و پاره‌ای از انواع آن در آمریکای شمالی و جنوبی یافت می‌شود.

گلهای هویج

گلهای این گیاه معمولا کامل هستند. یعنی در یک گل اندامهای نر و ماده هر دو موجود است ولی نژادهای نر عقیم که دانه گرده آنها قادر به تلقیح تخمک نیستند نیز مشاهده می‌شود. این نژادها از نظر تهیه بذر و اصلاح آن بسیار ارزنده می‌باشند.

خاک مطلوب هویچ

هویج مانند اغلب سبزیهای ریشه‌ای طلب خاک عمیق و نرم لیمونی می‌باشد و از نظر تجارتی هویج را بیشتر در خاکهای لیمونی سبک و یا خاکهای هوموسی سبک می‌کارند. زیرا در این قبیل خاکها مقدار محصول زیاد و شکل ریشه که عامل مهم مرغوبیت آن می‌باشد صاف و منظم می‌شود. در صورتی که در زمینهای خیلی سنگین و یا در خاکهایی که دارای سنگهای درشت می‌باشند کاشته شود ریشه کج و اغلب دو یا چند شاخه می‌گردد.

کود مورد استفاده در هویج

برای رشد سریع هویج کود فراوان از جنس ازت ، فسفر و پتاس لازم است و علاوه بر آن خاک باید دارای مقدار کافی مواد آلی یعنی هوموس باشد. وجود کود دامی یا کود سبز در زمینهای سنگین برای پوک کردن این نوع اراضی حتما لازم است. در صورتی که 20 تا 30 تن کود دامی برای اصلاح و تا اندازه‌ای تقویت زمین به محصول داده شود برای ایجاد تعادل بین ازت و فسفر و پتاس مورد نیاز هویج باید مقداری کود شیمیایی نیز به زمین داد.

تاثیر محیط در رشد و رنگ ریشه هویج

در نواحی نسبتا گرم که زمستان معتدل دارد مانند پاره‌ای از نقاط جنوب ایران ممکن است به کشت بذر هویج مبادرت کرد. ولی در این نواحی ریشه هویج کم رنگ و بنابراین نامرغوب می‌شود. این کم رنگ شدن ریشه هویج ممکن است علل مختلفی داشته باشد مانند کوتاهی روز در زمستان ، کمی درجه حرارت ، کمی شدت روشنایی و بالاخره رطوبت زیاد. ولی میزان گرمای هوا بیش از سایر عوامل در کمرنگی هویج موثر است.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/8/89/taproots1.JPG

کاشت هویج

بذر هویج را مانند بذر سایر سبزیهای ریشه‌ای در محل اصلی می‌کارند. موقع کاشت بذر در نقاط سرد سیر که دارای زمستانهای سخت است در فصل بهار پس از برطرف شدن خطر یخبندان می‌باشد و در نواحی گرم معتدل که خطر یخبندان وجود ندارد بذر این گیاه را می‌توان در پاییز و یا زمستان کاشت. برای بدست آوردن هویج تازه و لطیف باید بذر آن را به تدریج کاشت و آخرین کاشت باید از بذر انواع زودرس و اقلا 2 ماه قبل از رسیدن سرمای شدید و یخبندان انجام می‌گیرد. بذر هویج را بطور خطی می‌کارند. فاصله خطوط از 40 تا 45 سانتیمتر نسبت به آب و هوا و نوع خاک تغییر می‌کند.

برداشت محصول هویج

تقریبا در تمام فصول سال هویج در بازار یافت می‌شود ولی هویجهایی که در اواخر بهار و اوایل تابستان به فروش می‌رسند محصول انواع زود رس هستند و هویجهایی که در پاییز و زمستان به بازار عرضه می‌شوند از انواع هویج دیر رس به عمل آمده‌اند. هویج پاییزه یا آخر فصل را بوسیله گاو آهن از زمین می‌کنند.

انبار کردن هویج

انبار کردن هویج کاملا شبیه نگاهداری چغندر در فصل زمستان می‌باشد باید دارای حرارت و رطوبت باشد. میزان رطوبت نسبی انبار بین 93 و 98 درصد باشد. ماندن هویج برای مدت طولانی در انبار باعث کم شدن مقدار قند آن می‌شود و از حیث مرغوبی لطمه می‌بیند.

خواص دارویی هویج

داروی مخصوص بیماریهایی است که مربوط به کمبود مواد غذایی بخصوص ویتامینها هستند. مقدار زیادی ویتامینهای A ، B ، C و D دارد و مخصوصا برای درمان مبتلایان به اگزما بسیار مناسب است. هویج پخته به صورت استعمال خارجی برای درد و خارش استعمال می‌شود. همچنین برای سوختگیها و آکنه بسیار مفید است.
_________________

moji5
8th October 2009, 08:48 PM
انگور Vitis

http://www.iranmania.com/nutrition/foodstuff/images/angoor4.jpg


انگور یا مو با نام علمی Vitis یکی از انواع گیاهان دو لپه‌ایمی‌باشد. انگور یکی از مهمترین میوه‌هایی است که از زمانهای بسیار قدیم مورد استفاده بشر قرار گرفته است. بطورکلی ، دو نظریه متفاوت در مورد دیرینگی انگور وجود دارد. عده‌ای معتقدند که انگور ، حتی قبل از پیدایش غلات ، مورد استفاده بشر قرار گرفته است. انگور بطور وحشی و به مقدار فراوان در جنگلها وجود داشته و انسانهای نخستین از برگ و میوه آن بهره می‌جستند. انگور میوه‌ای است بهشتی که شامل ویتامینهای A , B ، C می‌باشد هچنین دارای مقداری منیزیم ، کلسیم ،آهن ، فسفر، پتاسیم و آلبومین است. انگور یکی از میوه‌های ضد سرطان شناخته شده است و این به خاطر خواص ضد عفونی کنندگی آن است.


فیزیولوژی رشد و نمو انگور

تعریق

این عمل عبارت است از تبخیر مقدار فراوانی از آب بطور روزانه توسط برگهای انگور. عوامل محیطی موثر در میزان تبخیر از سطح برگ عبارتند از: شدت نور ، دما ، رطوبت و باد. نور و دما باعث افزایش تبخیر ولی رطوبت باعث پایین آمدن میزان تبخیر از سطح برگ می‌شود. جریان هوا و باد میزان تبخیر را افزایش می‌دهد.

جذب آب

تبخیر آب از سطح برگها ، باعث غلیظ‌تر شدن شیره یاخته‌ای شده و این غلظت شیرابه که از بالا به سوی ریشه ادامه می‌یابد، بوجود آورنده نیروی کشش است که باعث جذب آب به درون ریشه می‌شود. آب جذب شده، درون آوند چوبی به حرکت درآمده و از طریق آن به تمام یاخته‌ها می‌رسد. در مواردی که رطوبت هوا زیاد باشد آب بوسیله فشار اسمزی وارد ریشه می‌شود که با حالت اول یعنی کشش تبخیری تفاوت اندکی دارد.

اشک مو

فرایندی است که نحوه عمل آن ، کاملا شناخته نشده است. این فرایند غالبا بر براثر دیر هرس کردن در اوایل بهار روی می‌دهد. ریزش اشک مو تا چندین ادامه می‌یابد. در اشک مو ، هورمونهای گیاهی مانند سیتوکینین ، جیبرلین و به میزان اندکی قند و مواد کانی دیده می‌شود. ریزش اشک مو به دلیل فعالیت شدید ریشه می‌باشد.

جذب مواد کانی

تمام موادی که توسط گیاه از طریق ریشه جذب می‌شوند، ابتدا در آب به صورت محلول درمی‌آیند. جذب این مواد ، بوسیله تارهای کشنده‌ای که در انتهای ریشه قرار دارند صورت می‌گیرد. که پس از ورود یونهای مختلف ، از طریق ریشه به نقطه مصرف می‌رسد.





فتوسنتز

یکی از مهمترین پدیده فیزیولوژیکی در گیاه روی می‌دهد فرایند فتوسنتز است که طی آن مواد قندی در برگهای گیاه ساخته می‌شود. این مواد قندی هم مستقیما به مصرف گیاه می‌رسند. و هم برای تهیه موادی دیگر در داخل گیاه بکار می‌روند.

تنفس

در فرایند تنفسمواد قندی ، چربیها پروتئینها ، اسیدهای آلی و اسیدهای آمینه می‌سوزند و گاز کربنیکو انرژی تولید می‌کنند. به عنوان مثال هنگام رسیدن میوه انگور بر اثر عمل تنفس مقدار فراوانی از اسید مالیک و اسید تارتاریک می‌سوزد و از ترشی انگور کاسته می‌شود.

رشد

عمل رشد ناشی از تولید یاخته‌های جدید و بزرگ شدن آنها است. ناحیه تولید یاخته‌های جدید ، انتهای شاخه و ریشه است. آشکارترین شکل رشد ، طویل شدن شاخه‌ها است. به شکل بزرگ شدن یاخته ، رشد متفاوت بوده و بعضی از آنها فقط رشد طولی دارند و پاره‌ای دیگر رشد قطری. پس از رشد کامل ، یاخته‌ها از یکدیگر تمایز یافته و انواع بافتها را بوجود می‌آورند.

ارزش غذایی انگور

انگور از نظر ارزش غذایی و خواص بهداشتی ، دارای سودمندیهای بسیاری است. از مهمترین مواد قندی موجود در حبه‌های انگور تازه ، ساکارز ، گلوکز و دکستروز می‌باشد. از اسیدهای آلی اسید فرمیک ، اسید مالیک ، اسید سیتریک و اسید تارتاریک را می‌توان نام برد. نمک‌های کانی مانند آهک ، منیزیم ، آهن ، منگنز ، سیلیس وجود دارد. مقدار انرژی موجود در هر 100 گرم انگور تازه 67 کیلوکالری است.

مشخصات انواع انگور

انگورها را به 2 گروه می‌توان تقسیم کرد. یکی انگورهای کشمشی که برای تهیه سبزه و دیگر کشمش مورد استفاده قرار می‌گیرند. دیگری انگورهایی که غالبا دانه‌دار بوده و برای تهیه آب انگور به مصرف می‌رسند.


---------------------------------------------------------------------------------------------------

GrapeSeed Extract آشنایی با انگور
انسان در طول هزاران سال از انگور استفاده كرده است. قدمت مصرف انگور به عصر برنز بر مي گردد. شاعر يوناني به نام هومر كه حدود 700 سال قبل از ميلاد مسيح ميزيسته است از شراب تهيه شده از انگور سخن گفته است. از اين ميوه در انجيل هم نام برده شده است و گورها و آثار باستاني مصري علايمي از انگور را روي خود دارند. انسان از انگور استفاده هاي ديگري غير از خوردن يا تبديل آن به شراب و آب انگور كرده است. كارشناسان طب سنتي اروپا صدها سال پيش پمادي را از شيرة موجود در ساقه انگور براي درمان بيماريهاي پوست و چشم تهيه كردند. برگهاي اين گياه خاصيت قابض و انعقادي دارند، بدين معنا كه از آنها براي انعقاد خون، درمان التهاب و درد نظير درد بواسير استفاده شده است. انگور كال (نرسيده) در درمان انواع گلودرد ها و انگور خشك يا كشمش در درمان بيماريهاي تحليل برنده، يبوست و تشنگي مؤثر بوده است. اما انگورهاي گرد رسيده و شيرين داراي تمامي خواص است و در درمان سرطان. وبا، آبله، تهوع، عفونتهاي چشم و بيماريهاي پوست، كليه و كبد مورد استفاده قرار گرفته است.
معرفي گياه
انواع انگور بومي قاره آسيا در مجاورت درياي خزر است، اما به آمريكاي شمالي و اروپا نيز انتقال يافته است، يعني مهاجرين به اروپا انواع انگور را در دهه هاي 1600 به آمريكاي شمالي انتقال دادند. درخت انگور داراي برگهاي دشت و كنگره دار بوده و پوسته ريشه آن كنده ميشود. ميوه انگور مي تواند سبز، قرمز يا ارغواني رنگ باشد.
تركيبات گياه
امروزه ما بنا به علاقه به انگور يا كشمش، آنها را مصرف مي كنيم و به همين دليل شراب يا آب انگور نيز مصرف ميشود. اما در سال 1970 يك بيوشيميست فرانسوي ا تخم (دانه) انگور ماده اي را استخراج كرد كه در بهبود جريان خون مؤثر بود. اين ماده "اليگومريك پروآنتوسيانيدين OPC" ناميده ميشود. اين ماده سبب كاهش ميزان التهاب ميشود و حتي از بيماري قلبي نيز پيشگيري مي كند. اين ماده در زمره يكي از مواد موجود در آب انگور قرمز و شراب قرمز است كه خواص پيشگيرانه آن در قبال بيماري قلبي به اثبات رسيده است. انگور بنا به وجود اين ماده در آن امروزه نه تنها به خاطر فرآورده هاي غذايي و نوشيدني شناخته شده اش بلكه به عنوان منبع اينگونه عناصر فعال درماني اش كشت و پرورش داده ميشود. 'اليگومريك پروآنتوسيانيدين" اول و مهمتر از همه خاصيت ضد اكسيد دارد كه به بدن كمك مي كند تا حملاتي را كه نهايتاً سبب بيماري مي شوند (عوامل استعمال دخانيات و مواد شيميايي زيست محيطي)، دفع كند. اين نوع مواد از طيف گسترده دفع كنندگان فشار روحي متمايز هستند. ضد اكسيد كننده ها يا ژنهاي تطبيق شدني (آداپتوژنها)، همچنين از خستگي فيزيكي و روحي شما را رها و پس از رفع بيماري نيز شما را كمك مي كنند. هم ضداكسيدها و هم آداپتوژنها ما را كمك مي كنند تا حداقل از دو عامل بزرگ مرگ و مير به نام بيماري قلبي - عروقي و سرطان اجتناب ورزيم. خواص "ضد اكسيد"اليگومريك پروآنتوسيانيدين (OPC)"
مي تواند در پيشگيري از بيماري قلب - عروق نيز مؤثر واقع گردد. برخي تحقيقات به عمل آمده مؤيد اين است كه اين ماده مي تواند روند تشكيل پلاكها در رگها را كاهش دهد و در تشكيل و ترميم بافت آسيب ديده رگها مؤثر باشد.
اگر از سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري قلبي- عروقي رنج مي بريد، مي توانيد مصرف اليگومريك پروآنتوسيانيدين را مدنظر قرار دهيد. نارسايي مزمن سياهرگها دليل ديگر مصرف اين ماده است كه در اين ميان مي توان به عوارضي نظير اختلال بينايي ناشي از نفروپاتي ديابتي يا دژنراسيون قرنيه اشاره داشت. اينگونه مصارف ماده اليگومريك پروآنتوسيانيدين را تحقيقات كلينيكي نيز تأييد كرده است. كاربردهاي آتي اين ماده ممكن است مواردي نظير معالجه سندرم پيش قاعدگي و متوقف كردن التهاب صورت در پي عمل جراحي را نيز در بر گيرد. اين ماده در كاهش ميزان ناراحتي سينه و درد مفاصل و پاها كه گاهي در پي نسدرم پيش قاعدگي عارض ميشود مؤثر بوده است و مدت زمان بهبود از جراحي پلاستيك را كاهش داده است. خواص ضد توموري اين ماده نيز به اثبات رسيده است.
اشكال موجود
عصاره دانه انگور به صورت عصاره مايع يا در قالب انواع كپسول و قرص موجود است. براي اهداف درماني از فرآورده هاي استاندارد حاوي 95 درصد محتوي ماده اليگومريك پروآنتوسيانيدين استفاده كنيد.
نحوه مصرف
نتايج تحقيقات و آزمايشهاي باليني نشان مي دهد كه مادة اليگومريك پروآنتوسيانيدين موجود در دانه انگور در درمان مشكلات نابينايي و همچنين نارسايي مزمن سياهرگي و علايم آن، ميناي دندان و اختلالات جريان خون مؤثر واقع ميشود.
براي پيشگيري از پلاكهاي رگها، اختلالات بينايي و ساير حالات روزانه 50 ميلي گرم عصاره استاندراد آن گياه را مصرف كنيد.
براي درمان بيماري خاص، مصرف روزانه 150 تا 300 ميلي گرم توصيه ميشود ليكن از مصرف خوسرانه اجتناب ورزيد و با پزشك معالج خود مشورت كنيد.
نكات احتياطي
امروزه نكات احتياطي در مورد مصرف ماده اليگومريك پروآنتوسيانيدين به نظر نمي رسد. اين ماده خيلي سالم و بي خطر است.
تداخل هاي احتمالي
هيچگونه عارضه و تداخلي از مصرف ماده مذكور گزارش نشده است چون ماده مزبور خيلي جديد است و روي جريان خون و شريانهاي خوني اثر مي گذارد به طور مستند طيف وسيعي از بيماريها و تداخل گياه - دارو دور از انتظار نيست. سعي كنيد با پزشك معالج خود و پيشرفتهاي به عمل آمده در تحقيقات مربوط به عصاره انگور به ويژه در صورت ابتلا به ديابت يا ساير ناراحتيهاي جدي نظير تخريب قرنيه يا ورم لنفاوي در ارتباط باشيد.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:48 PM
گل مریم
مقدمه:



ايران در ساليان دور يکي از مراکز توليد و عرضه گياهان دارويي به شمار مي رفت، همچنين تلاش دانشمندان ايراني براي شناسايي و معرفي گياهان دارويي بي اثر نبود. بطوريکه اسماعيليان که حدود 600 سال قدرت بلامنازعه در عرصه ايران بودنند، پايه هاي اقتصادي حکومت خود را تا حد زيادي به توليد و صدور گياهان دارويي استوار کردند بويژه در منطقه تفرش و اطراف آن هنوز هم آثار قلاع اسماعيليه و فعاليت هاي از اين دست، باقي است (5).
فراتر از یک هزار سال پیش از مریم گلی به عنوان گیاهی داروئی استفاده می شده است(4).به فارسی در بعضی مناطق "مریمی" و "مریم گلی" در کتب طب سنتی و به عربی "مریمیه"، "شالبیه" و "مریمیه صغیره" نام برده می شود. به فرانسوی sauge و sauge officinale و the` de france و the` de grece و herbe sacre`e و به انگلیسی sage و garden sage و common sage گفته می شود(12).
کلمه sage از کلمه لاتین salvare به معنی رها بخش یا شفا آمده است. در گذشته بر این گمان بودنند که اگر شخصی یک گیاه sage در حیاتش داشته باشد فردی موفق و شاید فنا ناپذیر می شود(24). در قدیم مریم گلی را دوای همه دردها می دانستند و امروزه هم با تحقیقات بعمل آمده معلوم شده که این گیاه دارای خواص درمانی مهمی است که می تواند بسیاری از بیماریها را معالجه و درمان کند (13).
مردم در گذشته از این گیاه به عنوان ماده ای مدر، عامل انعقاد خون و نیز داروی ضد تعرق استفاده می کرده اند. در بسیاری از فارماکوپه ها از برگهای مریم گلی رسما به عنوان دارو یاد و خواص آن را بر شمرده است. از عصاره مریم گلی برای مداوای برخی از بیماریهای مربوط به حلق و حنجره و همچنین برای شستشوی دهان استفاده می شود.
اسانس این گیاه خاصیت ضد باکتریایی دارد و از آن در صنایع داروسازی، غذایی و همچنین در صنایع بهداشتی و آرایشی استفاده می شود (4). این گیاه از ادویجات قوی بشمار می رود. طعم آن مختصری تلخ و قابض است(10).
مصرف زیاد این گیاه مناسب نیست و تاثیر نامطلوبی در ضربان قلب خواهد داشت. همه ساله زمینهای زراعی وسیعی در شبه جزیره بالکان، روسیه، آمریکا، ایتالیا و همچنین کشورهای اروپای مرکزی برای کشت مریم گلی اختصاص می یابد(4).
مریم گلی از روزگاران کهن در مجموعه گیاهان طبی یونانی ها و رومی ها مورد شناخت و توجه خاص بوده است و ابتدا به عنوان داروی موثر برای معالجه عوارض نیش حشرات به عنوان ضد سم و همچنین داروی تونیک و مقوی برای تقویت روح و بدن و افزایش طول عمر به کار می رفته است. آثار شفابخش این گیاه در معالجه بیماری ها در کتابها و نوشته های طبیعی دانها و حکمای طب سنتی روزگاران کهن نظیر تئوفراست، فیلوسف یونانی (BC 287-372) و دیوسکوریدس، طبیب یونانی (قرن اول پس از میلاد) و پلی نی، طبیعی دان رومی (اوایل قرن اول میلاد مسیح) به تفضیل آمده است.
در دوران قرون وسطی حکمای طب سنتی اروپا از مریم گلی ضمن خواص متعددی که برای آن قایل بودند برای معالجه یبوست، وبا، سرماخوردگی و انواع تبها و اختلالات کبدی و صرع و فلج استفاده می کرده اند و در این گیاه را مقوی و مولد خون تازه و صالح می دانستند و برای تقویت عضلات و آرام کردن اعصاب تجویز می شده است.
از قرن نهم این گیاه به اروپا راه یافت و بسرعت توسعه یافت و پس از آن به چین وارد شد و در چین برای معطر کردن انواع مشروبات مورد استفاده قرار می گرفت و مصرف آن به قدری زیاد شد که در قرن هفدهم چینی ها در مقابل گرفتن هریک کیلو از برگهای خشک مریم گلی اروپایی حاضر بودند 4-3 کیلوگرم چای چینی بدهند.
در قرن شانزدهم در انگلیس قبل از اینکه چای به عنوان مشروب عمومی گرم معمول شود از برگهای مریم گلی دم کرده ، می خورند. پس از آن در 300-200 سال اخیر این گیاه به امریکا وارد شد و به عنوان ادویه عالی مورد توجه خانه دارها قرار گرفت. در حال حاضر اسانس مریم گلی برای معطر کردن و خوشبو کردن گوشتهای کنسرو و انواع سوسیس و گوشت مرغ و در عطر سازی به عنوان اسانس پایه برای مخلوط کردن با سایر اسانسها برای تهیه عطر و آب توالت مردان به کار می رود(12).


اهمیت اقتصادی:



مریم گلی 5 تا7 سال عمر می کند. از آنجایی که با گذشت سن گیاه از مقدار مواد موثره آن به طور بارزی کاسته می شود، این گیاه تا چهار سال بازدهی اقتصادی دارد(4). کشورهای اصلی عرضه کننده شامل یوگوسلاوی، یونان، آلبانی، ایتالیا، اسپانیا و شوروی است که بیشتر از طریق جمع آوری گیاهان خودرو، انجام می گیرد (7).
گیاهشناسی:



گیاهی است به ارتفاع 30 تا 60 سانتی متر و دارای ظاهر پرپشت که به حالت خودرو و در اماکن خشک یا سنگلاخی و دامنه های بایر غالب نواحی آسیا و شمال آفریقا می روید و به علت زیبایی خاصی که دارد در باغچه ها کاشته می شود(1).

مریم گلی دارای سه زیر گونه است که عبارتند از:

لاواندولیفولیا:
در این زیر گونه برگها باریک و نیزه ای شکل اند. طول برگها حداکثر به 3 سانتی متر و پهنای آن به 1 سانتی متر می رسد. گل ها دمگل بسیار کوچکی دارند. اسانس این زیر گونه فاقد "تویون" است.
مینور:
برگهای آن در مقایسه با زیر گونه قبل بلندترند. طول آن 4 تا 7 سانتی متر و پهنای آن 1 تا 2 سانتی متر است. دمبرگ بسیار کوتاه و سطح گیاه از کرکهای کمی پوشیده شده است. دمگل بلند و طول آن 2 تا 5/2 سانتی متر است.
این زیر گونه در اتریش و شمال آلمان می روید و به دو فرم گل سفید (آلبی فلورا) و گل قرمز (روبریفلورا) مشاهده می شود.
ماژور:
در این گونه که به افیسینالیس نیز معروف است، برگها بلند و به طول 4 تا 10 سانتی متر و به پهنای 2 تا 5 سانتی متر است. هر دو طرف برگ پوشیده از کرکهای بسیار کوتاه است. این برگها تقریبا به شکل قلب می باشند. گلها درشت بوده، طول آنها به 5/3 سانتی متر می رسد و دارای دمگل کوتاهی نیز هستند.
اندامهای هوایی گیاه به خصوص برگها محتوی اسانس هستند. مقدار اسانس در شرایط اقلیمی مختلف متفاوت و بین 1 تا 5/2 درصد است. مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده آن عبارتند از : "تویون" (30 تا 50 درصد)، "سینئول" (10 تا 15 درصد)، "کامفور" (6 تا 10 درصد) و "بورنئول" (6 تا 14 درصد). از این ترکیبات دیگر اسانس می توان از "پنین" (1 تا 2 درصد) نام برد. گیاه همچنین شامل مواد تلخ (3 تا 8 درصد)، مواد تاننی، فلاونویید و مواد گلیکوزیدی و رزینی می باشد(4).


__________________

moji5
8th October 2009, 08:48 PM
پیاز
تاریخچه

پیاز یکی از قدیمی‌ترین گیاهان زراعی بوده که از هزاران سال قبل ، به عنوان طعم دهنده غذاها و همچنین دارو از آن استفاده می‌شده است. قدیمی‌ترین منابع کشف شده از سومریان بدست آمده که نشان می‌دهد، سومریان که در عراق امروزی می‌زیسته‌اند، تقریبا 2600 قبل از میلاد مسیح از این گیاه استفاده می کرده‌اند. در نسخه‌های کتب قدیمی مصر که نوشته‌های خود را روی پاپیروس می‌نوشتند، از اثرات دارویی پیاز سخن به میان آمده است. آنها عقیده داشتند که مصرف پیاز به همراه غذا انرژی بیشتری به فرد می‌دهد.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=22113

ساختمان پیاز

این گیاه دو ساله بوده که در سال اول ، اندامهای رویشی آن بوجود می‌آیند و در سال دوم اندامهای زایشی ایجاد می‌شود که تولید تخم می‌کنند. برگهای گیاه پیاز توخالی و لوله‌ای شکل هستند. ساقه آن که ارتفاعش بین 60 سانتیمتر تا یک متر می باشد هم توخالی است که در بخش پایینی ، ساقه کمی متورم شده است.

پیاز دارای یک ساقه پهن زیر زمینی به قطر چند متر می‌باشد که در سطح بالای این ساقه ، برگهای پیاز که کلروفیل خود را از دست داده‌اند و به مخزن غذایی گیاه تبدیل شده‌اند قرار گرفته‌اند. ریشه پیاز از قسمت زیرین این ساقه خارج می‌شود. در وسط این ساقه زیر زمینی ، نقطه رویشی پیاز که به عنوان جوانه انتهایی ساقه هوایی می‌باشد قرار دارد که در این قسمت ، ساقه گل دهنده و برگ سبز بوته پیاز ظاهر می‌شود که به رشد خود ادامه می‌دهد.

بو و خاصیت اشک آوری پیاز

بوی پیاز مربوط به مواد گوگردی فراری است که در هنگام تقطیر در حرارت معمولی اتاق تجزیه می‌گردند. به همین دلیل طعم پیاز پخته در مقایسه با پیازهای خام بسیار ملایم‌تر است. پیاز سفید معمولا ملایم‌تر از پیازهای قرمز و زرد است، به این دلیل که از این مواد گوگردی کمتر دارد. اغلب پیازهایی که در نواحی مرطوب رشد می‌کنند، دارای مواد گوگردی کمتری بوده و در نتیجه ملایم‌ترند.

زمانی که پیاز را به مدت چند ماه در انباری قرار می‌دهیم، پیاز به دلیل این که آب و یا هیدرات کربن خود را از دست می‌دهد، به تدریج تندتر می‌شود. مواد گوگردی پیاز ، خواص مختلفی از خود نشان می‌دهند که یکی از آنها اشک آور بودن است. اگر چه ما معمولا اشک آوری پیاز را دوست نداریم و باعث ناراحتی ما می‌شود، این خاصیت پیاز آن را در برابر موجودات ریز زنده خارجی حفاظت می‌نماید. البته روش‌هایی برای کاهش اشک آوری پیاز وجود دارد. برای مثال ، قرار دادن پیاز در یخچال یا پوست کندن پیاز در آب روان.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=22114

نگهداری از پیاز

مناسب‌ترین محل برای انبار نمودن پیاز ، سردخانه است که به این وسیله می‌توان در مدت انبار کردن پیاز ، آن را از انواع تغییرات حفظ کرده و همچنین از انواع آفت از جمله قرچها ، باکتریها ، ویروسها و... محافظت نمود. به علاوه از آنجا که قرار دادن پیاز در مکان گرم سبب سبز شدن، ساقه زدن و کم وزن شدن خود پیاز می‌شود، با قرار دادن آن در سردخانه از این آسیبها محافظت خواهد شد.

سمی بودن پیاز

گاهی بر اثر مصرف زیاد پیاز ، عوارض مسمومیت بروز می‌کند. در انسان پس از مصرف زیاد پیاز ، چه خود پیاز و چه فراورده‌های دارویی تولید شده با آن ، ممکن است مسمومیت خفیف یا شدید بوجود آید. این فساد پیاز می‌تواند ناشی از عدم رعایت قوانین لازم جهت کاشت ، داشت یا برداشت گیاه ، نگهداری نامناسب در انبار باشد. علایم مسمومیت با خوردن پیاز عبارتند از: کم خونی و بیماری زردی که در نتیجه همولیز خون حادث می‌شود و احساس بوی تند از ادرار یا هوای بازدم فرد مسموم که تشخیص مسمومیت را ساده می‌کند. بنابراین لازم است همانطور که سالم بودن گیاه را در نظر می‌گیریم، مقدار مصرف پیاز را هم مد نظر داشته باشیم و در خوردن آن، زیاده‌روی نکنیم.

مواد غذایی تهیه شده با پیاز

در تهیه غذاهای مختلف از انواع پیاز استفاده می‌کنند. این ماده غذایی ، عطر و طعم خوبی به غذاها می‌دهد. همچنین پیاز را در تهیه انواع ترشی از جمله پیاز ترشی و پیاز شور و برای درست کردن انواع سالاد بکار می‌برند. در تهیه انواع ساندویچ هم پیاز یکی از اجزای مهم محسوب می‌شود.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=22115

اثرات درمانی گیاه پیاز

از مخلوط آب پیاز با عسل ، شربتی تهیه می‌کنند که مصرف روزانه سه قاشق غذاخوری از این شربت ، در درمان سرماخوردگی ، آسم، برونشیت و نارساییهای کلیه و عفونتهای مجاری ادرار بسیار مؤثر است.
پیاز خام ، پ.هاش مواد داخل معده را بالا می‌برد و باعث تشدید فعالیت دستگاه گوارش می‌شود. خوردن پیاز ترشحات معده را تنظیم نموده و اشتها را زیاد می‌کند.
خوردن پیاز همراه با غذاهای چرب ، مخصوصا در مهمانیها یا مسافرتها ، سبب هضم چربی شده و همچنین ناراحتیهای حاصل از آشامیدن آب تصفیه نشده در مناطق مختلف مسافرت را کاهش می‌دهد. این امر به دلیل آن است که پیاز خاصیت آنتی بیوتیک داشته و قادر است میکربها را نابود سازد.
بو کردن آب پیاز بویژه زمان پوست گرفتن آن ، برای بهوش آمدن فردی که سست یا بیهوش شده و همچنین برای رفع تشنج ، بسیار مفید است.
مصرف پیاز پخته به همراه کره برای رفع یبوست و برطرف نمودن نفخ معده بسیار مفید است.
برای برطرف نمودن آبسه زیر پوست ، ورم چشمها و پلکها ، از بین بردن دردهای گوش ، سردرد و درد دندان ، پیاز بسیار مفید است.

__________________

moji5
8th October 2009, 08:48 PM
گالگا گالگا گیاهی است علفی٬ چندساله متعلق به تیره پروانه آسا (Fabaceae). منشاء اصلی پیدایش این گیاه نامشخص است ولی این گیاه در مرکز٬ غرب و جنوب اروپا گسترش زیادی دارد. از این رو برخی محققان اروپا را منشاء اصلی این گیاه می دانند.

▪ نام علمی: Galega officinalis L
▪ نام انگلیسی: Goats rue

گالگا در طب سنتی بسیاری از کشورهای اروپایی به عنوان گیاهی که باعث کاهش قند خون می شود٬ مورد استفاده قرار می گیرد. این گیاه نیز باعث تحریک تولید شیر در مادران شیرده می شود. از این رو در بسیاری از کشورها به همین منظور مورد استفاده قرار می گیرد و نام علف شیر یا علف شیر آور را برای آن انتخاب کرده اند.
مواد موثره موجود در پیکره رویشی این گیاه٬ قند خون را کاهش می دهد و برای درمان دیابت مورد استفاده قرار می گیرد. مصرف این گیاه نه تنها سبب افزایش متابولیسم گلوکز می شود بلکه در سوخت و ساز چربیها و پروتئین ها موثر است. به لحاظ استفاده دارویی از گالگا این گیاه در سطح کم و بیش وسیعی در کشورما کشت می گردد.

● مشخصات گیاه:
گالگا گیاهی است علفی٬ چندساله متعلق به تیره پروانه آسا (Fabaceae). منشاء اصلی پیدایش این گیاه نامشخص است ولی این گیاه در مرکز٬ غرب و جنوب اروپا گسترش زیادی دارد. از این رو برخی محققان اروپا را منشاء اصلی این گیاه می دانند.
ساقه گالگا مستقیم و توخالی و ارتفاع آن بین ۴۰ تا ۱۰۰ سانتی متر متفاوت است٬ برگ ها متناوب و چند برگچه ای است تعداد برگچه ها ۱۱ تا ۱۷ عدد است. برگچه ها نیزه ای یا بیضوی شکل به طول ۱.۵ تا ۴ سانتی متر می باشد. سطح زیرین برگچه ها٬ روشنتر از سطح رویی آن می باشد. گلها به صورت مجتمع در انتهای ساقه ی اصلی و انشعابهای جانبی آن ظاهر می شود. ساقه ی گل دهنده بلند و پوشیده از گل می باشد طول ساقه گل دهنده ۲ تا ۴ سانتی متر است. در برخی شرایط اقلیمی٬ طول آن به ۱۰سانتی متر نیز می رسد٬ گلها کوچک٬ رنگ آن بنفش مایل به ارغوانی و بندرت سفید رنگ می باشد. گلها اواخر بهار ( خرداد ) ظاهر می شوند. تعداد پرچم ها ۱۰ عدد است که مادگی رااحاطه می کنند مادگی دارای یک برچه و چند تخمک بوده و میوه آن نیـــام است.
ریشه ی آن ضخیم است و حاوی انشعاباتی فراوان است که به طور عمودی در خاک فرو می رود. میوه گالگا غلاف دارد و طول آن ۲ تا ۴ سانتی متر و ضخامت آن ۲ تا ۳ میلی متر است. داخل میوه تعدادی دانه به رنگ قهوه ای روشن وجود دارد. طول دانه ها ۴ تا ۴.۸ میلی متر و ضخامت آن ۱ تا ۱.۵ میلی متر است. دانه ها بسیار محکم است و در طول آن یک شیار کم و بیش عمیق وجود دارد مواد موثره موجود در پیکر گالگا عبارتند از : گوانیدین (Goanidin) و ترکیباتی که منشاء گوانیدینی دارند٬ مانند گالگین (Galegin) (۳ - methyl - ۲ - butenyl guanidine) و هیدروکسی گالگین که به گروه آلکالوئیدها وابسته است. پیکر رویشی همچنین حاوی مقادیر کمی فلانوئید و ساپونین و همچنین حاوی استروئیدها مانند کلسترول بتا ٬ سیستوسترول و استیگماسترول می باشد.

● نیازهای اکولوژیکی :
بذر گالگا در دمای ۵ تا ۲۵ درجه جوانه می زند. دمای ۳۵ درجه مانع از سبز شدن بذر می شود. گالگا در خاک های عمیق و مرطوب به خوبی می روید. کشت این گیاه در خاک های سنگین مناسب نیست و باعث کاهش عملکرد پیکر رویشی می شود.آب های ایستایی باعث خشک شدن گیاه می شود. چنانچه از خاک های اسیدی برای کشت گالگا استفاده می شود٬ مقداری آهک به آن اضافه می گردد. بررسی ها نشان می دهد گالگا با شرایطی که تغییرات روزانه درجه حرارت زیاد باشد٬ به خوبی سازگار نمی شود دمای ۲۵ درجه سانتی گراد در روز و دمای ۲۲ درجه در شب اثر مطلوبی در افزایش عملکرد پیکر رویشی گیاه دارد.

● تناوب کاشت:
گالگا راباید با غلات و گیاهان وجینی ( چغندر قند - سیب زمینی ) کشت کرد کشت توام گالگا با جو دو سر توصیه می شود و باعث افزایش عملکرد هر دو محصول می شود. پس از برداشت گالگا زمین از مقادیر مناسبی ازت برخوردار می باشد و می توان اقدام به کشت گیاهانی نمود که به ازت نیازمندند.

● مواد و عناصر غذایی مورد نیاز:
عملکرد پیکر رویشی گالگا با افزودن کودهای اکسید فسفر و اکسید پتاس٬ هر یک به مقدار ۱۲۰ کیلو گرم در هکتار٬ افزایش می یابد. نیاز گیاه به ازت از طریق تثبیت ازت در ریشه تا حدودی تامین می شود. تحقیقات نشان می دهد که ۲ عنصر فسفر و پتاس نقش عمده ای در عملکرد پیکر رویشی و مواد موثره آن دارند.

● تاریخ و فواصل کاشت:
اواسط فروردین زمان مناسبی برای کشت گالگا در زمین دائمی است. فاصله ردیف ها ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر و فاصله ۲ بوته در طول ردیف ۲۵ سانتی متر توصیه شده است. بذر مصرفی برای هر هکتار زمین ۳۰ تا ۳۵ کیلوگرم با کیفیت مطلوب است.

● روش کاشت:
بذرها بطور مستقیم در زمین اصلی به طور ردیفی کشت می گردند. پس از کشت انجام غلطک مناسبی باعث تراکم بخشی به بستر سطحی خاک می شود. بلافاصله پس از کشت باید زمین را آبیاری کرد.

● مراقبت و نگهداری:
در طول رویش گالگا٬ چند بار اقدام به برگردان کردن فاصله بین ردیف ها نمود تا نه تنها علفهای هرز از بین برد٬ بلکه تهویه ی خاک به طور مطلوب صورت گیرد و سبب افزایش عملکرد شود.
گالگا در طول رویش ممکن است به وسیله سوسک سیب زمینی مورد حمله قرار گیرد. آفات شناخته شده دیگر٬ انواع سرخرطومی ها می باشند که از حاشیه ی برگ ها تغذیه کرده و خسارت های عمده ای به محصول وارد می کنند.
بیماری قارچی نیز ممکن است به گالگا آسیب وارد سازند٬ که مهمترین آنها سفیدک و زنگ Uromyces qaleqicola می باشند. با استفاده از عملیات به زراعی مناسب می توان بیماریهای فوق را کنترل کرد.

● برداشت محصول:
پیکر رویشی گیاه گالگا در مرحله ی تمام گل از بیشترین مقدار مواد موثره برخوردار است. با داس یا ماشین برداشت٬ باید اقدام به جمع آوری برگ ها٬ گل ها و سرشاخه های جوان نمود. در سال اول یک بار ولی از سال دوم به بعد۲ و یا حتی ۳ بار می توان پیکر رویشی را برداشت نمود.
از برداشت ساقه های پائینی باید خودداری کرد زیرا باعث ضعف گیاه شده و رشد مجدد را به تعویق می اندازد. از این رو توصیه می شود گیاهان از فاصله ۴۰ سانتی متری سطح زمین برداشت شوند سپس ساقه های ضخیم و نامناسب را از بقیه ی قسمتهای مناسب جداکرد. پس از برداشت٬ باید اقدام به خشک کردن آنها نمود. از سایه یا خشک کن های الکتریکی می توان برای خشک کردن پیکر رویشی گالگا استفاده کرد. نسبت اندام تازه به خشک٬ ۵ تا ۶ به ۱ می باشد.
مقدار عملکرد پیکر رویشی تازه در سال اول رویش ۲ تا ۴ تن و از سال دوم به بعد ۴ تا ۸ تن در هکتار است.
__________________

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
پرسیاوشان



شناسنامه

Polypodiaceae:تیره

Adiantum capillus veneris L.: نام لاتین
Venuss hair - Maidenhair: نام انگلیسی
پرسیاوشان - پرسیاوش: نام فارسی
شعرالارض – کربزه البیر - شعرالخنزیر : نام عربی


شرح گیاه

گیاهی پایا و دارای ریزومی خزنده به درازای 10 سانتی متر همراه با ریشه های باریک و ظریف است از ریزوم آن برگهائی به رنگ سبز دائمی به درازای 15 تا 20 سانتی متر و منتهی به دمبرگ صاف و شفاف به رنگ قهوه ای تیره خارج می شود. این دمبرگها که در فواصل نزدیک به ریزوم ، پوشیده از تار می باشند ، عموماً انشعابات فرعی فاصله دار پیدا می کنند و هر یک از آنها که در واقع یک دمبرگ فرعی به حساب می آیند به برگچه های منقسم به لوبهای برگشته ختم می شوند. اعضای تولید مثل گیاه به صورت برجستگیهای باریک و دراز و یا مدور (هاگینه) در کنارهای برگچه های متعلق به برگهای زایا ظاهر می شوند. در هر یک از هاگینه های آنها نیز چندین هاگدان جای دارد.

بخش قابل استفاده گیاه : برگ گیاه.

تکثیر گیاه

بهره برداری از پایه های خودروی آن همواره رفع نیاز فعلی را می نماید و حتی قابلیت صادرات را نیز دارد. در هر حال تکثیر گیاه در صورت لزوم از طریق اعضای تولید مثل این گیاه به صورت برجستگیهای باریک و دراز و یا مدور (هاگینه) در کنار برگچه های متعلق به برگهای زایا ظاهر می شوند، انجام می گیرد در هر یک از این هاگینه‌ها چندین هاگدان جای دارد که پر از هاگ می باشد. پس از برداشت محصول آنها را یا به طور طبیعی در سایه و یا در حرارت 40 تا 50 درجه سانتی گراد و به روش مصنوعی خشک می کنند.

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/9/93/0490.jpg


دامنه انتشار

حلقه چاههای اطراف تهران ، پس قلعه ، شهر ری، نواحی شمال کشور، کهر رنگ در مازندران ، گرگان ، بندر گز، گیلان ، رشت : پیر بازار، نواحی شرقی و غربی کشور، کوه کهرود ، بلوچستان ، جنوب غربی ایران : شهبازان ، کشور، بیشه.

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
شناسايي جنس علف پشمكي (Bromusl)
http://www.csdl.tamu.edu/FLORA/tfp/bromus1.jpg جنس علف ژشمکی یا بروموس از وافرترین جنس های تیره گرامینه (http://forum.p30world.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fgiah1.blogfa.com%2 Fpost-1.aspx)میباشد .
خصوصیات این گیاه بدین شرح است : یکساله یا چند ساله با غلاف لوله ای - پهنک مسطح .
گل آذین پانیکول مجتمع و راست یا پخش و کج ، سنبلچه سه گوش ( Wedge - shaped) یا سرنیزه ای
( لانسئولیت ) خیلی بزرگ یا کوچک ، پایک سنبلچه ها دراز یا کوتاه . یا چند گلچه نر ماده . محور
سنبلچه غیر مفصلی بالالی گلوم و بین گلچه ها . پوشه ( گلوم ) درفشی شکل یا سرنیزه ای .
1-3 رگ تحتانی و 3-9 رگ فوقانی .لملها گرد یا گرده ماهی در پشت ، 5-11 رگ . دو شکافی در نوک .
یک تا سه ریشک ماقبل انتهایی یا بدون ریشک . پالا دو بار گرده ماهی در پشت . مژه دار . با کرک های
فاصله دار از هم بر روی گرده ماهی . پرچم ها 3 عدد پوشینک 2 عدد . جنین 8/1 طول دانه .
50 گونه اساسا مربوط به مناطق معتدله یا تعدای مربوط به مناطق استوایی .BROMUS از bromus نام
کلاسیکی یونانی یولاف Oat مشتق از Broma یا غذا میباشد .
نام های محلی : Brome - Brome grass .سنیسله .جنیطه . شعیره . جو پیغمبری .
_______________

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
گیاه تیتان(Amorphophallus titanum) با پیکر غول پیکر خود با اینکه بزرگترین گل دنیا را ندارد ؛ اما بزرگترین گل آذین نامحدود در قلمرو گیاهی را دارد . اما این به چه معنی است ؟ در ظاهر، گل آذین گیاه طرحی از یک گل بزرگ را در ذهن تداعی میکند اما در واقع این به ظاهر گل , نوعی گل آذین سنبله به نام اسپادیکس (spadix) است.
در گل آذین اسپادیکس ، تعداد زیادی گل نر و ماده بروی محوری گوشتی و ضخیم مجتمع شده اند و تمام این محور گوشتی را برگکی رنگین که با آن اسپات (Spathe) می گویند احاطه می کند . اصولا تمام گونه های خانواده شیپوری (Araceae) واجد این نوع گل آذین هستند برای مثال گل آنتریوم و یا اسپاتیفیلوم واجد محور گوشتی ضخیم زرد رنگی هستند که تعداد بسیاری گل کوچک نر و ماده بر روی این محور قرار گرفته اند و اسپاتی قرمز رنگ ( در آنتریوم ) و یا سفید ( در اسپاتیفیلوم ) آن را احاطه کرده است به همین جهت تیتان, با اینکه بزرگترین گل آذین نامحدود از نوع اسپادیکس را دارد اما بزرگترین گل دنیا را ندارد ! .
در گیاه تیتان ، اسپادیکس حدود 3 متر رشد می کند و بروی این گل آذین 3 متری هزاران گل قرار می گیرند . معمولاً 3 تا 4 هفته پس از رویش جوانه ، اسپات باز می شود ، اسپات تیتان در خارج سبز رنگ است ولی در قسمت داخلی قرمز تا بنفش تیره است . اسپات چند روز بیشتر باز نمی ماند وپس از آن محور اسپادیکس در مدت 3 تا 5 روز تخریب می گردد .
گرده افشانی این گیاه نیز در نوع خود بی نظیر است . گیاه بویی مشمئز کننده مانند لاشه پوسیده حیوانات تولید می کند که باعث جلب حشرات بویژه مگسها می شود . به علت همین بو است که گیاه تیتان را گل مردگان نیز می نامند . در واقع علت ایجاد این بو ، سنتز ترکیبات گوگرد دار در محور گل اذین است . نکته مهم اینجاست که ترکیبات گوگردی به راحتی در فضا پخش نمی شوند به همین جهت گیاه تیتان حجم زیادی از کربوهیدراتها ذخیره ای خود را می سوزاند و گرما تولید می کند ؛ بر اثر این گرما که در بخشهای راسی محور به 36 تا 38 درجه نیز می رسد ترکیبات گوگرد دار تبخیر شده و در هوا پخش می شوند و می توانند تا فواصل دورتری منتقل شده و حشرات بشتری را جلب کند ، این عمل میزان گرده افشانی موفقیت آمیز را افزایش می دهد .
گلهای ماده در گیاه تیتان ابتدا باز می شوند و یک تا دو روز پس از آن گلهای نر باز می شوند ؛ این عمل باعث می شود خود لقاحی در گیاه به حداقل ممکن برسد وخزانه ژنتیکی گیاه غنی تر گردد .
اگر گرده افشانی با موفقیت صورت گیرد بروی محور , میوه ها ایجاد می گردند که با افتادن اسپات نمایان می شوند . میوه های رسیده ، قرمز ، نارنجی تا زرد هستند . رنگ میوه ها باعث جذب پرندگان می شود . پس از اینکه پرندگان میوه های تیتان را به مصرف رساندن ، بذر گیاه از طریق فضله پرنده دفع شده و به این ترتیب در محیط پراکنده می گردند .
غده زیر زمینی گیاه که گل آذین را ایجاد کرده بود ، پس از تولید بذر حجم زیادی از ذخیره غذایی و انرژی خود را از دست داده است و برای بازیافتن مجدد انرژی خود لازم است مجددا ترکیبات پر انرژی سنتز کند . اما در گیاهان که انرژی خود را از طریق خورشید و به واسطه فتوسنتز توسط برگها بدست می اورند لازم است پس از گلدهی , برگ ایجاد گردد . گیاه تیتان تنها یک برگ غول پیکر با طول حدود 6 متر ایجاد می کند که بی شباهت به یک درختچه نیست ! . برگ از غده زیر زمینی ایجاد می گردد و واجد دمبرگی قطور است , برگ به صورت منشعب با برگچه های سه قسمتی در انتهای دمبرگ تشکیل می گردند . پس از تشکیل برگ فتوسنتز اغاز شده و مواد پرانرژی سنتز شده به غده زیر زمینی رفته و در آنجا ذخیره می گردند پس از اینکه مواد به حد کافی در غده ذخیره شدند ؛ غده به مدت چهار ماه به حالت خفته درامده و پس از آن چرخه جدیدی آغاز شده و اسپادیکس جدیدی شکل می گیرد . توجه داشته باشید که ذخیره سازی مواد در غده زیرزمینی چندین سال به طول می انجامد , به همین جهت است که گل آذین گیاه را نمی توان همیشه در طبیعت مشاهده کرد ( به عقیده برخی گیاهشناسان تیتان هر 30 سال یکبار گل می دهد ! ) .
دمبرگ سبز رنگ برای جلوگیری از آسیب دیده گی خود شیوه ی جالبی را برگزیده است . گونه ای گلسنگ قهوه ای رنگ بروی دمبرگ این گیاه رشد کرده و باعث می شود رنگ سبز دمبرگ به قهوه ای تغییر یابد و دمبرگ به صورت تنه قطور درختی درآید که این باعث می شود تا حد زیادی از آسیب جانوران و تصادم آنها با دمبرگ گیاه جلوگیری کند .
تیتان بومی جنگلهای بارانی سوماترای اندونزی است و تکثیر آن در خارج از این منطقه بسیار مشکل و اکثرا ناموفق است .


http://i19.tinypic.com/2d1mmhc.jpg

__________________

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
گیاه گرمازا
کلم مرداب بانام علمی Symplocarpus foetidusاز خانواده ی Aracedeدارای گل آذینی با خاصیت گرما زایی عجیب است ، در فصل زمستان که دمای هوا بسیار پایین است و همه چیز یخ زده این گیاه می تواند گرمایی برابر با 70 درجه فارنهایت ایجاد کند ، که این امرباعث ذوب شدن برف های اطراف گیاه می شود .
کلم مرداب در نواحی مرطوب ، نزدیک به آب و در اطراف مرداب ها رشد می کند.
ارتفاع این گیاه به 30 تا 60 سانتی متر می رسد. گیاه دارای برگهای بزرگ و گل آذین غیر عادی است که در اواخر زمستان از میان برف ها به نمایش در می آید.
برگ های کلم مرداب همیشه بعد از تشکیل گل آذین ظاهر می شود. گیاه به صورت متراکم رشد می کند ،البته این موضوع از رشد دیگر گیاهان در میان انبوهی از کلم مرداب جلوگیری نمی کند .
تکثیر و گرده افشانی گیاه به خاطر بوی تعفنی که گیاه از خود منتشر می کند به دست حشراتی مثل مگس ها و پروانه ها و سوسک ها انجام می شود.
کلم مرداب گیاهی چند ساله است ، بعضی منابع اظهار می کنند که این گیاه می تواند حتی تا 100سال هم زندگی کند.

http://www.troutfoot.com/sci/boflo/plantimgs/skunk1810.jpg
__________________

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
فلوس Cassia با نام علمی ‍Cassia Fistula

فلوس درختي است به ارتفاع 10-15 متر كه به حالت خودرو در بشتر نقاط گرمسير دنيا مانند آفريقا، هند و جنوب مي رويد. فلوس در بعضي از نواحي ايران به نام خرنوب هندي و خيار شنبر نيز معروف است.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خزر و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا ميوه فلوس به طول 30 تا 50 سانتيمتر و به قطر 3-2 سانتيمتر است. اگر فلوس درقسمت طول آن شكافته شود تيغه هاي متعدد در آن ديده مي شود كه فلوس را به خانه هاي متعدد گاهي تا 100 خانه تقسيم مي كند.

در داخل اين خانه ها مايع چسبنده تيره رنگي وجود دارد كه عسل خيار شنبر ناميده مي شود. طعم اين مايع كمي شيرين ولي نامطبوع است.

براي استفاده از فلو غلاف آنرا كمي روي آتش گرم مي كنند تا عسل خارج شود. معمولا اين عسل با روغن بادام مخلوط شده و به عنوان مسهل استفاده مي شود البته مي توان مغز فلوس را با قند يا شكر مخلوط كرده و در درجه حرارت معتدلي پخت كه به آن فلوس پخته مي گويند.

moji5
8th October 2009, 08:49 PM
كوشاد (ژانسيان) Gantian با نام علمی Gentiana Lutea

كوشاد گياهي است علفي، چند ساله و بسيار زيبا، داراي ساقه اي استوانه اي و سبز كه بلندي آن به حدود 1.5متر مي رسد. اين گياه بحالت خودرو در دشت ها و كوهستانهاي اروپا و آُسيا مي رويد. برگهاي كوشاد سبز رنگ، نوك تيز و مثلثي است كه دو برگ با هم بوسيله دمبرگ كوتاهي به ساقه چسبيده اند و برگهاي بالاي ساقه بدون دمبرگ مي باشد. گلهاي آن زرد رنگ بوده كه به تعداد زياد در اواخر بهار در كنار برگهاي ظاهر مي شود.

از نظر طبي ريشه اين گياه قسمت مورد استفاده آن است. اين ريشه ضخيم، گوشتي و برنگ زرد تيره و يا قهو ه اي قرمز بوده كه داراي طعمي بسيار تلخ و بويي نامطبوع است.

براي مصارف طبي ريشه كوشاد بايد اقلا سه ساله باشد تا اثر داشته باش

moji5
8th October 2009, 08:50 PM
شبدر قرمز Red Clover به نام علمی Trifolium Pratenes

شبدر قرمز گياهي است علفي و چند ساله كه در مناطق معتدله كره زمين مي رويد. در شرايط مساعد اين گياه هفت ساله است ولي در آب و هواي گرم فقط دو سال عمر مي كند.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خزر و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا ارتفاع شبدر قرمز بسيار كم است و بيشتر از 15 سانتيمتر نمي شود. برگهاي آن بيضي شكل و دراز و داراي سه برگچه است و بهمين علت در قرون وسطي مورد احترام مسيحيان بوده زيرا آنرا سمبل خداوند، مسيح و روح المقدس مي دانستند.

اين گياه از نظر داشتن مواد مغذي براي علوفه حيوانات بكار مي رود

علف هفت بند Knotgrass با نام علمی Polygonum aviculare

علف هفت بند گياهي است يكساله و داراي ساقه خوابيده كه طول آن به 50 سانتيمتر مي رسد. برگهاي آن ريز، نوك تيز و گلهاي آن ريز و كوچك و برنگ صورتي است. اين گياه در اكثر نواحي آسيا، ‌اروپا و آفريقا و آمريكا مي رويد و در مقابل عوامل خارجي بسيار مقاوم است. بطوريكه حتي اگر لگدمال شود باز هم از بين نرفته است.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خزر و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران علف هفت بند در چمنزارها، ‌كنار جاده ها، اراضي متروك و خرابه ها، ‌مناطق سايه در و بين تخته سنگ ها مي رويد. اين گياه در اكثر نقاط ايران نيز وجود دارد.

توس (غان) White Birch؛ نام علمی Betula alba

غان درختي بسيار زيبا است كه ارتفاع آن تا 30 متر مي رسد. عمر آن دراز و حدود 100 سال است. اين درخت بومي در قسمت هاي بالاي نيم كره شمالي (اروپا، آمريكاي شمالي) وجود دارد. در ايران اين درخت بصورت خودرو در جنگل هاي چالوس مي رويد.

برگ هاي درخت توس بشكل لوزي، نوك تيز و دندانه داراست. ميوه آن بصورت شاتوت دراز مي باشد كه نر آن در پائيز و ماده آن در بهار ظاهر مي شود. پوست تنه اين درخت سفيد رنگ بوده كه در سن بيست سالگي بصورت نوارهايي شبيه كاغذ از آن جدا مي شود.

برگ و پوست تنه و شيره اين درخت مصرف طبي دارد.
تركيبات شيميايي: پوست و برگ درخت توس داراي يك ماده شيميايي بنام بتولين Betulin بمقدار حدود 14% مي باشد.

moji5
8th October 2009, 08:50 PM
زیره

كليات گياه شناسي

زيره گياهي است يكساله كوچك و علفي كه ارتفاع آن 60 سانتيمتر است ريشه آن دراز و باريك برنگ سفيد ، ساقه آن راست و برگهايش به شكل نوار باريك و نخي شكل و برنگ سبز مي باشد .

گلهاي زيره سفيد يا صورتي بصورت چتري در انتهاي ساقه ظاهر مي شود . اين گياه بطور وحشي در مناطق مديترانه مي رويد . زيره برنگهاي زرد تيره ، سبز و خاكستري وجود دارد .

تركيبات شيميايي:
زيره داراي تانن ، روغن زرين و اسانس است .

اسانس زيره را از تقطير ميوه له شده تحت اثر بخار آب بدست مي آورند . اين اسانس مايعي است بيرنگ كه در اثر ماندن ابتدا برنگ زرد و سپس قهو ه اي رنگ مي شود .

بوي زيره مربوط به آلدئيدي بنام كومينول است . مقدر كومينول در زيره بسته به محل كشت آن بين 30 تا 50 درصد است .
__________________


صبر زرد ( آلوئه ورا )


کلیات گیاه شناسی

صبر زرد یکی از گیاهانی است که قبل از میلاد مورد مصرف مردم بوده است . کلئوپاترا ملکه مصر پوست خود را هر روزه با آن ماساژ می داد که از شر آتاب مصر در امان باشد وحتی مصریان آنرا برای مومیائی مدرگان خود بکار می بردند . در کتاب مقدس ام این گیاه بکرات آمده است . صبر زرد فاقد ساقه بوده و لی برگهای آن دراز و تا ارتفاع 30 سانتیمتر می رسد . گلهای این گیاه برنگ زرد می باشد که در انتهای ساقه ای که از وسط برگها خارج می شود می روید .
تاريخچه

نقاشي‌هايي از صبر زرد، بر روي کنده‌کاري‌هاي ديوارهاي معابد مصري ديده شده است. اين معابد در هزاره چهارم قبل از ميلاد بنا شده است. صبر زرد را که "گياه جاودانگي" نام گرفته بود، به هنگام خاک سپاري، براي فراعنه هديه مي‌آوردند.
کتاب "The Egyptian Book of Remedies" (1500 سال قبل از ميلاد مسيح) از کاربرد صبر زرد در درمان عفونت‌ها، معالجه پوست و تهيه داروهاي ملين سخن گفته است. "ديسکوريد"(فيزيک‌دان يوناني)، در سال 74 پس از ميلاد، صبر زرد را جهت التيام زخم، جلوگيري از ريزش مو ، درمان زخم‌هاي دستگاه تناسلي، و معالجه همورئيد، مفيد دانست.
بازرگانان عرب، در قرن ششم بعد از ميلاد، اين گياه را به آسيا آوردند، و اسپانيايي‌ها آن را در قرن شانزدهم، از منطقه مديترانه به برّ جديد (World New) بردند. در عصر جديد (1930) مصرف کلينيکي صبر زرد به منظور درمان التهاب پوست ناشي از اشعه ايکس آغاز شد.
ترکيبات مهم

گياه، حاوي مشتقات هيدروکسي آنتراسن از جمله آلوئين‌هاي A2وB به ميزان 40- 25درصد کل ترکيبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزين 2A، B وC است.
ترکيبات مهم ديگر آلوئه شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزيم‌ها از جمله: اکسيداز، آميلاز و کاتالاز، همچنين ويتامين‌هايي نظير: B1، B2، B6، C، E و اسيد فوليک و مواد معدني مانند: کليسم، سديم، منيزيم، روي، مس و کروم مي‌باشند.
ژل Aloe حاوي گليكوپروتئين است كه از تورم و درد جلوگيري و روند بهبود را تسريع مي كند و همچنين حاوي پلي ساكاريد است كه رشد و ترميم پوست را تحريك مي كند. "آنتراكوئين" موجود در شيرة Aloe به عنوان مسهل مؤثر عمل مي كند. اين مواد شيميايي در مقادير كم، مي توانند از تشكيل سنگ كليه جلوگيري كنند.
از ژل Aloe براي درمان زخمهاي دروني و بيروني نيز مي تواند استفاده كرد. اين ماده روند درمان بسياري از جراحات پوستي از جمله زخمها، سوختگيها و يخ زدگي را تسريع مي كند. شيرة ‌اين گياه مسهل مفيدي است، اما چون مي تواند سبب گرفتگي دردناك عضلات شود، غالباً استفاده نميشود. با ميزان مصرف كمتر، شيرة Aloe مي تواند از سنگ كليه پيشگيري يا اندازة سنگ را كوچكتر كند. اين ماده به عنوان تسهيل كننده دفع مدفوع به ويژه در افرادي كه مبتلا به وبواسير هستند ماده مفيدي است.
عصارة Aloe شكل ژل اين گياه است كه مصارف داخلي دارد و چون داراي خواص ضد ميكروبي است، از آن براي درمان عفونتهاي ميكروبي مجاري معده اي-روده اي نيز مي توان استفاه كرد. چون اين ماده اسيدهاي معده را كه سبب تشديد زخمها ميشود كاهش مي دهد براي درمان زخمهاي معده نيز مؤثر است.
تحقيقات اخير نشان داده كه "مانوز استيله" به عنوان يك تركيب ضد ويروسي، داراي خواص درماني ضد ويروس ايدز است. مانور استيله خود ويروس را مورد حمله قرار مي دهد اما مهمتر اينكه، ميزان تأثير AZT را (يك داروي مؤثر در درمان عفونت ويروس HIV) تا حد زيادي بالا ميربرد. اگر اين تركيب دارويي با Aloe مصرف شود، ميزان AZT مورد استفاده براي HIV را مي توان تا 90% تقليل داد كه اين امر از هزينه ها و عوارض جانبي AZT تا حد زيادي خواهد كاست.
اشكال موجود

ژل Aloe به شكل تازه كه از گياه Aloe گرفته شده باشد بهترين ماده است، اما اين ماده به صورت تجاري در شكل ژله ثابت شده نيز موجود است. پودر شيرة Aloe نيز به شكل كپسولهاي 500 ميلي گرمي به عنوان داروي مسهل موجود است. عصاره Aloe در واقع شكل مايع ژل است.
ترکیبات شیمیایی:

صبر زرد موادی نظیر آلوئین فامودین ، آنترا کیون ،ایزوباربالوئین و مقدری در حدود 12 درصد صمغ می باشد

moji5
8th October 2009, 08:51 PM
پنیرک

پنیرک با نام علمی (Malva Sylvestris )و از تیره Malvaceae گیاهی است دو ساله تا پایا (دائمی) و ندرتا یک ساله، به وسیله بذر تکثیر و انتشار می یابد. گیاه هرز مکان های خشک و آفتابی است. ساقه های آن نیمه خوابیده به ارتفاع
cm10-50، برگ های آن دارای دمبرگ طویل و پهنک قلبی شکلی به طول 8-2 سانتی متر است.

به گزارش ایسنا منطقه علوم پزشکی تهران مهمترین ماده موثر گل های پنیرک را موسیلاژ (لعاب نباتی) تشکیل می دهد که در اثر هیدرولیز آن گالاکتوز، آرابینوز، گلوکز، رامنوز و گالاکتورونیک اسید حاصل می شود. علاوه بر آن ویتامین های A, B, C نیز در آن یافت می شود.

گیاه آنغوزه یکی از گیاهان دارویی شفابخشی است که دراطراف شهرستان بافق و علی الخصوص منطقه حفاظت شده کوه بافق میروید . ساکنان بومی این منطقه از دیرباز با خواص دارویی این گیاه مفید آشنا بوده و ازصمغ آن برای درمان امراض مختلفی استفاده میکردند . نام فارسي: آنغوزه نام علمي : Ferula ssa - نام فرانسه: Asa foetida نام انگليسي: Assa fetida نام آلماني: Asandistecken Kraut نام عربي: صمغ الانجدا

مشخصات گياهشناسي: گياهي علفي چند ساله ريشه آن كمي ضخيم و گوشتي برگهاي آن بسيار بريده و غباري, ساقه آن مجوف و گوشتي. گل‌هاي آن زرد رنگ به صورتي گره و چتر مانند در انتهاي ساقه ظاهر مي‌شود اين گياه در چند سال اوليه زندگي خود ساقه قابل رويتي ندارد و برگهاي آن گسترده بر سطح زمين است. ميوه گياه داراي دو تخم به رنگ قهوه‌اي و سياه است بيضي و كمي پهن . از ريشه اين گاه يا قسمت پايين ساقه بر اثر تيغ زدن شيره‌اي در طول تابستان خارج مي‌شود كه در مجاورت هوا سفت مي‌شود كه همان آنغوزه است. بيشتر مصرف آن همان صمغ است.

moji5
8th October 2009, 08:51 PM
دارچین
دارچین (نام علمی: Cinnamomum verum و هم‌چنین Cinnamomum zelanicum) درختچه‌ای است از راسته (Laurales) تیره (Lauraceae) از جنس دارچین‌ها (Cinnamomum).
درختچه دارچین درختی است کوچک، همیشه سبز، به ارتفاع ۵ تا ۷ متر که از تمام قسمت های آن بویی مطبوع استشمام می‌شود. گلهای آن در فاصله ماههای بهمن تا فروردین اوایل ظاهر می‌شود. برگ این درخت سبز سیر و دارای گلهایی به رنگ سفید است.
دارچین اولین بار در سری لانکا یافت شد و بعد از آن، تمام دنیا این چاشنی را شناختند و برای طعم بهتر غذاها استفاده کردند.
یک قاشق چای خوری دارچین، حاوی 28 گرم کلسیم، 1 گرم آهن و بیشتر از 1 گرم فیبر و مقدار زیادی ویتامین های C و K و منگنز است.
همچنین مقدار 2/1 گرم کربوهیدرات دارد.
دارچین بومی سری لانکا و جنوب هند است و پوست درختچه آن کاربرد فراوانی به عنوان ادویه دارد.

درختى است کوچک، همیشه سبز، به ارتفاع تا متر که از تمام قسمت‌هاى آن بویى مطبوع استشمام مى‌شود. گل‌هاى آن در فاصله ماه‌هاى بهمن تا اوایل فروردین ظاهر مى‌شود. برگ این درخت سبز سیر و داراى گل‌هایى به رنگ سفید است. دارچین اولین بار در سرى‌لانکا یافت شد و بعد از آن، تمام دنیا این چاشنى را شناختند و براى طعم بهتر غذاها استفاده کردند.
__________________

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد