ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اگر به کربلا بروم...



بانوی خیال
22nd December 2013, 07:17 PM
اگر به کربلا بروم:
در اولین قدمم به خاک کربلا خاک می شوم تا طعم شهد شیرین عبودیّت را در کربلا ، این قطعه گم شده بهشت بچشم و به خاک افتم تا شکر گزار آن توفیق بزرگ باشم.
باورم نخواهد شد به کربلا آمده ام ، سرزمین عشق های آسمانی، سرزمین ناله های عاشقانه شبانگاهی ،سرزمین بلندترین حماسه تاریخ ابدیت، سرزمینی که در آن خون اصغر همچو مشتی سهمگین بر دل سنگین آسمان کوبیده شد تا اندکی دل آسمان از آن همه ظلم تاریخ ، به درد آید.
اگر به کربلا بروم ، قطره ای آب خواهم شد در دل فرات تا صدای های های گریه های فرات را بر پیکر قطعه قطعه عباس با تمام وجودم بشنوم. اما نه ! در خود توان آب شدن را نمی یابم چگونه قطره ای آب باشم و صدای ناله های کودک حسین را بشنوم که از فرط عطش به سختی توان گریه را دارد . اگر قطره ای آب شوم ،لاجرم نظاره گر ریختن خون خدا در کنار فرات خواهم شد امّا من ضعیف تر از آنم که بتوانم این صحنه را تماشا کنم . اگر قطره ای آب باشم از خود متنفر خواهم شد.پس اگر به کربلا بروم، قطره ای خون خواهم شد تا از دست حسین علیه السلام به سوی آسمان پرتاب شود تا رضایت خداوند از حسین علیه السلام را طلب کند.امّا من پست تر از آنم که بتوانم خون حسین باشم. پس قطره ای خون خواهم شد تا از پای پر آبله کودک یتیمی بچکد تا ردپایی از مظلومیت در تاریخ بگذارد و فریاد خونخواهی اش را در سرتاسر تاریخ سر دهد، ولی می دانم تاب تحمل آن صحنه ، مرا درهم خواهد شکست.
پس اگر به کربلا بروم قطره ای اشک خواهم شدتا از چشمی بر این همه مظلومیت بچکد . قطره ای اشک خواهم شد تا بچکم و اندکی از این همه آتش غم درونم را سرد کنم.
ای حسین ! ای عطیّه خاصّه الهی بر ما خاکیان بی مقدار ؛ تو به کدامین گناه کشته شدی؟
امّا نه خود می دانم که اگر قطره ای اشک باشم نخواهم توانست برآن همه مصیبت بچکم، زیرامصیبت حسین علیه السلام والاتر از آن است که تنها قطره ای چون من ، ناپاک و بی مقدار، برآن بچکد پس همان خاک خواهم شد و عاشقانه بر مهر عشّاق ابا عبدا... خواهم نشست،پس همان خاک خواهم شد، آن هم نه خاک کربلا، چون خاک کربلا، خاک بهشت است و من موجودی زمینی و پستم.
خاک خواهم شد، آن هم خاکی بی مقدار که عاشقانه از زیر پای زوّار حسین علیه السلام به هوا خواهم خاست و مستانه در آسمان، از شوق خاک شدن در درگاه حسین، خواهم رقصید.
السلام علیک یا ابا عبداللّه

بانوی خیال
22nd December 2013, 07:19 PM
با آسمان قسمت بکن بال وپرت را


بردار از روی زمین چشم ترت را


این تکه های گمشده راز رشیدی ست
یعنی تصور کن علی اکبرت را
شیون مکن لیلای مجنون،این بیابان
باید بنوشد خون پاک همسرت را
گهواره را آرام تر از خود رها کن
تا نشکند بغضی گلوی اصغرت را
آتش توان سوختن (http://tebyan-zn.ir/tags/%d8%b3%d9%88%d8%ae%d8%aa%d9%86-.html)اینجا ندارد
باید بریزی بر تنش خاکسترت را
با ناله های العطش برخیز لیلا
باید ببندی کوله بار آخرت را
فردا که سهم عاشقان را داد زهرا
بالا بیاور از میان خون سرت را

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد