diamonds55
21st September 2008, 01:44 AM
وجود ويژگي تنوع در كاشت گياهان دارويي كه اغلب توليدكنندگان را با گزينههاي مختلف رو به رو ميسازد از يكطرف و هدفهاي متعددي كه بهرهبرداران در انجام فعاليتهاي توليدي خود دنبال ميكنند از طرف ديگر، بدون شك ميتواند ضرورت برنامهريزي را براي ايجاد الگوي مناسب زراعي گياهان دارويي آشكار نمايد. در اين مطالعه با برآورد الگوهاي بهينه و متنوع كشت با استفاده از مدلهاي برنامهريزي رياضي و مقايسه آنها با الگوي موجود، كشت و توليد اين دسته از گياهان مورد توجه قرار گرفته است. نتايج بررسي و مقايسه الگوي كشت بهينه و الگوي فعلي مزرعه نشان ميدهد كه در سطح زير كشت گياهان دارويي مورد مطالعه تغييرات قابل ملاحظهاي ايجاد گرديده است.
واژههاي كليدي: بهينهيابي، اقتصادي، گياهان دارويي
مقدمه
از عمده اهداف و انگيزههاي كشاورزان در انتخاب گياهان دارويي به عنوان فعاليت كشت، سودآوري بالاي آنها در مقايسه با انواع مختلفي از ساير محصولات زراعي ميباشد. به ويژه آنكه برخي از انواع اين گياهان در شرايط نامساعد و محدودكننده نيز، قابليت كشت و توليد را دارند. اين مطالعه، به منظور تعيين الگوهاي به نسبت بهينه در جهت ايجاد برنامههاي متنوع با درنظر گرفتن معيارهاي اقتصادي بهرهبردار، محدوديتهاي رفتاري وي، هدفهاي اجتماعي خاص و امكان به كار بستن سياستهاي مختلف همچون دخالت دادن محصولات جديد در برنامه توليدي، تأمين نياز مواد اوليه و خام شركتهاي دارويي در توليد داروهاي گياهي با استفاده از روش مدلسازي ايجاد گزينه و مقايسه آن با الگوهاي موجود و بهينه در شهرستان كرج صورت گرفته است.
مواد و روشها
روش مورد نظر در اين تحقيق به صورت ميداني است. به منظور بررسي و تجزيه و تحليل مدل ارائه شده برنامهريزي بهينه و به نسبت بهينه از آمار و اطلاعات بودجه زراعي در بكارگيري مدل، استفاده گرديده است. اطلاعات مورد نياز به صورت پرسشنامه و از مزارع گياهان دارويي شهرستان كرج گردآوري شده است. به منظور برآورد مدل نيز از بسته نرم افزاري Lindo استفاده شده است. در اين تحقيق از روش HSJ به عنوان عمليترين تكنيك MGA (5) استفاده گرديده است. اين تكنيك توسط بريل و هاپكينز(4) ابداع شد.
نتايج و بحث
نتايج حاصل از بررسي الگوهاي فعلي و بهينه در منطقه نشان ميدهد كه الگوي زراعي فعلي، يك الگوي بهينه نبوده و تركيب عوامل توليد در فرآيند توليد مبتني بر معيارها و ضوابط بهينهسازي صورت نميگيرد. همانطور كه جدول نشان ميدهد، تركيب بهينه كشت گياهان دارويي و درآمد خالص ناشي از آنها در بهرهبرداري مورد مطالعه تفاوت قابل ملاحظهاي با الگوي فعلي دارد. با توجه به مدل برنامهريزي خطي، كشت گياهاني از قبيل نعناع فلفلي، آويشن، رزماري و بابونه آلماني حذف و در مقابل كشت كاسني، مليس، گاوزبان و ماريتيغال به ترتيب به ميزان 57/0،19/1، 45/0 و 82/0 هكتار توصيه شده است. بيشترين افزايش در سطح زير كشت، مربوط به بادرنجبويه با 138درصد و بيشترين كاهش سطح زيركشت مربوط به گياهاني از قبيل نعناع فلفلي، آويشن، رزماري و بابونه آلماني بوده است. اين تغييرات بازده برنامهاي را نسبت به الگوي فعلي، 7/13 درصد افزايش داده است. نتايج بدست آمده از الگوهاي به نسبت بهينه نشان ميدهد كه در گزينه1(MGA1)، با حذف بادرنجبويه و كاهش سطح زير كشت گاوزبان، دو محصول آويشن و بابونه به ترتيب به ميزان 43/1و 11/0 هكتار وارد برنامه ميشوند. اين در حالي است كه در گزينه2(MGA2) ، از سطح زير كشت كاسني كم شده و در مقابل به سطح زير كشت بادرنجبويه و گاوزبان افزوده شده است. بررسي قيمت سايهاي منابع نشان ميدهد كه عوامل آب و زمين دو عامل اصلي محدودكننده افزايش توليد و در نتيجه درآمد هستند.
واژههاي كليدي: بهينهيابي، اقتصادي، گياهان دارويي
مقدمه
از عمده اهداف و انگيزههاي كشاورزان در انتخاب گياهان دارويي به عنوان فعاليت كشت، سودآوري بالاي آنها در مقايسه با انواع مختلفي از ساير محصولات زراعي ميباشد. به ويژه آنكه برخي از انواع اين گياهان در شرايط نامساعد و محدودكننده نيز، قابليت كشت و توليد را دارند. اين مطالعه، به منظور تعيين الگوهاي به نسبت بهينه در جهت ايجاد برنامههاي متنوع با درنظر گرفتن معيارهاي اقتصادي بهرهبردار، محدوديتهاي رفتاري وي، هدفهاي اجتماعي خاص و امكان به كار بستن سياستهاي مختلف همچون دخالت دادن محصولات جديد در برنامه توليدي، تأمين نياز مواد اوليه و خام شركتهاي دارويي در توليد داروهاي گياهي با استفاده از روش مدلسازي ايجاد گزينه و مقايسه آن با الگوهاي موجود و بهينه در شهرستان كرج صورت گرفته است.
مواد و روشها
روش مورد نظر در اين تحقيق به صورت ميداني است. به منظور بررسي و تجزيه و تحليل مدل ارائه شده برنامهريزي بهينه و به نسبت بهينه از آمار و اطلاعات بودجه زراعي در بكارگيري مدل، استفاده گرديده است. اطلاعات مورد نياز به صورت پرسشنامه و از مزارع گياهان دارويي شهرستان كرج گردآوري شده است. به منظور برآورد مدل نيز از بسته نرم افزاري Lindo استفاده شده است. در اين تحقيق از روش HSJ به عنوان عمليترين تكنيك MGA (5) استفاده گرديده است. اين تكنيك توسط بريل و هاپكينز(4) ابداع شد.
نتايج و بحث
نتايج حاصل از بررسي الگوهاي فعلي و بهينه در منطقه نشان ميدهد كه الگوي زراعي فعلي، يك الگوي بهينه نبوده و تركيب عوامل توليد در فرآيند توليد مبتني بر معيارها و ضوابط بهينهسازي صورت نميگيرد. همانطور كه جدول نشان ميدهد، تركيب بهينه كشت گياهان دارويي و درآمد خالص ناشي از آنها در بهرهبرداري مورد مطالعه تفاوت قابل ملاحظهاي با الگوي فعلي دارد. با توجه به مدل برنامهريزي خطي، كشت گياهاني از قبيل نعناع فلفلي، آويشن، رزماري و بابونه آلماني حذف و در مقابل كشت كاسني، مليس، گاوزبان و ماريتيغال به ترتيب به ميزان 57/0،19/1، 45/0 و 82/0 هكتار توصيه شده است. بيشترين افزايش در سطح زير كشت، مربوط به بادرنجبويه با 138درصد و بيشترين كاهش سطح زيركشت مربوط به گياهاني از قبيل نعناع فلفلي، آويشن، رزماري و بابونه آلماني بوده است. اين تغييرات بازده برنامهاي را نسبت به الگوي فعلي، 7/13 درصد افزايش داده است. نتايج بدست آمده از الگوهاي به نسبت بهينه نشان ميدهد كه در گزينه1(MGA1)، با حذف بادرنجبويه و كاهش سطح زير كشت گاوزبان، دو محصول آويشن و بابونه به ترتيب به ميزان 43/1و 11/0 هكتار وارد برنامه ميشوند. اين در حالي است كه در گزينه2(MGA2) ، از سطح زير كشت كاسني كم شده و در مقابل به سطح زير كشت بادرنجبويه و گاوزبان افزوده شده است. بررسي قيمت سايهاي منابع نشان ميدهد كه عوامل آب و زمين دو عامل اصلي محدودكننده افزايش توليد و در نتيجه درآمد هستند.