M@hdi42
9th January 2014, 10:45 AM
4.حسن قریشی
حسین برای اولین بار در سال 1938 -1317 در برلین با قریشی آشنا شد . او را احمد هزاره یک ایرانی که اینک در ایران است به وی معرفی کرد. در آن موقع قریشی در برلین تجرت می خواند . آن ها خیلی دوست شدند. حسین اظهار می دارد که قریشی در سال های 1936-1937 در مقام مترجم در استخدام وزارت دادگستری آلمان بود. از سال 1939 به بعد قریشی یک مغازه ی قالی فروشی داشت و از همین طریق با دکتر رپیکن مستشار اقتصادی امور تجاری ایران در وزارت خارجه ی آلمان در برلین آشنا شد.حسین اظهار می دارد او بهار 1941-1320 قریشی را به پوتس و واگنر معرفی کرد و از آن زمان به بعد قریشی روابط دوستانه ای با آنها دارد . او خود شخصا از آن ها دیدار کرده و در مورد فعالیت های ایرانیان مقیم آلمان اطلاعاتی بدان ها می داد.
قریشی با متقاعد ساختن تعدادی از ایرانیان برای داوطلب شدن در ارتش آلمان به پوتس کمک می کرد وی همچنین ایرانیان مناسبی را برای کار در بخش فارسی وزارت تبلیغات آلمان در برلین و جاهای دیگر جاهای انتخاب می کرد. وی عادت داشت با تمامی ایرانیان تازه وارد ملاقات کرده و از آن ها اطلاعات مورد نیاز آلمانی ها را کسب کند. وی این اطلاعات را به پوتس و واگنر رد می کرد .قریشی همچنین به دکتر ریپکن در استانبول کمک می کرد که تجار ایرانی بتوانند نمایندگی برخی از تولیدات آلمان دارو عطر لوازم تحریر و غیره را کسب کنند.
وی در اوایل 1943 زمستان 1321 در وین یک شعبه ی قالی فروشی باز کرد و علی هدایتی را به مدیریت آن گمارد.
5.محمد آخوندزاده
محمد حسین برای اولین بار در سال 1939-1318 با او در برلین ملاقات کرد شاهرخ او را معرفی کرد.وی یکی از دو دوست نزدیک
شاهرخ بود. در اوایل 1943 زمستان 1321 محسن رسولی به محمد حسین گفته بود آخوندزاده حدود یک سال نیز آموزش بی سیم دیده است . او برای کاپیتان شولز از اداره ی اول اطلاعات ارتش آلمان در برلین کار می کرد و زیر نظر مستقیم شاهرخ قرار داشت . هنگامی که محمد حسین در حوالی نوامبر 1943 آبان 1322 در استانبول بود دکتر دادخواه به او گفته بود که وی فتوحی و آخوندزاده را در ایستگاه را آهن استانبول به مقصد ایران بدرقه کرده است.
6.مکری
محمد حسین می گوید که برای اولین بار در سال 1937 در برلین و از طریق یک ارمنی ایرانی تبار به نام تیران کاراخانیان که در سال 1937 به ایران بازگشت با وی آشنا شده بود .مکری در 1940 داوطلب خدمت در ارتش آلمان شد و بعد ها در رده ی ستوان احتیاط قرار گرفت . هنگامی که در سپتامبر 1943 محمد حسین در برلین را ترک می گفت مکری در کالج فنی درسدن واقع در برلین تحصیل می کرد.
مانده دارد...
منبع :
کتاب ستون پنجم
ترجمه ی کاوه بیات
حسین برای اولین بار در سال 1938 -1317 در برلین با قریشی آشنا شد . او را احمد هزاره یک ایرانی که اینک در ایران است به وی معرفی کرد. در آن موقع قریشی در برلین تجرت می خواند . آن ها خیلی دوست شدند. حسین اظهار می دارد که قریشی در سال های 1936-1937 در مقام مترجم در استخدام وزارت دادگستری آلمان بود. از سال 1939 به بعد قریشی یک مغازه ی قالی فروشی داشت و از همین طریق با دکتر رپیکن مستشار اقتصادی امور تجاری ایران در وزارت خارجه ی آلمان در برلین آشنا شد.حسین اظهار می دارد او بهار 1941-1320 قریشی را به پوتس و واگنر معرفی کرد و از آن زمان به بعد قریشی روابط دوستانه ای با آنها دارد . او خود شخصا از آن ها دیدار کرده و در مورد فعالیت های ایرانیان مقیم آلمان اطلاعاتی بدان ها می داد.
قریشی با متقاعد ساختن تعدادی از ایرانیان برای داوطلب شدن در ارتش آلمان به پوتس کمک می کرد وی همچنین ایرانیان مناسبی را برای کار در بخش فارسی وزارت تبلیغات آلمان در برلین و جاهای دیگر جاهای انتخاب می کرد. وی عادت داشت با تمامی ایرانیان تازه وارد ملاقات کرده و از آن ها اطلاعات مورد نیاز آلمانی ها را کسب کند. وی این اطلاعات را به پوتس و واگنر رد می کرد .قریشی همچنین به دکتر ریپکن در استانبول کمک می کرد که تجار ایرانی بتوانند نمایندگی برخی از تولیدات آلمان دارو عطر لوازم تحریر و غیره را کسب کنند.
وی در اوایل 1943 زمستان 1321 در وین یک شعبه ی قالی فروشی باز کرد و علی هدایتی را به مدیریت آن گمارد.
5.محمد آخوندزاده
محمد حسین برای اولین بار در سال 1939-1318 با او در برلین ملاقات کرد شاهرخ او را معرفی کرد.وی یکی از دو دوست نزدیک
شاهرخ بود. در اوایل 1943 زمستان 1321 محسن رسولی به محمد حسین گفته بود آخوندزاده حدود یک سال نیز آموزش بی سیم دیده است . او برای کاپیتان شولز از اداره ی اول اطلاعات ارتش آلمان در برلین کار می کرد و زیر نظر مستقیم شاهرخ قرار داشت . هنگامی که محمد حسین در حوالی نوامبر 1943 آبان 1322 در استانبول بود دکتر دادخواه به او گفته بود که وی فتوحی و آخوندزاده را در ایستگاه را آهن استانبول به مقصد ایران بدرقه کرده است.
6.مکری
محمد حسین می گوید که برای اولین بار در سال 1937 در برلین و از طریق یک ارمنی ایرانی تبار به نام تیران کاراخانیان که در سال 1937 به ایران بازگشت با وی آشنا شده بود .مکری در 1940 داوطلب خدمت در ارتش آلمان شد و بعد ها در رده ی ستوان احتیاط قرار گرفت . هنگامی که در سپتامبر 1943 محمد حسین در برلین را ترک می گفت مکری در کالج فنی درسدن واقع در برلین تحصیل می کرد.
مانده دارد...
منبع :
کتاب ستون پنجم
ترجمه ی کاوه بیات