PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا حسنین علیه السلام را پسران پیامبر صل الله علیه و آله وسلم مینامند؟



Memar Bashy
13th August 2009, 11:47 PM
چرا حسنین علیه السلام را پسران پیامبر صل الله علیه و آله وسلم مینامند؟

با انکه حسنین علیه السلام نوه ی دختری رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم هستند ,در عین حال به پسران پیامبر اشتهار داشتند ,و آنچه که در میان مردم متداول و رایج است پسر را منتسب به پدر دانسته و نوه ی دختری را پسر به حساب نمی آورند , به همین علت اشکال میکنند که : چگونه حسنین علیه السلام را پسران پیامبر صل الله علیه و آله وسلم محسوب می شوند در حالی که نوه ی دختری آن حضرت هستند؟
در اواخر قرن اول هجری ,آل مروان می کوشیدند این عنوان حسنین علیه السلام را که پسران پیامبر اند ,از ایشان بگیرند ,زمزمه هایی نیز از سوی حجاج بن یوسف ثقفی ,خون آشام معروف,دشمن اولاد رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم و والی عراق در زمان عبدالملک مروان آغاز شد.
حجاج خطاب به عبدالملک مروان گفت :خلیفه ! با این دستاویزکه حسنین علیه السلام نمی توانند پسران پیامبر صل الله علیه و آله وسلم باشند ,می توانیم دشمنانت را بیشتر و بهتر بکوبــیم .
در رابطه با همین امر حجاج اعلام داشت کسانی که نتوانند این ادعا را که حسنین علیه السلام پسران پیامبر اند بر اساس آیات قرآن به اثبات برسانند,خونشان هدر و محکوم به مرگ هستند...
عامر شعبی می گوید :
نیمه های شب بود که در خانه ام بصدا در آمد ,موقع خواب من بود و میخواستم به بستربروم,از جای برخاستم و به سوی در شتافتم و شخصاً در را باز کردم ,دیدم حاجب مخصوص حجاج بن یوسف دم در ایستاده است,همینکه من را دید گفت امیر احضارت کرده است.
دانستم این احضار بیموقع آن هم در نیمه شب باید خیلی خطرناک باشد ,در دلم احساس خطر کردم,ولی چاره ای جز تسلیم نبود ,در صورت سر پیچی از این دستور ,مرگ من حتمی بود, اجازه ی تجدید وضو گرفتم و به این بهانه به اندرون خانه شتافتم و چندین کلمه به عنوان وصیت به همسرم گوشزد کردم و بار دیگر وضو گرفته و به همراه فرستاده ی حجاج روانه ی دار الاماره شدم.
حجاج تنها بر کرسی نشسته بود ,همینکه من را دید که رنگ از رخسارم پریده گفت: نترس! به تو امان داده ایم ولی به این مرد(اشاره به گوشه ی اتاق کرد)نگاه کن که می گوید حسنین علیه السلام ذریه ی رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم هستند چنانچه حضور تو از قران دلیل نیاورد و ثابت نکند او را خواهم کشت به گوشه ی اتاق چشم دوختم دیدم مردی در کنج اتاق بر زمین افتاده و به غل و زنجیر بسته شده بود ,سرا پا غرق در آهن بود به طوری که نتوانستم او را بشناسم ,چندین ردیف زنجیر دور پیکرش پیجیده بودند .
گفتم :اصلح الله الامیر,چه خوب است اجازه دهید این محکوم از غل و زنجیر بیرون آورده شود تا آزادانه سخنش را بگوید و اگر از عهده ی اثبات ادعایش بر نیاید شمشیر جلاد پاسخ گویش خواهد بود ,حجاج پیشنهادم را پذیرفت و دستور داد زنجیر ها را از دست و پایش بگشایند .
وقتیکه او را از لابه لای زنجیرها برون آوردند ,شناختم ,او سعد بن خبیر بود , ناراحت شدم از اینکه وی نخواهد توانست از روی آیات مدعایش را ثابت کند , آن وقت مرگش حتمی است .
حجاج چشمانش را به گَردش آورد و بسوی سعیدخیره ماند و خطاب به او گفت :این تو هستی که معتقدی حسنین علیه السلام ذریه ی پیامبرند؟ آری حسنین ذریه ی پیامبرند؟ اگر با آیات و بیانات ثابت نکنی و کلام خدا را شهادت نیاوری کشته خواهی شد.
-از روی قران کلام خدای متعال دلیل می آورم. حجاج غرید و گفت :پس زود باش ,دلالت را بیاور. –کمی صبر کنید. لحظات به کندی می گذشت ,حجاج بن یوسف بر کرسی خود اندکی جا به جا شد و گفت: زود باش ای پسر جبیر !معطل چه هستی ؟ -کمی صبر کنید. باز هم دقایقی گذشت و سعیدبن جبیر سر به گریبان برده و غرق دریای تفکر بود ,من دیگر نا امید شده بودم و یقین کردم که اینک جلاد دژخیم را احضار خواهد شد و سر از تنش جدا خواهد کرد , حتما امشب ,آخرین شب عمر سعید است حجاج فریاد زد: جلاد! دژخیم از جای بر خاست و به سوی سعید رفت تا کارش را یکسره کند جلاد هنوز آخرین گام را بر نداشته بود که سعید سکوت را شکست و آغاز کرد و گفت:ما به ابراهیم ,اسحاق ,ایوب را عطا کردیم و همه را به راه راست رهنمون شدیم و نیز نوح را پیش از ابراهیم به راه راست رهنمون شدیم ,داوود , سلیمان ,ایوب ,یوسف ،موسی و هارون از ذریه های ابراهیم هستند که هدایتشان کردیم و ما نیکوکاران را اینگونه پاداش می دهیم ,زکریا ,یحیی و عیسی ازذریه های ابراهیم هستند و همه از نیکوکارانند(سوره ی انعام آیات 84و85)
اندکی مکث کرد و آنگاه خطاب به حجاج گفت :دنباله ی آیه را بخوانید . حجاج نیز چنین ادامه داد و ذکریا و یحیی و الیاس کل من الصالحین . سعید خطاب به حجاج گفت :آیا پروردگار در این آیه از نسل ابراهیم حکایت نمی کند؟ آری چنین است. سعید گفت : داوود,سلیمان,ایوب,یوسف,هارو ن,زکریا,یحیی,وبعد؟ حجاج گفت: عیسی. سعد گفت: عیسی از دم روح القدس به وجود آمده و کلمه الله است ,او پدری نداشت تا در ردیف نسل ابراهیم قرار بگیرد. حجاج که گوئی مطلب را فراموش کرده است گفت:مگر او نسل مریم نسل ابراهیم نبود؟سعید لبخندی زد و گفت: میان مریم وابراهیم چندین قرن فاصله است ,آیا این سزاوار است که فرزند مریم با فاصله ی چندین قرن ذریه ی ابراهیم باشد؟ولی فرزندان فاطمه علیه السلام که در حیات پیامبر صل الله علیه و آله وسلم به دنیا آمده و در دامنش پرورش یافتندذریه بشمار نروند؟ حجاج که در برابر چنین استدلالی عاجز و در مانده شده بود ,سرش را به زیر افکندو پس از لحظاتی سرش را بلند کرد و گفت: حق با شماست واینک آزاد هستید,و به دنبال این حرف پیشکارش را صدا زد و به او دستور داد که ده هزار درهم از سکه ی طلا به خانه ی سعیدبن جبیر ببرند . عامر شعبی می گوید به دنبال آزاد شدن سعید من نیز آزاد شدم و به خانه باز گشتم ولی ان شب را تا به صبح بیداری کشیدم ,همه اش به سعید فکر میکردم که چگونه توانست چنین پاسخی محکم به حجاج بدهد. زیرا گمان نمی بردم که سعید تا این اندازه آگاه و مطلع باشد.
-معصوم سوم ص 186تا190,زبده المعارف ص 453,454و خصئص فاطمیه ص 445,446,در کتاب زبده المعارف آمده است که شبعی خود با حجاج بن یوسف مناظره کرده استنه سعیدبن جبیر-
همین سوال را هارون الرشید ,خلیفه ی عباسی از حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام می پرسدکه امام علیه السلام علاوه بر پاسخ فوق دلیلی دیگر برای وی می آورند:ایشان فرمودند:دلیل دیگر آیه ی مباهله است,خداوند سبحان می فرماید در قرآن کریم:پس هرکس با تو در مقام مجادله در آید درباره عیسی ,بعد از آنکه به وحی خدا از احوال ,او آگاهی یافتی با اوبگو:ما و شما با پسران و زنان خود به مباهله برمی خیزیم و در دعا و التجاء به درگاه خدا اصرار می کنیم تا دروغگو و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم (سوره ی ال عمران آیه ی 54)
رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم نصاری نجران را به مباهله و نفرین دعوت می کند و از آنان می خواهد که شما ,زنان و فرزندانتان,حاضر شوید و من با زن و فرزندان خود حاضر می شوم و یکدیگر را نفرین نمائیم که هر کدام دروغ پرداز باشند, نفرین خدا بر او باد ,و در روز مباهله پیامبر صل الله علیه و آله وسلم علی بن ابیطالب علیه اسلام و فاطمه علیه السلام و حسنین علیه السلام حاضر شدند. در آیه ی شریفه منظور از انفسنا علی بن ابی طالب علیه السلام و نسائنافاطمه ی زهراء علیه اسلام و ابنائنا حسنین علیه اسلام می باشند ,چه روز مباهله بجز آنان کسی دیگر حضور پیدا نکرد, بنا بر این وقتی در قرآن کریم حسنین علیه السلام به عنوان پسران پیامبر صل الله علیه و آله وسلم محسوب می شوند دیگر جای هیچگونه تردیدی نیست ,که ما از نسل پیامبر و ذریه ی او هستیم. . . .-تفسیر المیزان ج3 ص -251

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد