PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله وسواس فکری و ادعای ابتلای قشر بزرگی از مردم ایران به آن...



عرفان سلیم زاده
22nd November 2013, 02:06 PM
به نام پروردگار جان آدمی
وسواس فکری و ادعای ابتلای قشر بزرگی از مردم ایران به آن.
چکیده:
در این مقاله به توصیف وسواس فکری
مقدمه:
اختلال وسواس فكري‌ - عملي‌، اختلالي‌ مزمن ، نوروتيك و ناتوان كننده است كه از ديرباز مورد توجه روان پزشكان و روان شناسان بوده است . اين اختلال در صورت عدم درمان به موقع اغلب به صورت مزمن در آمده و ساليان دراز همراه فرد خواهد بود و در موارد جدي‌، روابط خانوادگي‌ و اجتماعي‌ فرد را مختل مي‌ كند. مبتلايان به اين اختلال علايم اضطراب و يا افسردگي‌ را نيز با خود نشان مي‌دهند . بنابراين ، جداسازي‌ وسواس فكري‌ - عملي‌ از افسردگي‌ اساسي‌ و اضطراب فراگير بسيار مهم تلقي‌ مي‌ شود و يافتن راه حلهاي‌ درماني‌ مناسب با آن از اهميتي‌ ويژه برخوردار است . مهمترين علايم تشخيص اين بيماري‌ عبارتند از: افكار، تكانه ها يا تصاوير ذهني‌ بيهوده و مزاحم ، رفتارها و يا اعمال ذهني‌ تكراري‌ كه با هدف جلوگيري‌ و يا كاهش ناراحتي‌ طرح ريزي‌ مي ‌شوند.(خداياري فرد محمد,عابديني ياسمين  )
با توجه به مطالب بالا(وهمچنین متن خود مقاله پیوست شده) و با نادیده گرفتن سن افراد مذکر و موئث ادعا می شود که قشر بزرگی از مردم ایران"از عوام تا تحصیل کرده و مسئولین کشور" به بیماری "وسواس فکری-عملی" دچار هستند.
مبنای این ادعا فرض گرفتن چند رفتار اجتماعی پر خطر، زیر چتر بیماری وسواس فکری-عملی می باشد.
این رفتارها به شرح زیر می باشند:
1- اعمالی که حاصل تفکر کم و تصمیمات عجولانه است.
2- رفتار تهاجمی و سواستفاده گرا و تجاوزگرا در اعمال روزمره افراد جامعه.
3-عدم انتقاد پذیری و تمایل به اعتراف اشتباه خود پس از واقعه.
4- سخت بودن درس ریاضی برای اکثر قشر جامعه.
به طوری که حتی در نهاد های آموزشی این درس را به صورت اصولی یاد میگیرند نه به صورت منطقی.
و رفتار های دیگر که به نوعی مشتق شده از وسواس فکری فرد در جامعه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم می باشد.
لازم به ذکر است که بیماری وسواس فکری عملا بخشی از فکر و عقل فرد جامعه را اشغال کرده؛
به صورت غیر مستقیم باعث می شود که فرد نتواند از تمام ظرفیت فکری خود برای حل منطقی مسائل استفاده کند.
به همین دلیل تصمیمات فرد سطحی و با ویژگی های رفتاری فوق الذکر می شود.
نکته تلخ این قضیه اینجاست که حتی مسئولین مملکت هم از این قاعده مستثنی نیستند.
گاه و بی گاه شاهد عملکرد های عجولانه بسیاری از سوی مملکت نیز هستیم.
نتیجه نهایی:
میزان سطح رفاه،امنیت،ثبات و شادی یک جامعه رابطه مستقیمی به میزان سطح وسواس فکری افراد آن جامعه دارد.
جامعه نخبه جامعه ی هوشمندی است که میزان وسواس فکری افراد جامعه آن به صفر تنزل پیدا کند.
پذیرای نظرات دوستان نیز هستیم.
از منابع مورد استفاده مولف این تاپیک:
http://www.sid.ir/fa/ViewPaper.asp?ID=8252&varStr=2;%D9%BE%D8%A7%D8%B2%D9%83%D9%8A%D8%A7%D9%8 6%20%D9%87%D8%AF%D9%8A%D9%87,%D8%AC%D9%84%D9%88%D8 %A7%D9%86%D9%8A%20%D8%B3%D8%B9%D9%8A%D8%AF,%D9%85% D9%84%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%8A%20%D9%85%D8%AD %D9%85%D9%88%D8%AF;%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4% D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A%20%20%D9%88%20%20%D8%B9%D9 %84%D9%88%D9%85%20%20%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D9%8A%D8%A A%D9%8A;%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA %D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%201380;31;1;1 45;179
می باشد.

عرفان سلیم زاده
22nd November 2013, 02:18 PM
اینم یه پژوهش علمی جالب در این رابطه:
http://www.sid.ir/fa/ViewPaper.asp?ID=15884&varStr=4;%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%20%D8%AD%D 8%A8%D9%8A%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D9%87,%D8%A8%D9%87 %D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%8A%20%D9%85%D8%AD%D9%8 5%D8%AF%D8%AE%D9%8A%D8%A7%D8%B7,%D8%B3%D9%84%D8%B7 %D8%A7%D9%86%D9%8A%20%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%81%D8%B 1%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%8A%20%D9%85%D8%AD%D8% B3%D9%86;%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%20%20%D8%A F%D8%B1%20%20%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%20%D9%BE% D8%B2%D8%B4%DA%A9%D9%8A;%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%2 01381;7;1;16;17

"مهدی"
22nd November 2013, 02:36 PM
من 100% این وسواس فکری رو دارم.

نارون1
22nd November 2013, 02:57 PM
سلام

باتشکر از آقاعرفان

اختلال وسواس ، یکی از شایعترین اختلال اضطرابی هست که با افکار و عقایدد سرزده و تکراری و آزاردهنده ، کیفیت زندگی فرد رو تحت تاثیر قرار میده و موجب رنج

شخصی میشه .و با فعالیت روزانه و روابط میان فردی تداخل ایجاد میکنه . محترای وسواس ها هم امور روزمره و کاملا عادی هست ، و همراه با تردید و شک هست که آیا این کار را

درست انجام داده یا نه . این افکار ذهنیت فرد رو تحت تاثیر قرار میده . وقتی وسواسی ( وسواس فکری ) اتفاق می افتد با احساسهای ناراحتی یا اضطراب و نیز تمایلی برای خنثی

سازی ( جبران ) وسواس ( ویا پسایندهای آن ) همراه است .وسواس فکری و افکار مزاحمی که ناخودآگاه به ذهن خطور میکنه ، در افسردگی و اضطراب هم بروز میکنه . البته لازم به

ذکره ، وسواس و افسردگی در اغلب موارد بایکدیگر همپوشی دارند

در زندگی امروزه ، مشکلات اقتصادی و گاها امنیت اجتماعی ، باعث میشه آرامش روانی فرد به خطر بیفته و همانطور که اشاره شد می تواند عاملی برای رشد بیشتر

افکار و تکانه های تکراری در ذهن و وسواس های فکری شود و سطح شادی فرد رو پایین آورده و نگرانی رو افزایش بده.

گاهی افراد مستعد وسواس هستند و یک استرسور منجر به بروز آن می شود .

نارون1
22nd November 2013, 03:25 PM
http://uc-njavan.ir/images/kc9hb9foj8znjsfjybmu.png

یاسمین5454
22nd November 2013, 03:25 PM
سلام ممنون از تاپیک مفیدتون
لینک هایی که دادین اولی فقط آمار و ارقام بود
راه حل هایی تو این زمینه میشه بدید که با وسواس فکری چطور میشه مقابله کرد؟

مولای شیرازی
22nd November 2013, 03:46 PM
سلام به همه دوستان خوبم .امیدوارم که هر کجا هستید روزای پاییزیی به گرمای خورشید داشته باشید[golrooz]
اولا به خاطر غیبت طولانی معذورم چرا که من مشتاق بین شما بودنم[cheshmak]
در مورد موضوعی که شروع شد باید بگم به نظرم خوب و کاربردیه
اما به دور از قیل وقال روانشناسایی که پشتوانشون میدون تجربست واصطلاحات دشوار نخصصی خودشون اگر کسی خودش رو مبتلابه این قضیه میدونه هر کس دکتر و مشاور یا قاضی خودش بشه یه کم تمرکز کنه ببینه مشکل از کجاس چرا وقت نماز فکرش تو کاره و وقت کار فکرش تو جای دیگست که باعث شک یا کندی شه یا اینکه چرا فکر میکنه یکبار دست شستن باعث تمیزی دستاش نمیشه یا هزاران مصداق دیگه ای که قابل گفتن نیست
ذات تفکر وعقل آدمی در تکاپوست برای سعادت انسان پس چرا همین عامل سعادت باعث سختی زندگی انسان میشه؟؟؟؟!!!!...
واقعا چه بلایی سرش میاد که به اینجا میرسه؟؟؟و به لطف علم روز روانشناسی اسمی سرش میزارند در حین مورد آزمایش بودن باید با این برچسب منتظر بمونند که درمان شن
ذهن انسان به آرامش احتیاج داره(البته حقیقی ومداوم)دهن انسان به استراحت نیاز داره ذهن انسان به طبقه بندی افکار احتیاج داره ذهن انسان که کمتر از در خونه نیست که هرچیزی توش رفت وآمد داشته باشه
انسان به برنامه احتیاج داره ذهن انسان به تقویت(معنوی ومادی) احتیاج داره اینه که در روایات ماهست که وقتتون رو به چند قسمت تقسیم کنید از کار گرفته تا عبادت و تفریح و ورزش وخانواده دوستان و...برای همینه
با این اوصافه که ذهن قدرت خودش رو در حیطه وسیعی نشون میده .قانعه که برای انجام هر کار وقت و دقت کافی هستش تا نه شکی باشه و نه کندی ویا اینکه رفتار های غیر عادی وبی منطق از ارادش خارج نمیشه
اما راجع به ابتلا اکثر ایرانیان فکر میکنم اساس علمی قابل قبولی نداشته باشه چرا که لازمه ی قیاس تام یکی بودن شرایطه واینکه نتایج جزیی را تمیتوان به کل تعمیم داد.
آرزومند بهترینها برای بهترین ها

عرفان سلیم زاده
22nd November 2013, 09:17 PM
سلام به همه دوستان خوبم .امیدوارم که هر کجا هستید روزای پاییزیی به گرمای خورشید داشته باشید[golrooz]
اولا به خاطر غیبت طولانی معذورم چرا که من مشتاق بین شما بودنم[cheshmak]
در مورد موضوعی که شروع شد باید بگم به نظرم خوب و کاربردیه
اما به دور از قیل وقال روانشناسایی که پشتوانشون میدون تجربست واصطلاحات دشوار نخصصی خودشون اگر کسی خودش رو مبتلابه این قضیه میدونه هر کس دکتر و مشاور یا قاضی خودش بشه یه کم تمرکز کنه ببینه مشکل از کجاس چرا وقت نماز فکرش تو کاره و وقت کار فکرش تو جای دیگست که باعث شک یا کندی شه یا اینکه چرا فکر میکنه یکبار دست شستن باعث تمیزی دستاش نمیشه یا هزاران مصداق دیگه ای که قابل گفتن نیست
ذات تفکر وعقل آدمی در تکاپوست برای سعادت انسان پس چرا همین عامل سعادت باعث سختی زندگی انسان میشه؟؟؟؟!!!!...
واقعا چه بلایی سرش میاد که به اینجا میرسه؟؟؟و به لطف علم روز روانشناسی اسمی سرش میزارند در حین مورد آزمایش بودن باید با این برچسب منتظر بمونند که درمان شن
ذهن انسان به آرامش احتیاج داره(البته حقیقی ومداوم)دهن انسان به استراحت نیاز داره ذهن انسان به طبقه بندی افکار احتیاج داره ذهن انسان که کمتر از در خونه نیست که هرچیزی توش رفت وآمد داشته باشه
انسان به برنامه احتیاج داره ذهن انسان به تقویت(معنوی ومادی) احتیاج داره اینه که در روایات ماهست که وقتتون رو به چند قسمت تقسیم کنید از کار گرفته تا عبادت و تفریح و ورزش وخانواده دوستان و...برای همینه
با این اوصافه که ذهن قدرت خودش رو در حیطه وسیعی نشون میده .قانعه که برای انجام هر کار وقت و دقت کافی هستش تا نه شکی باشه و نه کندی ویا اینکه رفتار های غیر عادی وبی منطق از ارادش خارج نمیشه
اما راجع به ابتلا اکثر ایرانیان فکر میکنم اساس علمی قابل قبولی نداشته باشه چرا که لازمه ی قیاس تام یکی بودن شرایطه واینکه نتایج جزیی را تمیتوان به کل تعمیم داد.
آرزومند بهترینها برای بهترین ها


مرسی از نظرتون.
ببینید ذهن انسان واقعا توانمنده اما کاملا وابسته به اطلاعات ورودی خودش هست.
ما انسان ها همگی با فرض اینکه "سالم" باشیم تقریبا دارای قدرت ذهنی یکسانی هستیم.
چیزی که بین ما تفاوت میزاره نوع فیلترینگ اطلاعات ورودی به عقل ماست.اثبات این مدعا فرق بین انسان بی سواد با انسان تحصیل کرده است.
اگر سواد نباشه ضریب هوشی بالا قطعا نقش والایی در تولید علوم جدید نداره. تنها به تسریع فرآیند تولید علوم کمک میکنه.
خیلی از مراکز دانشگاهی به طرز باورنکردنی با تکیه بر ریاضی محض ابزار های جدید رو می سازند چون ابزار تنها تجلی از یک تابع ریاضی هستش نه بیشتر.
درواقع شاهد کم رنگ شدن این باور هستیم که ضریب هوشی بالا پارامتر مهمی در تولید علوم انقلابی نیستش.
کاری که یه فرد میتونه در حق مغزش انجام بده بدون توجه به مسئله وسواس فکری اینه که حجم اطلاعات ورودی به مغزش انچنان افزایش بده که وقت برای نفس کشیدن نداشته باشه.
اتفاقی که میوفته خیلی جالبه.کم کم میتونید از یک استاد دانشگاه هم بیشتر بدونید و حتی بفهمید...

نارون1
22nd November 2013, 09:58 PM
مرسی از نظرتون.
ببینید ذهن انسان واقعا توانمنده اما کاملا وابسته به اطلاعات ورودی خودش هست.
ما انسان ها همگی با فرض اینکه "سالم" باشیم تقریبا دارای قدرت ذهنی یکسانی هستیم.
چیزی که بین ما تفاوت میزاره نوع فیلترینگ اطلاعات ورودی به عقل ماست.اثبات این مدعا فرق بین انسان بی سواد با انسان تحصیل کرده است.
اگر سواد نباشه ضریب هوشی بالا قطعا نقش والایی در تولید علوم جدید نداره. تنها به تسریع فرآیند تولید علوم کمک میکنه.
خیلی از مراکز دانشگاهی به طرز باورنکردنی با تکیه بر ریاضی محض ابزار های جدید رو می سازند چون ابزار تنها تجلی از یک تابع ریاضی هستش نه بیشتر.
درواقع شاهد کم رنگ شدن این باور هستیم که ضریب هوشی بالا پارامتر مهمی در تولید علوم انقلابی نیستش.
کاری که یه فرد میتونه در حق مغزش انجام بده بدون توجه به مسئله وسواس فکری اینه که حجم اطلاعات ورودی به مغزش انچنان افزایش بده که وقت برای نفس کشیدن نداشته باشه.
اتفاقی که میوفته خیلی جالبه.کم کم میتونید از یک استاد دانشگاه هم بیشتر بدونید و حتی بفهمید...


منظور شما بمباران اطلاعاتی است?

Majid_GC
22nd November 2013, 09:59 PM
1- در وسواس علاوه بر توجیه روانشناسانه نباید از بعد فیزیولوژی مغز غافل شد و نقشی که وراثت در این امر میتونه داشته باشه

2- شالوده ی وسواس رو میشه گفت اضطراب های بیش از حد هست و هرچقدر هم فرد وسواسی بتواند میزان اضطراب خود را با مهارت روانکاوی پایین بیاورد به همان نسبت از شدت وسواس کاسته می شود

مولای شیرازی
22nd November 2013, 10:01 PM
مرسی از نظرتون.
ببینید ذهن انسان واقعا توانمنده اما کاملا وابسته به اطلاعات ورودی خودش هست.
ما انسان ها همگی با فرض اینکه "سالم" باشیم تقریبا دارای قدرت ذهنی یکسانی هستیم.
چیزی که بین ما تفاوت میزاره نوع فیلترینگ اطلاعات ورودی به عقل ماست.اثبات این مدعا فرق بین انسان بی سواد با انسان تحصیل کرده است.
اگر سواد نباشه ضریب هوشی بالا قطعا نقش والایی در تولید علوم جدید نداره. تنها به تسریع فرآیند تولید علوم کمک میکنه.
خیلی از مراکز دانشگاهی به طرز باورنکردنی با تکیه بر ریاضی محض ابزار های جدید رو می سازند چون ابزار تنها تجلی از یک تابع ریاضی هستش نه بیشتر.
درواقع شاهد کم رنگ شدن این باور هستیم که ضریب هوشی بالا پارامتر مهمی در تولید علوم انقلابی هستش.
کاری که یه فرد میتونه در حق مغزش انجام بده بدون توجه به مسئله وسواس فکری اینه که حجم اطلاعات ورودی به مغزش انچنان افزایش بده که وقت برای نفس کشیدن نداشته باشه.
اتفاقی که میوفته خیلی جالبه.کم کم میتونید از یک استاد دانشگاه هم بیشتر بدونید و حتی بفهمید...

بافرض ضریب هوشی برای انسان همونطور که اشاره کردید پس اطلاعات ورودی فقط حکم مصالح اولیه اند که باعنصر فعالیت ذهنی تجزیه و تحلیل ومراتب بندی میشند وبا اطلاعات دیگر وجمع با پیش زمینه ذهنی منجر به نتیجه ای جدید میشن
یکی از اشتباهات ما اینه که فکر میکنیم اختراع فقط وسیله ای جدید یا ساخت لامپ به شکلی غیر از شکل امروزیه متداوله در حالیکه اختراع میتونه در نوع بینش یک شخص برای فردای کاری در مورد چه طور رفتار کردن باهمکاراش باشه(اما مسلما فرقش با اختراعات دانشمندان مطرح حیطه استفاده است)که مربوط به عموم مردمهو نیاز به استعداد وضریب هوشی بالا نداره اما برای خود شخص واطرافیانش منفعت داره ودر مورد خواص مسلما شکی نیست که ضریب هوشی وپشت کار عامل اختراعات بزرگ شده وخواهد شد-پس به طور کلی اختراع برای همست
اما همین تصور مطالعه زیاد وبا حجم زیاد برای فرار از وسواس فکری یقینا به وسواس فکری در حیطه دیگه ای منجر خواهد شد
دانستن خیلی زیاد حتما لازمه ی زندگی خوب نیست چه بسا کم دانانی که زندگیه خوبی دارند ولی خوب بی تاثیر نیست.

حسین متقی
23rd November 2013, 01:09 AM
سلام به همگی
من هم به شدت اختلال وسواس فکری و اختلال افسردگی اساسی دارم

البته قبلا هم میدونستم
ولی خب این چیزی نیست که به این راحتی بشه راجع بهش نظر داد

در ایران مخصوصا شهر های بزرگ و مخصوصا مسئولیت های به ظاهر سنگین تر
توقعات بالا تر و ....
باعث میشه امنیت از دیدگاه های مختلف
که اولین نیاز بشره یک رویا محسوب بشه
امنیت ارامش میاره
و به دست اوردنش برای ما به بیش از 10 سال کار اقتصادی - فرهنگی اجتماعی - سیاسی و ... نیاز داره

یکی از دلایل ایجاد چنین اختلالی نگاه مردم و صحبت ها و انتظارات کلامی مردم نسبت به همدیگس
که در فرهنگ حال حاظر ما خیلی رواج داره مردم به جای انتظار از خود - از دیگران انتظار دارند!!

نو آور
10th January 2014, 04:29 PM
سلام به همگی
من هم به شدت اختلال وسواس فکری و اختلال افسردگی اساسی دارم

البته قبلا هم میدونستم
ولی خب این چیزی نیست که به این راحتی بشه راجع بهش نظر داد

در ایران مخصوصا شهر های بزرگ و مخصوصا مسئولیت های به ظاهر سنگین تر
توقعات بالا تر و ....
باعث میشه امنیت از دیدگاه های مختلف
که اولین نیاز بشره یک رویا محسوب بشه
امنیت ارامش میاره
و به دست اوردنش برای ما به بیش از 10 سال کار اقتصادی - فرهنگی اجتماعی - سیاسی و ... نیاز داره

یکی از دلایل ایجاد چنین اختلالی نگاه مردم و صحبت ها و انتظارات کلامی مردم نسبت به همدیگس
که در فرهنگ حال حاظر ما خیلی رواج داره مردم به جای انتظار از خود - از دیگران انتظار دارند!!

به نظر من، یک دلیلش می تونه این واقعیت باشه که افرادی که آگاهترند و بیشتر از دیگران می فهمند، شدت مشکلات و عقب ماندگیها را بیشتر حس می کنند و رنج بیشتری می کشند، بنابراین فشار روانی بیشتری را نیز متحمل می شوند.
فرض کنید کودکی که هنوز چیز چندانی از دنیا متوجه نیست را، در میان صدها مار و عقرب قرار دهید!
او ممکن است بخندد و حتی بخواهد با آنها بازی کند. اما کسی که آگاهی دارد، از این شرایط طفل، به شدت احساس خطر می کند.
می بینید که؛.... مثلا توی همین سایت؛ خیلی از پسرها و دخترهای این کشور، بدون نگرانی از وضعیت حال و بی خیال از آینده، علاقه سیری ناپذیر و تمام نشدنی به جفنگ گوئی و جفنگ شنوی بی نتیجه دارند. (من اسمشان را گذاشته ام تحصیل کرده های بی سواد!)، بدون اینکه هیچ مشکل و نابسامانی دور و بر خود حس کنند و یا اصلا برایشان مهم باشد.
نیوتن می گوید: «چه نعمت عظمائی است..... نفهمیدن!» [golrooz]

نارون1
10th January 2014, 04:54 PM
به نظر من، یک دلیلش می تونه این واقعیت باشه که افرادی که آگاهترند و بیشتر از دیگران می فهمند، شدت مشکلات و عقب ماندگیها را بیشتر حس می کنند و رنج بیشتری می کشند، بنابراین فشار روانی بیشتری را نیز متحمل می شوند.
فرض کنید کودکی که هنوز چیز چندانی از دنیا متوجه نیست را، در میان صدها مار و عقرب قرار دهید!
او ممکن است بخندد و حتی بخواهد با آنها بازی کند. اما کسی که آگاهی دارد، از این شرایط طفل، به شدت احساس خطر می کند.
می بینید که؛.... مثلا توی همین سایت؛ خیلی از پسرها و دخترهای این کشور، بدون نگرانی از وضعیت حال و بی خیال از آینده، علاقه سیری ناپذیر و تمام نشدنی به جفنگ گوئی و جفنگ شنوی بی نتیجه دارند. (من اسمشان را گذاشته ام تحصیل کرده های بی سواد!)، بدون اینکه هیچ مشکل و نابسامانی دور و بر خود حس کنند و یا اصلا برایشان مهم باشد.
نیوتن می گوید: «چه نعمت عظمائی است..... نفهمیدن!» [golrooz]


سلام

با توجه به این گفته شما همه افراد آگاه ، دچار اختلال وسواس فکری - عملی میشن ، درسته ؟؟[tafakor]

نو آور
10th January 2014, 05:03 PM
دقیقتر اینه که بگوئیم همه افراد آگاه و دلسوز [golrooz]

نارون1
10th January 2014, 05:11 PM
دقیقتر اینه که بگوئیم همه افراد آگاه و دلسوز [golrooz]


اختلال وسواس فکری - عملی جزو دسته اختلالات اضطرابی هست . که سوای علل زیستی ، رفتاری ، در علل روانی - اجتماعی ، اینطور هست که یک استرسور قوی و وقتی فرد با استرس

شدید روبرو میشه ، میتونه به عنوان شروع کننده اختلال ، قلمداد بشه ولی این در حالیست که فرد مستعد این اختلال بوده باشه ، و ریشه های وسواس رو به طور خفیف داشته باشه

و اینکه افسردگی و وسواس اغلب باهم همپوشی دارند

حالا سوالی مطرح میشه :

چرا همه فرد آگاه و دلسوز به شکل وسواس واکنش نشان بدهند ؟؟؟

همه چند درصد افراد رو دربرمیگیره ؟؟

این اختلال شروعش در مردان از سن 18-19 سالگی و در زنان 22 سالگی هست .... همه این افراد آگاه و دلسوز بوده اند ؟؟؟

نو آور
10th January 2014, 05:20 PM
حرفتون درسته، داشتم سعی می کردم مشکل شخص فرهیخته ای مثل جناب متقی را تحلیل کنم. اگر دقت کرده باشید من گفته ام:

به نظر من، یک دلیلش می تونه این واقعیت باشه که افرادی که آگاهترند....

بنابراین، در شرایطی که در کشور ما، در همه حوزه ها، نابسامانی و سوء مدیریت شدید وجود دارد، و هر روز در کوران رقابت اقتصادی و علمی کشورها،
عقب افتادگیمان بیشتر می شود، احتمال بروز برخی اختلالات روحی، به ویژه در میان نخبگان فهیم جامعه بیشتر می شود.[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد