Mina_Mehr
3rd October 2009, 01:14 PM
سردترين ماهواره http://www.bazyab.ir/templates/ja_antares/images/printButton.png (javascript:void window.open('http://www.bazyab.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=50970&Itemid=49&pop=1&page=0', 'win2', 'status=no,toolbar=no,scrollbars=yes,titlebar=no,m enubar=no,resizable=yes,width=640,height=480,direc tories=no,location=no');)
ماهواره اروپايي پلانک هفته گذشته اولين اطلاعات و نقشه هاي مربوط به «اولين نور جهان» و «عمق کيهاني» را ارائه کرد. ماهواره پلانک با همکاري سازمان فضايي اروپا (ESA)، سازمان فضايي ايتاليا (ASI) و سازمان فضايي امريکا (NASA) ساخته شده است. «مارکو برسانلي» استاد ستاره شناسي و فيزيک نجوم دپارتمان فيزيک دانشگاه ميلان و عضو پروژه ماهواره پلانک و توسعه دستگاه هاي «LFI» و «HFI» است. در ادامه گفت وگوي خبرگزاري مهر با «مارکو برسانلي» در زمينه انتشار اولين نقشه هاي پلانک از «اولين نور جهان» را با هم مي خوانيم.
---
- لطفاً توضيح دهيد «اولين نور جهان» چيست و چگونه مي تواند به ستاره شناسان در اندازه گيري امواج کيهاني کمک کند؟
«عمق کيهاني ميکروامواج» نور اوليه يي است که ما از هر سوي فضا دريافت مي کنيم. اين نور کمتر از 14 ميليارد سال قبل، زماني که جهان تازه متولد شده بود، گسيل شده است. در آن زمان سن جهان برابر 003/0 درصد سن فعلي آن بود. همانند ارتباط ميان کودکي که 10 ساعت قبل متولد شده است و يک فرد بزرگسال 40ساله. اين نور به سبب کاهش دما گسترده شده و براي اولين بار موجب شده است جهان شفاف شود. تا پيش از آن جهان تيره بود.
-در اولين نقشه هاي ايجادشده توسط پلانک نشانه هايي از کهکشان راه شيري نيز وجود دارد. اين نشانه ها تا چه حد مي توانند در کسب اطلاعات جديد درباره کهکشان ما مفيد باشند؟
هدف اصلي ماموريت پلانک کسب اطلاعاتي درباره نور نخستين است، اما ما عمق کيهاني را از طريق ساختارهاي محلي مثل کهکشان خودمان و ديگر کهکشان ها و چشمه هاي پراکنده در جهان مي بينيم. اين پديده مثل وقتي است که يک چشم انداز دور را از داخل يک جنگل نگاه مي کنيم، به طوري که برگ هاي درختان نزديک روي نقطه ديد مناطق دورتر قرار مي گيرند. دستگاه هاي پلانک توانايي اندازه گيري تابش هاي کهکشان (برگ هاي درختان نزديک) را دارند و از اين اندازه گيري ها مي توانند يک تصوير ناب را از آسمان تهيه کنند. به اين ترتيب حتي مي تواند اطلاعات مفيدي از کهکشان خودمان و ساير چشمه هاي خارج کهکشاني ارائه کند که اين اطلاعات مود توجه بسياري از ستاره شناسان قرار دارد.
-دقت اين نقشه هاي جديد چقدر است و براي تهيه اين نقشه ها از چه طول موج هاي ميکروامواج استفاده شده است؟
نقشه هاي پلانک در 9 طول موج مختلف هستند. اين طول موج ها بين يک سانتيمتر و حدود 3/1 ميليمتر هستند. طول موج يک سانتيمتر، کانال پايين ترين بسامد «دستگاه بسامد پايين» (LFI) و 3/1 ميليمتر کانال بالاترين بسامد «دستگاه بسامد بالا» (HFI) است. در ميان اين دو نقطه حداقل و حداکثر، تميزترين پنجره براي رصد نور نخستين جهان باز مي شود. دقت پلانک هم از نظر حساسيت و هم از نظر بزرگي از دقت دستگاه هاي گذشته بسيار بالاتر است.
-کدام دستگاه ها و چگونه اين اطلاعات را عرضه کرده اند؟
دو دستگاه پلانک (LFI و HFI) بر پايه دو فناوري مختلف قرار گرفته اند. LFI روي راديومتري قرار دارد که از نظر مفهومي تفاوتي با گيرنده هاي راديوهاي معمولي ندارد در حالي که HFI برپايه بلومتري قرار گرفته است. بلومتر دستگاهي مشابه ترمومتر (گرماسنج) است. هر دو اين فناوري ها بسيار پيشرفته و پيچيده هستند. براي دستيابي به حساسيت هاي لازم اين دستگاه ها پيش از هر چيز بايد تا دماي بسيار نزديک به صفر مطلق (12/273- درجه سانتيگراد) سرد مي شدند. در حقيقت پلانک سردترين ماهواره يي است که تاکنون در مدار قرار گرفته است.
-بر پايه کدام عمليات و با چه هدفي اين نقشه ها تهيه شده اند و نتايج آنها چيست؟
هدف از اولين نقشه هاي پلانک اطمينان از عملکرد دستگاه ها است و نتيجه آن نشان داد ماهواره و عمليات زميني دريافت تجزيه اطلاعات به درستي و با دقت پيش بيني شده عمل مي کنند. ما از اولين نتايج بسيار راضي و خرسند هستيم و در آينده يي نزديک و زماني که اطلاعات کافي به دست آمد، مي توانيم روي اين داده ها در بهبود آگاهي هاي کيهان شناسي و ستاره شناسي خود حساب کنيم.
ماهواره اروپايي پلانک هفته گذشته اولين اطلاعات و نقشه هاي مربوط به «اولين نور جهان» و «عمق کيهاني» را ارائه کرد. ماهواره پلانک با همکاري سازمان فضايي اروپا (ESA)، سازمان فضايي ايتاليا (ASI) و سازمان فضايي امريکا (NASA) ساخته شده است. «مارکو برسانلي» استاد ستاره شناسي و فيزيک نجوم دپارتمان فيزيک دانشگاه ميلان و عضو پروژه ماهواره پلانک و توسعه دستگاه هاي «LFI» و «HFI» است. در ادامه گفت وگوي خبرگزاري مهر با «مارکو برسانلي» در زمينه انتشار اولين نقشه هاي پلانک از «اولين نور جهان» را با هم مي خوانيم.
---
- لطفاً توضيح دهيد «اولين نور جهان» چيست و چگونه مي تواند به ستاره شناسان در اندازه گيري امواج کيهاني کمک کند؟
«عمق کيهاني ميکروامواج» نور اوليه يي است که ما از هر سوي فضا دريافت مي کنيم. اين نور کمتر از 14 ميليارد سال قبل، زماني که جهان تازه متولد شده بود، گسيل شده است. در آن زمان سن جهان برابر 003/0 درصد سن فعلي آن بود. همانند ارتباط ميان کودکي که 10 ساعت قبل متولد شده است و يک فرد بزرگسال 40ساله. اين نور به سبب کاهش دما گسترده شده و براي اولين بار موجب شده است جهان شفاف شود. تا پيش از آن جهان تيره بود.
-در اولين نقشه هاي ايجادشده توسط پلانک نشانه هايي از کهکشان راه شيري نيز وجود دارد. اين نشانه ها تا چه حد مي توانند در کسب اطلاعات جديد درباره کهکشان ما مفيد باشند؟
هدف اصلي ماموريت پلانک کسب اطلاعاتي درباره نور نخستين است، اما ما عمق کيهاني را از طريق ساختارهاي محلي مثل کهکشان خودمان و ديگر کهکشان ها و چشمه هاي پراکنده در جهان مي بينيم. اين پديده مثل وقتي است که يک چشم انداز دور را از داخل يک جنگل نگاه مي کنيم، به طوري که برگ هاي درختان نزديک روي نقطه ديد مناطق دورتر قرار مي گيرند. دستگاه هاي پلانک توانايي اندازه گيري تابش هاي کهکشان (برگ هاي درختان نزديک) را دارند و از اين اندازه گيري ها مي توانند يک تصوير ناب را از آسمان تهيه کنند. به اين ترتيب حتي مي تواند اطلاعات مفيدي از کهکشان خودمان و ساير چشمه هاي خارج کهکشاني ارائه کند که اين اطلاعات مود توجه بسياري از ستاره شناسان قرار دارد.
-دقت اين نقشه هاي جديد چقدر است و براي تهيه اين نقشه ها از چه طول موج هاي ميکروامواج استفاده شده است؟
نقشه هاي پلانک در 9 طول موج مختلف هستند. اين طول موج ها بين يک سانتيمتر و حدود 3/1 ميليمتر هستند. طول موج يک سانتيمتر، کانال پايين ترين بسامد «دستگاه بسامد پايين» (LFI) و 3/1 ميليمتر کانال بالاترين بسامد «دستگاه بسامد بالا» (HFI) است. در ميان اين دو نقطه حداقل و حداکثر، تميزترين پنجره براي رصد نور نخستين جهان باز مي شود. دقت پلانک هم از نظر حساسيت و هم از نظر بزرگي از دقت دستگاه هاي گذشته بسيار بالاتر است.
-کدام دستگاه ها و چگونه اين اطلاعات را عرضه کرده اند؟
دو دستگاه پلانک (LFI و HFI) بر پايه دو فناوري مختلف قرار گرفته اند. LFI روي راديومتري قرار دارد که از نظر مفهومي تفاوتي با گيرنده هاي راديوهاي معمولي ندارد در حالي که HFI برپايه بلومتري قرار گرفته است. بلومتر دستگاهي مشابه ترمومتر (گرماسنج) است. هر دو اين فناوري ها بسيار پيشرفته و پيچيده هستند. براي دستيابي به حساسيت هاي لازم اين دستگاه ها پيش از هر چيز بايد تا دماي بسيار نزديک به صفر مطلق (12/273- درجه سانتيگراد) سرد مي شدند. در حقيقت پلانک سردترين ماهواره يي است که تاکنون در مدار قرار گرفته است.
-بر پايه کدام عمليات و با چه هدفي اين نقشه ها تهيه شده اند و نتايج آنها چيست؟
هدف از اولين نقشه هاي پلانک اطمينان از عملکرد دستگاه ها است و نتيجه آن نشان داد ماهواره و عمليات زميني دريافت تجزيه اطلاعات به درستي و با دقت پيش بيني شده عمل مي کنند. ما از اولين نتايج بسيار راضي و خرسند هستيم و در آينده يي نزديک و زماني که اطلاعات کافي به دست آمد، مي توانيم روي اين داده ها در بهبود آگاهي هاي کيهان شناسي و ستاره شناسي خود حساب کنيم.