PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله چرا کارمندان مطالعه نمی کنند؟



Ronia
2nd February 2014, 08:56 AM
چرا كارمندان مطالعه نمي كنند؟
نويسنده : اسمعيلي، بابك
سال انتشار : 1384
چكيده
اين مقاله موضوع مطالعه كارمندان در محل كار را مورد بررسي قرار مي دهد و دلايل عدم مطالعه كاركنان را در سه بعد عوامل فرهنگي و اجتماعي، عوامل مربوط به كاركنان و عوامل مربوط به مديران و رؤسا تشريح مي كند.


منبع : روزنامه همشهري،‌ يكشنبه 3 مهر 1384، سال سيزدهم، شماره 3808، صفحه 10.
كليدواژه : مطالعه در محل كار ؛ مطالعه كارمندان ؛ كتابخواني
1- مقدمه امروزه بسيار مي شنويم و مي خوانيم كه سرانه مطالعه در ايران پايين تر از كشورهاي ديگر است و فرهنگ مطالعه در بين مردم همه گير نشده است و مطالعه به صورت عادت روزمره در كنار فعاليت هايي كه معمولاً مردم در طول يك شبانه روز انجام مي دهند در نيامده است و يا به قولي مطالعه در سبد امور روزمره خانواده ها قرار نگرفته است.
دانشمندان تعليم و تربيت معتقدند مطالعه و كتابخواني بايد از همان اوان كودكي در خانواده و مدرسه در وجود كودكان نهادينه شود، آنها با روش هاي مطالعه آشنا و به منابع خواندني مختلفي مجلات، كتابها، مقالات و ... به آساني دسترسي داشته باشند و با مشاهده مطالعه روزانه پدر و مادر آنان نيز به اين امر ترغيب شوند. به طور كلي مي توان گفت اگر محيط خانه غني باشد (از نظر متن هايي براي مطالعه)، كودك خود به خود به سمت مطالعه مي رود همچنان كه اگر كودك در محيط خانه با ادوات موسيقي سروكار داشته باشد احتمال اين كه به سمت موسيقي گرايش پيدا كند زياد است. با اين مقدمه وارد اين بحث مي شويم كه «چرا كارمندان مطالعه نمي كنند؟»
2- دلايل عدم مطالعه كاركنان كاركنان سازمانها همان انسانهايي هستند كه در اجتماع پرورش يافته و بعد وارد سازمان شده اند. عادت ها و تربيت دوران كودكي و جواني آنها در شكل گيري شخصيت امروزي آنان بسيار تأثيرگذار بوده است. مسلماً سازمان ها نمي توانند با برگزاري چند كلاس آموزشي يا پند و اندرز و صدور بخشنامه در تغيير شخصيت آنان تأثير چنداني داشته باشند.
به نظر مي رسد مي توان دلايل عدم مطالعه كاركنان را با عناوين زير بررسي نمود:


عوامل فرهنگي و اجتماعي
عوامل مربوط به كاركنان
عوامل مربوط به مديران و رؤسا

2-1- عوامل فرهنگي و اجتماعي همانطور كه در مقدمه اشاره شد محيط غني خانواده مي تواند در شكل گيري عادت مطالعه در كودكان تأثير بسيار مهمي داشته باشد و كودك با مشاهده منابع چاپي و غيرچاپي پيرامون خود و مشاهده مطالعه منظم والدين به اين امر تشويق مي شود و از همان ابتداي زندگي عادت مي كند همانطور كه در روز غذا مي خورد، بازي مي كند، مدرسه مي رود، تفريح مي كند، مطالعه هم داشته باشد. مدارس هم مي توانند مشوق اين امر باشند و با در دسترس قرار دادن كتابهاي مفيد و مناسب سن و سال كودكان و برگزاري جلسات كتابخواني، مسابقات و اهداء جوايز، كودكان را به مطالعه تشويق نمايند و محيطي فراهم كنند كه كودكان، معلمين و مديران خود را در حال مطالعه مشاهده نمايند و از آنان الگو بگيرند.
متأسفانه موارد فوق در خانواده ها و مدارس كمتر مشاهده مي شود. در خانواده ها ممكن است انواع اسباب بازي و بازي هاي كامپيوتري به وفور وجود داشته باشد اما كتاب، مقاله و روزنامه ديده نشود و يا كودكان، پدر و مادر خود را اصلاً در حال مطالعه نبينند بلكه پدر و مادر بيشتر سرگرم تماشاي تلويزيون و ميهماني و ... باشند. در مدرسه هم مطالعه صرفاً به حفظ كردن مطالب كتابها و دادن امتحان منحصر مي شود و دانش آموزان، معلمين و مديران خود را در حال مطالعه نديده و كتابخانه جاي متروكه اي محسوب مي شود.
معمولاً قسمت اعظم مطالعه مردان در منازل حول سياست، ورزش، حوادث و يا استفاده از روزنامه ها و هفته نامه ها صورت مي گيرد كه در شكل گيري هويت علمي و كاري آنان اثر بخش نيست و اصولاً كمتر مشاهده مي شود كتاب هاي علمي و تخصصي در منزل مطالعه شوند. البته بعضاً مشاهده مي شود كه زنان خانه دار در مقابل مطالعه مردان در منزل حساسيت و مقاومت نشان مي دهند و به اصطلاح روزنامه يا كتاب را «هووي» خود مي پندارند و از مطالعه مردان در خانه ناراضي هستند و خود نيز اصلاً مطالعه نمي كنند. شايد به همين دليل باشد كه عده اي معتقدند اطلاعات عمومي، اجتماعي و جغرافيايي زنان بسيار پايين تر از مردان است (البته در اين مورد تحقيق معتبري صورت نپذيرفته است).
2-2- عوامل مربوط به كاركنان

سازمان ها نمونه كوچكي از جوامع به شمار مي روند. در سازمان ها نيز همانند ساير بخش هاي جامعه، فرهنگ مطالعه جا نيفتاده است و مثلاً اگر همكاري، همكار ديگر را در كتابخانه و يا پشت ميز خود در حال مطالعه ببيند، فكر مي كند كه وي دارد از كار فرار مي كند و يا اتلاف وقت مي نمايد و اصولاً صحنه كتاب خواندن پرسنل در سازمان صحنه جالبي نيست و كمتر مشاهده مي شود كه فرد كتابي را خوانده و به ديگر همكاران توصيه نمايد.
اصولاً كاركنان سازمان ها انگيزه اي براي مطالعه ندارند چون نمي توانند ارتباط معناداري بين فعاليت هاي اداري و مطالعه تخصصي بيابند. يعني امور در سازمان به صورت سنتي و عادت انجام مي پذيرد نه به صورت علمي. روانشناسان اعتقاد دارند براي اين كه رفتاري بروز نمايد بايد حتماً نيازي در فرد ايجاد شده باشد. تا كاركنان احساس نياز به داشتن مطالب علمي جديد در خود حس نكنند و با همين ميزان دانش و اطلاعات فعلي بتوانند امور اداري روزمره را انجام دهند، فرهنگ مطالعه شكل نمي گيرد.
در برخي سازمان ها چنان امور اداري فراوان و تعداد پرسنل كم است، كه كاركنان فرصت مطالعه ندارند و تا پايان وقت اداري زير بار خروارها پروژه و نامه اداري، جلسات ومراجعه ارباب رجوع گم مي شوند و با تن و روحي آزرده و خسته به خانه مي روند. در چنين فضايي بحث از مطالعه علمي معنا ندارد.
اصولاً در سازمان هاي دولتي بين آنان كه مي دانند و آنان كه نمي دانند تفاوتي قائل نمي شوند و كاركناني كه اهل مطالعه و تفكر و نگارش هستند مورد تشويق قرار نگرفته و معمولاً در انزواي اداري قرار مي گيرند.
تفاوت فاحش حقوق و پاداش بين رؤسا و كارمندان و كارشناسان باعث مي شود كه انگيزه مطالعه و دانش افزايي كم شده و انگيزه پست يابي تقويت شود زيرا تجربه اداري ثابت كرده است كه علم و دانش، پول و امكانات نمي آورد اما پست، هم پول و هم امكانات مي آورد. مشاهده مي شود كه بين احراز پست هاي مديريتي و ميزان علم و سود پرسنل رابطه مستقيمي وجود ندارد. در موقع دادن پست هاي سازماني معمولاً فاكتور پژوهش و علم و دانش در رتبه هاي آخر قرار مي گيرد و در نتيجه نظام شايسته سالاري بي معنا مي شود.

2-3- عوامل مربوط به رؤساي سازمانها

ضرب المثل معروفي مي گويد: «مردان مطالعه مناسب قدرت نيستند و مردان قدرت وقت مطالعه ندارند.»
معمولاً روسا در ادارات بايد همان نقش پدر و مادر در خانواده و مربيان در مدارس را ايفا كنند، يعني الگويي باشند براي مطالعه همكاران. ايشان مي بايست بيشتر مطالعه كنند و در كتابخانه سازمان به طور منظم ديده شوند و همكاران را به مطالعه تشويق نمايند. اما برعكس رؤسا معمولاً خود را بالاتر از آن مي پندارند كه نياز به مطالعه داشته باشند و اغلب خود را كامل مي دانند، در مقامي بالا كه امور را سرپرستي مي كنند. البته بعضي اوقات كمبود وقت را بهانه مي كنند و تعدد جلسات اداري بي نتيجه نيز روح و جسم آنان را خسته مي كند.
عده اي از رؤسا مطالعه را اتلاف وقت اداري مي دانند و نه تنها خود مطالعه نمي كنند، بلكه با مطالعه كاركنان نيز به مخالفت مي پردازند.
تعدادي از رؤسا چون بين مطالعه و كيفيت انجام امور اداري ارتباطي نمي بينند، كاركنان زيرمجموعه خود را به مطالعه تشويق نمي كنند و از انجام يك كار اداري ساده كه به سرعت توسط يك كارمند صورت پذيرد، بيشتر خوشحال مي شوند تا پژوهش و يا نوشتن يك متن علمي توسط كارمند؛ يعني رؤسا به فكر انجام امور اداري روزمره هستند نه رشد و تعالي كاركنان و انجام علمي امور اداري.
گاهي برخي از رؤسا فاقد پژوهش، مقاله، كار علمي، تدريس و مشاوره و ... هستند (امور اداري كه صد در صد نياز به مطالعه دارد). اما امور اداري فراواني از جمله جلسات اداري، بخشنامه خواني، تنظيم گزارش اداري و ... دارند (اموري كه ظاهراً نيازي به مطالعه علمي ندارد). پس از چنين رؤسايي نمي توان انتظار داشت كه زيرمجموعه را تشويق به مطالعه نمايند زيرا در خود نيازي به مطالعه حس نمي كنند.
تا موقعي كه رئيس دستور بدهد و انتظار اطاعت مطلق داشته باشد، ديگر نيازي به مطالعه كردن نمي بيند زيرا نيازي به بحث علمي و جا انداختن روش علمي كار براي زيردست نمي بيند و تا وقتي كه مدل مديريت آمرانه و دستوري حكمفرماست، رئيس خود را در تهديد چالش علمي با پرسنل نمي بيند كه بخواهد اطلاعات علمي خود را افزايش دهد زيرا دستوراتش چه درست باشد و چه غلط بايد اطاعت شود. پس مطالعه جايي در كار او ندارد.


تنها در مدل مديريت مشاركتي است كه رئيس و كارمند نياز به مطالعه فراوان دارند زيرا تصميم گيري جمعي و طي جلسات گروهي اتخاذ مي شوند و براي نظرات همه احترام قائل بوده، از افكار جديد و نو استقبال مي شود.
در پايان، خاطرنشان مي سازد كه ابتدا بايد نياز به مطالعه در رؤسا و كاركنان ايجاد شود، سپس روش هاي مطالعه بررسي شده و برنامه هاي منظمي براي اعضاي سازمان تدوين گردد و اين امر مستلزم همكاري نزديك خانه، مدرسه، رسانه هاي جمعي و سازمان هاست.

منبع:http://www.mgtsolution.com/olib/104274237.aspx

نو آور
2nd February 2014, 12:16 PM
یک فرانسوی می گفت: شما (ایرانی ها) کتاب می خوانید تا خوابتان ببرد، ولی ما کتاب می خوانیم تا بیدار شویم!

m.g.s.t.r
2nd February 2014, 04:42 PM
چون مطالعه اغلب تاثیری در پیشرفت کاری کارمندان دولتی ندارد بنابراین اکثرا مطالعه نمیکنند!!

Ronia
2nd February 2014, 05:56 PM
چون مطالعه اغلب تاثیری در پیشرفت کاری کارمندان دولتی ندارد بنابراین اکثرا مطالعه نمیکنند!!

اگه منظورتون ایرانه،شاید...
ولی نمیشه نقش مطالعه را در موفقیت کارکنان بی تاثیر دانست،به نظر من یک کارمند وقتی در رابطه با حوزه کاریش یا به دنبال علایقش مطالعه داره،ذهنیت بهتری نسبت به شغل وجایگاهش در سازمان پیدا میکنه و شاید همین امر باعث افزایش رضایت شغلی اش بشه چون پیش میاد که نارضایتی فرد از شغلش ناشی از عدم آگاهی از جنبه های مختلف شغلی اش یا عدم آگاهی نسیت به جایگاهش در سازمان باشه،از طرفی بازم به نظر من مطالعه زیاد و صحیح نقش خوبی در رشد شخصیتی فرد داره که نتیجه اون برای یک سازمان میتونه افزایش خودکنترلی در افراد بشه و هزینه کنترل را در یک سازمان کاهش بده و به دنبال آن افزایش بهره وری.
فرد وقتی با مطالعه بتونه به رشد شخصییش کمک کنه به استعدادهای خودش پی میبره،خلاق تر میشه و زنجیره اتفاق های خوب دیگه که همگی در نهایت به پیشرفت فرد در زندگی کمک میکنند.
از طرفی مطالعه شاید باعث کاهش تعارضات در سازمان بشه،شاید من اشتباه میکنم ولی به نظرم افرادی که اهل مطالعه هستند بهتر فکر میکنند،کمتر عصبی میشوند،درک تفاوت ها براشون راحت تره،در قبال انتقاد کمتر عکس العمل های تند نشون میدن و ...
نتیجتا مطالعه میتونه نقش خوب وسازنده ای برای سازمان و فرد داشته باشه(کمتر پیش میاد که هدف های سازمان وهدف های فرد در یک راستا قرار بگیرند)پس مطالعه میتونه بستری برای کمک به هماهنگ کردن اهداف سازمان با اهداف فرد باشه.

m.g.s.t.r
2nd February 2014, 08:03 PM
اگه منظورتون ایرانه،شاید...
ولی نمیشه نقش مطالعه را در موفقیت کارکنان بی تاثیر دانست،به نظر من یک کارمند وقتی در رابطه با حوزه کاریش یا به دنبال علایقش مطالعه داره،ذهنیت بهتری نسبت به شغل وجایگاهش در سازمان پیدا میکنه و شاید همین امر باعث افزایش رضایت شغلی اش بشه چون پیش میاد که نارضایتی فرد از شغلش ناشی از عدم آگاهی از جنبه های مختلف شغلی اش یا عدم آگاهی نسیت به جایگاهش در سازمان باشه،از طرفی بازم به نظر من مطالعه زیاد و صحیح نقش خوبی در رشد شخصیتی فرد داره که نتیجه اون برای یک سازمان میتونه افزایش خودکنترلی در افراد بشه و هزینه کنترل را در یک سازمان کاهش بده و به دنبال آن افزایش بهره وری.
فرد وقتی با مطالعه بتونه به رشد شخصییش کمک کنه به استعدادهای خودش پی میبره،خلاق تر میشه و زنجیره اتفاق های خوب دیگه که همگی در نهایت به پیشرفت فرد در زندگی کمک میکنند.
از طرفی مطالعه شاید باعث کاهش تعارضات در سازمان بشه،شاید من اشتباه میکنم ولی به نظرم افرادی که اهل مطالعه هستند بهتر فکر میکنند،کمتر عصبی میشوند،درک تفاوت ها براشون راحت تره،در قبال انتقاد کمتر عکس العمل های تند نشون میدن و ...
نتیجتا مطالعه میتونه نقش خوب وسازنده ای برای سازمان و فرد داشته باشه(کمتر پیش میاد که هدف های سازمان وهدف های فرد در یک راستا قرار بگیرند)پس مطالعه میتونه بستری برای کمک به هماهنگ کردن اهداف سازمان با اهداف فرد باشه.

نظر شما کاملا صحیحه ولی چون فعلا در کشور ما رابطه بیش از ضابطه جهت پیشرفت موثر هست معمولا کارمندان تمایلی جهت اینکار ندارن و حتی کتاب رایگان را هم مطالعه نمیکنن.و این در مورد کارمندان باسابقه و تحصیلات کمتر بیشتر شایع
که امیدوارم با بالاتر رفتن متوسط سطح تحصیلات این طرز تفکر اصلاح بشه

میلاد صفری
7th February 2014, 10:13 PM
تو بحث مطالعه متاسفانه به نظر من فرهنگ سازی ضعیفه شدت

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد