PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جايگاه زن در ايران باستان



Capitan Totti
23rd February 2014, 01:33 AM
جايگاه زن در ايران باستان (http://parskoroosh.blogfa.com/post/38)

در ایران باستان که از اقوام بسیار متمدن جهان بود زن را موجودی مقدس و پاک میدانستند و او را لازمه حیات میشمردند و مقام وی را ارج مینهادند.کوروش نیز برای زنان ارزش بسیار زیادی قائل بود.
ایرانیان نه همچون اعراب زن را ننگ دانسته و نه همچون یونانیان آنرا مظهر شهوت و عیاشی مردان قلمداد کرده اند، بلکه او را موجودی مقدس و پاک که لازمه حیات است دانسته و مقام او را ارج نهاده اند.نشانه عظمت و بزرگی کوروش تدوین اولین منشور حقوق بشر است که در گنجینه بریتانیا نگهداری میشود و مدرکی برای اثبات عدالت جنسیتی است و تایید میکند که کوروش به مقام و شخصیت زن توجه خاصی داشت.در زمان کوروش زن حامله حق کار کردن نداشت و به دستور وی تا زمان تولد نوزاد به آن زن جیره و حقوق میدادند.در کتاب مقدس زرتشتیان یعنی اوستا هیچ مردی از لحاظ مذهبی و اخلاقی بر زنان برتری ندارد


در ایران قبل از اسلام و دوره ساسانی زن جایگاه بالایی داشت،از اعضای مهم جامعه محسوب میشد،در مسائل مختلف شرکت میکرد و حتی گاه تصمیم گیری های نهایی رو زنان انجام میدادند.جایگاه زن در آن زمان به قدری بالا بود که چند تن از پادشاهان ایران زن بودند و از آن جمله میتوان آذر میدخت دختر خسرو پرویز را نام برد و این نشانه ی برابری حقوق زن و مرد از هر لحاظ است.در آن زمان زنان شخصیتی داشتند که حتی در میان ادیان الهی جایی باز کرده و او را بزرگ و ستودنی قلمداد میکردند.در آیین زرتشت یک روز از سال را بعنوان روز زن نامگذاری کرده بودند.آن روز 5 اسپندارمذ یا اسفند بود.در این روز مردان برای زنان هدایای ارزشمند تهیه کرده و به آنها هدیه میدادند.این مراسم در ایران باستان مزدگیران نام داشت.
انسانها همواره در طول تاریخ در پی مدلی تکامل یافته تر از خود در همه زمینه ها بودند تا راه زندگی خود را بر روال همان مدل شبیه کنند، این مدل گاه به صورت اسطوره هایی در اعتقادات و باورهای یک قوم جایگاهی خاص یافته بود که این حقیقت شناسه های فرهنگی یک ملت را نشان می دهد.گاه این اسطوره ها چنان در دل یک ملت راه یافته اند که به مرور به صورت خدایانی بزرگ در آمده و مورد ستایش و عبادت قرار گرفته اند. یکی از این اسطوره ها که به مرحله الهه بودن و خدایی رسیده و در ایران باستان ازاهمیت بسیاری برخوردار است «ناهید» الهه زنان نامیده شده است.ناهید به عنوان الهه زنان قبل از اسلام ، خدایی مونث بوده که به اعتقاد آن دوران بر تمام اعمال و رفتار زنان نظارت دارد و از آنان خشمگین یا خشنود می شود و به هنگام نیاز به آنان کمک می کند.ایرانیان برای این الهه معابدی ساختند و مجسمه هایی درست کردند و بصورت نماد در داخل معابد قرار دادند که یک نمونه از آن در «سراب » استان کرمانشاه است.این الهه موسوم به الهه مادر است.به اعتقاد ایرانیان ناهید ، خدای پاکی و بی آلایشی و الهه بارداری است و به هنگام زایمان به کمک زنان می آید.
ناهید برای مردان نیز قابل ستایش بوده است زیرا این الهه به عنوان اسوه زنان ایرانی ، دارای پاکی و عفت و شخصیت بسیار بالایی مملو از وقار و متانت و دوستدار عصمت است.

زن در سرداری و فرماندهی :

زنان در هنر تیراندازی اسب سواری جنگاوری نبرد …. فراوان اموزش میدیدند به گونه ای که گاه کارکشتگی و بی باکیشان بدانجا می رسد که پوشاک فرماندهی و سرداری بر تن میکردند و به سپهسالاری و رهبری برگزیده میشدند. زنانی که در این راه بسیار درخشیده و شکوهمندانه نامی از خود بر جای نهاده اند کم نیستند . اینان نه تنها به شکار و تیراندای می رفتند و گوی پیش بودن را از بسیاری از مردان میربودند بلکه همراه مردان در جنگ شاهکارهایی می افریدند که مایه شگفتی و انگشت به دندان گرفتن مردان میشدند. از این رو با نشان دادن شایستگی خود به فرماندهی میرسیدند و همچون سرداران بی پروا در رده جلوی سپاه پرچم به دست میگرفتند و جنگها را رهبری میکردند.
در اینجا به معرفی زنان معروف در ایران باستان اشاره می کنیم .
يوتاب درخشنده و بیمانند خواسته و پرفروغ
سردار زن ايرانى که خواهر اريوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشــــــاهى داريوش سوم بوده است. وى در نبرد با اسکندر گجــستک همراه اريوبرزن فرماندهى بخشى از ارتش را بر عهده داشته است او در کوهـهاى بختيارى راه را بر اسکندر بست . ولى يک ايرانى راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگرى به ايران هجوم اورد. با اين حال هم اريوبرزن و هم يوتاب در راه ميهن کشته شدند و نامى جاويدان از خود بر چاى گذاشتند.
درياسالار بانو ارتميز
نخستين و تنها بانوى درياسالار جهان تا به امروز . او به سال 480 پيــش از ميلاد به مقام درياسالارى ارتش شاهنشاهى خــشايارشاه رسيد و در نبرد ايران و يونان ارتش شاهنشاهى ايران را از مرزهاى دريايى هدايت ميکرد با خردمندی و کارامدی بی همتا کشتیهای جنگی دیو پیکر را رهبری
میکرد و با فرماندهی درست خویش سپاه یونان را در هم شکست. تاريخ نويسان يونان او را در زيبايى برجستگى و متانت سرامد تمامى زنان آن روزگار ناميده اند. این زن فرمانده
از رایزنان جنگی خشایارشاه نیز بود.
آتوسا زن آسمانی و زمینی ایران قدیم
آتوسا دخترکورش و همسر دو پادشاه هخامنشیکمبوجیه وداریوش و مادرخشایار شاه برجسته ترین زن در تاریخ ایران قدیم است. در ایران قدیم ازدواج خواهر و برادر مرسوم بود و علت آن هم نگه داشتن ثروت در خانواده سلطنتی بود.هوتوسا کیانی وآتوسا هخامنشی نخستین کسانی هستند که با خویشاوندان خود ازدواج کرده اند. هوتوسا علاقه مند به ازدواج باگشتاسب بود. با او ازدواج کرد و چندین فرزند به دنیا آورد. او اولین شخصی بود که به دینزرتشت گروید. زرتشت ادعا کرد که هوتوسا به آیین مزدیسنا گرویده است. سپس هوتوسا از شوهر خود گشتاسب درخواست کرد که دین زرتشت را بپذیرد. از این پس دین زرتشت به طور رسمی پذیرفته شد. از اینجا هوتوسای افسانه ای به عنوان یک زن سیاسی و با نفوذ و با قدرت معرفی شد. از آن پس به خاطر احترام به وی پارسیان نام او را بر دختران خود می گذاشتند. از میان آن دختران مهم تر از همه آتوسا دختر کورش بود. خواهر و همسراردشیر دوم و همسراردشیر سوم زنان دیگری هستند که آتوسا نام داشتند.

http://iran.epage.ir/images/iran/content/zanan/zananbastan.jpg زندگی سیاسی آتوسای هخامنشی
هیچ زن دیگری از هم دوره های او با او برابری نمی کند. پس ازآناهیتا او دومین کسی بود که لقببانو که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. زیرا اینچنین لقبی کمتر به ملکه ها داده می شد.آشیلوس نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یکی از نمایشنامه های خود تحت عنوان ایرانیان که اختصاص به جنگ خشایار شاه با یونانیان دارد از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد می کند. آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می دانست. و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت. کمبوجیه عاشق خواهر خود آتوسا شد و مغ های زرتشتی را جمع کرد و از آن ها خواست که این ازدواج را برای او قانونی کنند. به خوبی می توان حدس زد که آتوسا علی رغم موقعیت اجتماعی و نفوذی که داشته از زیبایی نیز برخوردار بوده است. پس از این که کمبوجیه در مصر خودکشی می کند داریوش شاه با آتوسا ازدواج می کند. این ازدواج چند دلیل داشته است. 1- ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه می داد. 2- از آنجا که آتوسا با هوش، با فرهنگ ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می آمد. 3- از آنجا که آتوسا زنی جاه طلب و قدرت طلب بود از طریق این وصلت می توانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. از اینجاست که آتوسا لقب بانوی بانوان می گیرد.هرودوت می گوید آتوسا از قدرت فوق العاده ای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود داریوش شاه همواره از نصیحت های او بهره می جست. او حتی علاقه مند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. هرودوت از قول آتوسا نقل می کند که آتوسا به داریوش شاه می گوید «چرا نشسته ای و عازم جنگ نمی شوی و سرزمین های دیگر را تسخیر نمی کنی پادشاهی به جوانی و ثروتمندی تو شایسته است که عازم جنگ شود و به پیروزی هایی نایل شود تا به ایرانیان ثابت شود مرد قابلی بر آن ها حکمرانی می کند.» اگر گفته هرودوت اغراق آمیز هم باشد باز هم بیانگر نفوذ آتوسا بر شوهرش می باشد. گفته شده است که آتوسا به خوبی از اوضاع فرهنگی زمان خود اگاه بود. و از حضور یونانیان و دیگر ملیت ها به دربار بسیار بهره می برد. آتوسا از صلب داریوش شاه دارای 4 فرزند شد. که بزرگترین آن ها خشایار شاه بود. اما آتوسا همسر اول داریوش شاه نبود. و داریوش شاه از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشاه بزرگتر بودند. مطابق قانون سلطنت پسر بزرگ شاه پس از او به سلطنت می رسید. اما آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایار شاه را پس از داریوش به سلطنت برساند. در زمان سلطنت خشایار شاه آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت می کرد. همان طور که قبلا گفتیم آشیلوس در نمایشنامه خود همواره از او به عنوان بانوی بانوان یاد می کرد. می توان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار آتوسا بیشترین نقش را بازی می کند. آتوسا جنگ ایران و یونان را به صلاح نمی دانست و از جمله کسانی بود که با این جگ مخالفت کرد. وقتی خبر شکست پسرش را شنید به شدت خشمگین شد. از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده است. احتمالا آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم می باشد.
ارتادخت
از زنانی است که وزیر دارایی اردوان چهارم اشکانی میشود و بی انکه فشاری بر مردم بیاورد و باج و خراج را افزون کند کشور را به توانگری میرساند. چنانکه برامده است از کارهای بزرگ او در گرداوری دارایی کشور یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درامد توانگران بوده است.
ازرمى دخت
دختر دیگر خسرو پرویز که در سال 631 ميلادی پس از "گشتاسب بنده" به شاهنشاهی ايران منصوب شد. آذرميدخت (آزرميدخت) سی و دومين پادشاه ساسانی بود که مثل خواهرش پوراندخت زنی با کفایت و لایق بود اما به همان دليلی که پوراندخت موفق نشد او نیز نتوانست کاری از پیش ببرد. واژه اين نام به چم پير نشدنی و هميشه جوان است.

http://iran.epage.ir/images/iran/content/zanan/zanabastan4.jpg آذرناهيد
ملکه ملکه هاى امپراتورى ايران در زمان شاهنـــــــشاهى شاپور يکم بنيانگزار ساسله ساساني. نام اين ملکه بزرگ و اقتدارات دولتى او در قلمرو ايــــران در کتيبه هاى کعبه زرتشت در استان فارس بارها امده است و او را ستايـش کرده است.
پرين
بانوى دانشمند ايرانى . او دختر کى قباد بود که در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاى اوستا را به زبان پهلوى براى ايندگان از گوشه و کنار ممالک اريايى گرداورى نمود و يکبار کامل ان را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براى هميشه تبت گرديده است.
فرخ رو
نام او به عنوان نخستين بانوى وزير در تاريـــــخ ايران ثبت شده است وى از طبقه عام کشورى به مقام وزيرى امپراتورى ايران رسيد.
گردافريد
يکى از پهلوانان سرزمين ايران. تاريخ از او به عنوان دختر کژدهم ياد ميــکند با لباسى مردانه با سهراب زورازمايى کرد . فردوسى بزرگ از او به عـــنوان زنى جنگو و دلاور سرزمين پاکان ياد ميکند.
هلاله
پادشاه زن ايرانى که به گفته کتاب دينى و تاريخى ( 391 يشتا 274 1 يشتا 2 ) در زمان کيانيان بر اريکه شاهنشاهى ايران نشست . از او به عنوان هفتـــمين پادشاه کيانى ياد شده است که نامش را " هماى چهر ازاد ) نيز گفته اند.
بانو گشنسب
دختر رستم و همسر گیو نیز از زنان بیباک و رزمجویی بود کهدر شاهنمامه فراوان از او یاد شده است. چنین امده است که او به اندازه ای زورمند و دلیر بود که کمتر مردی توانایی رویارویی با او را داشت.
از سرداران سرشناس و بی پروا و برازنده دیگر << گردیه >> خواهر بهرام چوبین
است که دلاوری و جنگاری بلند اوازه میباشد. او پس از برادرش فرماندهی را
به دست میگرفت و درمیدانهای نبرد انچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان میداد
که همگان را به ستایش وامیداشت. او در رده سپهسالاری سپاه برادر در جنگ
در نبردها میجنگید.
شیرین:
برادرزاده و جانشین مهین بانو حاکم ارمنستان، که زنی خردمند و وفادار بود. داستان عشق او و خسرو پرویز و دلدادگی او و فرهاد در ادبیات ایران مشهور است پس از اینکه خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه "که مادرش مریم دختر قیصر روم بود" کشته شد، شیرویه از شیرین که که زن پدرش بود خواستگاری کرد شیرین جواب رد به شیرویه نداد و به او گفت که من به عنوان ملکه ایران باید بهترین مراسم سوگواری را برای پدرت خسرو پرویز بجا آورم در حالی که زیباترین لباس و آرایش را داشت با متانت به همراه موبدان و بزرگان به تشییع جنازه خسرو پرویز پرداخت. پس از انجام مراسم از حاضران خواست که او را برای آخرین وداع با جنازه همسرش تنها بگذارند در آن هنگام با خنجری در کنار همسرش، خود را کشت. شيرين از خسرو 4 فرزند به نام های نستور، شهريار، فرود و مردانشه بدنيا آورد که هر چهار فرزند او در زندان کشته شدند. پس از آن بود که او در کنار همسرش با خنجر خود را کشت.
زربانو:
سردار جنگجوی ایرانی. دختر رستم و خواهر بانو گشنسب . او در سوارکاری زبده بوده است و در نبردها دلاوریهای بسیار از خود نشان داده است. تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال ، آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد.

http://iran.epage.ir/images/iran/content/zanan/zananbastan3.jpg http://iran.epage.ir/images/iran/content/zanan/zanabastan2.jpg

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد