PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نظریه سیستمی و خانواده درمانی



نارون1
6th April 2014, 02:41 PM
بسیاری از خانواده درمانگرها ، خود را مدیون نظریه عمومی سیستمها می دانند و ( هرچند تا حدودی آزادانه ) مفاهیمی چون تعادل حیاتی (در توصیف خانواده ای که به

دنبال حفظ توازنمیان ثبات و تغییر است ) و نظامهای باز (در تبیین نحوه ای که خانواده از طریق تبادل اطلاعات با محیط سعی در حفظ خود دارد )را از آن به عاریت می

گیرند .

در همان حال ، آنها معتقدند که مفاهیم دانش فرمانش مرتبه اول ، مثل توالیمکرر و علیت حلقوی می توانند به روشن سازی هم پیوندی اعضای خانواده کمک کنند .اعضای

خانواده در حکم حلقه های پسخوراندی اصلاح کننده خویشتن هستند که باعث حفظ تعادل یاحالت استواری در یک کل بزرگتر - یعنی خانواده - می شوند .


نظریه سیستمها ، مفهومی عمومی و کلی استکه هردو نظریه عمومی سیستمها و دانش فرمانش را دربرمی گیرند . این نظریه به جای عناصر به روابط میان آنها تکیه

دارد . در حقیقت ، به قول کنستنسین (1986 ) اصلاحات نظریه سیستمها دیگر به آن دقت و شدتی که در ابتدا صورت بندی شده بود از سوی درمانگرها بهکار نمی رود

بلکه صرفا بدین معناست که خانواده شبکه ای است پایا ، درحال تغییر و با سازمانی پیچیده که از اجرای مرتبط با یکدیگر تشکیل می شود .


با وجود این ، به رغم آنکه این استعاره کامل نیست و سیستمها به یک شعار مبدل شده است ، نباید از ارزش این مفهوم کاست ،چون که این مفهوم باعث و بانی تغییرات

عمیقی بوده است . دست برداشتن از جستجو برای کشفرویدادهای پیشایند برای تبیین اختلالهای شخصی و گرایش به وارسی گسترده تر بافت درحال تغییری که بدکاری

کنونی خانواده درون آن رخ می دهد .

نارون1
6th April 2014, 02:44 PM
برخی ویژگیهای نظام خانوادگی


به نظر بارکلی (1987 ) نظام یا سیستم شامل مجموعه ای از عناصر یا مولفه است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در یک شبکه علی بایکدیگر ارتباط دارند ، به

قسمی که هر مولفه حداقل با چند مولفه دیگر ، و به صورتی کمو بیش استوار ، در طی یک دوره زمانی خاص مرتبط می باشد . یعنی نظام موجودی است متشکل از اجزا

یا واحدهایی که با هم تغییر می کنند و هر واحد وابسته به وضعیت سایر واحدهاست .نظامهای مختلفی وجود دارند ، مثل منظومه شمسی ، منظومه زیستی (

اکوسیستم ) ، نظامهای الکترونیکی و جز اینها در هرمورد مولفه ها با یکدیگر در تبادل هستند .


به گونه ای که هریک بر دیگری تاثیر گذاشته و از آن متاثر می شود و با همدیگر ، یک کل - یا نظام -را تشکیل می دهند که چیزی بیش از مجموعه اجزای بهم

وابسته آن است . کلید درک نحوه عمل نظامهادر دومفهوم سازمان بندی و کلیت نهفته است . اگر هر نظام معرف مجموعه ای از واحدهاباشد که ارتباط استواری با یکدیگر

دارند ، می توانیم چنین استنباط کنیم که نظام مزبور ، در حول همین روابط سازمان دهی شده است . وانگهی ، می توانیم بگوییم اجزا و عناصر آن نظام به گونه ای قابل

یش بینی و سازمان یافته با یکدیگر تعامل دارند . و همینطور می توانیم چنین فرض کنیم که عناصر مزبور از هنگام ادغام با یکدیگر ، یک هستی - یا کل - را پدیدآورده اند که

بزرگتر از مجموعه اجزای آن است . پس هیچ نظامی را نمی توان با شکستن اجزای مولفه اش در حدمناسب درک یا کاملا تبین نمود و هیچیک از عناصر موجود در آن نظام

را نمی توان مستقلا درک کرد ، چون هرگز از کارکرد مستقلی برخوردار نیست .

نارون1
6th April 2014, 02:48 PM
خانواده معرف چنین نظامی است و در آن اعضای خانواده به صورت گروه سازمان دهی شده اند و یک کل ساخته اند که از مجموعه یکایک اعضای آن فراتر است .

برای مثال ، وقتی ازخانواده سانچز سخن می گوییم ، از یک هستی پیچیده و قابل تشخیص حرف میزنیم و نه صرفا از تکه های آقای سانچز بعلاوه خانم سانچز بعلاوه

فرزندان سانچز . درک و آگاهی از روابط پویای مولفه ها ( اعضای خانواده ) به مراتب روشنگرتر از جمع بندی این مولفه هاست .


روابط اعضای خانواده پیچیده است و در آن تفرقه ، اتجاد ، تبانی و تنش وجود دارد . علیت موجود در درون نظام خانوادگی از نوعحلقوی و چندسویه است .

به نظر نیکولز و ایورت ، نحوه سازمان بندی خانواده معرف ساختار اساسی -یعنی انسجام و تناسب آن است - . همانگونه که این مولفه ها نشان داده اند ، خانواده

می تواند در حول یک الگوی خشک و قالبی - مرد غالب و سرپرست ، همسر تسلیم ، و فرزندان یاغی - سازمان دهی شود . یا شاید کودکان فرمانبردار و زن نیز عصبانی

و ستیزه جو باشد . از سوی دیگر ، خانواده می تواند ساخت مادرسالارانه تری داشته باشد ، یک زنتوانمند - یک شوهر خشمگین و منفعل و کودکانی که در مشاجرات

دائمی والدین شرکت دارند . آرایش خانواده هرچه باشد ، نشانه های مهمی را در اختیار ما قرار می دهد ، چون الگوی تعاملی آن پایدار و تکراری است .

نارون1
6th April 2014, 02:52 PM
بنابه مشاهدات لسلی به خاطر کلیت این نظام ، حرکت هریک از مولفه ها بر کل آن تاثیر می گذارد . و در عین حال ، حرکت مزبور نیز تا حدودی از طریق حرکت سایر اعضای آن نظام تبیین

می گردد . توجه به کارکرد یک عنصر ( عضو ) منفرد نسبت به درک پیوندها یا روابط میان اعضا و سازمان کلی خانواده در درجه دوم اهمیت قرار دارد .


برای مثال لسلی اظهار می دارد که در یک خانواده دو فرزندی ، قضیه صرفا به این صورت نیست که وقتی فرزند جدیدی از راه می رسد عضو جدیدی به آن اضافه شده باشد ، بلکه

خانواده به یک هستی جدید مبدل می شود و تواما در الگوی تعاملی آن خانواده تغییراتی به وجود می آید .





ادامه دارد ...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد