PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درد دل با خدا



معمار حانیه
24th July 2013, 02:56 AM
خدای زیبای من سلام
امروز در کوچه باغ های همین دنیای اینرتنی قدم میزدم باران باریده بود.. بوی خاک نمناک غرور می آمد. بوی بالهای سپید کبوترانی که اوج گیران از خاک دور میشوند.. راستی تو آنقدر ها هم که می اندیشیدم تنها نیستی..این روزها دنیای اینجا هم خلوت است خیلی خلوت.. برای چند روزی تمام ساکنین این دنیا سفر کرده اند به خاک های زمین
هوا اینجا کمی سرد است . باران بی سابقه ای باریده آنقدر که تمام نوشته های ادم های اینترنتی زیر آب غرق شده اند .
این انسانهایی که اینجا هستند فقط کمی از ان همه جمعیتی است که تو به سوی زمین راهیشان کردی وتو را در فراموشی های پنهان خویش به دست باد سپردند..
تو آنقدر ها هم تنها نیستی.. هنوز هم ما هستیم .هنوز هم انسانهایی هستند که تو را بجویند.. یادم رفت برایت از انهایی بنویسم که یادگاریهایشان را بر تن آسمان هفت رنگ این دنیای اینترنتی نگاشته اند و به سفر رفته اند.
تابلوهایی که در خانه ی هر کدامشان نصب شده است . عده ای نوشتند سال نو مبارک و بدون غبار روبی از پنجره های خانه ی چهار گوشه شان چمدانها را برداشته اند و راهی سفر شده اند. عده ای منتظرند بی صبرانه و نمیدانی چه گونه نوشته بودند سال نو مبارک . یک نفر نوشته بود آقا نمی آیی!! و زیر آن همه دلتنگی نوشته بود سال نو مبارک.. یک نفر نوشته بود 365 روز گذشت و من یک سال دیگر با خودم ،با دلم بودم. ..
و هر کس طوری ،تمام دلتنگی هایش را در چند کلمه ای خلاصه کرده بود. .
خواستم بگویم جواب یکی دیگر از سوالهایم را به من دادی از آن بابت هم متشکرم.
یادت هست پرسیدم
چرا انسانهایی را آفریدی که تو را در فراموشی های سرد مبهمشان فراموش میکنند ؟
یادت هست پرسیدم
چرا انسانهایی را افریدی که حتی حاضر نیستند شوق تو را ببینند وقتی صبح ها از خواب بیدار میشنود و نمیخواهند صدای تو را بشنوند و وقتی صدایشان میکنی ... انها خود رابه کری می زنند
یادت هست پرسیدم
چرا انسانهایی را آفریدی که حاضرند جدیدترین اخبار دنیای خاکی را بشنوند اما حاضر نیستند جدیدترین اخبار آسمان را با صدای اذان گوش کنند ؟
یادت هست پرسیدم
چرا انسانهایی را آفریدی که حاضرند به هزار زبان با یکدیگر گفتگو کنند اما نوبت به تو که میرسد میگویند چه اشکال دارد ما به زبان خودمان با خدا صحبت میکنیم و نمیبینند که تو مشتاقی تا آنها تنها برای چند دقیقه به زبان دلخواه تو با تو سخن گویند..
یادت هست گفتم
شرمگینم خدا برای انکه مرا به این امید به زمین فرستادی تا تو را مانند تمام انسانهای قبل از خودم به فراموشی نسپرم اما من سپردم ؟
امروز خدا به جواب تمام آن سوالها رسیدم..
شهر باران زده ی وبلاگها گرچه امروز خالی است اما قرآنهای روی هفت سین کلامشان جواب این سوالها را به من داد..
خدا جان ........ دوستت دارم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد