PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال خدا



draz
6th July 2009, 09:25 AM
خدا کیه چیه یا میشه چی گفت>؟@};-

AvAstiN
6th July 2009, 11:40 AM
خدا کیه چیه یا میشه چی گفت>؟@};-


یه چیزایی از کتاب " روی ماه خدا رو ببوس " می نویسم که رو من خیلی تاثیر گذاشت .

"خودت گفتی یه شب خواب دیدی تو و مونس رفته اید توی دشت و اون جا صدای خدا رو شنیده اید که گفته بود دارید دنبال چی می گردید؟ و تو گفته بودی دنبال تو ، داریم دنبال تو می گردیم . بعد اون صدا گفته بود برای پیدا کردن من که نمی خواد بیاین تو دشت و بیابان این همه راه که . گفته بود من توی سفره ی خالی شما هستم . توی چروک های صورت عزیز . توی سرفه های مادربزرگ. توی شیار های پیشونی پدربزرگ . توی ناله های زنی که داره وضع حمل می کنه . توی پینه های دست آدم های بدبخت و فقیر . توی آرزوهای دخترهای فقیر دم بخت که دوست دارند کسی با اسب سفید بال دار بیاد و اون ها رو از نکبت فقری که توش گیر کرده اند نجات بده . توی عینک ته استکانی چشم پدران ناامیدی که با جیب خالی ، بچه ی مریض شون رو از این دکتر به اون دکتر می برند . توی دل دوتا پسر بچه ی دبستانی که سر یک مداد پاک کن توی خیابون با هم دعوا می کنن. توی دل مردی که شب با جیب خالی باید بره خونه اما از زن و بچه اش خجالت می کشه . توی دل زن اون تعمیرکاری که دوست داره شب ها که شوهرش از کار برمی گرده خونه ، دست هاش از کار و روغن و گریس سیاه باشه که یعنی اون روز کاری بوده و شوهره پول درآورده و به همین خاطر اول به دست های شوهرش نگاه می کنه ببینه سیاهند یا نه ؟ توی دل اون شوهره که اگه دستاش سیاه نباشن ساکت می ره یک گوشه اتاق تا گرسنه بخوابه اما صدای زنش که هی به بچه هاش می گه خدا بزرگه خدا بزرگه نمی ذاره اون راحت بخوابه . توی فکر های اون فیلسوف بی چاره که می خواد من رو ثابت کنه اما نمی تونه . توی نماز های طولانی آن عابد که خلوت شبانه اش رو حاضر نیست با همه ی دنیا عوض کنه . توی چشم های سرخ شده ی کسی که به ناحق سیلی می خوره اما خجالت می کشه گریه کنه . توی اندوه بزرگ و عمیق پدری که جسد پر از خون پسرش رو از جبهه می آوردند و فقط به چشم های پسره نگاه می کنه و صورتش خیس اشک می شه . توی زبان طفل شش ماها ای که از تشنگی خشک شده بود و به جای سیراب کردنش تیر به گلویش زدند . توی شرم پدر اون طفل که از زنش خجالت می کشید اون رو با گلوی پاره به مادرش برگردونه . توی خاک هایی که روی شهید ریخته می شه . توی اشک های بچه ای که برای اولین بار از درد بی پدری گریه می کنه و حتی معنای یتیم شدن رو نمی تونه بفهمه . توی تنهایی آدم ها . توی استیصال آدم ها . توی استیصال . توی استیصال . توی خدایا چه کنم ها؟ توی خوشحالی شب عید بچه ها . توی شادی عروس ها . توی غم تمام نشدنی زن های بیوه . توی بازی بچه ها . توی صداقت . توی صفا . توی پاکی . توی توبه . توی توبه های مکرری که دائم شکسته می شه . توی پشیمانی از گناه . توی بازگشت به من . توی غلط کردم ها . توی دیگه تکرار نمی شه ها . توی قول می دم دیگه بچه ی خوبی باشم . توی دوستت دارم . توی آدم هایی که خودشون شده اند بهشت . توی علی (ع) که بهشت متحرکه . و بازهم علی . توی نماز علی . توی اشک های علی . توی غم های علی . توی دل شلوغ تو . توی تقلای تو . توی ...."

به نظر من نیازی نیست که با عقل مون ثابت کنیم خدا چیه . کیه . کجای . کافیه سعی کنیم حسش کنیم . واسه این تلاش کنیم .
به قول استاد الهی قمشه ای " گیرم که با برهان فطرت و فلسفه و ... ثابت کردی که خدا هست و این طوریه . چه فایده ؟ باید لمسش کنی "

draz
6th July 2009, 05:56 PM
خداوند بي نهايت است و لامكان و لازمان
اما به قدر فهم تو كوچك مي شود
وبه قدر نياز تو فرود مي آيد
و به قدر آرزوي تو گسترده مي شود
و به قدر ايمان تو كارگشا
يتيمان را پدر مي شود و مادر
نااميدان را اميد مي شود
گملشتگان را راه مي شود
در تاريكي ماندگان را نور مي شود
محتاجان به عشق را عشق مي شود
خداوند همه چيز مي شود و همه كس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاكي دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهيز از معامله با ابليس
بشوييد قلبهايتان را از هر احساس ناروا و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف
و زبانهايتان را از هر آلودگي در بازار و بپرهيزيد از هر ناجوانمردي ، ناراستي و نامردي
چنين كنيد تا ببينيد خداوند چگونه
بر سفره شما با كاسه اي خوراك و تكه اي نان مي نشيند
در دكان شما كفه هاي ترازوهايتان را ميزان مي كند
در كوچه هاي خلوت شب با شما آواز مي خواند
مگر از زندگي چه مي خواهيد كه در خدايي خدا يافت نمي شود؟؟؟؟

AvAstiN
6th July 2009, 10:34 PM
حالا سوال اینجاست که چه طوری می شه خدا رو حس کرد؟ !!!

draz
7th July 2009, 01:07 PM
سلام
{applause}به نظر من خدا در وجود ماست ماخودمان را کر وکورو عاجز کرده ایم ودنیا انقدر مارا به خود مشغول کرده است که خودمان را فراموش کردهیم واگر میخواهیم که خدارا حس کنیم باید اول خودمان را بشناسیم ببینید اگر ی مورچه از روی دستمان حرکت کند به شرطی که اذیتش نکنیم به حرکت خود ادامه میدهد بدون انکه بداند که روی دست خلیفه خدا دارد راه میرود ویا اگر به یگنجشک نزدیک شویم فورا" پرواز میکند پس از این مثال ساده در می یابیم انسان مثل ان مورچه است که نمی داند که که است وزمانی خدا را کاملا" حس میکنیم که در مشکلی سخت گرفتار شویم وبا تمام وجود اورا بخواهیم ودر آن موقعه جز خدا کسی را نمی بینیم یهنی تنها عاشق اومی شویم واز دنیا دست بر میداریم @};-

AvAstiN
7th July 2009, 04:27 PM
اینکه باید خودمون رو بشناسیم یکم جواب کلیشه ایه !! به من بگو چی کار دقیق !! مثلا بگو فلان قرص رو بخور! فلان جا برو یا یه چیزی این طوری ( منظورم اینه که راه حل عملی بدین)

kamanabroo
7th July 2009, 06:29 PM
إِنَّ مَعْرِفَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُعْرَفَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْعِزَّةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْقُدْرَةِ وَ الْعُلُوِّ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ أَنَّهُ النَّافِعُ الضَّارُّ الْقَاهِرُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ الَّذِي لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا سِوَاهُ هُوَ الْبَاطِل(كافي ج5 ص 36)

افرادي از قريش نزد امام سجاد ع رفتند و درباره دعوت به دين از ايشان سوال كردند.
اين متن بخشي از جوابيه امام سجاد ع مي باشد.
ترجمه: « شناخت خداي عز وجل اين است كه او را داراي وحدانيت و مهرباني و لطف و عزت و علم و قدرت و بلند مرتبه بودن و فوق هر چيز بودن ، بدانيم ( يعني به و جود اين صفات در ذات باريتعالي ايمان بياوريم) . واينكه اوست نفع دهنده و ضرر دهنده ( به دشمنان خدا) و قاهر و غالب بر هر چيزي.
شناخت خداي عزوجل اين است كه بدانيم ( و درك كنيم) كه او با چشم ديده نمي شود اما او تمام چشمها و آنچه را كه مي بينند را مي بيند. و او از همه چيز آگاه و مهربان است. و شناخت خدا اين است كه بدانيم و ايمان بياوريم كه محمد ص بنده او و فرستاده اوست و اينكه هر آنچه كه اين پيامبر آورده از سوي اوست و حق است و هر آنچه غير از اين باشد باطل مي باشد.»

فكر مي كنم با اين ديد اگه به خدا نگاه كنيم بيشتر مسائلمون حل ميشه.

kamanabroo
7th July 2009, 06:33 PM
البته اين اموري كه از زبان امام سجاد ع نقل كردم نياز به يكسري مقدمات داره.

و اين مقدمات هم بخش مهمي از اون اعتقادات و اصول دين هست.( كه در اين روايت به اونها اشاره شده)
اگه ما اصول دين رو با عقل و منطق دنبال كنيم و به اونها ايمان بياوريم در حقيقت مي شه گفت كه خدا رو شناخته ايم( البته هر كس به اندازه وسعت وجودي و روحي خودش).

اصول دين هم عبارتند از :
توحيد
عدل
معاد
نبوت
امامت

draz
7th July 2009, 09:15 PM
سلام به همه
از همه متشکرم که در این اینجا فعالیت میکنند راه حس خدا مثل ی بیماری نیست که یقرص داشته باشه ی بچه خدارا ی جور حس میکنه ی سرباز ی جور ی پیرمرد طور دیگه ی جوان....این حس بر میگرده به فطرت اگه این فطرتو تقویت کنی به آرامش روحی میرسی چون خودتو پیش ی قدرت بی نهایت می بینی وایا بری ی سوال بی نهایت آیا میشه ی جواب داد؟

AvAstiN
7th July 2009, 09:39 PM
سلام به همه
از همه متشکرم که در این اینجا فعالیت میکنند راه حس خدا مثل ی بیماری نیست که یقرص داشته باشه ی بچه خدارا ی جور حس میکنه ی سرباز ی جور ی پیرمرد طور دیگه ی جوان....این حس بر میگرده به فطرت اگه این فطرتو تقویت کنی به آرامش روحی میرسی چون خودتو پیش ی قدرت بی نهایت می بینی وایا بری ی سوال بی نهایت آیا میشه ی جواب داد؟


منظور من از قرص و اینا این بود که راه حل عملی بگین . نه که واقعا قرص باشه !
یه مثال می زنم . واسه این که حواست تو نماز کمتر پرت شه می گن سعی کنین که به معنای اون توجه کنین .
منم یه راه حل عملی مثل این می خوام .

draz
7th July 2009, 10:13 PM
سلام
بذارید آب پاک بریزم رو دستتون بنده همیشه به این اعتقاد دارم وخواهم داشت من همیشه خدارا پیش خودم احساس میکنم وهیچ وقت خدا را به چیزی تشبه نمیکنم وهر وقت احساس شادی یا غم میکنم وقتی گرسنم یا سیرم ویا هزاران چیز دیگر همه اینا رو با خدا تقسیم میکنم به زبان خودم تنها با خدا عشق میکنم وچیزی جز او نمی خوام وهمیشه دوست داشتم خدا منو به عنوان بندش قبول کنه و هر کاری میکنم اول رضایت اونو میخوام در غیر این صورت همیشه غمگینم شادیم را درشادی او میبینم وبا این نگرش همیشه خدارا با تمام وجود حس میکنم وهمیشه خودم را مدیونش میدونم هر کسی برای خودش خدا یجوری میشناسه وحس می کنه
@};-

AvAstiN
7th July 2009, 10:17 PM
ممنون از راهنمایی جامع تون !!!!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد