PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شیطان پرستی



setayesh shb
6th December 2013, 03:57 PM
http://karamad.info/wp-content/uploads/2012/01/by_the_name_of_allah.jpg

http://uc-njavan.ir/images/cbbw6fs2b4ofgtnyxj5w.png



http://www.up.98ia.com/images/an5t5yt1c9olgmogi2.jpg

setayesh shb
6th December 2013, 04:17 PM
مقدمه ای بر احوالات شیطان:


کلمه شیطان(به انگلیسی satan)از ماده «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معنای «خبیث و پست» آمده‌است، و شیطان به موجود رانده شده، سرکش و متمرد اطلاق می‌شود و به معنی روح شریر و دور از حق، نیز آمده‌است.
در اسلام «شیطان» اسم عام (اسم جنس) است، در حالی که «ابلیس» اسم خاص (عَلَم) می‌باشد، و به عبارت دیگر شیطان به هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی و سرکش، خواه انسانی یا غیر انسانی می‌گویند، ونام ابلیس در باورهای اسلامی شیطان، به معنای کسی که ادم را فریب داده‌است.
شیطان به موجود موذی و مضر گفته می‌شود، موجودی که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودی که سعی می‌کند ایجاد دودستگی نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتی است که در او وجود دارد.
شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده است که در اثر پارسایی زیاد به درجه فرشتگان و یا (فرافرشته) راه یافت و مقرب ترین نزد خدا گشتو قبل از اینکه از بهش رانده شود خدا را بسیار عبادت میکرد.به همین دلیل ، عزازیل نام گرفت.حضرت علی (ع) فرمودند:شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت کرد و فقط یک نماز دو رکعتی او چهار هزار سال طول کشید.وقتی خدا انسان را از خاک آفرید و در آن روح دمید، به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند و همه سجده کردند به غیر از ابلیس که به خدا گفت:"مرا از آتش آفریده ای و او را از گل بد بو.پس مقام من از او بالاتر است و برای او سجده نمیکنم."سپس خداوند به او گفت:"از درگاهمک بیرون برو که تو از رانده شدگان هستی."سپس شیطان به خدا گفت:"من هفتاد هزار سال تو را عبادت کردم و خودت فرموده ای که هر کس مرا عبادت کند عبادتش را بی نتیجه نمیگزارم و عوضش را به او میدهم."خداوند فرمود:هر چه بخواهی در این دنیا به تو عطا میکنم"شیطان گفت:اول این که اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم، دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از فرزندان آدم، دو فرزندم را مسلط کنم تا آنها را به گمراهی و اغوا بکشانم.سوم این که از تو میخواهم مرا در بدناولاد آدم همچون خون جریان دهی.چهارم این که میخواهم اولاد آدم ما را نبینند، پبجم این که از تو می خواهم به من قدرت دهی که به هر شکلی که میخواهم درآیم و هر کجا که خواستم بروم،ششم اینکه میخواهم تا دم مرگ نیز پیش اولاد آدم باشم،هفتم این که مخصوصا از تو میخواهم تا مرا بر سینه ی اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.
http://upload.ghashang.com/images/99cpmwbf837uhq9zmy.jpg
پیدایش شیطان پرستی:

عده ای معتقدند: از حدود قرن دوازده و سیزده میلادی به تدریج تحرک انکشافی شیطان پرستی آغاز می شود که تا قرن بیست و یکم ادامه می یابد در این دوره که شامل سده های پایانی قرون وسطا ، عصر روشنگری و دوره مدرن می شود ، شاهد پرده برداری و انکشاف نگرش ها و آیین های شیطانی هستیم. و عده ای خلاف این را ثابت میکنند آنان عقیده دارند:شیطان پرستی در نواحی امریکای لاتین، امریکای جنوبی و افریقای مرکزی به قرن ها قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد و قبایلی که آثاری از آنها باقی مانده است این احادیث را تصدیق می‌کنند. در اکتشافات به دست آمده در امریکای جنوبی یکی از قبایل این قاره که اعتقاد بسیاری به خوب و بد داشتند شیطان را پرستش می‌کردند و حتی قربانی هایی را از انسان به شیطان هدیه می‌کردند که مکانهای انجام مراسم قربانی هنوز وجود دارد و اجساد مومیایی به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قربانی شدن این انسانها (که در آنها بیشتر زنان به چشم می‌خورند) است. در افریقای مرکزی و در دشتها و کویرهای سوزان این قاره نیز در قبایلی که معروفترین آن قبیله "اوکاچا" می‌باشد، شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدید آورنده آن و خدای خشم و نفرت پرستش می‌شد و حتی قربانی هایی نیز در مواقع خاص به آن اهداء می‌شد. ذکر این نکته ضروری است که زمان قربانی کردن انسانها در برابر شیطان لحظه های خاصی بوده است.
برای نخستین بار توماس هاردینگ در سال 1565 در کتاب "تکذیب یک کتاب" واژه شیطان پرستی را علیه مارتین لوتر و پیروانش به کار برد.

نخستین پرده برداری ، ترویج و سیوع سحر و جادو در قرن یازده به بعد است که تا امروز به اوج خود رسیده است .
پرده دوم از قرن سیزدهم به بعد با علنی کردن عرفان یهود یا (( کابالا )) آغاز می شود و امروز به اوج جلوه گری خود رسیده است.
پرده سوم علم گرایی و روی آوری به دانش در عصر رنسانس است، که با تکیه بر علوم سر و مبانی کابالا و در چهارچوب سنت یهودی مسیحی رویکرد به دانش رقم می خورد.
پرده چهارم موسیقی شیطانی است که نمادها و ایین های شیطانی را آشکارا به نام شیطان معرفی می کند.
پرده پنجم سینمای شیطانی است که ایدئولوژی شیطان پرستی را در سراسر جهان تبلیغ می کند.و سینمای شیطانی همانند ساحران فرعون شیطان را مدبری قدرتمند می نمایاند.
شیطان پرستی سه دوره ی تاریخی دارد :
شیطان پرستی بدوی ، شیطان پرستی قرون وسطا (قدیمی) و شیطان پرستی مدرن.
شیطان پرستی بدوی:
نخستین ریشه های شيطان پرستي در قرون اوليه به پیدایش آدمی بازمی گردد. در زمان هاي قديم، انسان ها در برابر هر چيزي كه قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درك آن عاجز بودند، تسليم مي شدند و سجده مي كردند. اديان باستاني شر را شريك جهان ايزدي مي پنداشتند؛ به طوري كه در ميان اقوام اوليه بين النهرين اين دو اصل (خدا و شيطان) به يكديگر پيوسته اند. در كاوش هاي بين النهرين، بت هايي به دست آمده كه براي شياطين ساخته شده اند. در شمال اروپا تا قبل از گسترش مسيحيت پرستش الهه تاريكي رواج داشت. در ايران باستان نيز اعتقاد بر اين بود كه علت وجود اهريمن، تيرگي و پيدايش لحظه اي شك و ترديد در انديشه اورمزد، خداي روشنايي بوده است.


شیطان پرستی قدیمی(قرون وسطی):


شيطان پرستي قديمي مربوط به قرون وسطا و دوران تفتيش عقايد مذهبي توسط كليسا مي شود. شيطان پرستان اين دوره، مخالف مسيحيت و كليسا بودند و در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام مي دادند.

آن ها شيطان را موجودي با هويت خارجي مي دانستند و شهوت راني و ارضاي جنسي، اصل جدایی ناپذیر مراسمشان بوده است. شیطان پرستان آن دوره اعتقادي به جهنم نداشتند و جهنم را همين دنيايي می دانستند كه در آن زندگي مي كنيم.. برای همین بدترين گناهان را در مراسم خود انجام مي دادند

ازجمله گرايش هاي شيطان پرستي در قرون وسطا، شيطان پرستي گوتيك بود كه نوعي دیگری از شر پرستي بود. ميل برگشت به تاريكي در اين فرقه بارز است. آن ها به اعمالي وحشیانه ای مثل خوردن نوزادان، تجاوز جنسي، قرباني كردن دختران متهم بودند. در حال حاضر نيز در موسيقي شيطان پرستي متال، سبكي به نام گوتيك وجود دارد که در هنگام اجراي برنامه، اعمال غير اخلاقي مختلفي را مرتكب مي شوند. نقاشي از شيطان از قرن دوازدهم موجود است كه در حال اقامه دعوا و دادخواهي در دادگاه عدالت است كه او بشريت و عيسي را متهم كرده است.

شیطان پرستی مدرن:

ركن اصلي اين نوع شيطان پرستي تأكيد بر پرورش استعدادهاي شخصي انسان و در حقيقت خود پرستي است. طبق اين ديدگاه، خدايي جز خود انسان وجود ندارد.
شيطان پرستي جديد، اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد؛ زيرا شيطان جسم نيست و وجود خارجي ندارد. بلكه شيطان را در طبيعت و وجود هر انسان مي داند و بر این عقیده است که شيطان در باطن هر كسي وجود دارد. شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريكي طبيعت است.
آنان معتقد به استفاده از لذت جنسي در بالاترین حد آن هستند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ، روح كساني كه در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده است به دنيا برمي گردد و لذت جنسي خود را كامل مي كند.
شيطان گرايي مدرن از نيمه قرن 16 آغاز شد. «كاترين دومديچي» از خانواده بزرگ يهودي و دختر «لورنز» جادوگر بزرگ، همسر هنري دوم پادشاه فرانسه بود. بعد از مرگ همسرش مراسم بلك مس (Black mass) را در بين اشراف و درباريان فرانسه بنيان گذاشت. اين مراسم از روي مدل آيين هاي جادويي باروري باستاني و بدوي و گردهمایی های جادوگران در قرون وسطا بازسازي شد و در مدت كوتاهي به دربار ساير كشورهاي اروپا از جمله انگلستان، آلمان و اتريش نیز راه يافت.
پس از مدتي كودكان ناخواسته اي كه پدرانشان معلوم نبود و مادران آن ها را نمي خواستند، به وجود آمدند. در اين جا بود كه با ابتكار «كاترين دِشي» با نام مستعار «لاوازين»مراسم اتاق درخشان طراحي شد و آيين شيطان پرستي را تكميل كرد. اين مراسم باز توليد آيين قرباني انسان بدوي بود. اتاق درخشان كاملاً سياه پوش و تنها منبع روشنايي آن شمع بود. در اين اتاق نوزادان ناخواسته قرباني مي شدند و خونشان به شيطان تقديم مي شد.پس از مدتي اين قضيه لو رفت و عده اي بازداشت و مجازات شدند، اما هنگامي كه پاي شخصيت هاي بلند پايه به پرونده كشيده شد، مقامات دستور توقف پيگيري را صادر كردند و اين مراسم به طور مخفيانه و محرمانه ادامه پيدا كرد
اين آيين ها در طول قرن هاي 17 و 18 در قالب گروه هاي سري كه توسط اشراف ايجاد و رهبري مي شد، ادامه يافت؛ گروه هايي نظير ژرمن باكسن، پسران نيمه شب، موهاكسها و نفرين شدگان. بعضي از اين گروه ها مثل انجمن آتش دوزخ بسيار گسترده بوده و شاخه هاي متعدد داشتند. سرانجام اين گروه ها از جمع انجمن هاي فراماسونري در انگلستان و فرانسه، گراند لژها را ايجاد و سپس در تمام اروپا و آمريكا و به تدريج در تمام دنيا رخنه كردند.
شیطان پرستی معاصر:
شیطان پرستی جدید در انگلستان به وجود آمد و البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگرانی بسیاری را داشته است و البته وجود اهالی باستانی آسیای میانی و خاورمیانه و همچنین اهالی یونان باستان در انگلیس ثابت شده است زیرا از اکتشافات به دست آمده در برخی محل های برگزاری مراسم شیطان پرستی و جادوگری در انگلیس نظیر محل استون هنج آثاری از تمدن ایران و یونان پیدا شده است و همچنین در کتب شیطان پرستی و جادوگری کلمات عبری، یونانی و فارسی ( البته هیچکدام نه به صورت کنونی وجود دارد)شیطان پرستی جدید بر خلاف شیطان پرستی قدیمی اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد بلکه شیطان پرستی جدید شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی می‌داند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد.
اگر بخواهيم شيطان پرستي در زمان معاصر را تعريف كنيم به آنتوان لاوي و مایکل آکینو مي رسيم. آنتوان لاوي در سال 1930 در شيكاگو به دنيا آمد. وی شغل و تحصيلات مشخصي نداشت. مدتي در سيرك پيانو مي نواخت و مدتي در اداره پليس عكاس بود. شهرت او از زماني آغاز شد كه كليساي شيطان را در آوريل سال1966 در شهر سانفرانسيسكو بنیان گذاری كرد. او با تراشيدن سر و مدل خاص ريش، شكل ظاهري خود را شبيه به تصويري درآورد كه معمولاً از شيطان كشيده مي شود. لاوی به تقليد از كليسا، فرمان هايي را تعيين كرد؛ تشكيلاتي از كاهنان و مراسم مذهبي فراهم كرد و كتابي را به نام انجيل شيطان نوشت. كليساي لاوي مورد استقبال برخي واقع شد. اين فرقه به وجود خدا و شيطان اعتقاد ندارند. در نظر آن ها پس از مرگ دنيايي نيست و دنياي اطراف هم سراسر با تباهي پر شده است.
پس انسان بايد فقط به خود بی اندیشد و مفهومي به نام پرستش وجود ندارد. لاوي كه از چشم هوادارانش متفكر، فيلسوف و هنرمند بود در سال 1979 بر اثر بيماري درگذشت. آنتوان لاوی برای تبیین و تبلیغ شیطان گرایی چند کتاب نیز تألیف کرد؛ از جمله انجیل شیطانی، جادوی شیطانی، نیایش های شیطان، دفتر یادداشت شیطان و گفتگوی شیطان. اكنون كليساي او توسط فرزند و جانشینی اداره مي شود. لاوی در انجیل شیطان اصول نه گانه ای را برای شیطان پرستی ارایه می دهد که همچنان از اصول اساسی عده زیادی از شیطان پرستان است:
1. شيطان به جاي رياضت نماينده افراط است. (البته به تعبیر ديگري از معتقدين به اين مرام، شيطان، دست و دلبازي كردن را به جاي خساست واجب كرده است)
2. شيطان به جاي اينكه نماينده توهم هاي معنوي باشد نماينده زندگي مادي است. (همه مسائل و تجارب غيرمادي و معنوي از ديد آن ها توهم و دروغ و تظاهر خوانده مي شود.)
3. شيطان نشان دهنده عقل پاك به جاي خودفريبي متظاهرانه است.
4. شيطان نشانه ی عشق به افرادي است كه لياقتش را دارند؛ نه هدر دادن آن براي افراد نمك نشناس. (برعکس مسيحيت و ساير اديان که عشق به انسان ها را به انسان می آموزد)
5. شيطان به ما انتقام جويي را به جاي برگرداندن طرف ديگر صورت نشان مي دهد. (برخلاف کلام حضرت عيسي(ع) كه پاسخ سيلي را برگرداندن طرف ديگر صورت مي داند. در اسلام نيز هر چند در برابر ظلم سکوت نمي کند اما پاسخ يک سيلي را فقط يک سيلي مي داند)
6. شيطان به ما مسئوليت در برابر مسئول را به جاي مسئوليت در برابر موجودات ترسناک خيالي مي آموزد. (يك شيطان پرست خود را فقط در برابر کسي مسئول مي داند که در برابرش مسئوليت دارد نه ساير افرادي که ممکن است درگير عملي شوند که او انجام مي دهد اما افراد مؤمن به اديان، تنها به دلیل ترس از معاد تن به انسانيت داده اند)
7. شيطان مي گويد که انسان حيوان ديگري است؛ گاه برتر و در اکثر مواقع به دليل روح خدايي و پيشرفت ذهني اش که از او بدطينت ترين حيوان را ساخته است؛ پست تر است. (دقت کنيد که روح خدايي که به اعتقاد اديان منشاء و دليل بزرگي و خوبي انسان هاست در اين نظريه دليل بدطينت ترين بودن اوست)
8. شيطان آنچه را که گناه مي نامند، عواملي براي ارضاي نيازهاي فيزيکي، حسي و رواني مي داند. (يعني گناهان را براي ارضای نيازهاي انساني لازم مي دانند.)
9. شيطان بهترين دوست کليسا است؛ زيرا در تمام اين سال ها وجود شيطان باعث ماندگاري كليسا شده است.
اما شیطان گرایی معاصر نوع دومی نیز دارد که به مایکل آکینو برمی گردد. وی متولد 28 اکتبر 1986 بنیان گذار معبد «ست» (Temple of Set) است . آکینو که سابقه خدمت در ارتش آمریکا و سازمان جاسوسی سیا را دارد به دلیل اختلافات فلسفی و مدیریتی با آنتوان لاوی معبد «ست» را در 1975 در سانفرانسیسکو تأسیس کرد. معبد «سِت» یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان های شیطان پرستی است. معبد «سِت» اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپی ها» در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است. «سِت» (Set) نام یکی از خدایان مصر است.[7] بارزترین تفاوت میان کلیسای شیطان لاوی و معبد «ست» آکینو، مربوط به مفهوم شیطان است. معتقدین به کلیسای شیطان که سِیتنیست (Satanist) نامیده می شوند؛ اعتقاد دارند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آن ها از شیطان برای نشان دادن توجهات خود و به سخره گرفتن مسیحیت بهره می گیرند. در حالی که پیروان معبد «سِت» که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان وجود خارجی دارد که به آن «پادشاه تاریکی» (The Prince of Darkness) می گویند.آن ها او را «سِت، پادشاه حقیقی تاریکی» ("Set" the TRUE Prince of Darkness) می نامند. سِیتِن (Satan) نامی است که از انجیل گرفته شده به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی «ست» (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.
شيطان پرستي ديني
مبناي بنيادين اين نوع از گرايش به شيطانيسم، پرستش يك نيروي ماوراءالطبیعه اساطيري و يا چند خدايي مي باشد. عمده پيروان آن به خدايان رم باستان، الهه هاي شرقي و... گرايش دارند . اما ركن اصلي اين نوع از شیطان گرایی نيز تأكيد بر پرورش استعدادهاي شخصي انسان و در حقيقت خودپرستي است.
از آنجا كه اين گروه از شيطان پرستان خود را بسيار قديمي تر از بقيه گروه های شیطان گرایی مي دانند؛ نام شيطان پرستي سنتي را براي خود انتخاب كرده و به شيطان پرستان فلسفي، شيطان پرستان معاصر مي گويند.
شيطان پرستي گوتيك(شر پرستی)
اين فرقه از شيطان پرستان، به دوران تفتيش عقايد مذهبي از طرف کليسا مربوط مي شود. اين نوع شيطان پرستان معمولاً به اعمالي از قبيل خوردن نوزادان، قرباني کردن دختران باکره و نفرت از مسيحيان متهم هستند. اين طرز فکر در کتاب «ماليوس ماليفيکاروم» دسته بندي شده است. این کتاب در دوران تفتيش عقايد توسط کليسا (1490 م) تأليف شد و حاوي مطالبي از جن گيري و جادوگري و مطالبي خرافي از اين دست است. ترجمه لغوي نام کتاب، «پتک جادوگران» است.
شيطان پرستي گوتيك شباهت زيادي به جادوگري دارد. دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون، شياطين متعدد و افراد مختلف، خصوصاً جادوگران است.
در دنياي امروز کشورهاي مختلفي مانند آمريکا، انگليس، آلمان و حتي چين داراي کليساي شيطان هستند. بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد که بر اساس متن انجيل شيطان بر عدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کند اما وحشتناک ترين اعمال توسط آن ها فقط براي مقابله با دستورات الهي انجام می شود.
روش های تبلیغی شیطان پرستان
شیطان پرستان روش های تبلیغی مختلفی را برای جذب افراد بیشتر به فرقه خود اتخاذ می کنند. از فعالیت گسترده در فضای اینترنت با استفاده از چت روم ها تا سایت ها و وبلاگ های مختص شیطان پرستی اما مهم ترین ابزار ترویج شیطان گرایی را در موسیقی و نمادهای شیطان پرستی خلاصه کرد. بررسی عمیق این دو، مجال فراخی را طالب است که در حوصله این نوشته نیست. به همین دلیل به بررسی اجمالی موسیقی و نمادهای شیطان گرایی بسنده می کنیم.
موسیقی شیطان گرایی
شيطان پرستي مدرن تا كنون با استفاده از موسيقي توانسته است به نفوذ خود در ميان قشر جوان كشورهاي مختلف جهان تحقق بخشد. در غرب سال 1950 را سال تولد و نزول رسمی شیطان به وسیله موسیقی نامیده اند و در همین سال بود که گروه «بیتل ها» و« الویس پریسلی» که از شعبات گروه های «راک اندرول» هستند شروع به کارکردند و مروج شیطان پرستی شدند.
این گروه ها بر طبق گفته ها و نوشته هایشان، نفس و زندگی خود را به شیطان سپرده اند و شیطان را چون خدای خود می پرستند و خدمت می کنند و در بیانیه های خود اعلام کرده اند که شیطان نیز به آنان قدرتی داده است تا به وسیله آن معجزاتی انجام دهند که باعث خودکشی اشخاصی می شود که برای شنیدن کنسرت آن ها می آیند.
این گروه های شیطانی قادرند به وسیله موسیقی ای که اجرا می کنند مردم را به صدمه زدن به خود و حتی خودکشی ترغیب کنند. مثلاً در مورد گروه «پینک فلوید» میانگین خودکشی یا صدمه رساندن شدید به خود، بعد از هر اجرای این گروه 15تا20 نفر می باشد. اما در مورد مفاهیم و پیام های این آهنگ ها، می توان گفت این آهنگ ها، بر پایه کفر به خدا و انبیا، دعوت به سکس، مواد مخدر، خودکشی و قتل می باشد.
در سال 1981 نوازنده درام، لارس الريچ با انتشار آگهي، فراخوان تشكيل گروه هوي متال را اعلام كرد و پس از مدتي موفق به جذب افراد مختلفي شد.چند سال بعد اين گروه پيشنهادهاي بلك متال را عرضه كرد.
ايده متال بازگشت به تاريكي (يعني محور اصلي تفكرات شيطان پرستي)، بي رحمي، تجاوزهای جنسي، فحاشي، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن است.
خوانندگان اين گروه روي صحنه و در كليپ هاي خياباني دست به خوردن و آشاميدن كثافاتي مانند ميوه هاي فاسد، خون، مردار و... مي زنند و از كثيف ترين گروه هاي موسيقي جهان به شمار مي روند.
نمادهای شیطان گرایی
انتقال و نشر انديشه ها از طريق گفتار يا نوشتار دشوار است و تعداد محدودي از مردم با آن ارتباط برقرار مي كنند؛ اما نمادها به دلیل اينكه ظرفيت كار هنري دارند و دارای جلوه ی بصری هستند و به صورت جذابي در جامعه خصوصاً بين جوانان و زنان گسترش مي يابند به راحتي جايگاه خود را در فرهنگ عمومي پيدا مي كنند. نمادهاي شيطاني در گستره بسيار وسيعي از لباس و كفش و ساعت گرفته تا رنگ و طرح داخل اتاق خواب تا عروسكي كه در تزئينات خودرو كاربرد دارد و انگشتر و دستبند و ده ها چیز ديگر در زندگی روزمره اشخاص حضور دارند. اين نمادها متفاوت و خوش ساخت هستند و همه جا يافت مي شوند.


پرگار و گونیا

این شکل نماد اصلی فراماسون ها می باشد که در آن پرگار و گونیای برعکس که علامت بنّایی است وجود دارد . حرف G که در وسط این آرم نوشته شده مخفف کلمه (Goat) به معنای «بز» می باشد . که پیرامون آن نیز توضیحاتی خواهیم داد. (إن شاء الله)
در این عکس نماد پرگار و گونیای برعکس را مشاهده می کنیم که در موارد مختلف از جمله آرم پلیس کانادا به کار برده می شود. این نماد در موارد دیگری مانند میادین اصلی شهر در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی استفاده می شود .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201712.JPG

بز بافومت (Bophomet)




http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201713.JPG

این شکل مربوط به یکی دیگر از نمادهای شیطان پرستی است ؛ به نام «ستاره پنتاگرام» که در وسط آن سر بز یا همان (Goat) را ملاحظه می کنید . در این شکل چهار عنصر آب (که در وسط شکم آن شکل ماهی و نماد آب است مشخص می باشد ) ، خاک (که در زیر پای بافومت قرار دارد) ، آتش (که در مشعل فروزان روی سر بز می باشد) و باد (که از وجود ماه و خطوط اطراف آن معلوم می شود) و دو جنسه بودن این بز که دارای یک بازوی مردانه و یک بازوی زنانه و قسمت های دیگر بدن وی که نشان از تقابل و آمیزش جنسی می باشد از بارزترین ویژگی های بز بافومت می باشد .
در عقیده شیطان پرستان «بز بافومت» نماد شیطان و قدرت تاریکی ها است که سر آن در یک ستاره پنج پر (inverted pentagram)(7) گنجانده شده است . که ستاره معروف پنتاگرام که رأس آن روبه بالا است نماد این چهار عنصر و راس آن نماد روح انسانی و معنویت آن است که شیطان پرستان با وارونه کردن آن روح را زیر پا قرار داده اند.
کلید آنخ (Ankh)




http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201714.JPG

همان طور که گفتیم اهرام ثلاثه مصر از جمله افتخارات فراماسون هاست . به همین دلیل است که نمادهای مصر باستان در این فرقه به وفور یافت می شود.
نمادی که در شکل بالا ملاحظه می کنید کلید (آنخ) می باشد که در زمان مصر باستان در دست کاهنان معابد بوده است . کلید آنخ نماد حیات وجاودانگی می باشد که هم اکنون در فرقه ای به نام «فمنیسم» از جمله فرقه های فراماسونری استفاده می شود . آنان زن را نماد حیات و جاودانگی می دانند به همین دلیل از این نماد استفاده می کنند . در شیطان پرستی Ankh نماد و سمبل شهوت و سکس می باشد .(8)

ضد مسیح (Anti Christ)




http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201715.JPG

در شکل بالا که ستاره پنتاگرام در وسط دیده می شود خصومت شیطان پرستان با مسیحیت آشکار می شود.
از دیگر علامت های شیطان پرستان آنتی کریست (Anti Christ) به معنای ضد مسیح که به صورت صلیب برعکس می باشد . شیطان پرستان با اینکه در واقع در مقابل تمام ادیان ایستاده اند اما خصومت و دشمنی خاصی با مسیحیان دارند(9) به همین علت علائم و نمادهای آنان را مورد استهزاء قرار می دهند . در ادامه این دشمنی بیش از پیش مشخص می شود.

(x) نماد کابالا

یکی دیگر از مهمترین نمادهای کابالیست ها و شیطان پرستان (X) که امروزه متأسفانه در ایران به عنوان بوگیر اتومبیل به وفور استفاده می شود.



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201717.JPG

دست شاخدار (Cornuto)

علامت دست شاخ دار(Cornuto) نماد ارادت به شیطان (بز) است که شیطان پرستان از آن در مراسم مختلف برای نشان دادن هویت خود استفاده می کنند. این علامت را بعداً بیشتر خواهید دید ؛ که شخصیت های مختلفی از آن برای نشان دادن هویت اصلی خود استفاده می کنند . از این نماد در گروه موسیقی هوی متال نیز استفاده می شود .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201718.JPG

هرج و مرج (Anarchy)

این نماد عمدتاً مورد استفاده گروههای هوی متال است که از جمله نماد های فراماسونری می باشد . حرف« A » مخفف کلمه«Anarchy» به معنای هرج و مرج و نابسامانی است . و به این گروه آنارشیسم اطلاق می شود این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است « هرچه تخریب کننده است ، تو انجام بده »
در شیطان پرستی همه چیز آزاد است . هر نوع لباس ، تفکر و عملی آزاد است. و هیچ چیزی انسان را از خوی حیوانیت و مست دنیا باز نمی دارد . لذا می بینیم که شیطان پرستان خواهان بی نظمی ، قتل انسان به عنوان قربانی و حتی خودکشی (که کمال افتخار برای یک شیطان پرست می باشد) هستند .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/00201719.JPG

چشم شیطان(Eye of satan)

این نماد به معنای چشم شیطان «نظارت و اقتدار» کمتر شناخته شده است. فراماسون ها از این نماد زیاد استفاده می کنند. از دیگر نام های آن چشم همه بین (All seeing eye) می باشد که در طراحی دلار نیز به کار رفته است . که اگر دقت شود تک چشم چپ می باشد که در مورد دجال در روایات نیز آمده است .(10)



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017110.JPG

صلیب شکسته یا چرخش خورشید(or sun wheel swastika)

چرخش خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ های دینی همچون کتیبه های برجای مانده از بودایی ها مقبره های یونانی دیده شده است .
این نماد بعد ها توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان پرستی کردند .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017111.JPG

Goat Head (سر بز)

بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba'al بعل یا اُسیروس ، خداي باروري مصر باستان) بافومت ، خداي جادو ، scapegoat (بز طليعه يا قرباني). اين يکي از راههاي شيطان پرستان براي به سخره گرفتن مسيح است زيرا گفته مي شود که مسيح مانند بره اي برای گناهان بشر کشته شد و خود را برای نجات بشر فداء نمود .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017112.JPG

چشمی در حال نگاه به همه جا ( چشم همه بین All seeing Eye)

شیطان پرستان اعتقاد دارند چشم در بالای هرم چشم شیطان است که بر همه جا نظارت و اشراف دارد این علامت در پیشگویی ، جادوگری و کنترل های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می گیرد .
آن ها معتقدند این چشم لوسیفر شیطان است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی ها حکومت می کند . کافی است به دلار ، پول رایج آمریکا نگاهی بیندازید . این علامت اساس نظم و ساختار نوین جهانی است (novus ordo skolorum) که در شکل صفحة بعد به زبان لاتین مشخص است . که ترجمه آن به انگلیسی (New order of the Ages)می شود.که در شکل پایین صفحه به آن اشاره شده است



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017113.JPG

ضد عدالت (Anti justice)

از دیگر نمادهای شیطان پرستی آنتی جاستیک (Anti justice) به معنای ضد عدالت این تبر رو به بالا به معنای عدالت و رو به پائین ضد عدالت است . شیطان پرستان برای نشان دادن مخالفت خود با عدالت اجتماعی از هیچ فعالیتی مضایقه نمی کنند .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017114.JPG

اعداد ماسونی

در فرهنگ فراماسونری همانند دیگر مذاهب اعدادی خاص جنبه تقدس به خود گرفته ، و بیانگر عقاید و تفکرات ماسونی و گاهی مخالفت با سایر ادیان می باشد .
عدد 13




http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017115.JPG

عدد سیزده در برخی از ادیان از جمله مسیحیت از اعداد نحس و شوم تلقی می شود ، مسیحیان کمتر از این عدد استفاده می کنند . تا جایی که در ساختمان های خود به جای طبقه سیزده عدد 1+12 استفاده می کنند . لکن این عدد برای شیطان پرستان و ماسون ها عددی مقدس است .
این نماد در طرح یک دلاری به کار رفته است، که در آن 13 شاخه زیتون در پای چپ ، 13 تیر در پای راست ، 13 ستاره پنتاگرام در بالای سر که مجموعاً ستاره هگزاگرام را تشکیل می دهند و 13 خط سفید و قرمز بین دو بال عقاب که در پرچم امریکا نیز به کار رفته است قابل مشاهده می باشد . همچنین هرمی که در سمت راست تصویر قابل مشاهده است نیز دارای 13 طبقه می باشد . که اگر نماد پرگار و گونیای برعکس را روی این شکل پیاده کنیم حروفی که در دور حرم جدا خواهد شد کلمه mason را تشکیل خواهند داد .




http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017116.JPG

عدد 33

از دیگر اعداد مقدس فراماسون ها عدد 33 می باشد که فراماسونرهای اعظم دارای این درجه خواهند شد .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017117.JPG

ساخت یک دلاری و طراحی نمادهای آن حدود شش سال به طول انجامیده است. جرج واشنگتن (Washington) اولین رئیس جمهور امریکا و فراماسونر اعظم می باشد که دارای درجه 33 است و عکس وی در طرح یک دلاری به کار رفته است .
کاخ سفید

تصویر روبرو نقشه هوائی شهر نیویورک را مشخص می کند. در این عکس اگر خطی مطابق شکل از ساختمان پنتاگون(وزارت دفاع امریکا) که در پائین شکل مشخص است به کاخ سفید(White house) محل تلاقی دو خط رسم و از آن به یکی از اصلی ترین ساختمان های ماسونی به نام جفرسون کشیده شود زاویه ای که از این دو خط حاصل می شود 33 درجه می باشد . نکته دیگری که در این تصویر وجود دارد ساختمان کاخ سفید است که با چهار میدان اطراف خود ستاره پنتاگرام را تشکیل می دهند .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017118.JPG

سازمان ملل

شکل روبرو آرم سازمان ملل را نشان می دهد که در آن سیزده پر زیتون در دو طرف کره زمین قرار دارد و همچنین خطوطی که کره زمین را به 33 قسمت تقسیم کرده است نمایانگر عدد 33 می باشد .
(جان اف کندی) تنها رئیس جمهور ضد ماسون ایالات متحده بود که در زمان ریاست جمهوریش در شهر دالاس ترور شد . در شکل شهر دالاس نشان داده شده است که نزدیک مدار 33 درجه می باشد .
صحرای هرمجدون یا آرماگدون که در اسرائیل قرار دارد و به اعتقاد یهیود آخرالزمان ، منجی یهود در این صحرا ظهور می کند ؛ نیز نزدیک مدار 33 درجه می باشد . جنگ 33 روزۀ لبنان که در روز سی ام آتش بس اعلام شد ولی بی هیچ دلیلی تا روز سی و سوم ادامه پیدا کرد نیز در نزدیکی مدار 33 درجه رخ داد .
همچنین عملیات صحرای طبس وبمب اتمی امریکا درناکازاکی نیزدرنزدیکی همین مدار صورت گرفت .



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017120.JPGhttp://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017119.JPG

عدد 666
از دیگر اعداد معروف شیطان پرستان عدد 666 می باشد، به عقیده آنان در ششصد و شصت و ششمین روز از خلقت حضرت آدم شیطان او را از بهشت راند . از این عدد به عدد وحش یاد می شود که نمایانگر شیطان است .
666 سمبلی است که به عنوان شماره تلفن شیطان از سوی گروه های هِوی متال ، وارد ایران اسلامی شده است اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان پرستان تلقی می شود . از سال ها پیش تا کنون این عدد با اشکال مختلف روی دیوار شهرهای بزرگ نقش بسته است .
برخی معتقدند این نماد هم بهانه ای است برای گسترش نمادهای این افراد .
حرفF ششمین حرف از حروف الفبای انگلیسی است که با کنار هم قرار گرفتن 3 F عدد 666 پدید می آید . در برخی از بارکدها دو خط در اول وسط و آخر بارکد همانند شکل بزرگتر از سایر خطوط مشخص است که نماد عدد 666 می باشد.



http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/10/02/002017121.JPG


علل گرايش برخي جوانان ايراني به شيطان پرستي

شيطان در تمام داستان‌هاي كهن و در تمامي اديان وجود دارد، شيطان آمده است تا انسان خليفةالله نباشد. شيطان بسان تاريكي مطلق در مقابل روشنايي و نور رحمت الهي است. هر چند در ابتدا بشر سعي داشت تا از شيطان دوري كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزي در پي فنا شدن در نيروي شيطان است. اهميت شناخت شيطان و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآني است.




حجة‌الاسلام و المسلمين حميد رضا مظاهري سيف، رئيس مركز مطالعات و پژوهش‌هاي اسلامي دانشگاه صنعتي شريف و پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات حوزة علمية قم و نويسنده هفت كتاب و هفتاد و سه مقاله در نشريات علمي است، آخرين اثر وي با نام "جريان‌شناسي انتقادي عرفان‌هاي نوظهور" بوده كه از سوي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي منتشر شده است. مظاهري سيف در اين گفت‌وگو به بررسي علل گرايش جوانان به شيطان پرستي پرداخته است و از نقش صهيونيسم جهاني در گسترش و ترويج شيطان پرستي سخن به ميان مي‌آورد، وي معتقد است: امروزه در دنيا تبليغات زيادي براي عرفان يهود يا همان قبالا صورت مي‌گيرد. شخصيت‌هاي مشهوري نظير مادونا كاباليست مي‌شوند و آموزه‌هاي كابالا در رمان‌هاي كوئيليو نقش پررنگي پيدا مي‌كند، در رمان‌هاي كوه پنجم، بريدا، شيطان و دوشيزه پريم و حتي كيمياگر به روشني تعاليم كابالا ديده مي‌شود.
اولين و مهم‌ترين عامل اين است كه شيطان‌گرايي در وجود تمام انسان‌ها ريشه‌دارد. در روايتي از امام صادق عليه السلام مي‌خوانيم كه قلب هر انسان دو گوش دارد در يكي شيطاني نشسته و همواره به سوي شر و پليدي دعوت مي‌كند و در گوش ديگر فرشته‌اي است كه به خير و نيكي مي‌خواند. درون انسان عرصة جنگ ميان شيطان و فرشته درون است. اگر شخص ارادة خود را به سوي فرشته معطوف كند، شيطان را شكست داده و تسليم خواهد كرد، اما در صورتي انسان به پيروي از شيطان درون روي آورد، فرشتة دروني را تضعيف خواهد كرد و صد البته كه فرشتة درون هيچ‌گاه شكست نمي‌خورد، انسان تنها مي‌تواند صداي او را نشنيده بگيرد ولي امكان از بين بردنش را ندارد؛ چون دعوت فرشتة دروني همان نداي فطرت است كه تغيير و تبدّلي پيدا نمي‌كند.(روم/30) به همين علت دنبال كردن نداي شيطان جنگ دروني را پايدار مي‌كند و چنين كسي هيچ گاه به آرامش نخواهد رسيد، و همواره با تضاد و تعارض دروني و احساس ناكامي زندگي خواهد كرد.
ممكن است ما از شنيدن انجام يك گناه احساس نفرت كنيم، اما گاهي نيز رغبتي در قلب‌مان ايجاد مي‌شود، ما انسان‌ها گاهي از گناه و خطا و ضايع كردن حق ديگران براي منافع خود خوش‌مان مي‌آيد و به آن ميل پيدا مي‌كنيم، اين‌ها نشانة فعاليت شيطان دروني است. جنبش شيطان‌گرايي و شيطان پرستي بر همين خصلت آدمي تكيه مي‌كند و سستي اراده و بي‌توجهي به رسول باطني يا تمايلات متعالي فطرت سبب اقبال به دعوت شيطان از لحاظ روانشناختي و استقبال از جنبش‌هاي شيطان‌گرا به لحاظ جامعه‌شناختي مي‌شود.
جنبش شيطان‌گرايي مي‌خواهد با تقديس و مشروعيت دادن به شرارت و شيطنت، تضاد دروني و آشفتگي رواني را بكاهد و حتي وعدة از بين بردن آن را مي‌دهد، اما اين وعدة دروغي است كه هيچ‌گاه محقق نخواهد شد. انسان هرچه قدر هم خطا كند و با فطرت و خرد و فرشتة درون خود مبارزه كند، نمي‌تواند وجود خود را از حضور آنها تهي سازد، زيرا فطرت در حقيقت نداي خالق و هستي بخش ماست كه درون ما حضور دارد و تا هستيم او با ماست.
به همين منظور شيطان‌گرايان از مرگ خدا سخن مي‌گويند تا بتوانند فرشتة درون را نابود كنند و البته اين توهمي بيش نيست. در اين مرحله كه به نتيجه نرسند ممكن است پايان دادن به هستي را پيش نهاد كنند و فكر كنند با خودكشي مي‌توان از هستي و هستي بخش رو گرداند. ولي با مرگ به او نزديك‌تر مي‌شوند، در حالي‌كه قادر متعالي را از خود ناخشنود كرده و براي دريافت عشق بي‌كران او آماده نشده‌اند. از اين رو با قهر و غضب مواجه خواهند شد.
بنابراين يكي از علل گرايش به شيطان پرستي پيروي از شيطان درون است كه عاقبت آن به جاهاي بسيار ناخوشايندي مي‌رسد.
يكي ديگر از علل گرايش به جنبش‌هاي شيطاني استفادة وسيع آنها از نمادهاست. انتقال و نشر انديشه‌ها از طريق گفتن يا نوشتن دشوار است و تعداد محدودي از مردم با آن ارتباط برقرار مي‌كنند. اما نمادها به راحتي جايگاه خود را در فرهنگ عمومي پيدا مي‌كنند و به خاطر اينكه ظرفيت كار هنري دارند، به صورت جذابي در جامعه، به خصوص بين جوانان و زنان گسترش مي‌يابند.
نمادها همواره حامل معنا و پيام هستند و نوعي نگرش يا فكر را تداعي مي‌كنند و رفتار خاصي را يادآور مي‌شوند. مثلاً مردم با ديدن گلدسته ياد مسجد و نماز مي‌افتند. با ديدن چراغ قرمز احساس خطر مي‌كنند و مي‌ايستند. جنبش شيطان‌گرايي با استفاده وسيع از نمادها و به كارگيري ظرفيت‌هاي هنري نظير گرافيك، سينما و از همه بيشتر موسيقي به عرصه آمده است.
نمادها و سمبول‌هاي شيطاني روي لباس‌ها، گردنبندها و دستبندها، انگشترها و ساعت‌ها، از كفش تا كلاه همه جا ديده مي‌شود. اين نمادها با طراحي‌هاي متنوع و زيبا افراد را جذب مي‌كنند، پس از اينكه استفاده از آنها تكرار شد و به عنوان بخشي از رفتار و سليقة شخص در آمده و به نوعي هويت و خودپندارة فرد را تشكيل مي‌دهد، در اين شرايط با افراد ديگري كه نمودهاي رفتاري و ذوقي همانندي را دارند، احساس همزاد پنداري كرده و خود را از آنها و آنها را از خود مي‌پندارد و در رفتار و گفتار و افكار به طور ناخودآگاه شبيه به آنها مي‌شود. به قول ارنست كاسيرر انسان حيوان نمادساز است و به خاطر قدرت تفكر و معناجويي يا معنا بخشي، كنش‌هاي متقابل انسان‌ها به صورت نمادين شكل مي‌گيرد. و از اين راه معاني را به هم منتقل مي‌كنند. مثلاً دو نفر كه به هم مي‌رسند براي هم دست تكان مي‌دهند و اين حركت نماد توجه، محبت و احترام است.
معاني كه به صورت نمادين در روابط انساني جريان پيدا مي‌كند، به واسطة هنر بسيار مؤثرتر مي‌شود و سينما يكي از تأثير گذارترين هنرهاست. هنگامي‌ كه فيلم شيطان در تاريخ 6/6/1976 پخش شد كسي فكر نمي‌كرد كه چقدر مؤثر واقع شود به طوري كه هنگام پخش نسخة دوم اين فيلم در تاريخ 6/6/2006 بسياري از مردم از خانه بيرون نيامدند تا پر شيطان به آنها نگيرد و عده‌اي هم كارهاي مهم خود را نظير عروسي و غيره به اين روز انداخته بودند تا از نيروي شيطان بهره‌مند شوند!






یكي ديگر از عوامل گسترش شيطان‌گرايي و شيطان‌پرستي اين است كه شيطان را منشأ قدرت معرفي مي‌كنند و كاميابي و موفقيت در زندگي را در روزگار غلبة شيطان در گرو دست دادن با او و سپردن روح خود به شيطان اعلام مي‌كنند. شيطان‌گرايان مي‌گويند ما در دوران غلبة شر بر خير زندگي مي‌كنيم و اين نشانة غلبة شيطان بر خداست، پس نيروي غالب نيروي شيطان است و در صورت همراهي با او مي‌توان به نيروي لازم براي رسيدن به اهداف و آرزوها دست يافت.
در حاليكه واقعيت چيز ديگري است. ما در دورة مهلت يافتن شيطان و متأسفانه سستي انسان به سر مي‌بريم. شيطان نه تنها رقيب خداوند نيست، بلكه رقيب انسان هم نيست و اگر انسان به خود بيايد و به خدا پناه ببرد شيطان در برابر او عاجز و ذليل خواهد شد. قرآن كريم مي‌فرمايد: نيرنگ شيطان ضعيف است.(نساء/76) و سلطه‌اي بر اهل ايمان و توكل كنندگان ندارد،(نحل/99) سلطة او فقط بر كساني است كه به او دل سپرده و فرمانش را مي‌پذيرند و او را شريك پروردگارشان مي‌پندارند. (نحل/100)
جنبش شيطان‌گرايي در راستاي جا انداختن اين دروغ بزرگ كه در دوران غلبة نيروي شيطان به سر مي‌بريم، دست به فعاليت‌هاي تبليغي گسترده‌اي زده است. از جمله توليد فيلم‌هايي نظير كودك رزماري، دروازه نهم و گابريل. رومن پولانسكي در فيلم كودك رزماري (1968) تولد شيطان را اعلام كرد، تولدي كه همه از آن خوشحال اند و او را فرزند قدرتمندترين قدرتمندان مي‌دانند. سپس در فيلم دروازه نهم (1999) شيطان را به صورت نيرويي كه غلبه يافته معرفي مي‌كند. نيرويي كه خيلي از مردم و حتي افراد شاخص نظير اساتيد دانشگاه و ثروتمندان در جستجوي راهي براي سپردن روح و جسم خود به او و متقابلاً برخورداري از قدرت او هستند.
سرانجام در فيلم گابريل توليد سال 2008، مي‌بينيم كه زمين را ظلمت و پليدي فرا گرفته و خداوند فرشتگان را براي نجات زمين مي‌فرستد؛ اما آنها نيز آلوده مي‌شوند و در پايان گابريل كه همان جبرئيل است با دلخوري از خداوند، دست از زمين مي‌كشد و به آسمان صعود مي‌كند، تا نگذارد كه خدا فرشتگان ديگر را به زمين بفرستد. اين فيلم‌ها كه با تكنيك‌هاي بالا و جذابيت‌هاي زياد داستاني توليد مي‌شود، در نهايت باور يا دست كم اين احتمال را تقويت مي‌كند كه نيرويي به نام نيروي شيطان وجود دارد و پيوستن به او بسيار مفيد و مؤثر است.
يكي ديگر از عوامل جذابيت و روي‌آوري به جنبش شيطاني كه بسيار شيطنت آميز به كار گرفته شده، ميل به انتقاد و اعتراض در جوانان است. بدون شك مدل زندگي ما كه بر اساس اهداف و برنامه‌هاي تمدن غرب شكل گرفته با فطرت و طبيعت انسان ناسازگار و خيلي آزار دهنده است. نظام اقتصادي، سياسي، آموزشي، فرهنگي و اجتماعي ما - منظورم از ما تمام مردم دنياست - ظالمانه و سرشار از تباهي است. در اينجا نمي‌خواهم به اين موضوع بپردازم و در جاهاي ديگر توضيح داده‌ام. اما نشانه‌هاي اين تباهي كه در تار و پود تمدن معاصر و زندگي ما پيچيده، افسردگي‌ها، اضطراب‌ها، رنج‌هاي بيهوده، ارزش‌هاي پوچ نظير پول، مدرك، مدال‌ها و جوايز مسخرة بين اللمللي و هزاران پديدة موهوم و بي‌معناي ديگر است.
نوجوان و جواني كه تازه با اين عرصه آشنا مي‌شود و هنوز اين هنجارهاي بي‌معنا را دروني نكرده ستم و تجاوز به حريم خود را كاملاً احساس مي‌كند و به سركشي رو مي‌آورد. دقيقاً به همين علت در دهة 1960شاهد جنبش‌هاي دانشجويي وسيع در آمريكا و اروپا بوديم. دقيقاً در اوج اين جنبش‌ها بود كه پديده‌اي به نام موسيقي متال به عنوان موسيقي اعتراض به وجود آمد. آن جنبش‌ها و اين سبك موسيقي در ابتدا اهداف بسيار درستي داشت. اهدافي نظير مخالفت با مصرف‌گرايي، فاصلة فقير و غني، سرمايه‌داري، جنگ، فرسايش روابط انساني و... مثلا ً جوانان مي‌رفتند و از زباله‌ها لباس‌هاي پاره پيدا مي‌كردند و مي‌پوشيدند تا به اختلاف طبقاتي و بي‌عدالتي اعتراض كنند، داد و فرياد راه مي‌انداختند، ويژگي موسيقي متال فرياد، حرفهاي اهانت آميز و سروصداي بلند است. البته روش‌هايي كه از سوي اين جوانان به كار برده مي‌شد هميشه درست نبود اما اهداف خوبي در كار بود.
ديري نگذشت كه اين جنبش به جهات انحرافي سوق پيدا كرد. در بين شعارهايي نظير عشق به مردم و عدالت، دعوت به استفاده از ماري‌جوانا و ساير مواد مخدر پيدا شد، گروهايي موسيقي خود جوش مورد حمايت شركت‌هاي سرمايه‌داري قرار گرفتند و گروه‌هايي نظير هندريكس و گروه كِريم موسيقي متال را به سوي تجاري شدن سوق دادند، تاجايي كه امروزه خوانندگان معروف مثل مرلين منسون و گروه‌هاي مطرح متال كاملاً در خدمت نظام سرمايه داري قرار گرفته‌اند و لباس‌هاي پاره با قيمت گزاف در بوتيك‌هاي شيك به فروش مي‌رسد.
اين گروه‌ها از آنجا كه خلاف ارزش‌هاي اجتماعي حركت مي‌كردند و تندي و اهانت ورد زبانشان بود و نهادهاي اجتماعي نظير اقتصاد، حكومت، آموزش، خانواده و دين را مورد حمله قرار مي‌دادند، ظرفيت خوبي براي گرايش‌هاي شيطاني داشتند و از سوي دست‌هاي پنهان سرمايه‌داري به همين سمت منحرف شدند، "ازي آزبورن" خوانندة گروه "بلك سبث" كه شايد بتوان آن را پايه گذار سبك متال معرفي كرد، در مصاحبه‌‌اي در سال 1976 اعلام كرد كه ما يك گروه موسيقي هوي‌متال هستيم و هرگز به دنبال تفكرات شيطاني نرفته‌ايم. اين موضع گيري براي آن بود كه نشريات زيادي آنها را به عنوان گروه شيطاني معرفي مي‌كردند و عده‌اي با حالات، آداب و لباس‌هاي شيطان‌گرايي در كنسرت‌هاي آنها حاضر مي‌شدند.
به تدريج گروه‌هايي كه ديدند حال و هواي شيطاني مورد استقبال و تبليغات خوبي قرار مي‌گيرد و مي تواند ثروت و شهرت خوبي براي آنها به ارمغان بياورد، دست به كارهاي شيطاني زدند، از اين‌جا بود كه بلك متال يا متال جادويي و ساير شاخه‌هاي موسيقي هوي متال شكل گرفت. مثلاً گروهي مثل "نيروانا" كه نام خود را از بوديسم برگرفته و به طور نااميدانه‌اي از رنج و پليدي سخن مي‌گويد، با پشتيباني شبكه "ام.تي.وي" سبك متال آلترناتيو را مطرح كرد و به شهرت و ثروت فراواني رسيد. و تا زمان خودكشي‌ "كرت كوبين" (خوانندة اين گروه) پول هنگفتي را به جيب تهيه كنندگان تلوزيوني خود سرازير كرد.




تصاویری برای شیطان پرستی:



http://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=gvhdidq2lx208yw1u.jpghttp://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSOpk7qOiJsZDx6uqpjejdmE-uZza4jAq39kbYNgqKpOGo7GVTthttp://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRGcY5lgjyA82Vi_IMq3WkbOLM07sgq7 LrkbqDDVB_61pAg88dJhttp://img1.tebyan.net/big/1390/08/2062542211285649225951879214713013425224594.jpghtt p://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRlYJz4kbZj-GIjXCvS7n-5MyAByB6Jjk9Y-eVdsHXEtyqtmKwFhttp://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=vxy55v4i1e3ydp1jovuv.jpghttp://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=zct0t8myn9xuepq89kpk.jpghttp://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=0fa5pc9nokkek84wa9.jpghttp://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=uwvjyl26rnz1xyb09tm.jpghttp://uc-njavan.ir/index.php?module=thumbnail&file=ahjyftcn8srwk7savcm.jpg





جهت مشاهده ی تصویر در ابعاد واقعی 908x594 پیکسل اینجا کلیک کنید.
http://paranddownload.com/wp-content/uploads/2012/02/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-1.gif
دوستان پیشنهاد میکنم حتما این مستند 50قسمتی رو ببینید:
http://www.alvadossadegh.com/fa/down...oad/10/30.html (http://www.alvadossadegh.com/fa/download/view.download/10/30.html)

منابع:





http://darafshhayesiyah.blogfa.com/post-82.aspx

http://vaezoon.ir/Portal/Cultcure/Persian/Site/vaezoonir/CategoryID/13368/CaseID/90930/71243.aspx

http://p313-010.mihanblog.com/post/33

http://www.rasekhoon.net/article/show-27816.aspx http://www.satanism2011.blogfa.com/post-5.aspx
ویکی پدیا سجاده عشق و ...
از جنابkamanabroo (http://www.njavan.com/forum/member.php?1610-kamanabroo) برای کمک هایی که در این زمینه کردند کمال تشکر را دارم.[golrooz]
دوستان برای تاخیر در ارسال این مطلب عذرخواهی میکنم[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد