PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی بررسی بازی Commandos Strike Force



آبجی
4th October 2009, 12:47 PM
http://pcmagblog.parsaspace.com/Games/Commandos-Strike-Force/commandos_strikeforce_Logo.jpg

سازنده : Pyro Studios

ناشر: Eidos Interactive

سبک بازی: Action, Tactical Shooter

پلتفورم: PC, XBOX, PS2

سطح بازی: متوسط ، درجه سنی: +13 ، زمان یادگیری: حدود نیم ساعت
معمولا براي معرفي بهتر قسمت جديدي از يك بازي چند شماره اي، لازم است تا گريزي به شماره هاي پيش از آن زده شود. اما براي معرفي شماره ي چهارم بازي Commandos يعني Strike Force، اين كار لزومي ندارد.Commandos Strike Force برخلاف شماره هاي پيشينش كه سبك Tactical Strategic داشتند، يك بازي تقريبا اكشن اول شخص (FPS) است كه گويي از شماره هاي پيشين، تنها نام Commandos را يدك مي كشد. تغيير سبك يك بازي از استراتژيك به اكشن اول شخص، يعني تحول و دگرگوني اكثر قسمت هاي آن. پس براي شناخت نسخه ي چهارم بازي Commandos نيازي به شناخت نسخه هاي پيشين نيست و بايد آنها را از ياد برد. بايد به اين بازي به عنوان يك بازي مستقل نگاه كرد كه البته در گوشه كنارهايي از آن ميتوان نشانه هايي آشنا و كمرنگ از شماره هاي قبلي آن ديد. نيروهاي ضربتي Strike Forces اين بار نيز در بحبوحه ی جنگ جهاني دوم قرار دارند. سال 1942 نيروهاي ديكتاتورْ هيتلر، بخش هاي اعظمي از اروپا را نابود و تسخير كرده اند. وظيفه ی نيروهاي ضربت، جلوگيري از تخريب و تصرف قاره ی سبز است. مراحل بازی در سه منطقه ی اروپا يعني فرانسه، نروژ و روسيه اتفاق می افتد.
سه شخصيت از هشت شخصيت معرفي شده در سري هاي قبلي بازي Commandos در اين شماره ی جديد آن هم با شكل و شمايلي تازه و متفاوت، عضو نيروي ضربت هستند : Green Beret، Sniper و Spy. اين سه شخصيت هر كدام توانايي ها و قابليت هاي منحصر به فردي را دارا هستند. Green Beret در مبارزات فيزيكي و نزديك و پر سر و صدا مهارت دارد. به عنوان مثال مي تواند از اسلحه هاي سنگيني مانند ضد تانك ها استفاده كند.Sniper، در تيراندازی از دوردست و مبارزات مخفي كارانه ی نزديك تبحر دارد. او ميتواند با اسلحه ي تك تيراندازش دشمنان را از فاصله ی دور هدف گلوله قرار دهد و يا مخفيانه به پشت سربازهاي نازی بخزد و آنها را با چاقو و بي سر و صدا بكُشد.Spy نيز يك وظيفه و مهارت اصلي دارد و آن چيزي نيست جز نفوذ. نفوذ به ميان دشمنان به طور نامحسوس. او ميتواند جاسوسانه و با پوشيدن يونيفورم های نازي ها به ميان آنها نفوذ كند و اهدافش را به ثمر برساند.
CSF يك بازی اول شخص است كه سعي دارد فاكتورهايی از چندين سبك ديگر را نيز در خود جای دهد.هم ميخواهد اكشن باشد، هم مخفي كاری و هم استراتژيك. حتي اين بازي از خير زاويه ی سوم شخص نيز نمی گذرد. ضعف اصلي اين بازي نيز دقيقا در همين جا قرار دارد. ادغام غير حرفه ای سبك هاي مختلف، بزرگترين ضربه را به اين بازي وارد آورده است. اين بازي پايان باز نيست بلكه چندين راه وجود دارند كه به يك پايان می رسند. بعضي از مراحل را بايد با شركت يكي از اين سه كماندو به پايان رساند و بعضي ديگر را دو يا سه نفره. در حالت چند نفره، تنها امكان هدايت يك نفر در آن واحد وجود دارد و امكان هدايت همزمان شخصيت ها ممكن نيست. در مراحل چند نفره، تعويض شخصيت ها در هر لحظه ی دلخواه و با دكمه ی TAB انجام مي گيرد. اما قسمت تلخ مراحل چند نفره در اينجاست كه اگر شخصيتي در حالت انتخاب قرار نداشته باشد، هيچ رفتاری از خودش نشان نمی دهد. يعني در سر جايش مثل يك مجسمه خشك مي شود و هيچ اثري از هوش مصنوعي و هدايت خودكار توسط كامپيوتر در او ديده نمی شود.در اين حالت اگر سرباز دشمنی جلوي او قرار بگيرد ميتواند به راحتي اين مجسمه را بُكشد مگر اينكه به كاربر الهام شود كه يكی از نيروهايش در خطر است تا به موقع دست به تعويض شخصيت ها بزند! تنها راه حلي كه در اين ميان به نظر مي رسد، پنهان كردن مجسمه ها در مكان هايي است كه در تيررس سربازان دشمن نباشد!


http://pcmagblog.parsaspace.com/Games/Commandos-Strike-Force/commandos_strikeforce1.jpg
ناخودآگاه، ذهن اكثر كاربران هنگام انجام يك بازي مخفي كارانه جديد، به سمت بازی هاي بزرگ و موفق اين سبك منحرف مي شود و آنها را در موقعيت مقايسه با آن بازي هاي بزرگ و موفق قرار مي دهد. بسياري بر اين باورند كه بازي Splinter Cell يكي از بهترين هاي سبك مخفي كارانه و شايد بهترين آنها باشد. بزرگترين ويژگي كه در سري بازي هاي SC وجود دارد و بازي CSF نيز فاقد آن است، تسلط بر موقعيت و جريان بازيست. در SC كاربر بدون استرس و آشفتگي همه چيز را تحت كنترل خود دارد. HUD بازي كاملا به درد بخور است.به وسيله ي آن كاربر ميزان سر وصدايي كه در بازي ايجاد ميكند و يا ميزاني كه در روشنايي قرار دارد را به خوبي رويت ميكند. حتي بدون HUD نيز ميتواند بر بازي تسلط داشته باشد. اما بازي CSF اينگونه نيست. همه چيز اعم از HUD بي مصرف گرفته تا زاويه ی ديد اول شخص، دست به دست هم ميدهند تا كاربر هنگام بازي دچار آشفتگي و سر در گمي و در نهايت عدم تسلط بر موقعيت و صحنه ي بازي (كه مهمترين عامل بازي هاي مخفي كارانه است) بشود.
HUD بازي يك قطب نماي بي مصرف را در بالاي تصوير نشان مي دهد كه بدون استفاده از آن، و به وسيله ي راداري كه در گوشه ي پاييني تصوير قرار دارد نيز، كاربر موفق به پيدا كردن راه خود خواهد شد. نكته ي جالبي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه در بازي SC، رادار و يا نقشه اي كه مكان دشمنان را نمايش دهد وجود ندارد اما با اين وجود، باز هم كاربر بر بازي مسلط است و اين نكته مي تواند گوشه اي از ارزش هاي يك بازي موفق مخفي كارانه را به رخ ديگران بكشد. طراحي سيستم تير اندازي بازي در سطح قابل قبولي قرار دارد. اما بزرگترين مشكل آن آساني اش است. مخصوصا وقتي كه بازي در حالت آسان قرار داده شود، عمدتا با شليك يك تير و با هر اسلحه اي، دشمنان در هر فاصله اي كه قرار داشته باشد كشته مي شوند. شخصيت هاي بازي به سيستم Rag doll (عروسك پارچه اي. سيستمي كه حركات بدن شخصيت هاي بازي را طبيعي جلوه ميدهد) مجهز هستند و حركات آنها به خصوص هنگامي كه تيري به قسمتي از بدنشان شليك مي شود، طبيعي و قابل قبول است. اما بايد توجه داشت كه سيستم Ragdoll سيستم تازه ای نيست و در خيلي از بازي هاي قديمي ديگر نيز از آن استفاده شده است. در هر حال، فيزيك اين بازي اصلا در حد بازي هاي سال 2006 نيست و در سطح بسيار پاييني قرار دارد.


http://pcmagblog.parsaspace.com/Games/Commandos-Strike-Force/commandos_strikeforce2.jpg
هوش مصنوعي در CSF به طرز وحشتناكي ضعيف است. اگر حركات بدن دشمنان مانند يك عروسك پارچه اي است، هوش مصنوعي آنها نيز تقريبا به اندازه ي يك عروسك است ! هوش مصنوعي آنجايي به اوج افتضاحش مي رسد كه بازي روند مخفيانه دارد. در اين حالت كاربر مي تواند در فاصله ي بسيار نزديكي از دشمن شروع به دويدن كند، بالا و پايين بپرد و حتي مي تواند در دو طرف دشمن يعني چپ و راست او قرار گيرد بدون اينكه دشمن متوجه حضور او شود ! در حقيقت دشمنان بازي فقط توانايي ديدن روبرويشان را دارند !
وقتي دشمن شما را رويت كند، فقط كمي خودش را جا به جا ميكند و از همان جا شروع ميكند به تير اندازي و به خودش زحمت دنبال شما آمدن را نمي دهد. شما ميتواند تا جايي كه دلتان خواست با دشمن موش و گربه بازي كنيد و يا از آن منطقه فرار كنيد و مطمين باشيد كه در هر صورت برنده هميشه خود ِ شماييد ! اگر بازي CSF به روايت يك جنگ كهنه مي پردازد، طراحي محيط ها و اشياء موجود در آن ها، از طراحي شخصيت ها بهتر است. بافت هايي با جزئيات معمولي كه به لطف فضا سازي موفق، قابل تحمل هستند. طراحي شهرهاي مخروبه در روسيه خوب است و جزئيات زيادي در آنها قرار دارد.طراحي آب ها هم زيباست. بعضي افكت هاي محيطي مانند ذرات برف و باران و گرد و غبار معلق، به خوبي كار شده اند. نورپردازي و سايه ها در سطح تقریبا خوبی قرار دارند. در مراحل و در گيري هاي وسيع، افت محسوس فريم ها مشاهده مي شود و نرخ فريم هاي بازی ثابت نيست. به طور خلاصه گرافيك CSF قابل مقايسه با شماره ی اول بازي بزرگ و موفق Call Of Duty است.
هرچه Gameplay و گرافيك اين بازي ضعيف و نخ نما باشد، موسيقي و صداگذاري آن باشكوه و موفق است.موسيقي هاي اين شماره از بازي نيز مانند شماره هاي پيشينش، درخشان و زيبا و گيرا هستند. موسيقي بازي با سازهاي زنده و توسط يك اركستر عظيم سمفونيك ضبط شده است.
اين بازي تكنولوژي هاي به روز Creative X-fi و Creative EAX را نيز پشتيباني مي كند و صداگذاري اين بازي در سطح بالايي قرار دارد.


http://pcmagblog.parsaspace.com/Games/Commandos-Strike-Force/commandos_strikeforce3.jpg
Commandos Strike Force نسبت به ديگر بازي هاي سبك FPS بازی كوتاهي است مخصوصا اگر به صورت مخفي كارانه انجام نگيرد در مدت كوتاهي به پايان مي رسد. اين بازي حالت Multi Palyer را نيز پشتيباني مي كند كه مي توان از طريق LAN يا WAN به انجام بازي به صورت چند نفره پرداخت. شیوه هاي Death match و Sabotage براي انتخاب وجود دارند.اين قسمت از بازي نيز تقريبا تقليديست از بازي Call Of Duty و ديگر بازي هاي آنلاين. CSF با ارفاق يك بازي متوسط است كه البته تاريخ مصرفش گذشته. تكرار مكررات است. Gameplay اعصاب خرد كن ِ بازي، بزرگترين نقطه ي ضعف آن است. شايد بتوان به لطف گرافيك متوسط و موسيقي درخشانش، آن را تحمل كرد. شعار تبليغاتي يكي از شماره هاي پيشين اين بازي اين بود : Sometimes the hard things are the only ones worth doing.

نقاط قوت: یک شبیه سازی بسیار خوب از همان کماندوز های معروف قدیمی، مراحل های باز به شما امکان انجام عملیات خارج از دستور را می دهد.

نقاط ضعف: هوش مصنوعی ضعیف در دشمنان، مراحل خسته کننده و تکراری .


سیستم مورد نیاز

OS: Windows 2000 - XP - Vista

CPU: Pentium 4 or Athlon 2400

RAM: 1024 MB

Graphic Adaptor: Geforce or Radeon Series 128 MB

HDD: 3.5GB Free Space

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد