PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هی روزگار....



sr hesabi
13th June 2013, 08:15 PM
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خا
نم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن... اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...
اونوقت قول می دم مشقامو تمییز بنویسم...
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...:::(([golrooz]

sr hesabi
13th June 2013, 08:28 PM
15111
[golrooz]

sr hesabi
13th June 2013, 09:10 PM
مادری که دنیا هیچوقت اورا فراموش نمیکند.. وقتي گروه نجات زن جوان را زير اوار پيدا کرد,او مرده بود اما کمک رسانان زير
نور چراغ قوه چيز عجيبي ديدند.زن با حالتي عجيب به زمين افتاده,زانو زده و حالت بدنش زير
فشار اوار کاملا تعقيير يافته بود. ناجيان تلاش مي کردند جنازه را بيرون بياورند که گرماي
موجودي ظريف را احساس کردند.چند ثانيه بعد سرپرست گروه ديوانه وار فرياد زد :بياييد,زود
بياييد! يک بچه اينجاست..بچه زنده است.

وقتي اوار از روي جنازه مادر کنار رفت دختر سه_چهار ماهه اي از زير ان بيرون کشيده
شد..نوزاد کاملا سالم و در خواب عميق بود. مردم وقتي بچه را بغل کردند,يک تلفن همراه از
لباسش به زمين افتاد که روي صفحه شکسته ان اين پيام ديده ميشد:عزيزم,اگر زنده ماندي ,هيچ وقت
فراموش نکن که مادر با تمامي وجودش دوستت داشت..
[golrooz]

sr hesabi
29th July 2013, 07:57 AM
عشق یا هوس... (http://www.rasoultalebi.blogfa.com/post-419.aspx)



http://s3.picofile.com/file/7532071719/eshghd.jpg

مطمئنم خیلی ها حسرت جای اون یه نفر رو در زندگی احساس میکنن ...





- - - به روز رسانی شده - - -


عجب روزگاریست!هیچکس به سکوت آدم نمیرسه همه منتظرن به فریاد آدم برسن!!

sr hesabi
29th July 2013, 07:59 AM
http://s1.picofile.com/file/7513804408/binava.jpg

دختره بینوا عشق میفروشد !!



غافل از اینکه آدمهای شهر قلب ندارند ..




- - - به روز رسانی شده - - -



http://s3.picofile.com/file/7509403331/548605_398982153500141_1464853557_n.jpg

عده اي در اين دنيا بهترين لذايذ زندگي را ميبرند و به ما وعده زندگي در جهان ديگري را ميدهند

sr hesabi
29th July 2013, 08:00 AM
http://s1.picofile.com/file/7453229030/khoshbakhti.jpg



آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست

sr hesabi
29th July 2013, 08:03 AM
http://s3.picofile.com/file/7448670214/aram_benoiosh.jpg


آرام بنوش.. زيرا كه ما مسلمانان جهان بيداريم و براي همدردي با تو روزه ايم.! نگو كه روزه ي ما توفيري براي تو ندارد،نگو كه روزه همه برايت قطره اي شير نميشود. نگو بجاي روزه، قطره اي شيرت ميداديم.. نگو روزه ي ما تو را سننه! از ما شير ونان نخواه.زيرا اينها هزينه داردو ما فقط توان همدردي ظاهري با تو را داريم نه مثقال ذرة خيرا"يره.. آنهم فقط در يك ماه وتا سور شام. ما فقط اهل تظاهر وشعاريم نه تعامل و عمل. و تو را هيچگاه بر سفره ي ما جاي نخواهد بود. ولي احساس كن كه از روزه هاي فله اي ما اين پستان خشكيده ي مادر ودهان تشنه تو را شيري آيد تا فرداي بعد از فطر توانيم باز ستانيم...!
!!

sr hesabi
29th July 2013, 08:05 AM
http://s1.picofile.com/file/7448104080/nazr.jpg
نذرتان قبول!
که هم محلی هایتان
از زعفران برنج نذریتان تعریف میکنند......

sr hesabi
29th July 2013, 08:07 AM
http://s2.picofile.com/file/7845123010/faghrrr.jpg


بابا جونم میدونم پول نداری....


غلط کردم دیگه هیچی نمی خوام...




فقط تو گریه نکن


(http://rasoultalebi.blogfa.com/)

maryam kia
29th July 2013, 09:47 AM
الهی بمیرمsmilee_new1 (11)smilee_new1 (11)[gerye][gerye][gerye]

سروه74
29th July 2013, 11:20 AM
مرسی خیلی تاثیرگذاربود[labkhand]

sr hesabi
29th July 2013, 12:30 PM
می توانی مکه و مدینه و سوریه برای زیارت نروی و بروی زاغه نشین های کنار شهرت و برای مردمت یک پیامبر آرامش یا خدای مهربانی باشی...
کاش می دانستی که تو خودت برای خیلی از آدم ها خدایی
که منتظرش هستند تا امشب بچه هاشان گرسنه به خواب نروند...


کاش می فهمیدی


کاش می فهمیدی ...

sr hesabi
29th July 2013, 12:35 PM
http://s3.picofile.com/file/7438977311/sadaghe.jpg
صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکنداما نه این صدقه ... آن صدقه!!!!

http://www.fardanews.com/files/fa/news/1388/6/18/40017_730.jpg

- - - به روز رسانی شده - - -



بسته راهِ نفسم ، بغضُ و دِلم شعلهِ وَر است
چون یتیمی که به او، فُحشِ پدر داده کسی...







"مهدی اخوان ثالث"

sr hesabi
29th July 2013, 12:36 PM
شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم ویران تر باشد
http://s2.picofile.com/file/7235390749/kelas.jpg
شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم از این هم کهنه تر باشد
http://s1.picofile.com/file/7235394515/kafsh.jpg


شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد



http://s1.picofile.com/file/7235406876/ab_kasif.jpg

شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد

http://s1.picofile.com/file/7235410535/bar.jpg


شاید صفای کودکیمان را اینجا، جا گذاشته ایم



http://s2.picofile.com/file/7235412896/safa.jpg


شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی


ماشین هایشان، زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند



http://s1.picofile.com/file/7235416234/nojavan.jpg


شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود



http://s2.picofile.com/file/7235419565/jostojo.jpg


و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد



http://s1.picofile.com/file/7235421719/andoh_piri.jpg


چشمها را باید شست...



http://s2.picofile.com/file/7235424943/chasghm.jpg


جور دیگرباید دید...



http://s2.picofile.com/file/7235431498/jor_digar.jpg

sr hesabi
29th July 2013, 12:43 PM
http://yazd1.loxblog.com/upload//file/0!@%20Parviz/00110.jpg


کاش یه ماه هم بود که موظف بودیم :
از اذان صبح تا غروب فقرا رو سیر کنیم ،
نه اینکه گشنگی بکشیم تا اونها رو درک کنیم!!

sr hesabi
29th July 2013, 12:48 PM
http://s1.picofile.com/file/7234231498/poorgirl.jpg




روزی گذشت پادشهی از گذرگهی ******** فریاد شوق برسرهر كوی وبام خواست
پرسید زان میانه یكی كودك یتیم ******* كاین تابناك چیست كه برتاج پادشاست
آن یك جواب داد چه دانیم ما كه چیست ******* پیداست آنقدر كه متاعی گرانبهاست
نزدیك رفت پیرزنی كوژ پشت و گفت ******* این اشك دیده من وخون دل شماست
مارا به رخت وچوب شبانی فریفته است ******** این گرگ سالهاست كه با گله آشناست
آن پارسا كه ده خرد و ملك رهزن است ******* آن پادشا كه مال رعیت خورد گداست
بر قطره سرشك یتیمان نظاره كن ******* تا بنگری كه روشنی گوهر از كجاست
پروین به كجروان سخن از راستی چه سود ******* كو آنچنان كسی كه نرنجد زحرف راست
منبع:دیوان پروین اعتصامی

sr hesabi
29th July 2013, 12:55 PM
http://images.persianblog.ir/651527_EKBcb3Tr.jpg

sr hesabi
29th July 2013, 01:09 PM
شاید اصلا نباید از اینجور پستا تو سایت بزارم
شاید بعضی بدشون بیاد یا ناراحت بشن
ولی گه گداری بد نیست ببینیم دور برمون چه خبره
ببینیم با خودمون چند چندیم
تو این ایام شهادت حضرت علی فقط نریم مسجدو گریه کنیم
حضرت علی چقدر به فقرا و یتیما کمک میکرد
حداقل اونایی که میتونن برای شادی همون حضرت دست چندتا فقیرو بگیرن
به خدا جای دوری نمیره[golrooz]

omitis
29th July 2013, 01:11 PM
http://yazd1.loxblog.com/upload//file/0!@%20Parviz/00110.jpg


کاش یه ماه هم بود که موظف بودیم :
از اذان صبح تا غروب فقرا رو سیر کنیم ،
نه اینکه گشنگی بکشیم تا اونها رو درک کنیم!!





دوست خوب خدای مهربون این فرصتو به همه مون داده که تو هر ماهی از سال و هر روزی از ماه و تو هر لحظه به کسایی که میخوایم کمک کنیم و تنها یک ماه خواسته که روزه بگیریم و تنها دلیلشم درک فقرا نیست .

* Elahe *
29th July 2013, 01:16 PM
با دیدن این تصویرا اشک ادم در میاد.
بیچاره ها......[negaran]

Capitan Totti
29th July 2013, 01:24 PM
شاید اصلا نباید از اینجور پستا تو سایت بزارم
شاید بعضی بدشون بیاد یا ناراحت بشن
ولی گه گداری بد نیست ببینیم دور برمون چه خبره
ببینیم با خودمون چند چندیم
تو این ایام شهادت حضرت علی فقط نریم مسجدو گریه کنیم
حضرت علی چقدر به فقرا و یتیما کمک میکرد
حداقل اونایی که میتونن برای شادی همون حضرت دست چندتا فقیرو بگیرن
به خدا جای دوری نمیره[golrooz]
درود
متاسفانه
برخی ها فکر میکنن با گریه و زدن تو سر و سینه اشون
یه راست میرن بهشت جاودان!
البته تقصیری هم ندارنا! آقایون تو تبلیغاتشون در در و دیوار و تلویزیون و روزنامه انقد سفارش کردن که اگه گریه کنید و بزنید تو سینه اتون یه راست میرید بهشت ....
و اصلا به فکر هم میهنان خودشون
و هم خون رو نژاد خودشون نیستن
واقعا شدیدآآآآآآآآآآآآ متاسفم برای چنین افراد باصطلاح انسان و دین داری[tahavoo]

sr hesabi
29th July 2013, 01:47 PM
http://www.kianmehr.com/wp-content/uploads/2012/10/enalelah.jpg


ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛




از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم !


امـا حقیقـت اینه که :


از دست دادن خــودمـون


و از یــاد بردن اینکه کـی هستیـم !


و چقدر ارزش داریم ….


گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره … !!

sr hesabi
29th July 2013, 02:09 PM
از همان روزي كه دست حضرت قابيل

گشت آلوده به خون حضرت هابيل

از همان روزي كه فرزندان آدم,

صدر پيغام آوران حضرت باري تعالي

زهر تلخ دشمني در خونشان جوشي

آدميت مرده بود

گرچه آدم زنده بود.

از همان روزي كه يوسف را برادرها به چاه انداختند

وز همان روزي كه با شلاق خون ديوار چين را ساختند,

آدميت مرده بود.



بعد هي دنيا پر از آدم شدو اين آسياب گشت و گشت

قرنها از مرگ آدم هم گذشت

اي دريغ!

آدميت بر نگشت.

قرن ما روزگار مرگ انسانيت است

سينهء دنيا زخوبيها تهيست

صحبت از آزادگي,پاكي,مروت,ابلهيست

صحبت از عيسي و موسي و محمد نا به جاست

قرن موسي چمبه هاست

روزگار مرگ انسانيت است

من كه از پژمردن يك شاخه گل

از نگاه ساكت يك كودك بيمار

از فغان يك قناري در قفس

از غم يك مرد در زنجير

حتي قاتلي بر دار

اشك در چشمان و بغضم در گلوست

وندرين ايام زهرم در پياله ,زهر مارم در سبوست,

مرگ او را از كجا باور كنم؟


صحبت از پژمردن يك برگ نيست

واي!جنگل را بيابان ميكنند.

دست خون آلود را در پيش چشم خلق پنهان ميكنند

هيچ حيواني به حيواني نميدارد روا

آنچه اين نامردمان بر جان انسان ميكنند.

صحبت از پژمردن يك برگ نيست

فرض كن مرگ قناري در قفس هم مرگ نيست

فرض كن يك شاخه گل هم در جهان يكسر نرست

فرض كن جنگل بيابان بود از روز نخست.در كويري سوت و كور

در ميان مردمي با اين مصيبتها صبور

صحبت از مرگ محبت مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانيت است.


فریدون مشیری

sevda_sj
29th July 2013, 03:52 PM
یه موقع هایی هم شده که مادرمون یه غذایی پخته و ما کلی ایراد و بهونه گرفتیم
که اخه این چه غذاییه ، من دوست ندارم و اینم شد غذا..!
اما غذا ...

http://s1.picofile.com/file/7448104080/nazr.jpg

نمیدونم چی بگم شما خودتون بگید .....!!! (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?173984-%D9%86%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86%D9%85-%DA%86%DB%8C-%D8%A8%DA%AF%D9%85-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%AF-%21%21%21&highlight=)

mozhgan.s
29th July 2013, 04:05 PM
من قلبم ضعیفه ها.
الهی بمیرم[nadidan]

sr hesabi
29th July 2013, 11:00 PM
http://hamnasl.com/upc/images/61672hamnasl_910109007_n.jpg


خیلی چیزا به ذهنم رسید که زیر این عکس بنویسم
ولی دیدم بهترین چیز سکوت
سکوتی که بتونیم تو اون فکر کنیم ،
پس می نویسم:
بدون شرح...

nkhoshdel
30th July 2013, 02:06 AM
در مكه رفتم خيال كردم ديگر تمام گناهانم پاك شده است غافل از اينكه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهايم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود

در مكه ديدم خدا چند ساليست كه از شهر رفته و انسانها به دور خوديش ميگردند
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه ان دوره گرد خود خدا بود

درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجوکنم
آری شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست زنده یاد حسین پناهی

آن شرلی
30th July 2013, 09:08 AM
اکثرا واقعا از دیدن و شنیدن این مسائل متاثر میشوند اما ...
اما باید دید چه تعداد از آنها اهل عمل و یاعلی گفتن و برخاستن برای انجام کار خیر هستند...؟!
که متاسفانه این افراد اقلیت اند.
[golrooz]

sr hesabi
31st July 2013, 07:45 PM
هوا گرفته بود ،

باران می بارید ،

كودكی آهسته گفت :

خدایا گریه نكن درست میشه ...

maryam kia
31st July 2013, 09:26 PM
خب یکی مث من ک دستش تو جیبه خودش نیس باید چیکارکنه؟!![soal]دلم براشون میسوزه ولی کاری از دستم برنمیاد[negaran]اگه کسی واقعا میتونه کمک کنه نباید یه لحظه هم صبرکنه[nadanestan]

niusha13
7th August 2013, 11:47 AM
اخه دلم کباب شد کاشکی می تونستیم یه کاری براشون بکونیم

sr hesabi
19th August 2013, 09:17 PM
http://uc-njavan.ir/images/prkvzpbbp72o27y3cjom.gif

اسپوتنیک
22nd August 2013, 03:02 PM
عکساخودشون حرف میزنن ......


http://uploadax.com/images/32583306663946994138.jpg

http://uploadax.com/images/05198749813526541994.jpg


http://uploadax.com/images/12083326001796488838.jpg



http://uploadax.com/images/12048515867489472020.jpg


http://uploadax.com/images/95685010778293848495.jpg



http://uploadax.com/images/31029623406275255740.jpg


http://snt.hostei.com/images/d3d5bcad324d.jpg




http://mtso.site90.com/images/05c3608ecb98.jpg


و اما این:

http://uploadax.com/images/68632669976424801228.jpg



چه سنگدل است سيري که گرسنه اي را نصيحت مي کند تا درد گرسنگي را تحمل نمايد. - جبران خلیل جبران

mahmoodmah
23rd August 2013, 11:18 AM
سلام دوستان

دلمون رو به درد اوردین ولی کنارش هم یاد یه کاریکاتور هم افتاد


لایک های ما دردی از دنیای واقعی دوا نمیکند
http://uc-njavan.ir/images/y37slgu25uj2uxv3iiu.jpg

لایک های فیسبوک دردی از دنیای واقعی دوا نمیکند

mahmoodmah
23rd August 2013, 11:20 AM
http://uc-njavan.ir/images/4dvo3k6r2oyaz3davpi3.jpg



http://uc-njavan.ir/images/c1hgwtfwc2arrais7hgx.jpg
http://uc-njavan.ir/images/eyt6h5j9p0k06k70pku1.jpg

sr hesabi
30th August 2013, 01:52 AM
http://media.afsaran.ir/siVpqe_535.jpg

maryam kia
30th August 2013, 01:35 PM
http://s1.picofile.com/file/6203370220/komiteye_emdad.jpg


http://aftablog.com/uploads/k/khonedel/126302.jpg

http://www.gigafa.org/images/pt1cra04uzhuwgqjojm8.jpg



http://aksestan.persiangig.com/image/faqr/faghr%20%283%29.jpg

maryam kia
30th August 2013, 01:39 PM
اخه دلم کباب شد کاشکی می تونستیم یه کاری براشون بکونیم

خانوم اگه بخواید میشه.درسته کمکه خیلی زیادی نمیشه کرد ولی خب تا اون جایی ک میشه نباید دریغ کرد[golrooz][shaad]

sr hesabi
31st August 2013, 12:21 PM
الــهـــــی!
با خاطری خسته دلی به توبسته دست از غیر تو شسته
در انتظار رحمتت نشستهام
بدهی کریمی ندهی حکیمی بخوانی شاکرم برانی صابرم
الــهـــــی!
احوالم چنانست که میدانی اعمالم چنین است که میبینی
نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز
الــهـــــی!
مشت خاکی را چه شاید واز اوچه برآید وبا او چه باید...!
دستم گیر
یا ارحم الراحمین

sr hesabi
31st August 2013, 12:34 PM
. .



http://s4.picofile.com/file/7913811391/sayeban.jpg

وقتی دست هایت



كه باید سایبان مهربانی ات باشند،


اینهمه كوتاهند


دلم گرفت . . .

m@some
31st August 2013, 12:37 PM
http://takpatogh.com/wp-content/uploads/2012/01/57.jpg (http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&frm=1&source=images&cd=&cad=rja&docid=QNfjDrvEgDOZLM&tbnid=EE2-4Omq6eKv5M:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fwww.google.com%2Furl%3Fsa%3Di%26r ct%3Dj%26q%3D%26esrc%3Ds%26frm%3D1%26source%3Dimag es%26cd%3D%26cad%3Drja%26docid%3DQNfjDrvEgDOZLM%26 tbnid%3DEE2-4Omq6eKv5M%3A%26ved%3D%26url%3Dhttp%253A%252F%252F www.dostpersian.com%252Fmember%252F6267%252Fblog%2 52Fview%252F26324%252F%26ei%3DwaohUv3AGsnLswbi94DA CQ%26bvm%3Dbv.51495398%2Cd.Yms%26psig%3DAFQjCNHIw4 NLVZJqq3X1dAjjpo2k4IHSRA%26ust%3D1378024513660464&ei=Q6shUovrNIzItAal24GICA&bvm=bv.51495398,d.Yms&psig=AFQjCNHIw4NLVZJqq3X1dAjjpo2k4IHSRA&ust=1378024513660464)

m@some
31st August 2013, 12:42 PM
http://uploadtak.com/images/x599_14798_57498374255824.jpg (http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&frm=1&source=images&cd=&cad=rja&docid=15mqN2iutHagdM&tbnid=X4M5GteAf8HP2M:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fbaghe-fadak.mihanblog.com%2Fpost%2Ftag%2F%25DA%2586%25DA %25AF%25D9%2588%25D9%2586%25D9%2587%2520%25D8%25A8 %25D9%2587%2520%25D9%2581%25D9%2582%25D8%25B1%25D8 %25A7%2520%25DA%25A9%25D9%2585%25DA%25A9%2520%25DA %25A9%25D9%2586%25DB%258C%25D9%2585&ei=7q0hUqXFM4fMsgaJnICADA&bvm=bv.51495398,d.Yms&psig=AFQjCNHqjq1H_5RO7zGMwx3-EaohfoMGVw&ust=1378025281413585)

sr hesabi
31st August 2013, 12:54 PM
http://uc-njavan.ir/images/3cpoz6k1wbw5pcaocej.jpg

زندگی با من کینه داشت



من به زندگی لبخند زدم ،


خاک با من دشمن بود


من بر خاک خفتم ،


چرا که زندگی ، سیاهی نیست


چرا که خاک خوب است




"شاملو"

sr hesabi
31st August 2013, 12:56 PM
http://s2.picofile.com/file/7598045799/eghghvaghei.jpg

چه حسه قشنگيه



وقتی از نگاهش ميخونی


که از نگاه کردنت واقعا لذت ميبره !!



خدایا این خنده رو به همه مردم ما عطا کن

sr hesabi
31st August 2013, 12:59 PM
http://uc-njavan.ir/images/3u95c5oxn054tw5qyq5.jpg

گریه نکن پدر ......



همین " نان حلال " که در دست داری ........


می ارزد به تمام سفره های رنگین حرامی که بعضی ها دارند ......


این روزها نان حلال در آوردن عرضه میخواهد .....


که تو داری پدرم .......


دستت را میبوسم که نان حلال بر سر سفره ی با برکتت دیدم .....



دست های تو رو میبوسم
شاید در دستانت ساعت طلا نداشته باشی
شاید دستهایت زبر شده باشند
ولی این دستان برایم من از همه چیز با ارزش تره
خدایا ایناند بندگان خوب تو
نه آنانکه روی سر این مردم کاخ های خودشان رو بنا کردند
نه آنان که به نام تو،خوردند و خوردن رو بر مردم حرام کردند
خدایا ببین هنوز هستند
.
.
.

sr hesabi
31st August 2013, 01:07 PM
http://www.hadidnews.com/images/docs/000018/n00018691-b.jpg

جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید


و این است رفاه مردم
خدا میدونه این فرد تا کجا تحمل کرده
آخه بابا یکم نگاه کنید
23 سالش هست
نمیدونم چرا یاد این جمله افتادم
چراغی که که به خانه رواست به مسجد حرام است
...

sr hesabi
31st August 2013, 01:47 PM
هیچ چیز با گذشت زمان ساده تر نمی شود!
فقط ما خسته تر میشویموپذیرش مسائل برایمان ساده تر!

sr hesabi
3rd September 2013, 11:36 PM
http://s3.picofile.com/file/7920217846/1350558907443596_thumb.jpg

وجدانت را مجبور مكن كه نفهمد آن چه را كه می بیند


این شده کار خیلی از ما ها تو این روزا
میدونم خیلی هامون هم شاید مثل ایناکنار خیابونی نباشیم
ولی با سیلی صورتتوم سرخ کردیم
....

sr hesabi
4th September 2013, 12:14 AM
http://distilleryimage0.s3.amazonaws.com/b8226cee8ca411e28b9a22000a1f9d42_6.jpg


وقتی مشت خود را گره می کنید
نه کسی می تواند چیزی را در دستتان بگذارد
و نه شما می توانید چیزی را از جا بلند کنی
دبعضی وقت ها مشکله که مشتت رو باز کنی
ولی باید این کارو بکنی

sr hesabi
4th September 2013, 12:16 AM
http://s1.picofile.com/file/7911566555/636727_FCtuEBkw.jpg

اکثر مردم گوش می دهند، نه برای فهمیدن
بلکه گوش می دهند برای جواب دادن

sr hesabi
4th September 2013, 12:19 AM
http://graphic.ir/pictures/___1/__17/kaaba_16_20091020_1397979231.jpg


موقع نماز که می شود
فرشته چپ و راست عزا می گیرند که چه کنند
ایاک نعبد
را جزء حرف های خوبمان بنویسند یا دروغ هایمان

sr hesabi
4th September 2013, 12:24 AM
از پسرک فقیر پرسیدند :
تا بحال دروغ گفته ای ؟ پسرک گفت :
دروغ هایم زمانی شروع شد که :
موضوع انشایم این بود:


تابستان را چگونه گذرانده اید ؟

sr hesabi
4th September 2013, 12:32 AM
ســـَــر ســُـفره چیزی نبود

یــخ در پــارچ

و

پدر هــر دو آب شــدند !

چــه دنــیای بی رحمــیست ...


خداوندا به حق رحمت بی انتهایت

مگذار، هیچ پدری شرمنده همسر و فرزندانش شود

sr hesabi
4th September 2013, 12:39 AM
همیشه در سختی ها به خودم می گفتم
” این نیز بگذرد ..”
هنوز هم می گویم ..
اما حال می دانم آنچه می گذرد عمرِ من است ، نه سختی هاودیدیم این گذشت و دیگری اومد

sr hesabi
4th September 2013, 12:57 AM
http://www.shiaupload.ir/images/28791435655241026156.jpg


تنها کسی که اگه با یه شاخه گل به خونه بره ، مؤاخذه می شه


كودك گل فروش سر چهار راهه ...

sr hesabi
4th September 2013, 01:02 AM
http://oi33.tinypic.com/2mzhdhd.jpg
جهان اول جاییست که عکاسانش برای جایزه

از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند.

sr hesabi
7th September 2013, 01:41 AM
سلام
امروز اومدم بگم که یک کمکی بیایم به بچه های سرطانی بکنیم
حتی 1000 تومن،به خدا جای دوری نمیره
حتی شما با ماهی 5000 هزار تومن هم میتونید گام خوبی بردارید
الانم که دیگه کلی راه هست برای کمک
از طریق سایت زیر
http://www.mahak-charity.org/main/fa

از طریق #733* هم میتونید کمک کنید

شب خوش

http://media.farsnews.com/Media/8601/ImageReports/8601210545/15_8601210545_L600.jpg

sr hesabi
7th September 2013, 01:52 AM
رختهای چرک نداری ام را با اشک شستم و روی خط فقر آویختم تا
شاید آفتاب انسانیتی بخشکاندشان ،
دو چیز آزارم می دهد :
طوفان امروز
و
برهنگی فردا ... !

sr hesabi
11th September 2013, 11:59 PM
http://fun.bibadil.org/Bibadil-Photojoke-177-900616-gheyrat.jpg



واقعا تا کی...

sr hesabi
12th September 2013, 12:03 AM
مردانگی آنجاست..


جایی که..


پسر بچه ای هنگام بازی،


برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد،


نقش فروشنده را بازی کرد.




http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcReUB1GiK4j5FC2GWtfwjpLWiJ7OWK0n XYiXp_tMTMX6glDA1so

sr hesabi
12th September 2013, 12:04 AM
وای که چه زشت و سرد است روح عالِمی که


بی درد است! اندیشه ی خردمندی که نمی پرستد!


نسل جوانی که ایمان ندارد!


(دکتر شریعتی)

sr hesabi
12th September 2013, 12:11 AM
حکما کور بهتر می بیند. چرا؟ چون چشمش به کار دیگران نیست،
چشمش به کار خودش است، چشمش به معرفت خودش است......

( رضا امیرخانی )



+ گاهی آدم از بعضی رفتار دیگران ابراز انزجار میکنه ; که در خودش وجود داره... ( دکتر شریعتی )

sr hesabi
12th September 2013, 12:17 AM
http://eima.ir/i/attachments/1/1344439645186157_large.jpg

sr hesabi
12th September 2013, 12:19 AM
یکی پیام مرا از این قلمرو ظلمت، به آفتاب دهد!


که در زمین، -که اسیر سیاهکاری هاست، -


و قلب ها دگر از آشتی گریزان است-


هنوز رهگذری خسته را تواند دید که با هزاران امید، چراغ در کف، -


در جستجوی انسان است!


(فریدون مشیری)

sr hesabi
13th September 2013, 01:27 AM
http://img.mypersianforum.com/images/70321556966328503005.jpg

maryam kia
13th September 2013, 04:20 PM
http://s1.picofile.com/file/7933242896/faaaghrrrrr.jpg
سلام (http://rasoultalebi.blogfa.com) دنبال غذا نیستم (http://rasoultalebi.blogfa.com) دنبال وجدان های گمشده هستم (http://rasoultalebi.blogfa.com)شما میدونید کجا هستن؟ (http://rasoultalebi.blogfa.com)خدا کنه یکی از اونها شما نباشید! (http://rasoultalebi.blogfa.com)

maryam kia
13th September 2013, 04:41 PM
http://s4.picofile.com/file/7872171284/nanhalal.jpg
گریه نکن پدر ......





همین " نان حلال " که در دست داری ........



می ارزد به تمام سفره های رنگین حرامی که بعضی ها دارند ......



این روزها نان حلال در آوردن عرضه میخواهد .....



که تو داری پدرم .......



دستت را میبوسم که نان حلال بر سر سفره ی با برکتت دیدم .....

s..o..s
14th September 2013, 01:15 AM
مردمای قدیم تو دلشون یه مهری بود


یه قایقی رو آب و سهراب سپهری بود


هیچ مردی به پشت کمر خنجری نداشت


هیچ فردی به فردی حس برتری نداشت



ولی تو این زمون همه میگن برنده مائیم




غافل از اینکه همه جزء درنده هاییم

sr hesabi
14th September 2013, 10:34 PM
http://uc-njavan.ir/images/pmvkmdat4bw33sz3j6.jpg

Sa.n
14th September 2013, 10:35 PM
http://uc-njavan.ir/images/llzytjumbyglqjdouu.jpg

sr hesabi
15th September 2013, 11:36 PM
http://uc-njavan.ir/images/7na7l4gmdrvmw8e1owa.jpg




براش دعا کنید(برای همه مریضا دعا کنید) (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?188413-%D8%A2%D9%82%D9%80%D9%80%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%80%D9%80%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%D9%80%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%80%D8%AF-13%D8%B9%D9%80%DA%A9%D9%80%D9%80%D9%80%D8%B3)


خدایا خودت خوب از دل این بچه و خانواده اش
خدایا تو رو به همه کسایی دوستشون داری
شفاش بده

sr hesabi
16th September 2013, 12:49 AM
ای کاش می‌توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی‌دریغ باشند
در دردها و شادی‌هاشان
حتی
با نانِ خشکِشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند

احمد شاملو

sr hesabi
18th September 2013, 08:00 PM
جان میدهم به گوشه زندان سرنوشت

سر را به تازیانه او خم نمی کنم!

افسوس بر دوروزه هستی نمی خورم

زاری براین سراچه ماتم نمی کنم.

با تازیانه های گرانبار جانگداز

پندارد آنکه روحِ مرا رام کرده است!

جان سختی ام نگر، که فریبم نداده است

این بندگی، که زندگیش نام کرده است!

بیمی به دل زمرگ ندارم، که زندگی

جز زهر غم نریخت شرابی به جام من.

گر من به تنگنای ملال آور حیات

آسوده یکنفس زده باشم حرام من!

تا دل به زندگی نسپارم،به صد فریب

می پوشم از کرشمۀ هستی نگاه را.

هر صبح و شب چهره نهان می کنم به اشک

تا ننگرم تبسم خورشیدو ماه را !

ای سرنوشت، ازتو کجا می توان گریخت؟

من راهِ آشیان خود از یاد برده ام.

یکدم مرا به گوشۀ راحت مرا رها مکن

با من تلاش کن که بدانم نمرده ام!

ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا !

زخمی دگر بزن که نیافتاده ام هنوز.

شادم از این شکنجه خدا را،مکن دریغ

روح مرا در آتشِ بیداد خود بسوز!

ای سرنوشت، هستی من در نبرد توست

بر من ببخش زندگی جاودانه را !

منشین که دست مرگ زبندم رها کند.

محکم بزن به شانه من تازیانه را .






فریدون مشیری

sr hesabi
18th September 2013, 08:23 PM
مشت می کوبم بر در
پنجه می سایم بر پنجره ها
من دچار خفقانم خفقان
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
ای
با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می گردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
آه
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد
من به فریاد همانند کسی
که نیازی به تنفس داد
مشت می کوبد بر در
پنجه می ساید بر پنجره ها
محتاجم
من هم آوازم را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته ی چند
چه کسی می آید با من فریاد کند ؟

فریدون مشیری

sr hesabi
19th September 2013, 11:52 PM
بقا

ده دقيقه سکوت به احترام دوستان و نيکانم

غژ و غژ گهواره های کهنه و جرينگ جرينگ زنگوله ها
دوست خوب من
وقتی مادری بميرد قسمتی از فرزندانش را با خود زير گل خواهد برد
ما بايد مادرانمان را دوست بداريم
وقتی اخم می کنند و بی دليل وسايل خانه را به هم می ريزند
ما بايد بدويم دستشان را بگيريم
تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند
مابايد پدرانمان را دوست بداريم
برايشان دمپايی مرغوب بخريم
و وقتی ديديم به نقطه ای خيره مانده اند برايشان يک استکان چای بريزيم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را

ما بايد دوست بداريم

حسین پناهی

sr hesabi
20th September 2013, 11:12 PM
درختان می گویند بهار

پرندگان می گویند ، لانه

سنگ ها می گویند صبر

و خاک ها می گویند مصاحب

و انسان ها می گویند «خوشبختی»

امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،

در طلب نور !

ما نه درختیم

و نه خاک .

پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ،

باید در حریم خودمان جستجو کنیم ...

sr hesabi
20th September 2013, 11:16 PM
در انتهای هر سفر

در آیینه

دار و ندار خویش را مرور می کنم

این خاک تیره این زمین

پاپوش پای خسته ام

این سقف کوتاه آسمان

سرپوش چشم بسته ام

اما خدای دل

در آخرین سفر

در آیینه به جز دو بیکرانه کران

به جز زمین و آسمان

چیزی نمانده است

گم گشته ام ‚ کجا


ندیده ای مرا ؟

Shahin Heydari
20th September 2013, 11:47 PM
ســـَــر ســُـفره چیزی نبود


یــخ در پــارچ

و

پدر هــر دو آب شــدند !

چــه دنــیای بی رحمــیست ...


خداوندا به حق رحمت بی انتهایت

مگذار، هیچ پدری شرمنده همسر و فرزندانش شود



آمین

maryam kia
21st September 2013, 12:18 AM
روزی یك مرد ثروتمند ، پسر بچه كوچكش را به یك ده برد تا به او نشان دهد مردمی كه در آن جا زندگی می كنند چقدر فقیر هستند . آن ها یك روز و یك شب را در خانه محقر یك روستایی به سر بردند . در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : « نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟ » پسر پاسخ داد : « عالی بود پدر

پدر پرسید : « آیا به زندگی آن ها توجه كردی ؟
پسر پاسخ داد: « فكر می كنم
پدر پرسید : « چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟
پسر كمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : « فهمیدم كه ما در خانه یك سگ داریم و آن ها چهار تا . ما در حیاط مان فانوس های تزئینی داریم و آن ها ستارگان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آن ها بی انتهاست.
در پایان حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه كرد : « متشكرم پدر كه به من نشان دادی ما واقعأ چقدر فقیر هستیم.

sr hesabi
22nd September 2013, 09:33 AM
http://akstube.com/files/images/2013/08/600x414_AksTubeCom_a80baa64ddf9d3d3d590e7f22497c61 7af87853f.jpg

maryam kia
22nd September 2013, 07:31 PM
http://www.aryanote.com/wp-content/uploads/2013/02/0svkebn0lac137jcj02n.jpg

sr hesabi
22nd September 2013, 10:56 PM
http://www.aryanote.com/wp-content/uploads/2013/02/0svkebn0lac137jcj02n.jpg


گهگداری بهتره بعضی هامون خودمون رو روی وزنه ی انسانیت وزن کنیم
پس کی میخواد حواسمون جمع شه
بابا به خدا،فقر هست


ولی خودمونیم اول مهر اینجور بچه ها از اول مهر ما جداست
اون قدر چیزایی رو که داره بیشتر از من نوعی میفهمه

maryam kia
22nd September 2013, 11:32 PM
بله.من مطمئنم ک درسشونم از خیلی بچه هایی ک توی ناز و نعمت درس میخونن بهتره

sr hesabi
24th September 2013, 09:14 PM
نيمه شب بود و غمي تازه نفس ,
ره خوابم زد و ماندم بيدار .
ريخت از پرتو لرزنده ي شمع
سايه ي دسته گلي بر ديوار .


همه گل بود ولي روح نداشت
سايه اي مضطرب و لرزان بود
چهره اي سرد و غم انگيز و سياه
گوئيا مرده ي سرگردان بود !


شمع , خاموش شد از تندي باد ,
اثر از سايه به ديوار نماند !
کس نپرسيد کجا رفت , که بود ,
که دمي چند در اينجا گذراند !



اين منم خسته درين کلبه تنگ
جسم درمانده ام از روح جداست
من اگر سايه ي خويشم , يا رب ,
روح آواره ي من کيست , کجاست ؟


فریدون مشیری

sr hesabi
24th September 2013, 10:51 PM
http://s2.picofile.com/file/7943151719/fagjhrrrrr.jpg



پدرم دستش نرسید



سقف را بپوشاند



رگبار گرسنگی



ریشه ستون خانه مان را سوزاند



و ما آواره فصل های فقر شدیم

sr hesabi
27th September 2013, 08:08 PM
http://uc-njavan.ir/images/mdnwyqnoa9pnti56ar6l.jpg

sr hesabi
27th September 2013, 08:12 PM
http://persian-star.net/1392/3/04/Golvajeha11/22.jpg


http://persian-star.net/1392/3/04/Golvajeha11/25.jpg

sr hesabi
28th September 2013, 12:40 AM
http://www.golpatogh.com/wp-content/uploads/2012/07/i3.jpg

sr hesabi
28th September 2013, 12:47 AM
http://uc-njavan.ir/images/kdl8oqzn5cx7ggf93wa3.jpg (http://uc-njavan.ir/)

m@some
29th September 2013, 08:50 AM
http://harfeto.ir/sites/default/files/geda.jpg?1375603077

من ندار بودم و عروسک قصه ام پرید...
دارا که باشی سارا با پای خودش
به سراغت می آیدگناه من فقیر بودنست و بس

sr hesabi
1st October 2013, 10:26 PM
و زندگی آنقدر کوچک شد
تا در چاله ای که بارها از آن پریده بودیم
افتادیم

sr hesabi
1st October 2013, 10:44 PM
http://edudemic.com/wp-content/uploads/2011/10/steve-jobs-creative.jpg

sr hesabi
2nd October 2013, 01:16 PM
http://fc07.deviantart.net/fs44/f/2009/067/c/e/Think_Different_by_Pro_MacBook.png

sr hesabi
2nd October 2013, 01:17 PM
http://cdn.lifeinthefastlane.com/wp-content/uploads/2011/10/Steve-Jobs.jpg

meydanmin
2nd October 2013, 01:22 PM
وای برما که از اطرافیان خودمون غافلیم...

sr hesabi
2nd October 2013, 01:59 PM
شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ كهنه‌ها را از میان بر مي‌دارد و راه را برای تازه‌ها باز مي‌كند. یادتان باشد كه زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی كردن به جای زندگی بقیه هدر ندهید.

هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید كه هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش كند و از همه مهمتر این كه شجاعت این را داشته باشید كه از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی كنید.

sr hesabi
3rd October 2013, 11:19 PM
http://alonboy1.persiangig.com/image/166756_440900362647417_1591589062_n.jpg

m@some
5th October 2013, 09:17 AM
http://up.azcenter.ir/send/SHAKILLAR/pand/azcenter.ir_pand_(0).jpg (http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&frm=1&source=images&cd=&cad=rja&docid=l3a5GGylBQZGzM&tbnid=I5gJBt0ziNV-eM:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fwww.azcenter.ir%2Fpost%2F567&ei=4q5PUuCZI4XEtAad5oDgAw&psig=AFQjCNHrI2hf2kqtp9seol-gZ0KeBO8HGg&ust=1381040143081848)

sr hesabi
6th October 2013, 12:38 PM
اگر آخرین اظهار نظر درباره سرقت 13 ثانیه‌ای این خودروی محبوب ایرانی و البته گران شده تا سقف ابتدای تولید خودروی ملی - سمند - را هم نادیده بگیریم، پراید آنقدر محاسن(!؟) دارد که بتوان در رسای آن شعر سرود.


بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید

sr hesabi
7th October 2013, 07:09 PM
رفتم به سوی افق ولی محو نشدم
شاید افق هم مرا در خود جای نمی دهد
لحظه ایی ایستادم و پشت سرم را نگاهی انداختم
پر بود از جنازه های من
که هر کس با خنجری به جانش افتاده
آهی کشیدم
و خنجری بر قلبم زد
تا شاید اینگونه از این دنیا تاریک بگریزم
ولی مرگ هم آغوشش را برایم نگشود
شاید تنها همسفرم درد هست
به راهم ادامه میدهم
ولی اینبار...

http://uc-njavan.ir/images/xnk9nrlzyvi3rnl5qrd8.jpg

sr hesabi
11th October 2013, 04:02 PM
http://www.miyanali.com/usr/Matarsak/gal5.jpg?599057810

sr hesabi
11th October 2013, 04:04 PM
الــهـــــی!

احوالم چنانست که میدانی اعمالم چنین است که میبینی

نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز

sr hesabi
11th October 2013, 04:09 PM
دلم کمی هوا میخواهد...امادر سرنگ...از زندگی خسته ام... (http://www.nargolllll.blogfa.com/post/25)

sr hesabi
11th October 2013, 04:13 PM
شاعر این قطعه طنز که ظاهرا خیلی با مشکلات دست به گریبان است اما همچنان با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و با امید زنده است و راه حل اساسی برای وعده مسئولان پیدا کرده.

الهی، من با این که بنده‌ای بسیار باهوشم
ولی از بخت بد، در زندگی چون برق، خاموشم
یکی از دوستان من مدیرکل شد و دیگر
دمی با من نمی‌جوشد، منم با او نمی‌جوشم!
یکی هم شد بساز بفروش و گردید ساکن شمرون
ولیکن بنده شاعر، هنوزم ساکن شوشم
برای سور و سات خونه‌ام چون آس و بی‌پولم
باید یک تخته از شش تخته زیلوهامو بفروشم

شعار و وعده بسیار چون می‌داد آزارم
خریدم بسته‌ای پنبه، چپاندم داخل گوشم
چو می‌بینم منو هر کس به نوعی داره می‌دوشه
منم می‌رم از امشب گاو گل عباس و می‌دوشم!
رضا هستم من از این زندگانی با همه تلخی
تا شیرینش کنم، از صبح تاشب سخت می‌کوشم
مرا گردن کلفتی دید و گفتا: حیف، لاجونی
ولی یکدفعه چون خرسی پرید از دور، بردوشم
...

کجایی حاجی ارزونی، گرونی کرد، داغونم
بیا ای جان جانان، بازه از بهر تو آغوشم!

sr hesabi
12th October 2013, 11:54 PM
http://s1.picofile.com/file/7966181719/bimarestan.jpg


برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستانهای روانی رفتم.
بیرون بیمارستان غلغله بود.
چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند.
چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند و بستگان همدیگر را مورد لطف قرار می‌دادند!!!

وارد حیاط بیمارستان که شدم، دیدیم جایی است آرام و پردرخت.


بیماران روی نیمکتها نشسته بودند و با ملاقات کنندگان گفت وگو میکردند.


بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت:
من می‌روم روی نیمکت دیگری مینشینم که شما راحت تر بتوانید صحبت کنید.
پروانه زیبایی روی زمین نشسته بود، بیماری ، پروانه را نگاه می‌کرد و نگران بود که مبادا زیر پا له شود.
آمد آهسته پروانه را برداشت و کف دستش گذاشت تا پرواز کند و برود.



شاید جهانیست آن سوی دیوار، پیدا


که ما پنهانش می کنیم....

sr hesabi
12th October 2013, 11:57 PM
http://s3.picofile.com/file/7574251391/380265_LE3qsHu4.jpg

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :

شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛

گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛

وقتی چیزی خراب می شد؛

تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!

sr hesabi
13th October 2013, 12:03 AM
حالا بزارید من بگویم ما متعلق به چه نسلی هستیم

ما متعلق به نسلی هستیم،که به جرم نداشته محکوم شدیم و منتظر حکم اعدامی هستیم که زندگی در این دنیاست
ما متعلق به نسلی هستیم،که سوختنمان رو کسی ندید ولی همه ندانسته آتشش رو زیاد کردند
ما متعلق به نسلی هستیم که هیچی جز بدی از نسل های گذشته برایمان نمانده
ما متعلق به نسلی هستیم که سینه هایمان را گلوله های خودی شکافت
ما متعلق به نسلی هستیم که بهتره هیچ نگیم وگرنه ...
...


حالا کدامیم نسل را بهتر میدانید؟؟

sr hesabi
13th October 2013, 01:12 PM
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد...در راه با یک ماشین تصادف کرد و اسیب دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین در مانگاه رساندند.پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان کردند.سپس به او گفتند: ((باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت اسیب ندیده)) پیرمرد غمگین شد،گفت عجله دارد و نیازی به عکس برداری نیست . پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.پیرمرد گفت:همسرم در خانه سالمندان است.هر روز صبح به انجا می روم و صبحانه را با او می خورم.نمی خواهم دیر شود!پرستاری به او گفت:خودمان به او خبر می دهیم.پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متاسفم،او الزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا نمی شناسد!! پرستار با حیرت گفت:وقتی نمیداند شما چه کسی هستید،چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته،به ارامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است

sr hesabi
17th October 2013, 12:08 AM
http://s2.picofile.com/file/7964747739/bekhabaram.jpg

شب ها به وقت خواب از طرف من، وجدانت را ببوس

اگر بیدار بود!!!
اگر هم خواب بود مزاحمش نشو
میبینی که وقتی خوابه برات بهتره
راحتر میتونی دروغ بگی

خدایا دیگه به بنده هات امیدی نیست
دست بکارشو
شاید بهتره ما رو تموم کنی
قلبمون رو که تو توش بودی رو
دادیم سنگ کار کردن

sr hesabi
17th October 2013, 12:13 AM
http://parsclub.net/i/attachments/1/1334598663247840_large.jpg



جشن میشه میریزیم توی خیابون اونجا رو کثیف میکنیم


عزا میشه نذری میدیم خیابونا رو کثیف میکنیم

جشن های نیمه شعبان که بماند...

مراسم عزاداری و جشن ...کدوم ثواب

میریم وسیله میخریم اشغالا رو میریزیم توی خیابونا

اما تا حالا فکر کردین که این بیچاره ها چقدر کار سختی دارن

که توی اب و هوای مختلف با اون وضع، کارهای مارو تمیز میکنن ؟

از حقوقشون چیزی نگم بهتره....

sr hesabi
17th October 2013, 12:19 AM
http://cdn.asriran.com/files/fa/news/1391/9/21/254794_827.jpg


http://shnobas.ir/uploads/thumbnails/thum-1ccf379410532d230ad-1%20(6)_20100.JPG


بدون شرح ولی پر از درد...

kamel.gholami
17th October 2013, 12:13 PM
حالم عوض شد ...

چقد بی عاطفه شدیم ما (من)

sr hesabi
18th October 2013, 06:18 PM
آورده اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و فرشتهءمرگ را نزدیک حس میکنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی میکند.از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند. ..

پسر گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم‫پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.‫از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود وازآن پس خلایق میگفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط میدزدید وچنین بر مردگان ما روا نمیداشت.




حالا این شده حال اینروز های ما،که همش قبلی ها رو دعا میکنیم از بدی جدیدتر ها

sr hesabi
18th October 2013, 10:44 PM
http://techpinions.com/wp-content/uploads/2011/08/77607292_5d72023cea_b2.jpg

sr hesabi
21st October 2013, 10:37 PM
http://uc-njavan.ir/images/biwgt6kc76mh30vcxqw.jpg

sevda_sj
21st October 2013, 10:52 PM
دلم گرفت از آسمون هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه

ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم

من به زمین و آسمون دست رفاقت نمیدم دست رفاقت نميدم

امشب از اون شباست که من دوباره دیوونه بشم

توو مستی و بی خبری اسیره می خونه بشم

امشب از اون شباست که من دلم می خواد داد بزنم

توو شهره این غریبه ها دردم و فریاد بزنم

دلم گرفت از آسمون هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه

ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم

من به زمین و آسمون دست رفاقت نمیدم

از این همه در به دری توو قلب من قیامته

چه فایده داره زندگی این انتهای طاقته

از این همه در به دری دلم رسیده جون من

به داد من نمیرسه خدای آسمون من

دلم گرفت از آسمون هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه

ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم

من به زمین و آسمون دست رفاقت نمیدم

دست رفاقت نمیدم دست رفاقت نمیدم

masoume.a.92
21st October 2013, 11:03 PM
اینجا جائیست
که وقتی زانوهایت را از شدت تنهایی بغل میکنی برایت پول خرد می اندازند...

sr hesabi
30th October 2013, 07:43 PM
گویند که دوزخی بود عاشق و مست، قولی است خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق ومست دوزخی خواهد بود، فرداست بهشت همچون کف دست
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم ، با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان ، انصاف بده کدام خون خوار تریم
گویند کسان بهشت با حور خوش است ، من می گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار ، آواز دهل شنیدن از دور خوش است
این می چه حرامی است که عالم همه زان می جوشند ، یک دسته به نابودی نامش کوشند
آنان که بر عاشقان حرامش کردند ، خود خلوت از آن پیاله ها می نوشند
آن عاشق دیوانه که این خمار مستی را ساخت ، معشوق و شراب و می پرستی را ساخت
بی شک قدحی شراب نوشید و از آن ، سر مست شد این جهان هستی را ساخت


زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟ ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟
تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟
آتش دوزخ اگر قصد ِ تو و ما بکند تو که خشکی چه به من/من که تر هستم به تو چه؟

من همان مجنون مست یاغیم، روز و شب محتاج جام باقیم
یک شب کنار زاهد و یک شب کنار ساقیم، از باده مدهوشم کنید
در خرقه پنهان میکنم، می را و کتمان میکنم، ترک ایمان میکنم
هی بشکنم پیمان و هی تجدید پیمان میکنم،ترک ایمان میکنم
از باده مدهوشم کنید، پندم ای زاهد مده
با که گویم، من نمیخوام نصیحت بشنوم، آی مردم پنبه در گوشم کنید
از باده مدهوشم کنید، دردی کشم، بار رفیقان میکشم
پر میکشم همچون همای، در آتشم ای وای و خاموشم کنید
از باده مدهوشم کنید، با که گویم، من نمیخواهم نصیحت بشنوم
آی آی آی مردم،پنبه در گوشم کنید
من همان مجنون مست یاغی ام، روز و شب محتاج جام باقی ام
یک شب کنار زاهد و یک شب کنار ساغی ام،از باده مدهوشم کنید

این چه جهانی است؟! این چه بهشتی است؟!
این چه جهانی است که نوشیدن می نا رواست!؟ این چه بهشتی است در آن خوردن گندم خطاست!؟
آی رفیق این ره انصاف نیست، این جفاست راست بگو راست بگوراست فردوس برینت کجاست!؟
راستی آنجا هم هر کس و ناکس خداست؟! راست بگو راست بگو راست فردوس برینت کجاست!؟
بر همه گویند که هشیار باش، بر در فردوس نشیند کسی، تا که به درگاه قیامت رسی
از تو بپرسد که در راه عشق، پیرو زرتشت بدی یا مسیح، دوزخ ما چشم به راه شماست
راست بگو راست بگو راست آنجا نیز، باز همین ماجراست؟! راست بگو راست بگوراست فردوس برینت کجاست!؟
اینهمه تکرار مکن می همای، کفر مگو شکوه مکن بر خدا
پای از این در که نهادی برون، در قل و زنجیر برندت بهشت
بهشت همان ناکجاست، بهشت همان ناکجاست، وای به حالت همای
وای به حالت، این سر سنگین تو از تن جداست
نه نه نه نه، توبه کنم باز، حق باشماس


آلبوم این چه جهانیست از استاد همای که شعر بالا را در چند قطعه این چه جهانیت و به تو چه و ... به زیبایی اجرا کرده
قطعات زیر را برای دانلود گذاشتم :

این چه جهانیست (http://snd1.tebyan.net/1388/12/in%20che%20jahanist65332.mp3)

به تو چه (http://snd1.tebyan.net/1388/12/avazeh%20be%20to%20che65329.mp3)

از باده مدهوشم کنید (http://snd1.tebyan.net/1388/12/az%20badeh%20madhoosham%20konid65330.mp3)

m@some
2nd November 2013, 08:40 AM
http://s3.picofile.com/file/7971179137/ghamginam.jpg
با تمام وجود غمگینم
(http://rasoultalebi.blogfa.com/)برای کودکی که هم بازیهایش از او بیشتر دارند (http://rasoultalebi.blogfa.com/)

m@some
2nd November 2013, 08:45 AM
http://s3.picofile.com/file/7980969886/ensan.jpg (http://rasoultalebi.blogfa.com/)انســانها چه دیــــر میفهمند (http://rasoultalebi.blogfa.com/)




که انسانیت تنها یک کلمه نیست




بلکه درک مشکلات دیگرانیست که همه حساب میشوند




و انسان کسی است که یکی مثل همــــه نباشد
(http://rasoultalebi.blogfa.com/)

m@some
2nd November 2013, 08:47 AM
http://s2.picofile.com/file/7984208381/janbazan.jpg (http://rasoultalebi.blogfa.com/)
آنهایی که نان از اسم تو خوردند و تو را تنها گذاشتند
(http://rasoultalebi.blogfa.com/)
(http://rasoultalebi.blogfa.com/)

آنهایی که از اسم تو کاخ ها برافراشتند و تو را به کوخی گذاشتند



همانهایی که اسم تو را سرمایه سوداگری ها کرده اند




یک چیز را از تو نمیتوانند بگیرند


و آن دلهای مردم است که هنوز با توست

m@some
2nd November 2013, 09:11 AM
http://s3.picofile.com/file/7988640000/380265_EIdN6Ev2.jpg (http://rasoultalebi.blogfa.com/)
اگرقراربود پدرِ کارگرِ کم درآمد این مرزوبوم
(http://rasoultalebi.blogfa.com/)
گمشده هایِ زندگیش را پیام بازرگانی کند، (http://rasoultalebi.blogfa.com/)


بیشترین درآمدتبلیغاتی را در رسانه ها


به خود اختصاص می داد.

k.ahmadi
2nd November 2013, 12:53 PM
هی روزگار چوب لا چرخ ما نذار

sr hesabi
4th November 2013, 09:36 PM
الان به یه نتیجه رسیدم
ببخشید رک میگم:

تا خر داریم ،خر سوار هم داریم

"VICTOR"
4th November 2013, 09:47 PM
الان به یه نتیجه رسیدم
ببخشید رک میگم:

تا خر داریم ،خر سوار هم داریم


ببخشید تفسیرش چی میشه دقیقاً ؟ [tafakor]

sr hesabi
4th November 2013, 09:51 PM
ببخشید تفسیرش چی میشه دقیقاً ؟ [tafakor]

خلاصه تفسیرش
یعنی تا یکسری آدم بی اطلاع از همه جا هستند ،یکسری هستند که ازشون سو استفاده کنند

sr hesabi
6th November 2013, 11:29 PM
هی روزگار
ما رو از یاد نبر

m@some
11th November 2013, 07:50 AM
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT6bKeOiOeeUS4nstTIpNArSdykGDG8J B5pPKKwQ1ma6c7i4yDW (http://www.njavan.com/url?sa=i&rct=j&q=%D8%AD%D8%A7%D9%84%D9%85+%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%A A%D9%87&source=images&cd=&cad=rja&docid=IuB4We4CWbXsDM&tbnid=2l1C0SkF7cFdSM:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fsonia7.blogfa.com%2Fcat-4.aspx&ei=umGAUpOIF4jx4gTloIDABQ&psig=AFQjCNF6_0y9ETj3lPPQFSdlugEjcAr3Vg&ust=1384231080370787)

m@some
11th November 2013, 07:52 AM
http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRrNZW7HrI-eNOhZCR3VJku3XZwyoI0glCpcvQ4-vLlstSZaE4NEQ (http://www.njavan.com/url?sa=i&rct=j&q=%D8%AD%D8%A7%D9%84%D9%85+%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%A A%D9%87&source=images&cd=&cad=rja&docid=x9QzlWodA2ScOM&tbnid=mHA4Y58D_PjC6M:&ved=&url=http%3A%2F%2Fitpost.blogfa.com%2F8806.aspx&ei=KF-AUvL-AuTQ4QS41oDACQ&psig=AFQjCNF6_0y9ETj3lPPQFSdlugEjcAr3Vg&ust=1384231080370787)

masoume.a.92
21st November 2013, 02:13 PM
http://upload.tehran98.com/img1/efogr4o8ruf79y7s91e2.jpg

sr hesabi
26th November 2013, 08:43 PM
http://upload7.ir/images/80203261131533796667.jpg

آدم



آرزو به آرزو … رویا به رویا پیر میشود ،



نه ثانیه به ثانیه … نه سال به سال!!!

sr hesabi
26th November 2013, 08:54 PM
http://upload7.ir/images/33871177365991419954.gif

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮﻩ




ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﯼ




ﭼﺮﺍ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ


بخند به این دنیا و همه آدماش
کسی که دردت رو درمان نکرد
حداقل بگذار حسرت شادیت رو بخورند

"VICTOR"
26th November 2013, 09:03 PM
http://upload7.ir/images/80203261131533796667.jpg

آدم



آرزو به آرزو … رویا به رویا پیر میشود ،



نه ثانیه به ثانیه … نه سال به سال!!!


تا افکارمون پیر نشن ، پیر نخواهیم شد ....

sr hesabi
26th November 2013, 09:06 PM
http://fa.parsiteb.com/images/normall/%DA%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%DA%AF%DB%8C.jpg

این دنیا چی هست
اینورش مادری گریه میکنه چون بچه اش غذایش رو تموم نمیکنه
اونورش مادری گریه میکنه چون بچه اش غذای تو عکس رو تموم کرده
خدا در تو که خطایی راه نداره
پس فکری به حال این بنده خطا کارت بکن

sevda_sj
26th November 2013, 09:31 PM
روزی دروغ به حقیقت گفت :
میل داری به شنا برویم ؟؟
حقیقت ساده , پذیرفت
لباسهایش را در اورد و به دریا رفت
و دروغ لباسهای او را پوشید و رفت
از انروز دیگر حقیقت عریان و زشت است
و دروغ ظاهری اراسته و زیبا دارد
با لباس حقیقت ...!!!


http://8pic.ir/images/ykjjwr5d1bf9u80h29qi.jpg

sr hesabi
29th November 2013, 03:58 PM
حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم(حمیدرضا رجایی) (http://asru.blogfa.com/post-265.aspx)

حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم
کم که نه هرروز کــم کـم می‌خوریم
آب می‌خواهـم سرابم می‌دهند
عشق می‌ورزم عذابم می‌دهند
خود نمی‌دانم کجا رفتم به خواب
از چـــه بیـــدارم نکردی آفتـــاب؟
خنجری بر قلب بیمارم زدند
بیگناهـــی بودم و دارم زدند
سنگ را بستند و سگ آزاد شد
یک شبه بیــداد آمد داد شد
عشق آخر تیشه زد بر ریشه‌ام
تیشه زد بـر ریشه ی اندیشه‌ام
عشق اگر این است مرتد می شوم
خوب اگر این است من بد می شوم
بس کن ای دل نابسامانی بس است
کافـــرم دیگر مسلمانــــی بس است
در میان خلق سردر گم شدم
عاقبت آلــــوده ی مردم شدم
بعد از این با بی کسی خو می‌کنم
هـر چــــه در دل داشتم رو می‌کنم
من نمی‌گویم دگر گفتن بس است
گفتن اما هیـچ نشنفتن بس است
روزگــارت بــــــاد شیـرین ، شاد باش!
دست کم یک شب تو هم فرهاد باش
نیستم از مردم خنــــجر به دست
بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستــم بت پرستی کار ماست
چشم مستی تحفه ی بازار ماست
درد می‌بارد چون لب تر می‌کنم
طالعم شوم است باور می‌کنم
من که با دریا تلاطم کرده‌ام
راه دریا را چـــرا گم کرده‌ام
قفل غـــم بر درب سلولـــم مزن
من خودم خوش باورم گولم مزن
من نمی‌گویم که خاموشم مکن
من نمـــی‌گویــم فراموشم مکن
من نمی‌گویم که با من یار باش
من نمی‌گویم مرا غمخوار باش
آه ! در شهر شما یاری نبود
قصه هایــم را خریداری نبود
راه رسم شهرتان بیداد بود
شهرتان از خون ما آباد بود
از در و دیوارتان خــــون مــی‌چکد
خون صد فرهادو مجنون می‌چکد
خسته‌ام از قصه های شومتان
خسته از همدردی مسمومتان
این همه خنجر دل کس خون نشد
این همه لیلی کسی مجنون نشد
آسمان خالی شد از فریادتان
بیستون در حسـرت فرهادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام
گویـی از فرهاد دارد ریشه ام
عشق از من دور و پایـم لنگ بود
قیمتش بسیار و دستم تنگ بود
گر نرفتم هر دو پایـم خسته بود
تیشه گر افتاد دستم بسته بود
هیچ کس آیا فکرما را کرد؟ نه
فکر دست تنگ مـا را کرد؟ نه
هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه
هیــچ کس اندوه مـا را دید؟ نه
هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر کـــه با ما بود ازما می‌گریخت
چند روزی است که حالم دیدنی است
حال من از ایــن و آن پرسیدنـــی است
گاه بر روی زمین زل می‌زنم
گاه بــر حافظ تفأل مـــی‌زنم
حافظ ِ دیوانــــه فالــم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت
« ما زیاران چشـــم یاری داشتیــم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم»

MILAD KHAN
29th November 2013, 06:01 PM
نخ به نخ همه روز های ما همچون سیگاری برلبان "زندگی" دودمیشود...!

sr hesabi
30th November 2013, 09:44 PM
«ما که اطفال این دبستانیم»

از کتاب و قلم گریزانیم

غالباً تخس و لوس و بی ادبیم

موی ژولیده و پریشانیم

اول ترم فکر شیطنتیم

آخر ترم درس می خوانیم

موقع امتحان پایان ترم

بس که درمانده و پشیمانیم،

خیره بر برگه بغل دستی

لاجرم مثل فکس می مانیم!

بی هدف می رویم دانشگاه

ارزش علم را نمی دانیم

بعد طی مدارج عالی

لنگ شغلی شریف می مانیم

عوض حرفه ای درآمد زا

در مسنجر تمام شب on ایم!

سالها لنگ مدرکی هستیم

تا که اقوام را بچزانیم

خانه از پای بست ویران است

بس که در بند نقش ایوانیم


نسیم عرب امیری

sr hesabi
30th November 2013, 10:12 PM
شاید برایت عجیب باشه این همه آرامشم






خودمانی میگویم ، به آخر که برسی فقط نگاه میکنی





***





میگویند شاد بنویس،نوشته هایت غم دارند...
ومن یاد مردی می افتم که با ویالونش گوشه ی خیابان شاد میزد،
اما با چشمهای خیس ...






***





گفت :جبران میکنم!
گفنم :کدام را؟
عمر رفته را؟
روی شکسته را؟
دل مرده اما تپیده را؟
حالا من هیچ !جواب این تار موهای سفید را میدهی؟
نگاهی به سرم کرد و گفت:چه پیر شده ای!!
گفتم :جبران میکنی؟
گفت: کدام را؟؟؟؟؟!!!






***





خدایا !





چقدر سخته زندگی کردن در میان مردمی که فکرشون، سلیقه شون،نگاهشون، نظرشون با تو فرق میکنه!





درست موقعی که تو به مرگ فکر میکنی اونها به خوشبختی تو می اندیشند!

sr hesabi
30th November 2013, 10:16 PM
خدایا بشکن این آیینه ها را





که من از دیدن آیینه سیرم





مرا روی خوشی از زندگی نیست





ولی از زنده ماندن ناگزیرم...





***





چه آزمون دشواریست





قلبت را در سممت چپ بگذارند





و بگویند برو به راه راست





****





به بودنها دیر عادت کن و به نبودنها زود





آدمها نبودن را بهتر بلدند...





***





خدایا !





یا نوری بیفکن ، یا توری!





ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس میترسد!





***





زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن!





حتما نمکش آشناست!!!





***





آدمی به خودی خود نمی افتد





اگر بیفتد ، از همان سمتی می افتد که





به خدا تکیه نداده است...

Ronia
30th November 2013, 10:26 PM
smilee_new2 (18)

kahrupay
30th November 2013, 10:37 PM
خدایا بشکن این آیینه ها را

که من از دیدن آیینه سیرم

مرا روی خوشی از زندگی نیست

ولی از زنده ماندن ناگزیرم...





حالمان خوش نیست جانا
تو بگو بهتر ز او کیست جانا
ما در این منزل کمی آزرده گشتیم
زین سبب کمتر کسی زیست جانا

شعر از خودمان[nishkhand]

sr hesabi
9th December 2013, 11:27 PM
از ویژگی‌های شهرهای شلوغ عصبیت و درنتیجه خشونتی است که در لابلای شهر هر روز موج می‌زند. از صدای بوق و آلودگی هوا و ترافیک خودروها و پل‌های بلاتکلیف و آشغال‌های وسط خیابان‌ریخته و گربه‌های بی‌چشم و دم و پرندگان زخمی گرفته تا آدم‌هایی که نگاه‌هایشان خالی‌تر و تصویرشان خاکستری‌تر می‌شود. بعد فکر می‌کنم که چطور می‌شود آذرخشی از هیجان، نشاط یا مهربانی را بر این شهر و آدم‌هایش تاباند تا بفهمند روزهای این شهر همه‌اش گرانی اخبار صفحه حوادث روزنامه‌ها نبوده. به اندازه سهم خودم، به اندازه سهم تک‌تک ما باید کار کنیم وگرنه کوه عظیم این زباله خشونت را با هیچ بمبی نمی‌توان منهدم کرد، مگر دینامیت‌های کوچک مهربانی. همین لبخندزدن به همسایه‌ها، همین گذشت از تصادف‌های سطحی‌ای که با یک عذرخواهی و یک پولیش ساده حل می‌شود... همین آشغال‌نینداختن در خیابان‌ها. همین گفتن یک خسته نباشید ساده به پلیس سر چهارراه که زیر باران ناشی از آلودگی هوای شدید تهران، یکدفعه با جمله تو از این رو به آن رو می‌شود. من کار دیگری هم انتخاب کرده‌ام. داستان عاشقانه می‌نویسم، نمایش عاشقانه بازی می‌کنم و وقتی بعد از چهارسال بلاتکلیفی، کتاب عاشقانه اخیرم به بازار می‌آید در کمال تعجب می‌بینم که در عرض یک هفته چاپ اولش تمام می‌شود. در جشنواره شاپرک‌های شهر جلیلی به من گفت از تو کتابی نخوانده‌ام. موضوع داستان‌هایت چیست. خندیدم و با شرمندگی گفتم، چیز خیلی ساده‌ای: عشق! و او خندید و گفت: چیزی که اغلب یادمان رفته. مطمئنم که کتابت زیاد خوانده می‌شود. هر کدام از ما چیزهایی بلدیم که همان آذرخش‌های کوچک لطافت و شاعرانگی است که اگر ذره‌‌ذره جمع شود بالاخره این‌همه خشونت را کم‌رنگ می‌کند. دوست دارم این هفته فکر کنیم به راه‌هایی که هر کداممان می‌توانیم حتی با زیاد کردن تعداد لبخندهایمان در روز به جنگ این همه خشونت مسری برویم.

بهاره رهنما
روزنامه شرق
13 آذز

sr hesabi
10th December 2013, 09:17 PM
http://uc-njavan.ir/images/4w4yhim2xfyqipinnfte.jpg

نشه اخم کنی به اون دختر بچه ای که گلی داره تو دستشو میخواد بهت بفروشه رو برگردونی و با خودت بگی فرق داری
حتما اره فرق داری دایی
اون که بچه کارگره از پایینه شهر فقر و ترس و سیاهی همراهشن
باباش معتاده دایی ببین صورتشو .جای سرخ سیلیه سرد پدرشو
فقط ۹ سال داره و تو مدرسه نیست و طمع تلخ کارو به دوش کشیده و گلی که پرپر میشه تو
دسته مشتری اون گلی که با تلخی ازش میخری
واسه اون گل نیست یه لقمه نونه
ضامن اینکه کتک نخوره تو خونه
نپرس تقصیر کیه؟
خودت یه روز میفهمی
نپرس قصش طولانیه
دایی زمین پر از ادمان که کار میکنن و یه عده ای فقط ول دارنو یه مشت عقده ای
که از کاره کارگرا کاخ ساختن و چه کسایی تو این راه جون باختن
این چیزارو به دیگرون بگی بهت میخندن
اخه زشتی هم عادت میشه واسه ادم



http://uploadkon.ir/?file=shahin_najafi-Sarina-(IroMusic)-195.mp3

sr hesabi
13th December 2013, 02:13 PM
فریاد شلوغی روز، کم داره صداتو هنوز
تقدیر سکوت تو بود، خورشید هرچی که سرود
هر واژه که از تو گسست، بیداری خونه شکست
ای ظلمت خواب عمیق
از تو،آه از تو دریغ
باید دل سپرد، بی دلیل انگار
باید دل سپرد، تا عبور از تکرار
حرفی تازه بود در سکوت، سایه وار
تا آواز نو، نغمه ای خوش تر
تا شعری بلند، تا زبانی دیگر
باید دل سپرد در سکوت، ساده تر
سنگینی خاطره ها، دلتنگی ساده ی ما
ترسی شد و در تو خزید
در سایه ی این پرواز نرسیدن دید
تصویر گذشته ی دور، این فاصله های صبور
هر ثانیه در تو گریست
افسوس من از فرداست که نبود و نیست
باید دل سپرد، بی دلیل انگار
باید دل سپرد، تا عبور از تکرار
حرفی تازه بود در سکوت، سایه وار
تا آواز نو، نغمه ای خوش تر
تا شعری بلند، تا زبانی دیگر
باید دل سپرد در سکوت، ساده تر

دانلود (http://srv.20music7.org/1392/06/Iranian%20Tracks/09/Sara%20Naeini%20Ft%20Reza%20Rohani%20-%20Bayad%20Del%20Sepord%20%5B128%5D.mp3)

masoume.a.92
14th December 2013, 05:13 PM
زندگی یعنی دیدن "داشته" ها و ندیدن "نداشته" ها


http://bayanbox.ir/id/927216546323554030?view


http://bayanbox.ir/id/927216546323554030?view


نمیدونم به تاپیکت ربط داره یا نه! اگه نداره عذر... [khejalat]

sr hesabi
15th December 2013, 11:11 PM
زندگـــــی یک اثر هنـــــــــــــریست



نه یک مسئله ی ریاضــــــی



بهش فکــــــــــر نکن... ازش لذت ببر...

sr hesabi
16th December 2013, 11:01 PM
http://sotakbar.akkasee.com//files//cache/blogs/images/files_blogSystem_blogs_sotakbar__hichestan_1[w730xhmresizeByMaxSize].jpg

به سوی هیچستان میرود این کجاوه بی چرخ

"VICTOR"
21st December 2013, 07:57 PM
زندگـــــی یک اثر هنـــــــــــــریست


نه یک مسئله ی ریاضــــــی



بهش فکــــــــــر نکن... ازش لذت ببر...



مخالفم ...[sootzadan]

زندګی هم هنره و هم مسئله ...

هم بهش فکر کن و هم ازش لذت ببر ...

زندګی می تونه یک مسیر باشه همراه با مسئله و هنر ، دو تاش در کنار هم قشنګه ...

http://uc-njavan.ir/images/lmxexd3eix92bbijoxkq.jpg (http://uc-njavan.ir/)

sr hesabi
28th December 2013, 12:13 AM
فدم هایمان به سمت مرگ
به اندازه ای دفن شدن آرزوهایمان
برایمان گران تمام میشود
بس در تعجبم
که چرا مردمانی با این سرعت خودشتان و تمام آرزوهاشان رو له میکنند
بدون هیچ توجهی
پس حقیقت زندگی را کی میفهمیم
حقیقت زندگی در میان همین قدم هاست
حقیقت زندگی مثل تکه نانی است که اگر نبینی ممکن است زیر پایت تباهش کنی
ولی اگه برش داری میتوانی تا قدم بدی ،امیدوار بمانی
امید به رسیدن به تمامی حقیقت ها[golrooz]

sr hesabi
29th December 2013, 10:59 PM
چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم
پروانهٔ مرگ پر زنان دور سرم
چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم
خصم افکند آوازه که با تاج زرم!
اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع
وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع
فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی
پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟
از آتش دل شب همه شب بیدارم
چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم
از روز دلم به وحشت، از شب به هراس
وز بود و نبود خویشتن بیزارم

اخوان ثالث

s..o..s
12th January 2014, 04:38 PM
چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن


که می گویند ملاحان سرودی


اگر باران به کوهستان نبارد


به سالی دجله گردد خشک رودی

s..o..s
12th January 2014, 04:43 PM
آن یکی خر داشت ، پالانش نبود


یافت پالان ، گرگ خر را درربود

کوزه بودش ، آب می نامد به دست

آب را چون یافت ، خود کوزه شکست!!!

آن شرلی
14th January 2014, 02:56 AM
بردباری تان وقتی هیچ چیز ندارید و نحوه رفتارتان وقتی همه چیز دارید !

sr hesabi
20th January 2014, 09:32 PM
سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد[golrooz]
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید [golrooz]

Almas Parsi
20th January 2014, 10:48 PM
سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد[golrooz]
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید [golrooz]

سلام جناب sr hesabi [golrooz] بزرگوار
ممنون از دعوتتون و ایجاد این تاپیک
متن تون زیبا بود [tashvigh]
مشخص هست که طبع نوشتاریتون خوبه و دستی بر قلم دارید ...
همینکه اقدام به نگاشتن میکنید و جسارت دست به قلم شدن رو دارید ...
یعنی راه شکوفایی براتون باز هست و قطعا در این مسیر موفق خواهید شد ...
امیدوارم شاهد کارهای متعدد تون در این زمینه ها باشیم [golrooz][shademani2]

zoh_reh
20th January 2014, 11:24 PM
سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد[golrooz]
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید [golrooz]

سلام آقای حسابی[golrooz]

نوشته هاتون قابل تقدیره

به نظرم از اونجائیکه کوه نشانه سختی و سنگینیه،

در جمله آخر به جای سردی اگه از سنگینی استفاده میشد بهتر بود.

موفق باشید[golrooz]

اسپوتنیک
21st January 2014, 05:33 PM
سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد[golrooz]
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید [golrooz]

شعرتون خیلی قشنگ بود به نظر من به جای میکشد از میشکند استفاده کنید بهتره . این نظر من بود و این شعر شما . هر تغییری که به نظر خودتتون مناسبه اعمال کنید [golrooz]

AaZaAdeh
22nd January 2014, 01:03 PM
سنگینی بی مهری چشمهایت
کمرم را خم کرد
روزی چشمان تو را
کوهی در پشت خود میدیم
و با آنها در مقابل مشکلات می ایستادم
ولی حال چشمهای تو کوهی شده است
بر پشتم
که قبل از همه مشکلات مرا در زیر
سردی رابطه ها میکشد[golrooz]
-------------------------------------------------------------------------------------
خودم نوشتم ولی فکر نکنم خوب باشه
در هرصورت نظراتتون رو بهم بگید [golrooz]
من الان اینجوووریم [gerye][gerye][gerye]
سلام
جدای از شوخی ،زیباااا بود[cheshmak]

sr hesabi
23rd January 2014, 02:59 PM
زندگی صحنه خندیدن هاست
خندیدن ها صحنه ایست از شادی و غم ها
شادیهایی که پس عادت به درد ها پدید می اید
و غم هایی که هر روز در ذهن و جان من پر و بالی دوباره میگیرند
باز هم باید رسید به این شعر :
خنده تلخ من از گریه
غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته بدان میخندم

همیشه به دنبال زیاد بودم
ولی همیشه آخرش گفتم هیچی
شاید سهم من از این دنیا فقط یک چیز است
هیچ[golrooz]

-------------------------------------------------------------------------------
ممنون بابت نظرات بالا
و ممنون که خوندید[golrooz]

sr hesabi
23rd January 2014, 11:31 PM
یه آهنگ زیبا
بهتره بگیم ریمیکس یکی از دکلمه های استاد شکیبایی توسط ساسور
کار زیبایی بود،نذاشتم تو موسیقی گفتم ...
راستی ساسور مرد هست(جو ندید یه وقت)

http://s1.pardismusic.ir/Music/1392/09/02/Sasver%20Ft.%20Khosrow%20Shakibaei%20-%20Tame%20Eshgh.jpg




دانلود (http://dl.iranmoozik.com/Music/Single/1392/08/Sasver%20Ft%20Khosrow%20Shakibaei%20-%20Tame%20Eshgh%20%5b128%5d.mp3)

sr hesabi
23rd January 2014, 11:37 PM
http://www.sanasong.com/wp-content/uploads/2013/11/17282404367890615388.jpg

sr hesabi
26th January 2014, 05:39 PM
http://s5.picofile.com/file/8108945618/375681_565756426846473_677725648_n.jpg

sr hesabi
29th January 2014, 08:55 PM
25 دی 92
روزنامه شرق
یک حرف، یک نگاه
برای بچه‌های «شین‌آباد» که پشت در ماندند
بهاره رهنما
از «شین‌آباد» آمده بودید از راه دور می‌دانم جایی دورتر از کرمان و می‌دانم به سختی آمده‌اید، می‌دانم که این‌بار برای احقاق حق نیامدید، می‌دانم که تقاضایی هم نداشتید، جز اندکی لبخند، حز دیدن آنها که دوستشان دارید: مهران مدیری، پگاه آهنگرانی، پیمان قاسم‌خانی، امیر ژوله، بزرگمهر حسین‌پور، رامبد جوان، مهتاب کرامتی و که و که و که می‌دانم که به شوق آمدید و بس، شوق جشن مجله چلچراغ که شاید خیلی از شماها با چند روز تاخیر بالاخره به دستتان می‌رسید و می‌خواستید از نزدیک در شوق دست‌اندرکاران مجله که می‌خواستند از شماها و آنها که دوستشان دارید تقدیر کنند سهیم باشید اما نشد با وجود داشتن چندین مجوز و ازدحام نزدیک به هزارو800نفر پشت در برج میلاد یک‌ربع مانده به شروع مراسم، از اجرای مراسم جلوگیری شد و شماها با مردم دوست‌دار «چلچراغ» و باقی میهمان‌ها در سرمای پشت در ماندید و من و آقای خلیلی رفتیم روی سکو و بی‌بلندگو، از همه عذرخواهی کردیم، بچه‌ها چند شب قبل آقای رییس‌جمهور حرف‌های قشنگی زد، اصلا همه رییس‌جمهور‌ها حرف‌های قشنگ و خوب می‌زنند و امید در دل بچه‌ها می‌کارند، اما من شک ندارم آقای رییس‌جمهور با تدبیر ما، برای شما توضیحی خواهد داشت چون من ندارم و مثل شما نفهمیدم جشن یک مجله مردمی نوجوان‌پسند با اهداف فرهنگی چرا برگزارشد، همه میهمانان به کنار، به خاطر دل بچه‌های «شین‌آباد» من که اصلا از ذوقم بخش مربوط به اجرایم را بر هم زدم تا کنار این بچه‌ها باشم فردایش که چلچراغی‌ها به دیدن بچه‌ها رفتند از فشار قلب افتادم تا آخر شب در گوشه بیمارستان قلب و فقط اشک ریختم و فکر کردم پس چه کار فرهنگی برای بچه‌ها می‌شود کرد؟
بچه‌های «شین‌آباد» دستتان و قدم‌های خسته‌تان را می‌بوسم.
http://sharghdaily.ir/?News_Id=30225

sr hesabi
2nd February 2014, 11:33 AM
کیستی که من
این گونه
به اعتماد
نام ِ خود را
با تو می گویم …
کلید ِ خانه ام را
در دست ات می گذارم…
نان ِ شادی های ام را
با تو قسمت می کنم!
به کنارت می نشینم و
بر زانوی تو
این چنین آرام …
به خواب می روم ؟
کیستی که من
این گونه به جد
در دیار ِ رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم ؟

شاملو[golrooz]

sr hesabi
2nd February 2014, 10:46 PM
اهنگ بسیار زیبا مریم حیدزاده و بنیامین باران

http://up.patmat.ir/images/1ukclhalb7dpy1yx4q.jpg





MP3 320

benyamin-baran-vaghean-tanham-ft-maryam-heydarzadeh (http://dl.radiojavan.info/radiojavan%201392/bahman%2092/10/Benyamin%20Baran%20-%20Vaghean%20Tanham%20(Ft%20Maryam%20Heydarzadeh). mp3)

MP3 128

benyamin-baran-vaghean-tanham-ft-maryam-heydarzadeh (http://dl.radiojavan.info/radiojavan%201392/bahman%2092/10/Benyamin%20Baran%20-%20Vaghean%20Tanham%20(Ft%20Maryam%20Heydarzadeh)% 20%5B128%5D.mp3)

sr hesabi
9th February 2014, 05:50 PM
آخی خسته بودم یکم گفتم یه پست بزارم دلم باز بشه
چون این تاپیک شده مثل دفترچه یادداشت برای من ،همینجا مینویسم

خواستم از زندگی خود
کلامی برای آشنایان روایت کنم
زندگیم در سه نقطه خلاصه میشد
پر از ناتمامی هایی که در آخر همه سه نقطه وجود داشت
سه نقطه هایی از جنس شکست و پیروزی
از جنس یاس و امید
کاش ولی همه این سه نقطه ها یه چیزی رو بهم میگند
اینکه زندگی ادامه داره و من باید برای از بین بردن این سه نقطه ها تلاش کنم
تا دیگر هیچ 3نقطه ایی نباشه
امیدوارم...

sr hesabi
9th February 2014, 06:03 PM
آهنگ سوگند ساعت برگرد
دوست داشتم خودم گذاشتم برو بچس دان کنند ،شاید دوست داشتند

هدف من توی گهواره مرد


رو ورق جوهری با اشکای خشک


نقاشیام اشکالی گنگ و افکارم شده خرواری فحش


بحثی نیست که انسان کمه


بحث سره اینه چقد سوگند خره


چون با هرکی نشسته یک ماه بعدش


طوری ازش خورده که چشماش تره


اینا تازه نیست عادت کردم


خط به خط روی کاغذ غرقم


و شب به شب توی عالمی پرتم که جوونیم حروم شد


ساعت برگرد


ساعت برگرد


ساعت برگرد


ساعت برگرد…


بازم من همیشه یه گوشه ای تو اتاقم وا رفتم


از هرکی ندونه میپرسه میگه خوابم من


دادا من بیدارم تا جایی که یادم هست


فقط حالم بد


یادم میاد روزایی که عاشقونه با بچه های محله میرفتیم کوهپایه تا عصر


روز ها و ساعت


مثه برق رفتن


و دوستامم با برفا اب شدن تا گرم بمونن


روزایی که من پیش رومه


نامردا همه رفتن همه سرگرم و غرقن توی کار و بار با ایال و داف چون توی حیاط ما دیگه جایی نیس واسه این همه عشق و حال لارج


اینا کیان به اصطلاح رفیقان


تا کجا باهات میان


چرا تورو میخوان


واسه سود و زیان و هیچکی طرفت نیس


چون لیست طلبت شده بیست تا ورق خیس


دانلود (http://s5.picofile.com/file/8103839300/Sogand_Saat_Bargard_Free_Style.mp3.html)

sr hesabi
11th February 2014, 07:13 PM
سلام
یه آهنگ دیگه میخوام بزارم براتون
از گروه زدبازی به نام گیتار کولی
خیلی آروم و قشنگه
و مهم تر از همه این آهنگ رو میشه تو اسپیکر گوش کرد[khande]

شعر 1 - [نسیم]
بالای کوه ، تو ولنجک
یه خونه ی عجیبی میشناسم
بوی شب با نور شمع ،
فقط اونو می خوام توی جمع

هم سرایی -
میکشه سیگار رولی / میزنه گیتار کولی
تو می خوای چیکارش کنی؟ تو می خوای چیکارش کنی؟
پوستش سبز تره / نگاش جذب منه
کاش لبخند بزنه ، کاش لبخند بزنه

شعر 2 -
اولین باری که دیدمش ، با یه بطریه ویسکی بود
گفتم آروم تر پسر ، گفت "حالا تو بگو ویسکیت کو؟"

هم سرایی -
میکشه سیگار رولی / میزنه گیتار کولی
تو می خوای چیکارش کنی؟ تو می خوای چیکارش کنی؟
پوستش سبز تره / نگاش جذب منه
کاش لبخند بزنه ، کاش لبخند بزنه

شعر 3 - [جی جی]
یه جوری نگا میکنه انگار دوست پسر سیا داره / بیا آره
Muchos Gracias Mamma / بیا با ما اینجا داره /
گی گی گی گرم میشه ، سونا بخار / 2 تا خمار
میتونن همو ببینن کجا 2 بار؟
میدونی که دیوونتم / میدونم که دیر اومدم
میدونی که تکیلا (Tequila) زدم ، میده بوی لیمو تنم
4 تا خط 5 تا شات و 6 تا سیم / آهنگایی برات میزنم که میشناسی

[سیجل]
چیکا چیکا چیکا چیکا میکنی اینجا بیکار چیکار؟
دورتو نیگا / Ambiance Porto Rica، تو قرتو بیا (Cha Cha)
بکوب پاتو روی زمین / که زود با تو توی همیم
یه گوشه با نور کمیم / می خواییم تا صبح خونه نریم
مثه 2 تا کرم ابریشم / که آروم رو هم ول یه کم میشن
شیطونی ولی کرم من بیشتر / آره لیوانا سروِ از دیشب
پس زود برو بالا / که دلم میخواد خوب تو رو حالا
این موزیک داستان ماهاست / میاد اون دورا گوش کن و بایلا

هم سرایی -
میکشه سیگار رولی / میزنه گیتار کولی
تو می خوای چیکارش کنی؟ تو می خوای چیکارش کنی؟
پوستش سبز تره / نگاش جذب منه
کاش لبخند بزنه ، کاش لبخند بزنه

دانلود (http://uplod.ir/doubinx0yeea/Zedbazi_-_Guitare_Koli__www.armyzedbazi.blogfa.com_.mp3.htm )

sr hesabi
15th February 2014, 12:16 AM
عاشق و معشوق واقعی مثل دو لبه قیچی هستند
زملنی به هم میرسند که دیگه همه تارو پود ها زندگیشون رو
بریدند

sr hesabi
19th February 2014, 09:38 PM
تی دی
(ورس اول)

دوباره راتو چشا خطن
بازم نبستن حسابارو دلِ پر از حسرت
این آدما تو خلصن
انگار گمی تو جنگل
بی هدفو بی مقصد
وقتی دلتنگِ ی مشت آدمِ اضافه ای هر شب
نمیشه دل کند فقط بالا میره سنم
شاید بوده قسمت که تا الانم زندم
ما لای صحنه ها و پیِ ردپا به سمتِ باد

تی دی
(کروس)
از همه کندمو کشیدم یِ دیـــــــــوارِ بلندو دورم راحتِ خیالِ خودم
همه تویِ قیافه گمنو نمیره تو کتم چون زیاد تو مخن
کشیدم یِ دیـــــــــوارِ بلندو دورم راحتِ خیالِ خودم
همه تویِ قیافه گمنو نمیره تو کتم چون زیاد تو مخن
کشیدم یِ دیـــــــــوارِ بلندو دورم راحتِ خیالِ خودم
همه تویِ قیافه گمنو نمیره تو کتم چون زیاد تو مخن

صادق
(ورس 2 )

شام آخر عین عیسی
خیانت کارهم از بینِ ماست
هرکی هستی دست مریضا
خیالم راحت از اجتماست
بزن تبر محکم بزن
من خدا ِ پشتم پسر
هر چی کردی من میبخشم
کلِ تیر هات خوردن به سنگ
بودن یا نبودن مسئله اینه کدوم از ماست
روحم یاکه جسمم؟!!خستگیِ من مالِ کدوم از ایناست
من بریدم یا این نفسا
من اسیرم یا این قفسا
دوست خوب به زندگیت بچسب
من نباختم به این هوسا
منو میبینی هنوز زیر پرچمِ خدام
جلوم میشینی پلوم چون از یِ مکتبِ جدام
نکن کاری منو بکنی مظهر گناه
نرو راهی رو که بشی آخرش دست به دعا
من بت نیستم حاجی بت شکنم
اونا که مث من هر روز از پل میپرن
خوشبختی ها بالای قله کمن
این حرفمه و ی روزی رو (؟)میکَنَم

تی دی
(کروس)
از همه کندمو کشیدم یِ دیـــــــــوارِ بلندو دورم راحتِ خیالِ خودم
همه تویِ قیافه گمنو نمیره تو کتم چون زیاد تو مخن
کشیدم یِ دیـــــــــوارِ بلندو دورم راحتِ خیالِ خودم
همه تویِ قیافه گمنو نمیره تو کتم چون زیاد تو مخن



آهنگ سایه از صادق
Sayeh (http://dl3.bia2rap20.info/Full/Sadegh/Parvaresh/03.Sadegh_Sayeh_128.mp3)

sr hesabi
19th February 2014, 09:58 PM
http://www.axgig.com/images/25716855004702971490.jpg

sr hesabi
9th March 2014, 01:45 PM
سلام
آهنگ من اونیم که... از مرتضی پاشایی ،امروز اومد
آهنگ بسیار زیبا و احساسی هست ،
راستی دوستان برای سلامتی مرتضی پاشایی عزیز هم دعاکنید[golrooz]
http://up.patmat.ir/images/32iw7omw079b16ckb3b6.jpg

من اونیم که سایه ام نداشت


دلش رو توی کوچه جا گذاشت


همون که تو دلش عشق مارو کاشت


غیر از این سکوت چیزی برنداشت




من اونیم که گریه می کنه


همون که بغض و ول نمی کنه


همون که هیچکی باورش نکرد


اشک و عاشق گونه می کنه


صدام که سر به آسمون کشید، دلای عاشق و به این جنون کشید


خدا ببخشه اونو که نموند


که قلب سادمو اون به خون کشید


عشق ادعا سرش نشد، آخرش نشد


که یاد من بره


آسمونو باورش نشد ، کبوترش نشد


دوباره بپاره


من اونیم که خیره رو دره، خوشیشو میده غصه می خره


که حالش از همیشه بدتره


دل نمیده و دل نمی بره


کسی که با کسی قدم نزد


تو خونه عکسی غیر غم نزد


سری به قلب عاشقم نزد


اونکه رو دلم زخم کم نزد


​MP3 320
Morteza-Pashaei-Man-oniyam-ke (http://dl.radiojavan.info/radiojavan%201392/esfand%2092/18/Morteza%20Pashaei%20-%20Man%20Ooniam%20Ke.mp3)

MP3 128
Morteza-Pashaei-Man-oniyam-ke (http://dl.radiojavan.info/radiojavan%201392/esfand%2092/18/Morteza%20Pashaei%20-%20Man%20Ooniam%20Ke%20128.mp3)

k.ahmadi
9th March 2014, 01:58 PM
صداش خیلی قشنگه.........
ایشالا سلامتیشو زودی بدست بیاره...[dooa][dooa]

farhad_jomand
9th March 2014, 03:17 PM
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خوشنودباشی وما رستگار[golrooz][alaghemand]

sr hesabi
13th July 2014, 12:55 AM
کلا سه تا شعرای منو که ویرایش اخرشو فقط اینجا گذاشتم پرید[asabani]
خیلی هم عصبی هستم از این اتفاق

اینم شعر اخر

هیس
میخواهم همه جا سکوت مطلق باشد
هیچ حرفی نباشد
نه طعنه ،نه نصیحت
نه حرف خدا باشد ،نه حرف بنده اش
هیچ چیز،فقط سکوت

میخواهم در سکوت بی انتها طوری غرق شوم
که انگار از ابتدا ناشنوا بوده ام

ولی بازهم بعد از چند دقیقه
تمام سرم را پر میکنند
حرف هایی که هیچ کدامشان ردی از من ندارد
حرف هایی که بیشتر از خودشان
باید به پشت سرشان توجه کنی

خسته شده ام
خسته شدم از این همه چاه های پیش رو
از این انبوه دوراهی ها
خسته شده ام از این همه بازیگر
که هر کدام بهترین اند در نقش نبودن

نمیدانم برای چه باید بجنگم
برای چه باید راهی را برم
که هزاران هزار ادم رو عریان ساخته
و هر کدام را به جهنمی در خویش تبعید کرده

هیچ چیز نمیگویم
بهتر است من سکوت کنم
تا شاید در سکوت خویش
ان حرف ربانی را پیدا کنم

---------------------------------------------
خوب نیست میدونم
ولیکن حسش اومد،نوشتمش
البته این واقعا بدون هیچ ویرایشی هست
همونی رو که تو ذهنم گفتم بدون فکر ،تایپ کردم
باشه که دوست داشته باشید[golrooz]

sr hesabi
19th July 2014, 11:35 PM
کروس مهراد هیدن و نسيمدلم تنگ شده ....دلم تنگ شده ه ی دلم تنگ شده دلم تنگ شده ...دلم تنگ تنگ
ورس مهراد هیدن
گرفت لجن دورمو گم کردم خودمو/ ولی تاریکی مرد و من دیدم صبحمو من باید بحث کنم هر دفه تا بس کنی/ ببین هر چه که هست دورم ماله منه نه از تو نیس طوفان و رد شدم شروع فصل 2/ وسطو من جویدم ته موندش برتو این شده دسه 2 که هر دفه یک لحظه تو میفتی باز پائین و میگیریم دوتا دست تو تولدمه سلامتی پدرم که برد منو نوک قله هل داد که بپرم/ قول داد که پسرم شک نکن یه ذرم یه روزی میاد میگی من از همه اینا بهترم ولی غرورم سر جاشه فرود رو می پرم/ بازی رو می بازم قبل اینکه ببرم تو باید بشکافی روح و جونتو/ فدا کنی پوست و گوشت و استخونتو
کروس مهراد هیدن و نسيم
دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده ه ی دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده
ورس سیاوش سیجل
زیر آفتاب برزیل/ نشستی دم بار با يه هنسی/ بم بگو لب آب داری چه حسی/ دور از پلاستیک و کاردای فلزیخوبه نه این حس هر روزمه/ دنیا رو میگیرم انگار عروسمه/ بازی میکنم باش انگار عروسکه نشستم این بالا نوکه قله/ سرمورو گنده/ همه چی آروم مثه صبح جمعهولی بعضی وقتا این بالاسرد میشه/ نوک قله ای میخوای بالاتری هی/ ولی سردی رو دیگه چیزی حس نمی کنیروی اکس و نیکوتین فقط میگذرونی/ جای اینکه زندگی کنی ساعت 5 شده دلم بازم تنگ شده/ ولی راه برگشت نیست/ چشام میشه با یه لبخند خیسکروس مهراد هیدن و نسيم
دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده ه ی دلم تنگ شده ....دلم تنگ شده
اوترو مهراد هیدن
تو شب تاریکم تو تو صبحو کردی نقاشی/ اگه یه وقت نبودی فردا چی/ دلم تنگ شده دلم تنگ شده


دانلود (http://uplod.ir/8r4y1kxtpuzv/9__ZedBazi_-_Delam_tang_shode__armyzedbazi.blogfa.com_.mp3.htm )

sr hesabi
19th July 2014, 11:38 PM
تو تهرانی‌ که شده مُده تازه لاتیو پُره مازراتی
بگو واسه تو چی‌ مونده
همه چی‌ قرو قاطی‌
نمی‌دونی حتی دیشب
دوست دخترت با کی‌ بوده


نه نه نه نه نه نه نه نه.. فردا رو نمی‌خوام
واسه فردا این همه راه رو نمیام ، چسبیدیم
امشبو یه وری ، هر چی بشه میگم عشقم
C’est La Vie..
نیستیم سیندرلا
انقد میمونیم بیرون تا چین بره لا
پوستمون گود بشه همه زیر چشا
بگو کی‌ این همه م*مه دیده یه جا ها ها؟
ماها تحریم نیستیم همگی‌ سوخت میدیم
نمیدونیم باهم سر چی‌ دوست میشیم
دیگه شده مسخره برام
اینجا بس کمه سواد
از تفریح گذشته مصرف ِ مواد
تهران شیک و پیک بود دیگه شیک نی‌
رستوران بود و شده پیکنیک
تهران کارتونی بود ولی‌ گرگه بردش خوردش میگ میگ
دیگه دیگه رینگِ بکس شد
چش نذاشته میان میگن سوک سوک
دافاش خشننو زاخاراش فشنن
ولی‌ بازم حال میکنییم باهاش مگه نه..


تو تهرانی‌ که شده مُده تازه لاتیو پُره مازراتی
بگو واسه تو چی‌ مونده
همه چی‌ قرو قاطی‌
نمی‌دونی حتی دیشب
دوست دخترت با کی‌ بوده


آدما تهران شدن حزب باد
بد جوری دنبال وززهان
دختره بغلم لَم داده
طبقه معمول شده هولِ برنامه
چی‌ بگم وقتی‌ اون عمل بنّائه
الکلی تا اونکه عملِ قلب داره
نمی‌شه دید فرق قشرارو
برقه چشمارو
ولی‌ بازم من
تهران میرم با لبِ خندون
یه دست به فرمون
یه خط به دندون
چون ، اینجا همه گروه گروهن
پشتت بد میگن خوب تو روتن
بعده لاشخوریشون با تو خوبن
کارشون جور شد جفت پارو توتن
شدن نصف ِ دخترا تو ایران ول
آنتن میدن بدتر از ایرانسل


تو تهرانی‌ که شده مُده تازه لاتیو پُره مازراتی
بگو واسه تو چی‌ مونده
همه چی‌ قرو قاطی‌
نمی‌دونی حتی دیشب
دوست دخترت با کی‌ بوده


او او او او او
او او او او
او او او او او
او او او او
او او او او او
او او او او
او او او او او..


اگه دنیا اینه
بذار دنیا بازی باشه
اگه اوضاع اینه
بذار دوزا پایین باشه
هر جایی‌ بریم
هر کاری کنیم
بازم اینجاییم…
بازم اینجاییم


راحت
کثافت زدیم شهرو با هم
میخوایم خسارت ندیم ولی‌ طاقت
نداریم ما تا حد ، نداریم ما
میمونیم از ما میشنون صدا
فانِ نه بیشتر از ۳ ماه
تهران مال ِ مائه ولی‌ جای ما نی
دیگه بالا شهر همه شدن قاطی پاتی
انتلکت ،قمه کش تا معاملاتی
همه بور خوردن میری یه جا یه پارتی
آدم حسابیا یه کوچم من
دیگه همه کوچ کردن
اینور اونور فراره
این شهر دیگه موندن نداره
یه موقعی‌ معیار خوبو ساده بود
تحصیلات خونواده بود
قبله این که پولو مایه بود
ولی‌ الان
دیگه دخترا قشنگ میدونن با کی‌ بخوابن
دختر چیه؟ اینا ماشین حسابن
با این حال اینجا عالی ِ
فکرا خالی‌ ِ تو درینکا مالیه


تو تهرانی‌ که شده مُده تازه لاتیو پُره مازراتی
بگو واسه تو چی‌ مونده
همه چی‌ قرو قاطی‌
نمی‌دونی حتی دیشب
دوست دخترت با کی‌ بوده


او او او او او
او او او او
او او او او او
او او او او
او او او او او
او او او او
او او او او او..


دیگه منو تو نداره اینجا همه رد کردیم تک تکمون
الکی‌ می‌زنیم الکی‌ می‌خوریم الکی‌ می‌کنیم
اینجا الکی‌ خوشیم ولی‌ تقصیر ما نیست هست؟


این شهر اونی‌ نیست که بزرگ شدیم توش
همرو میشناختیم چی‌ شد گم شدیم توش
همه چی‌ عوض شد
همه چی‌ عوض شد..


این شهر اونی‌ نیست که بزرگ شدیم توش
همرو میشناختیم چی‌ شد گم شدیم توش
همه چی‌ عوض شد
همه چی‌ عوض شد..

دان (http://dl2.behmusic263.com/music/1393/tir/Irani/Alireza%20JJ,%20Sijal%20-%20Tehran%20Maserati%5B128%5D.mp3)لود

sr hesabi
19th July 2014, 11:43 PM
حسرتای زیادی تو دل بوده و هست
از خاک خونه بگیر تا پول تو دست
میگی همه چی ردیفه ولی چیزی در اصل
اونی نبود که تو خواستی یا که دیدی ازش
یهو میجنبی میبینی که چشات بازه
نوک انگشتت چیزی به اشاره خواسته
تا بچه ای و میزنی زیر گریه
میگی بابایی بخره واست اینو هدیه
اما روزا رفتنو الان تو بزرگ شدی
واسه زندگی با سیلی باس خودتو سرخ کنی
دیگه چی میرسه به اون همه حسرتات
فکر جبران یکمشم پس نباش
حقیقت تلخه ولی خوب داستان اینه
هرکی سفت کردو رو پاهاش وایستاد دیده
که داشتن خیلی چیزا نا ممکنه
توی دنیایی که تن تو راه برد بهش
آره شدی با جیبای خالی طرف
پاتو شل کن ببند به پایین تنت
هه... آسمون ما که بارید همش
از این چهار فصل بودیم ما تو پاییز فقط
هی... توئم مثل من یه اسیری حتما
که محکومیو لایق کثیری حسرت
ولی ببین که بی نصیب هستن
یا درجه دار یا پدر وزیر نفتن
تاحالا شده به خودتم از صد ده ندی؟
میشی بیمار روانی که از سگ بدتری
همه تقسیرهارو هم میندازی گر بابا
که چرا کم گذاشته جیب سر ماها
رفیق قدیمیتم رو به رشده نه؟
اما تو شدی از قدیمتم کمی گشنه تر
که ببین که زندگیش رو به راهه
هرچی بابا مایس توله اشم تو رفاهه
هه... داستان قدیم یه افسانه شد
هرکی سفت شروع میکرد خوب میبست بارشو
ولی الان تو باس با یه سرمایه جلو
وایسی کار کنی تا دربیاری کلفت
و الا همیشه هشتت گروست
یه مدرک داری اونم هجوه که مفت
نمی ارزه توی این زندگی
تو باز بگو مهندسو شیک بهم بگین
هه هه هه
پس تو خنده هاتو بکن تا بی خبری
بعد ها باس داد بزنیش با جیب خرید
اگه نگاه کنی تو با دید وسیع
میبینی جز غصه نشده چیزی نصیب
همه ی خواسته هات واست خیالی شد
چون سجلدت به اسم ایرانی خورد
چیه ؟ توهم رسیدی به حرف من
راهتو کج کردی حالا به سمت غرب؟
هان؟
میدونی؟ هه...
وقتی هر سالی میگذره از زندگیت ، میفهمی که اونجا جایی دیگه واسه موندنت نیست
پس تا دیر نشده برو... بجنب...
توهم برو توهم برو
هه هه


دانلود 320

Download (https://ia902509.us.archive.org/9/items/Ho3einHasrat320/Ho3ein%20-%20Hasrat%20%5B320%5D.mp3)

دانلود 128

Download (https://ia902507.us.archive.org/33/items/Ho3einHasrat128/Ho3ein%20-%20Hasrat%20%5B128%5D.mp3)

1=1+1
28th September 2014, 07:44 PM
فک کن داداشم تولد منو یادشه خخخخخ
یه هفته زودتر داره برنامه تدارک میبینن خخخخ
لو رفتن داداش گلممممم. هههه
از شدت ذوق اشک تو چشام جمع شده ههه
چی برا یه دختر از این خوشحال کننده تر
ای جونم . تولد خانوماشونو یادشون میره خخخ ولی برا تولد یه دونه خواهرشون از ی هفته زودتر برنامه دارن . همچین راجب تدارکاتش جلسه گرفته بودن . خخخ . خفه شدم از ذوق ههه
برم ماشیناشونو بشورم براشون هههه
عمدا اینجا نوشتم چشای روزگار در اد خخخ

sr hesabi
28th January 2015, 05:04 PM
هر چی بیشتر میدونم میفهمم هنوز نادونم
باید یاد گرفت تا قبل فاتحه رو تابوتم
یاد بگیرم سن و سال پیش عشق کشکه
به یه هفتاد ساله ی عاشقم میشه گفت بچه
یاد بگیرم دروغ یعنی سقوطه ته چاه
خاکی باشم ولی باشه غرور سره جا
یاد بگیرم بجنگم نشینم بگم به درک
یکیه معنی بشین بفرما بتمرگ
یاد بگیرم نصیحته پیرا طلاست
رفافت جای خودش حساب جیبا سواست
یاد بگیرم ببخشم تا بخشیده شم
بفهمم ، تا فهمیده شم
یاد بگیرم ته جیبم حلاله حروم نشه
میشه نامرد بود ولی صفا تو مردونشه
ییاد بگیرم تهش مرگه بعدش قبره
جا نداره واسه مال ِ دنیا که سرش جنگه




تا حس میکردم علامه ی دهرم
می دیدم توی نادونیام غرقم
تا باز میشد قلاده ی مغزم
سریع میومد فلسفه به جنگم…


باید یاد بگیرم زندگی بازیه قفلی شی فولی روش
مثل فیفا صد دست بازی کنی غولی توش
یاد بگیرم ترس یعنی خیس کردن هدف
با دو دلی فقط میشه بیشتر وقتت تلف
یاد بگیرم عمر کوتاه و تیزه مسیه
پر نکتس کلش ولی ریزه و تستیه
یاد بگیرم عقل سالم تو بدن سالمه
چه حسیه ورزش کنم چون بعد چتی فسیه
یاد بگیرم تاریکیه توهمه جلو پام
تنها راه نجاتشم توکل به خداست
اگه عشق بدم بش هر روز میتونم اون بالا جشن بگیرم
تولد دلو باش
یاد بگیرم خانواده یعنی همه چی
بعضی وقتا جلو بزگترت باید خفه شی
حتی اگه بد کنن با تو ، سد کنن راتو
تو عصا دستشی پس نگو برا چی
یاد بگیرم از هر دستی بدم میگیرم
همین دنیا بهشت و جهنم و میبینم
باید حریف ببینم نفسمو
یادم نره اصلمو
هدر ندم انرژیمو
نجات بدم نسلمو


تا حس میکردم علامه ی دهرم
می دیدم توی نادونیام غرقم
تا باز میشد قلاده ی مغزم
سریع میومد فلسفه به جنگم…


دوست داری کی باشی ها ؟..


تا حس میکردم علامه ی دهرم
می دیدم توی نادونیام غرقم
تا باز میشد قلاده ی مغزم
سریع میومد فلسفه به جنگم…




دانلود آهنگ با کیفیت 320 (http://file.nex1music.com/1393/07/08/Various%20%20Artists%20-%20Overdose/Various%20%20Artists%20-%20Overdose%20%5B320%5D/Moer%20-%20Bayad%20Yad%20Begiram.mp3)

دانلود آهنگ با کیفیت 128 (http://file.nex1music.com/1393/07/08/Various%20%20Artists%20-%20Overdose/Various%20%20Artists%20-%20Overdose%20%5B128%5D/Moer%20-%20Bayad%20Yad%20Begiram.mp3)

تووت فرنگی
29th January 2015, 07:06 PM
تا نهان سازم از تو بار دگر

راز این خاطر پریشان را
می کشم بر نگاه ناز آلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهش جانسوز
از خدا راه چاره می جویم
پارساوار در برابر تو
سخن از زهد و توبه می گویم


فروغ

سروه74
8th March 2015, 11:57 AM
یه صبح دیگه
یه صدایی توی گوشم میگه
ثانیه ها رو تو داره میره
امروزو زندگی کن
فردا دیگه دیره
نم نم بارون
میزنه به کوچه و خیابون
یکی میخنده یکی غمگینه
زندگی اینه

همه ی قشنگیش همینه
خورشید و نور و
ابرای دور و
هرچی که تو زمین و آسمونه
بهم انگیزه میده
رها کن دیروزو
زندگی کن امروزو
هر روز یه زندگی دوبارس
یه شروع جدیده

………..

دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو
خوب یا بد

اگه آسون یا سخت
نا امید نمیشم
چون دوست دارم زندگی رو

………..

دوست دارم (http://wikinaz.rozblog.com/)
زندگی رو

………..

چشماتو وا کن
یه نگاه به خودتو دنیا کن
اگه یه هدف تو دلت باشه
میتونه کل دنیا تو دستای تو جا شه
جاده ی دنیا
میسازه واست کابوس و رویا
یکی بیدار و یکی خوابه
راهتو مشخص کن
این یه انتخابه
اگه ابرای سیاهو دیدی
اگه از آینده ترسیدی
پاشو و پرواز کن
تو افق های پیش رو
اگه به سرنوشت میبازی
تو بخوای فردا رو میسازی
پس دستاتو ببر بالا و بگو
دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو
خوب یا بد
اگه آسون یا سخت
نا امید نمیشم
چون دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو

………..

دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو
خوب یا بد
اگه آسون یا سخت
نا امید نمیشم
چون دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو

M@HSA_kntu
2nd August 2015, 11:16 AM
بابا آب داد...

بابا نان داد...

خواندیم و نوشتیم و حفظ شدیم، اما درک نکردیم.

بابا آب داد:

آری پدر برای شرمنده نشدن در مقابل فرزندش شب و روزش را یکی کرد،

برای سربلندی کودک در مدرسه سر خود را خم کرد.

دستانش پینه زده بود ، پلک های چروکیده، خط عمیقی روی پیشانی.

نشسته بود رو به رویش کوه غم و با گل های قالی بازی میکرد...

غم خرید جهیزیه دختر دم بختش،

ترس فردای پسر رشیدش،

همسرش دانه های تسبیح را نخ میکرد تا کمک خرجی باشد.

چشم های زن سو نداشت.

مرگ تدریجی شور و نشاط را حس میکرد.

پدر دیگر زنده نبود فقط نفس میکشید، نفس میکشید و آرزو هارو تنها در قفس میکشید.

یارانه میدادند شاد بود...

اما به چه قیمتی؟

پدر دیگر نان نمیاورد پدر خسته بود پدر مرده بود پدر....

قدرش را ندانستند رفت... چه تلخ... نتوانست زندگی را تحمل کند...

درد را در خود تزریق کرد، سختی را نوش کرد، آرزو میکرد که کاش اخته میشد و این روزهای پسرش را نمیدید.

باز هم میخوانیم بابا نان داد...

اما سرنوشت درس هارا را تغییر داد:
((( بابا برای نان داد )))

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد