hengameh
5th August 2009, 03:22 PM
پاسخ معماي انفجارهاي خورشيدي
گاهی خورشید ، ابرهایی از پلاسما را به سمت ما پرتاب می کند که می توانند ماهواره های اطراف زمین را بسوزاند وشبکه های انتقال انرژی روی زمین را از کار بیاندازد
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اغلب اين انفجارها در دوره اوج فعاليت خورشيدي كه لكههاي خورشيدي به بيشترين ميزان فراواني خود بر روي خورشيد ميرسند، اتفاق ميافتد.
به گزارش نيوساينتيست، با اينكه به طور ميانگين بين هر دو دوره اوج خورشيدي 11 سال فاصله است، اما پيشبيني زمان دقيق و ميزان هر اوج بسيار مشكل است؛ چون براي رسيدن به يك مدل، هنوز اطلاعات تاريخي كافي وجود ندارد.
از زماني كه ثبت كامل و قابل قبول دورههاي خورشيدي آغاز شده، حدود 24 دوره پديدار شده است و اكنون، تحليل طرحهاي تاريخي لكه خورشيدي اين احتمال را بيان ميكند كه اين ثبتهاي منقطع از اواخر قرن 18 ميلادي، يك دوره خورشيدي را از قلم انداخته است.
شمار لكههاي خورشيدي در اين فاصله با ارقام اخترشناس قرن 19 سوييسي، رودولف وولف مطابقت دارد. وي محاسباتش را بر پايه طرحهايي كه يك اخترشناس تازهكار اتريشي به نام يوهان اشتودر از خورشيد كشيده بود، انجام داد.
بر اساس محاسبات وولف، در بين سالهاي 1784/ 1163 و 1799/ 1178 يك دوره خورشيدي 15.5 ساله وجود داشته كه در بين دورههاي ثبتشده، بلندمدتترين دوره محسوب ميشود. اما از آنجايي كه طرحهاي اشتودر بسيار پراكنده بود (براي مثال در نيمه دوم سال 1793/ 1172 وي تنها دو طرح كشيده بود)، اعتبار اعداد مطرح شده توسط وولف از ديرباز توسط اخترشناسان زير سوال رفته است.
حتي در قرن 19 ميلادي، برخي گمان بردند كه شايد دو دوره خورشيدي كوتاه مدت در آن دوره اتفاق افتاده است.
براي روشن شدن اين بحث، گروهي به سرپرستي ايليا يوسوسكين از دانشگاه اولو در فنلاند، طرحهاي اصلي اشتودر را كه در حال حاضر در موسسه اخترفيزيك آلمان نگهداري ميشوند، بازنگري كردند.
آنها همچنين اطلاعاتي از يك سري طرحهاي مربوط به لكههاي خورشيدي را اخترشناسي به نام جيمز آرچيبال هميلتون و همكارش در بين سالهاي 1795/ 1174 و 1797/ 1176 در رصدخانه ارمغ ايرلند تهيه كرده بودند، به بررسيهاي خود افزودند.
گروه، هم تعداد لكههاي خورشيدي و هم مكان قرار گرفتن آنها را روي خورشيد مورد توجه قرار داد. محل آنها از اين جهت اهميت دارد كه وقتي يك دوره خورشيدي جديد آغاز ميشود، اين لكهها اغلب در عرض جغرافيايي 20 تا 30 درجه نسبت به استواي خورشيد قرار ميگيرند، اما با پيشرفت دوره، در عرضهاي نزديكتر به استوا ظاهر ميشوند تا جايي كه در پايان دوره به ندرت بيش از چند درجه با استوا فاصله دارند.
يوسوسكين ميگويد: «وولف براي شمردن تعداد لكهها تنها از طرحهاي اشتودر استفاده كرد. وي از اطلاعات مربوط به محل آنها استفاده نكرده است. »
تحليلهاي جديد احتمال ميدهد كه حدود سال 1793/ 1172 يك دوره خورشيدي جديد و ضعيف آغاز شده است. در آن سال، لكههاي طرحهاي اشتودر در حدود زاويه 20 درجه از استوا قرار گرفته بودند و همچنين يكي از طرحهاي هميلتون در سال 1795/ 1174 لكهاي را در زاويه 15 درجه استواي خورشيد نشان ميدهد.
اين تحليل چنين عنوان ميكند كه در زمان آن دوره خورشيدي بلندمدت غيرعادي، در واقع دو دوره به طول نه و هفت سال روي داده است.
داگلاس بيسكر، از سازمان امور جوي و اقيانوسي ملي ايالات متحده در مورد اين نتايج ميگويد: « به طور قطع روي برخي مدلهاي پيشبيني تاثيرگذار خواهد بود». براي مثال، آمارهاي مربوط به دورههاي خورشيدي پيش از اين انتظار داشتند كه دورههاي طولاني خورشيدي، دورههايي ضعيف را به دنبال داشته باشد.
اما حالا به نظر ميرسد كه اين ايده اغراقآميز است، چراكه اين ايده بر اساس مشاهداتي ارائه شده بود كه نشان ميداد بعد از يك دوره بسيار بلندمدت خورشيدي، در سال 1799/ 1178 دوره بسيار ضعيفي آغاز شده است.
با اين حال، وي همچنان در مورد نتيجهگيري قطعي در مورد اين دوره خورشيدي اضافي هشدار ميدهد و ميگويد: «حتي با اطلاعات جديد، من شخصا مشاهدات را بيش از آن حدي كه بتواند قانعكننده باشد، پراكنده ميبينم»يست ساله پيدا شد
گاهی خورشید ، ابرهایی از پلاسما را به سمت ما پرتاب می کند که می توانند ماهواره های اطراف زمین را بسوزاند وشبکه های انتقال انرژی روی زمین را از کار بیاندازد
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اغلب اين انفجارها در دوره اوج فعاليت خورشيدي كه لكههاي خورشيدي به بيشترين ميزان فراواني خود بر روي خورشيد ميرسند، اتفاق ميافتد.
به گزارش نيوساينتيست، با اينكه به طور ميانگين بين هر دو دوره اوج خورشيدي 11 سال فاصله است، اما پيشبيني زمان دقيق و ميزان هر اوج بسيار مشكل است؛ چون براي رسيدن به يك مدل، هنوز اطلاعات تاريخي كافي وجود ندارد.
از زماني كه ثبت كامل و قابل قبول دورههاي خورشيدي آغاز شده، حدود 24 دوره پديدار شده است و اكنون، تحليل طرحهاي تاريخي لكه خورشيدي اين احتمال را بيان ميكند كه اين ثبتهاي منقطع از اواخر قرن 18 ميلادي، يك دوره خورشيدي را از قلم انداخته است.
شمار لكههاي خورشيدي در اين فاصله با ارقام اخترشناس قرن 19 سوييسي، رودولف وولف مطابقت دارد. وي محاسباتش را بر پايه طرحهايي كه يك اخترشناس تازهكار اتريشي به نام يوهان اشتودر از خورشيد كشيده بود، انجام داد.
بر اساس محاسبات وولف، در بين سالهاي 1784/ 1163 و 1799/ 1178 يك دوره خورشيدي 15.5 ساله وجود داشته كه در بين دورههاي ثبتشده، بلندمدتترين دوره محسوب ميشود. اما از آنجايي كه طرحهاي اشتودر بسيار پراكنده بود (براي مثال در نيمه دوم سال 1793/ 1172 وي تنها دو طرح كشيده بود)، اعتبار اعداد مطرح شده توسط وولف از ديرباز توسط اخترشناسان زير سوال رفته است.
حتي در قرن 19 ميلادي، برخي گمان بردند كه شايد دو دوره خورشيدي كوتاه مدت در آن دوره اتفاق افتاده است.
براي روشن شدن اين بحث، گروهي به سرپرستي ايليا يوسوسكين از دانشگاه اولو در فنلاند، طرحهاي اصلي اشتودر را كه در حال حاضر در موسسه اخترفيزيك آلمان نگهداري ميشوند، بازنگري كردند.
آنها همچنين اطلاعاتي از يك سري طرحهاي مربوط به لكههاي خورشيدي را اخترشناسي به نام جيمز آرچيبال هميلتون و همكارش در بين سالهاي 1795/ 1174 و 1797/ 1176 در رصدخانه ارمغ ايرلند تهيه كرده بودند، به بررسيهاي خود افزودند.
گروه، هم تعداد لكههاي خورشيدي و هم مكان قرار گرفتن آنها را روي خورشيد مورد توجه قرار داد. محل آنها از اين جهت اهميت دارد كه وقتي يك دوره خورشيدي جديد آغاز ميشود، اين لكهها اغلب در عرض جغرافيايي 20 تا 30 درجه نسبت به استواي خورشيد قرار ميگيرند، اما با پيشرفت دوره، در عرضهاي نزديكتر به استوا ظاهر ميشوند تا جايي كه در پايان دوره به ندرت بيش از چند درجه با استوا فاصله دارند.
يوسوسكين ميگويد: «وولف براي شمردن تعداد لكهها تنها از طرحهاي اشتودر استفاده كرد. وي از اطلاعات مربوط به محل آنها استفاده نكرده است. »
تحليلهاي جديد احتمال ميدهد كه حدود سال 1793/ 1172 يك دوره خورشيدي جديد و ضعيف آغاز شده است. در آن سال، لكههاي طرحهاي اشتودر در حدود زاويه 20 درجه از استوا قرار گرفته بودند و همچنين يكي از طرحهاي هميلتون در سال 1795/ 1174 لكهاي را در زاويه 15 درجه استواي خورشيد نشان ميدهد.
اين تحليل چنين عنوان ميكند كه در زمان آن دوره خورشيدي بلندمدت غيرعادي، در واقع دو دوره به طول نه و هفت سال روي داده است.
داگلاس بيسكر، از سازمان امور جوي و اقيانوسي ملي ايالات متحده در مورد اين نتايج ميگويد: « به طور قطع روي برخي مدلهاي پيشبيني تاثيرگذار خواهد بود». براي مثال، آمارهاي مربوط به دورههاي خورشيدي پيش از اين انتظار داشتند كه دورههاي طولاني خورشيدي، دورههايي ضعيف را به دنبال داشته باشد.
اما حالا به نظر ميرسد كه اين ايده اغراقآميز است، چراكه اين ايده بر اساس مشاهداتي ارائه شده بود كه نشان ميداد بعد از يك دوره بسيار بلندمدت خورشيدي، در سال 1799/ 1178 دوره بسيار ضعيفي آغاز شده است.
با اين حال، وي همچنان در مورد نتيجهگيري قطعي در مورد اين دوره خورشيدي اضافي هشدار ميدهد و ميگويد: «حتي با اطلاعات جديد، من شخصا مشاهدات را بيش از آن حدي كه بتواند قانعكننده باشد، پراكنده ميبينم»يست ساله پيدا شد