PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مهر یا میترا



Capitan Totti
23rd February 2014, 01:27 AM
مهر یا میترا (http://parskoroosh.blogfa.com/post/695)

مِهر، میترا یا میثره از ایزدان باستانی آریایی یا هندوایرانی پیش از روزگار زرتشت است، که معنی عهد و پیمان و محبت و خورشید نیز می‌دهد. نماد او خورشید می‌باشد. پس از ظهور زرتشت یکی از ایزدان یا فرشتگان آیین مزدیسنا گردید. آریائیان هنگام ورود به ایران نیروهای طبیعت مثل خورشید و ماه و ستارگان و آتش و خاک و باد و آب را می‌پرستیده‌اند. خدایانی را هم که مظهر قوای طبیعت بوده‌اند «دئوه» می‌خوانده‌اند. در بین این خدایان برتر از همه ایندرا بوده است که اژدهاکش و پروردگار رعد و برق و جنگ به شمار می‌آمده است. این خدا با این نام در بین آریاهای ایران آن رواج را که میان هندوان می‌داشت نیافت. نزد ایرانیان ظاهراً پرستش میترا (مهر) جای آن را گرفت و ایندرا رفته‌رفته و به‌خصوص بعد از زردشت در ردیف دیوان مردود درآمد. در فرهنگهای فارسی مهر را فرشته‌ای دانسته‌اند که موکل است بر مهر و محبت و تدبیر امور مالی و مصالحی که در ماه مهر (ماه هفتم از سال شمسی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو متعلق است و حساب و شمار خلق از ثواب و عقاب به دست اوست.مهر در اوستا و در کتیبه‌های پادشاهان هخامنشی میثره و در سانسکریت میتره آمده است. در پهلوی میتر شده است. امروز مهر نامیده می‌شود. مهر (از ریشهٔ میثر) از کهن‌ترین ایزدان ایرانی و هندی است, برخی نشانه‌های پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر می‌گردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم.) دربارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمی‌توان به درستی آن را روشن ساخت ولی می‌دانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش می‌کردند, آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت. امروزه گروهی از پژوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا می‌گفته‌اند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن. (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد.اسطوره مهرمهر (یا میترا) یکی از کهن ترین اسطوره‌های بشری است که ریشه در اقوام آریایی نخستین (کاسپی‌ها) دارد. داستان مهر به تدریج در مناطق مختلف دنیای باستان و بین ملل گوناگون رواج پیدا کرد و از شکل اولیه اسطوره‌ای تبدیل به یک آیین اجتماعی و مذهبی شد. با ظهور آیین زرتشت با وجود مخالفت‌های گسترده زرتشتیان با آیین مهر بسیاری از مراسم و باورهای مهرآیینی که تا پیش از آن فقط جنبه تاریخی و اجتماعی داشت بصورت مراسم مذهبی و عبادی در جامعه زرتشتی گسترش پیدا کرد.این آیین بعدها در زمان اشکانیان (پارت‌ها) توسط سربازان رومی دگرگون شده و به سرزمین‌های امپراطوری روم برده شد و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال افریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت و گسترش مذهب کاتولیک توسط کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین رفته رفته محو شد، اما تاثیری به سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت. پس از فرمان تئودوس یکم در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیش‌ها و آیین‌های غیرمسیحی ممنوع اعلام شد مهرپرستی تبدیل به آیینی زیرزمینی و مرموز گشت.علاوه بر محدودیت‌های برقرار شده توسط مسیحیت و زرتشتی، بنا بر آموزه‌های مهرآیینی که پیروانش را تشویق به سکوت و رازداری می‌کند به تدریج نه تنها آیین مهر به فراموشی سپرده شد بلکه داستان‌های تاریخی و اسطوره‌ای مربوط به این آیین نیز یا فراموش شدند یا به شدت در فرهنگ‌های دیگر تغییر شکل داده و اسطوره‌های جدیدتری را تشکیل دادند.پیش از مهرزمین در آن روزگار در تاریکی قرار داشته و تا پیش از زایش مهر روز وجود نداشته و همیشه شب و سرما بر زمین فرمان می‌رانده‌است. هیچ انسان یا گیاهی برروی زمین نبوده و آب و باد و آتش پدید نیامده بود. تنها خاک و سنگ و کوه همه زمین را پوشانده بود.زایش مهرمهر در شب یلدا در غاری در تاریکی پای به گیتی می‌نهد. داستان زایش مهر به چندین صورت بیان شده‌است:1.از دل سیاهی شبی درازآهنگ و سرد، مهر در یک غار گود و کم‌ارتفاع در میان کوه‌های البرز و از دل سنگی به دنیا می‌آید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست. (برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم می‌دانند) میترا به هنگام تولد کره ای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره البروج گرفته‌است.2.آناهیتا، الهه باروری آریایی، مهر را بصورت باکره درون غاری در تاریکی مطلق بدنیا می‌آورد. در این روایت گاهی از سه چوپان(بعضی روایات دو چوپان) صحبت به میان می‌آید که در هنگام زایش وی درون غار حضور دارند. آناهیتا پس از زایش مهر وی را روی برگ گل نیلوفر قرار می‌دهد.3.مهر از درون گل نیلوفر و برروی برکه‌آبی که متعلق به آناهیتا بوده‌است بدنیا می‌آید. بیرون آمدن مهر از گل نیلوفر در برخی تندیس‌های به دست آمده نمایش داده شده‌است.زندگانی مهراو چون کودک است و ضعیف با برگ انجیر خود را می‌پوشاند و با خوردن میوه‌های درختان نیرومند می‌شود. مهر چون خورشیدی زمین سرد و تاریک را روشن و گرم می‌کند. به هرکجا پای می‌گذارد شب از بین می‌رود و برهوت تبدیل به سرسبزی و خرمی می‌شود. چون به جوانی می‌رسد روزی گاوی را دیده، با او گلاویز می‌شود و شاخ‌هایش را می‌گیرد و سوار بر گاو می‌شود تا گاو را به غار خود بیاورد. گاو می‌گریزد، اما کلاغ جای او را به مهر نشان می‌دهد و سگ جایش را پیدا می‌کند. مهر گاو را به غار برده و با دشنه‌ای قربانی می‌کند. از خون این گاو زمین بارور گشته و خوشه گندم و تاک انگور می‌روید. جانوران اهریمنی (درآیین مهر)، چون مار و عقرب و مورچه برای جلوگیری از ریخته شدن خون گاو بر زمین و بارور شدن آن به سوی گاو هجوم برده و خون و نطفه گاو را می‌مکند ولی ماه نطفه گاو را پاک کرده و از این نطفه حیوانات اهورایی و مشی و مشیانه (آدم و حوای میترایی-زرتشتی) به وجود می‌آیند. روح گاو که به وسیله سگ وفادار مهر حمایت می‌شود به آسمانها رفته و در آنجا حامی روح رمه‌ها می‌گردد.اهریمن برای از بین بردن هر آنچه مهر به وجود آورده از هیچ کاری فرو گذاری نمی‌کند. اما مهر که همه جا مدافع راستی و پاکی و دادگری است به رویارویی با اهریمن می‌پردازد. نخست اهریمن قحطی در روی زمین پدید می‌آورد، اما مهر با شکافتن (فروبردن نیزه‌اش درون) صخره‌ای آب را از درون آن صخره جاری می‌کند و رودخانه‌ها و دریاها را پدید می‌آورد و موجودات روی زمین را نجات می‌دهد.اهریمن سیل ایجاد می‌کند اما مهر درخت را می‌آفریند و به انسان‌ها می‌آموزد تا چگونه از چوب قایق بسازند و خود و رمه‌هایشان را نجات دهند.اهریمن آتش سوزی بزرگی به راه می‌اندازد و مهر با کمک باد و آب، طوفان را به مقابله با آتش سوزی می‌فرستد.سرانجام مهر با به پایان رساندن وظیفه بزرگ خویش درشب یلدا شام آخر را با یارانش می‌خورد. مهر و ایزدیاران گاوی را قربانی کرده و گوشت اورا کباب کردند. خون گاو را درون جام ریختند و از گندمی که مهر رویانده بود نان درست کردند و شرابی را که از انگورهای مهر بدست آمده بود همراه با آن نوشیدند.در پایان شب یلدا مهر سوار بر ارابه‌ای با چهار اسب که نشانه چهار عنصر اصلی هستند به سوی آسمان عروج می‌کند و با خورشید یکی می‌شود. خورشید از مهر نور و گرما می‌گیرد و در بامداد پس از طولانی ترین شب زمین در آسمان طلوع می‌کند و زین پس خورشید به کمک ماه زمین را روشن و گرم می‌کنند. از این روست که مهرآیینان برای نیایش مهر، خورشید را نیایش می‌کنند.یاران مهرمهر هفت فرشته نگهبان آسمانی و دوازده ایزدیار داشته‌است. فرشته‌های آسمانی مهر عبارت بودند از:

کیوان (زحل)

هرمزد (مشتری)

بهرام (مریخ)

مهر(خورشید)

ناهید (زهره)

تیر (عطارد)

ماه

دوازده ایزدیار مهر همان ۱۲ برج آسمانی بودند:

فروردین: فرشته نگهبان جان و روان انسان‌ها و درگذشتگان

اردیبهشت: ایزد درستی و راستی و نظم و قانون

خرداد

تیر: ایزدیار شکار

امرداد: ایزدیار جاودانگی و بی‌مرگی

شهریور: نگاهبان و سرپرست فلزات و جنگ ابزارها و سلاح‌ها

مهر

آبان: فرشتهٔ آب

آذر: ایزد نگاهبان آتش

دی: فرشته روز و روشنایی

بهمن: ایزد اندیشه

اسفند: ایزد عشق، باروری، زن و زمین

زروانیزروان آفرینندهٔ اهورا و اهرمن برای داوری در جنگ بزرگ میان آنان است او حاکم مطلق زمان است و آن را در دست دارد.زروان دارای شمایلی به شکل انسان و دارای سر شیر بود و چهار بال داشت دو تا رو به بالا و دو تای دیگر رو به پایین در تمام تصاویر ماری به دورش هفت دور پیچیده در اکثر تصاویر یا لنگ پوشیده یا از روی پایش مار رد شده و بر روی یک سپر ایستاده .نام او در کتب یونان به صورت ائون آمده ودر پهلوی به صورت زروان. در نوشته‌های پهلوی مربوط به زروان سه عقیده گوناگون در باب او عنوان شده:۱.مطابق نوشته‌های خود زردشت زروان آفریدهٔ اهورامزدا خدای نیکویی است .۲.بر حسب نظریه‌ای دیگر دواصل کلی در جهان هست که خیر و شر نام دارند.۳.در نظر یک فرقه دیگر مربوط به دوران ساسانی زروان بیکران خدای زمان بینهایت علت فاعلی ومنشاء کون ومکان است و اهریمن و اهورامزدا از او نشئت دارند .ودر مقابل او میترا در تمام دوران یاری دهنده مردم در برابر بدیهاست او مردم را از خشکسالی و قحطی نجات داده و این کارها را به ترتیب با رها کردن تیر از کمان و زدن آن به سنگ خارا ((که حاصل خروج آب بود)) و آموختن شکار به مردم . میترا را ایزد شکارچی نیز میدانند چون آمده که او با یک تیر کمان و یک خنجر به دنیا آمد و همچنین تیری نبود که پرتاب کند ولی به هدف اصابت نکند.در دین زرتشت مهر ایزد فروغ و روشنایی است، و نگهبان عهد و پیمان می‌باشد که سوار بر گردونه خورشید گرد جهان می‌گردد. در اوستا نیز یک سرود برای مِهر آمده‌است.در سده سوم میلادی میترائیسم تقریباً دین رسمی امپراتوری رم بود و هنوز مسیحیت و انسان گرایی بسیاری از جلوه‌های آیین مهر را در خود دارد(استیوارد پرون). ارنست رنان (فیلسوف فرانسوی ۱۸۲۳-۱۸۹۲) معتقد است: "اگر رویدادی آیین مسیحیت را از تعالی باز داشته بود اینک جهان پر از میترا و مهر بود".

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد