PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی وارطان آراكليان; اولین شهید مسیحی در جمهوری اسلامی



312
8th August 2013, 03:29 AM
به گزارش سرویس زنان جهان؛
برای برپایی این انقلاب الهی زنان و مردان بسیاری جان خود را فدا کردند تا انقلاب و اهداف آن به ثمر بنشیند و یکی از آنها وارطان آراکلیان جوان خوش سیمای مسیحی است که در راه پیروزی انقلاب اسلامی با اعتقاد کامل قدم پیش گذاشت تا به مقام شهادت در اولین روز این انقلاب الهی دست یابد.


http://www.jahannews.com/vdcev78zejh8xzi.b9bj.html


http://www.jahannews.com/images/docs/000130/n00130184-b.gif




وی از فعالان انقلابی بود که با راه اندازی راهپیمایی ها و رهبری جوانان محله خود به کمک دوستان مسلمانش در روزهای پایانی رژیم ستم شاهی گام به گام به سمت شهادت پیش رفت و نهایتاً شب 22 بهمن به شهادت رسید.

وارتوش اسماعيلي مادر این شهید درباره تنها پسرش می گوید: پسر زرنگ و مهرباني بود. شب 22 بهمن (1357) آمد و گفت كه جلوي راديو تلويزيون درگيري شده و من مي‌خواهم بروم. هرچه اصرار كردم كه نرود، فايده‌اي نداشت. خلاصه با ماشين ميني ماينري كه تازه آن را خريده بود، به آنجا رفت. فردايش هم خبر شهادتش را به من دادند.

وی درباره مزار فرزندش گفت:وارطان را در قبرستان ارامنه در جاده خراسان به خاك سپرديم ولي چون او اولين شهيد اقليت‌هاي مذهبي بود، او را در قطعه معمولي دفن كردند و به همين خاطر از قطعه مخصوص شهداي ارامنه جداست. هر سال هم كه براي شهداي آنجا مراسم مي‌گيرند، وارطان فراموش مي‌شود!

مادر این شهید مسیحی درباره این که آیا چيزي از وارطان به يادگار مانده است گفت: تنها چيزي كه از او به يادگار مانده يك قرآن است كه هميشه همراهش بود.بعضي اوقات هم به من مي‌گفت كه وضو بگير و به اين قرآن نگاه كن... من مي‌گفتم: وضو يعني چه؟ خلاصه وضو گرفتن را يادم داد. الان هم تنها چيزي كه از وارطان برايم مانده همان قرآن است. خيلي دوستش دارم. وقتي سختي‌هاي زندگي اذيتم مي‌كند مي‌روم سراغش! همیشه به او می گفتم : مادر می روی و من تنها می مانم . می گفت: مادر تنها نمی مانی آن قدر دوستانم هستند که بعد من بیایند به تو سر بزنند و هوایت را داشته باشند.+↓↓

312
8th August 2013, 03:31 AM
اسماعیلی در پاسخ به این سؤال که آیاخواب وارطان را هم مي‌بيني گفت:خیلي... چند وقت پيش در خواب به من گفت كه سر قبرم يك پرچم ايران بزن!بعد از این خواب با خودم گفتم كه، سر مزار شهداي ديگر، پرچم و گل هست ولي وارطان را هميشه فراموش مي‌‌كنند.



وارتوش اسماعيلي درباره گذران زندگی و معیشتش می گوید: شكر خدا... قبلاً مجبور بودم براي گذران زندگي كار كنم ولي الآن مدتي است كه چند نفر از خيرين، كمكم مي‌كنند و حقوق كمي هم از بنياد شهيد مي‌گيرم. چند نفر از آقايان و خانم‌هاي مسلمان هم هستند كه هميشه به من سر مي‌زنند و احوالم را مي‌پرسند. كريسمس كه مي‌شود برايم كادو مي‌آورند و سالگرد وارطان كه مي‌شود، برايش مراسم مي‌گيرند.چند سال پيش هم يكي از آقايان از جريان زندگي وارطان و صحبت‌هاي من، يك برنامه تلويزيوني ساخت كه به خاطر پخش آن از تلويزيون، خيلي‌ها من را شناختند و به سراغم آمدند. از دفتر رئيس جمهور و قسمت امور زنان رياست جمهوري هم چندين بار به من سر زده‌اند و در مراسم‌هاي مختلف دعوتم كرده‌اند. خدا خيرشان بدهد.


http://www.jahannews.com/images/docs/files/000129/nf00129953-1.gif
شهید وارطان آراکلیان




این مادر مسیحی درباره این که در حال حاضر چه خواسته‌اي داري گفت:من كه ديگر با اين سن و سال خواسته‌اي ندارم. فقط آرزو دارم كه خون افرادي مثل وارطان كه براي ميهن، جانشان را هم داده‌اند، پايمال نشود. بالاخره زندگي با كم و زيادش مي‌گذرد...

وارتوش دو فرزند داشت که یکی در راه انقلاب به شهادت رسید و اکنون به دلیل نداشتن منزل شخصی و عدم توانایی در تامین هزینه منزل استیجاری و کهولت سن در کنار دخترش زندگی می کند.

در حال حاضر خیابانی حوالی چهار راه ولی عصر تهران به نام شهید وارطان آراکلیان نام گذاری شده است.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد