PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله كنترل استراتژيك بيماري مارك



Dr.vet
28th January 2015, 02:27 AM
بیماری مارک اولین بار توسط دامپزشکی مجارستانی به نام جوزف مارک در سال 1907 تشخیص داده شد که در آن زمان یک مشکل عمده در صنعت طیور بود.اين بيماري تمام ماكيان را مبتلا مي سازد و عامل بیماری توسط یک ویروس از خانواده آلفا هرپس ویروس( Alphaherpesvirus)ایجاد میشود. با اينكه بيشاز100سال از اولين گزارش بيماري مارك مي گذرد. هنوز اين بيماري از جمله مشكلات عمده صنعت مرغداري در اغلب كشورها محسوب می گردد.
از ويژگي هاي اين بيماري فلج پاها و بالها است كه در شكل حاد بيماري همراه با تومور غدد تناسلي، ماهيچه ها و پوست مي باشد.عفونت در اين بيماري در چند هفته اول زندگي از راه دستگاه تنفس كه تنها راه انتقال بيماري است ايجاد مي شود. ويروس بيماري در اندام هايي مثل طحال و تيموس منتشر ميگردد كه موجب تضعيف سيستم ايمني پرنده مي گردد كه اين امر عواقب جدي به همراه داردكه از خود عوارض بيماري مارك مهمتر مي باشد. زيرا موجب افزايش حساسيت به بيماري هاي ديگر و عمل نكردن واكسن هاي بعدي خواهد شد. ويروس اين بيماري در شرايط خشك ماه ها زنده مي ماند و دماي زير صفر را به خوبي تحمل مي كند اين ويروس تقريباً در تمام دوره زندگي پرندگاني كه پس از ابتلا به بيماري جان سالم بدر برده اند و همچنين ازپرندگان واكسينه شده از راه اپي تليوم فوليكولهاي پر دفع مي شود. عمده ترين روش انتقال اين ويروس از طريق هوا مي باشد.
از آنجایی که این ویروس از طریق تخم منتقل نمی شود لذا مسئله تولد همراه با بیماری منتفی است. (انتقال عمودی ندارد) ویروس دراپی تلیوم فولیکول های پر بالغ می شود و پرندگان دیگر از طریق استنشاق غبار و گردآلوده مبتلا می گردند.
این بیماری را باید دارای واگیری بسیاربالا دانست که ماهها تا سالها می تواند پرندگان را آزار دهد، بطوریکه پرندگان مبتلا غیر از گرد و غبار می تواند به عنوان ناقل عمل نمایند. دوره کمون بیماری از سه هفته تا چند ماه مطرح است. جوجه ها گرچه در سنین بسیار پایین آلوده می شوند امابیماری بصورت بالینی خود را در 8 تا 24 هفتگی نشان میدهد.
سه سروتایپ برای ویروس عامل بیماری وجوددارد. نوع یک و دو آن در جوجه ها دیده می شود اما نوع سه آن به هرپس ویروس بوقلمونها(HVT)مربوط است. سویه های سروتایپ یک می تواند به کم حدت ، متوسط و با حدت بالا تقسیم گردد. اطلاعات کاملی مبنی بر فراوانی وقوع سروتایپ های مختلف به تفکیک وجودندارد.
بیماری به اشکال مختلف بروز میکند.
این بیماری را می توان از روی علائمبالینی ماکرو و میکروسکوپیک تشخیص داد. حضور ویروس بدون وجود علائم بالینی می تواندبا جداسازی ویروس یا بوسیله تست های سرولوژیک مشخص گردد.
این بیماری ممکن است با لکوز لنفوئید اشتباه شود که وجه تفریق این دو با یکدیگر سن عفونی شدن پرنده ، محل جراحات ، حضوریا عدم حضور فلجی و .. است.
اشکال مختلف بروز بیماری:
شکل کلاسیک بیماری: بيماري در 2 تا4 ماهگيبروز مي كند و با فلج نامتقارن مشخص مي شود به صورتي كه يكي از پاها به طرف جلوكشيده و پاي ديگر در زير بدن نگه داشته مي شود. گهگاهي هم اعصاب گردني درگير ميشوند در اين حالت مرغ گردن خود را كشيده و سيخ نگه مي دارد. درگيري اعصاب ناحيه سينه و دستگاه تنفس منجر به ظهور نشانه هاي تنفسي و درگيري اعصاب دستگاه گوارش منجربه بروز انباشتگي چينه دان، اسهال و از دست دادن وزن مي شود. تلفات در اين شكل ازبيماري متغير است ولي به ندرت از 10 تا 15% تجاوز مي كند.
در شکل کلاسیک بیماری ، عفونت تأخیری وپنهان سلوهایTلنفوسیت مسئول ایجاد حالت ناقل در پرنده های بهبود یافته است. دربرخی موارد هم لنفوسیت های عفونی به سمت نئوپلازی پیش می روند.
بیماری کلاسیک مارک با بزرگی اعصاب محیطی تا سه برابر اندازه طبیعی مشخص میشود. شایعترین اعصاب که عفونی میشوند براکیال وشبکه سیاتیک ، سلیاک ، واگ شکمی و اینترکاستال هستند. در شکل حاد ، لنفوما و بزرگشدگی کبد ، ریه ها ، قلب و گوناد ها و کلیه محتمل است.
فلج زود گذر: در اين شكل بيماري فلج ناگهاني بخصوص در ناحيه پاها و گردن ظاهر مي شود. بيماري در حدود سن 5 هفتگي ظاهرمي شود و به ندرت در مرغ هاي مسن و بالغ ديده مي شود.
شكل چشمي: بيماري فقط در پرندگان بالغ بروز مي كند. عنبيه كه معمولاً رنگ نارنجي روشن دارد به رنگ خاكستري درمي آيد.مردمك ها شكل بي قاعده پيدا مي كند، پرنده كور مي شود ولي در صورتي كه آب و دان دردسترس پرنده قرار گيرد و قادر به پيدا كردن آنها باشد نمي ميرد.
شكل حاد بيماري: اين شكل بيماري در سنينپايين نيز مي تواند بروز كند ولي اكثراً در سنين 10 تا 20 هفتگي مشاهده مي شود و دربعضي اوقات تا سن 50 الي 60 هفتگي هم بيماري ادامه پيدا مي كند. اين شكل بيماري درحال حاضر معمول ترين شكل بيماري است كه با تلفات بالا تا حدود 30% حتي در گله هاي واكسينه شده همراه است. تلفات ممكن است تا 80% برسد. در اين شكل از بيماري پرنده رنگ پريده و پژمرده به نظر مي رسد و وزن از دست مي دهد و بعد ازچند هفته تلف مي شود.در گله آلوده به اين شكل بيماري معمولاً درصد توليد 5% پايين ترازحد استاندارد است.در اين شكل از بيماري خيلي از پرندگان بدون نشانه و به طور ناگهاني مي ميرند درحالي كه تعدادي ديگر قبل از مرگ كسل به نظر مي رسند و ياممكن است نشانه های عمومی بیماری را از خود نشان دهند. در شکل حاد ، بیماری به سرعت ظهور می یابد و می تواندبه مرگ و میر بالایی منجر شود. مرگ اغلب درطی یک هفته رخ میدهد. این عفونت حاد درلنفوسیت ها رخ میدهد و به طور معمول با منشاءB-cellبوده و باعث تولید آنتی ژنهایی خواهد شد که سبب مرگ سلول می شوند. بیماری می تواند به فلج پیش رونده پرها وپاها منجر شود و در برخی موارد هم علائم تنفسی مشاهده می گردد. پيش گيري و كنترل بيماري از طريق واكسيناسيون جوجه هاي يكروزه بهترين روش پيشگيري است. بروز این بیماری در گله ها و شیوع آن ، بین 10 تا 50 درصد بوده و مرگ و میر تا 100 درصد نیزگزارش شده است . مرگ و میر در گله های درگیر با بیماری برای هفته های کوتاه ، بصورت بالا یا متوسط ادامه پیدا میکند . تلفات ناشی از این بیماری ممکن است تا هفته چهلم نیز ادامه پیدا کند . پرندگان درگیر با این بیماری ، به سایر بیماریهای باکتریایی یا انگلی دیگر حساس تر خواهند بود.
ویروس عامل این بیماری در هوای با دمای بالا و مرطوب ( در صورتیکه همراه با سلول باشد ) ، مدت زیادی زنده خواهد ماند ( 65هفته ) . این ویروس همچنین به انواعی از مواد ضدعفونی کننده چون ترکیبات چهارتایی آمونیوم و فنولها مقاوم است . این ویروس در صورت سرد و گرم شدن هوا ، بسرعت غیرفعال می شود.
نشانه های بیماری مارک:
1-پارالیز پاها ، بالها وگردن
2-کاهش وزن و افت شدیدتولید
3-غیرعادی شدن مردمک چشم و یا خاکستریشدن عنبیه
4-التهاب و همچنین زبر شدن پوست اطراف فولیکولهای پر
ضایعات پس از مرگ:
1-بافتهای نکروزه سفید تا خاکستری در کبد، طحال ، کلیه ها ، ریه ها ، گنادها ، قلب و ماهیچه های اسکلت
2-ضخیم شدن تنه های عصبی
3-تراوشات میکروسکوپیک لنفوئید.
این بیماری را بایستی از بیماریهایی چون:
Lymphoid Leukosis، بوتولیسم ، کمبود تیامین ، کمبود کلسیم ، کمبود فسفر ، کمبود ویتامینD، بخصوص در آغاز دوره تخمگذاری تفریق نمود.

کنترل بیماری مارک
ایمنی زودهنگام به روش واکسیناسیون داخل تخم مرغ(In ovo ):
یکی از مسایل مهم در حفاظت علیه بیماری مارک مواجه جوجه ها با ویروس عامل بیماری مارک و همچنین سایر پاتوژنها ، هنگام قرارگرفتن در مرغداری یعنی یک تا سه روز پس از بیرون آمدن از تخم می باشد.بر اساس این فرضیه که هر چه فاصله بین اولین واکسیناسیون با عامل بیماریزا طولانی تر باشد، پاسخ ایمنی بوجود آمده قویتر خواهد بود ، روش واکسیناسیون داخل تخم مرغ(In ovo )در روز18جنینی ایمنی مناسبی ایجاد می کند. تجویز موفقیت آمیز واکسن داخل تخم مرغ ،درصدجوجه های را که خوب واکسینه نشده اند را کاهش داده و در نتیجه تعداد جوجه های درمعرض خطر را کاهش میدهد.ولی باین وجود علیرغم استفاده گسترده و موفقیت آمیز از اینروش در ایالات متحده آمریکا هنوز مکانیسمهای ایجاد ایمنی توسط این روش مشخص نشده اند.Sharmaet alتولید اینترفرون((Interferonرا در نمونه های هموژنیزه ریه جوجه،3تا 7 روز بعد از واکسیناسیون را مورد بررسی قرار دادو مشاهده کرد در نتیجه واکسیناسیون به روش داخل تخم مرغی ، عیار اینترفرون در مقایسه با جوجه هایی که درسن یک روزگی واکسن دریافت کرده بودند بطور قابل توجهی بالاتر است.اگر چه نوع اینترفرون تولید شده مشخص نشد ولی بهر حال اینتروفرونها موجب افزایش فعالیت سلولهای کشنده طبیعیNKC، افزایش پادگنهای سازگار نسجی نوع یک و دوMHC I and II)MajorHistocopatibility Complex)و افزایش ترکیبات مورد نیاز برای عرضه نوناپپتیدها(Nonapeptides)توسط پادگنهای سازگاری نسجی نوع یک می گردد.بعلاوه اینترفرون با تحریک ماکروفاژها تولید اکسید نیتریک سنتاز القا شوندهInducible Nitric Oxide Synthase(iNOS)را افزایش میدهد که تولید اکسید نیتریک(NO)کرده وتکثیر ویروس بیماری مارک را متوقف می نماید.هنوز معلوم نیست در واکسیناسیون داخل تخم مرغ پاسخهای ایمنی ذاتی با سرعت بیشتری تکوین می یابد یا ایمنی اکتسابی؟ که پاسخ این سوال زمانی مهم است که استفاده از سیتوکینهای نوترکیب(RecombinantCytokines)رنگ واقعیت بخود بگیرد. بهر حال درک بهتر از نحوه ایجادایمنی حفاظتی علیه بیماری مارک برای بررسی امکان استفاده از سیتوکینهای نوترکیب به روش واکسیناسیون داخل تخم برای تحریک سیستم ایمنی ،حایز اهمیت زیادیاست.
ایجاد پاسخهای ایمنی ذاتی و اکتسابی رویدادهای مهمی هستند که منجر به فعال شدن پاسخهای ایمنی ذاتی و ایجاد پاسخهایایمنی اختصاصی میشوند ،طی هفت روز اول پس از عفونت رخ داده و رابطه نزدیکی باروندهای بیماریزایی در سنین پائین دارند.36تا48 ساعت پس از تلقیح داخل نایی ویروس بیماری مارک از نوع آزاد مشتق از اپیتلیوم فولیکول پر ،میتوان ویروس را در طحال تشخیص داد.در مطالعاتی که از ویروسهای وابسته به سلول استفاده کرده اند،3تا4 روزبعد از عفونت می توان ویروس را در طحال با استفاده از روشهای جداسازی ، تشخیصپروتئین ویروس با روش ایمییونوفلورسانسImmunoflourscence آزمونهای شیمی–بافتیHistochemical assaysتشخیص داد.عفونت لیز کننده زودهنگام در لنفوسیتهایBآغازشده و کمی بعد میتوان ویروس مارک را در لنفوسیتهایTفعال شده (و نه در حالاستراحت) تشخیص داد.تصور میشود انتقال ویروس از لنفوسیتهایBبه لنفوسیتهایTتوسط نوعی اینترلوکین تولیدی ویروس بنامvIL-8تسهیل میشود و مشاهده اینکهvIL-8قابلیت جذب سلولهای تک هسته ای خون محیطی را داراست ، تائیدی بر این فرضیه میباشد.بین 5-7روز بعد عفونت، شکل مخفی عفونت درسلولهایTفعال آغاز میشود. طی این مدت و حداقل تاروز 14 پس از عفونت ،افزایش در میزان رونوشتهای نوکلئوتیدی مربوط به اینترفرونها وiNOSمشاهده میشود که میزان آن تحت تاثیر سویه ویروس میباشد.میزانIL-2تغییری نکردهبا اینکه تولید سایر سیتوکینها نیز تحریک میشود ولی افزایش تولیدIL-6وIL-8آشکارابا میزان مقاومت لاین مرغی به بیماری مارک رابطه دارد.یک سیتوکین نامشخص بنام فاکتور حفظ نهفتگیLatency Maintaining Factor(LMF)نیز مشخص شده که در محیط آزمایشگاه قادر به مخفی کردن ویروس مارک در داخل لنفوسیتها میباشد ولی اثرات آن درداخل بدن معلوم نیست.
افزایش میزان لیز سلولی در محیطهای کشتلنفوسیتی با واسطه سلولهای کشنده طبیعیNKC،بین 3-4 روز بعد عفونت زمانیکه جوجه هاقبل از 3-4 هفتگی واکسنهایHVTوSB-1یا واکسن دوگانه حاوی هر دو را دریافت نمایند، گزارش شده است در حالیکه واکسیناسیون در سنین بالاتر منجر به این افزایش فعالیت نشد ،یعنی واکسن در یکروزگی موجب تکوین بهتر و قویتر پاسخهای ایمنی میشود. بعلاوه تفاوتهای در زمان فعال شدنNKCبعد از مواجهه با سویه های حاد یا بسیار حاد، بین لاینهای مرغی مشاهده میشود.
پاسخهای ایمنی اکتسابی شامل لنفوسیتهایTسیتوتوکسیکCytotoxic T lymphocytes(CTL)و پادتنهای خنثی کننده ویروسVNمیباشد کهازروز 6-7 بعد عفونت قابل تشخیص میباشند.رابطهVNبا ایجاد حفاظت در برابر بیماریبخوبی معلوم نمی باشد.ویروس بیماری مارک در داخل بدن بشدت وابسته به سلول میباشد وفقط لحظه ایجاد عفونت تنها لحظه ای است که میتوان ویروس را خنثی کرد.متاسفانهاطلاعات کمی درباره وقایعی که از لحظه مواجهه لنفوسیتB با ویروس آزاد، تا ورود وتکثیر ویروس در داخل آن، در دست است. هر چند مکانیسم چگونگی کاهش میزان عفونت لیزکننده توسط ویروس آزاد در سنین پائین بخوبی معلوم نیست ،ولی احتمالا ماکروفاژها نقش موثری در حذف کمپلکسهای ویروس- پادتن دارند. CTLها هنگام نهفته شدن عفونت ایجادمیشوند و احتمالا نقش آنها در کنترل تکثیر ویروس طی مرحله آغاز مجدد فعالیت ویروس بعد از نهفتگی ، مهمتر از 7 روز اول بعد از عفونت میباشد.
رویدادهای اساسی بیماریزایی و ایمنی زایی تحت تاثیر فاکتورهای چندی دچار تغییر میگردند. مثلا حدت زا بودن سویه ویروس و عفونتدر سن یکروزگی ممکن است مدت عفونت لیز کننده سلولی را افزایش داده و موجب تاخیر یا کاهش در بروز پاسخهای ایمنی شود.عامل موثر روی پاسخهای ایمنی در طیور تجارتی،واکسیناسیون میباشد.با فرض اینکه جوجه ها در روز خروج از تخم یا روز 18 جنینی واکسینه شده اند، درسن سه روزگی در یک محیط آلوده به ویروس مارک قرارداده میشوند.هنگام چالش با ویروس موجود در محیط ویروس واکسن در حال تکثیر خواهد بود وپاسخهای ایمنی ایجاد شده روند پیشرفت بیماری را بنحوی تغییر خواهند داد که منجربه کاهش تکثیر ویروس موجود در محیط شود زیرا تا آغاز تکثیر ویروس محیطی ،سیتوکینهای فعال شده ،ماکروفاژهای تولیدکننده اکسید نیتریک و سلولهای کشنده طبیعی فعال شده وCTLهای اختصاصی ویروس مارک در دسترس خواهند بود و جلوی تکثیر ویروس محیطی راخواهند گرفت. درک دقیقی از رویدادهای این مرحله برای ایجاد واکسنهایی برای مواجهه آینده با سویه های حادتر ،لازم میباشد.
گزارشاتی در مورد ایجاد پاسخهای ایمنیعلیه پروتئینهای اختصاصی ویروس بیماری مارک نظیرiNOSو اینترفرونها در دستمیباشد.ولی در تمام تحقیقات فوق از ویروسهای وابسته به سلول استفاده شده و لازم استاین موضوع روی ویروسهای آزاد نیز بررسی شود. بیشتر اطلاعات موجود در این زمینه مربوط به پاسخهای ایمنی اکتسابی میباشد که بیشتر از آزمایشات واکسیناسیون باگلیکوپروتئینهای تخلیص شده ویروسهای نوترکیب هرپس ویروس بوقلمونHVTو آبله پرندگانrFPV، بدست آمده است.نتیجه کلی در تمام موارد ،ایجادVNعلیه گلیکوپروتئینgBبود.ولی معلوم نیست این موضوع مکانیسم اصلی حفاظت علیه بیماری باشد. Omer et alگزارشدادند واکسیناسیون باrFPV-gBایجادCTLاختصاصیgBرا نمود. CTLاختصاصی پادگن درجوجه های آلوده یا واکسینه علیه بیماری نشان داده شده است که علیه چندین پروتئینویروس مارک ایجاد می شوند.برخی از این پروتئینها نظیر gBو gIنقش حفاظتی داشته وبرخی نظیرrFPV-pp38نقش حفاظتی ندارند.
آزمایشات نشان میدهد تفاوتهای ژنیتیکی بینلاینهای حساس و مقاوم مرغ به بیماری مارک، تا حدی به نحوه پاسخهای ایجاد شده توسطCTLطی عفونت یا بعد واکسیناسیون بستگی دارد.البته سایر تفاوتها مانند زمان آغازپاسخ سلولهای کشنده طبیعی به تفاوتهای ژنیتیکی مربوط میباشد.علاوه بر لاینهای مرغی با زمینهMHC متفاوت ، بعضا در لاینهای با زمینهMHCیکسان نیز تفاوتهای ژنتیکی مشاهده می شود که لازم است با درک بهتر این تفاوتها تلاش در جهت ایجاد لاین های مقاوم مرغی یا واکسنهای اختصاصی لاینهای مرغی انجام گیرد.
یکی از راههای ایجاد واکسن اختصاصی اینستکه اپی توپ های شناسایی شده توسطCTLها در مرغهای متفاوت از نظر ژنیتیکی را بررسیکرده و دید که آیاCTLهای مربوط به زمینه های باMHCمتفاوت نیز این اپی توپها راشناسایی می نمایند یا خیر؟
یکی از مسایل لاینحل وجود ایمنی ضدتوموری میباشد. پاسخهای ضدتوموری ،برای تحلیل ضایعات ایجاد شده مفید واقع می شوند.بااینحال هنوز پادگن هدف پاسخهای ایمنی ضد توموری مشخص نشده و معلوم نیست آیا ایمنیضد تومور بر علیه پروتئینهای که توسط ویروس کدگذاری نشده اند بوجود می آید یانه؟
همانطور که قبلا نیز ذکر شد ،سویه ویروس ،زمینه ژنیتیکی مرغ و نوع واکسن سرنوشت یک عفونت را تعیین مینمایند . با این وجودچند فاکتور دیگر نیز هستند که با کفایت پاسخهای ایمنی ایجاد تداخل می نمایند.ویروس کمخونی عفونی مرغChicken InfectiousAnemia Virus(CIAV)از خانواده ویروسیCircoviridae -زمانیکه تکثیر ویروس با ایجادCTLها علیه بیماری مارک یا رئوویروسها یا هر پاتوژن دیگری همزمان باشد ، با ایجادCTLها بطور موثر تداخل مینماید که لازم است اثراتCIAVروی ایمنی باواسطه سلولی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
پیشرفتهای زیادی در زمینه درک بیولوژی مولکولی بیماری مارک حاصل شده اما پیشرفت در زمینه درک نحوه پاسخهای ایمنی علیه این بیماری به همان اندازه نبوده است و انتظار میرود با شناسایی سیتوکینهای پرندگان پیشرفتهای شگرفی در این زمینه حاصل شود. مثلا با استفاده از تکنیک تشخیص ژنهای فعال سلولیMicro- arraysروی ماکروفاژها و لنفوسیتهای مرغی، میتوان ژنهای فعال در زمینه فعالیت و تنظیم پاسخهای ایمنی علیه بیماری مارک را تعیین نمود.
حفاظت القا شده بر علیه بیماری مارک توسط واکسن:
بیماری مارک علیرغم وجود برنامه های موفق واکسیناسیون ، هنوز بعنوان یک بیماری مهم از جنبه اقتصادی باقی مانده است. شاید مهمترین مشکل در کنترل اصولی این بیماری تکامل مداوم سویه های ویروس عامل بیماری بهسویه هایی با حدت بیشتر و برخورد سطحی و زودهنگام با ویروس عامل بیماری و القای ایمنی با استفاده از واکسیناسیون باشد.واکسیناسیون اگرچه به میزان زیادی از تلفات ناشی از این بیماری کاسته است ولی عمدتاً دو مشکل عمده پیش رو داریم: نخست اینکه واکسیتاسیون ایمنی کامل ایجاد نمی کند فقط از بروز شکل حاد بیماری و تشکیل تومورحلوگیری می کند. دومین چالش مشکل افزایش حدت ویروس مارک است که استفاده از یک واکسن مطمئن و مداوم را غیر ممکن نموده است.
در حال حاضر دو نوع واكسن مارك در ایرانبه مصرف می رسد:
الف) H.V.T vaccine :این نوع واكسن از هرپس ویروس بوقلمون ساخته شده و مصرف آن در جوجه های تخمگذار در یك روزگی ضروری واجباری است.
ب) Rispens vaccine :این نوع واكسن ازسویه ۹۸۸Rispens- cuiو به صورت همراه با سلول كه در ازت مایع ۱۹۶ درجه سانتی گرادنگهداری می شود و در جوجه های یكروزه ، برابر دستورالعمل موسسه سازنده به مصرف میرسد.
واكسن دوگانه و به شكل همراه با سلول درجوجه های یكروزه مادرگوشتی و تخمگذار و جوجه یكروزه تخمگذار تجارتی در كارخانه جوجهكشی بایستی مصرف شود.
آمپول محتوی واكسن در واكسن های همراه باسلول باید در محلول ازت غوطه ور باشد و هیچگاه نباید گذاشت سطح ازت مایع بر اثرتبخیر كاهش پیدا نماید به نحوی كه آمپول واكسن خارج از محلول قرار گیرد.
البته موارد ضبط کشتارگاهی لاشه های مبتلابفرم پوستی بیماری مارک (لکوز پوستی) بمیزان 1% بعنوان یک نشانه شکست برنامهواکسیناسیون در گله تلقی شده و فرآوری چنین لاشه هایی بر هزینه های تولید میافزاید،که خود شاهدی برعدم کفایت استراتژیهای کنونی واکسیناسیون میباشد.در این مقاله اساس حفاظت القا شده بر علیه بیماری مارک توسط واکسن از لحاظ ایمنی شناسی مورد بحث قرار گرفته و نقاطی که باید در آینده به آنها توجه کافی شود، ذکر خواهدشد.
ویروس مارک عامل بیماریزای در حال تغییر:
سویه های جدا شده از ویروس مارک در 4پاتوتیپ دسته بندی می شوند:سویه خفیف ویروس(m)، سویه حاد ویروس ،(v)سویه خیلی حاد(vv)و سویه خیلی خیلی حاد ((vv+
تادهه 50 میلادی بیماری مارک به عنوان یک بیماری خفیف به شمار می رفت و سویه های جدا شده از این ویروس در این مدت احتمالامتعلق به پاتوتیپ های خفیف آن(mMDV)بوده است. در نیمه دوم همان دهه و اوایل سالهای 1960 سویه حادتری از این بیماری ظاهر شد که بیماریزایی قابل توجهی را ایجادنمود . سپس این ویروس در طی سال های 1970 تا 1980 زهرابه آن بهVV MDVتکامل یافتکه همان سویه فوق حاد بیماری بود که تلفات سنگینی را بر صنعت طیور تحمیل نمود. ازسال های 1990 به بعد، شدت بیماری زایی ویروس به مرور زمان افزایش پیدا کرد تا اینکهدر طی سال های اخیردر اثر موتاسیون سویه خطرناکvv+ظاهر شد. با توجه به وضعیت موتاسیون در ویروس به نظر می رسد که انتخاب طبیعیMDVرا به سمت تولیدیک زهرابه خطرناکتر پیش می برد. ایمنی واکسیناسیون جلو تکثیر و تولید مثل ویروس را می گیرد ولی در عین حال با ویروس به رقابت می پردازد و ویروس برای ادامه حیات خود به سویه های خطرناکتر جهش می یابد.
در کنترل بیماری مارک آنچه که برای ماخیلی مشکل ساز شده است آینده غیر قابل پیش بینی این بیماری است ، زیرا با تغییر زهرابه و افزایش حدت ویروس ، اثر واکسیناسیون تقلیل می یابد و همیشه باید به دنبال تولید واکسن های مطلوبترباشیم. همچنین معلوم گرديده كه واكسن مارك تنها از بروزتومورها و فلجي پيش گيري نموده و نمي تواند از مبتلا شدن پرندگان به ويروس مارك جلوگيري نمايد. بنابراين رعايت معيارهاي بهداشتي از طريق مديريت خوب و در نتيجه درتماس قرار نگرفتن طيور با ويروس از اهميت ويژه اي در جلوگيري از بيماري برخورداراست. رعايت مسائل تهويه براي دور كردن ذرات پرآلوده به ويروس در محيط جايگاه نيز دراين زمينه قابل ذكر است.
استفاده از واكسنDNAدر کنترل عفونت‌هايويروسي:
امروزه واكسنDNAبراي مقابله با عفونتهاي ويروسي از جمله بیماری مارک و آنفلونزاي پرندگان دردست طراحي و ساخت است . به دليل توان ايمن زايي بالا، بسيار به صرفه تر از ساير واكسن ها است. هدف از توليد واكسنDNAمحدود كردن تكثير ويروس‌ها، پيشگيري ازبيماري يا بهبود بيماري اوليه وكاهش بازگشت عفونت هاي بدون علامت است. واكسنDNAشامل كد كننده يك آنتي ژن ياايمونوژن است كه پس از ورود ياخته و مواجهه با سیستم ايمني بدن ميزبان، مبادرت به توليد پاسخ هاي ايمني هورمورال و سلولي مي كند. با تزريق واكسنDNAدر پوست، سلولهاي عرضه كننده آنتي ژن مستقيما باDNAتركيب و اقدام به تولید ژن كد كننده آنتي ژنموجود در واكسن كرده و پروتئين ايمن‌زا توليد مي‌كند.: با توجه به توانايي واكسنDNAبراي تحريك سيستم ايمني سلولي، استفاده از آنها براي مقابله با عفونت هاي درون سلولي از جمله ويروس ها مناسب است . بخصوص در رابطه با بیماری هایی که سویه های مختلف یک ویروس در بیماری زایی آن نقش دارد، واكسنDNAایمنی بسیار مناسبی ایجادخواهد کرد زیرا قادر است بر علیه انواع مختلف سروتیپ های ویروس بیماری پادتن اختصاصی تولید نماید. به عنوان مثال واکسنDNAبیماری مارک محتوی تقریبا 20 سویه بیماریزا از سروتیپ یک ویروسMDVاست که توانایی امینیزاسیون بر علیه انواع سروتیپ بیماری مارک را دارد. در حال حاضر، واکسنهای بیماری مارک از ويروس های ضعيف شده اينهرپس ویروس گرفته مي شوند، و تکثير آنها به ميزان زياد مستلزم ماه ها تلاش آزمايشگاهی است. در حاليکه، واکسن جديد«DNA»براحتی نمونه برداری ميشوند، و در زمان کوتاهی مي توان به مقادير زيادی توليد و در اختيار عموم قرار داد. اين واكسن مشابه واكسن هاي واجد ويروس زنده يا ضعيف شده عمل كرده و ايمني طولاني مدت و وسيع ايجاد ميكند، قيمت ارزان، توان ايمن زايي بالا، قابل نگهداري در دماهاي بالا وپايين از جمله مزاياي اين واكسن است
بحث و نتیجه گیری:
جهت موفقیت در کنترل بیماری مارک در آینده ناگزیر هستیم سه مسئله را مورد توجه و بررسی قرار دهیم:
1-استفاده از بهترین واکسن ها هم یک تضمین ایمنی دراز مدت و صد در صد ایجاد نمی کند. معلوم گرديده كه واكسن مارك تنها از بروز تومورها و فلجي پيش گيري نموده و نمي تواند از مبتلا شدن پرندگان به مارك جلوگيري نمايد.
2-موتاسیون و افزایش حدت ویروس کنترل آنرا دچار مشکل نموده است.
3-قطع ارتباط بین ویروس و میزبان از طریق رعایت اصول بهداشتی و امنیت زیستی، زیرا تغییرات ژنتیکی و جهش زایی در ویروسMDممکن است باعث تبدیلMDبه یک بیماری مشترک یا انتقال آن از مادر به جنین گردد(عمودی)
استراتژی های پیش رو برای کنترل بیماری:
1-استفاده از واکسن های پلی والانت (دارای پادتن های گوناگون) که بتواند در برابر پاتوتیپ های مختلف یک سویه بیماری زا ایمنی اختصاصی ایجاد نماید . همچنین ترکیب برخی از سویه ها برای ایجاد حالت سینرژیسم و تولید واکسنهای مطلوبتر، این اثر به خوبی در بین سروتیپ های 2و3 مشاهده می گردد اما ایجاد سینرژیسم بین سروتیپ های دیگر نیازمند مطالعات بیشتراست.
2-استفاده از تکنولوژی استخراجDNAو خاصسازی آن جهت تولید واکسن که می تواند یک راهکار مناسب جهت جلوگیری از موتاسیون در ویروس مارک باشد، زیرا به عنوان مثال واکسنDNAبیماری مارک محتوی تقریبا 20 سویه بیماریزا از سروتیپ1 ویروسMDVاست که امکان ایمنی بر علیه انواع سروتیپ های بیماریمارک را دارد. بنابراین احتمال ظهور یک پاتوتیب وحشی به عنوان یک عامل بیماری زایجدید به میزان زیادی کاهش می یابد.
3-رعایت اصول امنیت زیستی برای کنترل وحذف ویروس از محیط پرورش ، که جهت کنترل و جلوگیری از ورود عوامل بیماریزا از طریق هوا ، با توجه به اینکه ذرات گرد وغبار آلوده به ویروس نقش مهمی در بروز بیماریدارد می توان از هوادهی مثبت استفاده نمود به گونه ای که هوا بعد از عبور ازاستاندارد جهت حذف عوامل بیماریزا به داخل سالن پرورش دمیده شود. اگر چه هنوز به صورت عملی در این زمینه کاری صورت نگرفته است اما چنانچه با اندیشه ای صحیح به صورت اقتصادی و تجاری روی آن کار شود تاثیر آن در کنترل بیماری ها کاملا مشهود خواهدبود.


منبع: http://www.salehkashmar.com/DownloadDetails.aspx?itemid=9

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد