PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مشکلات خواندن و تخمین سطح آن



*خانم معلم *
5th November 2013, 02:22 PM
تهيه كننده: پروين نظري


مقدمه

از سال 1950 روانشناسان ، پزشکان و متخصصان آموزش ویژه به گروه از دانش آموزان و آموزش آنان علاقه مند شدند. این گروه از دانش آموزان ، از نظر جسمی و مغزی دچار هیچ گونه عارضه مشخصی نیستند ، ولی در یاد گیری اشکالاتی دارند گاهی این اشکا لات در یاد گیری با ناهنجاریهای رفتاری نیز همراه است.( دکتر مریم سیف نراقی – دکتر عزت اله نادری 1383 ) خواندن یکی از موضوعاتی است که در تمام برنامه های دبستانی سرایت کرده است . کودکان معمولا ، خواندن را در کلاس اول و گاهی زودتر ، آغاز می کنند و در تمام طول دوران تحصیلشان این وابستگی به خواندن ادامه پیدا می کند . شکست در یاد گیری خواندن ، احتمالا عمومی ترین مشکلی است که در کودکان دچار ناتوانی یاد گیری یافت نمی شود .


تحقیقی که توسط کرک و الکینز(Krik and Elkins ) در 1975 انجام شد و به بررسی برنامه های فراگیر دولت مرکزی در باره ناتوانیهای یادگیری پرداخت ، نشان داده که 60 تا 70 درصد کودکانی که دراین برنامه ها ثبت نام کرده اند ، دارای مشکل ناتوانی خواندن بوده اند. (سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 ) مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان با نارسائی های ویژه یاد گیری با آن مواجه هستند. زیرا کودکی که نمی تواند بخواند ، شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد .


خواندن مهارت پیچیده ای است که مانند سایر مهارتها ، یادگیری آن در نتیجه تمرین و ممارست پیشرفت می کند. (دکتر مریم سیف نراقی – دکتر عزت اله نادری 1383 ) در واقع ، خواندن ادامه فرایند رشد تکلم و زبان است . بدین معنا که شروع فعالیت خواندن از زمانی آغاز می شود که کودک اولین کلمات را برای بیان مقصود خود ، به کار می برد . در این هنگام کودک با دیدن یا لمس شیئي یا تصویر آن ، کلمه یا نماد آن برایش تداعی می شود . به سخن دیگر ، مجموعه ای از صدا ها جایگزین اشیاء ، تصاویر و مفاهیم آن ها می گردد . پس از تجربه کافی در این زمینه و با آغاز سن مدرسه و برخورداری از آموزشهای لازم ، مرحله ارتباط دادن کلمات یا صداهای انها با نمادهای تصویری ( کلمات نوشتاری ) شروع می شود .


در جریان خواندن ، کودک باید بتواند شکلهای پیچیده و انتزاعی حروف و کلمات را ادراک و شناسائی کند. آنها را به خاطر بسپارد و نیز صداهای آنها را اداء کند « دیس لکسی » یا نارسا خوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند به کار می رود . این گروه از کودکان ممکن است واژهای بسیاری را بدانند و به راحتی انها را در مکالمه بکار بگیرند ، اما قادر به درک و شناسائی نشانه های نوشتنی یا چاپی نیستند . برخی از این کودکان حتی می توانند واژه ها را بخوانند اما مفهوم آنها را نمی فهمند این حالت را اصطلاحاً هیپرلکسی می نامند .


گاهی دشواریهای خواندن این کودکان با مشکل هجی کردن نیز همراه است . توانائی خواندن و هجی کردن با اینکه با هم ارتباط نزدیکی دارد ، اما یکی نیست و ممکن است هر کدام جداگانه وجود داشته باشد . ( دکتر مریم سیف نراقی – دکتر عزت اله نادری 1383 )


1-اصطلاحاتی چون الکسي ( Alexia) کوری کلمه و عقب ماندگی خواندن نیز بیان منظور دراین زمینه به کار می رود .

*خانم معلم *
5th November 2013, 02:30 PM
انواع مشکلات خواندن

در شرایطی آرمانی ، دانش آموزان به تناسب سن عقلی خود مطالب را می خوانند نه به تناسب سن شناسنامه ای یا کلاسی که در آن هستند . دانش آموزانی که دچار مشکل خواندن هستند اغلب (( رشدی )) ((اصلاح پذیر )) ((عقب مانده )) یا (( ترمیم پذیر )) نامیده می شوند . گاهی اوقات اسامی پیچیده تر و وخیم تری نظیر ، (( وارونه بین )) ، (( خوانش پریش )) یا (( آسیب دیده مغزی )) را به آنها نسبت می دهند . ذکر این نکته ضروری است که این اصطلاخات از سوی متخصصانی که در این زمینه کار می کنند به طور کامل پذیرفته نشده است . انواع مشکلات خواندن که یک معلم با ان مواجه می شود با نوع نگرش او درباره ماهیت خواندن در رابطه است .


اگر معلم معتقد باشد که خواندن عبارت است از بیان کلمه (( دیدن )) در پاسخ به مشاهده حروف د-ی-د-ن و نه چیز دیگری ، در آن صورت نمی تواند این مشکل را تشخیص دهد که کودک ممکن است معنای کلمه (( دیدن )) را نداند . تعداد اندکی از دانش آموزان با مشکلات شدیدی در خواندن مواجه هستند و هنگام تدریس با روشهای دیداری – شنیداری معمول برای درک معنی کلمه یا نماد های شبه کلمه ، مشکلات فراوانی را تجربه می کنند . اغلب این دانش آموزان به روشهای خاصی در یاد گیری کلمات نیاز دارند . ( دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نائینیان 1381 ) کودکان نارسا خوان اکثرا مشکلاتی در جهت یابی فضائی ، تشخیص راست و چپ ، بالا و پایین ، توالی حروف و کلمات هماهنگی بین چشم و دست ، ارتباط بين اعضای بدن خود و دیگران دارند . نسبت پسران نارسا خوان سه برابر بيشتر از دختران نارسا خوان است .


مشکلات اختصاصی خواندن این کودکان به شرح زیر است : الف ) اشتباه کردن کلمات شبیه بهم مانند غاز و غار ، چای و جای . ب ) حدس زدن کلمات با در نظر گرفتن حروف ابتدا و انتهای کلمات . ج ) آیئنه خوانی یا وارونه خوانی کلمات مانند روز بجای زور . د ) مشکلات شدید در هجی کردن کلمات . ه ) بی میلی و انزجار از یاد گیری خواندن . و ) دشواری در تشخیص جزء از کل . ( دکتر مریم سیف نراقی – دکتر عزت اله نادری 1383 )




تخمین سطح خواندن
چند عامل وجود دارد که هنگام تخمین غیر رسمی سطح خواندن کودک باید در نظر گرفت . اولین عامل عبارتست از سنجش سطح کلاسی خواندن کودک . در این سنجش ، معلم برای سنجش این نکته تلاش می کند آیا خواندن کودک در سطح کلاس اول ، کلاس سوم یا سطح کلاس هشتم قرار دارد . عامل دیگر درجه صحت خواندن کودک است . بتز در 1949 و بعدها جانسون و کرس در 1965 (Betts , Johnson and Kress ) پیشنهاد کردنددر خواندن کودک سه سطح از دقت و صحت وجود دارد : سطح استقلال ، سطح آموزشی وسطح ناکامی . (( سطح استقلال )) به توانایی کودک برای خواندن متون بدون کمک و با صحت و دقت حدوداً 100 درصد اطلاق می شود . (( سطح آموزشی )) به توانایی کودک برای خواندن با دریافت کمک اندک و صحت و دقت حدود 70 % گفته می شود . (( سطح نا کامی )) به سطحی از خواندن گفته می شود که در آن کودک برای خواندن دچار مشکلاتی قابل توجهی است و خواندن او حدودا 50 % درصد دقت و صحت دارد . ( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 ) .




روشهای کلاسی برای آموزش خواندن
رایج ترین روش برای آموزش منظم دانش آموزان استفاده از مجموعه های خواندن پایه ای است . اخیراً برخی از سازمانهای حرفه ای و مجلات تخصصی استفاده از مطالب پایه ای را به طور جدی مورد انتقاد قرار داده اند . منتقدان هم خود مطا لب ( آنها می گویند مطالب برای خواندن و یادگیری کودکان بسیار دشوار هست . زیرا نوشته ها سبک خاصی دارند . یکنواخت هستند و ارتباط (( واقعی )) میان نویسنده و خواننده را برقرار نمی کنند ) و هم معلمانی هستند که از این مطالب استفاده می کنند مورد انتقاد قرار داده اند ( معلمان کنترل می شوند . کار انها از بین می رود ، به آدم ماشین بی مصرفی تبدیل می شوند که از این مطالب بدون تفکر استفاده می کنند و پاسخگوی علائق و تمایلات خوانندگان نیستند ) با این همه استفاده از اين مطالب برای آموزش خواندن ادامه دارد و باید تنها به عنوان یک منبع احتمالی برای تدریس خواندن ، در کنار کتاب های موجود در بازار و سایر رسانه های چاپی ، در نظر گرفته شود . روشهای کلاسی برای برنامه های خواندن عادی مورد استفاده قرار گرفته است . همچنین از این روشها می توان برای بهبود مشکلات خواندن خاص در مورد یک دانش آموز یا گروهی از دانش آموزان که مشکلات مشابهی دارند استفاده کرد . نکته ای که باید در مورد این روشها در نظر گرفت این است که به معلم اجازه نمی دهند از تمرینهای استفاده کند که در بالا اشاره کردیم . به همین دلیل معلمان نمی خواهند از مطالبی که به صورت تجارتی تهیه شده اند استفاده کنند . اما آنها را به عنوان منابعی در نظر می گیرند که در مواقع لزوم می توان استفاده کرد . ( دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نائینیان 1381 ) .




پیدا کردن عوامل دخیل در نا توانیهای خواندن
علاوه بر مشاهده خطاهای خواندن و سبک یاد گیری ، ممکن است معلمی بخواهد نگاهی هم به ناتوانیهای یاد گیری تحولی کودک که احتمالاً مانع از بروز توانایی کودک برای یادگیری خواندن شده اند . داشته باشد . اگر هیچ گونه ناتوانی یاد گیری تحولی (نظیر تمرکز ضعیف ، اختلال در حافظه کوتا مدت یا تکوین مفهوم ضعیف ) یافت نشود آنگاه آموزش مستقیم و اصلاح خطا ها در دستور کار قرار می گیرند . از سوی دیگر ، اگر یک ناتوانی یادگیری تحولی یافت شود ، برای معلم مهم خواهد بود که یک برنامه ترمیمی طراحی و سازماندهی نماید و از طريق آن به ترمیم ناتوانی یاد گیری تحولي در تکلیف خواندن بپردازد . جستجو برای یافتن عوامل دخیل در ناتوانی خواندن ، در واقع جستجو برای عواملی است که باعث منع توانایی کودک برای یادگیری تحت شرایط عادی آموزشی شده اند . (سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377).




ارتباط عوامل دخیل با ناتوانی خواندن
ناتوانی در خواندن ، نوشتن و هجی کردن را نمی توان همواره با استفاده از یک عامل دخیل یا یک ناتوانی یادگیری تحولی به تهنايی توضیح داد . عقب ماندگی در خواندن عموماً با عوامل بسیاری ارتباط دارد . کودکی كه دارای مشکل حافظه بینایی است اغلب برای جبران این ناتوانی یاد گیری تحولی از رویکردهای شنوایی بیشتری ( نظیر رویکرد آوایی برای خواندن ) استفاده می کند . به همین ترتیب کودک دیگری که مشکلات ادراک شنوایی ( نظیر افتراق شنیداری یا توانایی ترکیب اصوات ) دارد اگر توانایی های زبانی و حافظه بینایی سالمی داشته باشد در اغلب موارد موفق خواهد شد . کودکان ناشنوا توانایی های تركيب اصوات و افتراق شنیداری ندارند ، اما چون توانایی های حافظه بینایی آنها سالم است می توانند ناتوانی خود را جبران کنند . هنگامی که کودک هم دچار ناتوانی های ادراکی شنوایی است و هم مشکلات حافظه بینایی دارد ، مسائل و دشواریهای شدید تری بوجود خواهند آمد . در این مورد معلولیت مضاعف باعث ممانعت از بروز توانایی کودک برای یاد گیری خواندن خواهد شد . از آنجاکه ما نمی توانیم ناتوانی خواندن را به یک نا توانی یاد گیری تحولی منفرد نسبت دهیم چگونه برای آن حساب باز می کنیم ؟ شاید علمی تر باشد که بگوئیم یک ناتوانی خواندن نتیجه فقدان انطباق و هماهنگی یک روش تدریس با ویژگیهای کودک است . تا اینکه مسئله را به برتری جانبی ، بینایی ، شنوایی ، حافظه بینایی ، سرعت ادراکی و سایر مشکلات نسبت دهیم . مشکلات کودکان دچار ناتوانیهای خواندن ، نوشتن و هجی کردن ، اغلب می توانند هنگامی که یک روش خاص با ناتوانیهای آنها جور و هماهنگ می شود یا نقایص تکا لیف خواندن رفع و اصلاح می شود یا نقص یک عضو خاص آنها به نحوی جبران می گردد ، ترمیم می شوند . این مسئولیت آزماینده و محقق است که عوامل دخیل در مشکل را کشف کند ، روش ترمیمی مناسب را یافته یا ابداع نماید و بدان وسیله ناتوانی را اصلاح و رفع و یا جبران کند . ( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 )




بعضی کودکان هنگام خواندن خطا های زیر را مرتکب می شوند :
1 – حذف ها : کودکان مایلند هنگام خواندن بعضی کلمات یا گاهی اوقات بعضی از بخشهای جملات خواندنی را حذف کنند . اگر جمله این باشد (( ما یک یک سگ دید )) و کودک بخواند (( ما یک سگ دید )) کودک کلمه (( یک )) را از جمله حذف کرده است
2 – افزایش ها : گاهی اوقات کودک کلمه ای را لا بلای متن قرار می دهد که وجود ندارد . او می خواند (( مرد یک خرس چاق بزرگ دید )) در حالی که در متن کلمات (( چاق بزرگ )) وجود ندارند .
3 – جانشین سازی ها : در این مورد کودک لغتی را به جای لغت دیگر قرار می دهد . جمله (( سالی یک پیشی خوب است )) می تواند به این صورت خوانده شود (( سالی یک پیشی خوب دارد )) .
4 – تکرار ها : بعضی کودکان کلمات و جملات را تکرار می کنند ، بویژه وقتی با لغتی مواجه هستند که انرا بلد نیستند . جمله ((رنگ آبی آن اتومبیل را ببین )) می تواند به این شکل خوانده شود (( رنگ ابی آن [ روی کلمه اتومبیل متوقف می شود و تکرار می کند ] ... رنگ آبی آن ... رنگ آبی آن ... ))
5 – حذف یا اضافه حروف : کودک بعضی صدا ها را حذف کرده یا بعضی حروف را به کلمه ای که می خواند اضافه می کند .
6 – خطاهای وارونه سازی : کودک می تواند کلمه (( داس )) را (( ساد )) و یا کلمه (( با )) را (( آب )) بخواند .
7 – خواندن سریع و بی دقت : بعضی کودکان که برای خواندن مطا لب عجله می کنند ، خطا های بسیاری مرتکب می شوندو بویژه بسیاری از لغاتی که نمی توانند بخوانندرا جا می اندازند.
8 – خواندن کند و لغت به لغت : بعضی کودکان به کندی و لغت به لغت می خوانند . علت تشکیل این عادت می تواند تمرکز بیش از حد روی رمز گردانی لغات باشد .
9 – فقدان درک مطلب : بعضی کودکان لغات را رمز گردانی می کنند ولی توجه اندکی به معنای متن قرائت شده دارند .
1. Lnsertions 2. Substitutions 3. Repetitions 4. Reversal errors

( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 ) .

*خانم معلم *
5th November 2013, 02:35 PM
انواع آموزش خواندن

می توانیم انواع آموزش خواندن را در سه سطح مختلف توضیح دهیم :

1 – خواندن تحولی
2 – خواندن اصلاحی
3 – خواندن ترمیمی


1 – خواندن تحولی :
شامل نظامهایی از آموزش خواندن است که یک زنجیره تحولی و رو به تکامل از مهارتهای خواندن را در یک برنامه گروهی فراهم می آورند . این نظام ها معمولا از کودکان انتظار دارند با سرعت و در مراحل خاصی خواندن را یاد بگیرند . بیشتر کودکان یکی از انواع برنامه های خواندن تحولی را در مدرسه دریافت می کنند و بیشتر آنها هم از طریق یکی از همین راههای سنتی یا تحولی خواندن را یاد می گیرند . بنابراین برای اکثریت کودکان ، قرار گرفتن در مسیر همین فعالیتهای آموزش خواندن کافی است تا آنها مهارتهای خواندن بسنده را بدست آورده و کامل کنند.


2 – خواندن اصلاحی :
به روشهایی اطلاق می شود که برای اصلاح عادات بد و غلط خواندن یا پر کردن شکافهايی که در معلومات کسب شده در طول دوره های برنامه خواندن تحولی برای کودکان پیش آمده ، به کار می روند ، ممکن است کودک در مورد مهارتهای باز شناسی لغات ، درک و فهم معانی ، آواها ، سریعتر خواندن و یا در مورد سایر زمینه های تغيیرو تفسیر نوشته ها به کمک احتیاج داشته باشد . روشهای آموزشی که معمولا برای خواندن اصلاحی به کار می روند تحت عنوان (( آموزش تکلیف )) مورد بررسی قرار گرفته اند.


3 – خواندن ترمیمی :
به روشهای مورد استفاده در مورد کودکانی که مهارت خواندن آنها هنوز پس از طی دوره های خواندن تحولی و خواندن اصلاحی پیشرفت نکرده ، اطلاق می شود . گاهی اوقات این کودکان را با عنوان خوانش پریش می نامند . آنها احتمالا دارای نوعی ناتوانی یادگیری تحولی ( توجه ، حافظه ، ادراک ، تفکر یا اختلال زبان ) هستند که باعث اختلال در پیشرفت بهنجار آنها در خواندن شده است . آنها نیازمند ترمیم ناتوانیهای یاد گیری تحولی یشان که با تکلیف خواندن پیوند خورده می باشند . ( سیمین رونقی – دکتر زینب خا نجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 )



روش فرنالد
چنانچه کودکی به مشکل یاد گیری کلمه شدید مبتلا است و روشهای دیداری – شنیداری نیز ناموفق بوده اند ، استفاده از روش اصلاح شده فرنالد ( 1988 ) در یاد گیری کلمه توصیه می شود . گرچه نویسندگان زیادی به روش درمانی فرنالد به عنوان یک روش حرکتی برای تدریس به افرادی که در خواندن مشکل دارند اشاره می کنند اما یک نظام چند حسی است که از چهار حس بینایی – شنوایی – حرکتی و بساوایی تشکیل شده است . این روش یک روش شناختی است زیرا کلماتی که از این طریق یاد تشکیل شده است . ( دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نا ئینییان 1381 ) این روش تجربیات زبان و روشهای ردیابی را به صورت یک رویکرد چند حسی با یکدیگر ترکیب کرد .


در روش فرنالد به کودکان داستانهای خاصی که ویژه هر کدام از آنها ست گفته و آن قدر تکرار می شود که آن را خوب یاد بگیرد . بنابراین دانش آموزدارای یک خزانه لغات انتخابی خواهد بود . در این روش کودکان لغت را مي گويند لغت نوشته شده را می بینند ، روی لغت با انگشت دست می کشند و آن را ردیابی می کنند ، لغت را با استفاده از حافظه خود می نویسند ، دوباره لغت را می بینند و لغت را با صدای بلند برای معلم می خوانند ، در این روش لغت به عنوان یک کلیت بدون آوا آموخته می شود . ( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 )

روش فرنالد اصول چند گانه ای دارد :
1 – هرگز به دانش آموزان نگویید چه بخوانند بلکه آنها باید هر چه دوست دارند بخوانند .
2 – دانش آموزان هیچ وقت معنی کلمات را نمی دانند مگر اینکه قبل از خواندن پاراگراف یک نگاه اجمالی به آن بیاندازند تا کلمات نا آشنا را بیابند . 3 – در هر مرحله موضوعات باید با سن و هوش دانش آموز متناسب باشد . (دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نائینییان 1381).




روش گیلینگهام
گیلینگهام واستیلمن در 1973 از یک رویکرد چند حسی برای خواندن ، نوشتن و هجی کردن استفاده کردند . آنها به آموزش واحدهای صداها یا حروف در الفبا پرداختند . این روش در دهه 1930 به عنوان یک روش آموزشی برای آن گروه از کودکانی که اورتون آنها را دچار اختلال زبانی تشخیص داده بود ، ابداع شد . این روش تلاش می کند بین وجوه حسی بینایی شنوایی و جنبشي همخوانی ایجاد کند .

گیلینگهام و استیلمن روش خود را نوعی همخوانی می نامیدند ، زیرا از سه بخش اصلی تشکیل شده بود :
1 - همخوانی نمادهای دیداری با نام حروف
2 – همخوانی نمادهای شنیداری با صدای حروف 3 – همخوانی احساس اعضای گفتاری کودک برای تولید نام یا صدای حروف هنگامی که او صدای خودش را هنگام تلفظ آنها می شنود . ( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 )

برنامه گلینگهام در پیشرفت مهارتها ، ترکیبی است از استفاده از مطالعه آوایی و نیز تجربیات و زبان داستانها . ردیابی ، کپی برداری و املاء بطور همزمان برای نیل به اهداف مختلف مورد استفاده قرار می گیرند . ردیابی در یاد گیری مشکل حروف و تعیین ترتیب یک حرف برای هجی کردن بسیار مفید است . کپی برداری ، حافظه دیداری را تقویت می کند . بعد از تمرین باید به دانش آموزان نمونه ای از آنجه دیده اند ارائه شود . هدف از املاء افزایش فراخنای توجه شنیداری و تقویت تداعی بین محرکهای شنیداری و تصورات دیداری است . منتقدان این روش بر فقدان فعالیتهای هدفمند ، انعطاف ناپذیری ، روشهای تدریس و تمایل به خواندن زیاد تمرکز داشته اند . ( دکتر اسماعیل بیابانگرد – محمد رضا نائینیان 1381 ) .




نتیجه گیری
ناتوانی خواندن عمومی ترین و رایج ترین نوع ناتوانی است که در کلاسهای ویژه کودکان دچار ناتوانی یادگیری یافت می شود . بین 60 تا 70 درصد کودکانی که در این کلاسها ثبت نام کرده اند دچار ناتوانی خواندن هستند . بیشتر کودکان خواندن را توسط روشهای تحولی و اصلاحی فرا می گیرند ولی 1 تا 2 درصد آن ها به روشهای ترمیمی برای ناتوانی یاد گیری تحولی در تکلیف آموزش خواندن نیازمند هستند . بجای اجرای آزمونهای گسترده و جامع ، بسیاری از معملمین با تجربه می توانند خودشان تصمیمات تشخیصی درستی اتخاذ کنند که به تشخیص های رسمی نزدیک باشد .


معلم می تواند:
1 – توان بالقوه را تخمین بزند
2 – سطح خواندن را تخمین بزند
3 – خطاهای خواندن را مشاهد کند
4 – همبسته های مربوطه احتمالی یا ناتوانی های تحولی متحمل را مورد تجربه و آزمون قرار دهد .
5 – فرضیه ای استنتاج کند که حاوی نشانه های ترمیمی باشد
6 – یک برنامه ترمیمی سازماندهی کند . نظامی برای ایجاد و تحول یک فهرست رفتاری خواندن تشریح شد . معلم از پاراگرافهای که از کتابهای خواندن کلاسهای مختلف اخذ کرده و فهرستهای لغاتی که از این کتابها استخراج کرده استفاده می کند . یک فهرست رفتاری معلم ساخته می تواند شامل خواندن شفاهی ، خواندن لغات ، افتراق لغات و خواندن خاموش باشد . درک مطلب در خواندن به شناخت ، زبان و پس زمینه تجربی کودک بستگی دارد .





منابع و مآخذ
1 – آموزش و پرورش کودکان استثنایی ، مریم سیف نراقی – عزت اله نادری انتشارات دانشگاه پیام نور سال ( 1383 )
2 – آموزش دانش آموزان دارای مشکلات یاد گیری و رفتاری نویسندگان دونا لدری – هامیل – نئی آر – بارتل ترجمه دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نائینیان انتشارات آموزش و پرورش استثنایی کشور پاییز 1381
3 – اختلالات یاد گیری تحولی و تحصیلی ساموئل کرک - جیمز چا لفانت ترجمه سیمین رونقی – زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور 1377
نويسنده مقاله: پروين نظري

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد