PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث همجنسگرایی



مولای شیرازی
18th September 2013, 11:44 AM
سلام به همگی
اصلیترین مسئله ای که مولد این مطلب شده ارضاء جنسیه
در حقیقت امر ساختار شخصیتی و فیزیکی وروانی مرد با یک زن کامل میشه وبرعکس
حالا این مطلب رو به هر دلیلی نا دیده گرفته شه میمونه یک گرایش جنسی شدید که توی انحراف افتاده وهدف بهره کشی جنسی صرف هستش که مولد این تفکره
تودنیایی که انسان زیر چرخدنده های تکنولوژی داره از بین میره چیز دور از ذهنی نیست که این تفکر بها داده شه وحتی برای مقبول کردن عمومیش قانون تصویب شه واصطلاحا مخلفات و چاشنی هایی برای بهتر نشان دادنش تبلیغ وبه بازار ارائه شود(برای مثال انجام این اعمال توسط مدل های جذاب که برای جوانان اغوا آوره)
گرایشات جنسی فقط انفعالات جسمی صرف نیست بلکه مهمترینش جنبه ی روانی مسئله هم هست همونطور که اشاره شد خلقت زن مرد به عنوان دوجنس برای تکامل است چه در بعد مادی چه در بعد معنوی که آرامش مرد درآغوش همسرش و احساس آسایش و امنیت زن در آغوش شوهرش باشد
این انحرافات تبلیغی فقط به همجنسبازان خلاصه نشده وحتی به زندگی افراد متأهل هم کشیده شده که به جای توجه به کیفیات به کمیات توجه میشه واصل یک رابطه جنسی قرارمیگیره که در آخر هم چون عنصر روانی در کار نبوده نارضایتی دو طرف که احساس میکنند اشکالی وجود دارد که برای رفع اون احساس روز به روز به وسایلات پوزیشن ها حتی لباسهای خاص که منبع ترویجشون همون بوق غرب است رومیاورند دریغ از این توجه که اون تنوعات تأثیر کوتاه دارند وفقط نوعی اعتیاد میاورند ودر بلند مدت شخص را به افسردگی خواهد کشید
این دقیقا همون نقطه ی عطف ومهمیه که مورد غفلت جامه شده
همجنسگرایی نوعی اختلال روانیه هیچ توجیه عقلی وپزشکی هم براش وجود نداره وراه بی منتها یی که فروکش شدن شعله های سوزان شهوت جوانی شخص به جنون میرسه مخصوصا اینکه که دیگه جذبه ای هم برای موندن در کنار دوست جنسی خودش نداره
واین در حالیست که شخص همسن او که متأهل شده با همسرش کاملا در آرامش بوده و وزندگی پویا آرام وبانگاه به ثمره عشق و جوانیشان یعنی فرزندشان سر شار از امید خواهند بود
وتنها دغدغه زندگیشان زندگی بدون دیگریست
واخیرا هم که محصول جدیدی که بازار ارائه میشه زن رواز مرد ومرد رو از زن بی نیاز جنسی میکنه
کار انسان به کجا میخواد کشیده شه
یاد اون طنز از چارلیچاپین میافتیم که پای یک دستگاه وایستاده وبا تند تر کار کردن دستگاه مجبوره که تندتر کار کنه تاجایی که پرت میشه عقب
مهمترین چیزی که میخوام توجهتون رو به ون جلب کنم که ترویج اینجور مسائل برای که سود داره
مطمئنا برای مروجین و مبلغینشون که توی عصر صنعت وتکنولوژی انسان که به دنبال فطرتش به سمت خانواده میره منحرف میکنند
تکنولوژی باید در خدمت انسان باشه یا انسان در خدمت تکنولوژی؟؟!!...

Capitan Totti
18th September 2013, 11:51 AM
مسخره استhttp://www.njavan.com/forum/images/smilies/smilee_new2%20(23).gif
اینگونه افراد رو باید قطعه قطعه کرد
باید آتیششون زد
یعنی وقعا متاسفم برای کسایی که به اینا آزادی دادن:-&:-&:-&x-(x-(

عرفان سلیم زاده
18th September 2013, 12:20 PM
بحث خوبیه اگه به حاشیه کشیده نشده. ببینید همجنس خواهی یه موضوع فرا اعتقادیه و ریشه اش به آزادی های وضع شده در قوانین حقوق بشر متصله.بنابراین طبیعیه که تمام دین ها تقریبا باهاش مخالف باشن.به نظر من موضوع رو باید از دید استدلال گرایی هم نگاه کرد.واقعیت اینجاست که همجنس خواهی جنبه دینی و حتی علمی هم نداره. بعضی افراد دوست ندارند مغز خودشون رو به هنجار های جامعه محدود کنن و نکته جالب قضیه هم اینجاست که استدلال این افراد از بدن همجنس های خودشون همانند استدلال ما از اندام جنس مخالف خودمونه. میگم تو همین تاپیک چند تا مقاله از منابع دانشگاهی میزارم تا مطالعه هم کنید البته اگر تامل بحث و بررسی روی این موضوع براتون امکان پذیر باشه. من شخصا دگر جنس گرام و برای خودم همجنسگرایی رو عملی پست میدونم.موفق باشید.

عرفان سلیم زاده
18th September 2013, 12:29 PM
در مورد حامیان این افراد هم باید بگم قضیه اش عین انجمن حمایت از نویستدگان مداد دوست می مونه! ما تو دنیایی زندگی می کنیم که انواع و اقسام حمایت ها و گروه ها و انجمن ها میتونن دور هم جمع بشن و حتی در قبال دادن اعتبار سیاسی به دولت وقت حمایت های مالی دریاقت کنن. اصلا فکر نکنید چون مثلا دولت ها حمایت می کنن پس تحمیلی تو کار هست نه چون دولت ها تنها افزایش اعتبار براشون مطرحه و اگر هم تو ایران دولت حمایت نمی کنه به دلیل ضربه هایی هست که از سمت مردم وخصوصا قشر مذهبی میخوره هست. در کل زیانش بیشتر از سودشه.

عرفان سلیم زاده
18th September 2013, 12:35 PM
تجربياتي از درمان موفقيت آميز همجنس بارگي خود ناپذير، فرابارگي (پارافيليا) و تبدل خواهي جنسي با روش هاي شناختي- رفتاري ياسمي محمدتقي*,محمدي علي,كاملي جعفر,يوسفي محمدرضا,صميمي اردستاني سيدمهدي * خيابان شهيد مدني، بيمارستان امام حسين (ع)، مجموعه روانپزشكي زمينه و هدف: اختلال هويت جنسي و پارافيليا و درمان هاي مربوطه از موارد بحث انگيز در روانپزشكي است. نگارندگان مواردي از اختلالات فوق را كه از طريق روش هاي رفتاري تحت درمان قرار گرفتند، معرفي مي نمايند. روش بررسي: در اين مقاله گزارشي از شرح حال چندين بيمار مبتلا به اختلال هويت جنسي، هم جنس گرايي و ساير پارافيليا بوده اند و بيماري ايشان، با ملاك DSM IV منطبق بوده است شرح داده شد. اين بيماران بدون در نظرگيري اختلالات همراه، تحت درمان با رفتار درماني قرار گرفتند. روش هاي به كارگرفته شده شرح داده شده است. نتايج: روش درماني فوق به بهبودي قابل توجه علايم در اين بيماران (بجز يك مورد) منجر گرديد. بحث و نتيجه گيري: اثربخشي مثبت رفتار درماني در اكثر اين بيماران حاكي از آن است كه اين روش مي تواند جايگاه خاصي در درمان اين دسته از اختلالات جنسي باشد. اگرچه موفقيت رفتار درماني در اين بيماران با تاثير از ميزان پذيرش و همكاري آنها نبوده ولي گوياي آن است كه پيش از غيرقابل درمان تلقي كردن اين بيماران و يا به كارگيري درمان هاي غيرقابل برگشت مثل جراحي، در نظر گرفتن رفتاردرماني امري منطقي است. http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/60613854407.pdf

Capitan Totti
18th September 2013, 12:52 PM
تجربياتي از درمان موفقيت آميز همجنس بارگي خود ناپذير، فرابارگي (پارافيليا) و تبدل خواهي جنسي با روش هاي شناختي- رفتاري ياسمي محمدتقي*,محمدي علي,كاملي جعفر,يوسفي محمدرضا,صميمي اردستاني سيدمهدي * خيابان شهيد مدني، بيمارستان امام حسين (ع)، مجموعه روانپزشكي زمينه و هدف: اختلال هويت جنسي و پارافيليا و درمان هاي مربوطه از موارد بحث انگيز در روانپزشكي است. نگارندگان مواردي از اختلالات فوق را كه از طريق روش هاي رفتاري تحت درمان قرار گرفتند، معرفي مي نمايند. روش بررسي: در اين مقاله گزارشي از شرح حال چندين بيمار مبتلا به اختلال هويت جنسي، هم جنس گرايي و ساير پارافيليا بوده اند و بيماري ايشان، با ملاك DSM IV منطبق بوده است شرح داده شد. اين بيماران بدون در نظرگيري اختلالات همراه، تحت درمان با رفتار درماني قرار گرفتند. روش هاي به كارگرفته شده شرح داده شده است. نتايج: روش درماني فوق به بهبودي قابل توجه علايم در اين بيماران (بجز يك مورد) منجر گرديد. بحث و نتيجه گيري: اثربخشي مثبت رفتار درماني در اكثر اين بيماران حاكي از آن است كه اين روش مي تواند جايگاه خاصي در درمان اين دسته از اختلالات جنسي باشد. اگرچه موفقيت رفتار درماني در اين بيماران با تاثير از ميزان پذيرش و همكاري آنها نبوده ولي گوياي آن است كه پيش از غيرقابل درمان تلقي كردن اين بيماران و يا به كارگيري درمان هاي غيرقابل برگشت مثل جراحي، در نظر گرفتن رفتاردرماني امري منطقي است. http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/60613854407.pdf
سلام[golrooz]

آقایونی که چنین می کنند
اصولا بوالهوس مطلق هستند

بیماری برای اینها اصطلاح خوبی نیست

مگه میشه بگیم که اینا نمیتونن ...[nadidan]
قطعا میتونن این کارا رو نکنن

برای این مورد باید خط قرمز هایی باشه
خط قرمز اینکه حتی اینها رو جامعه راه ندیم
موافق اعدام و سنگسار نیستم
بهر حال دوست داشته

اما باید تبعید بشن به مناطق بد آب و هوا و سخت و ازشون بیگاری کشیده بشه
تا بدونن هم جنس گرایی[nadidan] یعنی چی
اونموقع صد سال چنین فکری به ذهنشون خطور(درسته؟) نخواهد کرد

به قول امیر سرتیپ2 فتح اله رشید زاده ف دا-اف
خوشی زده زیر دلشون
هار شدن (عین جمله رشید زاده درباره موضوعی خاص)

مولای شیرازی
18th September 2013, 01:02 PM
بحث خوبیه اگه به حاشیه کشیده نشده. ببینید همجنس خواهی یه موضوع فرا اعتقادیه و ریشه اش به آزادی های وضع شده در قوانین حقوق بشر متصله.بنابراین طبیعیه که تمام دین ها تقریبا باهاش مخالف باشن.به نظر من موضوع رو باید از دید استدلال گرایی هم نگاه کرد.واقعیت اینجاست که همجنس خواهی جنبه دینی و حتی علمی هم نداره. بعضی افراد دوست ندارند مغز خودشون رو به هنجار های جامعه محدود کنن و نکته جالب قضیه هم اینجاست که استدلال این افراد از بدن همجنس های خودشون همانند استدلال ما از اندام جنس مخالف خودمونه. میگم تو همین تاپیک چند تا مقاله از منابع دانشگاهی میزارم تا مطالعه هم کنید البته اگر تامل بحث و بررسی روی این موضوع براتون امکان پذیر باشه. من شخصا دگر جنس گرام و برای خودم همجنسگرایی رو عملی پست میدونم.موفق باشید.
حقوق بشر که بازیچه ای کودکانه بیش دست قدرتهای جهانی نیست(وبهترین دلیل مقبولیتش در جامعه جهانی ((بهتر از هیچی))بودنشه)
نکته قابل توجه همینجاست که هیچ روانشناسی به صحت روانی همجنسگرایان اعتقاد نداره

مولای شیرازی
18th September 2013, 01:19 PM
در مورد حامیان این افراد هم باید بگم قضیه اش عین انجمن حمایت از نویستدگان مداد دوست می مونه! ما تو دنیایی زندگی می کنیم که انواع و اقسام حمایت ها و گروه ها و انجمن ها میتونن دور هم جمع بشن و حتی در قبال دادن اعتبار سیاسی به دولت وقت حمایت های مالی دریاقت کنن. اصلا فکر نکنید چون مثلا دولت ها حمایت می کنن پس تحمیلی تو کار هست نه چون دولت ها تنها افزایش اعتبار براشون مطرحه و اگر هم تو ایران دولت حمایت نمی کنه به دلیل ضربه هایی هست که از سمت مردم وخصوصا قشر مذهبی میخوره هست. در کل زیانش بیشتر از سودشه.
تحمیل در عصر امروز جاشو به تبلیغ داده یا بهتر بگم مابه تبلیغاتی پر زرق و برق با حجم سر سام آور که از راههای مختلف افکار عمومی جامعه بین الملل رو شکل میده تحمیل میگیم وتنها هدف وجود نام دولت و قانون در بین حامیان این انحراف نوعی مقبولیت در جامعه ایجاد میکنه وبا نوعی امتیاز برای خودشون که دموکراسی حاکم بر کشور است البته حمایت مالی شرکت های سازنده هم نباید دور از چشم مونه
دولت در ایران رکن اجرائیه نه سیاست گذاری.دوما ایران یکی از بهترین قانون های مدنی تو عرصه بین الملل رو داره(واگر هم مشکلی هست در خود قانون نیست)وقانون باید فلسفه تقنین داشته باشه ویک همچین موضوعی هیچ توجیه عقلی و دینی و پزشکی واجتماعی نداره

مولای شیرازی
18th September 2013, 01:26 PM
سلام[golrooz]

آقایونی که چنین می کنند
اصولا بوالهوس مطلق هستند

بیماری برای اینها اصطلاح خوبی نیست

مگه میشه بگیم که اینا نمیتونن ...[nadidan]
قطعا میتونن این کارا رو نکنن

برای این مورد باید خط قرمز هایی باشه
خط قرمز اینکه حتی اینها رو جامعه راه ندیم
موافق اعدام و سنگسار نیستم
بهر حال دوست داشته

اما باید تبعید بشن به مناطق بد آب و هوا و سخت و ازشون بیگاری کشیده بشه
تا بدونن هم جنس گرایی[nadidan] یعنی چی
اونموقع صد سال چنین فکری به ذهنشون خطور(درسته؟) نخواهد کرد

به قول امیر سرتیپ2 فتح اله رشید زاده ف دا-اف
خوشی زده زیر دلشون
هار شدن (عین جمله رشید زاده درباره موضوعی خاص)
برخورد قانونی دوجنبه ایه جنبه ایجابی وسلبی (که هرکجا نسبت این دو چه قدر باشه خیلی بحث داره)
اما به طور کلی جنبه ایجابی (یعنی فرهنگسازی ازدواج ومهمترین بوق تبلیغاتی یعنی رسانه ها وفیلمسازی وکلا درمان وکمک به اشخاصی که به این انحراف آلوده شدن)خیلی بهتر وسازنده تره ها !!!!

زهرا قربانی
18th September 2013, 01:40 PM
http://www.cloob.com/timeline/answer_43508_920054

مولای شیرازی
18th September 2013, 02:42 PM
http://www.cloob.com/timeline/answer_43508_920054
مرسی خوب بود
وباید یادآوری کنم که بین ایده فرضیه نظریه خیلی فرق هست
واعتبار نظریات به بی طرف بودن(نظریه پردازان)واستدلالی بودن است
ازسوی دیگر چه در مباحث زیست شناسی وچه روانشناسی ونتیجه گیری صرفاز جامعه آماری مقبول جامعه ی علمی نیست چرا که روابط(علی)بین پدیده ها باید در وجود باشد نه بعد از وجود که قانون علمی شود
که بررسی یه همچین مطلبی با جامعه آماری درست نمیشه اونهم جامعه آماری ما که هدفمون بررسی روان افراده واز اونجایی که پیچیدگی بیش از حدی داره و طوریکه همه اون پیچیدگی ها برای ما شناخته شده نیست واونهایی هم که شناخته شدست برای همه افرادبه طور یکسان واکنش نمیده مقبول نیست
مهمترین محور یک مطلب علمی نتیجه گیریش نیست بلکه ارائه سیر تحقیق خیلی مهمتره

عرفان سلیم زاده
18th September 2013, 03:04 PM
عزیزان ما هنوز ریشه همجنسگرایی رو نمیدونیم.
اگر جمله ای و مقاله ای دارید بزارید تا استفاده کنیم.

Majid_GC
18th September 2013, 03:07 PM
یه فیلم کمی مرتبط از دکتر سروش دیدم که واقعا خیلی زیبا سبقت گرفتن حقوق از اخلاق و تقابل این دو رو توضیح میده

www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/25/325057_293.flv (http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/25/325057_293.flv)

Capitan Totti
18th September 2013, 03:12 PM
یه فیلم کمی مرتبط از دکتر سروش دیدم که واقعا خیلی زیبا سبقت گرفتن آزادی از اخلاق و تقابل این دو رو توضیح میده

www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/25/325057_293.flv (http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/25/325057_293.flv)
سلام[golrooz]
من که سرعت نتم نفتی است
و نمیتونم اینو ببینم
هرچند مشخصه استاد چی گفته ولی دوست دارم مطمئن شم
محتویات رو برام پیام کن تونستی

حرف دکتر سروش حجته[golrooz]

مولای شیرازی
18th September 2013, 03:54 PM
عزیزان ما هنوز ریشه همجنسگرایی رو نمیدونیم.
اگر جمله ای و مقاله ای دارید بزارید تا استفاده کنیم.
اگر منظور ریشه گرایش شهوانی منحرفه که سابقه اش برابری میکنه با عمر انسان ینی از وقتی که انسان شهوت داشته
مثال قرآنی ما داستان قوم لوطه
ویا احکام اخلاق و فقهی مرتبط با این امر که از زمان طلوع اسلام با ماهیت سلبی ویا ایجابی وجود داشته و دارد
که از زمانی تا زمان دیگهواز مکانی به مکان دیگه متفاوته

Majid_GC
18th September 2013, 04:10 PM
سلام[golrooz]
من که سرعت نتم نفتی است
و نمیتونم اینو ببینم
هرچند مشخصه استاد چی گفته ولی دوست دارم مطمئن شم
محتویات رو برام پیام کن تونستی

حرف دکتر سروش حجته[golrooz]
کانون دانشگاه تورنتو

30/8/2010

از نظر حکم اسلامی که حکم و دستورش مشخص است که یا حرام است یا از نظر اخلاقی مذموم اما از نظر جامعه شناسی من نظر زیادی ندارم

امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که دوره ی حق مداری ست یعنی آدمیان به جای اینکه خودشان را حیوان مکلف بدانند خورا حیوان محق می دانند

یعنی ابتدا تعریف شان را از حقوق شروع می کنند و آنقدر از حق و حقوق صحبت شده و زیاده روی شده که باعث شده عده ای اندیشمندان مغرب زمین منشوری در مورد تکایف و مسئولیت ها بنویسند

...
ایجاد یک توازن بین حقو تکلیف(اخلاقیات) مسئولیت ماست

...
جان آدامس که یکی از پدران سیاست نو در آمریکا هست پس از مطرح شدن حقوق در فرانسه و کمی بعد در آمریکا در نامه ای به دوست جمله ای زیبا گفت که مسئله ی حقوق پایانی برایش وجود ندارد و...


چیز هایی که در گذشته مذموم بود امروز داره به عنوان حق وارد میشه

چیزی که در گذشته بی اخلاقی محسوب می شد امروزه مجاز شده

من نمیگم که همه اینکار رو میکنند بلکه اگر امروز کسی اینکار را کرد کسی به اندازه ی پارکینگ بی جا مجازاتش نمیکنند

پس اخلاق چی میشه در این دنیا

اگر اینگونه برویم جلو چه چیزی از اخلاقیات باقی میمونه

من داوری نمیکنم من ریشه ی این موضوع رو خدمت شما گفتم که من ماجرا از این دیدگاه مطالعه میکنم

که جنگی بین حق و اخلاق شکل گرفته است اگر ما بخواهیم موضوع رو حل کنیم باید از ریشه وارد آن شویم

خب در چارچوب دینی که تکلیف این موضوع روشن است و ...

عرفان سلیم زاده
19th September 2013, 03:03 PM
اگر منظور ریشه گرایش شهوانی منحرفه که سابقه اش برابری میکنه با عمر انسان ینی از وقتی که انسان شهوت داشته مثال قرآنی ما داستان قوم لوطه ویا احکام اخلاق و فقهی مرتبط با این امر که از زمان طلوع اسلام با ماهیت سلبی ویا ایجابی وجود داشته و دارد که از زمانی تا زمان دیگهواز مکانی به مکان دیگه متفاوته منظورم بیشتر ریشه روانشناسی این مسئله است. بلاخره باید دید وراثتی هست یا اکتسابی؟

sr hesabi
19th September 2013, 10:40 PM
منظورم بیشتر ریشه روانشناسی این مسئله است. بلاخره باید دید وراثتی هست یا اکتسابی؟

سلام
بحث همجنسگرایی بحثی کاملا اکتسابی
اتفاقا سال پیش تحقیقاتی بر روی ژنتیکی بودن این قضیه انجام شد که،معلوم شد تاثیر چندانی نداره

ولی همجنسگرایان چرا به ایم گونه رابطه گرایش پیدا میکنند؟؟
دلایل عمده ایی داره یکیش مثلا برای بیان داشتن تفاوت با دیگران در جامعه
مثلا در آمریکا خیلی ها فقط برای اینکه بگن تفاوت دارندو هیچ قانونی رو نمیشناسند به اینگونه روابط دست زدند

و یا اینکه ترد شدن از روابط با جنس مخالف و یا حتی بعضی مواقع به علت بروز برخی از بحران ها در زندگی بعضی ها و برخورد با کسی که زمینه ی روحی برای اینگونه روابط رو داره ممکنه
خودش باعث ایجاد رابطه بین این افراد بشه

و خیلی عوامل دیگه

ولیکن با این حجم روی اوردن به همجنسگرایی در جهان تا چند سال آینده به یک روتین تبدیل میشه[golrooz]

M@hdi42
20th September 2013, 12:18 AM
سلام به دوستان. ممنون از جناب مولای شیرازی که به حقیر لطف داشتن وخصوصی دعوت کردن.


خب من نظرات دوستان رو مطالعه نکردم چون میخواستم اول نظر خودمو بدون تاثیر از دوستان بنویسم بعد نظرات دوستان رو کلمه به کلمه مورد مطالعه قرار بدم.

باید در اغاز اشاره کنم اساس و پایه دوستیها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراهه غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیره و نه بر اساس منطق و عقل.[cheshmak]
مقدمه این دوستی ها ممکنه جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشه که اون رو برای فرد دیگر دوست داشتنی می کنه که تونسته در روح و روانش تأثیر عمیقی بذاره و خلأ عاطفی اش رو به وسیله اون پر کنه. ماهیت این دوستی گرچه در اول دوستانه و پاک و بی شائبه هست ولی امکان آلوده شدنش به مسایل دیگه وجود داره. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسه اونها رو دچار سرگردانی می کنه که الان چه باید بکنن. این سرگردانی ممکنه با بعضی آثار مخرب دیگه ای هم همراه شه.

در مورد علل روئ آورردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان([tafakor]) باشه وجود نداره و بعضی از متخصصان به علل روانی - اجتماعی و بعضی دیگهه به دیگر عوامل (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره کردن.

موفق باشید

مولای شیرازی
20th September 2013, 12:03 PM
منظورم بیشتر ریشه روانشناسی این مسئله است. بلاخره باید دید وراثتی هست یا اکتسابی؟
مهمترین نظریات در عرصه روانشناسی که هرکدوم باعث به وجود آمدن مکتب جداگونه ای تو این زمینه شده (نقش وراثت رو در اختلالات روانی بی تأثیر میدونند)
به عقیده اونهانوزاد متولد شده چون لوح سفیدی میمونه که به خودی خود هیچ چیزی بر اون نیست
وتنها قرار گرفتن در اون محیطه که میتونه پیش زمینه های همون اختلال یا اختلالات نوع پیشرفته تری رو برای اون ایجاد کنه
واین مطلب نیز ازبعد فلسفی قابل قبوله وگر نه جبر بر عالم حاکم میشه هیچ خوبی از هیچکس پذیرفته نبود و هیچ بدی هم قابل سرزنش و مجازات نبود ودر واقع نفی هرگونه اختیارو فکر میشد

مولای شیرازی
20th September 2013, 12:22 PM
سلام به دوستان. ممنون از جناب مولای شیرازی که به حقیر لطف داشتن وخصوصی دعوت کردن.


خب من نظرات دوستان رو مطالعه نکردم چون میخواستم اول نظر خودمو بدون تاثیر از دوستان بنویسم بعد نظرات دوستان رو کلمه به کلمه مورد مطالعه قرار بدم.

باید در اغاز اشاره کنم اساس و پایه دوستیها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراهه غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیره و نه بر اساس منطق و عقل.[cheshmak]
مقدمه این دوستی ها ممکنه جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشه که اون رو برای فرد دیگر دوست داشتنی می کنه که تونسته در روح و روانش تأثیر عمیقی بذاره و خلأ عاطفی اش رو به وسیله اون پر کنه. ماهیت این دوستی گرچه در اول دوستانه و پاک و بی شائبه هست ولی امکان آلوده شدنش به مسایل دیگه وجود داره. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسه اونها رو دچار سرگردانی می کنه که الان چه باید بکنن. این سرگردانی ممکنه با بعضی آثار مخرب دیگه ای هم همراه شه.

در مورد علل روئ آورردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان([tafakor]) باشه وجود نداره و بعضی از متخصصان به علل روانی - اجتماعی و بعضی دیگهه به دیگر عوامل (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره کردن.

موفق باشید

مرسی خوب بود [golrooz]
احساس دوست داشتن نسبت به یک همجنس به خودی خود مذموم نیست وگرایش به زیبایی ها وجذابیت ها هم همینطور اما علت اینه بهش انحراف میگیم اینه
که اوج لذایذ و خواسته های یک مرد در یک زن وجود داره واوج لذایذ وخواسته های یک زن هم در مرد وجود داره(چه مادی وچه معنوی) -چون یه همچین مطلبی از بدهیات عقلیه اثباتش نمیکنیم-
ورابطه زناشویی خیلی فراتر از یک رابطه جنسیه که حالا چون یه چیزی شبیه اون پیداشده(اونهم در برخی موارد)حالا بیاییم جایگزینش کنیم!!!
که عواقب فاجعه انگیزی هم به دنبال خواهد داشت چه در بعد فردی چه دربعد اجتماعی

نارون1
20th September 2013, 12:34 PM
همجنس گرایی غالبا برای توصیف رفتار آشکار ، گرایش جنسی و احساس هویت شخصی یا اجتماعی فرد بکار برده می شود . فرد همجنس گرا برخلاف افراد عادی از بودن با جنس مخالف

خود ، هیچ احساس تمایلی نمی کند ولی در کنار همجنس خود تمایلات خود را ابراز می کند .

در ادامه به علل روانشناختی و زیست شناختی و الگوهای رفتارجنسی و آسیب شناسیی روانی پرداخته خواهد شد .

نارون1
20th September 2013, 12:48 PM
همجنس گرایی جزو دسته " جهت گیری جنسی " در لایه 2 زندگی جنسی و اختلالات جنسی می باشد .


علل روانشناختی ( نظریه روانکاوی ) :

علل رفتار همجنس گرا مبهم است . فروید همجنس گرایی را وقفه رشد روانی جنسی تلقی می کند . طبق فرضیه روان پویایی ، موقعیت های اوایل زندگی که ممکن

است به پیدایش رفتار همجنس گرا در مرد منجر شود عبارتنداز :

تثبیت و وابستگی شدید به مادر ، فقدان نقش پذیری موثر ، مهار شدن رشد مردانگی توسط والدین ، باخت در رقابت با برادران و خواهران .

فروید همجنس گرایی را بیماری روانی تلقی نکرد .



مفاهیم تازه در عوامل روانکاوی :

بعضی از روانکاوان نظریه تازه ای در تضاد با روانکاوی کلاسیک مطرح کرده اند . ریچارد ایسی تخیلات مربوط به همجنس را در بچه های 3 تا 5 ساله توصیف کرد که از افراد

همجنس گرا می توان به دست آورد و اینکه چنین تخیلاتی در همان سن روی می دهد که تخیلات دز مورد جنس مقابل در افراد غیرهمجنس روی می دهد .

نارون1
20th September 2013, 01:05 PM
الگوهای رفتار جنسی :

خصوصیات رفتاری مرد یا زن های همجنس گرا همانقدر با هم متفاوت است که خصوصیات مردان و زنان غیرهمجنس گرا .

اعمال جنسی که همجنس گرایان به آن دست می زنند ، منهای محدودیت های مربوط به آناتومی همان است که بین غیرهمجنس گرایان می گذرد .




علتهای همجنس گرایی مردانه :

در اواخر دوران کودکی و اوان نوجوانی ، محتوانی خیالپردازی های مربوط به استمنا و انزال شبانه احتمالا در اکتساب جهت گیری جنسی ایفای نقش می کند .

یک نظریه اعلام می دارد که وقتی فرد به لوغ جنسی می رسد ، چنانچه اغلب افراد گروه اجتماع وی همجنس او باشند ، او به همجنس گرا شدن متمایل خواهد شد ؛ اگر

زمانی که او به بلوغ جنسیمی رسد ، اغلب آنها از جنس مخالف باشند او به دگرجنس خواهی گرایش خواهد یافت .

سروه74
20th September 2013, 01:14 PM
همجنس گرایی برمیگرده به سالها قبل وقتی که زن سالاری حکومت میکرده اول ازهمجنس گرایی واین حرفا اصلا خبری نبوده واقایون همیشه مطیع خانوم ها بودن تا اینکه اقایون بعدیه مدت فهمیدن میتونن نیاز جنسیشو بدون خانوم هاهم برطرف کنن درنتیجه همجنسگرایی روا ج پیدا کرد
البته هنوز هم این کار ادامه داره اکثر ادم هایی که اینجوری ان ادم های بدون اعتماد به نفسی هستن وهیچ هدف خاصی ندارن و.....
من چندتا از دوستام اینجورین البته مشکلات روانی خیلی زیادی پیدا کردن

نارون1
20th September 2013, 01:18 PM
حهت گیری جنسی آشفته به دو گروه تقسیم می شود :

1 - همجنس گرایی خودپذیر

2 - همجنس گرایی خودناپذیر



همجنس گرایی خودناپذیر :

به صورت الگوی مداوم همجنس گرایی تعریف می شود که منبع پریشانی است و با میل به دستیابی یا افزای دگرجنس گرایی همراه است .


همجنس گرایی خودپذیر :

در مقابل ، منبع پریشانی نیست و ویژگی آن میل به تغییر دادن ترجیح جنسی نیست .



زمانی که همجنس گرایی خودناپذیر را با همجنس گرایی خودپذیر مقایسه می کنیم ، متوجه می شویم که اولی رنج و میل به تغییر را شامل می شود در حالیکه در

دومی اینطور نیست .

با توجه به این دسته بندی ، همجنس گرایی خودپذیر از فهرست اختلالات روانشناختی خارج می شود ، درواقع اختلال تلقی نمی شود ولی در مقابل همجنس گرایی

خودناپذیر یک مشکل جنسیمی دانیم و باید آن را درمان کرد .


درواقع مقصور این است که همجنس گرایان از جهت گیری جنسی خود راضی هستند ، علایمی از آسیب شناسی روانی را نشان نمی دهند ، و در کار ، و بازی و .. کاملا

به نحو کارآمدی عمل می کنند .

همجنس گرایان خودناپذیر ، از طرف دیگر ، از جهت گیری جنسی خود ناراضی و ناراحت هستند ، آنها افسرده ،مضطرب ، شرمنده ، معذب و تنها هستند .

آنها از مجذوبیت خود به اعضای همجنسشان احساس شرمدگی می کنند و از طرف دیگر ، از نظر جنسی توسط اعضای جنس مخالف برانگیخته نمی شوند .

نارون1
20th September 2013, 01:59 PM
مهمترین نظریات در عرصه روانشناسی که هرکدوم باعث به وجود آمدن مکتب جداگونه ای تو این زمینه شده (نقش وراثت رو در اختلالات روانی بی تأثیر میدونند)
به عقیده اونهانوزاد متولد شده چون لوح سفیدی میمونه که به خودی خود هیچ چیزی بر اون نیست
وتنها قرار گرفتن در اون محیطه که میتونه پیش زمینه های همون اختلال یا اختلالات نوع پیشرفته تری رو برای اون ایجاد کنه
واین مطلب نیز ازبعد فلسفی قابل قبوله وگر نه جبر بر عالم حاکم میشه هیچ خوبی از هیچکس پذیرفته نبود و هیچ بدی هم قابل سرزنش و مجازات نبود ودر واقع نفی هرگونه اختیارو فکر میشد


علم روانشناسی نقش وراثت رو در اختلالات روانی نادیده نمیگیره و در بررسی و ریشه یابی اختلالات به وراثت و عوامل زیستی هم توجه میکنه .... همانطور که برای درمان بیماریهایی

همچون اسکیزفرنییا ... ، به این مهم نیز توجه شده است .

در مورد نظرتون در مورد لوح سفید باید بیان کنم که در قرون گذشته جان لاک بیان کرد که انسان که متولده میشه ذهن وی همچون لوح سفیدی است که تجارب به آن شکل می دهند و

دیدگاه رفتارگرایی به تبع آن و نظراتش به وجود آمده و این یک بعد از نظرات روانشناختی می باشد و دیدگاههای مختلفی در علم روانشناسی وجود دارد که هریک به نوبه خود خدمت

بزرگی به جامعه بشری کرده اند .

مولای شیرازی
20th September 2013, 02:15 PM
همجنس گرایی جزو دسته " جهت گیری جنسی " در لایه 2 زندگی جنسی و اختلالات جنسی می باشد .


علل روانشناختی ( نظریه روانکاوی ) :

علل رفتار همجنس گرا مبهم است . فروید همجنس گرایی را وقفه رشد روانی جنسی تلقی می کند . طبق فرضیه روان پویایی ، موقعیت های اوایل زندگی که ممکن

است به پیدایش رفتار همجنس گرا در مرد منجر شود عبارتنداز :

تثبیت و وابستگی شدید به مادر ، فقدان نقش پذیری موثر ، مهار شدن رشد مردانگی توسط والدین ، باخت در رقابت با برادران و خواهران .

فروید همجنس گرایی را بیماری روانی تلقی نکرد .



مفاهیم تازه در عوامل روانکاوی :

بعضی از روانکاوان نظریه تازه ای در تضاد با روانکاوی کلاسیک مطرح کرده اند . ریچارد ایسی تخیلات مربوط به همجنس را در بچه های 3 تا 5 ساله توصیف کرد که از افراد

همجنس گرا می توان به دست آورد و اینکه چنین تخیلاتی در همان سن روی می دهد که تخیلات دز مورد جنس مقابل در افراد غیرهمجنس روی می دهد .
سلام
با اینکه نظریات زیگموند فروید به خاطر بیش از حد جبر گرابودنش مورده انتقاده اما خوب از جهت پایه گذاری روان کاوی وپیشتاز بودن در خیلی از مباحث واز همه مهمتر گستردگی بیش از حد حیطه روان مورد توجه
اما در مورد ایسی که به ریشه های تخیلات کودکانه در سن 3تا5 سالگی اشاره کرده (خیلی زود نیست؟!!!)

مولای شیرازی
20th September 2013, 02:36 PM
علم روانشناسی نقش وراثت رو در اختلالات روانی نادیده نمیگیره و در بررسی و ریشه یابی اختلالات به وراثت و عوامل زیستی هم توجه میکنه .... همانطور که برای درمان بیماریهایی

همچون اسکیزفرنییا ... ، به این مهم نیز توجه شده است .

در مورد نظرتون در مورد لوح سفید باید بیان کنم که در قرون گذشته جان لاک بیان کرد که انسان که متولده میشه ذهن وی همچون لوح سفیدی است که تجارب به آن شکل می دهند و

دیدگاه رفتارگرایی به تبع آن و نظراتش به وجود آمده و این یک بعد از نظرات روانشناختی می باشد و دیدگاههای مختلفی در علم روانشناسی وجود دارد که هریک به نوبه خود خدمت

بزرگی به جامعه بشری کرده اند .
مسلما برای بررسی یه پدیده تمام عاملهای که موثره رو در نظر میگیره وبه تبیین جایگاهشون هم میپردازه (اگر غیر از این باشه تحقیقات ناقصه)
اما سوال همینجاست که نقش وراثت عامل اصلی و پویاست؟؟
حالا اگر بگیم تأثیرش هم خیلی زیاده چه طوری میشه تغییرش داد وراثت رو؟؟
خوب این مطلب اگر در ذات شخص نهادینه بشه و جزء طبیعتش باشه پس چرا بهش گفته میشه اختلال که بعده ها بخواند دنبال درمانش هم باشند؟؟شاید در مقایسه با اکثریت افرادیه که این مطلب تو وراثتشون نیست!!!
پس چرا درمان شه دیگه مثل اینه که یه کسی از ورزشی که دیگران دوستش دارن خوشش نیاد باید بگیم که حتما باید درمان شه!!
خیلی راحت میشه آزمایشی ترتیب داد فرزندی متولد از پدر مادری با همون خصوصیات (همجنسگرا)در نظر بگیریم که در خانواده ای در سطح عالی و نامبروان قرارش بدیم و هیچکس حتی خانواده ای که او را پذیرفته اند از نسب اون خبر نداشته باشند حالا نتیجه چیه؟؟!!

مولای شیرازی
20th September 2013, 02:52 PM
همجنس گرایی برمیگرده به سالها قبل وقتی که زن سالاری حکومت میکرده اول ازهمجنس گرایی واین حرفا اصلا خبری نبوده واقایون همیشه مطیع خانوم ها بودن تا اینکه اقایون بعدیه مدت فهمیدن میتونن نیاز جنسیشو بدون خانوم هاهم برطرف کنن درنتیجه همجنسگرایی روا ج پیدا کرد
البته هنوز هم این کار ادامه داره اکثر ادم هایی که اینجوری ان ادم های بدون اعتماد به نفسی هستن وهیچ هدف خاصی ندارن و.....
من چندتا از دوستام اینجورین البته مشکلات روانی خیلی زیادی پیدا کردن
ممنون از نظرت
ولی در باره ریشه تاریخی قبلا بحث شده ها!!!

نارون1
20th September 2013, 02:53 PM
سلام
با اینکه نظریات زیگموند فروید به خاطر بیش از حد جبر گرابودنش مورده انتقاده اما خوب از جهت پایه گذاری روان کاوی وپیشتاز بودن در خیلی از مباحث واز همه مهمتر گستردگی بیش از حد حیطه روان مورد توجه
اما در مورد ایسی که به ریشه های تخیلات کودکانه در سن 3تا5 سالگی اشاره کرده (خیلی زود نیست؟!!!)


سلام خدمت شما

5-6سال اول زندگی ، سال شکل گیری شخصیت می باشد ... و در سنین 3 - 4 سالگی ،بچه ها به نوعی به کنجکاوی جنسی روی می آورند و متوجه تفاوتهای جنسی میشوند .

با وجود این موارد ، شاید این نظریه هم دور از واقعیت نباشه ... درسته ؟

نارون1
20th September 2013, 02:56 PM
مسلما برای بررسی یه پدیده تمام عاملهای که موثره رو در نظر میگیره وبه تبیین جایگاهشون هم میپردازه (اگر غیر از این باشه تحقیقات ناقصه)
اما سوال همینجاست که نقش وراثت عامل اصلی و پویاست؟؟
حالا اگر بگیم تأثیرش هم خیلی زیاده چه طوری میشه تغییرش داد وراثت رو؟؟
خوب این مطلب اگر در ذات شخص نهادینه بشه و جزء طبیعتش باشه پس چرا بهش گفته میشه اختلال که بعده ها بخواند دنبال درمانش هم باشند؟؟شاید در مقایسه با اکثریت افرادیه که این مطلب تو وراثتشون نیست!!!
پس چرا درمان شه دیگه مثل اینه که یه کسی از ورزشی که دیگران دوستش دارن خوشش نیاد باید بگیم که حتما باید درمان شه!!
خیلی راحت میشه آزمایشی ترتیب داد فرزندی متولد از پدر مادری با همون خصوصیات (همجنسگرا)در نظر بگیریم که در خانواده ای در سطح عالی و نامبروان قرارش بدیم و هیچکس حتی خانواده ای که او را پذیرفته اند از نسب اون خبر نداشته باشند حالا نتیجه چیه؟؟!!


اینکه قبول کنیم صرفا جنبه زیستی وجود داره در اختلالات اینطور نیست .... در اکثر مواقع در بیشتر موارد همیشه در نظریات و درمانها به ترکیبی از از نقش وراثت و تربیت ( محیط ) ، اشاره شده است

به طور مثال : هوش رو عاملی می دانند که می تواند ترکیبی از وراثت و محیط باشد ولی غلبه وراثت بیشتر هست ... کمااینکه با فراهم آوردن محیط غنی می توان به پرورش هوش پرداخت

و همچنین در موارد دیگر

سروه74
20th September 2013, 03:26 PM
ممنون از نظرت
ولی در باره ریشه تاریخی قبلا بحث شده ها!!!
شرمنده من دیر رسیدم

مولای شیرازی
20th September 2013, 07:12 PM
اینکه قبول کنیم صرفا جنبه زیستی وجود داره در اختلالات اینطور نیست .... در اکثر مواقع در بیشتر موارد همیشه در نظریات و درمانها به ترکیبی از از نقش وراثت و تربیت ( محیط ) ، اشاره شده است

به طور مثال : هوش رو عاملی می دانند که می تواند ترکیبی از وراثت و محیط باشد ولی غلبه وراثت بیشتر هست ... کمااینکه با فراهم آوردن محیط غنی می توان به پرورش هوش پرداخت

و همچنین در موارد دیگر

اولا:اگر توجه میکردید نگفتم صرفا زیستیه
دوما:به هیچکدوم از مسائلی که گفتم اشاره نکردید وصحبت خودتونو پیش گرفتید(من گفتم اگه جنبه وراثت اینقدر مهمه پس جزئی از ذات شخصه پس دیگه گذاشتن نام اختلال وپیشگیری راه درمان چیه؟؟!!)
سوما:مثالی که زدید هیچ ربطی به موضوع نداشت
چهارما:هیچ روانشناسی با این قاطعیت در باره روان افراد قضاوت نمیتونه بکنه که چقدرش تربیتیه وچه قدرش وراثتی چرا که مسائل روانی حساب مشاهده و اندازه گیری نداره
در کل توصیه میکنم به دقت آخرین مطالب رو بخونید و تک تک رد کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(ضمنا اگر باز هم نظری داشتید خصوصی در خدمتم)

مولای شیرازی
20th September 2013, 07:24 PM
سلام خدمت شما

5-6سال اول زندگی ، سال شکل گیری شخصیت می باشد ... و در سنین 3 - 4 سالگی ،بچه ها به نوعی به کنجکاوی جنسی روی می آورند و متوجه تفاوتهای جنسی میشوند .

با وجود این موارد ، شاید این نظریه هم دور از واقعیت نباشه ... درسته ؟
کنجکاوی که تو حیطه گسترده ای برای بچه تو اوون سن مطرحه از جمله جنسی
اما کنجکاوی جنسی(اسمیه که ما به عنوان افراد آگاه از مسئله میزاریما!!!!!!!!!)ولی برای کودک تفاوت نداره
واز این کنجکاوی ها باید نتیجه گیری کنیم که شهله های همجنسگرایی درحال شعله ور شدنه
اونهم بچه ای که هیچ درکی پخته ای نه تنها از خودش وجنسیتش بلکه از دنیای بیرونش وجنسیت دیگران ندارده
تکرارمیکنم اگر بازم نظری دارید خ مطرح کنید در خدمتم(فقط برای طولانی نشدن واز حوصله خارج نشدنش)

نارون1
20th September 2013, 07:28 PM
اولا:اگر توجه میکردید نگفتم صرفا زیستیه
دوما:به هیچکدوم از مسائلی که گفتم اشاره نکردید وصحبت خودتونو پیش گرفتید(من گفتم اگه جنبه وراثت اینقدر مهمه پس جزئی از ذات شخصه پس دیگه گذاشتن نام اختلال وپیشگیری راه درمان چیه؟؟!!)
سوما:مثالی که زدید هیچ ربطی به موضوع نداشت
چهارما:هیچ روانشناسی با این قاطعیت در باره روان افراد قضاوت نمیتونه بکنه که چقدرش تربیتیه وچه قدرش وراثتی چرا که مسائل روانی حساب مشاهده و اندازه گیری نداره
در کل توصیه میکنم به دقت آخرین مطالب رو بخونید و تک تک رد کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(ضمنا اگر باز هم نظری داشتید خصوصی در خدمتم)


چنانچه به طور دقیق به پاسخ من توجه کنین ، جواب سوالاتتون داخلش هست

اینکه گفتم ترکیبی از وراثت و تربیت هست ، یعنی :

1 - عامل وراثت صرفا به عنوان عامل اصلی و بنیادی تلقی نمی شود و نقش محیط رو نمیشه نادیده گرفت

2 - اینکه پرسیدین تاثیر وراثت زیاد باشه چطور تغییرش داد >>>> مثالم پاسخ شماست که هوش که تاثیرش اینقدر زیاد هست ، بازهم می توان با غنی کردن محیط به پرورش آن پرداخت ، پس

می توان با توجه به محیط این تاثیر را کم و زیاد کرد

3 - در مورد درمان ، ببینی با توجه به پاسخهای قبلیم همانطور که برای همجنس گرایی خودپذیر و خودناپذیر گفتم ، گاهی وقتی برای فرد قابل قبول نیست ، به درمان مراجعه می شود و گاهی

در برخی بیماریها برای اطرافیان مشکل ساز می شود ، و توسط آنها به درمان مراجعه می شود . یک فردی که اختلال دوقطبی داره ، وقتی در خلق شادش هست ، خیلی ازاین حالت رضایت هم

دارد و معتقداست نیاز به درمان نداره ولی توسط اطرافیان و عدم سازگاری که با محیط و جامعه داره ، به سمت درمان هدایت میشه


4 - موردی که گفتین بچه هایی رو به دور از پدر و مادر بزرگ کنن در محیط جدا و ... ، همین آزمایش رو اتفاقا در بسیاری از موضوعات از جمله هوش انجام داده اند ، و به تاثیر محیط هم پی برده اند .


5 - مطالعات صورت گرفته در مورد تاثیر وراثت ، بیشتر آزمایشهایی برروی دوقلوهای همسان صورت میگیرد ، پس مطمئن باشید راههایی برای برسی وجود دارند ، مشاهده یکی از ابزارهای سنجش

روانی هست .



**** سوالی یا نظری هست در خدمتم

مولای شیرازی
20th September 2013, 09:51 PM
چنانچه به طور دقیق به پاسخ من توجه کنین ، جواب سوالاتتون داخلش هست

اینکه گفتم ترکیبی از وراثت و تربیت هست ، یعنی :

1 - عامل وراثت صرفا به عنوان عامل اصلی و بنیادی تلقی نمی شود و نقش محیط رو نمیشه نادیده گرفت

2 - اینکه پرسیدین تاثیر وراثت زیاد باشه چطور تغییرش داد >>>> مثالم پاسخ شماست که هوش که تاثیرش اینقدر زیاد هست ، بازهم می توان با غنی کردن محیط به پرورش آن پرداخت ، پس

می توان با توجه به محیط این تاثیر را کم و زیاد کرد

3 - در مورد درمان ، ببینی با توجه به پاسخهای قبلیم همانطور که برای همجنس گرایی خودپذیر و خودناپذیر گفتم ، گاهی وقتی برای فرد قابل قبول نیست ، به درمان مراجعه می شود و گاهی

در برخی بیماریها برای اطرافیان مشکل ساز می شود ، و توسط آنها به درمان مراجعه می شود . یک فردی که اختلال دوقطبی داره ، وقتی در خلق شادش هست ، خیلی ازاین حالت رضایت هم

دارد و معتقداست نیاز به درمان نداره ولی توسط اطرافیان و عدم سازگاری که با محیط و جامعه داره ، به سمت درمان هدایت میشه


4 - موردی که گفتین بچه هایی رو به دور از پدر و مادر بزرگ کنن در محیط جدا و ... ، همین آزمایش رو اتفاقا در بسیاری از موضوعات از جمله هوش انجام داده اند ، و به تاثیر محیط هم پی برده اند .


5 - مطالعات صورت گرفته در مورد تاثیر وراثت ، بیشتر آزمایشهایی برروی دوقلوهای همسان صورت میگیرد ، پس مطمئن باشید راههایی برای برسی وجود دارند ، مشاهده یکی از ابزارهای سنجش

روانی هست .



**** سوالی یا نظری هست در خدمتم

خوب تومورد اول که باهم اختلافی(نظری) نداریم
اما تومورد دوم چطور تغییر دادن نبود بلکه چرایی به اصل تغییر و تحول بود چونکه ارثیه و ذات شخصه فکر نمیکنم هیچ حالتی بهتر از اون برای روان فرد قابل تصور باشه
اما در مورد سوم روانشناسی یعنی این نوع موضوع رو وقتی میبینه که برای خودش و اطرافیانش مشکل سازه راه عوض کردن شخص را در پیش میگیره نه درمان چرا که اصلا اختلال به صورت مستقل وجود نداره!!و چون خود آن شخص ویا اطرافیان وجامعه ای که داره تو اون زندگی میکنه اون مطلب رو نمیپسندند پس باید اونو همرنگ جامعه کنند.پس هدف روانشناسی که خدمت به خلق با نگهداری وتقویت روانی ((سالم))پیشگیری اختلالات ویا درمان آنهاست چی میشه؟؟؟؟؟!!!!!!!!
یک نتیجه جالب دیگه ای هم که میشه گرفت باتوجه به مقبولیتش در برخی از کشور ها ویا حتی تصویب قانون حمایت از آنها دیگر بهتر است روانشناسی هم اسم اختلال رو ازش برداره و به عنوان یک گرایش فکری بسطش بده
با این فرض نسبیت در روانشناسی راه داره اگه فردا روزی یک عمل عادی و بدون هیچ عارضه فکری وجسمی که داریم امروز انجام میدیم اختلال روانی محسوب شد باید جای تعجبی نیست چراکه بادیگران مقایسه شدیم.

موفق باشید[golrooz]

Majid_GC
21st September 2013, 01:36 PM
اون زندگی میکنه اون مطلب رو نمیپسندند پس باید اونو همرنگ جامعه کنند.پس هدف روانشناسی که خدمت به خلق با نگهداری وتقویت روانی ...


افرادی در خریدن نان نوبت را رعایت میکنند و به این شیوه به خود انسان متمدن را نسبت می دهند ! من می آیم و بی نوبت ، دوست دارم نان خریداری کنم ! دیگران اعتراض میکنند ایا آن ها سعی در همرنگ کردن من با جامعه را دارند ؟

همجنس گرایی در حیوانات به جز انسان وجود ندارد این نشانه ی چیست ؟ مگر نه اینکه ما هم حیوانی هستیم با یک سری خصوصیات برتر چه فرقی بین ما و آن هاست ؟





یک نتیجه جالب دیگه ای هم که میشه گرفت باتوجه به مقبولیتش در برخی از کشور ها ویا حتی تصویب قانون حمایت از آنها دیگر بهتر است روانشناسی هم اسم اختلال رو ازش برداره و به عنوان یک گرایش فکری بسطش بده
با این فرض نسبیت در روانشناسی راه داره اگه فردا روزی یک عمل عادی و بدون هیچ عارضه فکری وجسمی که داریم امروز انجام میدیم اختلال روانی محسوب شد باید جای تعجبی نیست چراکه بادیگران مقایسه شدیم.



1- اگر موضوعی را به عنوان گرایش فکری پذیرفتیم باید آن گرایش دلایل فکری دارا بوده باشد تا از گرایش های دیگر جدا شود آیا نامیدن این حق به عنوان گرایش فکری توهینی به عقل نیست ؟

2- فقط در روانشناسی نیست که به آن می گویند اختلال در جامعه شناسی هم نام انحراف یا اختلال وجود دارد

با این فرض اگر ما نسبیت را در جامعه شناسی هم دخیل بدانیم به جای اخلاق؛ به طور کلی اخلاق و میدنه ی فاضله از معنا تهی خواهند شد غیر از این است ؟

مولای شیرازی
21st September 2013, 02:04 PM
افرادی در خریدن نان نوبت را رعایت میکنند و به این شیوه به خود انسان متمدن را نسبت می دهند ! من می آیم و بی نوبت ، دوست دارم نان خریداری کنم ! دیگران اعتراض میکنند ایا آن ها سعی در همرنگ کردن من با جامعه را دارند ؟

همجنس گرایی در حیوانات به جز انسان وجود ندارد این نشانه ی چیست ؟ مگر نه اینکه ما هم حیوانی هستیم با یک سری خصوصیات برتر چه فرقی بین ما و آن هاست ؟





1- اگر موضوعی را به عنوان گرایش فکری پذیرفتیم باید آن گرایش دلایل فکری دارا بوده باشد تا از گرایش های دیگر جدا شود آیا نامیدن این حق به عنوان گرایش فکری توهینی به عقل نیست ؟

2- فقط در روانشناسی نیست که به آن می گویند اختلال در جامعه شناسی هم نام انحراف یا اختلال وجود دارد

با این فرض اگر ما نسبیت را در جامعه شناسی هم دخیل بدانیم به جای اخلاق؛ به طور کلی اخلاق و میدنه ی فاضله از معنا تهی خواهند شد غیر از این است ؟

از اولین پست تا اینجا رو مطالعه کنید ببینید واقعا میشه یه همچین نتیجه ای رو گرفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جدا سازی مطالب یک پست منجر به قضاوت صحیح نیست
چه برسه که یه همچین مبحث طولانی و حساسی رو به خاطر شرکت اعضاءدر بحث وبه نتیجه ی بهتر علمی رسیدن به صورت چند تایپیک پی در پی اونهم به صورت پرسش و پاسخ با کمک دوستان مطرح کردیم
حالا شما به تایپیک آخر رسیدید و این نتیجه رو گرفتید واقعا بی انصافیه

مولای شیرازی
21st September 2013, 02:16 PM
سلام به همگی[golrooz][golrooz][golrooz]
دوستان عزیز برای این پست به اندازه کافی وقت گذاشتیم
سیر کامل بحث به صورت پرسش و پاسخ (با هدف شرکت فعال بیشتر دوستان)بود
برای آشنایی با مطلب از اولین پست شروع به خواندن کنید تا آخر .مسائلی که قابل طرح بود واز دست ما برمیومد به طور شفاف ودور از اصطلاحات ثقیل برای استفاده عموم مطرح کردیم
برای رسیدن به جواب سوالاتتون تو این زمینه پست ها رو تک تک مطالعه کنید
اگر مسئله ای تو این زمینه مطرح نکرده بودیم وشما قصد نوشتن سؤال یامطلبی رو داشتید که تمایل به شنیدن پاسخ داشتید به صورت خ مطرح کنیددر غیر اینصورت انتظار جواب نداشته باشید.




((آرزومند بهترین ها برای بهترین ها))

Majid_GC
21st September 2013, 02:24 PM
از اولین پست تا اینجا رو مطالعه کنید ببینید واقعا میشه یه همچین نتیجه ای رو گرفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جدا سازی مطالب یک پست منجر به قضاوت صحیح نیست
چه برسه که یه همچین مبحث طولانی و حساسی رو به خاطر شرکت اعضاءدر بحث وبه نتیجه ی بهتر علمی رسیدن به صورت چند تایپیک پی در پی اونهم به صورت پرسش و پاسخ با کمک دوستان مطرح کردیم
حالا شما به تایپیک آخر رسیدید و این نتیجه رو گرفتید واقعا بی انصافیه

چه نتیجه ای ؟

عدم شرکت در یک تاپیک و یا در آخر تاپیک به معنای بی خبری از محتوای تاپیک یا دیگر تاپیک ها نیست !

معمولا هر جمله ی ما دارای یک مفهوم است برای تخصصی بحث کردن لازم هست گاهی اوقات که جداسازی صورت گیرد [cheshmak]

mahmoodmah
24th September 2013, 09:02 PM
سلام دوستان

برای بررسی این موضوع معمولا آزمون های انجام میشه تا معلوم بشه که فرد دارای چه جنسیتیه در واقع ظاهر(زن یا مرد بودن) در اینجا مطرح نیست

به طور مثال یک مرد با اینکه مرد هستش تمایل داشته باشه شبیه زن ها در بیاد همچین فردی تمام اعمال و رفتارش شبیه به زن هاست

نمیدونم دقیقا منظورتون چیه

ولی معمولا این موضوع به 3 شکل دیده میشه
گاهی تنها به دلیل تربیت نادرست همچین میلی ایجاد میشه
گاهی این موضوع کاملا یک اختلال هورمونیه که باعث گرایش به همجنس میشه
و در آخر ممکنه بک اختلال روانی و روحی باشه همچین فردی بیشتر شبیه کسی که روحش در بدن اشتباهی قرار گرفته

در کنار این موضوعات افرادی وجود دارند که جنسیت اون ها نامعلومه

هر فردی که از جنسیتش رازی نباشه در واقع یک جورای دچار اختلال شده

ولی تمایل به همجنس یه خورده متفاوته همچین فردی هویت جنسی خودش رو قبول داره ولی متاسفانه به همجنس خودش گرایش نشون میده

نارون1
24th September 2013, 09:11 PM
سلام دوستان

برای بررسی این موضوع معمولا آزمون های انجام میشه تا معلوم بشه که فرد دارای چه جنسیتیه در واقع ظاهر(زن یا مرد بودن) در اینجا مطرح نیست

به طور مثال یک مرد با اینکه مرد هستش تمایل داشته باشه شبیه زن ها در بیاد همچین فردی تمام اعمال و رفتارش شبیه به زن هاست

نمیدونم دقیقا منظورتون چیه

ولی معمولا این موضوع به 3 شکل دیده میشه
گاهی تنها به دلیل تربیت نادرست همچین میلی ایجاد میشه
گاهی این موضوع کاملا یک اختلال هورمونیه که باعث گرایش به همجنس میشه
و در آخر ممکنه بک اختلال روانی و روحی باشه همچین فردی بیشتر شبیه کسی که روحش در بدن اشتباهی قرار گرفته

در کنار این موضوعات افرادی وجود دارند که جنسیت اون ها نامعلومه

هر فردی که از جنسیتش رازی نباشه در واقع یک جورای دچار اختلال شده

ولی تمایل به همجنس یه خورده متفاوته همچین فردی هویت جنسی خودش رو قبول داره ولی متاسفانه به همجنس خودش گرایش نشون میده


سلام دوست عزيز

اين توصيفي كه كردين مرتبط با افراد دوجنسيتي هست فكر ميكنم [tafakor]

دوجنسي ها با همجنس گرايان فرق دارن

mahmoodmah
24th September 2013, 09:23 PM
سلام دوست عزيز

اين توصيفي كه كردين مرتبط با افراد دوجنسيتي هست فكر ميكنم [tafakor]

دوجنسي ها با همجنس گرايان فرق دارن

سلام دوست من

نه دقیقا
یه جورای حرفتون درسته
چون این موضوعات با هم آمیخته
فردی که حس میکنه باید جز جنس مقابل باشه ممکنه از نظر هورمونی هیچ مشکلی نداشته باشه
ولی وقتی باهاش صحبت میکنی متوجه میشید که این فرد هیچ ارتباطی با جنسیت خودش نداره در حقیقت روحیه ضد جنس خودش رو داره
که معمولا این افراد به احتمال زیاد تغییر جنسیت میدن البته این تعریف دوجنسی بودنه

نارون1
24th September 2013, 10:24 PM
سلام دوست من

نه دقیقا
یه جورای حرفتون درسته
چون این موضوعات با هم آمیخته
فردی که حس میکنه باید جز جنس مقابل باشه ممکنه از نظر هورمونی هیچ مشکلی نداشته باشه
ولی وقتی باهاش صحبت میکنی متوجه میشید که این فرد هیچ ارتباطی با جنسیت خودش نداره در حقیقت روحیه ضد جنس خودش رو داره
که معمولا این افراد به احتمال زیاد تغییر جنسیت میدن البته این تعریف دوجنسی بودنه


ممنون از شما [golrooz]

در دوجنسیتی ، به طور مثال مردان ، با وجود کروموزوم مردانه ، احساس میکنند زنانی هستند که در کالبد مردانه گرفتار هستند و نوعی نارضایتی جنسیتی دارن >> مربوط به لایه اول ، یعنی

هویت جنسی و نارضایتی جنسیتی هستن


حالا لایه 1 ( هویت جنسی ) رو در برابر لایه 2 ( جهت گیری جنسی ، که همجنس گرایی در این رده هست ) قرار میدیم :

همجنس گرایی به اندازه نارضایی جنسیتی کاملا غیرقابل تغییر نیست . نارضاییان جنستی مرد هرگز این احساس را که آنها زن هستند از دست نمی دهند . آنها به ندرت ازدواج می کنند و دارای

فرزند طبیعی هستند ، در حالیکه مردان همجنس گرا گاهی اوقات ازدواج می کنند و دارای فرزند هستند . آنها این کار عیم را با ترفند خیالپردازی اداره می کنند . آنها در مدت آمیزش همسرشان ،

از راه خیالپردازی درباره آمیزش همجنس گرا ، خود را در حالت برانگیختگی و اوج لذت جنسی نگه می دارن .

mahmoodmah
25th September 2013, 10:26 AM
سلام

با تشکر از دوست خوبمون نارون 1 که توضیحات رو تکمیل کردن

چون باهاشون موافق هستم دلیلی برای نقل قول وجود نداشت

خواستم نکاتی رو اضافه کنم

-
-
-

افراد دوجنسی شامل دو گروه میشند
گروه اول مشکل کروموزومی دارند و عملا جنسیتشون نامعلومه
گروه دوم دچار اختلال هویت جنسی هستند که توی نوشته های قبلی توضیح داده شد به هرحال این گروه روح و جسمشون با هم در تضاده و عملا کار خاصی نمیشه انجام داد


در اینجا هم از عزیزانی که احیانا این مشکل را دارند و از نوشته های من ناراحت شدن عذرخواهی میکنم
قصد و غرضی در کار نبوده و تنها هدفم توضیح دادن این موضوع بود
دوستان توجه داشته باشند که این عزیزان هیچ گناهی مرتکب نشدن که ما در موردشون اینجا بحث کنیم
-
-
-
ولی مسئله افراد همجنسگرا فرق میکنه و اصلا قابل توجیه نیست

این گروه هم به 2 دسته تقسیم میشند
گروه اول با قرار گرفتن کنار همجنس خودشون احساس آرامش میکنند و این یک جورای یک رابطه عاطفی به حساب میاد (ظاهرا دنیا وارونه شده)

گروه دوم همجنس باز هستند و هدفشون تنها هوس وشهوت جنسی هستش البته ممکنه یک فردی در یک دوره زمانی به همچین کاری دست بزنه مثلا شخصی که به زندان افتاده

مولای شیرازی
26th September 2013, 12:49 PM
افرادی در خریدن نان نوبت را رعایت میکنند و به این شیوه به خود انسان متمدن را نسبت می دهند ! من می آیم و بی نوبت ، دوست دارم نان خریداری کنم ! دیگران اعتراض میکنند ایا آن ها سعی در همرنگ کردن من با جامعه را دارند ؟

همجنس گرایی در حیوانات به جز انسان وجود ندارد این نشانه ی چیست ؟ مگر نه اینکه ما هم حیوانی هستیم با یک سری خصوصیات برتر چه فرقی بین ما و آن هاست ؟





1- اگر موضوعی را به عنوان گرایش فکری پذیرفتیم باید آن گرایش دلایل فکری دارا بوده باشد تا از گرایش های دیگر جدا شود آیا نامیدن این حق به عنوان گرایش فکری توهینی به عقل نیست ؟

2- فقط در روانشناسی نیست که به آن می گویند اختلال در جامعه شناسی هم نام انحراف یا اختلال وجود دارد

با این فرض اگر ما نسبیت را در جامعه شناسی هم دخیل بدانیم به جای اخلاق؛ به طور کلی اخلاق و میدنه ی فاضله از معنا تهی خواهند شد غیر از این است ؟
سلااااااام
بدوا باید خدمتتون عارض شم که لحن تایپیکی که شما خوندید با نوعی طنز به روانشناسی همراه بوده
مثالی که زدید هیچ ربطی به موضوع نداشت
ضمنا مقایسه انسان وحیوانم نمیدونم از چه بابی بود
اما 1:از اونجایی که خود شما هم اشاره کردید بارزترین وجه تمایز انسان وحیوان فکرشه و مطلب بدیهی دیگه ای هم که هست انسان کاری نیست که براساس فکرش انجام نده ومعیار تفاوت در در افکار هم در کیفیت این کار طبیعی ذهنه پس به نوعی وحدت رویه ای مخصوص عده ای خاصه (گرایش فکری گفته شه دو از ذهن نی)کما اینکه نطریه ماتریالیسم یا فمنیسم یا کمونیسم از اصطلاح گرایش فکری یا همون مکتب فلسفی دور نموندن!!!
2:علوم به دودسته کلی تقسیم میشند دسته اول علومی که ریشه در طبیعیات یا هست ها دارند و دسته دوم علومی که ریشه در اعتباریات یا باید ها دارند وشیرازه مابقی علوم به تبع از یکی از اینهاست
علوم اجتماعی بما هو هو تو این زمینه وحیطه (حد اقل تو بحث ما)مطرح نیست
3:به هیچ وجه نسبیت در علوم مطرح نیست بر همین اساسه که اساس و بنیاد علوم رو قوانین تشکیل میده
ضمنا مدینه فاضله ای که تهیش کردید معنای بسیط داره و غیر قابل تصور کامل برای امثال منه!!
چه برسه به یه سری از آرمانهایی که هرکی در حد خودش بلده با ابهام از چگونگی نیل به آنها وزمان و مکانش(ولی بهترین نظریاتی که در موردش هست ملا صدرای شیرازیه)

مولای شیرازی
26th September 2013, 01:17 PM
چه نتیجه ای ؟

عدم شرکت در یک تاپیک و یا در آخر تاپیک به معنای بی خبری از محتوای تاپیک یا دیگر تاپیک ها نیست !

معمولا هر جمله ی ما دارای یک مفهوم است برای تخصصی بحث کردن لازم هست گاهی اوقات که جداسازی صورت گیرد [cheshmak]

گرایش من به نسبیت گرایی
اگر سیر تایپیک ها رو با دقت بهتری مطالعه کرده بودید متوجه میشدید که در پاسخ به نارون1که با توجه به دیدگاه روانشناسی مسئله وراثت رو از عوامل مهم تو ای مطلب دونسته بودند من گفتم اگر با فرض اینکه وراثت تو این مسئله روانی اینقدر مؤثره (که با توجه به صحبتایی که مطرح شد پذیرفته نشد)پس چرا جزء ذاتش شناخته نمیشه و اختلال گفته میشه؟؟؟
اما در مورد مفهوم کهاشاره کردین ماچند نوع داریم که کلیترین به دودسته موافق با منطوق ومخالف با اون تقسبم میشه
و از تقسیمات دیگرش مفهوم برخواسته ازهیئت جمله و مفهوم برخواسته از غایت جملست
واز دیگر تقسیمات متصل و منفصل بودنشه
برای گرفتن مفهوم مخالف بباید عدله محکم داشت ضمنا جمله ای که نوشتم هم مفهوم برخواسته از غایتش و هم مفهوم هیئتش این نبود چرا که جمله ای طنزگونه بود
ازطرف دیگه همون طوری که گفتم بحث جزء جزء جدا در عین اتصال مفهومی مطرح شد که با چشم پوشی از ای مطلب به اشتباه میرسیم
(برای آشنایی سطحی شمابه مبحث الفاظ و مفاهیم میتونم کتاب اصول فقه الموجز آقای سبحانی که با ترجمش تو بازار هست رو پیشنهاد میکنم)
ضمنا به این جدا سازی و یا کلیشه کردن ونتیجه گرفتن از جملات جزئی میگن استقراء ناقص یا یکی از اقسام مغلطه نه تخصص[labkhand]

Majid_GC
26th September 2013, 04:05 PM
برای گرفتن مفهوم مخالف بباید عدله محکم داشت ضمنا جمله ای که نوشتم هم مفهوم برخواسته از غایتش و هم مفهوم هیئتش این نبود چرا که جمله ای طنزگونه بود
ازطرف دیگه همون طوری که گفتم بحث جزء جزء جدا در عین اتصال مفهومی مطرح شد که با چشم پوشی از ای مطلب به اشتباه میرسیم
(برای آشنایی سطحی شمابه مبحث الفاظ و مفاهیم میتونم کتاب اصول فقه الموجز آقای سبحانی که با ترجمش تو بازار هست رو پیشنهاد میکنم)
ضمنا به این جدا سازی و یا کلیشه کردن ونتیجه گرفتن از جملات جزئی میگن استقراء ناقص یا یکی از اقسام مغلطه نه تخصص[labkhand]

ممنون از معرفی کتاب شما ! اما فعلا نیازی ندارم[cheshmak]

الان اشتباهی که شما دارید مرتکب می شوید این است که اینجا را با بحث واقعی مقایسه میکنید ! اگر کسی بدون توجه به محتوای سخن کسی بر روی جزئیات تکیه کند مغلطه صورت میگیرد اما وقتی کل سخن شما گوش داده شده است اما به دلیل پراکندگی مطالب نیاز هست تا جزء جزء یا پله به پله پاسخ داده شود مغلطه نام ندارد !
به علاوه در اینجا جدا سازی درست مطالب باعث می شود هدف بحث و منظور متقابل بهتر رد وبدل شود !

1- زیاد روی دسته بندی ها وقت خود را هدر ندهید ! معیار ، مبنا و سنجش دسته بندی ها عمومیت ندارد !

2- سوال پرسیدن از شما به معنای رد کردن حرف یا منطق شما نیست ! پیش داوری نداشته باشیـد !

3- جنبه ی عملی مدینه ی فاضله شاید غیر قابل تصور باشد اما بار معنایی که مدینه ی فاضله با بی نهایت بودنش می دهد منظور من بود !

مولای شیرازی
26th September 2013, 04:32 PM
ممنون از معرفی کتاب شما ! اما فعلا نیازی ندارم[cheshmak]

الان اشتباهی که شما دارید مرتکب می شوید این است که اینجا را با بحث واقعی مقایسه میکنید ! اگر کسی بدون توجه به محتوای سخن کسی بر روی جزئیات تکیه کند مغلطه صورت میگیرد اما وقتی کل سخن شما گوش داده شده است اما به دلیل پراکندگی مطالب نیاز هست تا جزء جزء یا پله به پله پاسخ داده شود مغلطه نام ندارد !
به علاوه در اینجا جدا سازی درست مطالب باعث می شود هدف بحث و منظور متقابل بهتر رد وبدل شود !

1- زیاد روی دسته بندی ها وقت خود را هدر ندهید ! معیار ، مبنا و سنجش دسته بندی ها عمومیت ندارد !

2- سوال پرسیدن از شما به معنای رد کردن حرف یا منطق شما نیست ! پیش داوری نداشته باشیـد !

3- جنبه ی عملی مدینه ی فاضله شاید غیر قابل تصور باشد اما بار معنایی که مدینه ی فاضله با بی نهایت بودنش می دهد منظور من بود !
اصلا دیگه بهش فک نکن توخوبی .خودت هم اذیت نکن[taajob][taajob]
مگه اوحفظیات روانشناسی چه اشکالی داره که اومدی سراغ فلسفه و جامعه [soal][soal]
جوابی هم که دادم فقط به خاطر احترام به دوستانی بود که باپست شما با امتیاز ضمنی موافق بودن والا قرار بود جواب ندم
حوصله ام نمیکشه بخوام بیشتر توضیح بدم ...باییییییییییییییییییییی ییییییی باییییییییییییییییییییییی ییییییی [khande][khande][khande][nishkhand][nishkhand][nishkhand]

Majid_GC
26th September 2013, 04:46 PM
اصلا دیگه بهش فک نکن توخوبی .خودت هم اذیت نکن[taajob][taajob]
مگه اوحفظیات روانشناسی چه اشکالی داره که اومدی سراغ فلسفه و جامعه [soal][soal]
جوابی هم که دادم فقط به خاطر احترام به دوستانی بود که باپست شما با امتیاز ضمنی موافق بودن والا قرار بود جواب ندم
حوصله ام نمیکشه بخوام بیشتر توضیح بدم ...باییییییییییییییییییییی ییییییی باییییییییییییییییییییییی ییییییی [khande][khande][khande][nishkhand][nishkhand][nishkhand]

آره بابا ارزش نداره ! زیاد گلوگز نسوزون ![nishkhand][khande] آکبـــند خریدارش بیشتره ![nishkhand]

alireza crs
26th September 2013, 05:31 PM
ببینید من خوصله دارم تمامی مطالبو از اول بخونم تا بفهمم چی شده ولی میدونم این حس اکتسابیه و داره از بین میره چون داره عادی میشه[khande]
اصلی ترین علتشم سیر شدن از رابطه سالم و معمولیه
مخصوصا توی آمریکا دیگه شورشو در آوردن
یه نفر با برادرش ازدواج کرده
یه نفر با خودش
یه نفر با سگش
یه نفر با ماشینش(البته این موردو کشیش زرنگی کرده گفته هر وقت ماشین رضایت داد بیایین اینجا)
این دیگه چه وضعیتیه؟پس چرا تو ایران چنین چیز هایی نیست؟؟شاید بگین چون که غیر قانونیه ولی
شراب هم غیر قانونیه من میتونم نام 100 نفر رو ببرم که دارن هر روز تو خونشون شراب میخورن
یه مساله دیگه هست اونم اینه که برخی ها واقعا مشکلات روانیه خاصی دارن و باید درمان بشن اما افرادی که برای تفریح و تنوع میان باعث میشن
که دسته دوم هم درمان نشن
به نظر من نه تنها نباید این قانونی باشه بلکه باید این افرادو(کسایی که برای تفریح میان تو این گروه)تیکه تیکه کنن بندازن زیر 18 چرخ چون حال آدمو به هم میزنن[tahavoo]

زینب بانو
27th September 2013, 11:03 AM
سلام

انسان ها در بازه ی زمانی از دوران کودکی که فکر میکنم حدودای 4-5 سالگی باشه شروع میکنند به همذات پنداری که البته در بیشتر موارد با پدر یا مادر خود همذات پنداری میکنند. که اگر در این دوره مثلا کودک دختری با پدر خود همذات پنداری داشته باشد سعی میکند اعمال و خلقیات و روحیات پدر خود را تقلید کند که اگر این کار ادامه پیدا کند کم کم کودک دختر رفتار پسرانه ای پیدا میکند و این باعث میشود در بزرگسالی آن دختر که بیشتر روحیات پسرانه دارد به سمت دختران دیگر تمایل پیدا کند. و این اکثرا دیده میشود که دخترانی که رفتاری پسرانه دارند بیشتر به سمت دوستی با دخترهایی میروند که بیش از حد رفتاری دخترانه دارند.
البته ببخشین اگه خیلی دست و پا شکسته بود...

ali.66
28th September 2013, 05:51 AM
تنها آقایون این کار رو انجام نمیدن بلکه به خانم ها کشیده شده وچه بسا کهبیشر از آقایون هستن

عرفان سلیم زاده
28th September 2013, 03:42 PM
تاپیک رو می بندم فکر می کنم دیگه کافی باشه عزیزان.از این که شرکت کردید ممنونم.نشون دادید که حرمت تالار پژوهش ها رو میگیرید و بحث رو زیاد به حاشیه نمی کشید. به امید درج تاپیک های بحث برانگیز دیگه.موفق و پیروز باشید.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد