ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث میشه یکم درد و دل کنم؟!



shiny7
11th September 2013, 03:25 PM
سلام.
با تشکر از دوست عزیزم قلب یخی که تاپیک عصر ارتباطات یا عصر حجر رو گذاشت...
این حرفا رو در پاسخ گفته ایشون من نوشتم ولی متاسفانه کسی نخوند!!!![afsoorde]

گفتم یه تاپیک جداگونه کنمش تا حتی دوستان نظراتشونو هم بگن!!
ممنون.


************************************************** ************************************

باور نمی کنید اگه بگم هر لحظه تنهایی رو بیشتر تو وجودم احساس می کنم!!!
حتی وقتی تو جمع دوستان یا خانواده هستم!!!چه برسه به وقتی که تو نت یا حتی اینجا هستم!!!
دوستی ها و مهربونی هایی که تو دوره مادر پدرامون بود حالا واسه ماها افسانست!!!!!
دهه 60 ای ها و مخصوصا 70 ای ها نابود شدن تو تنهایی!!!
بیچاره دهه 80 ای ها!!!!!!!!
تورو خدا بچه ها بیاید یکم از قدیمی ها مهربونی و سادگی رو بازم یاد بگیریم!!!!!
یکم دلامونو به هم نزدیک تر کنیم و زندگی رو ساده تر بگیریم!!
قدیما اگه یه تیکه نون خشک رو زمین می افتاد هرکی میدید -جوون یا پیر- برمی داشت میذاشت یه گوشه که زیر پا نمونه!
ولی حالا نون لواشو دور تا دورشو می بریم میریزیم دور میگیم خمیره!!!

بیاید تورو خدا یکم تفکرمونو عوض کنیم!!!

چرا باید تو محیط دانشگاه ها اوضاع طوری باشه که نتونی حتی به خودتم اعتماد کنی؟!
چرا وقتی بچه های یه کلاس یکم رابطه هاشون از همکلاسی بودن بیشتر میشه جنبه خودشونو از دست میدن و سریع عاشق هم میشن؟؟؟!!!!![nadidan]
آخه یعنی چی این رفتار؟!
چرا نمی تونیم خیلی مسالمت آمیز و دوستانه-فقط دوستانه-با هم تو یه محیط درس بخونیم و به هم کمک کنیم؟!!؟

چرا باید از هر تکنولوژی ای که میاد اول سو استفاده کنیم بعد اگه شد استفاده کنیم؟؟!!![nadidan]
چرا من نوعی انقدری نباید امنیت داشته باشم که حتی وقتی سوار تاکسی میشم تمام جونم بلرزه که ای خدا این واقعا تاکسیه یا آدم ربا؟!
چرا قدیما وقتی تو محل یه غریبه ای میومد و حرفی چیزی به خانوم یا دختر می زد کل بچه های محل از بقالی و چقالی گرفته تا نونوا و حتی جوونای محل میریختن حساب طرفو می رسیدن و اون خانوم رو مثل ناموس خودشون محترم می دونستن اما حالا....باید فقط خدارو شکر کرد اگه همون بقالی یا جوون محل تیکه ای بار آدم نکنه!!!!!!!!

اگه بخوام بگم...بخوام مقایسه کنم حرف زیاده!!!خیلی هم زیاده!!!
اما فقط تا همین جاشو هم اگه واقعا بخونید و یه تلنگری برای هممون باشه خیلی خوبه!!!

بچه ها......
بیاید یکم بیشتر هوای همو داشته باشیم!!!....[golrooz][golrooz][golrooz]

banooye irani
11th September 2013, 07:00 PM
سلام گلم
در جواب شما باید بگم که وقتی همه سعی کردن کاسه هاشونو جدا کنن و یا سعی کردن جیبها جدابشه و باز خواستن استقلال مالی پیدا کنن ودر کنار اون خواستار اعتماد بنفس شدن و و و و های دیگه وباز خواستن خودشون تجربه کنن وبا کسب تجربه به خطا افتادن و گره کورتر شد و و وباز مشکل رو مشکل نگرفتن تصمیم درست اوردن این ماهواره لعنتی همه باعث شد اعتبار افراد باتجربه کمتر و کمتر شد و به جایی رسید که کمتر کسی به حرف بزرگتر از خودش اعتقاد داره .
من منکر این عقاید نیستم که مستقل نباشن یا اعتماد به نفس خوب نیست یا بقیه حرفا .ولی توجه به تجربیات و عقاید دیگران خیلی روی زندگی ما که به خدا ایمان داریم و دعای پدر و مادر باعث برکت در زندکی میشه خیلی تاثیر داره.
ماها سفرمونو جدا کردیم ماها دلمون برای دیگران نمیسوزه ماها مشکل بقیه رو مشکل خودمون نمیدونیم.
اگر شما میترسی دلیلش همین بی توجه شدناست ما دنبال حل مشکل خودمونیم دنبال پولیم.
به نظر من بزرگترین گرفتاری و نفرین خدا همین اعمال ماست فقط نامحسوس تصور میکنیم و گردن شرایط و اوضاع اجتماع میندازیم.
حرف شما کاملا متینه باید عقاید درستو ترویج داد .باید امنیتو برگردوند.باید امنیت خاطر داشت .
حرف زیاده فرصتو به بقیه دوستان میدم ابراز نظر کنن.

shiny7
11th September 2013, 09:54 PM
هیچ کس جز بانوی ایرانی عزیز نظری نداره یا به قول یکی از دوستان از این گوش گرفته از اون یکی گوش رها کرده؟!؟!؟!؟[bihes][ghahr]

"مهدی"
11th September 2013, 10:08 PM
خیلی ساده است. چون مردمان بی فرهنگی هستیم! البته توهین نمیکنم ولی قبل از ورود هر چیزی به کشورمون باید اول فرهنگش بیاد که اینطوری نیست!

shiny7
11th September 2013, 10:26 PM
خیلی ساده است. چون مردمان بی فرهنگی هستیم! البته توهین نمیکنم ولی قبل از ورود هر چیزی به کشورمون باید اول فرهنگش بیاد که اینطوری نیست!

آقا مهدی!!!!!!!
اینطوری نگید تورو خدا!!!
ما بی فرهنگ نیستیم فقط انقدر غرق دغدغه های الکی شدیم که فرهنگمون یکم یادمون رفته!!!
این تاپیک هم واسه همینه که برگردیم...یادمون بیاد!!
قرن ها پیش وقتی اونور آب ها هنوز داشتن همدیگه رو می کشتن و می خوردن تو ایران کوروش به خانومای باردار مرخصی با حقوق می داد!!!!!!!!
این یعنی فرهنگ...یعنی درک....یعنی غیرت!!!!
الان فقط یادمون رفته....
الان واسه دختره قیمت و برند پنکیکش مهم تر از این شده که پاشه 30 ساعت به مادرش کمک کنه!!!
الان واسه پسره سوت زدن واسه یه ماشین خارجی کمیاب تو خیابون مهم تر شده از حفظ ناموسش!!!!
جمع نمی بندم نمی گم همه اینطوری شدن اما انصافا داریم میبینیم اکثریت غرق رویاهای کاهی و پوچ شدن!!

نمی دونم...
نمی دونم چقدر حرفام حقه و چقدر تاپیر گذاره؟!
اما اگه حتی یه نفرو هم بتونم کمک کنم تا طرز تفکرشو بهتر کنه عالیه!!!!

parnian 80
11th September 2013, 10:32 PM
من فکر می کنم متاسفانه توی این دوره همه این کارا انجام میشه به بهانه اینکه طرز فکر بزرگترا قدیمی شده و به اسم عصر جدید اینا انجام میشه.
به نظر من ظرفیت ها کم شده و تجربه بزرگتر ها به اسم طرز فکر عهد بوق (متاسفانه) کنار گذاشته شده.

"مهدی"
11th September 2013, 10:44 PM
آقا مهدی!!!!!!!
اینطوری نگید تورو خدا!!!
ما بی فرهنگ نیستیم فقط انقدر غرق دغدغه های الکی شدیم که فرهنگمون یکم یادمون رفته!!!
این تاپیک هم واسه همینه که برگردیم...یادمون بیاد!!
قرن ها پیش وقتی اونور آب ها هنوز داشتن همدیگه رو می کشتن و می خوردن تو ایران کوروش به خانومای باردار مرخصی با حقوق می داد!!!!!!!!
این یعنی فرهنگ...یعنی درک....یعنی غیرت!!!!
الان فقط یادمون رفته....
الان واسه دختره قیمت و برند پنکیکش مهم تر از این شده که پاشه 30 ساعت به مادرش کمک کنه!!!
الان واسه پسره سوت زدن واسه یه ماشین خارجی کمیاب تو خیابون مهم تر شده از حفظ ناموسش!!!!
جمع نمی بندم نمی گم همه اینطوری شدن اما انصافا داریم میبینیم اکثریت غرق رویاهای کاهی و پوچ شدن!!

نمی دونم...
نمی دونم چقدر حرفام حقه و چقدر تاپیر گذاره؟!
اما اگه حتی یه نفرو هم بتونم کمک کنم تا طرز تفکرشو بهتر کنه عالیه!!!!


باهاتون موافقم سرکار خانم ولی ......

اونها گذشته. مهم الان است. ما چی داریم که ایندگانمون ازمون یاد کنن؟

shiny7
11th September 2013, 10:48 PM
باهاتون موافقم سرکار خانم ولی ......

اونها گذشته. مهم الان است. ما چی داریم که ایندگانمون ازمون یاد کنن؟

می تونیم بسازیم!!!!نمی تونیم؟!
همین که بتونیم سنت های خوب رو احیا کنیم...
همین که بتونیم به فرهنگ درستمون برگردیم...
اینارو می تونیم به نسل آیندمون هدیه بدیم!!!!
کم چیزی نیست!!!!
به نظر می رسه درحاشیه باشه اما به مرور زمان تاثیر فوق العاده ای خواهد داشت!!!!
از همین حالا هم میشه شروع کرد و هیچ وقت واسه کارای خوب دیر نیست!!!!

"VICTOR"
11th September 2013, 10:53 PM
سلام
همه ی حرفاتون درست ولی ...
باید باید باید باید باید باید باید باید باید از خودمون شروع کنیم .
سه دو یک ، از همین حالا ....

Capitan Totti
11th September 2013, 10:55 PM
ما بی فرهنگ نیستیم فقط انقدر غرق دغدغه های الکی شدیم که فرهنگمون یکم یادمون رفته!!!
درود
تو همون تاپیک من گفتم که زمین و زمان نمیخواد ایرانیان آسوده باشند
نمیخوان
از اتحاد بلوک شرق و دموکرات های آمریکا برای بیرون کردن آخرین ارتشبد ایران
که ارتش ایران که فوق قدرتمند بود رو نابود کنند و کردند

از اتحاد بازاری های و زمین داران بزرگ که در اعتراض به لایحه ایالتی و ولایتی که اقتصاد ایران رو آزاد میکرد...

و خیلی چیزای دیگه که نمیشه صریح گفت

همون ارتشبد گفت که ایران در سال 70 = توسعه یافته
اینا به کنار

دولت اصلاحات طرح 20ساله ایران 1404 رو داد
نزاشتن اجرا بشه

و هزار و یک دلیل دیگه


خواهر گرامی

مردم دیگه دغدغه ی سیاسی و علمی و فرهنگی و... ندارند
دغدغه همه ی مردم
سیر شدنه

پس دیگه وقتی نمیمونه کتاب بخونن و با فرهنگ بشن مثلا

"VICTOR"
11th September 2013, 10:57 PM
دغدغه همه ی مردم
سیر شدنه



درود بر شما

سیر شدن از چه چیز ؟

sr hesabi
11th September 2013, 11:02 PM
درود بر شما

سیر شدن از چه چیز ؟


از نون شبی که الان خیلی ها ندارند

"VICTOR"
11th September 2013, 11:04 PM
از نون شبی که الان خیلی ها ندارند


افسوس بر این فهم و شعور و انسانیت [afsoorde]

zoh_reh
11th September 2013, 11:08 PM
سلام
همه ی حرفاتون درست ولی ...
باید باید باید باید باید باید باید باید باید از خودمون شروع کنیم .
سه دو یک ، از همین حالا ....


تنها راه همینه ....یعنی از همین حالا....

همه اش میگیم اون گرفت از ما ، اون نذاشت برای ما،

همه اش دنبال مقصر گشتن امروز رو فردا کردنه ،

همین باعث میشه اینقدر سرگرم این و اون میشیم که خودمون ، همتمون ، غیرتمون ، و هرچی خوبه رو بر باد میدیم.

Sa.n
11th September 2013, 11:10 PM
سلام
میدونید همه این هایی که فرمودید حفظ کردنش فرهنگ می خواد
شاید قبلا افراد یک جامعه فرهنگ غنی تری داشتن تا حالا که الان اینطوری شده
شاید فرهنگ کنونی که حاکمه موجب شده این اتفاقات بوجود بیاد
اصلا حالا ما فرض می کنیم این فرهنگ رو داریم و فرهنگ به ما سلطه کرده به قولی تا این که ما به فرهنگ سلطه کنیم
باید چیکار کنیم ؟
خودمون نباید کاری کنیم که فرهنگ خانواده و کلاس خودمون غنی تر باشه ؟ حداقل به خاطر خودمون !
چرا باید منتظر باشیم دیگران فرهنگ درست رو ترویج بدن
مشکل ما اینجاست که برای اصلاح خودمون یا جامعمون تلاش نمیکنیم منتظریم دیگران با فرهنگ بشن بعد ما ...

sr hesabi
11th September 2013, 11:12 PM
افسوس بر این فهم و شعور و انسانیت [afsoorde]



ممنون

"VICTOR"
11th September 2013, 11:15 PM
ممنون


با شما نبودما !!![taajob]

با مردمی که به فکر سیر کردن خودشون با نون شب دیګران و غیره هستند بودم !!

Capitan Totti
11th September 2013, 11:21 PM
سلام
میدونید همه این هایی که فرمودید حفظ کردنش فرهنگ می خواد
شاید قبلا افراد یک جامعه فرهنگ غنی تری داشتن تا حالا که الان اینطوری شده
شاید فرهنگ کنونی که حاکمه موجب شده این اتفاقات بوجود بیاد
اصلا حالا ما فرض می کنیم این فرهنگ رو داریم و فرهنگ به ما سلطه کرده به قولی تا این که ما به فرهنگ سلطه کنیم
باید چیکار کنیم ؟
خودمون نباید کاری کنیم که فرهنگ خانواده و کلاس خودمون غنی تر باشه ؟ حداقل به خاطر خودمون !
چرا باید منتظر باشیم دیگران فرهنگ درست رو ترویج بدن
مشکل ما اینجاست که برای اصلاح خودمون یا جامعمون تلاش نمیکنیم منتظریم دیگران با فرهنگ بشن بعد ما ...

فرهنگ
خیییییییلی جمله ی زیبائیه
شاید اسم یکی از پسرامو بزارم فرهنگ[shaad]

ولی آیا با شکم گشنه و پدری که صبح میره و 11شب میاد
و بازم ماهی یک بار گوشت رو به چشم هم نمی بینند

فرهنگ معنی ئی میده؟

صبا محمدي
11th September 2013, 11:22 PM
سلام دوستان عزیزم با حرفهای اکثریت موافقم و بهترین کار به قول دوستان همین هست که از خودمون شروع کنیم،همیشه منتظریم دیگران خودشون رو درست کنن

Sa.n
11th September 2013, 11:23 PM
فرهنگ
خیییییییلی جمله ی زیبائیه
شاید اسم یکی از پسرامو بزارم فرهنگ[shaad]

ولی آیا با شکم گشنه و پدری که صبح میره و 11شب میاد
و بازم ماهی یک بار گوشت رو به چشم هم نمی بینند

فرهنگ معنی ئی میده؟
فرهنگ به وضعیت اجتماعی و طبقه اجتماعی و ... نیست
شاید هزاران نفر باشن که وضعیت اقتصادیشون خیلی بد باشه اما فرهنگ داشته باشن ، حتی بهتر از ما
فرهنگ زمانی معنی میده که درست اجرا بشه
حالا هر کسی که می خواد مجری اون باشه
با فرهنگ بودن وظیفه ماست که توی جامعه امروزی همه در قبال وظیفمون داریم کوتاهی می کنیم

"VICTOR"
11th September 2013, 11:23 PM
فرهنگ
خیییییییلی جمله ی زیبائیه
شاید اسم یکی از پسرامو بزارم فرهنگ[shaad]

ولی آیا با شکم گشنه و پدری که صبح میره و 11شب میاد
و بازم ماهی یک بار گوشت رو به چشم هم نمی بینند

فرهنگ معنی ئی میده؟

منظور ؟
چرا معنی نده ؟
فرهنګ مال همه است و همه باید داشته باشند ، کوچک ، بزرګ ، فقیر ، غنی هم نمیشناسه !!!!

همههههههههههه

v.m 2020
11th September 2013, 11:24 PM
آقا مهدی!!!!!!!
اینطوری نگید تورو خدا!!!
ما بی فرهنگ نیستیم

چرا اکثرا بی فرهنگیم

shiny7
12th September 2013, 12:11 AM
از نون شبی که الان خیلی ها ندارند

اصلا قبول ندارم!!!
نون شب این روزا واجب نیست قر و فر واجب شده!!!!!!!!
به جان خودم!!!!
به چشم خودم دارم میبینم دیگه !!!همین اطراف یکی هست پسرش خونه واسه موندن نداره با زن و بچش 12 ماه سالو خونه پدرش که هم محله ای ماست دارن زندگی می کنن اما زنش میره 120 هزار تومن میده موهاشو مش می کنه!!!!!!!!!!!!!!!!![taajob]
شام ندارن بخورن بچشو شب به شب میبرن پارک سوار اسباب بازی های برقی می کنن!!!!!!!
خود پدره بازنشسته ارتش......اگه اقلا خودشو و زنش بودن حقوقش کفاف می داد اما 2 تا پسرش و 2 تا دخترش با خانواده هاشون کلا همیشه خونه اینان!!!
تو 80 متر جا اینهمه خانواده دارن زندگی می کنن اونوقت مش کردن مو واسشون واجب تره!!!!!!!!!!


نون شب همچینا هم واجب نیست باور کنید!!!!!!
طرف پول میده مانتو می خره 100 تومن اونوقت مسافرت رفتنی کته و تن ماهی می خوره!!!!!!!!!
نون شب مهم نیست ملت چشمشون پی میزامپیلی و فیس و افادست!!!!!!!!!

ghalbeyakhi
12th September 2013, 12:38 AM
سلام شاینی عزیز امیدوارم که حال دلت خوب باشه
اکثر دوستان نظرشون روی فرهنگه و این کاملا درسته
شاینی عزیز متاسفانه برای جوانان ما فرهنگ معانی مختلفی پیدا کرده شده مثل یک خونه ی شیک اما طوری که وقتی از بیرون به نمای خانه نگاه می کنی می بینی که هر دیوارش یه جوری ساخته شده ،برای اینکه نمای این خونه مثل داخل خونه زیبا بشه باید نمای دیوارها خراب بشه و فقط به یک شکل ساخته بشه
فرهنگ هم هینطوره اصلا برای بعضی از جوانان ما فرهنگ یعنی کلاس گذاشتن و رسیدن به ظاهر و قیافه حتی اگر شده برند از بقیه قرض بگیرند اما مطابق با فشن تی وی باشن یه موقع خدایی نکرده عقب نیفتند.
اکثر خانواده ها خیلی از وسایل رو وارد خونه می کنند و در اختیار فرزندانشون قرار میدند بدون اینکه قبلش فرهنگ سازی کنند فقط می خوان که بچه بازی کنه و صداش درنیاد به خاطر اینکه خسته و کوفته از سر کار میان و اصلا نای صحبت با بچه رو ندارند چه برسه به شیطونی های بچه!!!!
طرف به خاطر اینکه جلوی دوستش کم نیاره مطابق با پوشش اون جلو میره حتی اگر لازم باشه شلوار پاره تنش کنه و اسم این رو گذاشته فرهنگ!!!
طرف تا دیروز نمی دونست مشروب و قرص اکس چیه حالا الان مثل نقل و نبات اونا رو مصرف می کنه و اسمشو گذاشته فرهنگ و روشن فکری!!!!
الان طرف نشسته ببینه مد روز طبق طراحی های ماهواره چیه که همونو بپوشه بدون اینکه به هویتش توجه کنه !!!!! و اگر کسی هم بگه این نوع پوشش چیه میگه شما حالیتون نیست مد روزه 4 تا کانال ماهواره رو بالا -پایین کن ببینی مدل لباساشون چطوریه ؟؟؟ مثل شماها که بی فرهنگ و بی کلاس نیستند .
وقتی ریشه یابی می کنی می بینی که 70%خانواده ها مقصرن که اینقدر در فرهنگ سازی فرزندانشون کاهلی می کنند دیگه اکثر پدر و مادرهای امروزی از بس خسته و کوفته وارد خونه میشن دیگه نای حرف زدن ندارند . اگر هم خرده بگیری که چرا اینقدر کار می کنید میگن که دو نفرمون کار می کنیم بازم لنگ می زنیم وای به حالی که کار نکنیم
مشکلات اقتصادی هم از طرف دیگه به اندازه ی خودش در این موضوع دخیله، همه ی این موارد مثل چرخه می مونند ولی با این حال نباید فرهنگ سازی اونم از نوع اصیل و ایرانیش فراموش بشه که هر کسی به غلط برای خودش فرهنگ سازی کنه و معنی و مفهوم خاص خودش رو برای فرهنگ سازی تلقی کنه.
باید بیشتر خانواده ها رو آگاه کرد

Majid_GC
12th September 2013, 01:25 AM
از نون شبی که الان خیلی ها ندارند

آفرین !

فقر فرهنگی شاید بدترین نوع فقر باشه از لحاظ آثار و مضرات ش !

اما فقر اقتصادی تا هست هیچ نوع فقر دیگه ای نمیتونه ابراز وجود کنه تا درمان بشه !

sr hesabi
12th September 2013, 01:28 AM
آفرین !

فقر فرهنگی شاید بدترین نوع فقر باشه از لحاظ آثار و مضرات ش !

اما فقر اقتصادی تا هست هیچ نوع فقر دیگه ای نمیتونه ابراز وجود کنه تا درمان بشه !

بعضی مواقع ها فقر اقتصادی،بقیه فقر ها رو شدیدتر میکنه
چون فرد میخواد خلا های زندگیش رو پر کنه
که بیشتر دست به کار هایی میزنه که شاید بعضا فقر فرهنگی شدیدی رو به همراه داشته باشه
مثل نمونه ایی که شاینی اشاره کرد

Majid_GC
12th September 2013, 01:30 AM
فرهنگ به وضعیت اجتماعی و طبقه اجتماعی و ... نیست
شاید هزاران نفر باشن که وضعیت اقتصادیشون خیلی بد باشه اما فرهنگ داشته باشن ، حتی بهتر از ما
فرهنگ زمانی معنی میده که درست اجرا بشه
حالا هر کسی که می خواد مجری اون باشه
با فرهنگ بودن وظیفه ماست که توی جامعه امروزی همه در قبال وظیفمون داریم کوتاهی می کنیم


حرف تیمسار این نیست که مثلا چون کسی فقر اقتصادی داره پس فقر فرهنگی هم داره و یا کلا رابطه ای بین این دو برقرار باشه

اما موضوع این است که برای تغییر فرهنگ وجود دغدغه و نیاز لازم است

با گرسنگی نمی توان فکر کرد ! با فقر اقتصادی هم نمی توان انتظار انعطاف و تغییر فرهنگ به سرعت را داشت !

Sa.n
12th September 2013, 01:34 AM
حرف تیمسار این نیست که مثلا چون کسی فقر اقتصادی داره پس فقر فرهنگی هم داره و یا کلا رابطه ای بین این دو برقرار باشه

اما موضوع این است که برای تغییر فرهنگ وجود دغدغه و نیاز لازم است

با گرسنگی نمی توان فکر کرد ! با فقر اقتصادی هم نمی توان انتظار انعطاف و تغییر فرهنگ به سرعت را داشت !

فرمایشات شما کاملا متین

اما بین کسانی که دچار فقر اقتصادی شدید و سطح اجتماعی پایینی هستن کسانی هم دیده میشن که فرهنگ غنی دارن (شاید درصد کمتری باشن )

نمیشه اونطوری حساب کرد که هر کسی که دچار فقر اقتصادی هست فقط به فکر جبران نیاز های مالیش هست البته تا زمانی که ما خودمون جای اون افراد نباشیم قطعا نمی تونیم درست قضاوت کنیم

Capitan Totti
12th September 2013, 01:37 AM
[golrooz][delkhoori]
برام جای سواله
چطور برخی ها میگن یه آدم آبرومند
که نمیتونه شکم زن و بچه اشم سیر کنه
باااااید فرهنگی باشه
فرهنگ فقط آشغال تو خیابون ریختن نیست...
فرهنگ فقط رانندگی نیست

تمام کارهای ما فرهنگه
نمیدونم متوجه میشید یا نه
تو گفتن چنین حرفهایی محدودیت داریم
نمیشه صریح و بی پرده حرف زد

Capitan Totti
12th September 2013, 01:39 AM
فرمایشات شما کاملا متین

اما بین کسانی که دچار فقر اقتصادی شدید و سطح اجتماعی پایینی هستن کسانی هم دیده میشن که فرهنگ غنی دارن (شاید درصد کمتری باشن )

نمیشه اونطوری حساب کرد که هر کسی که دچار فقر اقتصادی هست فقط به فکر جبران نیاز های مالیش هست البته تا زمانی که ما خودمون جای اون افراد نباشیم قطعا نمی تونیم درست قضاوت کنیم
اتفاقا بر عکس
خیلی از کسایی که اقتصادشون بالاستحتی انسانیت رم از دست دادند برسه به فرهنگ
فقرا با فرهنگ ترینانند

ببینید گفتم که فرهنگ تمام اعمال و رفتار انسان هاست و فقط به رانندگی و اشغال نریختن و... ربط نداره

Sa.n
12th September 2013, 01:40 AM
[golrooz][delkhoori]
برام جای سواله
چطور برخی ها میگن یه آدم آبرومند
که نمیتونه شکم زن و بچه اشم سیر کنه
باااااید فرهنگی باشه
فرهنگ فقط آشغال تو خیابون ریختن نیست...
فرهنگ فقط رانندگی نیست

تمام کارهای ما فرهنگه
نمیدونم متوجه میشید یا نه
تو گفتن چنین حرفهایی محدودیت داریم
نمیشه صریح و بی پرده حرف زد

جناب تیمسار کمی اروم تر لطفا
ما فقط داریم سر یک موضوع بحث می کنیم
می تونیم بحث رو با ملایمت ادامه بدیم
دعوا که نیست
اگر همه کار های ما فرهنگه پس اون شخصی که نمی تونه شکم زن و بچش رو به قول خودتون سیر کنه هم فرهنگ داره دیگه
غیر از اینه ؟
شاید کمتر به فکر فرهنگشون باشن و بیشتر فکرشون معطوف به مشکلاتشون کنن اما خب بخشی از زندگیشون هم به فرهنگشون تعلق گرفته
نمیدونم میتونم منظورم رو درست برسونم یا خیر

sr hesabi
12th September 2013, 01:41 AM
فرمایشات شما کاملا متین

اما بین کسانی که دچار فقر اقتصادی شدید و سطح اجتماعی پایینی هستن کسانی هم دیده میشن که فرهنگ غنی دارن (شاید درصد کمتری باشن )

نمیشه اونطوری حساب کرد که هر کسی که دچار فقر اقتصادی هست فقط به فکر جبران نیاز های مالیش هست البته تا زمانی که ما خودمون جای اون افراد نباشیم قطعا نمی تونیم درست قضاوت کنیم


نه اینکه هرکی فقر اقتصادی داره،فقر فرهنگی هم داره
ولی اینکه وقتی کسی نمیتونه از پس نیاز های اولیه هر جانداری بر بیاد
نباید انتظار بالایی داشته باشیم

در ضمن یه چیزی رو بگم
اینطور که داره پیش میره طبقه غنی هم داره بی فرهنگ میشه
چون الان یکدفعه غنی شدن و از هیچ به همه چی رسیدن زیاد شده

Sa.n
12th September 2013, 01:41 AM
اتفاقا بر عکس
خیلی از کسایی که اقتصادشون بالاستحتی انسانیت رم از دست دادند برسه به فرهنگ
فقرا با فرهنگ ترینانند

ببینید گفتم که فرهنگ تمام اعمال و رفتار انسان هاست و فقط به رانندگی و اشغال نریختن و... ربط نداره
من هم دارم همین رو خدمتتون عرض می کنم
که ربطی به طبقه اجتماعی نداره فرهنگ
با اجازتون از حضورتون مرخص میشم ادامه بحث بمونه برای زمان دیگه ای
شب خوش [golrooz]

Majid_GC
12th September 2013, 01:42 AM
فرمایشات شما کاملا متین

اما بین کسانی که دچار فقر اقتصادی شدید و سطح اجتماعی پایینی هستن کسانی هم دیده میشن که فرهنگ غنی دارن (شاید درصد کمتری باشن )

نمیشه اونطوری حساب کرد که هر کسی که دچار فقر اقتصادی هست فقط به فکر جبران نیاز های مالیش هست البته تا زمانی که ما خودمون جای اون افراد نباشیم قطعا نمی تونیم درست قضاوت کنیم

به نظر من

وقتی واژه ی فرهنگ گفته میشه

گفتن جملاتی مثل اینکه با از خود شروع کنیم ، اطلاعات مان را بیشتر کنیم و ... بی معنا هستند

ما تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که مهارت های اجتماعی و زندگی را بالا ببریم و گرنه فرهنگ فراتر از شخص و خانواده هست

برای همین حرف از شخص و استثناء ها هم دلیل بر درستی یا نادرستی موضوعی اجتماعی نمی شود

Capitan Totti
12th September 2013, 01:44 AM
جناب تیمسار کمی اروم تر لطفا
ما فقط داریم سر یک موضوع بحث می کنیم
می تونیم بحث رو با ملایمت ادامه بدیم
دعوا که نیست
اگر همه کار های ما فرهنگه پس اون شخصی که نمی تونه شکم زن و بچش رو به قول خودتون سیر کنه هم فرهنگ داره دیگه
غیر از اینه ؟
شاید کمتر به فکر فرهنگشون باشن و بیشتر فکرشون معطوف به کنن اما خب بخشی از زندگیشون هم به فرهنگشون تعلق گرفته
نمیدونم میتونم منظورم رو درست برسونم یا خیر
[delkhoori][nadanestan][khande][taajob]
حالا از کجا فهمیدید که من تند حرف زدم[taajob]
[golrooz]

sr hesabi
12th September 2013, 01:45 AM
[nadanestan][khande][taajob]
حالا از کجا فهمیدید که من تند حرف زدم[taajob]
[golrooz]

[delkhoori]

از این شکلکا که میزاری

Capitan Totti
12th September 2013, 01:50 AM
[delkhoori]

از این شکلکا که میزاری
[nishkhand]
شکلک باحالیه
زین پس تو همه ی پست هام ازش استفاده میکنم[khanderiz]
[delkhoori][delkhoori][delkhoori]
[delkhoori][delkhoori][delkhoori]

m@some
12th September 2013, 08:48 AM
سلام

باتشکر از شاینی عزیزم

من همه صحبت های رو خوندم همه بچه ها یطوری راست میگن

من از خودم شروع میکنم ما خانواده پدریم چون فقط2تا پسر بودن و هرکدومم یه شهر من دیگه وقتی دخترعموی خودمو میدیدم حس میکردم غریبه ان برام

یا همینطور اقوام مامانم انگار اونا مال یه کره دیگه بودن مام یه کره روز به روز به قول شاینی عزیزم تنهاتر میشدم یطورای کل خانواده. من فکر میکردم چون

ماازاونا دوریم اینطوریه ولی وقتی خوب به زندگی اونام نگاه کردمدیدم اونام که پیش هم هستن از هم دورن .

علت های زیادی هست:

1-این دوره زمونه فکرو ذکر بیشتر ماها شده پول در آوردن

2-چشم و هم چشمی
و .......

وقتی مام اومدیم پیش اونا دیدم به جای اینکه حس تنهایمون کمتر بشه بیشترشد. یه روزمن بابام حرف زدمو گفتم بابا چا من نمیتونم بادخترعموخودم راحت باشمو.....

بعد کلی حرف زدن به یه نتیجه رسیدیم که بهتر خودمون یه کارکنیم اومدیم همه رو دعوت کردیم نه با غذاهای آنچنانی ها فقط قصد دور هم بودن بود و


همینطور ادامه پیدا کردوپشت سرهم بقیه یاد گرفتن الان بیشتر 5شنبه جمعه ها یا بعضی روزای دیگه هفته هر کسی بتونه یه نوع غذا درست میکنه همه

میریم اونجاو کلی خوش میگذره .حس تنهایمون کمتر شده

من این جمله تیمسارو قبول ندارم که گفت کسی که وقت نداره کتاببخونه بی فرهنگه .چون بافرهنگ بودن به پول،کتاب خوندن،بهترین لباسو غذاو خوردن نیست
پس به نظرمن از خودتون شروع کنید وقتی تو یه کلاس درس میخونی سعی کنید قبل اون اتفاقات که شاینی عزیز گفت همه چیزو برا همه روشن کنید که بعد دچار مشکل نشید.....

banooye irani
12th September 2013, 10:02 AM
سلام
ما که بچه های سال 50 به بعد هستیم تاسال 70 اینطوری نبودیم.
به ما خیلی خوش میگذشت بچه های فامیل از دختر عمه عمو دایی خاله بگیر تا پسرهاسر به سر هم میذاشتیم.الان فقط خاطره مونده.یه تصویر خاک گرفته و مبهم.
به ما چه گذشت ؟
نمیدونیم.
شما جای خود دارید .همه برمیگرده به شیوه زندگی.به گذشته یه نگاهی بندازیم و از بزرگترها بپرسیم هیچ کدوم زندگی الانو دوست ندارن میگن یاد گدشته بخیر.کدوم یکی گفته کاش زندگی ها ماشینی بشه ؟زندگی ها راحت شده ولی رفاه در کنار خودش مشکلات اورده.
شما فکر کن اگر کشور ما جزو کشورهای صنعتی بشه چه وضعی پیش میاد دیگه تا بچه بدنیا اومد مستقل میشه .
من فکر میکنم ما با هیچ چیز پیشرفت متعادل نیستیم خیلی جاها که باید عقبتر باشیم جلو افتادیم و جاهایی هم که باید جلو باشیم عقبیم.هماهنگ و تراز نیستیم.
من وقتی دخترم 8 سالش بود تصمیم گرفتیم کار معصومه جونو بکنیم هر پنجشنبه خونه یکی بودیم .اول خوب پیش میرفت ولی یواش یواش حرفو حدیث شروع شد .
ما هم کم کم بساطو جمع کردیم و نشستیم تو خونه.و خیلی محترم مهمونی رو به چند سال یه بار تغییر کاربری دادیم.(شوخی)

shiny7
12th September 2013, 01:30 PM
من وقتی دخترم 8 سالش بود تصمیم گرفتیم کار معصومه جونو بکنیم هر پنجشنبه خونه یکی بودیم .اول خوب پیش میرفت ولی یواش یواش حرفو حدیث شروع شد .
ما هم کم کم بساطو جمع کردیم و نشستیم تو خونه.و خیلی محترم مهمونی رو به چند سال یه بار تغییر کاربری دادیم.(شوخی)





بعد کلی حرف زدن به یه نتیجه رسیدیم که بهتر خودمون یه کارکنیم اومدیم همه رو دعوت کردیم نه با غذاهای آنچنانی ها فقط قصد دور هم بودن بود و


همینطور ادامه پیدا کردوپشت سرهم بقیه یاد گرفتن الان بیشتر 5شنبه جمعه ها یا بعضی روزای دیگه هفته هر کسی بتونه یه نوع غذا درست میکنه همه

میریم اونجاو کلی خوش میگذره .حس تنهایمون کمتر شده



پس به نظرمن از خودتون شروع کنید وقتی تو یه کلاس درس میخونی سعی کنید قبل اون اتفاقات که شاینی عزیز گفت همه چیزو برا همه روشن کنید که بعد دچار مشکل نشید.....


سلام.
ممنون بابت نظرات خوب همه دوستان!!
همه حرفشون حقه و جالب اینه که همه علت مشکلات رو می دونیم اما نمی دونم چرا بهش عمل نمی کنیم؟!؟!؟![tafakor]

در مورد کاری که معصومه جان کردن خب این خودش یه فرهنگ سازیه!!!سله رحم یه اصل پسندیدست که باعث برطرف شدن خیلی از مشکلات میشه!!!
اگه به شکل درستش انجام بشه!!!
اگه آخر هفته ها خانواده ها دور هم جمع بشن و بدون تشریفات آنچنانی پیش هم باشن هم از تنهایی در میان...هم از مشکلات هم با خبر می شن...هم به هم کمک می کنن...مثال میگم برادرا میشینن دور هم اگه سرمایه ای چیزی دارن با هم فکری هم اون سرمایه رو تبدیل به یه کاری می کنن که هم از توش نون در میاد هم میشه کار واسه جوونای همون خانواده!!!!!اینطوری بیکاری هم کم می شه!!
برای خانوما هم همینطور می تونن با همفکری هم کارای مفیدی بکنن!!!
نه اینکه بشینن یه گوشه از دختر اصغر آقا بقال حرف بزنن و غیبت کنن!!!!!!
یا دستای تا آرنج النگو شدشونو بکنن تو چشم همدیگه!!!!!!!
فرهنگ دقیقا همین کاریه که خانواده معصومه جان کردن!!!که باید اپیدمی بشه!!!!!!منتها بدون تشریفات و اضافه کاری و خرج ها و بحث ها و کارای الکی!!!!
بانوی ایرانی میگن حرف دراومد!!...بله یه سری از خانواده ها هم اینطوری هستن و از هیچ حرف در میارن!!
خب با اونا هم میشه کنار اومد...میشه بحث رو کش نداد...میشه توضیح داد و شفاف سازی کرد...میشه دور هم جمع شدنا رو ماهی یبار کرد...صاحب خونه باید با سیاست باشه تا اجازه بده چه حرفایی و کارایی تو خونش زده بشه و انجام بشه یا نشه!!!!
این یه فرهنگ سازی در بعد خانوادگیه که امتیازات مثبت جانبی هم در کنارش برای کل اعضای خانواده داره!!!
نیازی به سفره رنگارنگ و سالاد و نوشابه و کباب و دسر و .....نیست!!!!
خوراک لوبیا با نون+دوغ!!!!!
حتی همین هم میتونه لذت بخش باشه اگر خودمون سطح توقع هامونو پایین بیاریم!!!!
و درک کنیم که با هم بودن و گفتن و خندیدن از این شکم لامصب واجب تر و مهم تره!!!!!!!!!!
ببخشید این جمله آخری رو یکم آمپرم رفت بالا!!!![nadidan]

maryam kia
12th September 2013, 02:15 PM
متاسفانه مردم بد شدن.
غنی و فقیر نداره بی فرهنگی موج میزنه تو کشور
امنیت دیگه نیست
واقعا با این وضعی ک داره پیش میره باید دانشگاه هارو جدا کرد. یه عده جنبه ندارن
بعد میگن هیچیمون مثله اروپا نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هنوز تو مسئله ی ساده ای مثله دانشگاه یه عده موندن دیگه چه برسه بخوایم مثله اروپاییا زندگی کنیم.
بیان یکم با فرهنگ بشیمsh_omomi35 البته با همه نیستما اشتباه برداشت نکنید

zoh_reh
12th September 2013, 10:28 PM
[delkhoori][nadanestan][khande][taajob]
حالا از کجا فهمیدید که من تند حرف زدم[taajob]
[golrooz]


[asabani]
رنگ رخساره نشان میدهد از سر ضمیر.

Sa.n
12th September 2013, 10:30 PM
چرا کشور ما نباید به قدری با فرهنگ باشه که دیگران از ما تقلید کنن جای این که ما از کشور های دیگه تقلید کنیم

zoh_reh
12th September 2013, 10:38 PM
سلام
ما که بچه های سال 50 به بعد هستیم تاسال 70 اینطوری نبودیم.
به ما خیلی خوش میگذشت بچه های فامیل از دختر عمه عمو دایی خاله بگیر تا پسرهاسر به سر هم میذاشتیم.الان فقط خاطره مونده.یه تصویر خاک گرفته و مبهم.
به ما چه گذشت ؟
نمیدونیم.
شما جای خود دارید .همه برمیگرده به شیوه زندگی.به گذشته یه نگاهی بندازیم و از بزرگترها بپرسیم هیچ کدوم زندگی الانو دوست ندارن میگن یاد گدشته بخیر.کدوم یکی گفته کاش زندگی ها ماشینی بشه ؟زندگی ها راحت شده ولی رفاه در کنار خودش مشکلات اورده.
شما فکر کن اگر کشور ما جزو کشورهای صنعتی بشه چه وضعی پیش میاد دیگه تا بچه بدنیا اومد مستقل میشه .
من فکر میکنم ما با هیچ چیز پیشرفت متعادل نیستیم خیلی جاها که باید عقبتر باشیم جلو افتادیم و جاهایی هم که باید جلو باشیم عقبیم.هماهنگ و تراز نیستیم.
من وقتی دخترم 8 سالش بود تصمیم گرفتیم کار معصومه جونو بکنیم هر پنجشنبه خونه یکی بودیم .اول خوب پیش میرفت ولی یواش یواش حرفو حدیث شروع شد .
ما هم کم کم بساطو جمع کردیم و نشستیم تو خونه.و خیلی محترم مهمونی رو به چند سال یه بار تغییر کاربری دادیم.(شوخی)

کاملا حق با بانوی ایرانیه.

شیوه زندگی خیلی تاثیر گذاره، همینکه الان ما اینقدر وقتمونو تو سایت میذاریم،خداییش چقدر حوصله میکنیم بخوایم مهمونداری کنیم، ترجیح میدیم با دوستای مجازیمون بیشتر باشیم تا دوست و فامیل.

کلا تعادل رو بخوایم داشته باشیم باید خیلی کار کنیم البته سخت نیست چون هر کی قرارباشه سهم خودشو برداره خیلی سنگین نیست.

خیلی هم جمله اخریتون دور از واقعیت نیست، الان با دوره های زنونه که میذاریم البته بستگی به تعداد داره تقریبا یکسال و نیم درمیون هم گاهی نوبتمون نمیشه. ولی باز هم خدارو شکر به این مهمونی و دوره های زنونه. وگرنه خیلی از هم بی خبر میموندیم.

بحث
12th September 2013, 10:39 PM
چرا توکلاس که نشستیم با کوچکترین اشتباه کسی رو به مسخره میگیریم وبعدم تحقیرش میکنیم .همه دوس دارن بهترین باشن پس باایراد کوچیکی دیگران رو تحقیر نکنیم

بحث
12th September 2013, 10:41 PM
چرا تو کوچه که راه میریم همش میترسیم الان یه مردی میاد متلک میگه چرا اون مرد نمیگه من خودم خواهر مادر دارم.واگه بااونا این رفتار بشه چه حالی میشم .[taajob]

maryam kia
12th September 2013, 10:43 PM
چرا تو کوچه که راه میریم همش میترسیم الان یه مردی میاد متلک میگه چرا اون مرد نمیگه من خودم خواهر مادر دارم.واگه بااونا این رفتار بشه چه حالی میشم .[taajob]

یه همچین مردایی غیرتشون الکیه.نظاهر میکنن ک سره خانوادشون غیرت دارن!!!

banooye irani
13th September 2013, 08:57 PM
چرا کشور ما نباید به قدری با فرهنگ باشه که دیگران از ما تقلید کنن جای این که ما از کشور های دیگه تقلید کنیم

سلام عزیزم منم با شما موافقم .
دخترم کوچیک بود وقتی میرفت مدرسه من همراهیش میکردم .یه روز گفت مامان دیگه نیا دنبالم بقیه دوستام تنها میرن خونه چرا فقط شما می اییی دنبالم؟
من در جواب گفتم تا حالا از خودت پرسیدی چرا مادر پدر انها نمیان دنبالشون؟
دخترم رفت تو فکر و تا امروز به من راجع به ان روز حرفی نزده.
من فکر میکنم ما خودمونو نشناختیم همیشه بقیه رو میبینیم .

Helena.M
14th September 2013, 02:10 AM
سلام.
با تشکر از دوست عزیزم قلب یخی که تاپیک عصر ارتباطات یا عصر حجر رو گذاشت...
این حرفا رو در پاسخ گفته ایشون من نوشتم ولی متاسفانه کسی نخوند!!!![afsoorde]

گفتم یه تاپیک جداگونه کنمش تا حتی دوستان نظراتشونو هم بگن!!
ممنون.


************************************************** ************************************

باور نمی کنید اگه بگم هر لحظه تنهایی رو بیشتر تو وجودم احساس می کنم!!!
حتی وقتی تو جمع دوستان یا خانواده هستم!!!چه برسه به وقتی که تو نت یا حتی اینجا هستم!!!
دوستی ها و مهربونی هایی که تو دوره مادر پدرامون بود حالا واسه ماها افسانست!!!!!
دهه 60 ای ها و مخصوصا 70 ای ها نابود شدن تو تنهایی!!!
بیچاره دهه 80 ای ها!!!!!!!!
تورو خدا بچه ها بیاید یکم از قدیمی ها مهربونی و سادگی رو بازم یاد بگیریم!!!!!
یکم دلامونو به هم نزدیک تر کنیم و زندگی رو ساده تر بگیریم!!
قدیما اگه یه تیکه نون خشک رو زمین می افتاد هرکی میدید -جوون یا پیر- برمی داشت میذاشت یه گوشه که زیر پا نمونه!
ولی حالا نون لواشو دور تا دورشو می بریم میریزیم دور میگیم خمیره!!!

بیاید تورو خدا یکم تفکرمونو عوض کنیم!!!

چرا باید تو محیط دانشگاه ها اوضاع طوری باشه که نتونی حتی به خودتم اعتماد کنی؟!
چرا وقتی بچه های یه کلاس یکم رابطه هاشون از همکلاسی بودن بیشتر میشه جنبه خودشونو از دست میدن و سریع عاشق هم میشن؟؟؟!!!!![nadidan]
آخه یعنی چی این رفتار؟!
چرا نمی تونیم خیلی مسالمت آمیز و دوستانه-فقط دوستانه-با هم تو یه محیط درس بخونیم و به هم کمک کنیم؟!!؟

چرا باید از هر تکنولوژی ای که میاد اول سو استفاده کنیم بعد اگه شد استفاده کنیم؟؟!!![nadidan]
چرا من نوعی انقدری نباید امنیت داشته باشم که حتی وقتی سوار تاکسی میشم تمام جونم بلرزه که ای خدا این واقعا تاکسیه یا آدم ربا؟!
چرا قدیما وقتی تو محل یه غریبه ای میومد و حرفی چیزی به خانوم یا دختر می زد کل بچه های محل از بقالی و چقالی گرفته تا نونوا و حتی جوونای محل میریختن حساب طرفو می رسیدن و اون خانوم رو مثل ناموس خودشون محترم می دونستن اما حالا....باید فقط خدارو شکر کرد اگه همون بقالی یا جوون محل تیکه ای بار آدم نکنه!!!!!!!!

اگه بخوام بگم...بخوام مقایسه کنم حرف زیاده!!!خیلی هم زیاده!!!
اما فقط تا همین جاشو هم اگه واقعا بخونید و یه تلنگری برای هممون باشه خیلی خوبه!!!

بچه ها......
بیاید یکم بیشتر هوای همو داشته باشیم!!!....[golrooz][golrooz][golrooz]



سلام برهمگی ..........

بحث بسیار عالی و خوبی رو شروع کردید یه جورایی دست گذاشتی رو دل ما..........

نظرات اکثر دوستان رو خوندم بیشترش حول مساله فرهنگ که این روزها دغدغه اصلی جامعه ما شده و کمبودش به شدت احساس میشه .......

به نظر من این روزا ما همه چیزو قاطی کردیم سنتمون با مدرنیته مون بد جور قاطی شده به طوری که همه گیج شدن و نمیتونن تفکیکش کنن این روزا انگار همه مجبورا اون طوری که نیستن وانمود کنن ........

راجع به مساله دانشگاه هم باید بگم که الان خیلی ها نمی دونن که وقتی که وارد دانشگاه شدن و با جنس مخالفشون سر یه کلاس نشستن باید الان به دینشون پایبند باشن یا همرنگ جماعت شن ........

ارزشها فرق کرده همین تفاوت ارزشی و یه جورایی تناقض ارزشی باعث این چیزا میشه ........

به نظر من آدم باید توی همه چیز تعادلو برقرار کنه از غذاخوردن گرفته تا دین و مراودات اجتماعی و.........اما شرایط داره و باید طرف مقابلت هم مثل خودت فکرکنه که اینو نمیشه فهمید........

حتی در رابطه با همین دانشگاه هم باید بگم وقتی بچه ای که هنوز اونقدر بزرگ نشده نه به لحاظ فرهنگی ونه به لحاظ فکری وارد همچین فضایی میشه مسلما اولین چیزی که در برخورد باجنس مخالف به نظرش میرسه عشق وعاشقیه و چون به لحاظ برخورد اجتماعی و

تجربه ای خیلی بزرگ نشده دیگه خیلی از مسائل دیگه رو درک نمیکنه......

این نوع از مشکلات فرهنگی یه سیکل معیوبه که معلوم نیست کی میخواد رفع بشه........

shiny7
14th September 2013, 06:15 PM
سلام برهمگی ..........

بحث بسیار عالی و خوبی رو شروع کردید یه جورایی دست گذاشتی رو دل ما..........

نظرات اکثر دوستان رو خوندم بیشترش حول مساله فرهنگ که این روزها دغدغه اصلی جامعه ما شده و کمبودش به شدت احساس میشه .......

به نظر من این روزا ما همه چیزو قاطی کردیم سنتمون با مدرنیته مون بد جور قاطی شده به طوری که همه گیج شدن و نمیتونن تفکیکش کنن این روزا انگار همه مجبورا اون طوری که نیستن وانمود کنن ........

راجع به مساله دانشگاه هم باید بگم که الان خیلی ها نمی دونن که وقتی که وارد دانشگاه شدن و با جنس مخالفشون سر یه کلاس نشستن باید الان به دینشون پایبند باشن یا همرنگ جماعت شن ........

ارزشها فرق کرده همین تفاوت ارزشی و یه جورایی تناقض ارزشی باعث این چیزا میشه ........

به نظر من آدم باید توی همه چیز تعادلو برقرار کنه از غذاخوردن گرفته تا دین و مراودات اجتماعی و.........اما شرایط داره و باید طرف مقابلت هم مثل خودت فکرکنه که اینو نمیشه فهمید........

حتی در رابطه با همین دانشگاه هم باید بگم وقتی بچه ای که هنوز اونقدر بزرگ نشده نه به لحاظ فرهنگی ونه به لحاظ فکری وارد همچین فضایی میشه مسلما اولین چیزی که در برخورد باجنس مخالف به نظرش میرسه عشق وعاشقیه و چون به لحاظ برخورد اجتماعی و

تجربه ای خیلی بزرگ نشده دیگه خیلی از مسائل دیگه رو درک نمیکنه......

این نوع از مشکلات فرهنگی یه سیکل معیوبه که معلوم نیست کی میخواد رفع بشه........


سلام عزیز.
ممنون که تو بحث شرکت کردی!
کاملا با نظرات موافقم!!
بله متاسفانه خیلی چیزا رو فراموش کردیم خیلی هارو هم با هم قاطی کردیم!!!
منتهی خب خودمون می تونیم شروع کنیم!!
نم نمک بریم جلو...
همین بحث هایی که تو جمع های دوستانه یا خانوادگی ایجاد میشه...
می تونیم توشون سر حرف هارو باز کنیم...فرهنگ سازی کنیم...نگاه کنیم ببینیم چه کاری بهتره و چه رفتاری درست تره...اونو ترویج بدیم!!
یه سری اصل ها هست که باید بهشون ارزش بدیم و رعایتشون کنیم!
به قول دوستمون باید از خودمون شروع کنیم!!!
یادمه دبستان که بودم ناظم میومد مبصر انتخاب می کرد...آخرشم خودم میشدم مبصر!!!...منتها همیشه و هر سال آخر انتخابش می گفت:
هر کی مبصر خودش باشه کلاس ساکت میشه و نیازی به مبصر و زور نیست!!!
الان هم حکایت همین کلامه!!!
هر کی باید مبصر خودش باشه....مراقب خودش باشه....تا مشکلات کمتر بشه....و مهربونی ها بیشتر....

shiny7
1st February 2014, 03:59 PM
چرا کشور ما نباید به قدری با فرهنگ باشه که دیگران از ما تقلید کنن جای این که ما از کشور های دیگه تقلید کنیم

واسه اینکه ساغر جان ما خیلی وقتا خودمونو دست کم می گیریم!!!
و اینکه زرق و برق الکی اون وریا چشمونو می گیره!!!
وقتایی که خودمونو دست کم نگرفتیم واقعا ثابت کردیم چقدر خوب می تونیم خودمونو بکشیم بالا مثل وقتایی که کلی دستاوردهای علمی و پزشکی و نظامی بدست آوردیم!!ا
ما اینا کلیه....تو کلیاتم که خوب باشیم تو جزئیات می لنگیم!!!
یک فرد از چند میلیون جمعیت ایران هم باید خودشو باور کنه و بکشه بالا!!
مشکل همین ریز ریزه هاست که جمع می شه و میشه فقر...میشه بیکاری...میشه خودخواهی و کوته بینی...و کلی مشکلات دیگه که هر روز داریم دور و برمون میبینیم!

shiny7
1st February 2014, 04:07 PM
سلام برهمگی ..........

بحث بسیار عالی و خوبی رو شروع کردید یه جورایی دست گذاشتی رو دل ما..........

نظرات اکثر دوستان رو خوندم بیشترش حول مساله فرهنگ که این روزها دغدغه اصلی جامعه ما شده و کمبودش به شدت احساس میشه .......

به نظر من این روزا ما همه چیزو قاطی کردیم سنتمون با مدرنیته مون بد جور قاطی شده به طوری که همه گیج شدن و نمیتونن تفکیکش کنن این روزا انگار همه مجبورا اون طوری که نیستن وانمود کنن ........

راجع به مساله دانشگاه هم باید بگم که الان خیلی ها نمی دونن که وقتی که وارد دانشگاه شدن و با جنس مخالفشون سر یه کلاس نشستن باید الان به دینشون پایبند باشن یا همرنگ جماعت شن ........

ارزشها فرق کرده همین تفاوت ارزشی و یه جورایی تناقض ارزشی باعث این چیزا میشه ........

به نظر من آدم باید توی همه چیز تعادلو برقرار کنه از غذاخوردن گرفته تا دین و مراودات اجتماعی و.........اما شرایط داره و باید طرف مقابلت هم مثل خودت فکرکنه که اینو نمیشه فهمید........

حتی در رابطه با همین دانشگاه هم باید بگم وقتی بچه ای که هنوز اونقدر بزرگ نشده نه به لحاظ فرهنگی ونه به لحاظ فکری وارد همچین فضایی میشه مسلما اولین چیزی که در برخورد باجنس مخالف به نظرش میرسه عشق وعاشقیه و چون به لحاظ برخورد اجتماعی و

تجربه ای خیلی بزرگ نشده دیگه خیلی از مسائل دیگه رو درک نمیکنه......

این نوع از مشکلات فرهنگی یه سیکل معیوبه که معلوم نیست کی میخواد رفع بشه........


خب شما میگی باید تو همه چیز تعادل برقرار بشه!منم کاملا قبول دارم اما مسئله همین جاست...چجوری تعادل بر قرار بشه؟!با انجام چه کارایی؟با چطور برخوردهایی؟!
من می خوام که وارد ریز مسائل بشیم و کلی حرف نزنیم!می خوام راه حل های جزیی و مویی بدیم!!

برای مثال می گم همیشه بهم می گن دختر باید سیاست داشته باشه تا مثلا بتونه فلان کارو بکنه یا فلان چیزی که می خوادو بدست بیاره!
خب سوال من اینه این سیاست دقیقا چیه؟چه کاریه؟چه برخوردیه؟چطور باید بدستش آورد یا ازش استفاده کرد؟!
اگه مثلا من چه کاریو انجام بدم بهم می گن آدم با سیاست؟!
البته این فقط یه مثال بود و می دونم بحث سر همین یه موضوع خودش کلی زمان گیره!!
خب....کسی تعریفی...راه حلی...روشی داره؟!

sr hesabi
1st February 2014, 06:27 PM
سلام به همگی
ممنون از بانو شاینی بابت تاپیک

در کل من این موضوع ها رو برای بحث خیلی دوست دارم چون دیگه خودمون درکش کردیم و دلیلی برای انکارش وجود نداره ،برعکس بعضی از بحثای دیگه

در کل در تاریخ هرکشوری یکسری از نسل هایی جلودار یک سری تغییرات بودند و بیشترین آسیب ها رو هم همین نسل ها خوردند
کشور ما بعد از دهه 50 و انقلاب و جنگ و ورود به آرامش ،حالا نوبت این بود که پیشرفت کنه
ولی مشکلی وجود داشت این بود که تکنولوژی وارد میشد ولی به علل متفاوت فرهنگش نه
یکی از علل برداشت اشتباه از غرب بود که عموما به نام غربزدگی رواج پیدا کرد و موجب یکسری از ناهنجاری هایی شد که تو جامعه شده بود روتین ولی در خود غرب این ناهنجاری ها رو متعلق به همه نمیدونستند
مثلا نوع پوشش ها بود شما ببینید یه زمانی شلوار بگ و .. اینا مد بود در جامعه و میدید خیلی از قشر ها بدون اینکه بدونند این نوع لباس مال چی هست،میپوشیدند
ولی خب همون نوع لباس اصلاح شد
مثال دیگه موسیقی رپ زمانی که وارد ایران شد ،یک میوه ممنوعه بود
قشنگ یادمه من آهنگای هیچکس و بهرام و زدبازی اینا رو گوش میکردم ،به هیچکس نمیگفتم [nishkhand]
الان رپ شکل گرفته با اینکه مشکلاتی داره ولی راه افتاده و برای نسل جدید که گوش میدند مثل دهه 80 ها خیلی بهتر شده ،دیگه اون ناهنجاریا رو نمیبینی تو همه اهنگا

در مورد کامپیوتر و تکنولوژِی های دیگه هم همینطور هست و خوبیش برای دهه های بعد 70 این هست که ما امتحان کردیم و چکیده اش رو برای اونا گذاشتیم
مسلما اون ها هم چیزهای تازه دیگه ایی رو امتحان میکنند و فرهنگ رو شکل میدهند
ولی خب این دو دهه تو اوج تازگی بود
در تمامی موارد شما میتونستی این ورود تازه ها رو ببینی

مشکل دیگه ایی که بعضا ما داریم
این هست که دین رو بجای اینکه یک برنامه برای زندگی معرفی کنیم
اون رو یک قانون مجازاتی تعریف میکنیم
و بیشتر سعی در نشون دادن جلوهای تاریک دینمون داریم
مثلا تو دوران دبستان این همه که درباره جهنم آتیشش و انواع اقسام مجازات جهنمیان یاد گرفتیم از بزرگی و مهربونی خدا و بخشش ها به ما نگفتند
البته این هم یک برنامه پشتش هست ،ولی در نسل حاضر این برنامه دیگر جواب نمیده،مال دوران هیتلر بوداینکارا که یهود ستیزی رو یاد بچه ها از مدرسه میداند و سربازان نازی ور تعریف کردند
چون هم قدرت درک بچه ها بالاتر رفته و هم منابع بیشتری دارند

همین مشکل هست که تو پست یکی از دوستان همرنگ جماعت شدن رو مخالف دین قلمداد کردند
اصلا روابط بین دانشجوها ،رابطه بین دوتا انسان با هدف مشابه هست در وهله اول
آیا تو دین برای اینکار ممانعتی داریم ؟؟؟!!!
مشکل این هست که ما عادت داریم اول رخدادهای بد رو در نظر بگیریم و بعد در مورد یک چیزی اظهار نظر کنیم
وگرنه هیچ مشکلی پیش نمیاد
تا زمانی که ما بخوایم جنس مخالف رو یک چیز ممنونع معرفی کنیم همین آش هست و همین کاسه
ولی زمانی که از بچگی اینا رو درکنار هم قرار بدیم و مطئننا خیلی از این مشکلات جمع میشه
ولی خب این یه رویا بیش نیست

ببخشید خیلی زیاد شد [nishkhand][golrooz]

shiny7
5th February 2014, 06:05 PM
سلام به همگی
ممنون از بانو شاینی بابت تاپیک

در کل من این موضوع ها رو برای بحث خیلی دوست دارم چون دیگه خودمون درکش کردیم و دلیلی برای انکارش وجود نداره ،برعکس بعضی از بحثای دیگه

در کل در تاریخ هرکشوری یکسری از نسل هایی جلودار یک سری تغییرات بودند و بیشترین آسیب ها رو هم همین نسل ها خوردند
کشور ما بعد از دهه 50 و انقلاب و جنگ و ورود به آرامش ،حالا نوبت این بود که پیشرفت کنه
ولی مشکلی وجود داشت این بود که تکنولوژی وارد میشد ولی به علل متفاوت فرهنگش نه
یکی از علل برداشت اشتباه از غرب بود که عموما به نام غربزدگی رواج پیدا کرد و موجب یکسری از ناهنجاری هایی شد که تو جامعه شده بود روتین ولی در خود غرب این ناهنجاری ها رو متعلق به همه نمیدونستند
مثلا نوع پوشش ها بود شما ببینید یه زمانی شلوار بگ و .. اینا مد بود در جامعه و میدید خیلی از قشر ها بدون اینکه بدونند این نوع لباس مال چی هست،میپوشیدند
ولی خب همون نوع لباس اصلاح شد
مثال دیگه موسیقی رپ زمانی که وارد ایران شد ،یک میوه ممنوعه بود
قشنگ یادمه من آهنگای هیچکس و بهرام و زدبازی اینا رو گوش میکردم ،به هیچکس نمیگفتم [nishkhand]
الان رپ شکل گرفته با اینکه مشکلاتی داره ولی راه افتاده و برای نسل جدید که گوش میدند مثل دهه 80 ها خیلی بهتر شده ،دیگه اون ناهنجاریا رو نمیبینی تو همه اهنگا

در مورد کامپیوتر و تکنولوژِی های دیگه هم همینطور هست و خوبیش برای دهه های بعد 70 این هست که ما امتحان کردیم و چکیده اش رو برای اونا گذاشتیم
مسلما اون ها هم چیزهای تازه دیگه ایی رو امتحان میکنند و فرهنگ رو شکل میدهند
ولی خب این دو دهه تو اوج تازگی بود
در تمامی موارد شما میتونستی این ورود تازه ها رو ببینی

مشکل دیگه ایی که بعضا ما داریم
این هست که دین رو بجای اینکه یک برنامه برای زندگی معرفی کنیم
اون رو یک قانون مجازاتی تعریف میکنیم
و بیشتر سعی در نشون دادن جلوهای تاریک دینمون داریم
مثلا تو دوران دبستان این همه که درباره جهنم آتیشش و انواع اقسام مجازات جهنمیان یاد گرفتیم از بزرگی و مهربونی خدا و بخشش ها به ما نگفتند
البته این هم یک برنامه پشتش هست ،ولی در نسل حاضر این برنامه دیگر جواب نمیده،مال دوران هیتلر بوداینکارا که یهود ستیزی رو یاد بچه ها از مدرسه میداند و سربازان نازی ور تعریف کردند
چون هم قدرت درک بچه ها بالاتر رفته و هم منابع بیشتری دارند

همین مشکل هست که تو پست یکی از دوستان همرنگ جماعت شدن رو مخالف دین قلمداد کردند
اصلا روابط بین دانشجوها ،رابطه بین دوتا انسان با هدف مشابه هست در وهله اول
آیا تو دین برای اینکار ممانعتی داریم ؟؟؟!!!
مشکل این هست که ما عادت داریم اول رخدادهای بد رو در نظر بگیریم و بعد در مورد یک چیزی اظهار نظر کنیم
وگرنه هیچ مشکلی پیش نمیاد
تا زمانی که ما بخوایم جنس مخالف رو یک چیز ممنونع معرفی کنیم همین آش هست و همین کاسه
ولی زمانی که از بچگی اینا رو درکنار هم قرار بدیم و مطئننا خیلی از این مشکلات جمع میشه
ولی خب این یه رویا بیش نیست

ببخشید خیلی زیاد شد [nishkhand][golrooz]


سلام داداش خودم!!

خیلی هم ممنون از صحبتات!

خب حق با شماست و به قول شما ما همگی اینارو درک کردیم به خصوص بچه های دهه 60 و 70 و 80 !!!

منتها می خوام بدونم چطور جلوی این ناهنجاری ها رو بگیریم؟

شاید بهتر باشه اسمش رو ناهنجاری هم نگذاریم...اسمش مهم نیست...

چطوری ذهنمونو از این مسئله رها کنیم که " اول نیمه پر رو ببین و بعد در کنارش نیمه خالی رو هم در نظر بگیر!!!"

نه اینکه "نیمه خالی رو ببین"

جمله دوم هم بار منفی داره هم تاثیر منفی!!

باید یاد بگیریم جمله اول رو به صورت یک الگو تو ذهنمون قرار بدیم و ازش استفاده درست کنیم!

مثلا برای همین مثال دانشجوها!...یا حالا هر چیز دیگه ای...

مثلا همون بحث اول که برگشتن به اصل خودمون و حرمت گذاشتن به یک سری اصل ها بود....مثل همون قصه امنیت خانوم ها در خیابون و اینکه همه هوای یک خانوم رو داشته باشن وقتی داره از یه محل رد میشه نه اینکه مزاحمت براش ایجاد کنن و....

هزاران مثال مثل این هست که هر لحظه داریم میبینیم!!


ی چیز دیگه هم که واقعا من خودم خیلی دیدم و حسش کردم و قطعا شما هم حسش کردین رو می خوام به نقل از قسمت قبل سریال ستایش 2 بگم!!

خانوم بازیگر با لهجه رشتی کنار ستایش که این روزها ماه ثنا صداش می کنن میشینه و میگه:

بچه ها حرف میزنن اما انگار ی چیزای دیگه میگن!...مثلا دارن درباره خیابون حرف می زنن اما منظورشون اون خیابونی که من معنیشو می دونم نیست!!...

عین جمله رو نگفتم اما همچین چیزی بود!و راست هم بود انصافا!!!چرا حرفایی که میزنیم در عین اینکه ی معنای واحد دارن اما درک من از اون با درک یک جوون دهه 50

(!!!) فرق باید داشته باشه؟!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد