PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فر



Capitan Totti
23rd February 2014, 01:25 AM
فر (http://parskoroosh.blogfa.com/post/713)

فرّ یا فَرّه (/فَرْرَهْ/ یا /فَرْره/) مفهومی در اساطیر ایرانی‌است. فر موهبت یا فروغی ایزدی است که شخص با انجام خویشکاری‌های خود و رسیدن به درجه‌ای از کمال به دست می‌آورد. عضو هر طبقهٔ اجتماعی می‌تواند فرّ مربوط به خود را بدارد. در اساطیر ایران ترکیب‌های فرّهٔ ایزدی، فرّهٔ شاهی، فرّهٔ ایرانی، فرّهٔ کیانی، فرّهٔ موبدی و فرّهٔ پهلوانی بیشتر از بقیه به کار رفته‌اند. مشروعیت شاهان وابسته به فره‌مندی ایشان بود. شاه مشروع شاهی بود که دارای فرّه شاهی که گاه به صورت فرّهٔ ایزدی هم ذکر می‌شود باشد. فر تنها متعلق به افراد/ایرانیان پاک است و با بدی کردن و غرور و امثال آن هم از دست تواند رفت. در اساطیر ایران مواردی هست که به سبب غرور یا خطاهای بزرگِ شاه فره از وی گسسته و مشروعیت از دست رفته‌است. دو مثال کاووس و جمشید قابل ذکرند.نمودهای فربارزترین جلوهٔ فر تابندگی آن است. کسی که دارای فرّه است رخساری تابنده می‌دارد. به تابندگی افراد فره‌مند در اساطیر بسیار اشاره شده‌است. مثلاً در شاهنامه چون طهمورث از بدی پالوده می‌گردد فرهٔ ایزدی از او تافتن می‌گیرد. معروف‌ترین این تابندگی‌ها جمشید راست چنان‌که جزء دوم نام وی شید به معنی درخشان است و نام اصلی وی جم است.فرّ هنگام گسستن از افراد یا پیوستن به ایشان نمودهای دیگری هم می‌یابد. برای نمونه فرّه از جمشید در هیئت مرغی (مرغ وارغنه) گسست و یا در هیئت غُرمی (میش کوهی) به تک در پی اردشیر بابکان روان بود تا سرانجام به وی پیوست.فرّه در هیئت غرم روایتی‌است که در شاهنامه آمده‌است. در کارنامهٔ اردشیر بابکان هم روایتی مشابه ذکر شده‌است که برّ‌ه‌ای از پس ایشان [اردشیر و کنیزکی که با وی گریخته بود] همی‌دوید.ریشه‌شناسی واژهدر اوستا این کلمه به صورت خورنه یا خورننگْه آمده‌است. صورت پهلوی آن خورّه و به معنی شکوه و خوشبختی‌است. در نوشته‌های مانوی این واژه به صورت آشناتر farrah آمده‌است. در اواخر دوران ساسانی معنی فرّ تحول یافته و تبدیل به بخت شده بود. مهرداد بهار این تحول را به خاطر شرایط و فشار طبقاتی ساسانیان می‌داند که به موجب آن ورزیدن درست خویشکاری‌ها (چنانکه از مفهوم ابتدایی فر بر می‌آید) باعث به دست آوردن فرّه نمی‌شده‌است و نیز دست‌کشیدن از انجام خویشکاری‌ها موجب از دست دادن فرّه.فهرست منابع و مآخذ

اوستا، کهن‌ترین سرودهای ایرانیان ج۱. گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه. چاپ ششم، تهران: مروارید، ۱۳۸۱.

بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. ویراستار: کتایون مزداپور. چاپ پنجم، تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۸۴

دوستخواه، جلیل. «پیوست». اوستا، کهن‌ترین سرودهای ایرانیان ج۲. گزارش و پژوهش: جلیل دوستخواه. چاپ ششم، تهران: مروارید، ۱۳۸۱

فردوسی. شاهنامه. تصحیح مصطفی جیحونی. اصفهان: شاهنامه پژوهی، ۱۳۷۹.

مکنزی، دیوید نیل. فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمهٔ مهشید میرفخرایی. چاپ دوم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد