PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث اصلاحات (تعريف و اركان)



توحید نقیلی حکم ابادی
22nd November 2013, 05:52 PM
از نظر اسلام، هر گونه اقدم در جهت رفع مفاسد و معايب موجود و يا بهبود و ارتقاء ، نسبت به وضعيت فعلي در راستاي كسب رضايت الهي ، اصلاحات ناميده مي شود و در يك بيان كوتاه اصلاحات حركتي است تكاملي در جهت قرب الي الله.
هدف تمام اولياء و بندگان صالح خدا ايجاد اصلاحات در فرد و جامعه بوده است، از پيامبران الهي گرفته، تا اميرالمؤمنين علي (ع) كه هدف خويش را از به دست گيري حكومت، اصلاحات معرفي كرده، مي فرمايد: و لكن لنرد معالم من دينك و تظهر الاحكام في بلادك و اين مسير ادامه مي يابد تا پرچم اصلاحات نبوي و علوي در دستان با كفايت مصلح كل و منجي بشريت از قيد فساد و تباهي قرار گيرد. با دقت در سيره حكومتي اميرمؤمنان علي (ع) نكاتي چند كه به عنوان اركان اصلاحات محسوب مي گردد- قابل تذكر است :
1- مبناي اصلاحات :
معمولاً اصلاحات در هر جامعه اي بايد بر اساس مباني مورد پذيرش عمومي آن جامعه صورت گيرد. همچنانكه هيچگاه در يك جامعه لائيك و غير ديني،‌ اصلاحات ديني صورت نمي گيرد. در يك جامعه اسلامي نيز هيچگاه برخلاف مباني ديني صورت نخواهد گرفت. و لذا مبناي اصلاحات در جامعه اسلامي از ديگاه اميرالمؤمنين سه ركن زير است :
((كتاب الله و سنه رسوله و اجتهاد رايي))
1- قرآن كتاب خدا 2- سنت رسول الله 3- اجتهاد حاكم اسلامي جامع الشرايط
2- توازن در اصلاحات :
الف : آغاز همزمان اصلاحات در ابعاد مختلف : چون ابعاد مختلف اصلاحات در اجتماع به يكديگر وابسته اند. لذا علي (ع) پس از دستيابي به حكومت، بسياري از ابعاد اصلاحا را بطور همزمان آغاز نمود. در ايجاد اصلاحات اقتصادي،‌عدالت و مساوات را سرلوحه كار خويش قرار داد. بطوريكه همه مردم از سياه و سفيد، عرب و عجم، غلام و ارباب، همه و همه بطور مساوي از بيت المال بهره مند گرديدند. در همان روزهاي نخستين در انجام اصلاحات اداري، به عزل استانداران و واليان ناشايست پرداخت و بجاي ايشان از افراد كارآمد و شايسته استفاده نمود و در ابعاد ديگر اصلاحات نيز همين گونه عمل نمود.
ب- كنترل سرعت اصلاحات : وجود يك مركز مقتدر و انديشمند جهت نظارت و كنترل سرعت اصلاحات امري ضروري است تا خداي نكرده تندي اصلاحات سبب نارضايتي عمومي و كندي آن سبب يأس مردم نگردد. اميرمؤمنان به عنوان رأس حرم حكومت اسلامي، كنترل اصلاحات را خود بر عهده داشت. هر چند از نظرات اطرافيان و افراد معتمد استفاده مي نمود.
ج- مخاطبان اصلي اصلاحات : محور اصلاحات عموم ملتندنه اطرافيان مسئولين، ثروتمندان و گروههاي سياسي، لذا بايد برنامه هاي اصلاحي،‌مصالح عمومي را تأمين كند هر چند با منافع برخي گروهها و اشخاص در تضاد باشد. علي (ع) در نامه نهج البلاغه خطاب به مالك مي فرمايند : ((بايد محبوبترين كارها نزد تو كارهايي باشد كه با عدالت دمسازتر و خشنودي عامه مردم را در پي داشته باشد.))
سپس حضرت در ادامه اشاره مي كنند كه خواص به موقع خطر و سختي حاكم را تنها مي گذارند اما آن گروهي كه مشكلات و سختيها را در هنگام تنگنا و جنگ تحمل مي كنند عامه مردمند، لذا بايد توجه تو به ايشان بيشتر باشد.
3- جامع بودن اصلاحات :
علي (ع) به مالك اشتر دستور مي دهند كه :
به همراه دانشمندان و برجستگان جامعه به بحث و گفتگو در مورد آنچه مي تواند سرزمينهاي اسلامي اصلاح كند، بپرداز.

تا در اثر اين تبادل انديشه ها و انتقال تجارب يك برنامه جامع- كه نظرات مختلف در آن لحاظ گرديده- تدوين گردد.
4- آگاه كردن مردم از اصلاحات :
حضرت علي (ع) در اولين سخنراني خود بعد از بيعت همگاني مردم با ايشان ، برخي از ابعاد اصلاحات را براي مردم روشن مي كنند تا جامعه اي كه نزديك به دو دهه از اختلاف طبقاتي ، فساد، تبعيض ، كسب ثروتهاي نامشروع و در يك كلام دور شدن از سنت و روش رسول گرامي اسلام (ص) رنج مي برد با استشمام عدالت علوي روحي تازه بگيرد و او را در اجراي اين برنامه ها ياري دهد.
5- اجراي بي قيد و شرط به برنامه هاي اصلاحات :
هر برنامه و قانون مفيدي كه بخواهد در اجتماع به اجرا در آيد ، قطعاً منافع عده اي را تهديد خواهد كرد. لذا اگر مجريان اصلاحات بخواهند بر اساس منافع افراد و يا تهديد و تطميع ايشان از اجراي برنامه عقب نشيني كنند، هيچ نقشي از اصلاحات بر پيكره اجتماع بسته نخواهد شد.
[[ علي (ع) به همه حكومت مداران آموخت كه او حكومت را براي اصلاحات مي خواهد نه اصلاحات را براي حكومت. ]]
عدم سپردن مسئوليت به طلحه و زبير ، تقسيم بالسويه بيت المال و عزل معاويه كه دو جنگ جمل و صفين را بر او تحميل نمود، دليل بر اين مدعاست.
6- رشد و اعتلاي فكري و روحي مردم :
در حكومت كوتاه اميرمؤمنان (ع) تمام اركان قبلي اصلاحات به بهترين نحو ممكن محقق گشت، اما آنچه كه باعث شد علي (ع) در اجراي اصلاحاتش تنها بماند،‌ عدم همراهي و دل سپردن مردم به دستورات و اوامر او بود. مردمي كه بخاطر برقراري عدالت و مساوات و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض با علي (ع) بيعت كرده بودند، سرانجام به علت نداشتن تحليل از مسائل، فريب عده اي از زراندوزان و قدرت طلبان را خورده، علي (ع) را مظلومانه تنها گذاشتند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد