PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاثیرپذیری قانون اساسی آمریکا از کوروش



Capitan Totti
12th February 2014, 12:58 AM
تاثیرپذیری قانون اساسی آمریکا از کوروش (http://parskoroosh.blogfa.com/post/1229)

به گمان بسیار، بنجامین فرانکلین با الهام از “کوروش‌نامه”ی گزنفون، بخش‌هایی از قانون اساسی و حقوق مدنی آمریکا را نوشت. او کتاب “کوروش‌نامه” را خوانده بود و با ویژگی‌های رفتاری و شیوه‌ی کشورداری کوروش بزرگ آشنایی داشت. این نکته‌ای است که از دید دیگران پنهان مانده است. هرچند تاریخ ما آن اندازه درخشان هست که نیازی به گوشزد کردن این سخن نباشد که خدمات ایرانیان به تمدن جهانی، تا چه اندازه باارزش و بزرگ بوده است.»

آن‌چه بازگو شد، بخشی از سخنان کامیار عبدی، استاد دانشگاه و باستان‌شناس، در بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان بود. او که درباره‌ی اثرپذیری دموکراسی غرب و قوانین اساسی و حقوق مدنی آمریکا از روش کشورداری کوروش بزرگ، سخن می‌گفت، نخست اشاره کرد که برای شناخت چنین اثرپذیری‌هایی باید تاریخ شکل‌گیری کشور آمریکا را شناخت. وی با یادآوری کشف آمریکا در سال ۱۴۹۲ میلادی، افزود: «در سا‌ل‌های نخستین سده‌ی شانزدهم بود که انگلیسی‌ها کلونی‌های سیزده‌گانه‌ای در آمریکا پایه گذاردند. این کلونی‌ها از کوچندگان زمین‌داری شکل می‌گرفت که از انگلیس آمده بودند و در کرانه‌های خاوری(:شرقی) آمریکا، جایگیر شده بودند. سالیان بعد، آن‌ها از پرداخت مالیات به پادشاه انگلیس سرباز زدند و به‌دنبال آن، در ۴ جولای ۱۷۷۶ با امضای بیانیه‌ای در فیلادلفیا، برآن شدند که استقلال سرزمین خود را اعلام کنند.»

به گفته‌ی عبدی، گروهی که استقلال آمریکا را اعلام کردند و به نام «پدران بنیان‌گذار» شناخته می‌شوند، ۲۵ تن بودند. اما هسته‌ی اصلی این گروه را سه چهره‌ی برجسته‌ی آن زمان، «جورج واشنگتن»، «بنجامین فرانکلین» و «تامس جفرسون»، شکل می‌دادند. واشنگتن، نخستین افسر ۵ ستاره‌ای بود که فرماندهی ارتش آمریکا را بر دوش داشت. فرانکلین نیز چهره‌ا‌ی علمی بود که بیشتر به کارهای پژوهشی خود می‌پرداخت؛ و تامس جفرسون نیز که «مغز اندیشمند» این گروه نامیده می‌شد، در زمینه‌ی تاریخ و علوم اجتماعی، آگاهی‌های دامنه‌داری داشت. این سه تن، آن اندازه دانش داشتند که سامانه‌ی نوین آمریکا را پایه‌گذاری کنند.
عبدی در دنباله افزود: «نظام سلطنتی، تنها شیوه‌ی شناخته‌شده‌ی کشورداری در آن سال‌ها (سده ی ۱۸) بود. اما جفرسون و دو تن دیگر، بر آن شدند که با کاوش در نوشتارهای باستانی، به جستجوی تاریخی دست بزنند تا شیوه‌های دیگر کشورداری را بیابند. در آن زمان، فراگیری زبان‌های لاتین و یونانی، بخشی از آموزش عالی اروپاییان بود. دانش‌آموختگان باختری(:غربی)، ناگزیر بودند که کتاب‌های بزرگ کلاسیک را بخواندند. جفرسون نیز که نوشتن قانون اساسی آمریکا بر دوش او گذاشته شده بود، با این دو زبان باستانی آشنایی داشت و می‌توانست نوشته‌‌های یونانیان را بخواند. از این رو او و همراهانش، اندیشه‌ی سیاسی نوینی را پدید آوردند که برای آن زمان تازگی داشت.»
عبدی با اشاره به این که در قانون اساسی آمریکا، زمان ریاست جمهوری چهار سال در نظر گرفته شده است و مکانیسم‌های بازرسی‌(:کنترل) بسیاری، همانند کنگره و مجلس، اجازه‌ی شکل‌گیری حکومت زورگویانه را نمی‌دهند، افزود: «هر چند امروزه دیگر کشور آمریکا نمونه‌ی خوبی از دموکراسی در جهان شناخته نمی‌شود، اما قانون اساسی و به ویژه قانون حقوق مدنی آن‌ها، در سده ی هجدهم، بسیار پیشرفته و دموکراسی‌خواهانه بود؛ تا بدان اندازه که می‌توان آن را سندی برشمرد که ۲۰۰ سال از زمان خود جلوتر بود.»
عبدی آنگاه افزود: «با نوشتن قانون حقوق مدنی آمریکا، رویداد مهمی در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی جهان روی داد. سطر نخست این قانون با سخن: “ما مردم ایالات متحده” آغاز می‌شود. این نخستین‌بار بود که از “مردم” سخن به میان می‌آمد. تا این زمان (۱۷۸۰میلادی) دولت‌ها ارزشی برای توده‌های مردم نمی‌شناختند و پایه‌های کشورداری‌شان از اندیشه‌های “ماکیاولی” و کتاب او”شهریار”، سرچشمه گرفته بود. ماکیاولی به حکومت‌های نظامی (توتالیتر) باور داشت و چنین می‌گفت که به هر بهایی که شده باید قدرت را نگه داشت. سال‌ها پس از آن بود که کسی به نام “جان لاک”، اندیشه‌ورز سده‌ی ۱۷ انگلستان، در برابرچنین اندیشه‌ای ایستاد و بازنگری دیدگاه‌های ماکیاولی را بایسته (:ضروری) دانست.»
عبدی با اشاره به این که جان لاک، زبان یونانی و لاتین را می‌دانست و می‌توانست نوشته‌‌های یونانی را بخواند، گفت: «او کتاب “کوروش‌نامه”‌ی گزنفون را خوانده بود و بر پایه‌ی شیوه‌ی کشورداری کوروش بزرگ، به این نتیجه رسیده بود که هیچ بایستگی ندارد که دولت‌ها با زورگویی بر مردم حکومت کنند؛ بلکه با دادگری هم می‌توان فرمانروایی کرد.»
عبدی در ادامه افزود: «‌جفرسون با اندیشه‌های ماکیاولی آشنایی داشت و آثار جان لاک را خوانده بود؛ افزون بر این که کتاب گزنفون را نیز می‌شناخت. هنوز هم در کتابخانه‌ی جفرسون، در “مانتی چرلو” ایالت ویرجینیا، کتاب “کوروش‌نامه” نگهداری می¬شود. جفرسون یادداشت‌های بسیاری در کنار برگ‌های کتاب نوشته و زیر برخی از جمله‌ها خط کشیده است. از سوی دیگر، با آن‌که کتاب‌های بنجامین فرانکلین را به کتابخانه‌ی کنگره‌ی آمریکا سپرده‌اند، اما آن گونه که کتابداران کتابخانه به من گفتند، ۱۷۰ جلد کتاب “کوروش‌نامه” در آنجا نگهداری می‌شود که یکی از آن‌ها از آن فرانکلین بوده است. گمان بسیار می‌رود که فرانکلین، کتاب گزنفون را خوانده است.»
کامیار عبدی در پایان افزود: «نویسندگان قانون حقوق مدنی آمریکا، با خواندن “کوروش‌نامه”ی گزنفون، با اندیشه‌ها و روش کشورداری کوروش بزرگ آشنایی پیدا کرده بودند و از آن الهام گرفته بودند. هر چند این اثرپذیری، غیرمستقیم بوده است، اما گمانی در این نیست که می‌توانیم رد پای نوشته‌ی گزنفون درباره‌ی ویژگی‌های رفتاری و کشورداری کوروش را در قانون اساسی و قانون حقوق مدنی آمریکا پیدا کنیم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد