PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله حاشییه نشینی بخش دوم



SouRosh. FaD
20th October 2013, 02:58 PM
حاشیه نشینی

1-تاريخچه حاشيه نشيني
حاشيه‌نشيني به آن سنخ از زيست شهري اطلاق مي‌گردد، که در حومه شهرها، تعدادي خانوار بد مسکن، يک مرکز جمعيتي يا شهرک مانندي را به وجود آورند. در فرهنگ شهر و شهرنشيني، حاشيه نشيني تا حدود زيادي مترادف با مفاهيمي چون زاغه نشيني و آلونك نشيني به كار برده شده است.
حاشيه نشيني يك پديده اجتماعي است و اين پديده اختصاص به عصر فعلي نداشته و ريشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و اين پديده هم در كشورهاي توسعه يافته و هم در كشورهاي در حال توسعه وجود داشته ودارد . و تنها تفاوت آن در كشورهاي توسعه يافته با كشورهاي در حال توسعه ، از حيث ريشه هاي تاريخي به وجود آورنده آن و رفتار كالبدي و اجتماعي آن مي باشد. كشور ايران نيز از اين پديده مصون نمانده منتهي شرايط حادي كه در برخي از كشورها از جمله برزيل، هندوستان، پرو و برخي كشورهاي آفريقايي وجود دارد در كشور ما ، حاكم نيست. ولي از حيث قدمت مشابه ساير كشورها مي باشد. پديده حاشيه نشيني در ايران نيز همانند اكثر كشورهاي در حال توسعه تا حدود زيادي ريشه در مهاجرت و عوامل دافعه و جاذبه روستايي- شهري دارد. فقدان و كمبود امكانات رفاهي و خدماتي در مناطق روستايي و شهرهاي كوچك فرآيند مهاجرت را تشديد كرد و حاشيه نشيني پديدار شد و به اين ترتيب يكي از بارزترين نمودهاي مهاجرت در ايران مانند بسياري از كشورهاي در حال توسعه شكل گرفت.
در ايران پيش از آغاز دهه چهل، شهر نشيني رشد كندي داشت و در آستانه دهه چهل حدود 33 درصد از جمعيت كشور در شهر ها زندگي مي كردند. براساس اولين سرشماري شهر تهران در سال 1246 شمسي توسط عبدالغفار نجم الملک که حاکي ازسکونت يک دهم سکنه شهر (حدود 17 هزار نفر) در خارج از حصارهاي شهر است و پيدايش نخستين اجتماعات آلونك نشين در تهران به سال ۱۳۱۱ مربوط مي شود. اما رشد و گسترش اجتماعات آلونك نشين به بعد از كودتاي ۲۸ مرداد به خصوص از سال ۱۳۳۵ به اين طرف بر مي گردد. نخستين اجتماعات حاشيه نشين در جنوب شهر تهران تمركز يافتند. براين اساس رشد حاشيه نشيني در دهه هاي ۴۰ و ۵۰ ابتدا از تهران شروع شده است. گسترش تأسيسات شهري و شبکه‏هاي ارتباطي و همچنين افزايش درآمد حاصل از نفت، موجب رونق شهرها و ايجاد جاذبه‏هاي شهري گرديد و از سوي ديگر، اصلاحات ارضي و مکانيزاسيون، دافعه‏هاي روستايي را تشديد نمود. در يک بررسي گسترده که در سال 1351 در مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران صورت گرفت مشخص شد، که 91 درصد از سرپرستان خانواده‌هاي حاشيه‌نشين در تهران روستايي بوده‌اند 72 درصد آنان قبلاً دهقان محسوب مي‌شدند و 59 درصد خرده مالک بوده‌‌اند .
همچنين يافته‌هاي پژوهشي مشابه در سال 1345 نشان داد که 62 درصد از حاشينه‌نشينان تهران کارگر ساده، 12 درصد کارگر نيمه ماهر 14 درصد کارگر ماهر بوده‌‌‌اند. اين موارد تا حدودي نشانگر ابعاد حاشيه‌نشيني در ايران پيشا انقلاب بود، در آن سال‌ها به دليل اصلاحات ارضي و همچنين عدم کارائي اقتصاد کشاورزي روستاها، موج مهاجرت‌هاي گسترده‌اي به شهرهاي بزرگ رخ داد که به نمود يافتن زيست در حاشيه آن ها منجر شد.
با اجراي طرح اصلاحات ارضي در آن دهه و افزايش در آمدهاي نفتي در دهه پنجاه ، رشد شهر نشيني شتاب بيشتري گرفت و اين رشد چنان سرعت يافت كه در سال 1357 جمعيت شهر نشين كشور به 64 درصد رسيد. تهران تا شهريور سال ۱۳۵۹ نزديك به ۱۰ هزار و ۴۵۰ خانوار و ۴ هزار و ۵۰۰ آلونك را در خود جاي داده بود. بعد از انقلاب اسلامي، عليرغم تحولات ساختاري و اولويت بخشيدن به بخش کشاورزي و توجه بيشتر بر استمرار عواملي نظير اختلاف سطح دستمزد و امکانات رفاهي بين شهر و روستا، علل ديگري نيز به وجود آمد، که از آن جمله مي‏توان تقسيم زمين در نقاط شهري و افزايش سطح آگاهي روستاييان را نام برد. سرمايه گذاري‏هاي دولت در بخش کشاورزي و ارائه‏ي امکانات خدماتي مانند: راه، آب و برق، خدمات بهداشتي و آموزشي و غيره، اگرچه موجبات دلبستگي بسياري از روستايي را فراهم نمود، ليکن زمينه‏ي مناسبي نيز براي مهاجرت کساني که به لحاظ مالي تمکن بيشتري پيدا کرده بودند و يا به سطح بالاتري از سواد و تحصيلات دست يافته بودند، فراهم مي‏کرد. در عين حال بايد خاطر نشان نمود که عليرغم تحولات صورت گرفته، معهذا به دليل کافي نبودن امکانات زيربنايي براي ايجاد اشتغال در نقاط روستايي و سياست‏هاي اقتصادي خاصي که از اواخر دهه‏ي 1360 آغاز شد، مهاجرت به شهرها همچنان ادامه يافت، به طوري که رشد جمعيت شهري طي دوره‏ي بيست ساله‏ي پيش از انقلاب (يعني بين سال‏هاي 55-1335) با نرخ رشدي معادل 5 درصد افزايش داشت و اين روند طي دوره‏ي بيست ساله‏ي بعد از انقلاب (75-1355) با نرخي معادل 3/4 درصد ادامه پيدا کرد.(احمديان 1383)
قشر عظيمي از اين حاشيه نشينان مهاجرين از روستاها يا شهر هاي كوچك هستند در پي تهيه زمين جهت احداث مسكن مي باشند، به لحاظ ارزاني حاشيه و اطراف شهر به اين مناطق روي مي آورند و مناطقي را تشكيل مي دهند كه رفته رفته خود اين مناطق خود تبديل به شهري مي شود با حاشيه هاي مملو از سكونت¬گاههاي غير رسمي و اسلام شهر تهران كه در گذشته شادي شهر ناميده مي شد نمونه بارز آن است و اين چنين، حاشيه نشيني شكل گرفته است.
درمورد خاص تهران پديده جديدي طي 27 سال گذشته بروز كرده كه تقريباً غيرمتعارف بوده است. و آن افزايش انفجاري جمعيت روستايي استان تهران است، كه با نرخي بالاي 7/5 درصد رشد داشته و جالب اينكه مهاجران به مناطق روستايي استان تهران از شهرها به روستاهاي اطراف تهران رانده شده اند.
برا اساس سرشماري سال 1375 حدود يک پنجم جمعيت منطقه کلانشهري تهران در شهرها و شهرک هاي حاشيه اي با ساخت و ساز غير مجاز و غير متعارف سکونت يافته اند. رئيس کميسيون فرهنگى- اجتماعى شوراى شهر تهران از رشد حاشيه‌نشينى از 2 به 5 درصد - به عنوان مادر معضلات اجتماعى کشور- طى 10 سال آينده خبر داد. وي از وجود بيش از 5 ميليون حاشيه‌نشين در کشور بر اساس آخرين آمار سال 84 سخن راند.
چندي قبل مشاور شهردار، با اشاره به رشد ۸۰ برابري جمعيت حريم شهر تهران و احتمال سرازير شدن ۲۰ درصدي جمعيت پايتخت به سمت حاشيه شهر گفت: اين دو موضوع موجب بالا رفتن هزينه هاي امكانات رفاهي و قرار گرفتن اين هزينه ها به عنوان يكي از معضلات اساسي در سطح شهر و در نزد طبقه ضعيف شده است. در حالي كه رشد جمعيت تهران ۱‎/۱ درصد بوده، همين هزينه هاي بالا باعث شده جمعيت بالايي توانايي رفع نيازهاي روزمره را نداشته باشند و در نتيجه با وجود بيش از يك ميليون واحد مسكوني خالي، به سمت حاشيه شهر هجوم برده و جمعيت حاشيه تهران ۸۰ برابر شود.
معضل حريم باعث شده است كه شهرداري تهران امكان كمك به حاشيه نشينان را نداشته باشد.در سال 1385 طبق اعلام رسمي شهردار تهران حاشيه نشينان تهران به 5/3 ميليون نفر رسيده‌اند.
براساس مطالعات جامعه‌شناختي، 67 شهر کوچک و بزرگ کشور در 16 استان در سال 1380 (بدون احتساب تهران، آذربايجان شرقي و مرکزي) با پديده حاشيه‌نشيني مواجه هستند، در اين محدوده‌ها که بيش از دو ميليون نفر ساکن هستند، تراکم جمعيت مناطق حاشيه‌نشين به طورمتوسط حدود 200 نفر در هکتار است. (افتخاري راد 80)
همچنين مطابق با برآوردهايي که در پژوهش حاشيه‌نشيني در ايران توسط مرکز مطالعات و تحقيقات معماري شهرسازي ايران، صورت پذيرفت، جمعيت حاشيه‌نشيني در 10 شهر بزرگ ايران نظير تهران، مشهد، شيراز، اهواز حدود 5/3 ميليون نفر تخمين زده شد که اکنون قطعاً بسيار بيشتر از اين رقم است. پرويز كاظمي، وزير رفاه، در سال 1385 حاشيه نشينان را در كل كشور 6 ميليون نفر اعلام كرده بود.
در كشور با چند مدل حاشيه نشيني مواجه هستيم. حاشيه نشيني در بخش هاي مرفه نشين و حاشيه نشيني در بخش هاي فقير نشنين. حاشيه نشيني حاصل از سرريز جمعيت روستايي متمركز شده در حواشي شهر در استان هايي نظير تهران و نيز حاشيه نشيني غيرطبيعي حاصل از حوادث مثل زلزله در بم وحاصل از دوران جنگ تحميلي مثل خوزستان. حاشيه نشيني اكثرا خارج از حريم شهرهاست و لي در جايي مثل ايلام به درون حريم شهر سرايت كرده است. اين مسئله در جاهايي مانند شوشتر به قدري حاد است كه مهم ترين معضل اجتماعي شهر به حساب آمده است.
دو مدل ديگر، شهرك هايي است كه جمعيت لبريز شهر بمناسبتهاي صنفي ، صنعتي، تعاوني و ... درآن گرد آمده و بصورت اسكان رسمي و با ملاكهاي شهر سازي بوجود آمده و ساكنين آن نيز شهرونداني Citizens هستند كه وضعيت تثبيت شده اي از نظر اشتغال دارند اين شهرك ها جزء لاينفك تهران بزرگ محسوب مي شوند. و حالت دوم آن محل هايي است كه بصورت اسكان غيررسمي بوده و تركيب جمعيت آن را اغلب مهاجرين روستايي گروههاي غربت، كولي ها ، دلالها و گروه هاي آسيب زا به حالت آلونك نشين وخانه هاي موقت با پوشش ساختماني نامناسب (حصير- حلبي و خشت و گل ...) و بهره گيري غير بهينه عرصه هاي ساختماني تشكيل مي دهد(مثنوي، عطاء الله)
در ثروتمندترين كشور جهان يعني ايالات متحده طبق آمار رسمي دولتي بيش از 35 ميليون فقير داريم كه 27 ميليون آن آلونك نشين شهري هستند . براساس مطالعات سازمان ملل «حاشيه نشيني و آلونگ نشيني چالش اصلي هزاره سوم خواهدبود» در سال 2001 از 920 ميليون جمعيت حاشيه نشين شهري جهان 45 ميليون آن (يعني 6 درصد) در كشورهاي توسعه يافته قرار دارند و 860 ميليون ديگر يعني 43 درصد جمعيت شهري در آلونكهاي كشورهاي درحال توسعه زندگي مي كنند. همين درصد براي كشورهاي غرب آسيا كه شامل ايران نيز مي شود 35 درصد جمعيت شهري ذكر شده است.
در 2020رقم كل حاشيه نشينان شهري جهان تقريباً به 1400 ميليون نفر افزايش خواهديافت. ميزان افزايش كشورهاي صنعتي ثروتمند در اين مدت حدود پنج ميليون نفر و حجم جمعيت آلونك نشين جهان درحال توسعه به رقم 1355 ميليون نفر خواهدرسيد، كه از اين مقدار حدود 75 ميليون نفر از آن كشورهاي غرب آسياست.
گزارش سازمان ملل تاكيد مي كند كه اين يك مقوله جمعيت شناسي شهري نيست بلكه پديده اي اقتصادي- اجتماعي است و در برنامه هاي توسعه به عنوان هدف اولي بايد بدان نگريست».
زاغه‏نشيني و حاشيه نشيني نه تنها اجتناب‏ناپذيرند، بلکه نشانه‏ي موفقيت يک شهر محسوب مي‏گردند. شکل‏گيري زاغه‏ها و حاشيه نشيني، بخش ضروري مرحله‏ي رشد و توسعه‏ي يک شهر است. فقط در شهرهاي ساکن و ايستا، وضعيت و موقعيت بخش‏هاي تشکيل دهنده‏ي آنها، بدون تغيير باقي مي‏ماند. زيرا همان طور که مناطق زاغه‏اي و مناطق حاشيه براي حفظ بقاي خود به شهرها احتياج دارند، شهرها نيز براي رشد و توسعه‏ي خود به زاغه‏ها و حاشيه‏نشيني نياز دارند. اين مناطق فقيرنشين شهري، مکاني ارزان براي خانواده‏هايي که نمي‏توانند هزينه‏اي براي احداث منزل و خانه سازي پرداخت کنند، فراهم مي‏آورند. اين مناطق در مراحل انتقال مي‏توانند شرايط را براي مهاجران به شهر مساعد و تسهيل نمايند تا آنها بتوانند به عنوان يک شهروند جاي خود را در جامعه‏ي شهري پيدا کنند(هاديزاده، مريم)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد