ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مری هیگینز کلارک



نارون1
5th September 2013, 11:26 PM
مری هیگینز کلارک (به انگلیسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84% DB%8C%D8%B3%DB%8C): Mary Theresa Eleanor Higgins Clark Conheeney (née Higgins)‏ یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7) و فارغ‌التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فوردهام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش، به «ملکه تعلیق» مشهور است



خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت که این رمان بر اساس زندگی جورج واشنگتن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AC_%D9%88%D8%A7%D8%B4%D9%86% DA%AF%D8%AA%D9%86) بود که فروش خوبی نکرد. او از کودکی به رمانهای آگاتا کریستی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D8%AA%D8%A7_%DA%A9%D8%B1%DB%8C% D8%B3%D8%AA%DB%8C) و شرلوک هلمز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D9%84%D9%88%DA%A9_%D9%87%D9%84%D9%85% D8%B2) علاقه‌مند بود لذا تصمیم می‌گیرد رمانهای تعلیقی بنویسد.


«بچه‌ها کجایند؟» اولین رمان پرفروش کلارک بود که در توضیحات راجع به او آمده‌است که داستانهایش پر از پدیده‌های روحی و روانی است. او به خواننده اجازه می‌دهد تا آخرین لحظه وادار به حدس زدن شود.


آثار


در آرزوی بهشت





فریادی در شب (۱۹۸۲)





«بچه‌ها کجایند؟» (۱۹۸۶)





عارضه آناستازیا (۱۹۸۹)





مرا بیادآر (۱۹۹۴)





بگذار تو را معشوقم بنامم (۱۹۹۵)





شب آرام (۱۹۹۵)





در خیابانی که تو زندگی میکنی (۲۰۰۱) (ترجمه, نفيسه معتكف)





عزیز در دانه بابا (۲۰۰۲)





شب هنگام زمان من است (۲۰۰۴)





هیچ جایی مثل خانه نیست (۲۰۰۵)





دو دختر كوچولوی آبي پوش (۲۰۰۶)





سانتا کروز (۲۰۰۶)





من این ترانه را شنیده‌ام (۲۰۰۷)





سایه لبخند تو (۲۰۱۰)





بانوی من گریه نکن (ترجمه, سیما فلاح)





ناظر خاموش (ترجمه, سیما فلاح)





وانمود کن او را نمی بینی (ترجمه, نفیسه معتکف)





تو مال منی (ترجمه, کتایون شادمهر)





"کریسمس در خانه خواهم بود"





تنها خواهم رفت





قلبم را به تو هدیه می‌کنم





شبی بس طولانی





در جستجوی دختری عاشق رقصیدن





بانوی من گریه نکن





تا دیداری دیگر





و گهواره فرو می افتد





در دل شهر (ترجمه , احمد حجاران)





بخواب زیبای من





و تو مهتاب شوی





مبع:
ویکی پدیا

نارون1
5th September 2013, 11:27 PM
من رمان " دردل شهر " این نویسنده رو خوندم

خیلی زیبا بود .... خوشم اومد

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد