PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی آیا ناوهای هواپیمابر از بین می روند؟



M@hdi42
14th December 2013, 10:12 PM
آیا ناوهای هواپیمابر از بین می روند؟ بله شاید نخستین بار در طول جنگ اول جهانی بود که فکر فرود آوردن و به پرواز درآوردن یک هواپیما از روی یک کشتی در ذهن بسیاری از قدرتهای آن دوران شکل گرفت. اما دوران آغاز فرمان روایی این شناورها در دریاها را باید در جنگ دوم جهانی جستجو کرد. جایی که نبرد بین نیروی دریایی ژاپن و نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام تبدیل به اولین جنگ مابین ناوهای هواپیمابر شد. در طول جنگ دوم جهانی این نکته به اثبات رسید که دوران رزم ناوهای غول آسایی چون یاماتو،بیسمارک و پرنس ولز برای همیشه به پایان رسیده است و عملیات در آبهای آزاد جهان بدون داشتن پوشش هوایی اقدامی شبیه به خودکشی است. بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و پس از آن در طول جنگ سرد و دوران پس از آن نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا همواره سعی کرده است که به عنوان یکی از معدود دارندگان ناوهای هواپیمابر در جهان این عامل برتری خود را حفظ کند.

امروزه نیروی دریایی ایلات متحده دارای 10 فروند ناو هواپیمابر عملیاتی با پیشران اتمی می باشد. این شناورهای 90 هزار تنی به وزنه بسیار سنگینی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده اند و می توان گفت که به محض این که منافع آمریکا در هرجای دنیا به خطر افتاد اولین سوال این است،نزدیکترین ناوهواپیمابر به آن منطقه کجاست؟ در جریان درگیرهای دهه 80 میلادی در لبنان ، جنگ اول و دوم خلیج فارس و کوزوو این ناوها حضوری همیشگی داشتند. اما با توجه به این نکته که بعد از جنگ دوم جهانی هیچ ناو هواپیمابر آمریکایی تاکنون غرق نشده است این سوال در ذهن نقش می بندد که، آیا ناوهای هواپیمابر شکست ناپذیرند؟



اتحاد جماهیر شوروی سابق در دوران جنگ سرد که عنوان یکی از دو ابرقدرت جهان را یدک می کشید همواره به دنبال راهی برای مقابله با تهدیدات ناوهای هواپیمابر آمریکا بود. اتحاد شوروی به علت مشکلات اقتصادی و تکنولوژیکی هیچ گاه به دنبال برابری با نیروی دریایی آمریکا در زمینه ناوهای هواپیمابر نرفت و دست به پاسخی غیر متعارف برای مقابله با این تهدید زد.در پایان جنگ دوم جهانی بخش های زیادی از سلاح های آلمانی مثل زیردریایی ها یو- بوت و موشکهای کروز سری وی -1 دست یافتند. روسها همچنین با مطالعه استراتژی نیروی هوایی آلمان در زمینه جنگ دریایی به این نتیجه رسیدند که بایستی موشکهای کروز ضد کشتی را با زیردریایی ها و بمب افکن ها ترکیب کرد و بر علیه ناوگان سطحی آمریکا و ناتو به کار برد.
در نتیجه در طول سالهای جنگ سرد نسلهای مختلفی از بمب افکنها ، زیردریایی ها و موشکهای ضد کشتی در شوروی ساخته شد. در طول دهه 70 و 80 میلادی و با جدی تر شدن تهدید شوروی نیروی دریایی آمریکا دست به معرفی سامانه راداری و دفاع ضد موشکی ایجیس و سری موشکهای سطح به هوای استاندارد زد. اتحاد شوروی برای از بین بردن این تهدید دست به تغییراتی در جنگ افزارهای خود زد. نسل جدید موشکهای ضد کشتی روسی مثل اس اس ان 19 و اس اس ان 22 دارای برد و سرعت بیشتر شده و عمدتا سرعت آنها به بیش از سرعت صوت رسید. ارتقاء دیگر استفاده از حالت سینه مال در حرکت این موشکها بود. در موشکهای قدیمی تر از حالت شیرجه از ارتفاع بالاتر بر روی هدف استفاده می شد اما در موشکهای جدید در مرحله نهایی پرواز موشک به ارتفاعی در حدود 3 تا 5 متری سطح آب میرود و موشک خود را از دید رادارهای دشمن پنهان می کند.نهایتا رادارهای دشمن در فاصله کمی توانایی شناسایی موشک را دارند و زمان واکنش به کمتر از 25 ثانیه می رسد. در زمینه هواپیماها هم روسها دست به افزایش سرعت هواپیماهای نسل بک فایر و افزایش قابلیت پنهان کاری زیردریایی ها خود زد.


بنا بر اظهار نظر کارشناسان برای غلبه به یک شناور که از سامانه دفاعی ایجیس بهره می برد بایستی چیزی بین 6 تا 10 موشک کروز ضد کشتی مافوق صوت را به صورت همزمان به سمت یک هدف شلیک کرد. برای از بین بردن یک ناو هواپیمابر در کلاس نیمیتز روسها به صورت استاندارد چیزی نزدیک به 24 موشک را به سمت یک ناو هواپیمابر شلیک می کنند.

اما پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در دو منطقه جدید با دو نیروی متفاوت رودرو شد. یکی از این مناطق تنگه تایوان و نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق چین است که سالهاست بر سر مسئله تایوان با آمریکا درگیری دارد و چندین بار نیز دو طرف تا مرز یک درگیری کامل نظامی پیش رفته اند.کشور چین نیز با توجه به الگوی روسیه به سمت ساخت زیردریایی های مسلح به موشک کروز رفت. در دوره پس از فروپاشی شوروی ، کشور چین دست به سرمایه گذاری سنگینی در بخش زیرسطحی ها با کمک روسیه زد و خصوصا در بخش زیردریایی های دیزل الکتریک برای آبهای کم عمق تر به پیشرفتهای زیادی نایل شده است. شاید بتوان با زدن یک مثال و شرح آن واقعه به پیشرفتهای وسیع چین در این زمینه پی برد. در روز 26 اکتبر سال 2006 میلادی یک زیردریایی کلاس سانگ نیروی ارتش آزادی بخش خلق چین در فاصله 8200 متری ناو هواپیمابر یو اس اس کیتی هاوک در منطقه اوکیناوای ژاپن به سطح آب آمد.این حادثه به معنای واقعی موجب ترس و به وجود آمدن بحثهای بسیار جدی در سطوح بالای فرماندهی نیروی دریایی آمریکا شد و این سوال را به وجود آورد که اگر آن یک جنگ واقعی بود ، چه اتفاقی رخ می داد؟
نسل جدید زیردریایی های چینی نیز مثل کلاس یو آن از بدنه ای جاذب امواج صدا و یک پروانه بسیار کم صدا بهره می برد که شناسایی آن را بسیار مشکل کرده است. مسئله بعد استفاده از موشکهای بالستیک برای هدف قرار دادن ناوهای هواپیمابر است. چین نسل جدیدی از موشکهای بالستیک را به خدمت گرفته است که با استفاده از رادار و امواج فروسرخ توانایی یافتن و مورد اصابت قرار دادن ناوهای هواپیمابر را دارد که با توجه به سرعت بسیار بالایی که در مرحله برخورد به هدف دارا می باشند و تقریبا دفاع در برابر این موشکها را غیر ممکن کرده است.
اما کشور دیگری که در حدود 30 سال است رودروی ایالات متحده ایستاده است و سابقه درگیری با این کشور در عرصه دریا را نیز دارد ، جمهوری اسلامی ایران است. تجربه درگیری بین نیروی دریایی ارتش ایران و ناوگان آمریکا در خلیج فارس ، ایران را به این نتیجه رساند که بایستی به دنبال شیوه متفاوتی برای مقابله با این تهدیدات باشد. در اینجا نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تاکتیکی جدید و به نوعی بی سابقه به میدان آمد که شاید در نگاه اولیه تا حدودی مضحک باشد،قایق های تندروی مسلح!

اما شاید بتوان با نگاهی به رزمایش نبرد هزاره، سال 2002 به قدرت واقعی قایق های تندرو پی برد.در این رزمایش که یکی از گران ترین رزمایش های تاریخ آمریکا بود، دو تیم آبی و قرمز که تیم قرمز شامل قایق های تندرو و موشکهای کروز پرتابی از ساحل و تیم آبی شامل یک گروه رزمی ناو هواپیمابر و یک گروه تهاجمی آبی – خاکی بودند با هم درگیر شدند.در کمتر از 20 دقیقه تیم آبی 16 فروند از شناورهای اصلی خود را از دست داده بود.مسئله اصلی این است که محیط خلیج فارس و جزایر ایرانی در آن به همراه عمق کم آب در خلیج فارس این منطقه را به مکانی ایده آل برای مانور دادن و انجام عملیات توسط قایق های تندرو تبدیل کرده است. و در عین حال شناورهای نیروی دریایی آمریکا که در اصل برای آبهای آزاد طراحی شده اند در چنین محیطی دچار مشکل خواهند شد. مسئله دیگر محیط زیر آبی خلیج فارس است که به دلیل شکل خاص خود سیستم های سونار نیروی دریایی آمریکا را که برای عملیات در آبهای آزاد طراحی شده است را دچار مشکل کرده است که برای نمونه می توان به برخورد زیردریایی آمریکایی و نفتکش ژاپنی در تنگه هرمز اشاره کرد.
زیردریایی های کوچک کلاس غدیر نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل طراحی خاص خود به شکل ایده آلی برای منطقه خلیج فارس مناسب هستند و توانایی عملیاتی بالایی را در اختیار نیروی دریایی ارتش ایران می گذارند. مسئله بعد که سوالات بی شماری را درباره توانایی واقعی این ناوها به وجود آورد منتشر شدن فیلمی از یک پرنده بی سرنشین ایرانی برفراز ناو هواپیمابر یو اس اس رونالد ریگان بود که باعث تعجب بسیاری از کارشناسان دفاعی در سراسر دنیا شد. اگر آن پرنده مسلح بود و واقعا قصد حمله داشت چه می شد؟

مسئله بعدی پرتاب گر های بیشمار موشکهای کروز ضد کشتی ایران در سرتاسر خطوط ساحلی خود است که با توجه به متحرک بودن این سامانه ها امکان شناسایی و انهدام آنها در آن گسترده پهناور امری تقریبا غیر ممکن است.همچنین مسلح شدن ایران به اژدر حوت با سرعت 100 متر بر ثانیه که سریعترین اژدر جهان می باشد می تواند هر نیروی متخاصمی را به اندیشه جدی در باره حمله به ایران وادار کند.اما شاید یکی از آخرین و ترسناکترین ابداعات ایران در زمینه جنگ های دریایی موشک بالستیک خلیج فارس با قابلیت ضد کشتی باشد که به مانند تلاش های چین در این زمینه به نتیجه رسیده و به علت سرعت بالا در فاز شیرجه نهایی بر روی هدف دفاع در برابر آن را غیر ممکن می کند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد