PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث آیا از مرگ می ترسید؟



"مهدی"
17th July 2013, 10:24 AM
درود،

امیدوارم ایام به کام باشه....

سوالی که برای بحث مطرح است این است که آیا شما از مرگ می ترسید؟

* این بحث بدون در نظر گرفتن مباحث دینی و یا اعمال شما است و به جهان اخروی کاری ندارد ، پس لطفا مباحث دینی رو در این تاپیک وارد نکنید!

تنها موارد بحث این است که آیا از دردی که در طی بیماری قبل از مرگ ممکن است دچار شوید و یا لحظات قبل مرگ هراس دارید یا خیر؟



با آرزوی بهترین ها

1=1+1
17th July 2013, 10:35 AM
به نظر من مرگ یه اتفاقه

مثل بقیه اتفاقا

یه دل کندن از ارزوها و خواسته ها

یه ارامش و تموم شدن دغدغه ها

mamadshumakher
17th July 2013, 10:57 AM
درود،

امیدوارم ایام به کام باشه....

سوالی که برای بحث مطرح است این است که آیا شما از مرگ می ترسید؟

* این بحث بدون در نظر گرفتن مباحث دینی و یا اعمال شما است و به جهان اخروی کاری ندارد ، پس لطفا مباحث دینی رو در این تاپیک وارد نکنید!

تنها موارد بحث این است که آیا از دردی که در طی بیماری قبل از مرگ ممکن است دچار شوید و یا لحظات قبل مرگ هراس دارید یا خیر؟



با آرزوی بهترین ها


اگه بترسیم کار رو برای خودمون سخت کردیم.....من یه جاهایی واسم پیش اومد که همون لحظه با خودم گفتم برم یا نه....بپرم یا نه...بایستم یا نه....اما توی همشون اون کاریو انجام دادم که خطرناک تر بودو به مرگ نزدیکتر....

اصلا احساس میکنم حوادث و وقایع رو متفاوت از بقیه میبینم....فرض کنید یه خودرو با سرعتی بیشتر از 100کیلومتر در ساعت داره میاد و یکدفعه فرمونو میگیره سمت شما.....بغل دستیهای من همه همون لحظه اول فراااااار کردند من کیفم روی زمین بود کنار خودم تا اخرین لحظات ایستاده بودم اون ثانیه های اخر یه قدم جابه جا شدم و طرف میلیمتری از کنار کیفم رد شد.....بعدش که فکر کردم دیدم عجب ریسکی کردم[nadidan]....ولی همیشه بعد از اتفاق میفهمم [nishkhand]
یه بار هم موضوعی پیش اومده بود که فکر میکردم دیگه دارم میمیرم....چشمامو بستم ... منتظر موندم[nishkhand] اما قسمت نبود

ببخشید زیاد نوشتم اما فکر نمیکنم ترسناک باشه

setayesh shb
17th July 2013, 11:04 AM
سلام
نمیدوم بعضی وقتا مرگ رو خیلی دوست دارم و بعضی وقتا ازش بدم میاد ولی فرقی نمیکنه در هر دو حالت از مرگ نیترسم مخصوصا از چگونه مردنم

"VICTOR"
17th July 2013, 11:28 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
آره ، چون اصلاً آماده ی رفتن نیستم .[negaran]

"VICTOR"
17th July 2013, 11:30 AM
ببخشید حواسم نبود ، بدون در نظر ګرفتن اعمال یه کم می ترسم . آره [negaran]

"مهدی"
17th July 2013, 12:02 PM
اگه بترسیم کار رو برای خودمون سخت کردیم.....من یه جاهایی واسم پیش اومد که همون لحظه با خودم گفتم برم یا نه....بپرم یا نه...بایستم یا نه....اما توی همشون اون کاریو انجام دادم که خطرناک تر بودو به مرگ نزدیکتر....

اصلا احساس میکنم حوادث و وقایع رو متفاوت از بقیه میبینم....فرض کنید یه خودرو با سرعتی بیشتر از 100کیلومتر در ساعت داره میاد و یکدفعه فرمونو میگیره سمت شما.....بغل دستیهای من همه همون لحظه اول فراااااار کردند من کیفم روی زمین بود کنار خودم تا اخرین لحظات ایستاده بودم اون ثانیه های اخر یه قدم جابه جا شدم و طرف میلیمتری از کنار کیفم رد شد.....بعدش که فکر کردم دیدم عجب ریسکی کردم[nadidan]....ولی همیشه بعد از اتفاق میفهمم [nishkhand]
یه بار هم موضوعی پیش اومده بود که فکر میکردم دیگه دارم میمیرم....چشمامو بستم ... منتظر موندم[nishkhand] اما قسمت نبود

ببخشید زیاد نوشتم اما فکر نمیکنم ترسناک باشه

والله فکر کنم تا حالا عزرائیل باهات تو رو دربایستی مونده که هنوز اینجایی[nishkhand]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد