PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی پروفسور حسابی که بود و چه کرد؟



Almas Parsi
22nd July 2013, 03:37 PM
مشاهیر ایران و جهان (http://www.jarchi.ir/u/category/158-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86.html) » پروفسور حسابی که بود و چه کرد؟ (http://www.jarchi.ir/u/158/view/1881-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F.html)



پروفسور محمود حسابي پدر علم فيزيک ايران و دانشمند برجسته معاصر اين مرز و بوم خدمات علمي بي شماري در طول ۷ دهه زندگي پربارش از خود بر جاي گذاشت.
پروفسور محمود حسابی یکی از نوابغ قرن بیست هستند . ایشان دومین نفری هستند که به مقام کْرس اینشتین رسیدند. (اولین نفری که به این مقام رسید آلبرت اینشتین بود) و یادبود این مقام را آلبرت اینشتین به ایشان اهدا کردند.
در کودکی به لبنان رفتند زیرا پدر ایشان ، معزالسلطنه (عباس حسابی) ،به عنوان سر قنسول‌گری (سفارت) ایران در آنجا برگزیده شد. پدر وی پس از چند سال برای کسب منافع بیش تر به تهران بازگشت و پس از مدتی با یک زن که می توانست منافع ایشان را در دربار تأمین کند ازدواج کرد. همسر جدید به علت حسودی به گوهرشاد خانم (مادر دکتر حسابی) معزالسلطنه را مجبور کرد تا آن ها را از بین ببرد. تا پیش از این یک خانه از طرف قنسول‌گری در اختیار گوهرشاد خانم و دوپسرش قرار داشت ولی بعد از ازدواج معزالسلطنه خانه را از آن ها گرفتند و مقرری آن ها را نیز قطع کردند و عباس خان حسابی دوبار به لبنان بازگشت تا زن و دو فرزند خود را از بین ببرد ولی به لطف خدا آن ها زنده ماندند.
بعد از آن اوضاع زندگی محمود و خانواده اش خیلی بد شد تا این که او وبرادرش ،محمد، مجبور به باربری در خیابان‌های بیروت شدند تا زندگی بگذرانند.
با این همه پروفسور حسابی توانستند در رشته های ادیات ، برق ، مهندسی معدن ، پزشکی ، فیزیک محض و ... تحصیلات عالی داشته باشند. نکته جالب این جا است که ایشان پایان نامه دکترای خود را در سن بیست و پنج سالگی ارائه کردند.

برخی افتخارات ایشان :
اثبات نظریه بی نهایت بودن ذرات
تأسیس دانشگاه تهران
طراحی اولین نقشه راهی ایران (جالب است بدانید این نقشه با عکس‌های ماهواره‌ای که بعدا گرفته شد کامل مطابقت دارد)
راه اندازی اولین رادیو ایران
دریافت اولین نشان اوفیسیه دو لالوژیون دو نور
دریافت بالاترین (دومین) نشان کوماندور دو لالوژیون دو نور
و ...
این تنها بخشی از زندگی پرفراز و نشیب این استاد بزرگوار است. حقیقت این است که زندگی ایشان در یک پست در یک وبلاگ کوچک هرگز جا نخواهد گرفت.
برای مطالعه بیش‌تر به زندگی نامه ایشان، تحت عنوان استاد عشق مراجعه شود.
وی در سال 1281 ه.ش در تفرش متولد شد و در 12 شهریور 1371 ه.ش در بیمارستان دانشگاه ژنو به هنگام معالجه قلبی درگذشت. بنا به وصیت پروفسور مزار ایشان در شهر دانشگاهی تفرش قرار دارد.

مقام معظم رهبري در سال ۱۳۶۶ زماني که در کسوت رياست جمهوري بودند، طي پيامي به مراسم بزرگداشت پروفسور حسابي با عنوان «۶۰ سال فيزيک ايران» در توصيف شخصيت پروفسور حسابي عنوان داشتند: «خدمتي که دکتر محمود حسابي به فرهنگ ايران نمودند کمتر از خدمتي نيست که ايشان به علم فيزيک کردند».

سيدمحمود حسابي در سال ۱۲۸۱ ه.ش از پدر و مادري تفرشي در تهران متولد شد. پايه گذاري علوم نوين و تاسيس دانشسراي عالي، دانشکده هاي فني و علوم دانشگاه تهران، نگارش ده ها کتاب و جزوه و راه اندازي و پايه گذاري فيزيک و مهندسي نوين، ايشان را به پدر علم فيزيک و مهندسي نوين و به عبارتي اينشتين ايران معروف کرد. حدود ۷۰ سال خدمت علمي در گسترش علوم مختلف و نيز پايه گذاري مراکز آموزشي، پژوهشي، تخصصي، علمي و... از جمله اقدامات ارزشمند استاد به شمار مي رود. اين دانشمند بزرگ فيزيک سرانجام پس از ۷۰ سال تلاش و ممارست در راه علم و دانش در 12شهريور ۱۳۷۱ در بيمارستان قلب ژنو بدرود حيات گفت.

دکتر محمود حسابی و مادرش

زندگي نامه و جريان فعاليت هاي اين دانشمند بلند آوازه در ادامه از زبان فرزندش از نظرتان مي گذرد.پس از پيروزي انقلاب اسلامي، پروفسور حسابي همواره اين نکته را عنوان مي کردند که به دليل وجود ۴ ويژگي و خصوصيت بارز در شخصيت امام خميني (ره)، يعني صبر، محبت ،احترام و راستگويي، ايشان تا اين اندازه در قلب مردم و به ويژه جوانان جاي داشتند.

دستاوردهاي علمي
پروفسور حسابي در زمان حيات و درطول عمر پربار خويش دستاوردها و خدمات علمي و فرهنگي شايان توجهي ارائه کردند که ما دراين جا به بخشي از آن ها اشاره مي کنيم. فعاليت در ۳ نسل کاري و آموزش ۷ نسل استاد و دانشجو از خدمات ارزنده پروفسور حسابي به شمار مي رود، ضمن آن که پروفسور حسابي در تاسيس بسياري از مراکز علمي و پژوهشي نيز نقش داشت و پست هاي مهم بسياري را نيز برعهده داشت که ازجمله آن ها مي توان به موارد ذيل اشاره کرد: تاسيس مدرسه مهندسي وزارت راه درسال ۱۳۰۷، ساخت اولين راديو در کشور درسال ۱۳۰۷، ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي در ايران (۱۳۱۰)، نصب و راه اندازي اولين دستگاه راديولوژي در ايران (۱۳۱۰)، تعيين ساعت ايران در سال ۱۳۱۱، تاسيس مرکز عدسي سازي ديدگاني-اپتيک کاربردي در دانشکده علوم دانشگاه تهران، اولين رئيس هيئت مديره و مديرعامل شرکت ملي نفت ايران، وزير فرهنگ در دولت دکتر مصدق در سال ۱۳۳۰، مخالفت با طرح قرارداد ننگين کنسرسيوم و کاپيتولاسيون در مجلس، پايه گذاري موسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران (۱۳۳۰)، پايه گذاري مرکز تحقيقات و راکتور اتمي دانشگاه تهران، تاسيس سازمان انرژي اتمي و عضو هيئت دائمي کميته بين المللي هسته اي (۱۳۳۰)، تدوين قانون استاندارد و تاسيس موسسه استاندارد ايران (۱۳۳۳)، تاسيس اولين رصدخانه نوين در ايران، تشکيل و به عهده گرفتن رياست کميته پژوهشي فضايي ايران و تاسيس انجمن موسيقي ايران. پروفسور حسابي آثار تاليفي متعددي نيز از خود برجاي گذاشته است.

اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني
اعتقادات مذهبي پروفسور حسابي، ريشه هايي عميق داشت. وي در دوران طفوليت حافظ قرآن کريم شد. استاد اعتقاد داشت که طبيعت تحت آهنگ موزون و عرفاني خود درحال نيايش است و همچنين تئوري بي نهايت بودن ذرات را با وحدت وجود مرتبط مي دانستند.وي فرزندان خود را از کودکي ملزم به فراگيري و انجام فرايض ديني مي کرد و در زمان اداره اولين بيمارستان خصوصي در ايران (بيمارستان گوهرشاد، سال ۱۳۱۲ه. ش) باوجود جو حاکم، کارکنان خانم ملزم به رعايت حجاب کامل بودند که اين موضوع نشانگر پاي بندي استاد به مباني و اصول اعتقادي بود.

ديدار با اينشتين
استاد درباره نظريه «بي نهايت بودن ذرات» با چندين دانشمند اروپايي مکاتبه و ملاقات مي کند و همه آنان توصيه مي کنند که وي بهتر است به طور مستقيم با دفتر پروفسور اينشتين تماس بگيرد. پروفسور حسابي جريان اين ملاقات را چنين نقل مي کند: وقتي براي اولين بار با بزرگ ترين دانشمند فيزيک جهان «آلبرت اينشتين» روبه رو شدم، ايشان را بي اندازه ساده، آرام و متواضع يافتم. نظريه خود را برايش توضيح دادم. بعد از اين که نگاهي به برگه هاي محاسباتي من انداخت، گفت که يک ماه ديگر باهم ملاقات مي کنيم. يک ماه بعد وقتي دوباره به ملاقات اينشتين رفتم، به من گفت: من به عنوان کسي که در فيزيک تجربه اي دارم، مي توانم به جرات بگويم نظريه شما در آينده اي نه چندان دور، علم فيزيک را متحول خواهد کرد اما بايد روي نظريه خود بيشتر کار کنيد. من به دستيارم خواهم گفت که همه امکانات لازم را دراختيار شما بگذارد. اولين روزي که کارم را در آزمايشگاه شروع کردم، متوجه شدم يک دسته چک سفيد که تمام برگه هاي آن امضا شده بود، داخل يکي از کشوها جا مانده است. به سرعت آن را نزد رئيس آزمايشگاه بردم و مسئله را توضيح دادم که رئيس دانشگاه گفت: اين دسته چک متعلق به شماست که لوازم و تجهيزات تحقيقاتي موردنياز خود را بدون تشريفات اداري تهيه کنيد. اين امکان براي تمام پژوهشگران اين آزمايشگاه فراهم شده است.گفتم اما با اين روش امکان سوء استفاده وجود دارد، او درپاسخ گفت: اين اقدام درصد پيشرفت هاي علمي را به حدي بالا مي برد که تاثير خطاهاي احتمالي همکاران دراين مقوله بسيار ناچيز است.پس از مدت ها تحقيق، سرانجام نظريه ام آماده شد و درخواست جلسه دفاعيه را به دانشگاه پرينستون فرستادم و روز دفاع مشخص شد. دراين روز در بدو ورود به سالن، اينشتين درمقابل من ايستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او ديگر استادان و دانشمندان هم برخاستند. سپس پاي تخته رفتم و سعي کردم با عجله نظراتم را بگويم که پروفسور اينشتين من را صدا کرد و گفت: چرا اين همه با عجله؟ گفتم: نمي خواهم وقت شما و استادان را بگيرم ولي ايشان با محبت گفتند: شما الان پروفسور حسابي هستيد و من و ديگران دانشجوي شما، بنابراين وقت ما کاملا دراختيار شماست. آن جلسه دفاعيه يکي از شيرين ترين و آموزنده ترين لحظات زندگي ام بود. من بزرگ ترين درس زندگي ام را نيز آن جا آموختم که هرچه انساني وجود ارزشمندتري دارد، به همان اندازه متواضع تر و مودب تراست.

ديدار با امام خميني (ره)
پس از انقلاب، دکتر حسابي با امام خميني (ره) ديداري داشتند که زماني که امام(ره) به اتاقي که مدعوين نشسته بودند، وارد شدندابتدا به سمت پروفسور حسابي آمدند و وي را دعوت به نشستن کردند و سپس فرمودند: شما ۷ نسل خدمت ارزنده به اين مرز و بوم داشته ايد و ۷ نسل استاد و دانشجو براي کشور تربيت کرده ايد و صلاح نيست که من پيش از شما بنشينم. اين حرکت امام(ره) بايد الگويي باشد براي همه مسئولان ما که با حمايت از نخبگان جامعه، زمينه اي فراهم کنند که اين قشر بدون هيچ دغدغه اي در کشور فعاليت کنند.

الگوي توسعه مد نظر پروفسور حسابي
استاد هميشه به شاگردانش مي گفت: «زندگي يعني پژوهش و فهميدن چيزي جديد». پروفسور حسابي معتقد بود که وقت را نبايد تلف کرد و ما بايد از همه فرصت ها براي پيشرفت و توسعه کشور استفاده کنيم. وي همچنين معتقد بود:« ايران جزيره هوش و ذکاوت است اگر کار کنيم، زحمت بکشيم، از سرمايه چيزي کم نداريم». دکتر حسابي همواره يک جمله را تکرار مي کردند که جوانان ايراني برپايه 4 ويژگي که در امام خميني (ره) مي ديدند يعني «صبر ،محبت، احترام و راستگويي» انقلاب کردند. بديهي است که اگر مي خواهيم اين انقلاب را حفظ کنيم بايد اين 4 اصل از سوي همه مديران ما رعايت شود.پروفسور حسابي در آخرين لحظات حيات خود نيز به چيزي جز مطالعه و افزايش دانش خويش نمي انديشيد و درحالي که روي تخت بيمارستان دانشگاه ژنو واپسين ساعات عمر خود را سپري مي کرد، در کمال حيرت متخصصان و پزشکان بيمارستان ،حتي يک لحظه مطالعه را کنار نگذاشت.
روزهای سختی که پروفسور حسابی برای ادامه تحصیل در بیروت نان خشک می‌خورد!
به گزارش برنا، دکتر محمود حسابى در سال 1281 شمسى در تهران متولد شد، پدر و مادرش اهل تفرش بودند. محمود چهار ساله بود، كه همراه با خانواده و پدر بزرگش كه سفیر ایران در بغداد بود، به بغداد رفت و پس از دو سال به دمشق و یك سال بعد به بیروت عزیمت كرد.
در سن هفت سالگى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت ثبت نام نمود و مشغول تحصیل شد، هنوز چند ماه نگذشته بود كه زمان مأموریت پدربزرگش در بیروت، به پایان رسید و قرار بر این شد كه محمود و برادر بزرگش به تنهائى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت بمانند و تحصیلات خود را ادامه دهند، اما هنگام ترك بیروت، بی‌تابى مادرشان سبب شد كه مادر از كشتى پیاده شود و در بیروت بماند.
داشتن مذهب و ملیت متفاوت با سایر دانش‏آموزان (یعنى مسلمان و ایرانى بودن محمود) و نداشتن زبان فرانسه و عربى، در سال اول تحصیل او مشكل آفرین شد، اما پس از گذشت یك سال، محمود زبان فرانسه و عربى را به خوبى فرا گرفت و در دروس دیگر هم، استعداد سرشار خود را نشان داد، به طورى كه در سال دوم، شاگرد اول مدرسه شد و جایزه دریافت كرد.
جالب توجه اینكه نمره‏هاى محمود در زبان فرانسه، بالاتر از نمرات هم‌شاگردیهاى فرانسوى الاصل او بود، این برترى درسى، در سالهاى بعد نیز ادامه داشت، تا جائى كه وضع محمود، زبانزد معلمان و دانش‌آموزان گردید.
در سن پانزده سالگى آموزش دوره متوسطه را آغاز كرد، اما با شروع جنگ جهانى اول، مدرسه فرانسوى بیروت تعطیل شد و محمود در منزل، از یك معلم خصوصى درس مى‏گرفت و همچنین مادرش، زبان فارسى را به او آموخت. محمود با آموزش زبان فارسى، كتاب گلستان و بوستان سعدى، غزلیات حافظ و منشأت قائم مقام فراهانى و قرآن را مطالعه نمود. استعداد و حافظه محمود به اندازه‏اى قوى بود كه در یك تابستان، با مطالعه كتاب فرهنگ «آلمانى فرانسه»، زبان آلمانى را به خوبى یاد گرفت.
او سیزده سال داشت، كه وارد مدرسه آمریكائى بیروت شد، اما به علت عدم آشنائى به زبان انگلیسى، او را در كلاس اول ابتدائى ثبت نام كردند.
محمود به زودى زبان انگلیسى را فرا گرفت و در امتحانات عمومى مدرسه شركت كرد و در نتیجه از كلاس اول به كلاس پنجم ارتقاء یافت، كلاس پنجم را پشت سر گذاشت و شاگرد اول شد، سپس در كالج آمریكائى بیروت ثبت نام كرد و مشغول تحصیل گردید. اما پولى كه از ایران براى محمود و خانواده‌‏اش می‌‏فرستادند، بنابر دلائلى قطع شد، در نتیجه وضع مالى و اقتصادى آنها به تاریكى گرائید. مادرش تا مدتى با فروش زیور آلات خود و لوازم قیمتى منزل، زندگى خود و فرزندانش را اداره كرد، ولى كم‏كم این منبع درآمد نیز به پایان رسید و مادر از ناراحتى سكته كرد و سخت بیمار شد. كار به جائى رسید كه مستخدم سفارت ایران در بیروت، بخشى از حقوق خود را در اختیار آنها می‎‏گذاشت، اما این كمك ناچیز نمی‌‏توانست هزینه‌‏هاى زندگى آنان را تأمین نماید.
محمود و برادرش در شرائطى قرار گرفتند كه مجبور بودند، نان خشك جمع آورى نمایند و براى ادامه حیات از آن استفاده كنند، اما علیرغم این مشكلات طاقت فرسا، محمود سالهاى تحصیلى خود را با موفقیت پشت سرگذاشت و علاوه بر درس، در رشته‏هاى مختلف ورزشى هم فعالیت داشت و مربى شنا گردید.
پس از پایان جنگ جهانى اول، در مدرسه مهندسى فرانسوى بیروت ثبت نام كرد و تحصیلات خود را در آن مدرسه دنبال نمود. در ایام تابستان، با نقشه كشى و خدمت در یك مؤسسه راه سازى، هزینه‏هاى زندگى و تحصیل طول سال را تأمین مى‏نمود و پس از سه سال دیپلم مهندسى دریافت كرد، سپس به دانشگاه آمریكائى كه تحصیل در آن را ناتمام گذاشته بود بازگشت و پس از چهار سال با اخذ لیسانس در رشته‏هاى تاریخ، ریاضى، زیست‏شناسى و اخترشناسى فارغ التحصیل گردید.
محمود از بیروت به فرانسه رفت و در دانشكده برق مشغول تحصیل شد و با دریافت دیپلم مهندسى برق، در راه آهن سراسرى فرانسه مشغول به كار شد، اما روح كنجكاو و استعداد سرشارش ارضاء نشد و با موفقیت چشمگیرى در امتحان دشوارى كه پروفسور «فابرى» از او گرفت، محمود به دانشگاه سوربن فرانسه راه یافت و در دكتراى رشته فیزیك تحصیلات خود را ادامه داد.
احمد صادقى اردستانى در جلد اول کتاب"داستانهاى كودكى بزرگان تاریخ" می‌گوید: همزمان با شروع تحصیل در دكتراى فیزیك، پولى كه از تهران براى محمود ارسال مى‏شد، قطع گردید، تنگدستى و فشار اقتصادى سبب شد كه محمود اقدام به آموختن رانندگى نماید، تا با رانندگى تاكسى امرار معاش كند، اما برادرش در تهران با وزارت راه ایران گفتگو كرد و مبلغى وام براى محمود دریافت نمود و به پاریس فرستاد و در مقابل او متعهد شد، پس از پایان تحصیلات در وزارت راه استخدام گردد. طولى نكشید كه او دكتراى فیزیك را با درجه ممتاز دریافت كرد و به ایران مراجعت نمود و در وزارت راه مشغول به كار شد. دكتر محمود حسابى، پدر فیزیك نوین و چهره تابناك علوم جدید در ایران، یكى از شخصیتهاى برجسته و برگزیده دانش در سطح جهان و بخصوص این مرز و بوم بود كه بیش از شصت سال خدمات ارزشمند علمى و فرهنگى به كشور نمود.
او در انتقال علوم جدید به ایران، عمده‏ترین سهم را داشت، كه قابل مقایسه با هیچ كسى نیست. دكتر حسابى بانى اولین دانشگاه و اولین دارالمعلمین و بنیانگذار ده‏ها مركز تحقیقاتى و پژوهشى در ایران بود، به طورى كه در تاریخچه آموزش فیزیك دانشگاهى و تأسیس دانشگاه در ایران، با نام دكتر حسابى قرین است. او عاشق سرافرازى ایران بود، شكوفائى علمى این كشور را آرزو مى‏كرد، به طورى كه در هر شرائطى حاضر نبود لحظه‏اى از كشورش دور بماند.

برخى از مشاغل و خدمات پروفسور محمود حسابى در ایران را، به شرح ذیل مى‏توان نام برد:

1 مهندسى راه در وزارت راه و ترابرى.
2 تأسیس مدرسه مهندسى وزارت راه و تدریس در آن جا.
3 - ترسیم اولین نقشه ساختمانى راه ساحلى سراسرى میان بنادر خلیج فارس از بوشهر تا بندر لنگه.
4 تأسیس دار المعلمین (دانشسراى عالى ) و تدریس در آن جا.
5 ایجاد اولین ایستگاه هواشناسى در ایران.
6 نصب و راه اندازى اولین دستگاه رادیولوژى در ایران.
7 همكارى در تأسیس اولین بیمارستان خصوصى كشور.
8 آغاز واژه گزینى علمى در ایران.
9 نوشتن قانون دانشگاه.
10 تأسیس دانشگاه تهران.
11 تأسیس دانشكده فنى و تصدى ریاست و تدریس آن.
12 تأسیس دانشكده علوم و قبول ریاست و تدریس آن.
13 مأموریت در خلع ید، از شركت نفت انگلیسى در دولت دكتر مصدق و تصدى اولین ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل شركت ملى نفت ایران. 14 تصدى وزارت فرهنگ در دولت دكتر مصدق.
15 پایه گذارى مدارس عشایرى در كشور.
16 - مخالفت با طرح قرارداد ننگین كنسرسیوم در مجلس شوراى ملى.
17 مخالفت با قرارداد دولت ایران، در عضویت سنتو در مجلس شوراى ملى.
18 تأسیس اولین رصدخانه تعقیب ماهواره‏ها در شیراز.
19 شركت در پایه گذارى مركز مخابرات اسدآباد همدان.
20 تدوین قانون استاندارد در ایران.
21 پایه گذارى مؤسسه ژئوفیزیك در دانشگاه تهران.
22 پایه گذارى مركز تحقیقات و رآكتور اتمى در دانشگاه تهران.
23 همكارى در تأسیس انجمن موسیقى ایران.
پروفسور حسابى در انجمنهاى علمى سطح بالاى جهان عضویت داشت و در اكثر محافل و مراكز علمى دنیا، كنفرانسهاى علمى ارائه كرد. پروفسور حسابى از سوى یك مركز علمى در آمریكا، به عنوان كاندیداى مرد سال 1990 جهان انتخاب شده است.
پروفسور محمود حسابى، فیزیكدان برجسته معاصر، با نام نیك و بجاى گذاشتن این همه آثار علمى و فرهنگى، پس از یك عمر نود ساله كوشش و تلاش، دوازدهم شهریور 1371 شمسى قمرى در بیمارستان دانشگاه ژنو، زندگى پر بار خود را به درود گفت.

گردآوری میگنا/خراسان

sr hesabi
22nd July 2013, 08:08 PM
سخنرانی پروفسور حسابی
در سوگ درگذشت پروفسور اینشتین
در سالن اجتماعات دانشگاه تهران ، به دعوت رئیس دانشگاه تهران
فروردین ماه 1334

امروز جهان بشریت ، از فوت نابغه بزرگ آلبرت اینشتین ، متاثر و اندوهگین است .

او ، در سال 1879 در شهر (اولم)1 در کشور آلمان ، به دنیا آمد . پدرش ، که صاحب یک کارخانه الکتروشیمی بود ، هنگامی که آلبرت ، چهار سال داشت ، به دلیل مشکلات مالی ، به شهر (مونیخ) نقل مکان نمود . دو سال بعد از آن ، آلبرت ، که پسربچه خجول و فکوری بود ، وارد دبستان شد . انضباط شدیدی که در آن دبستان ، وجود داشت ، در روحیه حساس آن پسرکوچک ، اثر دایمی سختی برجای گذاشت . تا جایی‏که باعث شد ، در پاره‏یی از دروس ، دیگر ترقی از خود نشان ندهد . حتی در دروسی مانند زبان ، تاریخ و جغرافیا . بروز موارد دیگری در روحیه او ، موجبات نارضایتی معلمین را از او به وجود آورد . به این ترتیب می‏گذشت ، تا اینکه توجه و دوستی او ، با یک دانشجوی پزشکی به نام (ماکس تالمی)2 ، علاقه او به ریاضیات را ، فراهم آورد . وسیله این شکوفایی روحیه ، یک کتاب هندسه‌یی بود ، که ماکس ، به او هدیه داد . بیداری روحی و علاقه ذهنی به ریاضیات ، با داشتن این کتاب ، در این پسر کوچک شروع گردید . مطالعه پرشوری که ، نتیجه‌ این هدیه بود ، باعث پیشرفت زیاد او ، در ریاضیات ، در سن چهارده سالگی شد . در همین سن بود ، که به مطالعه فلسفه نیز ، روی آورد . به طوری‏که کتاب‏های (کانت)3 و فلاسفه ماوراء الطبیعه دیگر را ، بارها خواند و مرور کرد .

اشکالات مالی پدر ، آلبرت را ، وادار نمود ، که برای کار ، به شهر میلان (ایتالیا) برود . زندگانی در آنجا ، آزادتر و راحت‏تر از آلمان بود . ولی ، علیرغم این راحتی نسبی ، و آن زندگانی نسبتا آزادتر ، که بیش از چند ماهی ادامه پیدا نکرد ، مجبور شد ، خود را ، برای یافتن شغلی دیگر ، در جایی دیگر ، مهیا کند .

او ، بازهم ، راه چاره را ، در تحصیل یافت ، و سعی کرد ، با تصدیقی که از یکی از معلمین ریاضی دبیرستان مونیخ ، به دست داشت ، در مدرسه پلی تکنیک زوریخ (سوییـس) به تحصیل اشتغال ورزد . فراگرفتن حرفه و فنی جدید ، که بتواند موفقیت شغلی و زندگانی او را ، تضمین کند . ولی ، ورود به این مدرسه ، و گذران دوره آموزش عالی ، نیاز به پایه قوی‏تر در ریاضیات داشت . برای رفع نقایص دروس ریاضی خود ، جهت ورود به این مدرسه ، لازم شد ، خود را ، در خارج از آنجا ، برای مدت یک سال مهیا سازد . پس از گذران موفقیت‏آمیز کنکور و ورود به این مدرسه ، ترقی شگفت‏آور این جوان ، آغاز شد .

بعد از پنج سال تحصیل ، در مدرسه پلی تکنیک زوریخ ، و با وجود توفیقات تحصیلی ، کاملاً امیدوار بود ، که بتواند دانشیاری مرکز آموزش علوم در آلمان را ، به دست آورد . ولی چنین توفیقی برای او حاصل نیامد . به این ترتیب ، بازهم مجبور شد ، به دنبال کار بگردد . فشار زندگی و جستجویی دشوار ، آن هم برای یک مدت طولانی .

بالاخره ، پس از کوشش زیاد و خسته‏کننده ، توانست ، به عنوان کارمند آزمایشگاه ، در اداره ثبت علامات و اختراعات سوییـس ، شغلی به دست بیاورد . با این‏که این کار ، برای او ، بسیار یکنواخت بود ، ولی موجبات آن را ، برایش فراهم آورد ، که در اوقات به دست آمده ، مطالعات خود را ، در ریاضیات ، و در نظریه‏های فیزیک نسبـیت ، که در آن روزها ، در معرض مباحثه بود ، به خوبی ادامه داده و به پیش ببرد .
در این هنگام بود که اینشتین ، بالاخره موفق شد ، اولین مقاله خود ، در علم فیزیک را انتشار دهد . مقاله‏یی ، درباره نظریه نسبـیت ، در سال 1905 . مقاله‏یی که در مجله علمی سویـیسی : (انّالِن دِر فیزیک Annalen der Physik) منتشر شد . پس از آن بود که ، شهر زوریخ ، به این حقیقت پی برد ، که یک نابغه علمی ، بین کارمندان اداره علامات خود دارد . به این اعتبار ، او را ، به عنوان مدرس در دانشگاه ، معین نمودند . و چهار سال بعد از آن بود ، که به سمت استادی رسید . شغل بعدی او ، استادی در دانشگاه پراگ در سال 1911 بود . شغلی که به مدت هجده ماه ، برای او باقی ماند . بعد از آن ، به مدت کوتاهی در شهر زوریخ ، اقامت گزید .

در سال 1914 بود ، که به برلین رفت . در آنجا ، به عنوان استاد ، در آکادمی پروسی علوم و رییـس انستیتوی فیزیک نظری کایزر ویلهلم Kaiser Wilhelm Institute für Theoretische Physik مشغول به کار شد .

در این سال‏ها بود ، که جنگ جهانی اول آغاز شد . جنگ جهانی ، برای اینشتین ، اوقات سختی را ، به وجود آورد . و از آنجا که تاب بی عدالتی و دیدن خون‏ریزی را نداشت ، خود را ، با مطالعه ، در برابر بی‌رحمی و خرابی‏ها و کشتارهای ناشی از جنگ ، تسلی می‏داد .

در سال 1933 آلمان نازی ، او را ، به واسطه مذهبش از کشور ، اخراج کرد . مدتی بی‏خانمان بود . تا بالاخره از اسپانیا ، فرانسه ، انگلستان و امریکا ، دعوت‏نامه‏هایی برایش رسید . که نهایتا ، او امریکا را انتخاب کرد .

در انستیتوی مطالعات عالیه پرینستون ((Princeton به عنوان پروفسور فیزیک نظری ، شروع به کار نمود . و برای سال‏های متمادی ، در آنجا ، به مطالعات ، تدریس و پژوهش مشغول بود . تا بالاخره ، در روز دوشنبه 18 آوریل ، در همانجا و در سن 76 سالگی درگذشت .

از آنجا که همه دانش‏داران آگاه و علاقمندان به علم ، از استعداد فوق‏العاده علمی آلبرت اینشتین ، کم و بیش مطلع می‏باشند . بنابراین در این‏جا ، می‏خواهیم ، به صفات حمیده بشری او ، اشاره‌یی بکنیم .

شخصیتی پسندیده ، که به حد اعلا ، از صفات انسانی برجسته ، برخوردار بود . شخصی رئوف . انسانی خوش‌نـیّت . مردی بی‏آلایش . دانشمندی بی‏تکلف . فرهیخته‏یی منزه از هرگونه حرص و آز دنیـوی .

علاوه برآن ، او نه تنها برای خودش ، بلکه هرگز ، طمعِ مردم دنیا ، برای مال و مقام را ، نمی‏توانست توجیه کند . بهتراست بگوییم : که او هرگز ، وجود چنین صفتی را ، درک نمی‏کرد . حتی ، همواره به جمع‏آورندگان مال دنیا ، با تعجب و تاثر می‏نگریست .

اینشتین ، عاشق خدمت به هم‏نوع بود . و از این خدمت‏گذاری خود به دیگران ، لذت می‏برد . او اوج این خدمت را درکشف حقایق ، و معرفی آن ، به انسان‏های دیگر می‏دانست . و در تراز نخست : این کامیابی را ، در امر پژوهش می‌دید .
اینشتین ، شخصی بود خداپرست . و معتقد به مبادی دینی . که خداشناسی او ، به قدری عمیق بود ، که برکارهای علمی‏او ، تاثیر بسیاری گذاشت . عمق این تاثیر ، در مباحثه او ، با پیروان نظریه گسسـتگی ماده و فضا ، که مستلزم قبول نظریه آماری و اتفاقی واقعیات بود ، هویدا می‏باشد .

به عنوان مثال ، این اواخر ، عده‏یی از دانشمندان ، معتقد شده‏اند : که بدون قبول نظریه علت و معلول ، نخواهند توانست ، پیشرفت لازم را ، در علم فیزیک ، به وجود بیاورند .

اینشتین ، طرفدار نظریه پیوستگی و نظریه علت و معلول بود . و دلیل اصلی او ، برای این ثبات عقیده ، در برابر دیگران ، یعنی آماری و اتفاقی بودن واقعیات را ، به دور از مشیت خداوند می‏دانست . زیرا معتقد بود : که خداوند ، هر اتفاقی را ، معلول علتی ، قرار داده است . و کاملاً به نظر می‏رسد ، در تفحصات علمی ، مشیت خداوند را ، راهنمای همیشگی خود می‏دانسته است .

به عقیده بنده ، که یک سالی با او و همکارانش در دانشگاه پرینستون امریکا معاشرت داشتم ، پروفسور اینشتین شخصی بود دارای نهایت فروتنی و تواضع که صحبت با او بسیار آسان ، ساده و بی‏تکلف بود .

او ، به بیانات طرف مورد بحث خود ، همواره با دقت و کمال حوصله ، گوش می‏داد . همیشه همچون یک پدر دلسوز و معلم مسئول ، در رفع اشکالات مراجعه کننده خود ، با جدیت می‏کوشید .

اینشتین میل نداشت ، که هیچ فرقی میان او و دیگران باشد . از تجمل و اصولا از ظواهر گریزان بود ، زندگانی او ، بسیار ساده بود .

به همین دلیل ، از هر بزرگداشت و تجلیلی که برای او برگزار می‏شد ، ناراحت بود . اما ، از آنجا که باور داشت ، زندگیش و آنچه بر او می‏گذرد ، یکی از مقدرات خداوند است ، که به همین واسطه تجلیل و توجهات نسبت به خودش را ، از مقدرات الهی ، می‏دانست .

او ، با خواهر خود ، در یک خانه کوچک ، در پرینستون زندگی می‏کرد . هنگام ظهر ، غالبا ناهارها را ، درسالن سلف ‌سرویس انستـیتوی پرینستون ، با دستیاران و دانشجویان صرف می‏کرد .
دانشمندی‏‏که ، زمانه ، کمتر مانند او را به خود دیده است . نه تنها دانشمندی بزرگ و نابغه‏یی علمی ، بلکه نابغه‏یی در اخلاق انسانی و بشری . او از هر حیث ، نمونه کامل انسانیت بود . انسانی برجسته و سرمشق اخلاق . نمایه‏یی کامل از حس نوع‏دوستی و وظیفه‏شناسی . الگویی کامل ، برای نسل‏های آینده بشر .
در پایان جمله‏یی از کشفیات او :
کشفیات علمی اینشتین ، به دو فصل بزرگ تقسیم می‏شود ، دو قسمتی که به نظر می‏آید اهمیت و ارزشی یکسان دارند . نخست : کشفیات او ، در نظریه نسبـیّت . نظریه‏یی که بسیاری ، آن را ، به نام نظریه اینشتین می‏شناسند . بخش دیگر : کشفیات او ، در نظریه اتمی ، یا نظریه کوانتا quanta . این نکته را نیز ، یادآور می‏شوم : که فرضیه‏های او ، راجع به دانه‏های نور و آمارکوانتا ، پیشرفت‏های بزرگی ، در علم فیزیک اتمی ، به وجود آورد .

در پایان ، و برای پرهیز از اطاله کلام ، همگی با هم ، آمرزش الهی را برای چنین انسان بزرگی خواستار شویم .

با ویرایش بنیاد پروفسور حسابی

منبع (http://www.hessaby.com/einstein1.htm)

sr hesabi
22nd July 2013, 08:10 PM
مرد نخستین ها



تدوین قانــون ملی شدن نفت و اولین رییس هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران
بنیـان گــذاری رآکتــور اتمی و پـایه گــذاری سـازمان انــــرژی اتمـی کشـور
ایجاد انجمن زبان فارسـی و بنیان گــذاری فرهنگستـان زبــــان ایـــران
اولین نقشه برداری مدرن فنی در ایـــران (بندر لنـــگه - بوشـهر)
پایه گذاری اولین کارگاه ســـاخت قطعات اتومبیل در کشور
ساخــت و راه انــدازی اولین آنتــن فرستنده کشــــور
ایجــــــاد اولین ایستگاه هواشناســــــی در ایران
ساخت اولین آزمایشگاه علــــــــــــــوم پایه
ساخت اولین دستگاه خورشیـــــــــدی
ساخت اولین هولوگـــــرام در کشور
پایه‏گذاری انجمن فیزیک ایــــــــران
پایه‏ گذاری دارالمعلمین عالـــی
پایه ‏گذاری دانشسـرای عالی
ساخت راه تهران - شمشک
تعیین ســــــــــــــاعت ایران
اولین استاد ممتاز دانشگاه
راه‏اندازی اولین لیـــــزر ایران
پایه‏گذاری مؤسسه ژئـوفیزیک
پایه‏گذاری رصدخانه نوین ایــــران
ساخت اولین ژنراتور آبی (آسیابی)
پایه‏ گذاری مدارس عشـــــایری کشـــور
بنیان‏گذاری مرکز عدســی‏ سازی کشــــــور
بنیان‏گذاری بخش اپتیـــک دانشکده علـــــــــوم
راه‏ اندازی اولین مرکز زلزله‏ شناســــــــــــــی ایـران
پایه‏گذاری بخش آکوستیـک دانشــــکده علــــــــــــــــوم
پایه ‏گذاری مرکز مـــدرن تعقیب مـــــــــــــــــــــاهو اره - شیراز
خرید زمیــــــــــــن در کره مریخ (به عنوان سومین کشور در جهان)
اولین نماینده دائمی ایــــــــران در سازمان بین ‏المللی هسته‏ یی (اتمــی)
فعالیت در 3 نسل کار فرهنگی، علمی، پژوهشی و آموزش 7 نسل استاد و دانشجو
پایه‏ گذاری اداره اوزان و مقیاس‏ ها و تدوین قانون استاندارد و تأسیس مؤسسه ا ستـــاندارد
اندازه‏ گیری فواصل و محاسبه گام‏ های موسیقی ایران و بنیان ‏گذاری انجمن موسیقــی کشــــــــــور
اولین نماینـــده دائمی ایــــران در کمیته بین‏ المللی فضا و یازده سال ریاســت گروه ممالک جــهان ســــــــوم
پایه ‏گذاری واحد‏های تحقیقاتی فیاورن خان و مان و سغدایی (برای پژوهش‏های اپتیک فیزیک سیستم‏های هـوش مصنوعی–
مکانیـــک- هیدرودینامیـــک- انرژی ‏های نو با بیش از 50 مـــــورد نو‏آوری از دست آوردهـــــای نویــن استــاد برای نیـــل به خود‏پـــــــــــایی کشـــور)

sr hesabi
22nd July 2013, 08:14 PM
http://www.hessaby.com/_pic01.jpg

sr hesabi
22nd July 2013, 08:16 PM
http://www.hessaby.com/_s_pic26.jpg



http://www.hessaby.com/_s_pic25.jpg

- - - به روز رسانی شده - - -

http://www.hessaby.com/_pic24.jpg

sr hesabi
22nd July 2013, 08:26 PM
http://cdn.asriran.com/files/fa/news/1391/8/6/246672_135.jpg


این سر در خانه ی پرفسور حسابی است.
شعری که بر سر در این خانه نوشته شده این است:


به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود

نیارزد آنکه دلی را زخود بیازاری[golrooz]

sr hesabi
22nd July 2013, 08:29 PM
خریـــد زمین در کــــره مریخ 1346 شمسی

پروفسورحسابی : آینده جهان در فضاست


خوشبختانه : نامه‏ها ، مدارک ، تفاهم‏نامه‏ها و پیشنهادات بسیار جالبی ، در بـیش از دودهه ، نمایندگی دایمی استاد دکترسید‌محمود حسابی ، در کنفرانس‌های بین‏المللی اتمی ، فضا و . . . . حفظ لایه اوزون ، به یادگار مانده است ، که نشان می‏دهد ، استاد ، علاوه بر انجام مسئولیت‏های ملی و بین‏المللی ، علی‏رغم مشکلات و مضیقه‏های شدید مالی ، حتی از بودجه شخصی خود ، همه‌گونه تلاش بایسته یک ایرانی متعهد را ، برای برقراری نقش موثری از کشور و مردم عزیزشان ، در امور نوین علمی و دانشی جهانی ، برقرار نموده‌اند .
اقدامات ماندگاری ، که فهرست آن ، به ضمیمه آمده ا ست ؛ در یک نمونه : یادآوری نقش آینده کشورها در امر نوین فضا می‏باشد ، که پروفسورحسابی ، با پرداختی مشخص ، و نموداری از اقساطی معین ، برای :

خرید قطعه زمینی در کره مریخ ، این اقدام آرنگ گونه ( سمبلیک ) از سوی مردم ایران و سایر کشورها ، در روند اقداماتی پژوهشی وماندگار درامور نوین فضایی ، به جای هزینه برای جنگ‏های بین‏المللی و خون و خونریزی ، حتی جنگ سرد ، به منظور پرهیز از تلف‏کردن دستاوردهای ارزشمند ملی و مردمی ، و جایگزینی آن ، با امور مهم علمی ، و در این ارتباط ، حضور در فضای لایتناهی ! نقشی مانا را به یادگار گذاشته‌اند .
که بدین وسیله ، در راستای مژدگانی فرهنگی و دلنشین از سوی بنیاد پروفسور حسابی ، برای همه فرهنگ‏خواهان و عاشقان امر پژوهش و نوآوران ، به دلیل ضرورتی اجتماعی ، به منظور جلوگیری از گزند برخی متجاوزین ، که آرزوی انحراف این بنیاد را ، از تمرکز تخصصی آن دارند ؛ اما به خواست خداوند ، علیرغم تمام این فشارها از یک سو ، و دشواری‌های مالی از سوی دیگر ، بنیاد علمی ، فرهنگی و پژوهشی پروفسور حسابی ، حداکثر توان خود را ، از طریق طبقه‌بندی ، ترجمه ، عکس برداری ، مراجعات مکرر به ‌سازمان‌های ذیربط ، چه در کشور عزیزمان و در سایر کشورها ، برای تهیه و آماده سازی مستـنـدات جالب و ارائه ماندگاری از خدمات بی‌مانند استاد حسابی را ، به کار می‌برد ، تا انشاءا. . . اقدامات زیربنایی ایشان ؛ در قدم اول ، در دو ارتباط خدمات اتمی و فضایی استاد ، به سرزمین مادری ، و سپس سایر امور ، مراتب شایسته توجهی را ، از طریق این تارنما ، در حد بضاعت ، در دسترس آرزومندان سرافرازی‌های ایران عزیزمان قرار دهد .




http://www.hessaby.com/Mars1.jpg










پاسخ ویژه تاییدیه برای مریخ


من موافقم . وقت سفر انسان به مریخ است . این هدیه ویژه من برای کمک به جامعه ، برای تمرکز توجه به این هدف حیاتی فضایی ، به منظور حمایت از کمک های مالی انجمن از کنگره اتحادیه جستجوگران فضای سال 19000 است .
من تاییدیه مریخ 19000 را امضاء کرده ام و مبلغ اهدایی (قسط پرداختی) ام به پیوست 25 دلار توسط دستور پرداخت می باشد.
پروفسور م . حسابی

در امریکا مبالغ اهدایی مالیات کسر خواهد شد .


تأییدیه مارس 19000

اکنون زمان حرکت بشر به سمت مریخ است .
من از کشورهای فعال در امور فضایی ، به ویژه امریکا و شوروی می‏خواهم : که بلافاصله یک برنامه زمان‏بندی دقیق ، برای اکتشاف مریخ در 1993 با در نظر گرفتن بودجه کافی برای ماموریت های رباتیک و خلبان دار تهیه کنند .
مریخ - " در بعد دنیایی " – قدم منطقی بعدی بشر برای اکتشاف حوزه فضا است .
من معتقدم نفس ایده رسیدن به مریخ : تجسم و روشنایی بخش روح بنیادین نوع بشر است !
کنجکاوی سیری ناپذیر ، نیاز مبرم به چالش ، اشتیاق به رشد و جستجوی پایان ناپذیر برای دانش جدید و عقلانیت نو .
علاوه بر این ، من معتقدم " که این حرکت " موجب ترغیب جوانان جهان وباعث غرور و هدفمندی مردم در همۀ سنین خواهد بود .
رهبران کشورهای فعال در امور فضایی این هدف را به دفعات " تأیید کرده اند " و حالا زمان پیوستن آن به واقعیت است .
با پایان جنگ سرد و ظهور جامعه جهانی جدید ، " یک حرکت بزرگ " در جهت شناختن مریخ ، ضروری تر از هر زمان دیگری است .
مهارت‏ها و استعدادهای صدها هزار مردم سراسر جهان ، که اخیرا صرف هنر جنگ شده است ، باید به سمت این هدف والاتر جهت گیری شود .
یک برنامه برای اکتشاف مریخ ، رویکرد جدی ، لذت بخش و تعهدآور ما ، برای " سلاح در خدمت صلح " در قرن 21 باشد .

14 اوت .......... !



منبع (http://www.hessaby.com/mars.htm)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد