توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خدایا...
omitis
22nd July 2013, 03:02 PM
خدايـــا ؛
ميدونم ايـن روزهــا حرفهـــايم
بوي نــاشـــکري مي دهنــد ...
امـــا تـــو...
بـه حســـاب تنهـــايي و درد دل بگـــذار
خــــــدایا
هیچ مرهمی آرامم نمیکند
مرا در آغوش خود بگیر...
Capitan Totti
22nd July 2013, 03:45 PM
خدایا
کیست که طعم محبتت را چشید و جز تو کسی را آرزو کرد
کیست که به نزدیک تو مقام گرفت و لحظه ای روی گرداندن توانست
خدایا ما را از آنان قرار ده که به دوستی خود برگزیده ای و به عشق و محبت خود خالصشان کرده ای
و مشتاق دیدارشان ساخته ای...
sr hesabi
10th August 2013, 04:23 PM
روزی تصميم گرفتم كه ديگر همه چيز را رها كنم. شغلم را، دوستانم را، زندگي ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرين بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم: آيا می توانی دليلی برای ادامه زندگی برايم بياوری؟
و جواب او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آيا درخت سرخس و بامبو را می بينی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود: هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفريدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دير زمانی نپاييد كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمين را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع اميد نكردم. در دومين سال سرخسها بيشتر رشد كردند و زيبايی خيره كننده ای به زمين بخشيدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نيز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع اميد نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمايان شد. در مقايسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بيش از 100 فوت رسيد. 5 سال طول كشيده بود تا ريشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ريشه هايی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نياز داشت را فراهم می كرد.
خداوند در ادامه فرمود: آيا می دانی در تمامی اين سالها كه تو درگير مبارزه با سختيها و مشكلات بودی در حقيقت ريشه هايت را مستحكم می ساختی. من در تمامی اين مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم.
هرگز خودت را با ديگران مقايسه نكن. بامبو و سرخس دو گياه متفاوتند اما هر دو به زيبايی جنگل كمك می كنن. زمان تو نيز فرا خواهد رسيد تو نيز رشد می كنی و قد می كشی!
از او پرسيدم : من چقدر قد مي كشم.
در پاسخ از من پرسيد: بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم: هر چقدر كه بتواند.
گفت: تو نيز بايد رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی
sr hesabi
10th August 2013, 11:47 PM
نمی دانم چه می خواهم خدایا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته ی من
چرا فسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان می گریزم
به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگی ها
به بیمار دل خود می دهم گوش
گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم، که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند
دل من، ای دل دیوانه ی من
که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را، بس کن از این دیوانگی ها
فروغ فرخزاد
خدایش بیامرزد[golrooz]
aisan.
27th August 2013, 10:50 AM
خدایا فاصله ام را با خودت هر روز کمتر کن
راه سختی پیش رویم هست و من دور از تو باشم زود میشکنم زود زخمی میشوم
خدایا این رویای که دارم را بدون صبر بودنم سخت میکند ، صبرم را بیشتر کن که بسی دلم میگیرد این روزها
خدایا هر روز میخواهم از تو خوب بودنم را پاک بودنم را کمکم کن که جز تو حامی ای ندارم
خدایا جز تو کسی همیشگی نیست
جزتو کسی واقعی نیست و همه برای خدشه دار کردن احساسم آمده اند و میروند
و اگر صبرم را نیافزایی بدترین حال را می یابم همان حال مرده ها افسرده ها ناامیدان و شکست خورده ها
خدایا دلم پر است و صدایم پیش تو در می آید
گاهی به آدم ها اعتماد کردم و حرف دل زدم اما همان ها که روزی برایم ارزشمند بودن و عزیز حال ...
خدایا بی تو بودن را شاید مدت کمی تجربه کردم اما همان اندک روزها هم بسی سخت و طاقت فرسا بود و من نمیدانم آیا باز همان خواهم شد یانه
اما الان که میدانم هستی و ماه شب تو را به یادم می آورد
همان ماهی که لحظه ای نگاهش میکنم لبخند به صورتم می آورد
همان ماهی که نگاهش میکنم میتوانم آرام و بی صدا با تو دردودل کنم
خدایا فقط از تو میخواهم
aisan.
28th August 2013, 04:33 PM
خدایا ما که برات مجازی نیستیم
وقتی حالم بده سکوتم سخت میشه اما با تو حرف میزنم تا آروم بشم
خدایا وقتی دیگه حرف زدن با آدمی که برام عزیز بود فقط عزیزو راهنمایی هاش مهم بود حالا دیگه حالم رو بد میکنه دوست دارم بدونم چرا این طوری شده کاش یه روز خیلی زود بهم بگی خدا
خدایا من تو دنیای مجازی و واقعی یکسانه همه چیزم جز یک چیز که اونم دارم شبیه واقعیت میکنم تا دیگه ناراحتی پیش نیارم
خدایا گاهی سکوت بده دلم میخواد وقتی باید حرف بزنم و نمیزنم خودمو بزنم
کاش خدا میتونستی یه جوری بهم بگی تو چی استعداد دارم که هنوز خود واقعیم و علاقه واقعی ام رو نشناختم
خدایا من کاش میشد زود بفهمم تو کدوم ورزش استعداد واقعی دارم خب این همه تلاش میکنم حداقل مفید باشه نه که بخوام جفتش حرفه ای باشم چون با درسام نمیشه نمیشه حتی با برنامه ریزی هم دارم جلو میرم اما اون وقت برای استراحت هیچی وقت نمیمونه
خدایا میدونی دنیام فقط درس و ورزشه اما یه چیزی کمه که خودت میدونی وگرنه منم احساس میکردم خوشبختم وقتی الان هرکسی به الانم حسادت میکنه حجتی کسی که اسمش دوست صمیمیم هست
خب من که این چیزا برام بی اهمیته پس چطور حس کنم خوشبختم
خدایا اونی که کم دارم رو بهم بده
aisan.
29th August 2013, 06:21 PM
خدایا وقتی راست میگویم چرا باید دروغ بشنوم
خدایا چرا محبت هیش همه دروغ بود
خدایا مرا کمک کن که جز تو دیگه هیچ کسو ندارم
خدایا هرکی که بهم بد کرده رو میبخشم تا تو منو ببخشی و به آرامش برسونیم
خدایا خستم و تو رو فقط دارم
خدایا خودت منو میشناسی پس چرا همه به من میگن احساسی تصمیم میگیرم
aisan.
29th August 2013, 10:38 PM
خدایا کاش میگفتی چه اشتباهی میکنم که همیشه بهم شک دارن
خدایا من که تو رو میبینم همیشه تو همه کارام
تا اشتباه کمتر کنم چرا
چرا؟خدایا دیگه اعتمادی به خودم ندارم.
aisan.
1st September 2013, 11:49 AM
خدایا تو دلم یه رویایی هست مال دوران ابتدایی ام که هنوز دارم بهش فکر میکنم
خدایا میشه کاری کنی بهش برسم و به سودم باشه
خدایا تقدیرم رو طوری قرار بده که توش رویام باشه
خدایا آخه چرا اینقدر دلم کوچولو شده و فقط میخوام تو باشی
خدایا دیگه نه اعتماد میکنم و نه نمیکنم
خدایا بی تفاوت شدن خیلی بده
خدایا دردودل کردن با تو بهترین کار ممکنه
خدایا هر روز بهم بگو صبر کن موفق میشی به رویات میرسی
خدایا بهم بگو تو که تلاش میکنی حالا در حد توان و زمانت پس میتونی
خدایا بهم بگو منو به رویاهام میرسونی حتی اگه قراره همیشه تنها دوستم و شنونده ام تو باشی
خدایا...
aisan.
1st September 2013, 12:27 PM
خدایا خیلی حرف دارم بهت بگم و مینویسمشون
خدایا تو که از همه چی باخبری
خدایا یه ذره منم از نتیجه کارام مطلع کن تا اگه اشتباهه انجامش ندم و اصرار نکنم
خدایا ..........
خدایا.......
aisan.
2nd September 2013, 11:15 AM
خدایا من رو خیلی کمک کن
تو صدامو میشنوی خدایا آرومم کن
خدایا کمک کن بتونم و بشه
خدایا قلبم آرامش میخواد کمی آرومش کن تا بتونم درست تصمیم بگیرم
خدایا بعضی رویاهام اضافی ان اونا رو ازم بگیر
aisan.
3rd September 2013, 08:17 AM
خدایا واقعا خستم
حتی دیگه کم کم دارم از تو هم ناامید میشم
خدایا میخوام فریاد بزنم اما یه جایی نیست صدام به آدما نرسه
میخوام حرف بزنم و گریه کنم اما خدا نمیخوام حرفام به گوش آدما برسه
خدایا میخوام نوازشم کنی
خدایا میخوام امیدوارم کنی اما نیستی به زحمت حست میکنم
خدایا تو صدامو میشنوی؟؟
خدایا چطوری ازت تشکر کنم که دیگه نمیتونم بگم خدایا شکرت
خدایا منو میبینی؟؟؟؟
aisan.
5th September 2013, 11:00 AM
خدایا به دادم برس
خدایا یه کار کن پاک باشم و خوب
خدایا کمکم کن که همه کارایی که میکنم مطابق خواست تو باشه
خدایا ازم راضی باش
خدایا تنها تو رو دارم و تنها تو آرومم میکنی
خدایا بخاطر همه چی ممنونم
خدایا کاش امیدم رو زیاد کنی
aisan.
11th September 2013, 04:14 PM
خدایا این کلمه چرا داره آزارم میده
خدایا از دست همه چی دلم گرفته
خدایا از همه چی متنفرم
از آبجی
از داداش
از دوست
از همه بیزارم
با این رفتاراشون دارن حالم رو بهم میزنن
خدایا کاش میشد فریاد بزنم
aisan.
11th September 2013, 05:05 PM
خدایا یعنی واقعا من این قدر خوشبخت ام که خودم خبر نداشتم
خدایا بهت چی بگم
چی بگم؟
اصلا منو میبینی
اصلا دوسم داری
اصلا شاید باید ،واقعا چی بگم ،تو که خدایی میبینیم و صدام رو میشنوی
فقط چرا از هرچی میترسم با همون آزارم میدی
چرا وقتی میگم این شکلی امتحانم نکن همون طوری امتحانم میکنی
خیلی از کارات خسته ام مگه من چقدر باید صبر داشته باشم
چقدر باید با تو حرف بزنم ولی آخرش باز اونقدر ناراحتم میکنی
که به زور بگم خدایا شکرت
خسته ام کردی خدا با این لطف هات دارم از خوشبختی متنفر میشم
aisan.
12th September 2013, 10:11 AM
خدایا عجب روزگاری برام گذاشتی
خدایا یعنی من همون آدمم که میتونستم به راحتی به خودم امیدواری بدم بجنگم و خسته نشم
من همونم پس چرا دیگه نیستم اون دختری که حداقل یک کم دوسش داشتم
خدایا بدجور از خودم بدم میاد
کاش مثل قبل شاد بشم و بتونم با شادی ام آدمای نزدیکم رو بخندونم
خدایا یعنی من همون آدمم که دوستم به صبرم حسودی میکرد
آخه من دیگه صبر ندارم خیلی ممنونم خدا میدونی صبرم تموم شده
ولی صبرم زیاد نمیکنی
خدایا برای رسیدن به این رویاهای بزرگ و کوچیک فقط به صبر نیاز دارم تا بتونم این همه مشکل بین راهم رو از پیش پا بردارم
خدایا خدایا کمکم کن
aisan.
17th September 2013, 08:51 PM
خدایا هیچ وقت امروز رو فراموش نمیکنم
تو همیشه قدرتمندی خدایا ولی به بنده های بی توانت نگاهم نمیکنی از سر دلسوزی هم که شده نگاهم کن
خدایا من به هیچی اطمینان ندارم
pcs
17th September 2013, 09:04 PM
خدایا باهات قهرم... کی گفته همیشه باهامی؟ مگه میشه باهام باشی و حالمو ببینی و کاری نکنی؟ مگه میشه هرچی رو که دوست دارم ازم بگیری؟ مگه میشه... که چی؟ که خدایی تو ثابت کنی؟ این روزا شیطونو بیشتر از تو حس میکنم! پس کجایی؟ مگه میشه حواست به بقیه باشه جز من؟ مگه میشه هرکی هرچی میخواد بهش بدی جز من؟ اصلا تو که واسه من وقت نداری چرا خلقم کردی؟ خدایا نگام کن ... اشکامو میبینی؟ نگو تاحالا اشکامو دیده بودی و کاری نکرده بودی... نگو که واسه توام بی ارزش شدم.... خدایا خسته شدم... بغلم کن ، دستامو بگیر...فقط تورو کم دارم...
pcs
17th September 2013, 09:08 PM
خدایا باهات قهرم... کی گفته همیشه باهامی؟ مگه میشه باهام باشی و حالمو ببینی و کاری نکنی؟ مگه میشه هرچی رو که دوست دارم ازم بگیری؟ مگه میشه... که چی؟ که خدایی تو ثابت کنی؟ این روزا شیطونو بیشتر از تو حس میکنم! پس کجایی؟ مگه میشه حواست به بقیه باشه جز من؟ مگه میشه هرکی هرچی میخواد بهش بدی جز من؟ اصلا تو که واسه من وقت نداری چرا خلقم کردی؟ خدایا نگام کن ... اشکامو میبینی؟ نگو تاحالا اشکامو دیده بودی و کاری نکرده بودی... نگو که واسه توام بی ارزش شدم.... خدایا خسته شدم... بغلم کن ، دستامو بگیر...فقط تورو کم دارم...
سامان زارع
17th September 2013, 09:46 PM
خدایا من خواسته ای ندارم جز خواستنت
zoh_reh
19th September 2013, 09:40 AM
خدای من خدایست
که اگر سرش فریاد کشیدم
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و میگوید:
میدانم جز من کسی را نداری
zoh_reh
19th September 2013, 09:41 AM
خدایا...
گـشتم بـر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتند گنهکار نیاید ...
m@some
19th September 2013, 09:53 AM
http://images.persianblog.ir/672118_LqGcieEM.jpg
m@some
19th September 2013, 10:12 AM
http://i28.tinypic.com/2vblqux.jpg (http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&frm=1&source=images&cd=&cad=rja&docid=SIzMm_ud8RWPnM&tbnid=QUFqqJlDIG2TxM:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fwww.mahichal.blogfa.com%2Fpost-152.aspx&ei=0JU6UorxGeiW0QXLqYHoBw&psig=AFQjCNFhcAAqqtMdZ077rIkFe_aiSHLV8A&ust=1379655775564719)
m@some
19th September 2013, 10:39 AM
https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRubVsimY9Bq1bim78wdm-xkxq4l6kjduh-_YrXb3nJ73CuBKP_ (http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&frm=1&source=images&cd=&cad=rja&docid=w6qblwxX-Yes7M&tbnid=k6ItokV3FmzsGM:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fwww.ashpazonline.com%2Fweblog%2F2 858%2F394081&ei=Fpw6UoG2Lse54ATN_4DAAQ&psig=AFQjCNFhcAAqqtMdZ077rIkFe_aiSHLV8A&ust=1379655775564719)
pcs
19th September 2013, 06:12 PM
خدایا!دلتنگ شده ام به اندازه ی آسمانت!
دیروز آرزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد،
اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد،باز من زندگی خواهم کرد چون تو می خواهی!
pcs
19th September 2013, 06:40 PM
خدایا ...
در آواي سنگين سکوت امشب ،
در دست افشاني رويا در ظرافت يک متن ،
در راز ناشناختهي زيستن ؛
تو را عاشقانه ميخواهم ...
در پوچي يک توهم در اوج وصال ،
در سوداي محکومانهي عشقي ،
در روياي مشکوکانهي وصلي ؛
تو را مجنونوار ميکاوم ....
در پژواک انديشههايم ،
در سايهي آرزوهايم ،
و در اوج فاصلهاي ميان کام و دل ؛
تو را ميخواهم ...
در سادگي يک غزل ،
در شور يک عشق ،
در وجد عارفانهي يک نيايش ،
در تبلور يک رويا ؛
تو را ميخواهم ...
مرا در بيکسي امشب ،
در غربت لحظه لحظه ی تنهاييم ،
درياب ...
مرا در درياي بيکران زندگي ،
و در ويرانههاي وجودي خسته ،
درياب ...
در بيصدا گريستنهايم ،
در عجزم از اين غربت ،
مرا درک کن ...
خدايا !
با وجود مهربان و گرمت ،
تار و پود فرسودهي وجودم را از بين ببر ؛
با وجود نوراني خويش ،
پرده پردهي تاريکيام را نابود کن ؛
از تو ميخواهم برفراز درياي وجودت ،
افکار شناور مرا به اهتزاز درآوري ؛
از تو ميخواهم در حجم تاريکي و هجوم غربت امشب ،
در سردي وجودم ،
مرا حامي باشي ...
aisan.
19th September 2013, 10:09 PM
خدایا خدای مهربونم میدونم راه سختی برای رسیدن به هدف هام درپیش دارم
خدایا میدونم بی کمک تو به هیچ چیز نمیرسم
خدایا همه چیزو سپردم به خودت و تلاش میکن
خدایا لطفا تا آخر کنارم باش و آرومم کن
خدایا الان یه حس عجیبی دارم ولی آرومم خدایا با همه ناراحتی هایی که داشتم و دارم و با همه سختی هام خدا جونم دوست دارم
چون منو بخشیدی
چون کنارمی و آرامش بهم میدی
چون یه چیزی بهم دادی که واقعا دوسش دارم و امیدوارم ازم نگیریش
maryam kia
19th September 2013, 11:11 PM
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/5.jpg
Sa.n
19th September 2013, 11:37 PM
http://www.vadeghan.info/images/db51288bb8514d51a8061.gif
sr hesabi
19th September 2013, 11:45 PM
http://uc-njavan.ir/images/xz1xsf1g6w6i2ruq70.jpg
aisan.
26th September 2013, 05:49 AM
خدایا انگار داری یه چیزی رو ازم میگیری
یعنی من باید راضی باشم، باشه به رضای تو راضی ام
اما کاش اون چیزو نمیگرفتی که میدونی برام درد داره نبودش
سخت تحمل ازدست دادنش
خدایا منو به رویاهام برسون خواهش میکنم
خدایا جز تو که نمیتونه کسی کمکم کنه لطفا تنهام نذار
aisan.
30th September 2013, 09:35 PM
خدایا من دیروز خراب کاری کردم لطفا خودت درستش کن
خدایا نذار ناامیدی هام باعث بشه با عزیزان زندگیم بد برخورد کنم
خدایا واقعا چطور اشتباهم رو جبران کنم
کمکم کن خدا جونم
aisan.
7th October 2013, 06:47 PM
خدایا تنها تو رو دارم که همه چیزمی لطفا با همه سختی هایی که به من میدی آخرش نذار به رویاهام نرسم
خدایا تو اوج ناامیدی کمکم کن
خدایا صدام به تو میرسه
خدایا دوباره دارم سعی میکنم خودم مشکلاتم رو حل کنم بدون آزار دادن داداشم
لطفا کمکم کن
k.ahmadi
7th October 2013, 08:39 PM
http://www.uc-njavan.ir/images/w2f17zyko2qj3vca8xch.jpg (http://www.uc-njavan.ir/images/w2f17zyko2qj3vca8xch.jpg)
aisan.
21st October 2013, 08:03 PM
خدایا این دروغ گوها رو از دنیام ببر
خدایا من جز تو دیگه به هیچ کسی دردودل نمیکنم
من جز تو دیگه اعتمادی نمیکنم
aisan.
4th November 2013, 09:16 PM
خدایا در این روزها که مرا با لطف های بی پایانت کمک کردی
ازت ممنونم
کلمات هم نمیتونن قدردان نعماتی که به من دادی باشند
aisan.
4th November 2013, 09:21 PM
خدایا نو این روزا خیلی چیزا به من دادی و هرچی ای کاش از دلم گذشته با وجود همه بدی هام بهم دادی
خدایا من یه خواهش دارم لطفا هیچ وقت خودت و مهربونیت رو ازم نگیر من بدون تو هیچ میشم
خدایا راهم رو هموار کن خواهشا
aisan.
4th November 2013, 09:25 PM
خدایا تو این ماه لطفا نذر همه بندگانت رو قبول کن و حاجت همه رو بده
چشم امید همه به تو و وساطت های امام حسین(ع) هست
aisan.
24th November 2013, 07:57 PM
خدایا خداجون چیکار کنم دیگه نمیکشم خسته شدم خدا کمکم کن
این همه سردرگمی این همه کار این همه احساس
del shekasteh
24th November 2013, 09:05 PM
خدایا دلم گرفته و اهدافم رو گم کردم برای همین خداجونم ذهنم درگیره...
دیگه خسته شدم...
aisan.
25th November 2013, 03:52 PM
خدایا خدا جونم واقعا خواهش میکنم کمکم کن بتونم آروم باشم تا برای فردا بازدهی ام بیشتر باشه
هرچی خوندم زود بفهمم
واقعا تو رو میخوام خدا کنارم باشی
aisan.
25th November 2013, 03:54 PM
خدایا تردید دارم
خدایا هدف ام رو بین رویاهام گم کردم
کمکم کن خدا جونم
محمد نظری گندشمین
25th November 2013, 06:35 PM
خدایا دلم گرفته و اهدافم رو گم کردم برای همین خداجونم ذهنم درگیره...
دیگه خسته شدم...
http://www.njavan.com/forum/attachment.php?attachmentid=17075&d=1385233919
aisan.
27th November 2013, 02:33 AM
خدایا چرا بنده هات رو این قد آزمایش میکنی مگه ما چقد صبر داریم
چرا امتحانات این قد سخته
aisan.
30th November 2013, 06:36 PM
خدا خسته شدم منم میتونم به رویام برسم بگو میشه کمکم میکنی
دیگه حوصله ندارم
zoh_reh
1st December 2013, 11:07 AM
خدا خسته شدم منم میتونم به رویام برسم بگو میشه کمکم میکنی
دیگه حوصله ندارم
صدای خنده خدا را می شنوی؟
دعاهایت را شنیده...
به آنچه محال می پنداری می خندد...
aisan.
2nd December 2013, 06:10 PM
خدا کاش تو این اوضاع خوابم زیاد نمیشد حداقل میتونستم بیشتر تلاش کنم
خواب زیاد درده وقتی کلی کار داری و تا آخر ترم چیزی نمونده
aisan.
2nd December 2013, 06:15 PM
خدایا جز تو که کسی رو ندارم خواهشا کمکم کن واقعا محتاج دستگیری تو ام
aisan.
12th December 2013, 09:42 PM
خدایا اصلا از خودم راضی نیستم
خودمو نمیبخشم چون تو رو گاهی نمیبینم و اشتباه میکنم
خدا همیشه کنارم باش با همه بدی هایی که از خودم سراغ دارم
خدا راهنمام باش
گیج ام آینده
z.000
12th December 2013, 10:21 PM
صدای خنده خدا را می شنوی؟
دعاهایت را شنیده...
به آنچه محال می پنداری می خندد...
من كه صداي خنده هاشو نميشنوم.
zoh_reh
12th December 2013, 10:49 PM
من كه صداي خنده هاشو نميشنوم.
سلام دوست خوبم[golrooz]
صدای خنده خدا توسط بندگانش که در اطرافتان هستند شنیده میشود...
بندگانش همان والدین و بستگان و دوستانتان هستند ...
صدای خنده خدا توسط نعماتی که شخصی است و فقط انحصارا مال شماست شنیده میشود...
صدای خنده خدا در عزت و آبرویی است که موجب سرفرازی و افتخار شماست...
صدای خنده خدا در سلامتی جسمتان که ذره ذره در اعماق وجودتان جاریست و آنقدر با شما عجین شده است که گویا همیشه میتواند باشد...
و صدای خنده خدا ...... همچنان شنیده خواهد شد اگر...
[golrooz]
fly in the sky
12th December 2013, 11:08 PM
خدایا من را ببین
همچنان ایستاده ام
کسی که فکر می کند
می شکند بی تو
Ronia
13th December 2013, 06:21 AM
خدایا
یه نگاهی به خط تولید
آدم سازیت بنداز
این آدمایی که ساختی
خیلیاشون [ دل ] ندارن ...!!
aisan.
5th January 2014, 10:14 PM
خدایا لطفا خیلی خیلی کمکم کن
خیلی میترسم
میترسم همه زحمتام بازم کم باشه و باز معدلم کم بشه آخه چه شرط بدیه معدل بالای 16.5 که ندارم خب خدا من چیکار کنم هرچی سعی میکنم نمیدونم آخرش چی میشه
خدا خیلی میترسم آخه این همه سعی کردم بهتر بشم کمکم کن
يمنا
5th January 2014, 10:27 PM
خدایا
دلم به سان قبله نماست.وقتی عقربه اش به سمت "تو" می ایستد، آرام می شود...
aisan.
10th January 2014, 08:53 AM
خدایا لطفاتنهاام نذار
باز اسشتباه کردم ولی این آخریش بود دیگه از یک جا دوبار زخم نمیخورم
لطفا همیشه یادم بنداز اعتماد به هیچ کسی نکنم و هر حرفی رو به زبون نیارم
خدایا صبور بودن رو یادم بده لطفا.
aisan.
12th January 2014, 04:12 PM
خدایی که اون بالا ما رو میبینی واقعا این جا اطراف من چه خبره
چرا یکی داره اذیت ام میکنه و دروغ میگه تا به خواسته های خودش برسه
کیه منو میشناسه ولی من نمیشناسمش
همه چیز دنیام رو زشت کرده
به سزای عملش برسونتش که دست من کوتاهه وگرنه میپرسیدم مگه من با تو چیکار کردم
خدایا اونی که بهتر میدونی رو خودت درست کن
منتظر کرم تو ام خداجونم
به داد دلم برس
خدایا خدایی که صمدی به من محتاج کمک کن لطفا
aisan.
12th January 2014, 05:05 PM
خدایا به کمکت تو این وقت نیاز دارم
راهنمایی ام کن.
"VICTOR"
12th January 2014, 05:13 PM
خدابا این چند روز قفل کردم ، نمی تونم باهت حرف بزنم ، با مخلوقاتتم نمی تونم حرف بزنم ، با خودمم نمی تونم حرف بزنم ...[afsoorde]
همینم از دلم حرف نزدم ... [bitavajohi]
"VICTOR"
13th January 2014, 05:27 PM
خدایا یه پیشنهاد دارم [sootzadan] یا همه ی بنده هاتو از من بګیر یا منو از اونا [nishkhand] حوصله ی هیچ کدومشون رو ندارم [khanderiz].... خود دانی یک کاری بکن .... اصلاً از مخلوقاتت خوشم نمیاد [nishkhand][nadidan][sootzadan]
سر تا پا یک چیزن ، کسل کنندن اصلاً [naomidi][khanderiz]
aisan.
14th January 2014, 12:10 AM
خدایا من یه چیزی ازت خواستم
خدایا الان میتونم بگم ازت متنفرم به هر چی اتفاق که می افته
خدایا ازت دلخورم چون قبل همه اتفاقا بهت گفتم کمکم کنی
جلوی تو نشستم و خواستم
فقط امتحان امتحان امتحان
بسته خسته ام کردی دیگه حوصله هیچ کسی رو ندارم
با این اوضاع بهتر بود منو نمی آفریدی
هیچ کسی مثل تو خدا دردمو نمیدونه درمانشم نمیدونه
اما خدا نیستی به دادم برسی
خدا کجایی چطوری تونستی با من این کارو کنی
باز و باز وباز امتحانم میکنی
ازت متنفرم
یک شب خوش برام بزار.
aisan.
14th January 2014, 12:12 AM
خدایا همین جا نوشتم کمکم کنی
خدا دوستت ندارم
کجایی
کجایی خدا
درمونم کنی نمیشه
نمیدونم خودمو ببخشم یا نه
بهتره بریم به جای دور
"VICTOR"
14th January 2014, 12:50 AM
خدایا من یه چیزی ازت خواستم
خدایا الان میتونم بگم ازت متنفرم به هر چی اتفاق که می افته
خدایا ازت دلخورم چون قبل همه اتفاقا بهت گفتم کمکم کنی
جلوی تو نشستم و خواستم
فقط امتحان امتحان امتحان
بسته خسته ام کردی دیگه حوصله هیچ کسی رو ندارم
با این اوضاع بهتر بود منو نمی آفریدی
هیچ کسی مثل تو خدا دردمو نمیدونه درمانشم نمیدونه
اما خدا نیستی به دادم برسی
خدا کجایی چطوری تونستی با من این کارو کنی
باز و باز وباز امتحانم میکنی
ازت متنفرم
یک شب خوش برام بزار.
'' بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ''
سلام دوست عزیز http://www.millan.net/minimations/smileys/balloons.gif
چی شده آخه ؟ http://www.pic4ever.com/images/sigh.gif
چرا تو غم یاد خدا میفتین ؟ امتحانه ، سخته ، ولی پشتش بهترین مصلحت خوابیده [shaad] درسته آدم ګاهی خسته میشه اما شکایت کردن به خدا فکر نکنم درست باشه ، چرا خوب نبینیم ماجرا رو ؟ [cheshmak]
هر چی باشه تو ذهن ما نمیګنجه ، ماجرا ها رو از بالا ببینید ... http://www.millan.net/minimations/smileys/winking.gif
زندګی همش یه نقاشیه ، قشنګ رنګش بزنید http://www.millan.net/minimations/smileys/painting.gif
شب خوش رو خودمون برا خودمون می سازیما ...
ببخشید دخالت کردم http://www.pic4ever.com/images/hanghead.gif
لبخند بزنید و مثبت ببینید http://www.millan.net/minimations/smileys/flowerysmile.gif
zoh_reh
14th January 2014, 01:39 AM
خدایا من یه چیزی ازت خواستم
خدایا الان میتونم بگم ازت متنفرم به هر چی اتفاق که می افته
خدایا ازت دلخورم چون قبل همه اتفاقا بهت گفتم کمکم کنی
جلوی تو نشستم و خواستم
فقط امتحان امتحان امتحان
بسته خسته ام کردی دیگه حوصله هیچ کسی رو ندارم
با این اوضاع بهتر بود منو نمی آفریدی
هیچ کسی مثل تو خدا دردمو نمیدونه درمانشم نمیدونه
اما خدا نیستی به دادم برسی
خدا کجایی چطوری تونستی با من این کارو کنی
باز و باز وباز امتحانم میکنی
ازت متنفرم
یک شب خوش برام بزار.
http://ranginak.blogsky.com/1387/06/05/post-55/
عبدالله91
14th January 2014, 07:17 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت----------------گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم------------یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس--------------گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا----------سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی---جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود----------از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود--------------زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم------------------یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست--------------کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم------------------جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ-------قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
عبدالله91
14th January 2014, 07:43 AM
خدا دوستت ندارم
خواهشا بخون و بعد بشین و فکر کن که واقعا چنین است یا نه؟
در قوم بنی اسراییل جوانی روزی حضرت موسی (ع) را دید که برای مناجات با خدا به بالای کوه می رود.جوان جلوی حضرت موسی را گرفت و گفت :ای موسی تو به کوه طور می روی ؟ موسی گفت: بلی چکار داری؟
آن جوان به حالت توهین آمیز گفت: به خدایت بگو من او را دوست ندارم و هیچ انتظاری هم از او ندارم روزی هم از او نمی خواهم. و تاکید کرد همه این موارد را پیش خدا بگوید.حضرت موسی فهمید این جوان جاهل است گفت: قبول است. حضرت موسی وقتی به کوه طور رسید و با ان رسم و حال خود مناجات کرد. وقتی که خواست برگردد خدا گفت: ای موسی پیغام آن جوان را به ما نرساندی. حضرت موسی گفت: خدایا این جوان بی عقل است و نمی فهمد تو اورا ببخش.خدا گفت:ای موسی بدون اینکه تو چیزی بگویی ما او را بخشیدیم به ان جوان بگو: خدا فرمود: تو اگر او را دوست نداری او تو را دوست دارد و غذا می دهد و اموری هم که داری اگر صلاح باشد انجام می دهد. برو و بگو.حضرت موسی وقتی رسید به شهر آن جوان بی ادب آمد جلو موسی و گفت : پیغام ما را به خدا رساندی حضرت موسی گفت: من از پیغام تو خجالت کشیدم که بگویم ولی خدا که همه جا هست و می شنود. خدا گفت به تو بگویم که اگر تو اورا دوست نداری و انتظاری از او نداری. خدا تو را دوست دارد و هر حاجتی هم که داری اگر به صلاح باشد به جا می آورد.جوان توبه کرد و گفت خدا تو چقدر مهربانی
انصاف نیست شکایت دلت که بین تو و معبودت است رو که خدا خودش بهترین شنونده است؛به دیگران بگویی. به خودش در خلوتت بگو اما اول بدون که در برابر چه وجودی ایستادی و حرف دلت رو خیلی راحت بهش بگو.
ساعت تقریبا 1 بامداد اینجا نوشتی. همین موقع میرفتی جلوی پنجرا به آسمون نگاه میکردی و مودبانه میگفتی پس چی شد؟ من ازت چیزی خواسته بودم. اگه صلاح نبود دلمو آروم کن.
عاشقان که حرفشونو جار نمیزنن. میزنن؟ تو چرا باید چنین اجازه ای میدادی تا بنده ای چون این حقیر بین تو و خدایت دخالت کنم؟
رسم عاشقی ندانستی و قانون عاشقان شکستی.
"VICTOR"
14th January 2014, 08:35 AM
عاشقان که حرفشونو جار نمیزنن. میزنن؟ تو چرا باید چنین اجازه ای میدادی تا بنده ای چون این حقیر بین تو و خدایت دخالت کنم؟
سلام
با این حساب پس تاپیک رو ببندیم دیګه ... [sootzadan]
عجب اشتباهی شد حرف زدیم این یکی دو هفته [nishkhand][nadidan]
ولی به نظرم این طور نیست ، چیزی که آدم اینجا می نویسه اون چیزی نیست که دقیقاً به خدا میګه ، شاید فرد اینجا بنویسه که دیګه مستقیم به خدا نګه [nadanestan] ، یعنی آدم حرف دلش رو بګه که راحت شه [khanderiz] همون حرفایی که ناخوشایندم هست ، خب ګفته میشه که در درونش ریشه نکنه ، بعداً بدتر شه [nadanestan]
نمی دونم در کل ګفتم شاید اینطور هم باشه ، یا مثلاً خودم اون بالا اون چه پیشنهادیه من دادم ؟ [nishkhand] به خدا که نګفتم در واقعیت ، بماند که خدا خودش می دونه و ... ، نوشتم که ګفته باشم که دیګه بهش فکر نکنم [khanderiz][sootzadan]
نمی دونم تونستم منظورم رو بروسونم یا نه !
دبستان
14th January 2014, 08:42 AM
خداوندا!
تقدیرم را زیبا بنویس.
کمکم کن آنچه را تو زود خواهی من دیر نخواهم...
و آنچه تو دیر می خواهی من زود نخواهم...
عبدالله91
14th January 2014, 08:59 AM
ولی به نظرم این طور نیست ، چیزی که آدم اینجا می نویسه اون چیزی نیست که دقیقاً به خدا میګه ، شاید فرد اینجا بنویسه که دیګه مستقیم به خدا نګه ، یعنی آدم حرف دلش رو بګه که راحت شه همون حرفایی که ناخوشایندم هست ، خب ګفته میشه که در درونش ریشه نکنه ، بعداً بدتر شه
سلام
درد رو باید پیش درمان کننده برد.
گاهی اوقات آدم به خدا نمیگه یا یه چیز عمومی میگه که منظور بنده این نبوده. گاهی میشه که فرد مخصوص به خدا میگه. درد خودشو میخواد بگه؛ارتباطش رو با خدا میخواد بگه؛ در این مواقع بهتره که فقط با خداش حرف بزنه. چون خدا درمونش رو میده آرومش میکنه و... حرفای دوستمون در این زمینه قرار داره. حرفهایی بود بین خودش و خداش.
پیشنهاد شما شاید به عده ای مربوط باشه که در این سایت هم هستند تا خودتو خالی کنی مینویسی.
خدا خوشش میاد بنده اش به اون حرفای خیلی خصوصی و در ارتباط با خودش رو بگه.
"VICTOR"
14th January 2014, 09:36 AM
سلام
درد رو باید پیش درمان کننده برد.
گاهی اوقات آدم به خدا نمیگه یا یه چیز عمومی میگه که منظور بنده این نبوده. گاهی میشه که فرد مخصوص به خدا میگه. درد خودشو میخواد بگه؛ارتباطش رو با خدا میخواد بگه؛ در این مواقع بهتره که فقط با خداش حرف بزنه. چون خدا درمونش رو میده آرومش میکنه و... حرفای دوستمون در این زمینه قرار داره. حرفهایی بود بین خودش و خداش.
پیشنهاد شما شاید به عده ای مربوط باشه که در این سایت هم هستند تا خودتو خالی کنی مینویسی.
خدا خوشش میاد بنده اش به اون حرفای خیلی خصوصی و در ارتباط با خودش رو بگه.
ولی خدا ګاهی سکوتی می کنه که این زجر آوره ! طرف هر چی فکر می کنه متوجه نمیشه خدا چی بهش میګه ... خب میاد اینجا میګه شاید ، بنده اشتباه کردم دخالت کردم ، ایشون خودشون بهتر می دونن چی بهتره ، عذر می خوام من که از دل ایشون خبر ندارم ، شاید تمام حرفام اشتباه باشه ... [khejalat]
در عین حال قبول دارم حرفای خصوصی ، خصوصیه و نباید به احدی ګفته بشه ...
aisan.
16th January 2014, 08:49 PM
ساعت تقریبا 1 بامداد اینجا نوشتی. همین موقع میرفتی جلوی پنجرا به آسمون نگاه میکردی و مودبانه میگفتی پس چی شد؟ من ازت چیزی خواسته بودم. اگه صلاح نبود دلمو آروم کن.
ببخشید ولی من ازون امتحانی که پس دادم متنفرم نه خود خدا
امتحانش تلخ بود و نتونستم ننویسم.
ببخشید.
چون موقع اون امتحان ازش کمک خواستم ولی نمیدونم چی شد که تنهام گذاشت میدونست نمیتونم از پسش بر بیام ولی ادامه داد.
aisan.
16th January 2014, 08:54 PM
چرا تو غم یاد خدا میفتین ؟ امتحانه ، سخته ، ولی پشتش بهترین مصلحت خوابیده [shaad]
درسته آدم
ببخشید ولی من تنها تو غم یاد خدا نیستم اگه فقط غم رو اینجا نوشتم چون فک کردم اینجا برای خدا که مینویسی کسی براش مهم نیست و ازش میگذره
ولی فک کنم دیگه نباید اینجا بنویسم ببخشید.
خدایا رو همیشه صدا زدم
ببخشید
گاهی لبخند نمیتونی بزنی برای یک امتحان سخت و یک شکست بخصوص اگر تازه باشه
ببخشید
aisan.
16th January 2014, 08:57 PM
ولی خدا ګاهی سکوتی می کنه که این زجر آوره ! طرف هر چی فکر می کنه متوجه نمیشه خدا چی بهش میګه ... خب میاد اینجا میګه شاید ، بنده اشتباه کردم دخالت کردم ، ایشون خودشون بهتر می دونن چی بهتره ، عذر می خوام من که از دل ایشون خبر ندارم ، شاید تمام حرفام اشتباه باشه ... [khejalat]
در عین حال قبول دارم حرفای خصوصی ، خصوصیه و نباید به احدی ګفته بشه ...
ببخشید راست میگید نباید اینجا مینوشتم ولی در اون لحظه نتونستم درست تصمیم بگیرم
اگه بهتر میدونید پست رو پاک کنید
واقعا عذر میخوام.
بعد از این تکرار نمیشه
فک کردم چون اسمش خدایا هست میتونی اینجام با خدا دردودل کنی علاوه بر همه دردودلای بین خودت و خدا وکسی براش اهمیتی نداره.
ببخشید
"VICTOR"
16th January 2014, 09:25 PM
ببخشید ولی من تنها تو غم یاد خدا نیستم اگه فقط غم رو اینجا نوشتم چون فک کردم اینجا برای خدا که مینویسی کسی براش مهم نیست و ازش میگذره
ولی فک کنم دیگه نباید اینجا بنویسم ببخشید.
خدایا رو همیشه صدا زدم
ببخشید
گاهی لبخند نمیتونی بزنی برای یک امتحان سخت و یک شکست بخصوص اگر تازه باشه
ببخشید
سلام
چرا اینقدر میګید ببخشید ؟ ما کاره ای نیستیم نظر بدیم ، عذر خواهیَم کردم دخالت کردم ، شرمنده [khejalat][nadidan]
منظورم این بود در غم ګاهاً افراد بیشتر یاد خدا میفتن ...
بله درسته ګاهی نمیشه لبخند زد در لحظه ای اما چند لحظه بعد شما اګه ماجرا رو از بالا و ابعاد دیګه نګاه کنید ، به راحتی لبخند می زنید ، هر اتفاقی و امتحانی رو [cheshmak]
اتفاقاً خدا می دونسته می تونید از پسش بربیاید که ادامه داده و اینکه هیچ وقت کسی رو تنها نمیذاره و همیشه پشت و پناه همه هست منتها ما اغلب درک نمی کنیم ، برای همین میګم نګاه کردن جریان از بالا خیلی کمک می کنه به اندکی درک این مطلب .
این جمله رو در یک تاپیک همین پریشب خوندم خیلی خوشم اومد :
'' ما روايات متعددي داريم در مورد اينكه اتفاقا سخت ترين بلاها و بيشترين مصيبتها بر بهترين بندگان خدا نازل مي شوند. اينها به خاطر آن است كه دوستان خدا به هيچ وجه به دنيا دل خوش نكنند و وابسته به آن نباشند و تمام توجهشان فقط به سوي خدا باشد. ''
ببخشید راست میگید نباید اینجا مینوشتم ولی در اون لحظه نتونستم درست تصمیم بگیرم
اگه بهتر میدونید پست رو پاک کنید
واقعا عذر میخوام.
بعد از این تکرار نمیشه
فک کردم چون اسمش خدایا هست میتونی اینجام با خدا دردودل کنی علاوه بر همه دردودلای بین خودت و خدا وکسی براش اهمیتی نداره.
ببخشید
من نګفتم ننویسید ، اتفاقاً در جواب آقا عبد الله ګفتم که نوشتن در حد و حدودی ایرادی نداره [shaad]
ببخشید من خوندم و پاسخ دادم [khejalat] ، شما راحت باشید دیګه نمی خونم [golrooz]
"VICTOR"
16th January 2014, 09:28 PM
این شعر رو تو یه تاپیک دیګه هم ګذاشتم اما اینجا هم میذارم sh_dokhtar15
http://www.beytoote.com/images/stories/religious/re857.jpg (http://www.beytoote.com/religious/solace/beautiful1-poem-about-god.html)
پيش از اينها فکر مي کردم که خدا
خانه اي دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتي از الماس خشتي از طلا
پايه هاي برجش از عاج و بلور
بر سر تختي نشسته با غرور
ماه، برف کوچکي از تاج او
هر ستاره، پولکي از تاج او
اطلس پيراهن او، آسمان
نقش روي دامن او، کهکشان
رعدو برق شب، طنين خنده اش
سيل و طوفان، نعره کوبنده اش
دکمه ي پيراهن او، آفتاب
برق تيغ خنجر او مهتاب
هيچ کس از جاي او آگاه نيست
هيچ کس را در حضورش راه نيست
بيش از اينها خاطرم دلگير بود
از خدا در ذهنم اين تصوير بود
آن خدا بي رحم بود و خشمگين
خانه اش در آسمان، دور از زمين
بود، اما در ميان ما نبود
مهربان و ساده و زيبا نبود
در دل او دوست جايي نداشت
مهرباني هيچ معنايي نداشت
هر چه مي پرسيدم، از خود، از خدا
از زمين، از آسمان، از ابرها
زود مي گفتند: اين کار خداست
پرس وجو از کار او کاري جداست
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
هرچه مي پرسي، جوابش آتش است
آب اگر خوردي، عذابش آتش است
تا ببندي چشم، کورت مي کند
تا شدي نزديک، دورت مي کند
کج گشودي دست، سنگت مي کند
کج نهادي پاي، لنگت مي کند
با همين قصه، دلم مشغول بود
خواب هايم خواب ديو و غول بود
خواب مي ديدم که غرق آتشم
در دهان اژدهاي سرکشم
در دهان اژدهاي خشمگين
بر سرم باران گرز آتشين
محو مي شد نعره هايم، بي صدا
در طنين خنده اي خشم خدا
نيت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه مي کردم، همه از ترس بود
مثل از بر کردن يک درس بود
مثل تمرين حساب و هندسه
مثل تنبيه مدير مدرسه
تلخ، مثل خنده اي بي حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله
مثل تکليف رياضي سخت بود
مثل صرف فعل ماضي سخت بود
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
تا که يک شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد يک سفر
در ميان راه، در يک روستا
خانه اي ديدم، خوب و آشنا
زود پرسيدم: پدر، اينجا کجاست؟
گفت اينجا خانه ي خوب خداست
گفت: اينجا مي شود يک لحظه ماند
گوشه اي خلوت، نماز ساده خواند
با وضويي، دست و رويي تازه کرد
با دل خود، گفتگويي تازه کرد
گفتمش، پس آن خداي خشمگين
خانه اش اينجاست؟ اينجا، در زمين؟
گفت: آري، خانه اي او بي رياست
فرش هايش از گليم و بورياست
مهربان و ساده و بي کينه است
مثل نوري در دل آيينه است
عادت او نيست خشم و دشمني
نام او نور و نشانش روشني
خشم نامي از نشاني هاي اوست
حالتي از مهرباني هاي اوست
قهر او از آشتي، شيرين تر است
مثل قهر مادر مهربان پرور است
دوستي را دوست، معني مي دهد
قهر هم با دوست معني مي دهد
هيچکس با دشمن خود، قهر نيست
قهر او هم نشان دوستي ست
تازه فهميدم خدايم، اين خداست
اين خداي مهربان و آشناست
دوستي، از من به من نزديکتر
آن خداي پيش از اين را باد برد
نام او را هم دلم از ياد برد
آن خدا مثل خواب و خيال بود
چون حبابي، نقش روي آب بود
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
مي توانم بعد از اين، با اين خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بي ريا
سفره ي دل را برايش باز کنم
مي توان درباره ي گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت
مي توان با او صميمي حرف زد
مثل باران قديمي حرف زد
مي توان تصنيفي از پرواز خواند
با الفباي سکوت آواز خواند
مي توان مثل علف ها حرف زد
با زباني بي الفبا حرف زد
مي توان درباره ي هر چيز گفت
مي توان شعري خيال انگيز گفت
مثل اين شعر روان و آشنا:
پيش از اينها فکر مي کردم خدا…
z.000
16th January 2014, 09:30 PM
این شعر رو تو یه تاپیک دیګه هم ګذاشتم اما اینجا هم میذارم sh_dokhtar15
http://www.beytoote.com/images/stories/religious/re857.jpg (http://www.beytoote.com/religious/solace/beautiful1-poem-about-god.html)
پيش از اينها فکر مي کردم که خدا
خانه اي دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتي از الماس خشتي از طلا
پايه هاي برجش از عاج و بلور
بر سر تختي نشسته با غرور
ماه، برف کوچکي از تاج او
هر ستاره، پولکي از تاج او
اطلس پيراهن او، آسمان
نقش روي دامن او، کهکشان
رعدو برق شب، طنين خنده اش
سيل و طوفان، نعره کوبنده اش
دکمه ي پيراهن او، آفتاب
برق تيغ خنجر او مهتاب
هيچ کس از جاي او آگاه نيست
هيچ کس را در حضورش راه نيست
بيش از اينها خاطرم دلگير بود
از خدا در ذهنم اين تصوير بود
آن خدا بي رحم بود و خشمگين
خانه اش در آسمان، دور از زمين
بود، اما در ميان ما نبود
مهربان و ساده و زيبا نبود
در دل او دوست جايي نداشت
مهرباني هيچ معنايي نداشت
هر چه مي پرسيدم، از خود، از خدا
از زمين، از آسمان، از ابرها
زود مي گفتند: اين کار خداست
پرس وجو از کار او کاري جداست
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
هرچه مي پرسي، جوابش آتش است
آب اگر خوردي، عذابش آتش است
تا ببندي چشم، کورت مي کند
تا شدي نزديک، دورت مي کند
کج گشودي دست، سنگت مي کند
کج نهادي پاي، لنگت مي کند
با همين قصه، دلم مشغول بود
خواب هايم خواب ديو و غول بود
خواب مي ديدم که غرق آتشم
در دهان اژدهاي سرکشم
در دهان اژدهاي خشمگين
بر سرم باران گرز آتشين
محو مي شد نعره هايم، بي صدا
در طنين خنده اي خشم خدا
نيت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه مي کردم، همه از ترس بود
مثل از بر کردن يک درس بود
مثل تمرين حساب و هندسه
مثل تنبيه مدير مدرسه
تلخ، مثل خنده اي بي حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله
مثل تکليف رياضي سخت بود
مثل صرف فعل ماضي سخت بود
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
تا که يک شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد يک سفر
در ميان راه، در يک روستا
خانه اي ديدم، خوب و آشنا
زود پرسيدم: پدر، اينجا کجاست؟
گفت اينجا خانه ي خوب خداست
گفت: اينجا مي شود يک لحظه ماند
گوشه اي خلوت، نماز ساده خواند
با وضويي، دست و رويي تازه کرد
با دل خود، گفتگويي تازه کرد
گفتمش، پس آن خداي خشمگين
خانه اش اينجاست؟ اينجا، در زمين؟
گفت: آري، خانه اي او بي رياست
فرش هايش از گليم و بورياست
مهربان و ساده و بي کينه است
مثل نوري در دل آيينه است
عادت او نيست خشم و دشمني
نام او نور و نشانش روشني
خشم نامي از نشاني هاي اوست
حالتي از مهرباني هاي اوست
قهر او از آشتي، شيرين تر است
مثل قهر مادر مهربان پرور است
دوستي را دوست، معني مي دهد
قهر هم با دوست معني مي دهد
هيچکس با دشمن خود، قهر نيست
قهر او هم نشان دوستي ست
تازه فهميدم خدايم، اين خداست
اين خداي مهربان و آشناست
دوستي، از من به من نزديکتر
آن خداي پيش از اين را باد برد
نام او را هم دلم از ياد برد
آن خدا مثل خواب و خيال بود
چون حبابي، نقش روي آب بود
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/ff12.gif
مي توانم بعد از اين، با اين خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بي ريا
سفره ي دل را برايش باز کنم
مي توان درباره ي گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت
مي توان با او صميمي حرف زد
مثل باران قديمي حرف زد
مي توان تصنيفي از پرواز خواند
با الفباي سکوت آواز خواند
مي توان مثل علف ها حرف زد
با زباني بي الفبا حرف زد
مي توان درباره ي هر چيز گفت
مي توان شعري خيال انگيز گفت
مثل اين شعر روان و آشنا:
پيش از اينها فکر مي کردم خدا…
بعضی موقع ها فکر میکنم فقط یه شعره ویه متن قشنگ.....................
همین
"VICTOR"
16th January 2014, 09:36 PM
بعضی موقع ها فکر میکنم فقط یه شعره ویه متن قشنگ.....................
همین
سلام
منظورتون رو متوجه نمیشم [soal]
چند برداشت میشه از حرفتون داشت ...[nadanestan]
aisan.
18th January 2014, 08:57 PM
خدایا
خدایا کمکم کن
آرومم کن خداجون
ایلین1366
18th January 2014, 09:35 PM
خدایا بند هات خیلی اذیتم کردن ،دلم بدجورشکوندن راضی نیستم
خدایا من نمیگذرم به خودت میسپارمشون sh_omomi37
aisan.
18th January 2014, 10:17 PM
خدایا یک کاری کن دستم این قد بی نمک نباشه
خدایا درد و غم میدی میگی درمانم میدی منتظر کمکم خدا
خدا دردم اینه نه نمیتونم محکم بگم
نمیتونم کسی رو ناراحت کنم و حالا خودم دارم زجر میکشم
خدایا شکرت که حداقل تو رو داریم که حرف بزنیم
خدایا امتحانت هر روز سخت تر میشه من نمیتونم پاسشون کنم
خدا منو آروم کن
خدا منو ببخش و بیامرز
خواستی جونمو بگیر ولی نذار پاکی روحی که بهم دادی از بین بره
سخته پاک نگه اش دارم کمکم کن
هدایتم کن
تنهام نذار
خدایا میخوام همیشه ازت بترسم تا اشتباه بزرگ نکنم منو به
این دنیای حیله گر رو دوست ندارم
"VICTOR"
20th January 2014, 01:00 AM
خدایــــــــــــا !!! http://s5.picofile.com/file/8109809434/43079_29vfnr8_th.gif
فقط واسه خودت ........... ! http://www.millan.net/minimations/smileys/winking.gif
http://www.millan.net/minimations/smileys/ggrabbitsmiley.gif
عبدالله91
23rd January 2014, 06:15 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
عزیزان تا اینجا توجه کردین که اکثرا از تنهایی ناله کردیم؟
همه تنهاییم در حالی که نباید تنها باشیم چون اجتماعی آفریده شدیم
خدا جسم نخواهد شد تا کنار ماها قرار بگیره و مشکل خصوصیت اجتماعی مارو حل بکنه
خدا برا حل این مشکل آدمارو کنار هم قرار داده؛ از همدیگه غافل نباشیم.
در هر کاری و در هر غمی ماها که در یک جامعۀ اسلامی زندگی میکنیم یک فرهنگ غلط بزرگی داریم
حرف آخر رو در اول میزنیم؛ به حرفهای همدیگه گوش نمیدیم پای حرفهای هم نمینشینیم همون اول میگیم«توکل کن به خدا»
خب این جمله رو اول گفتن غلط هست؛مثه این میمونه که کارد رو بجای پوست کندن میوه بکنی تو شکم یکی نفر.
اول باید به حرفهای فرد غمگین گوش بدیم؛ بعد با روشهایی تخلیه احساسات کنیم بعد اگه ممکن بود راه حل ارائه بدیم و بعد خودمون رو وارد اون مشکل بکنیم
در آخر وقتی طرفمون دید تنها نیست و کسی کنارش هست و مشکلات اکثرا راه حل هم دارد بعد میگوییم حالا که راه حلمون مشخص شد برای بهتر جلو رفتن کارها و ناتمام ماندن کار باید «به خدا توکل کنیم».
عبدالله91
23rd January 2014, 06:20 AM
خدایا به ماها بفهمان که تو جسم نخواهی شد تا نیازهای اجتماعی را برآورده کنی.
خدایا به ما بفهمان که خودمان باید همدل باشیم و این صفت را برای کنارهم بودن در وجودمان گذاشتی
خدایا به ماها بفهمان که تو با قرار دادن صفت همدلی و همدردی مشکلات اجتماعی را برای ما حل میکنی.
"VICTOR"
23rd January 2014, 08:35 PM
خدایا هر کس رو از دست خودش نجات بده ، البته شاید کسی این مورد رو نخواد [nadanestan]، خدایا دوست داشتی منو از دست خودم نجات بده ، این بهتره ...
sr hesabi
23rd January 2014, 08:45 PM
خدایا
اول از همه سلام
دوم اینکه
اصلا چرا من دوباره بگم ،خودت میدونی دیگه
پس دلت شاد،شبت خوش
بفکر ما هم باش[golrooz]
aisan.
29th January 2014, 09:55 AM
خدایا دیگه تو کاغذ برات مینویسم
ولی خدا بهتره یکاری کنی
تا دیر نشده خدا
حداقل صبرم رو زیاد کن که کاری نکنم پشیمون بشم.
Capitan Totti
31st January 2014, 01:22 PM
خدایا!
خدایا!
تا انقلااااب مهدی!
از نهضت خمینی! محافظت بفرما!
خامنه ای امام!
رهبر عالی مقام!
به لطف خود نگه دار![nishkhand]
aisan.
4th February 2014, 08:24 PM
خدایا چی کار کنم
من واقعا دیگه تحمل ندارم
چطوری پیشرفت کنم وقتی سعی میکنم بهتر بشم و بدتر از روز قبل شدم
دلم میخواد تموم بشه
دارم کم کم خیلی ناامید میشم
دیگه تردید دارم به راهم ،خودم
خدایا دلم میخواد بخوابم و دیگه بیدار نشم چون میترسم بیدار شم فردا عقب تر از این باشم
aisan.
4th February 2014, 08:31 PM
خدایا دلم میخواد بخوابم فقط بخوابم
من ازت هرچی بخوام نمیدی
چه مصلحتی هست نمیدونم
احساس میکنم ازم متنفری
کم کم دارم تموم میشم
aisan.
4th February 2014, 08:35 PM
حوصله ندارم همیشه نتیجه باب میلم نیست چرا
چیکار کنم خدا خدا
خدا من کجا اشتباه کردم که بک ساله فقط زجرم میدی
خنده های زورکی دوس ندارم
Capitan Totti
4th February 2014, 09:47 PM
خدایا!
خدایا!
تا انقلااااب مهدی!
از نهضت خمینی! محافظت بفرما!
خامنه ای امام!
رهبر عالی مقام!
به لطف خود نگه دار!!
aisan.
5th February 2014, 08:43 AM
خدااااااا
خداااا جون کجا برم باید
چیکار کنم بهتر بشم
چیکار کنم این قد بیهوده زندگی نکنم
خدااااااا
nahid18
5th February 2014, 09:10 AM
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد ...
اندوه پنهان شده در لبخندت را...
عشق پنهان شده در عصبانیتت را...
و معنای حقیقی سکوتت را ...[cheshmak][cheshmak][cheshmak][cheshmak]
aisan.
5th February 2014, 11:01 PM
خدایا خسته شدم از این وضع
خب به دادم برس
"VICTOR"
7th February 2014, 11:55 PM
خدایا هیچی نتونستم بنویسم ، ولی می خوام باهت امشب یه معامله بکنم ، یه چیزی باشه که شمام راضی بشی ، منم همونی که از شما می خوام بشه ... یعنی یه چیزی نشه ، خودت میدونی [cheshmak]
دعا و این چیزا فایده نداره ، راه کار باید سازنده باشه http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/Laie_98.gif
فقط تو اینکه چی باشه موندم http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/cachoo.gif http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/begging.gif
امشب بایدی هست که پیدا بشه ... کمک می خوام http://www.pic4ever.com/images/hanghead.gif
اینجا نوشتم که بعداً اګه من پای معامله واستادم شما زدی زیرش تو جمع بګم [sootzadan] و میدونم چون بزرګوارتر از شما وجود نداره ، معامله رو هم می پذیرید و مسئله ای نمی مونه [esteghbal]
امیدوارم پای این معامله تا تهش بمونم ...
اینم امید من به این معامله ی دوستانه :
http://uploadkon.ir/uploads/63097_516469435032759_986825171_n.jpg
بنده هات رو هم قاطی ماجرا نکردم ، دعا نکنید دوستان ، اګه دوست داشتید ولی مشکلی نیست فبها [khanderiz]
نه اصلاً دعا نکنید ، شما قضاوت کنید ، من راستشو میګم از آخر [shaad]
پس فقط یک معامله ی شخصی بین من و شما !!! http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/Laie_99.gif
سونای
8th February 2014, 12:21 AM
خدایا ............
"VICTOR"
8th February 2014, 02:22 AM
کشف کردم http://www.pic4ever.com/images/47b20s0.gif
خدایا یه جور بهم بفهمون قبوله وګرنه عوضش می کنما [bihes]
یه کاری می کنم مثل مرتازای هندی ریاضت بکشم [bihes] از نظری بهتر sh_dokhtar15
عب نداره برای اینکه از جانب من کم کاری نباشه ، اضافه کردم [sootzadan]
یکم جون می کَنیم دیګه [khastegi]
خب یاداشت کردم ، اجرا می کنیم از صبح [cheshmak]
ببینیم چی پیش میاد [shaad] تا 3 ماه ، بعد هم عادت می کنم دیګه ، حله [cheshmak][nishkhand]
http://uc-njavan.ir/images/11y8o5d0alz7l420ajbw.jpg
aisan.
8th February 2014, 07:58 PM
خدایا ....
خدایا چطوری بتونم
همیشه میدونم ولی درسته رو انجام نمیدم
aisan.
13th February 2014, 08:55 PM
خدایا .....
خدایا..........
خدا جونم........[gerye]
خدا........
aisan.
13th February 2014, 08:59 PM
نها چیزی که برام مونده سکوت کردنه.
Capitan Totti
17th February 2014, 12:26 AM
ریاکارانی که دین و دنیای مردم رو خراب کردند
ناااابود کن:mad:smilee_new2 (23)smilee_new2 (23):((:mad::((
Capitan Totti
17th February 2014, 12:32 AM
کفر و ایمان چقدر به هم نزدیکهsmilee_new2 (23)sh_omomi47:((
"VICTOR"
17th February 2014, 12:59 AM
کفر و ایمان چقدر به هم نزدیکهsmilee_new2 (23)sh_omomi47:((
وحشتناک نزدیکه ....
خیلی قبول دارم این حرفو ...
و دلی که توش خدا نیست پوچه ، بی برو برګشت ، پوچ !!! http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/heartbreaking.gif
کفار مرده هایی بیش نیستن از دید من ...
.
.
.
چرا پروفتون رو بستید از همه طرف ؟
"VICTOR"
18th February 2014, 05:30 PM
خدایا هیچی نتونستم بنویسم ، ولی می خوام باهت امشب یه معامله بکنم ، یه چیزی باشه که شمام راضی بشی ، منم همونی که از شما می خوام بشه ... یعنی یه چیزی نشه ، خودت میدونی [cheshmak]
دعا و این چیزا فایده نداره ، راه کار باید سازنده باشه http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/Laie_98.gif
فقط تو اینکه چی باشه موندم http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/cachoo.gif http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/begging.gif
امشب بایدی هست که پیدا بشه ... کمک می خوام http://www.pic4ever.com/images/hanghead.gif
اینجا نوشتم که بعداً اګه من پای معامله واستادم شما زدی زیرش تو جمع بګم [sootzadan] و میدونم چون بزرګوارتر از شما وجود نداره ، معامله رو هم می پذیرید و مسئله ای نمی مونه [esteghbal]
امیدوارم پای این معامله تا تهش بمونم ...
اینم امید من به این معامله ی دوستانه :
http://uploadkon.ir/uploads/63097_516469435032759_986825171_n.jpg
بنده هات رو هم قاطی ماجرا نکردم ، دعا نکنید دوستان ، اګه دوست داشتید ولی مشکلی نیست فبها [khanderiz]
نه اصلاً دعا نکنید ، شما قضاوت کنید ، من راستشو میګم از آخر [shaad]
پس فقط یک معامله ی شخصی بین من و شما !!! http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/Laie_99.gif
کشف کردم http://www.pic4ever.com/images/47b20s0.gif
خدایا یه جور بهم بفهمون قبوله وګرنه عوضش می کنما [bihes]
یه کاری می کنم مثل مرتازای هندی ریاضت بکشم [bihes] از نظری بهتر sh_dokhtar15
عب نداره برای اینکه از جانب من کم کاری نباشه ، اضافه کردم [sootzadan]
یکم جون می کَنیم دیګه [khastegi]
خب یاداشت کردم ، اجرا می کنیم از صبح [cheshmak]
ببینیم چی پیش میاد [shaad] تا 3 ماه ، بعد هم عادت می کنم دیګه ، حله [cheshmak][nishkhand]
http://uc-njavan.ir/images/11y8o5d0alz7l420ajbw.jpg
خدایا چرا تو قرارام با خودم پایبند نیستم اما تو قراری که با تو ګذاشتم پایبندم و نګران هم هستم که زیرش نزنم ؟[tafakor]
تا الآن که این معامله از هر دو طرف خوب پیش رفته و امیدوارم بهتر و بهتر بشه ، خیلی متشکرم از این باب ، تا اینجا من که راضیم ...[esteghbal]
فایده نداره باید یه معامله ی دیګه هم بکنیم ، چون پا قرار با خودم وا نمیستم ، خیلی سخته فکرش ، چی باید از جانب شما باشه اګه یه چیزی از طرف من باشه ؟!!! [tafakor]
( خدا چرا این مدلی شدم ؟ باید کتبی باشه معالمه هام یادم نره ، پشت ګوش نندازم [nadidan] )
میګما یه چیزی به ذهنم وارد کن خدا زودتر که بدونم اګه من این شما چی ؟ آخه یک طرفه قبول ندارم [sootzadan]
"VICTOR"
18th February 2014, 07:04 PM
خب خدایا فکر کنم این نیز هم معامله ی خوبی باشه ... به مدت 3 تا 40 روز من این وظیفه ای که در ذهنم هست رو انجام میدم ، شمام در ازاش اون چیزی که در ذهنم هست ...
مجدد اینجا نوشتم که باز اګه من پاش واستادم ، شما خیر ، اینجا بنویسم ...
ولی وجداناً نمی دونم که دارم با توهماتم معامله می کنم یا نه واقعاً با شما ؟![nadanestan][nadidan]
در هر حال من همین مورد که تو ذهنمه بیشتر به ذهنم نرسید [soal]، امیدوارم خوب باشه و مثل قبلی که البته همچنان ادامه داره خوب پیش بره ... [cheshmak]
اینم بګم ها خدا این داستانش با این که من ازت هیچی نمی خوام فرق داره ... اینجا پای معالمه در میونه ، اګه من یه کاری قراره به خاطرت ( که در حقیقت واسه خودم هست ) انجام بدم ، در ازاش باید یه چیزی بهم بدی یا ندی ، و چون سکوت می کنی و اینا ، خودم هر دو طرف رو تعیین می کنم و شما پاشو امضا می کنی و چون بزرګواری قبول می کنی ، من که می دونم ... sh_dokhtar15
با این حساب معامله ی دوم هم شروع می کنیم ، قبول آیا ؟ لطفاً مثل قبلی یه مهر تأیید هم بزن که من یقین پیدا کنم خواهشاً ، خــــــــــــــــــدا !!!
در ضمن من همچنان امیدوارم به جفت معامله ها ها خدا ، پاش هستم ، پاش واستی ... [cheshmak]
خوبه بنده هات هیچ کدوم نمی دونن چی میګم ولی من نتیجه رو میګم ، ګفته باشم [sootzadan] طلب کار نیستم ولی اینجوری خوب نتیجه میده [shaad]
بازم از بنده هات نمی خوام دعا کنن ، معامله نیاز به دعا نداره ، البته یکم می ترسم بلنګم توش ، از همین جا اګه کسی خوند ، دوست داشت دعا کنه من محکم و قوی تا آخر این سه تا 40 روز پاش واستادم ، اینجوری تقسیم کردم چون که ، زیرا ... تازه بعدش هم عادت می کنم [shaad]
خدایا باز خودم و خودت ...
مهر تأیید هم لطفاً زودتر خبرشو بده http://www.njavan.com/forum/images/smilies/dokhtarane%20%2815%29.gif پیش پیش به نظرم که تأیید کردی ، من شروع می کنم به امید تأیید ...
"VICTOR"
19th February 2014, 06:08 AM
خدایا ایـــــــــنه http://www.pic4ever.com/images/128fs318181.gifhttp://www.pic4ever.com/images/pinkglassesf.gif
بسیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـار زیاد متشکرم از تأیید http://www.pic4ever.com/images/bighug.gif
aisan.
19th February 2014, 07:58 PM
خدایا شکر بخاطر همه بلاهایی که سرم آوردی.
ایلین1366
1st March 2014, 10:20 AM
خدایا مگه من بنده ات نیستم کمکم کن داغونم داغون
یه ذره هوای منو داشته باش فقط تورودارم تنهام نذار
ایلین1366
1st March 2014, 11:09 AM
در خود نگاه می کنم که ببینم خطا کجاست ؟
بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی میبرم
آنجا که خالی از " خداست " خطاست......!
( دکتر علی شریعتی (http://%D8%AF%D8%B1%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%20%D9%86%DA%AF%D 8%A7%D9%87%20%D9%85%DB%8C%20%DA%A9%D9%86%D9%85%20% DA%A9%D9%87%20%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%85%20%D8 %AE%D8%B7%D8%A7%20%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA%2 0%D8%9F%D8%A8%D8%B9%D8%AF%20%D8%A7%D8%B2%20%DA%A9% D9%85%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D9%85%D9%84%20%D9%88%20 %D9%82%D8%AF%D8%B1%DB%8C%20%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%A A%D9%BE%DB%8C%20%D9%85%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%20% D8%A2%D9%86%D8%AC%D8%A7%20%DA%A9%D9%87%20%D8%AE%D8 %A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2"%20%D8%AE%D8%AF%D8% A7%D8%B3%D8%AA%20"%20%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%B3%D8%A A......%21%28%20%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B9% D9%84%DB%8C%20%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C %20%29)
farhad_jomand
1st March 2014, 11:18 AM
در خود نگاه می کنم که ببینم خطا کجاست ؟
بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی میبرم
آنجا که خالی از " خداست " خطاست......!
( دکتر علی شریعتی (http://%D8%AF%D8%B1%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%20%D9%86%DA%AF%D 8%A7%D9%87%20%D9%85%DB%8C%20%DA%A9%D9%86%D9%85%20% DA%A9%D9%87%20%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%85%20%D8 %AE%D8%B7%D8%A7%20%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA%2 0%D8%9F%D8%A8%D8%B9%D8%AF%20%D8%A7%D8%B2%20%DA%A9% D9%85%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D9%85%D9%84%20%D9%88%20 %D9%82%D8%AF%D8%B1%DB%8C%20%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%A A%D9%BE%DB%8C%20%D9%85%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%20% D8%A2%D9%86%D8%AC%D8%A7%20%DA%A9%D9%87%20%D8%AE%D8 %A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2"%20%D8%AE%D8%AF%D8% A7%D8%B3%D8%AA%20"%20%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%B3%D8%A A......%21%28%20%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B9% D9%84%DB%8C%20%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C %20%29)
انجایی که خدا نیست خطاست در کلبه ی درویشی ما رونق اگر نیست صفا هست در جایی که صفا هست در ان نور خدا هست[golrooz]
Capitan Totti
6th March 2014, 12:59 PM
خدایا!
خدایا!!
تا انقلاب مهدی
بقیشو دیگه خودت میدونی
"VICTOR"
14th March 2014, 07:59 PM
به به سلام بر ... کی ؟ [tafakor][nadanestan] خدا که سلام لازم نداره [nishkhand] سلام و سلامتی بر خودم [sootzadan][esteghbal]
خب خدایا اومدم طبق معاملمون بګم دومی رو که شرمنده خیلی کاهلی کردم ، خودم مقصرم ، شرررررررررمنده ، آقا من زدم زیرش ، اشتباااااه کردم http://iscv.net63.net/up/14573b9273c3.gif، جبران می کنم ، به جان خودمhttp://iscv.net63.net/up/773d3352e206.gif
ولی اولی رو خیلی خوب اومدم شمام خوب اومدی ، اومدم بګم ماجرا هنوز ادامه داره ولی از دو طرف ( هم خودم هم شما ) راضیم
دست شما مرسی خدا [nishkhand]
ادامه میدیم ، قطعی که متوجه شدم میام اینجا اعلام می کنم باز میرم http://www.millan.net/minimations/smileys/invisible.gif
aisan.
18th March 2014, 11:23 AM
خدا ........
..........
.............
.............
aisan.
1st April 2014, 05:28 PM
قبلا با تو دوست بودم والان نمیدونم چی شده که هیچی نمیتونم بهت بگم .
لطفا برگرد حتی اگه ازم متنفری چون خالی خالی شدم.
ایلین1366
1st April 2014, 05:32 PM
خدایا من سکوت میکنم باز میخوای امتحانم بکنی حرفی ندارم lمامن تموم شدم چیزی ازم نموند [gerye]
aisan.
18th July 2014, 02:23 PM
خدایا این روزها بهترین شب ها رو برای بازگشت به سوی تو در پیش داریم اگر امکانش بود خودت هم راه بازگشت به گناه رو برامون تنگ تر کن
کار کن گناه پیش چشم مون بدترین بشه و با حرفامون اون رو برای خودمون عادی و غیرگناه جلوه ندیم
لطفا اگه میشه برامون بهترین تقدیر رو بساز
خواهشا نزار از یادت غافل بشیم
کاری کن این حرفام رو انجام بدم وتسلیم نفس خود و شیاطین بیرون و درونم نشوم
خدایا تو را به یاری ام میخوانم پس یاری ام ده
تو تنها پناهگاهی برامون
aisan.
20th July 2014, 07:04 PM
خدایا امشب حتما راهنمایی ام کن
خودت که میدونی مشکل ام چیه
نمیتوونم بد و خوب رو تمیز بدم انجام کدوم کارم منو بیشتر به جهنم سوق میده لطفا کمکم کن خدا
امشب به تو رجوع میکنم همیشه یاورم بودی
کمکم کردی اینبار بیشتر محتاج ام خواهشا
aisan.
22nd July 2014, 11:48 AM
خدایم میدانم کردارم آنگونه که تو میخواهی نبوده و رضایت خاطر ات را فراهم نکرده ام
لطفا مرا راهنمایی نما که در راهی که در آن آشنا نیستم قدم میگذارم
نگذار بیش از این تو را برنجانم
با شکستن دل عزیزان ات من بیشتر شرمنده خواهم شد
نارون1
25th July 2014, 01:25 AM
به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست
خدا در قلبی است که برای تو می تپد
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد
خدا آن جاست
در جمع عزیزترین هایت
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
خدا در بتکده و مسجد نیست
گشتنت زمان را هدر می دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آن جا نیست
او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه، زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم
فقط چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آیی
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید: آیا «زندگی» را «زندگی کرده ای»؟
aisan.
1st August 2014, 10:24 PM
خدایا این روزها و شبها دوست میدارم تو را انقدر نزدیک حس کنم که هر خطایی در ذهنم نگذرد
خدایا ان چنان دوست دارم سنگ شوم که دلم را هر ادمی نسوزاند
خدای من کمکی نما تا بتوانم هر حرفی نزنم و بهترین جواب را به انکه خود میدانی بدهم
aisan.
3rd August 2014, 07:42 AM
این روزها و شبها دلم بسی گرفته و نمیخواهم به هیچ کس رو بیاورم جز تو که مرا افریدی
گاهی هوس میکنم سرم را محکم به دیواری بکوبم تا کمی حالم بهتر شود و سرم از سنگینی رها گردد اما ...
گاهی بودن در ثانیه ها و بودن کنار ادمی خاص مرا ازار میدهد و ای کاش میگویم که به او نزدیک نمیشدم
گاهی مغرور ترین میشوم و از همگی دل زده
خدایا اینجا را برای دردو دل با تو پر میکنم
کاش کسی نبیندم
کاش کسی نخواهدم و نشنودم
خدایا مرا به دوران خوب کودکی بازگردان تا همان روح پاکی که به من عطا فرموده بودی به خودت بازگردانم
توبه کردن نمیدانم چقدر از این خطاهایم میکاهد و میتوانم به روح پاکی که به من دمیده ای کمک کنم خدایا
لحظه ای مرا به حال خود وا مگذار
aisan.
3rd August 2014, 06:44 PM
خدایا چه کنم
واقعا در سرگردانی به سر میبرم و نمیتوانم جز تو به کسی اطمینان کنم
خدایا بعد از این همه رنج که میدانم ادامه هم خواهند داشت مرا هیچ گاه تنها و به حال خود رها مکن
خدایا ....
aisan.
4th August 2014, 01:56 PM
خدایا اینجا در حال حاضر تنها چیزی که دلم میخواهد بگویم
متشکرم بخاطر چیزی که امروز بهم دادی
و ممنون
خدایا اونقد میخوام صدات کنم که دیگه تنهام نذاری و همه دلخوری هات از من رو فراموش کنی
ممنونم
aisan.
4th August 2014, 06:33 PM
خدایا متشکرم
این ثانیه ها اگر نبودی اگر نزدیکم نبودی اگر صدای دردودلم را نمیشنیدی
واقعا چقدر نداشتن دوستی بهتر با تو زندگی را رنج آور و تلخ میکند
aisan.
4th August 2014, 07:43 PM
خدایا امروز یه ارزو دارم کاش براورده اش کنی
ارزوم اینه......
از افریده شدن ام متاسفم بجای کمک فقط صدمه برای جامعه هستم
ببخشید
- - - به روز رسانی شده - - -
خدای من انگار فقط منم این جا رو پر میکنم
بهتره بجاش کاغذا رو پر کنم
ببخشید ببخشید دوستان گرامی با حرفام اذیت تون میکنم
aisan.
5th August 2014, 11:00 PM
خدایا
خدا ...خدا منو ببخش منو برگردون به حالت اول ام خواهش میکنم
میشه بشم همون که 2سال پیش بودم حاضرم تحمل کنم بدی های قبل ام رو اما دیگه مثل الان نباشم
کمک کن خدایا امشب یه چیزی فهمیدم که نمیدونم چطور احساس بدی به الان ام نداشته باشم
خدایا بشم همونیی که دعا میکرد باور داشت قبول میشه و صبور بود
خدایا
خدا..........خدا....
aisan.
5th August 2014, 11:56 PM
خدا
خدا
خدا
خدای من
خدایا صدای مرا بشنو
صبرم را دو چندان نما
صبوری بر من بسی سخت می نماید
kamanabroo
6th August 2014, 01:59 AM
خدایا
مهربانا
هر قدر که از لحظه های عمرم می گذرد، بیشتر می فهمم چقدر در برابر تو کوچک و نیازمندم..
بیشتر می فهمم چقدر به تکیه کردن به قدرتت در کنار مهربانی ات نیازمندم..
بیشتر می فهمم چقدر به ترحمت.. به بخششت و به نگاه خداییت نیازمندم..
خدایا
اگر خوبی دارم و اگر حسنی در من دیده می شود به سبب لطف توست که مرا در برابر دوستانم و مردم آبرو دادی
اما بدی هایم..
می دانم از کجاست.. و همیشه بخاطرش سرافکنده و جخلم..
خدابا
من دلم را.. وجودم را.. زندگی ام .. دنیایم را.. اخرتم را.. همه چیزم را به تو می سپارم
و به تو اعتماد می کنم
هر آنچه تو می پسندی.. و آنگونه که تو می خواهی برایم مقدر کن..
که تو عالم ترین و حکیم ترین و عادل ترینی..
aisan.
6th August 2014, 03:05 PM
خدایا خالق من
مرا به آغوش بگیر تآرامش ابدی بیابم
تا صبر ایوب بیایم و عشق و ایمان حقیقی به خودت را در من شعله ور سازی
خدایا به چند نفر حق الناس دارم که نمیدانم چگونه جبران کنم
نیروی جبران آنها را به من بده که بیش از این دل آشوب نباشم
reza-1369
6th August 2014, 04:38 PM
خدایا من پر از توام
اینان به تهیدستی من نگاه میکنند و می گویند هیچ نداری
نمی بینند که من تو را دارم
aisan.
6th August 2014, 05:23 PM
خدای من چشمانم را که می گشایم باور به اکنون ندارم
باور به بودن ام ندارم
خدای من چشمانم را که میگشایم احساس میکنم هنوز در خوابی طولانی به سر می برم
که بیداری از آن نمی یابم
خدای من چشمانم را میبندم به حال و آینده
میروم به گذشته هایی دور تر از حال
میروم به زمان بیداری قلبم
خدای من چشمانم را میبندم تا خواب عمیق قلبم را نبینم
و هم چنان احساس حقارت را درخود نیابم
نفهم که چه کرده ام
خدای من چشمانم را که میگشایم چیزی جز ترس را نمی بینم
خدای من بگذار چشمانم را ببندم و در خیالات و رویاهایم
با دوستی که دوستش میدارم حرف بزنم
وکودکی گردم با همه امیدواری هایش
با همه بازیگوشی و شیطنت هایش
خدای من چشمانم را که میگشایم شکستن را با عمق وجودم میبام
خواب مساوی بودن من
و بیداری مساوی ذره ذره آب شدن وجود بی وجودم
aisan.
6th August 2014, 06:45 PM
مرا به ایام کودکی ام ببر خدا که بس دلم هوای آن ایام و بازیگوشی های کودکانه ام را کرده
اگر لبخندی داشتم بخاطر کودکی وجودم بود
آن را به من بازگردان
خدای من لبخند از ته دل را به من برگردان
aisan.
6th August 2014, 09:04 PM
خدایا من یه خواهش بزرگ دارم
کمک کن به همه آدما همیشه از ته دل بخندن
و لبخند از صورتشون نره
خدایا میدانم درر این کره خاکی عده ای هستند که به نان شب محتاج اند و عده ای
گشنه میخوابند
خواهشا کمکشان کن به جا یبهتری برسند و برای رسیدن به لحظات خوش بجنگند
مبارزه با مشکلات کار هرکس نیست برخی زود مایوس میشوند و برخی اصلا نمی جنگند
خدایا به همه کمک کن تا مبارزان خوبی در زندگی خویش باشند
aisan.
6th August 2014, 09:08 PM
خدایا هرچه قدر هم از تو پر باشیم باز هم کم است
چه کسی میداند
شاید بالاتر از پر بودن از تو نیز باشد و ما ندانیم
خدایا ما را به جایی برسان که بیش از همه جهان و کهکشان ها به تو نزدیک باشیم
آنقدر نزدیک و همراه باتو که بالاتر از آن نباشد
تا که پس از مرگمان
لبخندهایی از ته دل بزنیم
و بگوییم خدایا شکرت که توانستم به این مکان بیایم
خدایا شکرت
aisan.
9th August 2014, 05:35 AM
خدایا الان دلم میخواد خیلی حرفا بهت بزنم
میدونم میشنوی میبینی
میدونم اگه صلاح بدونی چیزی که بخام هم میدی
منم نمیدونم چی برام بهتره
خدایا این عصبانیت منو کم کن خواهشا خیلی دلم گرفته خیلی عصبانی ام از خودم که درس نمیخونم
از خودم که تلاش نمیکنم
مثلا زود بیدار شدم به کارام زودتر برسم اما نمیتونم
چون فکر و اعصابم رو مشغول کردن و منم نمیدونم چیکار کنم
خدایا تو کمکم کن تنهام نذار آرومم کن
سونای
12th August 2014, 06:58 PM
یه حال دیگه ای دارم ........
خدایا اومدم شکایت ...
اومدم بگم جایی هست بشه رفت؟
.
.
.
.
.
..
.
.
.
جایی هست بشه رفت که شیطانت نبینه منو؟ نمیخوام توو این حالم ببینتم... هرچی هست بین منو شما ست... اگه پشت درم اگه پرت میشم بیرون ...بین منو شما ...نمیخوام اون منو توو این وضعیت ببینه... خدایا میخوام قسم بدم شمارو...
nedasoltani
12th August 2014, 07:18 PM
خیلی ها خداوند رو صدا میکنن
اما موقعی بهشون جواب میده که از صمیم قلب باشه،
موقعی که تمام در ها به روی انسان بسته شده باشه
و هیچ پناهی نباشه، موقعی که دیگه امیدت از همه قطع شده باشه،
موقعی که دیگه کسی نخواد یا نتونه برات کاری کنه،
موقعی که دیگه نخوای از آدما کمک بگیری،
موقعی که بفهمی اون فقط همه چیزه.، موقعی که بفهمی عشق اونه،
موقعی که بفهمی وفا اونه،
موقعی که دستت از همه جا کوتاه شده و نا امیدی.
اون موقع است که گریه ات از ته قلبته.
اون موقع است که از با تمام وجودت صداش میکنی
اون وقته که بهت جواب میده
محسن مهابادی زاده
12th August 2014, 07:28 PM
دوست!!!!
و چه حس خوبیست
یافتن آن حال غریب رسیدن به خدا
نه کسی میماند و نه هرکسی میخواهد که مرا بدرقه راه کند
و چه تنهایی سخت است بعد از آن آمدن و رفتن ها
بی سرانجام ونتیجه و همه پوچ و دروغ اند
ای خدا
در همه این احوال
تو مرا یاد کنی و نه آن دوست نماهای به ظاهر زیبا...
(نیماماهان)
- - - به روز رسانی شده - - -
محسن مهابادی زاده
12th August 2014, 07:38 PM
تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمیشود
تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد
با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت
تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد
تنها کسی است که وقتی همه رفتند ، میماند
وقتی همه پشت کردند ، آغوش میگشاید
وقتی همه تنهایت گذاشتند ، محرمت میشود
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن
nedasoltani
22nd August 2014, 11:06 AM
عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتن
غافل ار آنکه دست خدا ، دست همان بنده اش بود
بنده ای که نیاز به دستگیری داشت . . .http://images2.persianblog.ir/525401_flTc1WSh.jpg
reza-1369
25th September 2014, 05:48 PM
خدایا قسم به بزرگیت امشب ختم یه خیر کن همین امشب تموم شه به بچه ده ماهه رحم کن..........خودت شاهدی........
دوستان دعا کنید.................[golrooz]
reza-1369
26th September 2014, 12:16 PM
تاوان کدوم گناهم پس میدم موندم..............
aisan.
6th December 2014, 05:50 PM
خدایا خدایا بعد مدت ها مینویسم
خدایا کمکم کن تنها حامی من تویی
خدایا به دل من رحم کن و نزار محتاج کسی جز خودت بشه
خدای من کنکورمو خوب بدم خودتم میدونی دلیل دارم میترسم بد بشه هنوز تجزیه2 و آلی2 و شیمی فیزیک رو خوب نخوندم خیلی چیزا مونده
خدایا نزار ناامیدی دنیامو تیره و تار کنه
خدایا کمکم کن
خدایا دیگه اینجا نمیام که وقتم تلف بشه
که اسم چند نفر رو ببینم و خاطراتم زنده بشه
خدایا خودت بهتر از هر کسی بر پیدا و پنهان من آگاهی منو ببخش و نزار اشک هایم از ناتوانی و ناامیدی بیشتر دربیاد
اخرین مزاحمت منه
لطفا برایم دعا کنید دوستان
شرمنده همه شمام که وقت تون رو گرفتم
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.