312
3rd September 2013, 12:25 AM
تعارف شابدو العظیمی ! (شاه عبد الظیمی)
معنا : تعارف سر زبانی و ظاهری
پیشینه : در زمانی که وسیله ی نقلیه ی سریع السیر وجود نداشت و مردم با چهارپا یا پیاده به زیارت حضرت شاه عبد العظیم {در شهر ری} می رفتند ، چنان چه در آنجا به خانه ی دوست و آشنایی وارد می شدند ، میزبان با چای بعد از ناهار ، همراه با قسم و آیه ی فراوان ، از جمله قسم به خود حضرت می پرسید که شب مانده یا تشریف می برند؟ و چون از جوابشان هم که ناچار جز می روند نبود و خاطر جمع از رفتنشان می گردید ، می گفت: به این خاطر می پرسم که اگر رفتی هستید طوری بلند شوید که آفتاب را به شهر برسانید!
" یعنی زودتر رفع زحمت بکنند
نویسنده : فرزانه (ربابه)دریاباری (http://persianblog.ir/profiles/137026/) ; ساعت ۱٢:٤٤ ب.ظ روز ۱۳٩٠/٧/۱۱
http://robabnaz29.persianblog.ir/post/175
معنا : تعارف سر زبانی و ظاهری
پیشینه : در زمانی که وسیله ی نقلیه ی سریع السیر وجود نداشت و مردم با چهارپا یا پیاده به زیارت حضرت شاه عبد العظیم {در شهر ری} می رفتند ، چنان چه در آنجا به خانه ی دوست و آشنایی وارد می شدند ، میزبان با چای بعد از ناهار ، همراه با قسم و آیه ی فراوان ، از جمله قسم به خود حضرت می پرسید که شب مانده یا تشریف می برند؟ و چون از جوابشان هم که ناچار جز می روند نبود و خاطر جمع از رفتنشان می گردید ، می گفت: به این خاطر می پرسم که اگر رفتی هستید طوری بلند شوید که آفتاب را به شهر برسانید!
" یعنی زودتر رفع زحمت بکنند
نویسنده : فرزانه (ربابه)دریاباری (http://persianblog.ir/profiles/137026/) ; ساعت ۱٢:٤٤ ب.ظ روز ۱۳٩٠/٧/۱۱
http://robabnaz29.persianblog.ir/post/175