شهلا گ
16th July 2014, 01:22 AM
سلامت: آيا رينوپلاستي واقعا اثر روانشناختي مثبتي دربيماران دارد ؟
اگر بخواهم پاسخ زودررسي به اين سوال بدهم، جواب مثبت است. تعداد زيادي از افرادي که دچار نقص واقعي هستند و اين نقص تاثيري منفي در افکارشان به وجود آورده است و پزشکان متخصص جراحي پلاستيک نيز آن را تاييد کردهاند، بعد از عمل جراحي روحيه و اعتمادبهنفس بالاتري پيدا ميکنند و مطالعات صورت گرفته نيز اين مسئله را تاييد ميکند. اين افراد بعد از عمل جراحي معمولا ارتباطات بيشتري پيدا ميکنند و زودرنجي و اضطرابشان کم ميشود و البته آمار اين تغييرات در مردان کمتر از زنان است. اما از آن سو هم بايد گفت که گاهي افسردگي خفيف هم بعد از جراحي اتفاق ميافتد.
سلامت: برخي از بيماران هم هستند که بدون هيچ علتي به دنبال جراحيهاي پلاستيکاند.
بله، گروه اندکي وجود دارند که دچار پارهاي از مشکلات عصبي رواني هستند. در اختلالي به نام بدريختانگاري، فرد در قسمتي از بدن خود نقصي را حس ميکند و اين نقص اغلب وجود ندارد و اگر هم باشد خيلي کوچکتر از آن است که فرد در ذهن خود تصور ميکند. 5 درصد از افرادي که دنبال جراحي پلاستيکاند اين اختلال را دارند. انسانهاي دچار اختلال وسواسي نيز بيشتر از ديگران ممکن است به دنبال جراحي پلاستيک باشند. پزشکان بايد اين 5 درصد از بيماران را شناسايي کنند چون آنها بعد از جراحي به شدت مشکل ساز ميشوند، چرا که اگر توسط بهترين پزشکان و با تکنيکهاي بالا هم جراحي شوند و هيچ گونه عارضهاي بعد از عمل هم به جا نماند، باز هم از نتيجه جراحي ناراضي هستند و تمايل به جراحيهاي مجدد دارند. عمل جراحي در اين دسته از بيماران که دچار بدريختانگارياند، هيچ تاثيري در نگرش آنها نسبت به خود ندارد و بيشترين ميزان شکايت از پزشکان را نيز از جانب همين بيماران مشاهده ميکنيم. بنابراين شناسايي آنها خيلي مهم است. اين گروه اغلب جوان هستند و قبل از جراحي دچار اختلالات اضطرابي و يا درجاتي از افسردگي هستند. بسياري از آنها نيز ويژگيهاي بدبيني و منفينگري دارند و در هر پديدهاي بدترين و ناخوشايندترين موارد به ذهنشان ميرسد. آنها هميشه نگرانند از اينکه ديگران راجع به آنها بد فکر ميکنند يا قصد آسيب رساندن به آنها را دارند. زودرنجاند و از نظر شخصيتي ضعيف و شکنندهاند و ثباتي هم در تصميمگيريشان ديده نميشود. از ويژگيهاي بارز ديگرشان تنوع طلبي بسيار زياد آنهاست. آنها فکر ميکنند که ميتوانند از طريق تغييرهاي متعدد در شغل، قيافه و محل زندگي و دکوراسيون و غيره، تغييري را در ذهن ايجاد کنند و ذهنشان را از اضطراب و غم رهايي دهند. آنها مرتب به شکل تمام اعضاي بدنشان فکر مي کنند و در مهمانيها حضور پيدا نميکنند يا فقط در اماکني حضور مييابند که دوستان صميمي دارند و در همان جا نيز موضوع صحبت را به اعضاي بدنشان سوق ميدهند. به هر حال، آنها ذهني کاملا درگير درباره بدنشان دارند و ساعتهاي زيادي را جلوي آئينه ميايستند و شکل ظاهرشان را چک ميکنند. از مهمترين فاکتورهايي که يک جراح پلاستيک بايد به آن توجه داشته باشد، ميزان ساعاتي است که بيمار جلوي آئينه ميگذراند و بايد در اين باره سوال کند؛ چراکه هرچه اين ساعات بيشتر باشد، احتمال وجود اختلال بدريخت انگاري بالاست. خانوادههاي بيماران نيز بايد نسبت به اين موضوع واقف باشند و پزشک را مطلع سازند. البته جراحان ما اين تجربه را دارند و چنين بيماراني را به خوبي تشخيص ميدهند و به موقع به روانپزشک ارجاع مي دهند.
سلامت: در کشور ما تعدادمراجعان به جراحان پلاستيک نيز بسيار بالاست؛ علت چيست ؟
گاهي در يک دوره 20 يا30 ساله پديدهاي به شکل يک موج، وارد جامعهاي ميشود. در ايران اين پديده به شکل نمادي از مدگرايي، به روز بودن و وسيلهاي براي تغيير ظاهر به قصد تحولي در روحيه بوده و البته اين موج فقط وارد کشور ما نشده و در برخي کشورهاي ديگر هم ديده ميشود و باعث شده شهروندان آنجا تمايل زيادي به جراحي پيدا کنند. اين ايراد نيست. ايراد اين است که عمل غيرضروري باشد و نشانهاي از مدگرايي يا مشکلات نگرشي و ذهني ديده شود. به هر حال اين جراحي، سنگين است و ممکن است عارضهاي را به جا بگذارد و زندگياي که قبل از عمل جراحي خوب بوده، به زندگي بيکيفيتي تبديل کند.
منبع
سلامت
اگر بخواهم پاسخ زودررسي به اين سوال بدهم، جواب مثبت است. تعداد زيادي از افرادي که دچار نقص واقعي هستند و اين نقص تاثيري منفي در افکارشان به وجود آورده است و پزشکان متخصص جراحي پلاستيک نيز آن را تاييد کردهاند، بعد از عمل جراحي روحيه و اعتمادبهنفس بالاتري پيدا ميکنند و مطالعات صورت گرفته نيز اين مسئله را تاييد ميکند. اين افراد بعد از عمل جراحي معمولا ارتباطات بيشتري پيدا ميکنند و زودرنجي و اضطرابشان کم ميشود و البته آمار اين تغييرات در مردان کمتر از زنان است. اما از آن سو هم بايد گفت که گاهي افسردگي خفيف هم بعد از جراحي اتفاق ميافتد.
سلامت: برخي از بيماران هم هستند که بدون هيچ علتي به دنبال جراحيهاي پلاستيکاند.
بله، گروه اندکي وجود دارند که دچار پارهاي از مشکلات عصبي رواني هستند. در اختلالي به نام بدريختانگاري، فرد در قسمتي از بدن خود نقصي را حس ميکند و اين نقص اغلب وجود ندارد و اگر هم باشد خيلي کوچکتر از آن است که فرد در ذهن خود تصور ميکند. 5 درصد از افرادي که دنبال جراحي پلاستيکاند اين اختلال را دارند. انسانهاي دچار اختلال وسواسي نيز بيشتر از ديگران ممکن است به دنبال جراحي پلاستيک باشند. پزشکان بايد اين 5 درصد از بيماران را شناسايي کنند چون آنها بعد از جراحي به شدت مشکل ساز ميشوند، چرا که اگر توسط بهترين پزشکان و با تکنيکهاي بالا هم جراحي شوند و هيچ گونه عارضهاي بعد از عمل هم به جا نماند، باز هم از نتيجه جراحي ناراضي هستند و تمايل به جراحيهاي مجدد دارند. عمل جراحي در اين دسته از بيماران که دچار بدريختانگارياند، هيچ تاثيري در نگرش آنها نسبت به خود ندارد و بيشترين ميزان شکايت از پزشکان را نيز از جانب همين بيماران مشاهده ميکنيم. بنابراين شناسايي آنها خيلي مهم است. اين گروه اغلب جوان هستند و قبل از جراحي دچار اختلالات اضطرابي و يا درجاتي از افسردگي هستند. بسياري از آنها نيز ويژگيهاي بدبيني و منفينگري دارند و در هر پديدهاي بدترين و ناخوشايندترين موارد به ذهنشان ميرسد. آنها هميشه نگرانند از اينکه ديگران راجع به آنها بد فکر ميکنند يا قصد آسيب رساندن به آنها را دارند. زودرنجاند و از نظر شخصيتي ضعيف و شکنندهاند و ثباتي هم در تصميمگيريشان ديده نميشود. از ويژگيهاي بارز ديگرشان تنوع طلبي بسيار زياد آنهاست. آنها فکر ميکنند که ميتوانند از طريق تغييرهاي متعدد در شغل، قيافه و محل زندگي و دکوراسيون و غيره، تغييري را در ذهن ايجاد کنند و ذهنشان را از اضطراب و غم رهايي دهند. آنها مرتب به شکل تمام اعضاي بدنشان فکر مي کنند و در مهمانيها حضور پيدا نميکنند يا فقط در اماکني حضور مييابند که دوستان صميمي دارند و در همان جا نيز موضوع صحبت را به اعضاي بدنشان سوق ميدهند. به هر حال، آنها ذهني کاملا درگير درباره بدنشان دارند و ساعتهاي زيادي را جلوي آئينه ميايستند و شکل ظاهرشان را چک ميکنند. از مهمترين فاکتورهايي که يک جراح پلاستيک بايد به آن توجه داشته باشد، ميزان ساعاتي است که بيمار جلوي آئينه ميگذراند و بايد در اين باره سوال کند؛ چراکه هرچه اين ساعات بيشتر باشد، احتمال وجود اختلال بدريخت انگاري بالاست. خانوادههاي بيماران نيز بايد نسبت به اين موضوع واقف باشند و پزشک را مطلع سازند. البته جراحان ما اين تجربه را دارند و چنين بيماراني را به خوبي تشخيص ميدهند و به موقع به روانپزشک ارجاع مي دهند.
سلامت: در کشور ما تعدادمراجعان به جراحان پلاستيک نيز بسيار بالاست؛ علت چيست ؟
گاهي در يک دوره 20 يا30 ساله پديدهاي به شکل يک موج، وارد جامعهاي ميشود. در ايران اين پديده به شکل نمادي از مدگرايي، به روز بودن و وسيلهاي براي تغيير ظاهر به قصد تحولي در روحيه بوده و البته اين موج فقط وارد کشور ما نشده و در برخي کشورهاي ديگر هم ديده ميشود و باعث شده شهروندان آنجا تمايل زيادي به جراحي پيدا کنند. اين ايراد نيست. ايراد اين است که عمل غيرضروري باشد و نشانهاي از مدگرايي يا مشکلات نگرشي و ذهني ديده شود. به هر حال اين جراحي، سنگين است و ممکن است عارضهاي را به جا بگذارد و زندگياي که قبل از عمل جراحي خوب بوده، به زندگي بيکيفيتي تبديل کند.
منبع
سلامت