PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله تفسیر"مالك يوم الدين"



aty.a
19th December 2013, 01:36 PM
در رساله هاى عمليه خوانده ايد كه در قرائت نماز اين آيه را بدو وجه مى توان خواند : مالك يوم الدين و ملك يوم الدين ببينيم اين دو قرائت آيا باعث مى شود كه دو معنى مختلف براى آيه تصور گردد ؟


ملك و مالك در استعمالات روزمره هر كدام معناى مستقل دارند اولى يك رابطه سياسى است و دومى يك رابطه اقتصادى . آنجا كه انسان با چيزى رابطه مالكيت پيدا مى كند , باين نحو است كه مى تواند از آن بهره بردارى كند و آنجا كه ملك مى گويد يعنى قدرتى مافوق ديگرى دارد , و براى خود حق تدبير و سياست قائل است .


ولى در هر دو مورد هيچگونه واقعيتى در كار نيست , بلكه يك قرارداد صرف است . يعنى اينكه مى گوئيم فلان كس مالك فلان خانه است , يعنى در حال حاضر قرار بر اينست كه چنين اعتبار شود , و آنجا كه گفته مى شود فلان شخص ملك فلان ناحيه است نيز بيش از يك اعتبار نيست , و لذا در هر دو مورد اگر اعتبار عوض شود بلافاصله ديگر وجود ندارد , يعنى ممكن است لحظه اى ديگر مالك آن خانه و ملك آن ناحيه اشخاص ديگرى باشند و رابطه با افراد جديد برقرار گردد .


در اينگونه موارد كه ملك بودن و مالك بودن با اعتبار تشكيل مى گردد , اين دو معنى با يكديگر كمال امتياز را دارند , يعنى ملك كار مالك را نمى كند و مالك نمى تواند كارهاى ملك را انجام دهد . يكى ملك است و ديگرى ملك .


ولى در بعضى موارد اين روابط حقيقى است . مثلا اگر كسى بگويد من مالك قواى بدنى خويش هستم , معنايش اينست كه در بهره گيرى از آنها صاحب حق و مختارم , يعنى قوه اى در وجود من هست كه من هر وقت بخواهم از آن استفاده مى كنم و مثلا با آن سخن مى گويم و هر وقت نخواهم بهره بردارى نمى كنم . اينجاست كه چنانكه ملاحظه مى كنيد ملك با مالك هر دو مصداقا يكى است . يعنى هم ما مالك اعضاء و جوارح خودمان هستيم و هم ملك و مسلط بر آنها , بدليل اينكه يك امر تكوينى است نه قراردادى و مجازى محض .


در مورد پروردگار , كه خالق تمام جهان است و اراده اش قاهر بر همه عالم است وحدت ملك با مالك بخوبى روشن است و آنجاست كه رابطه حقيقى بين مالك و مملوك برقرار است . لذا در قيامت راجع به ملك در قرآن آمده است . لمن الملك اليوم , لله الواحد القهار مؤمن آيه 16 .


بالاتر اينكه در آيه ديگر آمده است قل اللهم مالك الملك . بگو اى خداى مالك ملك . در اين آيه ملك و صاحب اختيارى در مديريت به عنوان يك امر مملوك فرض شده است . مفاد لمن الملك اليوم نيز همين است و به اصطلاح[ ( لام]( افاده ملك مى كند . معنى آيه اينست كه مالك كيست ؟ پاسخ اينست كه خدا است . پس معلوم مى شود كه ملك و ملك اين قدرها از يكديگر جدا نيستند و آنطور كه گفته مى شود دو قلمرو جداگانه ندارند .


آيا فقط خداوند مالك و ملك روز قيامت است و در دنيا نيست ؟خير , بلكه خداوند مالك و ملك حقيقى هم دنيا و هم آخرت است . فرقش اينست كه بشر چون در دنيا چشم حقيقت بين ندارد , مالكها و ملكهاى اعتبارى و مجازى را مى سازد . خود را و ديگرى را مالك بر اشياء و ملك آنها مى داند و مى گويد من مالك اين خانه ام ولى هنگامى كه حقايق جهان برايش مكشوف شد و نگاهى واقع بينانه بر جهان افكند آنگاه خواهد ديد كه همه ملكها و ملكها ساختگى بوده و مالك و ملك حقيقى هستى اوست . ولقد كشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد .


روايت ذيل نيز همين مطلب را بيان مى فرمايد :
عن جابر عن ابى جعفر ( ع ) انه قال الامر يومئذ و اليوم كله لله يا جابر اذا كان يوم القيامه بادت الاحكام , فلم يبق حاكم الاالله ( 1 )
1 الميزان ج 20 ص 229
آشنايى با قرآن ج 2
تفسير سوره حمد و قسمتى از بقره
استاد مرتضى مطهرى
منبع : مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی
منبع:تبیان زنجان (http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/quran/explanation_quran/2013/12/16/150850.html)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد