PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بچه که بودیم......



دبستان
14th June 2013, 07:28 PM
سلام بیایید بقیه رو کامل کنید به یاد بچه بودیم

- - - به روز رسانی شده - - -

بچه که بودیم یادمون دادن برای کمک به بابای مدرسه، هفته ای یه بار خودمون آشغالای حیاطو جمع کنیم.

بزرگ که شدیم یادمون رفت به رفتگری که تو چله ی زمستون آشغالای کوچه رو جارو می زنه ،حتی سلام بدیم.

رضا66
14th June 2013, 07:47 PM
خیلی صادق بودیم .....چی شدیم چرا اینقدر تغییر کردیم

عبدالله91
14th June 2013, 07:48 PM
بچه که بودیم هر کس که میخورد زمین یه آخی میگفتیم انگار که خودمون زمین خوردیم اما وقتی بزرگ شدیم به اونایی که زمین خوردن میخندیم

بچه که بودیم دلمون برا پدر و مادرهامون یه ذره میشد طوری که حتی نمی تونستیم یه لحظه ازشون دور باشیم اما وقتی که بزرگ شدیم هی بهونه می یاریم که سرم شلوغه نمی رسم بهشون سر بزنم بعضیامون هم می بریم میذاریم به خونۀ سالمندان با این بهونه که اونجا هم سن وسالانش هستن بهشون بیشتر خوش میگذره

بچه که بودیم رنگمون سبز یا سفید بود اما بزرگ که شدیم سیاه رنگ شدیم.


ماها هر چقد بزرگتر می شویم روحمون بیشتر با جسممون گره می خوره و نیازهای روحی و معنوی فراموش میشه.

solinaz
14th June 2013, 08:01 PM
بچه که بودیم هیچ ارزوی مستقلی نداشتیم!
بزرگ که شدیم هر کی رفت سراغ ارزوهای خودش و برادرشو تنها گذاشت![gerye]

sr hesabi
14th June 2013, 08:20 PM
15129
من هر چی میخواستم بگم اینجا هست[golrooz]

"golbarg"
14th June 2013, 09:04 PM
بچه که بودم ارزو داشتم هیچ وقت نمیرم چون میگفتن وقتی میمیری دیگه مامانت پیشت نیست همیشه هرشب گریه میکردم میخواستم من تا صبح نمیرم

الانم که بزرگ شدم ارزو میکنم بمیرم چون ...............................................

sevda_sj
14th June 2013, 11:00 PM
بچه که بودیم وقتی دروغ میگفتیم وقتی مامانمون بهمون میگفت زبونتو در بیار ببینم سرمونو مینداختیم پایینو گونه هامون سرخ میشد و چشامون پر اشک

بعد میگفتیم:میدونی مامان خب من که نمیخواستم.... بعد راستشو میگفتیم ..... بعدم ببخشید[nadidan]

ولی الان نه بزرگ شدیم واس خودمون خانم شدیم اقا شدیم واسه خودمون مثله اب خوردن دروغ میگیم شاید تو چشمای هم نگاه کنیم و راحت حرف بزنیم

راستی چی شد اینجوری شد[soal]!!!!!!!!



* بزرگ میشوی وقتی غم ها کوچکت می کنند، بدون آنکه شانه ای داشته باشی...

dr doctor
14th June 2013, 11:57 PM
همه حواسشون بهمون بود.مراقبمون بودن.الان دیگه خودمونیمو یه دنیا تنهاییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییی

masoume.a.92
15th June 2013, 08:07 PM
بچه بودم بادبادکای رنگی دلخوشی هر روز و هرشبم بود، خبر نداشتم از دل آدما چه بی بهونه خنده رو لبم بود... کاری بجز الک دولگ نداشتم بچه بودم به هیچی شک نداشتم بچه بودم غصه وبالم نبود هیشکی حریف شور و حالم نبود بچه که بودم آسمون آبی بود حتی شبای ابری مهتابی بود.... [narahat]

shekoofe72
16th June 2013, 11:27 AM
سلام بیایید بقیه رو کامل کنید به یاد بچه بودیم

- - - به روز رسانی شده - - -

بچه که بودیم یادمون دادن برای کمک به بابای مدرسه، هفته ای یه بار خودمون آشغالای حیاطو جمع کنیم.

بزرگ که شدیم یادمون رفت به رفتگری که تو چله ی زمستون آشغالای کوچه رو جارو می زنه ،حتی سلام بدیم.
بچه که بودیم بهمون یاددادن هرکس بهمون بدی کرد بهش خوبی کنیم تا عبرت بگیره.[golrooz][golrooz][khejalat][labkhand]

رضا66
16th June 2013, 06:34 PM
بچه که بودیم بزرگترین غممون شکستن نوک مداد قرمزمون بود اما حالا........

بانوی آب
16th June 2013, 07:07 PM
بچه که بودم بلندترین جای دنیا برایم شانه های پدر بود!و بیشترین دردم درد زانوهای زخمیم بود
.
.
.
.
اما... حالا پشت خمیده ی پدر و دل شکسته ام بیشتر به چشم می آید[negaran]

shekoofe72
17th June 2013, 01:39 PM
بچه که بودیم دل کوچیکی داشتیمو کم غم ولی حالا....

دبستان
17th June 2013, 01:59 PM
کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلب ها در چهره بود

رضا66
21st June 2013, 12:19 PM
ساده بگم ، این روزا ! . . . خوب که باشی ! خیر نمی بینی !!!

ppm
26th August 2013, 12:29 AM
بچه که بودیم الکی خوش بودیم ..نادون وجاهل.....الکی همه رودوست داشتیم ولی نگوهمه مارودوست ندارن..............

کاساندان
14th August 2014, 02:52 PM
http://adlet.ir/iransun/uploads/93/ebax71/29.jpg

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد