PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تصويرسازي شکل كلمات در شعر شاملو



ثمین20
7th October 2013, 07:14 PM
آنچه در اين مقال بدان اشاره اي مختصر ميگردد ، تصوير سازي كلمات در شعر شاملوست . تصوير سازي نه به معناي خلق ايماژ يا تصويري ذهني در ذهن مخاطب ، بلكه تصويري عيني . يعني ارتباط ميان شكل نگارش كلمات و القاء معاني كه يكي از ويژگيهاي ساختاري شعر سپيد و شعر شاملو است . بي شك شناخت اينگونه ساختار ها راه را براي درك مفاهيم هموارتر ميكند . و نكته ديگر اينكه « شعر» مجموعه اي پيوسته از ساختارها و معاني است و درك صحيح آن نيازمند شناخت همه جوانب آن است.
***
" يافتن محل مناسب گسستها و پيوستها و چگونگي پي هم نويسي يا جدا نويسي در شعر سپيد ، يكي از عوامل مهم در سهل خواني و آهنگين كردن شعر است ... اين نوع كتابت بدون شك ساخته و پرداخته فضاي شعر است كه ناخواسته بر حركت واژگان تاثير ميگذارد و در لايه هاي بافتي يا هندسه كلي متن ، شكلي معنادار به آنها مي بخشد و بدين ترتيب ، نمايي جديد از شكل كتابت در ساختار متن آشكار ميگردد تا شعر را به رسانه اي ديداري تبديل سازد." ( مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد / شماره دوم سال چهلم / ص 92 )
در ادامه در قالب چند مثال موضوع روشن تر ميگردد : (نمونه هاي دوم و نهم از مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد / شماره دوم سال چهلم، نقل شده اند.)
1- اي كاش ميتوانستم
خون رگان خود را
من
قطره
قطره
قطره
بگريم
تا باورم كنند
تكرار واژه" قطره" و نوشتن زير هم آنها ، تداعي كننده چكيدن قطرات اشك است ، كه اگر به عنوان مثال در يك خط ( افقي ) نوشته ميشدند ، چنين تصويري ارائه نميشد.

2- و سوگواران درازگيسو
بر دو جانب رود
يادآورد كدان خاطره را
با قصيده نفسگير غوكان
تعزيتي ميكنند
به هنگاميكه هر سپيده
به صداي هماواز دوازده گلوله
سوراخ
ميشود؟
جدا شدن " تعزيتي ميكنند " از " با قصيده ... " باعث شده است تا " يادآورد..." و " با قصيده ..." روبروي هم قرار گيرند و " سوگواراني كه بر دو جانب رود در حال عزاداري هستند " را تجسم بخشد.
" به صداي ..." كشيده شده . گويا اين صداي مسلسلي است كه دوازده گلوله را پشت سر هم شليك ميكند و سپس دو واژه " سوراخ " و " ميشود" به صورت جدا و بريده نوشته شده ، كه اين خود حالت " افتادن محكوم " را تجسم مي بخشد ، كه اول ، روي كمر خم ميشود و بعد مي افتد .
3- به هرزندان دوچندان نقب ، ودرهرنقب چندين
[حجره ، در هر حجره چندين مرد در زنجير ...
در اين نمونه بر خلاف نمونه هاي قبل كه عمودي نوشتن لازم بود ، در اينجا مفهوم شعر مي طلبيده است كه كلمات به صورت پشت سر هم آورده شوند ، چرا كه اولا اين نوع نگارش ميتواند حالت تودرتوي نقب ها و حجره ها و... را نشان دهد ، ثانيا تكرار واژه هاي " نقب " و " حجره " و پشت سر هم قرار گرفتن آنها حالت " زنجير " را تجسم مي بخشد كه با توجه به مفهوم شعر بسيار مناسب انتخاب شده است .
4-چراغي در دست
چراغي در دلم
زنگار روحم را صيقل ميزنم
آينه اي برابر آينه ات ميگذارم
تا با تو
ابديتي بسازم
جداشدن " تا با تو " و " ابديتي بسازم " از "آينه اي ..." باعث شده است تا دو عبارت "زنگار ..." و " آينه اي..." در مقابل يكديگر قرار گيرند ، همانند دو آينه كه در مقابل يكديگر قرار ميگيرند تا از" تو " ، " ابديتي بسازند " .
5-احساس ميكنم
در هر گوشه و كنار اين شوره زار ياس
چندين هزار جنگل شاداب
ناگهان
مي رويد از زمين
عبارت " مي رو يد از زمين " در ادامه و يا در زير" ناگهان" نوشته نشده است و به ابتداي سطر برده شده است و اين حالت ناگهاني روييدن را تداعي ميكند ، با اين توضيح كه : قرار گرفتن كلمه " ناگهان " در سمت چپ ، نگاه ما را به آن سمت ميكشاند و دوباره چشم برميگردد تا " مي رويد از زمين " را بخواند . و ديگر اينكه " مي رويد از زمين " در زير جايي كه قبلا " شوره زار ياس " بوده است و جايي كه شاعر "احساس" ميكرده است كه بايد " چندين هزار جنگل شاداب برويد " ، نوشته شده است ، كه به حقيقت پيوستن احساس شاعر را نشان ميدهد.
6- ياران ناشناخته ام
چون اختران سوخته
چندان به خاك تيره فرو ريختند سرد
كه گفتي
ديگر
زمين
هميشه
شبي بي ستاره ماند
فرو ريختن ياران ناشناخته شاعر همچون اختران سوخته ، رنجي عظيم را بر شاعر تحميل كرده است و طرز نگارش " ديگر هميشه زمين بي ستاره ماند " ، تاكيد شاعر بر تك تك اين كلمات را نشان ميدهد و نيز حالت فروريختن اختران سوخته را دارد.
7- تجربه ئي است
غم انگيز
غم انگيز
به سال ها و به سال ها و به سال ها ...
شاعر ميخواسته است " مرگ " را تجربه اي غم انگيز قلمداد كند كه در تمام مسير زندگيش ، سال به سال ، جريان داشته است . تكرار واژه " سال " و نگارش اين تكرار ها در يك سطر ، حالت ممتد جريان زندگي را نشان ميدهد . در جايي ديگر شاعر همين مضمون را ارائه كرده است :
هرگزكسي اين گونه فجيع به كشتن خود برنخاست
كه من به زندگي نشستم !
8- به انتظار تصوير تو
اين دفتر خالي
تا چند
تاچند
ورق خواهد خورد؟
عبارت " تا چند " يك بار در سمتي و بار ديگر در سمت ديگر نوشته شده است – نه به صورت زير هم و كنار هم و...- و اين امر حالت " ورق خوردن " دفتري را كه شاعر به انتظار تصوير " تو " آنرا ورق ميزند ، تداعي ميكند. گويي كه شعر شاعر نيز در حال ورق خوردن است تا به تصوير " تو " برسد...

9-اگر كه بيهده زيباست شب
براي چه زيباست
شب
براي كه زيباست ؟-
شب و
رود بي انحناي ستارگان
كه سرد ميگذرد





" شب " از عبارت بريده شده است . يك بار در پايان خط مصرع و بار ديگر ، در آغاز مصرع . يك بار به جلو يك بار به عقب ميشود . گويا واژه" شب " در اين معركه بي قرار است و مدام به اين طرف و آن طرف ميرود . اين طرز نوشتن هم خواندن را آهنگين ميكند هم گونه اي زيبايي نوشتاري ايجاد كرده است ( در نمونه هاي قبل هم اين موارد صادق هستند) و از طرف ديگر تمركز تاكيدگونه اي به شخصيت " شب " كه در اين شعر اهميت ويژه اي دارد ، ميدهد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد