M@hdi42
17th June 2013, 10:14 PM
زندگينامه شهيد مهدي زماني
شهيد مهدي زماني در سال 1341 در يكياز روستاهاي استان گيلان و در يك خانواده حزب الهي و بسيار ساده چشم به جهان گشود . در دوران كودكي بچه خيلي با ادبي بود و بسيار ساده .از سن شش سالگي كه بالاتر رفت قصد داشت نماز را در مسجد بخواند مخصوصا در ماه مبارك رمضان . ومحرم و روز تاسوعا و عاشوراي امام حسين (ع) را زياد دوست داشت كه با دسته جات تا چند كيلومتري پياده روي كند و با دسته عزاداري نمايد . وقتي كه مدرسه مي رفت همراه با دروس مدرسه به آموزش قرآن پرداخت و در مسابقات قرآن چند بار اول شد . او تا كلاس ششم ابتدائي درس خواند . چون وضع مالي پدرش خوب نبود نتوانست بيشتر از اين تحصيل كند چون بايد مي رفت شهر و در آنجا ادامه تحصيل مي داد و اين امكان وجود نداشت خلاصه ترك تحصيل نمود و براي كار به تهران مراجعه كرد كه كار كند و به پدر ومادرش كمك كند تا اينكه انقلاب اسلامي شروع شد او هميشه در تظاهرات شركت مي كرد . مخصوصا" شبها اصلا نمي خوابيد . اول انقلاب شبها مي رفت در خيابانها با مردم در تظا هرات شركت مي كرد . و خلاصه هيچ موقع سستي به خودش راه نمي داد . گاهي نصفه هاي شب بلند ميشد و مشغول دعا و عبادت ميشد و از خدا مي خواست تا اين انقلاب را پيروز كند . بعد از پيروزي انقلاب و تشكيل كميته ها و بسيج در مساجد به نگهباني مي پرداخت و نگهباني از مسجد و محله را به عهده گرفته بودند. تا وقت سربازي فرا رسيد و به خدمت سربازي رفت و مدت سه ماه در سلماس دوران آموزشي را گذراند و مدت 12ماه در كردستان در پيرانشهر انجام وظيفه نمود . او براي آخرين بار كه به مرخصي آمده بود روحيه عجيبي داشت و قيافهاش خيلي نوراني شده بود و ميگفت اگر من شهيد شدم برايم گريه و زاري نكنيد . و موقع رفتن گفت من شهيد مي شوم . سر انجام در تاريخ 1363/04/05 در منطقه پيرانشهر در درگيري با دشمن خود فروخته و ضد انقلاب مورد اصابت تير و تركش قرار گرفت و به فيض عظيم شهادت نائل گرديد
روحش شاد و يادش گرامي و راهش پر رهرو باد
والسلام خانواده مهدي زماني
http://s1.picofile.com/file/7311398602/morakabsaz_r98_ir_10_.jpg
http://s1.picofile.com/file/7311398923/morakabsaz_r98_ir_11_.jpghttp://s1.picofile.com/file/7311396876/morakabsaz_r98_ir_5_.jpg
شهيد مهدي زماني در سال 1341 در يكياز روستاهاي استان گيلان و در يك خانواده حزب الهي و بسيار ساده چشم به جهان گشود . در دوران كودكي بچه خيلي با ادبي بود و بسيار ساده .از سن شش سالگي كه بالاتر رفت قصد داشت نماز را در مسجد بخواند مخصوصا در ماه مبارك رمضان . ومحرم و روز تاسوعا و عاشوراي امام حسين (ع) را زياد دوست داشت كه با دسته جات تا چند كيلومتري پياده روي كند و با دسته عزاداري نمايد . وقتي كه مدرسه مي رفت همراه با دروس مدرسه به آموزش قرآن پرداخت و در مسابقات قرآن چند بار اول شد . او تا كلاس ششم ابتدائي درس خواند . چون وضع مالي پدرش خوب نبود نتوانست بيشتر از اين تحصيل كند چون بايد مي رفت شهر و در آنجا ادامه تحصيل مي داد و اين امكان وجود نداشت خلاصه ترك تحصيل نمود و براي كار به تهران مراجعه كرد كه كار كند و به پدر ومادرش كمك كند تا اينكه انقلاب اسلامي شروع شد او هميشه در تظاهرات شركت مي كرد . مخصوصا" شبها اصلا نمي خوابيد . اول انقلاب شبها مي رفت در خيابانها با مردم در تظا هرات شركت مي كرد . و خلاصه هيچ موقع سستي به خودش راه نمي داد . گاهي نصفه هاي شب بلند ميشد و مشغول دعا و عبادت ميشد و از خدا مي خواست تا اين انقلاب را پيروز كند . بعد از پيروزي انقلاب و تشكيل كميته ها و بسيج در مساجد به نگهباني مي پرداخت و نگهباني از مسجد و محله را به عهده گرفته بودند. تا وقت سربازي فرا رسيد و به خدمت سربازي رفت و مدت سه ماه در سلماس دوران آموزشي را گذراند و مدت 12ماه در كردستان در پيرانشهر انجام وظيفه نمود . او براي آخرين بار كه به مرخصي آمده بود روحيه عجيبي داشت و قيافهاش خيلي نوراني شده بود و ميگفت اگر من شهيد شدم برايم گريه و زاري نكنيد . و موقع رفتن گفت من شهيد مي شوم . سر انجام در تاريخ 1363/04/05 در منطقه پيرانشهر در درگيري با دشمن خود فروخته و ضد انقلاب مورد اصابت تير و تركش قرار گرفت و به فيض عظيم شهادت نائل گرديد
روحش شاد و يادش گرامي و راهش پر رهرو باد
والسلام خانواده مهدي زماني
http://s1.picofile.com/file/7311398602/morakabsaz_r98_ir_10_.jpg
http://s1.picofile.com/file/7311398923/morakabsaz_r98_ir_11_.jpghttp://s1.picofile.com/file/7311396876/morakabsaz_r98_ir_5_.jpg