PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا می توان حق “مادر” را ادا کرد؟



diana3
18th May 2013, 10:35 AM
0 Lik (http://ariyanet.net/45275/%d8%a2%db%8c%d8%a7-%d9%85%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86-%d8%ad%d9%82-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d8%a7-%d8%a7%d8%af%d8%a7-%da%a9%d8%b1%d8%af%d8%9f.html#)http://ariyanet.net/wp-content/uploads/2013/05/289f9e0b-4791-44f2-932b-1582f007f91e.jpg (http://ariyanet.net/wp-content/uploads/2013/05/289f9e0b-4791-44f2-932b-1582f007f91e.jpg)


رسول خدا (ص) می فرماید:
حق پدر این است که از او در طول زندگی اطاعت کنی ولی حق مادر را هرگز نمی توانی ادا کنی، حتی اگر به تعداد شنهای بیابان و قطره های باران، روزها در خدمت او بایستی، حتی به جای زحمتهای طاقت فرسای دوران بارداری او نخواهد بود.شخصی به خدمت حضرت رسید و از کج خلقی مادرش شکایت کرد. رسول مهر فرمود:
او در آن نه ماه که بار تو را تحمل می کرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شب هایی که بیداری کشید و روزهایی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود!مرد گفت: من پاداش زحمتهای او را پرداخته ام و او را دو بار بر دوش گرفته و به حج برده ام.
پیامبر فرمود: حتی جزای یک ناله ی او را به هنگام وضع حمل نپرداخته ای.منبع:
1- ارزش پدر و مادر در قرآن و روایت،ص891.
2- خانه خوبان42،ص8.

mhd3
18th May 2013, 10:40 AM
ایشالا همیشه سایه ی مامانمون بالا سرمون باشه و همیشه ازمون راضی باشن

Almas Parsi
18th May 2013, 10:55 AM
http://iranvij.ir/group/email/91/Kherad/10/K10S7.jpg

aty.a
18th May 2013, 11:46 AM
​http://uc-njavan.ir/images/nlniaanl9upw3k170758.jpg (http://uc-njavan.ir/)

aty.a
18th May 2013, 11:47 AM
​http://uc-njavan.ir/images/qi5yzfp4f3s9gfv716yv.jpg (http://uc-njavan.ir/)

mahmoodmah
18th May 2013, 02:31 PM
سفارش درباره حقوق مادر
http://img.tebyan.net/big/1386/08/228242461821571207118131151161021042129440.jpg

مادر نیز از نظر امام رضا علیه السلام دارای احترام و حقوق فوق العاده‎ای می‎باشد. از این رو، آن حضرت در یکی از پیام‎های ارشادی خود در همین راستا چنین می‎فرماید:
بدان که حق مادر از لازم‎ترین حقوق و واجب‎ترین واجبات می‎باشد. زیرا او در شرایطی تو را در رحم خود پرورانیده و از شیره جانش به تو خورانیده است که هر کس در چنان شرایطی حاضر به تحمل این همه زحمات نبوده است. تو را با جان و دل و سر و چشم و گوش و همه جوارحش با تمام محبت و رضایت نگهداری می‎کرد و با کمال مسرت و خوشحالی ناراحتی‎هایت را برطرف می‎ساخت و با تمام قوا می‎کوشید تا خواسته‎هایت را برآورده سازد و حاضر بود خود گرسنه بماند، اما تو را سیر کند و خود تشنه بماند، ولی تو را سیراب نماید و خود برهنه بماند و تو را بپوشاند و یا خود در آفتاب بماند و تو را در سایه گذارد .
بنابراین، سپاسگزاری از زحمات مادر و احسان و نیکویی و مدارا با او بایستی به اندازه خدمتش باشد . اگر چه شما طاقت و توان انجام کوچک‎ترین حق او را جز به توفیق و یاری پروردگار جهان ندارید و به تحقیق خداوند متعال حق او را قرین حق خود قرار داده و فرمود است: و اشکر لی و لوالدیک و الی المصیر (سوره مبارکه لقمان، آیه 14) ؛ به انسان توصیه کردیم شکر من، و پدر و مادرت را به جا آور که بازگشت همه به سوی من است .
منبع:

فقه الرضا علیه السلام، ص 234 .

منبع (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=53846)

mahmoodmah
18th May 2013, 02:35 PM
حق مادر
زكریا ، پسر ابراهیم با آنكه پدر و مادر و همه فامیلش نصرانی بودند و خود او هم نصرانی بود مدتی بود كه در قلب خود تمایلی به اسلام احساس می كرد. آخر بر خلاف میل پدر و مادرش دین اسلام را برگزید و به مقررات اسلام گردن نهاد.

زمان حج رسید و زكریا به قصد حج از كوفه بیرون آمد و در مدینه به حضور امام صادق(ع) رسید و دلیل اسلام آوردنش را به ایشان گفت. امام تصدیقش كردند و سه بار فرمودند: «خدایا خودت او را راهنما باش» و به او گفتند اگر سؤالی داری بپرس. زكریا گفت: «پدر و مادر و همه فامیلم نصرانی هستند. مادرم نابیناست. من با آنها محشورم و قهراً با آنها هم غذا هستم. تكلیف من در این صورت چیست؟»
امام فرمود: «اگر آنها گوشت خوك نمی خورند معاشرت تو با آنها مانعی ندارد.» سپس فرمودند:

«مراقب حال مادرت باش. تا زنده است به او نیكی كن وقتی كه از دنیا رفت خودت شخصاً متصدی تشییع جنازه او باش»
ایام حج به پایان رسید و زكریا به منزل بازگشت. او كمر به خدمت مادر بست و لحظه ای از مهربانی و محبت به مادرش فرو گذار نكرد. با دست خود او را غذا می داد و كارهایش را شخصاً انجام می داد.
روزی مادر كه متعجب بود در مورد دینش از او سؤال كرد و خواست كه زكریا دینش را بر او عرضه كند. زكریا شهادتین را برای او خواند و امور دین اسلام را به او تعلیم داد.
آخر شب حال مادر دگرگون شد و بیمار شد. زكریا بار دیگر شهادتین را برای او خواند و مادر با اقرار و اعتراف به آن جان به جان آفرین تسلیم كرد.
در تشییع جنازه كسی كه برای جنازه او نماز خواند و با دست خود او را به خاك سپرد زكریا بود.





منبع (http://www.aftabir.com/lifestyle/view/4826/%D8%AD%D9%82-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1)

mahmoodmah
18th May 2013, 02:39 PM
حقوق پدر و مادر در قرآن و حديثاز آنجا كه پدر و مادر واسطه فيض الهى به فرزندان هستند، و رضاى خدا در رضاى ايشان است و احسان به والدين در قرآن در كنار عبادت خدا واجب شمرده شده است، از اينرو لازم است كه حقوق آنها را بشناسيم و در برآوردن آن بكوشيم; چراكه برآوردن حقوق پدر و مادر جز از طريق آشنايى با حقوق ايشان امكان ندارد.

تعريف حقوق
حقوق جمع حق است و حق از ريشه حقق به معنى هر كار و سخنى است كه بر حسب واقع، آنطور كه واجب است و به اندازه اى كه واجب است و در زمانى كه واجب است انجام شود [1] . در مختار الصحاح در توضيح اين لغت آمده است:«حقّ الشى اى وجب»،يعنى حق چيزى است كه واجب مى شود.
اهميت حقوق پدر و مادر
1- در سوره هاى بقره/83، نساء/36، انعام/51 و اسراء/23 نيكى به والدين بلافاصله پس از مسأله توحيد قرار گرفته است. اين امر بيانگر آن است كه در اسلام تا چه اندازه بر اهميّت حقوق پدر و مادر تأكيد شده است.
2- احترام به پدر و مادر از اوصاف برجسته انبياء الهى مانند حضرت يحيى، مسيح، نوح، ابراهيم(عليهم السلام) بر شمرده شده است. از قول حضرت يحيى در قرآن نقل شده است كه: «خدا من را طورى خلق كرد كه نسبت به پدر و مادرم خوش رفتار باشم.» قرآن اين مطلب را در مورد حضرت عيسى(ع) نيز بيان مى كند: «خدا مرا طورى خلق نكرد كه نسبت به مادرم بدرفتار باشم.» باز در جاى ديگر مى فرمايد: «من نسبت به مادرم نيك رفتارم.»
همچنين پيامبر اسلام (ص) در جواب سؤال فردى كه از او پرسيد: «من أعظم حقاً على الرجل؟»،يعنى: «چه كسانى بزرگترين حق را بر فرد دارند؟» فرمودند: «والداه»، يعنى «پدر و مادرش» [2] .
تقدم حق مادر بر پدر
در ذيل به بيان چند حديث، درخصوص تقدم حق مادر بر حق پدر مى پردازيم:
1- جاء رجل آخر قائلاً «يا رسول اللَّه(ص) من احق الناس بحسن صحابتى؟» قال: «أمك» قال: «ثم من؟» قال: «امك» قال: «ثم من؟» قال: «امك» قال: «ثم من؟» قال: «ابوك» . [3]
2- جاء رجل فسأل رسول اللَّه(ص) عن برالوالدين فقال «ابرر امك، ابررامك، ابرر امك، ابرر اباك، ابرر اباك، ابرر اباك» [4] .
در اين حديث نيكى به مادر قبل از نيكى به پدر ذكر شده و تكرار هر دو نشانگر اهميت نيكى به والدين است.
3- عن الامام الباقر(ع): «ان موسى بن عمران قال: »يا رب اوصنى« قال: »اوصيك بى« قال: »يا رب اوصنى« قال: »اوصيك بى« ثلاثاً قال: »يا رب اوصنى» قال: «اوصيك بامك» قال: «يا رب اوصنى» قال: «اوصيك بامك» قال: «يا رب اوصنى» قال: «اوصيك بأبيك» [5] .
در اين حديث خداوند (جل جلاله) ابتدا دو مرتبه حضرت موسى(ع) را سفارش به خودش مى كند سپس دو مرتبه پيامبرش را سفارش به مادر مى كند آنگاه يك مرتبه او را سفارش به پدر مى كند.»
نكته هاى زير از اين حديث بدست مى آيد:
الف خداوند سفارش به مادر را قبل از سفارش به پدر ذكر مى كند.
ب خداوند سفارش به مادر را همرديف سفارش به خود قرار داده است.
ج خداوند حضرت موسى(ع) را - كه هم پيامبر است و هم معصوم از خطاست - به مادرش سفارش مى كند و اين سفارش را دو مرتبه، تكرار مى كند كه اين امر اهميت حق مادر را مى رساند.
4- پيامبر(ص) فرمودند: «حق مادر دو برابر حق پدر است [6] .»
5- قال على بن الحسين(ع): «اوجبها عليك حق امك ثم حق ابيك [7] ».
6- جاء رجل الى رسول اللَّه(ص) قال: «يا رسول اللَّه: اىّ الوالدين اعظم حقاً. قال : «التى حملته بين الجنبين. [8] »
7- پيامبر(ص) مى فرمايد: «يوصيكم اللَّه بامهاتكم ثم يوصيكم بامهاتكم، ثم يوصيكم بامهاتكم ثم يوصيكم بالأقرب فالأقرب»
8- در كتاب فقه الرضا(ع) آمده است كه: «و اعلم أن حق الأم الزم الحقوق و اوجب»
9- خداوند به موسى(ع) مى فرمايد: «ألا ان رضاها رضائى و سخطها سخطى» يعنى «اى موسى آگاه باش كه رضاى مادر رضاى من است و خشم مادر خشم من است».
ناتوانى در اداى حق مادر
امام سجاد(ع) در رسالة الحقوق در مورد حقوق مادر مى فرمايد: «حق مادرت اين است كه بدانى او به گونه اى تو را حمل كرده است كه هيچ كس چنين لطفى به ديگرى نمى كند و او تو را حفظ و نگهبانى كرد و باكى نداشت كه خود گرسنه باشد و تو را سير سازد و خود تشنه بماند و تو را سيراب سازد و خود برهنه باشد و تو را بپوشاند و خود در معرض تابش شديد آفتاب قرار گيرد ولى براى تو سايه اى از محبت ايجاد كند و خود رنج بيدارى كشد ولى آسايش تو را فراهم سازد و از سرما و گرما حفظت كرد تا از آنِ او باشى. پس هر آينه توان سپاسگزارى او را ندارى مگر به كمك خدا و مددرسانى او» [9] .
در روايت آمده است كه روزى فردى از پيامبر(ص) پرسيد: «ما حق الوالدة؟» پيامبر(ص) جواب دادند: «هيهات هيهات لو أنه عدد رمل عالج و قطر المطر أيام الدنيا قام بين يديها ما عدل ذلك يوم حملته فى بطنها». يعنى هرگز نخواهى توانست!هرگز نخواهى توانست! اگر فرزند به تعداد ريگهاى بيابان و قطرات باران در جهان، در اداى حق مادر بكوشد معادل روزى كه مادر فرزند را در شكمش حمل مى كرد نمى شود [10] » .
همچنين روزى فردى به پيامبراكرم(ص) گفت: «من مادر پيرم را به پشتم حمل مى كنم و از روزى ام به او مى خورانم. آيا حق مادرم را به جا آورده ام؟» پيامبر(ص) فرمودند: «نه، زيرا كه مادرت نيز تو را حمل كرد و نيز از شيره جانش به تو خورانيد.» بنابراين هر چه انسان در دوران پيرى در حق مادر بكوشد مادر نيز در دوران كودكى آن را براى فرزند انجام داده است. در ادامه پيامبر(ص) فرمودند: «و كانت تصنع ذلك لك و هى تحبّ حياتك و انت تصنع هذا بها و تحب مماتها»، يعنى: «مادرت در تمامى مراحل، كارهايى كه براى تو مى كرد آرزوى زنده ماندنت را مى كرد، در حالى كه تو آن كارها را مى كنى و آرزوى مرگ مادر پيرت را دارى» [11] .
حقوق پدر و مادر
بدليل آنكه در قرآن و روايات به حقوق مادر و پدر، همه جا در كنار هم اشاره شده است، ما نيز به حقوق آنها به طور كلى اشاره مى كنيم و بعضى از حقوق را كه اختصاص به مادر دارد در كنار آن نقل مى كنيم.
الف. خوش رفتارى
نبايد والدين به خصوص مادر را در امور دنيوى در رنج و مشقت قرار داد هر چند مسلمان نباشند. چنانكه در قرآن آمده است «و صاحبهما فى الدنيا معروفاً» (لقمان/15)
ب.دعا و طلب مغفرت
يكى ديگر از حقوق والدين دعا است; چنانكه مستحب است در حق ايشان اين دعاى قرآنى خوانده شود: «رب اغفر لى و لوالدىّ و ارحمهما كما ربيانى صغيراًو اجزهما بالاحسان احساناً و بالسيئات غفراناً» .
آيت اللَّه جوادى آملى در شرح اين آيه مى گويد: «در اين آيه، لفظ «ربيانى» (به دنيا آوردند مرا) آمده است نه لفظ «ولدانى» (رشد دادند مرا) و پدر و مادر بايد به تربيت فرزند توجّه داشته باشند و هر قدر فرزندشان را خوب تربيت كنند همان اندازه نسبت به فرزندشان حق دارند» [12] .
ج. سپاسگزارى از والدين
خداوند در قرآن مى فرمايد:«اشكر لى و لوالديك» (لقمان / 14)
در توضيح آيه فوق بايد گفت بر اساس قاعده عقلى «وجوب شكر منعم» شكر خدا واجب است. پدر و مادر نيز يكى از مجارى فيض خدا و مصاديق نعمت او هستند. ايشان هم منعم هستند و هم نعمت. از اينرو ما بايد در درجه اول شكر خدا را بجا آوريم كه چنين نعمت بزرگى به ما ارزانى داشته و سپس در اداى حقوق پدر و مادر كه ولى نعمت ما هستند و بخاطر ما زحمات زيادى را متحمل شده اند بكوشيم. بنابراين بدليل آنكه والدين مجراى وصول فيض و نعمت الهى به ما مى باشند سپاسگزارى از ايشان در طول سپاسگزارى از خدا قرار مى گيرد. البته روشن است كه مقصود از سپاسگزارى و تشكر از والدين تنها تشكر زبانى نيست بلكه مقصود احترام قلبى و عملى و قيام به اداى حقوق ايشان است.
امام صادق(ع) در مورد سپاسگزارى از والدين مى فرمايد: «يجب للوالدين على الولد ثلاثة اشياء: شكرهما على كل حال و طاعتهما فيما يأمرانه و ينهيانه عنه فى غير معصية اللَّه و نصيحتهما فى السرّ و العلانية». يعنى سه چيز بر فرزند، در حق پدر و مادر واجب است:
1- شكر پدر و مادر به هر شكل ممكن;
2- اطاعت از پدر و مادر در هر چيزى كه امر و نهى مى كنند به جز در گناه و معصيت خدا
3- خيرخواهى براى ايشان در پيدا و نهان [13] .
د . رعايت ادب و پرهيز از شكوه
خداوند در آيه 23 و 24 سوره اسراء مى فرمايد: «فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما و قل لهما قولاً كريماً واخفض لهما جناح الذل من الرحمة». از اين آيه نكات ذيل را مى توان برداشت كرد:
1- لفظ «اخفض» همراه «ذل» آمده و هر دو به معناى نرمش و فروتنى با پدر و مادر است و تكرار دو كلمه هم معنا نشانه تأكيد بر آن است [14] .
2- تواضع به پدر و مادر بايد نشأت گرفته از رحمت و عواطف قلبى و عمل به فرايض الهى باشد نه از روى كراهت و اجبار [15] .
در زمينه اف نگفتن به پدر و مادر امام رضا(ع) مى فرمايد: «أدنى العقوق أف و لو علم اللَّه شيئاً ايسر منه و اهون منه لنهى عنه»،يعنى كمترين چيزى كه باعث عاق پدر و مادر مى شود، اف گفتن بدانهاست. و هر آينه اگر چيزى ساده تر و خفيف تر از آن وجود داشت، خدا حتماً از آن نهى مى كرد [16] .« بنابراين اگر از كمترين چيزى كه باعث آزار پدر و مادر شود نهى شده است، به طريق اولى بالاتر از آن را هم كه باعث آزار آنها مى شود نبايد انجام داد. در حديث آمده است: »ان اضراك فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما ان ضرباك... ان ضرباك فقل لهما غفر اللَّه لكما فذلك منك قول كريم... و لا تملأ عينك من النظر اليهما الا برحمة و رقة و لا ترفع صوتك فوق اصواتهما و لا يدك فوق ايديهما و لا تقدم قدمهما»،يعنى اگر پدر و مادر تو را غمگين كردند بدانها كمترين حرفى نزن و اگر تو را زدند، آنها را زجر مده بلكه به آنها بگو خداوند شما را بيامرزد و اين سخن همان قول كريم است كه خداوند در قرآن آورده.... و به پدر و مادرت جز با نظر رحمت و مهربانى نگاه نكن و صدايت را بالاتر از صداى آنها نبر و دستت را بالاى دست ايشان بلند نكن و در هنگام راه رفتن جلوتر از قدم هاى ايشان راه نرو». مقصود از عبارت «دستت را بالاى دست پدر و مادر قرار مده [17] »
يعنى هنگام گفتگو با آنها دستت را بالاى دست آنها مبر چنانكه نزد عرب رايج بود كه هنگام گفتگو دستانشان را باز مى كردند و تكان مى دادند.
ه - نيكى و احسان
آيات 17/اسراء، 29/عنكبوت، 46/احقاف، 83/بقره در مورد احسان به پدر ومادر است.
خداوند در آيه 83 سوره بقره مى فرمايند: «و اذ اخذنا ميثاق بنى اسرائيل لا تعبدون الا اللَّه وبالوالدين احساناً».
اين آيه شريفه به سه نكته اشاره دارد:
1- احسان به والدين در رديف عبادت و بندگى خدا قرار گرفته است [18] .
2- نيكى به والدين اختصاص به آيين پيامبر ندارد; بلكه در اديان ديگر نيز مطرح بوده است.
3- به دليل اهميت احسان به پدر و مادر خداوند از بنى اسرائيل نسبت به اين امر عهد و پيمان گرفته است.
حال اين سوال مطرح است كه چرا احسان به پدر و مادر در قرآن تكرار شده است؟ نخست به دليل اهميت حقوق ايشان است. ديگر آنكه چون در دوران كهنسالى نگهدارى پدر و مادر زحمت دارد، به همين دليل بارها در قرآن عبارت «و بالوالدين احساناً» آمده است.
روزى فردى از حضرت ابا عبد اللَّه(ع) در مورد آيه «و بالوالدين احساناً» پرسيد، حضرت فرمودند: «الاحسان أن تحسن صحبتهما و أن لا تكلّفهما أن يسألاك شيئاً مما يحتاجان اليه و ان كانا مستغنيين»،يعنى احسان آن است كه با آنان معاشرت نيكو و پسنديده داشته باشى و در مجالست و مصاحبت،از احترام به آنها دريغ نورزى و آنها را مجبور نكنى تا چيزى را كه احتياج دارند از تو بخواهند، هر چند بى نياز باشند. از اين حديث برمى آيد كه انجام كار - در صورت درخواست و مطالبه پدر و مادر - احسان نمى باشد بلكه نيكى كردن به آنها بدون اظهار حاجت احسان است» [19] .
خواجه نصير الدين طوسى در مورد احسان والدين به فرزندان و بالعكس مى گويد: «محبت پدر و مادر فرزندان را محبت طبيعى است و محبت فرزندان ايشان را محبتى ارادى و به اين سبب در شرايع، اولاد را به احسان به آباء و امهات [سفارش كرده اند] و فرق ميان حقوق پدران و مادران [از اينجا] معلوم مى شود، [كه] حقوق پدر روحانى تر است و به اين سبب تنبيه فرزند بر آن بعد از تعقل حاصل آيد و حقوق مادر جسمانى تر، و به اين سبب هم در اول احساس، فرزند آن را فهم مى كند و به مادران ميل زياد نمايند و به اين قضيه اداى حقوق پدران به بذل طاعت و ذكر خير و دعا و ثنا كه روحانى تر است بايد و اداى حقوق مادران به بذل مال و ايثار اسباب تعيش و انواع احسان كه جسمانى تر است زياده بايد». [20]
و - نيكى به پدر و مادر در زمان حيات و پس از مرگ
نيكى يا بِرّ آن است كه از آنچه دوست داريم، بدهيم زيرا مقام ابرار نيز چنين است. حضرت صادق(ع) درخصوص برو نيكى به پدر ومادر مى فرمايند: «ما ينمع الرجل منكم أن يبروا الوالدين حيين و ميتين يصلى عنهما و يتصدق عنهما و يحج عنهما و يصوم عنهما فيكون الذى صنع لهما و له مثل ذلك فيزيده اللَّه ببرّه و صلاته خيراً كثيراً»،يعنى چه چيز مانع از آن مى شود كه به پدر و مادرتان در دنيا و پس از مرگ نيكى كنيد: براى آنها نماز بخوانيد و صدقه دهيد و حج بگذاريد و روزه بگيريد و مانند آن برايشان انجام دهيد، زيرا خداوند به نيكى شما خير زياد مى دهد». در روايت آمده است كه روزى فردى به پيامبر(ص) گفت: «مرا سفارشى ده» پيامبر(ص) فرموند: «والديك فاطعهما و برّهما حيين كانا او ميتين و ان امراك أن تخرج من اهلك و مالك فافعل فان ذلك من الايمان»،يعنى تو را به پدر و مادرت سفارش مى كنم كه به آنان در حيات و ممات نيكى كنى و اگر به تو امر كردند كه از مال و خانه ات بگذرى، پس چنين كن، زيرا اين جزئى از ايمان است.
علامه مجلسى در شرح نيكى به پدر و مادرى كه فوت كرده اند مى گويد: «با طلب مغفرت و آمرزش براى پدر و مادر و پرداخت ديون و قرض هاى آنان و به جا آوردن قضاى عبادات آنان و انجام كارهاى خير و صدقه براى آنان و تمام كارهايى كه باعث رسيدن ثواب به ايشان مى شود به آنان نيكى كن». [21]
مى فرمايند: «بر الوالدين من حسن معرفة العبد باللَّه، اذ لا عبادة اسرع بلوغاً بصاحبها الى اللَّه من بر الوالدين المسلمين لوجه اللَّه لان حق الوالدين مشتق من حق اللَّه» يعنى نيكى به پدر و مادر از حسن معرفت بنده نسبت به خدا نشأت مى گيرد; زيرا هيچ عبادتى سريعتر از نيكى به پدر و مادر مسلمان به رضايت خدا منجر نمى شود، زيرا حق پدر و مادر از حق خدا ريشه گرفته است» [22] .
آثار نيكى به پدر و مادر
نيكى به پدر و مادر آثار زيادى دارد از جمله:
1- نيكى متقابل فرزندان:امام صادق (ع) مى فرمايند: «برّوا ءابائكم يبرّكم ابناءكم»، يعنى به پدر ومادرتان نيكى كنيد تا فرزندانتان به شما نيكى كنند [23] » .
2- طول عمر: پيامبر(ص) فرمودند: «من بَرّ الوالدين زاد اللَّه فى عمره» [24] .
3- آسانى سكرات موت: پيامبر(ص) فرمودند: «من احب أن يخفف اللَّه عنه سكرات الموت فليكن بوالديه باراً»، يعنى هر كس دوست دارد خداوند سكرات موت را براى او آسان گرداند پس به پدر و مادرش نيكى كند [25] ».
شهيد اول (قدس اللَّه) در كتاب «قواعد» بعضى از حقوق پدر و مادر را چنين برمى شمارد:
1- سفر مباح و حتى سفر مستحب بدون اجازه (پدر و مادر) حرام است.
2- فرمانبردارى ايشان در هر كارى اگر چه در امر مشكوك و مشتبه (البته اگر منجر به معصيت خدا نشود) واجب است.
3- اگر وقت نماز فرا رسيده باشد و(پدر و مادر) انجام كارى را از فرزند بخواهند بايد نمازش را به تأخير اندازد.
4- اختيار منع فرزند از جهاد كفائى را دارند. رسول خدا(ص) در اين باره فرمودند: «لا ينبغى للرجل أن يخرج الى الجهاد و له أب أو ام الا باذنهما» [26] . همچنين نفقه پدر و مادر در صورت عدم استطاعت مالى بر عهده فرزند است و اين نفقه با فضيلت ترين انفاقها در راه خداست. چنانكه پيامبر(ص) فرمودند: «هل تعلمون اى نفقة فى سبيل اللَّه افضل؟ قالوا: اللَّه و رسوله اعلم. قال: نفقة الولد على الوالدين» [27] .
عقوق والدين
امير المؤمنين على(ع) مى فرمايد: «من العقوق اضاعة الحقوق»،يعنى ضايع كردن حقوق از جمله عقوق است.
محقق خوانسارى در شرح اين حديث مى گويند: «مراد اين است كه عقوق پدر و مادر فقط اين نيست كه كسى با ايشان بدرفتارى كند و ايشان را آزار دهد، بلكه بجا نياوردن حقوق ايشان از تعظيم و تكريم و فرمانبردارى و مانند آن نيز از جمله عقوق به شمار مى رود و وزر و وبال دارد [28] ». همانطور كه مى دانيم عاق مادر شدن، حرام است چنانكه پيامبر(ص) فرمودند: «ان اللَّه حرم عليكم عقوق الامهات [29] ». آيت اللَّه جوادى آملى مى گويند: «عقوق پدر و مادر جزء معاصى كبيره است. عاق زن و فرزند شدن حرام نيست بلكه عاق پدر و مادر حرام است. [30] » بنابراين ما بايد ازعواملى كه عقوق والدين را در پى دارد بپرهيزيم. پيامبر(ص) مى فرمايند: «اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنة توجد من مسيره الف عام و لا يجدها عاق» يعنى: «بترسيد از اينكه عاق پدر ومادر و مغضوب آنها شويد زيرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هيچگاه به كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهدرسيد» [31] .
عوامل موثر در عقوق والدين
يكى از عواملى كه عقوق والدين را در پى دارد، نگاه تند و غضبناك به پدر و مادر است. چنانكه امام صادق (ع) مى فرمايد: «من العقوق أن ينظر الرجل الى ابويه يَحِدّ اليهما النظر [32] ». حتى اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ظلم كرده باشند باز فرزندحق ندارد با نگاه بغض آلود و غضبناك بدانها بنگرد. يكى از آثار اين عمل عدم قبولى نماز است چنانكه در حديث آمده است: «من نظر الى والديه نظر ماقت و هما ظالمان له لم تقبل له صلاة» [33] .
همچنين بايد بدانيم كه ممكن است فردى در زمان حيات پدر و مادر مورد رضاى آنها باشد ولى بعد از مرگ آنها به خاطر عدم برآوردن حقوق آنها مثل ادا نكردن قرضهاى آنان و... مورد عاق ايشان قرار گيرد. عكس اين مطلب نيز ممكن است، يعنى چه بسا افرادى در دنيا مورد عاق پدر و مادر قرار گيرند ولى بعد از مرگ آنها، به سبب اداى حقوق آنان - مثل اداء قرض و انجام خيرات و مبرات براى آنها و... مورد رضاى پدر و مادر قرار گيرد.
از مطالبى كه گفته شد اين نتيجه به دست مى آيد كه حقوق والدين خصوصاً حقوق مادر از جمله حقوق واجبى است كه بر عهده هر فرد است و در آيات و روايات نيز بسيار بر آن تأكيد شده است.
________________________________________
[1] - ابوالقاسم حسين بن محمدبن فضل (راغب اصفهانى). مفردات الفاظ قرآن: تفسير لغوى و ادبى قرآن. ترجمه و تحقيق دكتر سيد غلامرضا خسروى حسينى. تهران: مرتضوى، 1357.
[2] - ابوالفضل على الطبرسى. مشكاة الانوار فى غرر الاخبار. نجف: مكتبة الحيدريه، 1385 ق، ص 277.
[3] - حسن على قپانچى. شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع). دارالتفسير، 1374،ج1، ص 548.
[4] - ابوالفضل على الطبرسى. همان.
[5] - قپانچى. ج 1، ص 505.
[6] - محمد سپهرى. ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد. قم: دارالعلم، 1375، ص 139.
[7] - محمدباقر مجلسى. بحارالانوار. بيروت: موسسه الوفاء، 1403 ق، ج71، ص 3.
[8] - قپانچى، ج1، ص 549.
[9] - سپهرى. همان.
[10] - حسين نورى طبرسى. مستدرك الوسايل و مستنبط المسائل. قم: موسسه آل البيت، 1408 ق، ج15، ص 203.
[11] - همان. ص 179.
[12] - راديو قرآن. برنامه سروش هدايت: تفسير آيت الله جوادى آملى. مورخ 10/1/78، ساعت: 10:30.
[13] - حسن بن على نمازى شاهرودى.مستدرك سفينه البحار. قم: موسسة النشر الاسلامى، 1419 ق- ج2، صص 342-3; ابن شعبه حرانى. تحف العقول عن آل الرسول(ص). قم: موسسه النشر الاسلامى. 1363، ص 322.
[14] - محمد باقر مجلسى. مراة العقول فى شرح اخبار آل الرسول (ص). تهران: دارالكتب الاسلامية، 1363، ج8، ص 391.
[15] - «حقوق متقابل والدين و فرزندان». با معارف اسلامى آشنا شويم. سال 15، ش 36، زمستان 1375، ص 86.
[16] - مجلسى. همان، ص 42.
[17] - مجلسى مرآة العقول. ج8، صص 390-2 .
[18] - «حقوق متقابل والدين و فرزندان». ص 85.
[19] - همان. ص 86.
[20] - سپهرى. صص 134-135.
[21] - امام صادق(ع) - مجلسى. مرآة العقول. ج 8. ص 393.
[22] - حسين نورى طبرسى. ج15، ص 197.
[23] - ابوالفضل على طبرسى. ص 277.
[24] - همان
[25] - همان
[26] - قپانچى. ج1. ص 548.
[27] - حسين نورى طبرسى. ج15، ص 203.
[28] - جمال الدين محمد خوانسارى، شرح غررالحكم و دررالكلم. تهران: 1373، ج6، ص9، ح 9248.
[29] - قپانچى. ج1، ص 556.
[30] - راديو قرآن. همان.
[31] - ناصر مكارم شيرازى. تفسير نمونه. تهران: دارالكتب الاسلامة، 1378، ج 12، ص 80.
[32] - مجلسى. مرآة العقول. ج8، ص 393.
[33] - ابوالفضل على طبرسى. ص 277.
منبع (http://www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=6409:2009-09-16-13-35-10&catid=76:%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D 9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C&Itemid=863)

mahmoodmah
18th May 2013, 02:41 PM
http://www.ashura.ir/images/articles/content/13162Untitled.jpg حق مادر و پدر


در رساله ی حقوق امام سجاد (ع) در خصوص حق مادر و پدر چنین آمده است که :

« حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته است که کسی نگه نمی دارد و از میوه ی دلش به تو داده که کسی به کسی نمی دهد و از تو با همه ی وجودش از گوش و چشم و دست و پا و موی و پوست، با شادمانی و سرور نگهبانی و نگهداری کرده و ناملایمات، غم ، اندوه ونگرانی ها را تحمل می کند و شادان و خرم است که تو را سیر نماید و خود گرسنه بماند، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند، خود درآفتاب باشد و بر تو سایه افکند، با تحمل مشقت، آرامش و تنعم تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی تو را از لذت خواب بهره مند سازد و شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو و سینه اش چشمه ی جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است. پس باید به پاس این همه محبت و زحمت شکر گزار او باشی و هرگز نمی توانی، مگر خدایت یاری کند.

«و اما حق پدرت آن است که بدانی که او اصل تو است و تو شاخه و فرع او که اگر نمی بود تو نیز نبودی، پس هرگاه در خود چیزی دیدی که تو را شادمان ساخت، بدان که اصل آن نعمت را از پدر داری و خدای را بر آن سپاس گوی و شاکر باش.»

از اربعین سلیمانی نقل شده والدین بر فرزندان هشتاد حق دارند، چهل حق در حال حیات و چهل حق در حال ممات، اما آن چهل حق در حال حیات ده تا از آن ها به تن، ده تا به زبان، ده تا به دل و ده تا به مال است.


ده حق به تن

1. به آن دو خدمت کند حق تعالی فرمود ) وَاخفِض لَهُما جَناحَالذُّلِ مِنَ الرّحمةِ )(سوره ی اسرا آیه ی 24)« و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان (پدر و مادر) بگستران»محمد بن فکدر گوید برادرم نماز شب می خواند ولی من پای مادرم را که مریض بود ماساژ می دادم و دوست ندارم که ثواب برادرم برای من باشد و ثواب من برای مادرم.

2. کمال حرمت آن دو را نگاه دارد و احترام نماید.

3. جلوی آن ها ننشسته و پشت سر ایشان قرار گیرد.

4. فرمان آن ها را اگر شارع مقدس نهی نکرده، انجام دهد و از نهی آن ها اگر واجب شرعی نباشد، پرهیز و خود داری کند .

5. روزه ی مستحبی را با اجازه ی آنان بگیرد.

6. بدون رضای ایشان به سفر غیر واجب عینی نرود.

7. چون آنان ظاهر شوند، برای آنان برخیزد و تا اجازه ندهند، ننشیند، بلکه پایین تر بنشیند.

8. در وقت راه رفتن پشت سر آنان راه رود، مگر در جای گِل، یخ، خطر و شب تار.

9. همیشه با مهربانی به آنان نگاه کند.

10. همواره آماده ی خدمت به آنان باشد.

ده حق بر زبان

1. با تندی با آنان سخن نگوید.

2. صدایش را بر آن ها بلند نکند.

3. گستاخی و پرخاش نکند.

4. آنان را به نام نخواند، بلکه بگوید مادر جان، پدر بزرگوارم.

5. سخن ایشان را قطع نکند.

6. به امر آن ها را خطاب نکند.

7. به نهی و عتاب با آنان سخن نگوید.

8. بر آنان فریاد نزند.

9. به آن دو اف نگوید و سر برنگرداند.

10. با ایشان با ادب سخن بگوید.

ده حق به قلب

1. همیشه با آن دو رئوف باشد و ترحم کند.

2. آن دو را همیشه دوست داشته باشد، اگر چه از لحاظ مالی آن ها در مضیقه باشند، اگر چه خیال کند به وی خوبی نکرده اند، اگر وی را به ناحق بزنند. حضرت رسولخدا(ص) می فرمود« دوستی پدرت را نگه داری کن و قطع نکن که خدا نور تو را خاموش می کند، رسومات خوب پدر از قبیل نذورات، اطعام و انجام مجالس تبلیغ و روضه ی آنان را حفظ کن.»

3. به شادی آن دو ، شاد باشد.

4. در غم آن دو شریک و غم خوار آنان باشد.

5. با دشمنان پدر و مادر خود دوستی نکند که آن دو می رنجند.

6. از بدگویی یا کج خویی آنان نرنجد.

7. اگر به وی ستم کردند، بر آنان خشم نکند، اگر او را زدند ، دستشان را ببوسد.

8. هر چند حق آنان را به جا آورده، باز ترس کوتاهی و تقصیر داشته باشد.

9. همیشه در دل قصد کسب رضای آنان را داشته باشد و اگر وی را زجر دادند یا پیر و فرتوت شدند قصد آزارشان را نکند.

10. در دل طول عمر آن دو را بخواهد، هر چند از زحمت، فقر و بیماری آن دو به تنگ آمده باشد.

ده حق به مال

1. لباس آن دو را پیش از لباس خود تهیه کند.

2. آن ها را از طعام خویش بلکه بهتر از طعام خویش بخوراند، زیرا در هر اتفاقی پدر و مادر جلو هستند .

3. قرض آن ها را بدهد.

4. مخارج سفر آن دو را چه واجب و چه مستحب از زیارت بدهد.

5. اگر فوت کرده اند و حج یا نماز و روزه دارند، از جانب آن ها نایب بگیرد یا خود بخواند.

6. اگر مسکن و خانه ندارند، برای آن دو تهیه کند یا اجاره ی خانه ی آن ها را بدهد.

7. از مال خود در اختیارشان گذارد که هرگاه نیاز یابند، رفع نیاز کنند.

8. امور آنان را از پزشک، دارو، تعمیرات مسکن، وصول طلب، امور اداری و ..... را خود انجام دهد یا مخارج آن ها را تحمل کند.

9. با مال خود به آن دو عزت بخشد.

10. مال خود را مال ایشان بداند، هر چه از اموال او بردارند و یا تصرف کنند به روی آنان نیاورد.



حق حضانت :

پدر و مادر حقوق مشتركي نيز دارند كه بعضي از آنها جزو احكام فقهي است و بعضي جزو كمالات اخلاقي .

يكي از آن حقوق « حق حضانت » است . «حضن » به معناي آغوش است و منظور از آن ، نگهداري و سرپرستي است و اين حقي است هم براي پدر و مادر و هم حقي است واجب بر آن ها ، يعني پدر و مادر در محدوده ي زماني خاص و تا قبل از بلوغ ، فرزند را در كنار خود نگه دارند .

محدوده حق حضانت مادر نسبت به پسر تا دو سالگي و نسبت به دختر تا هفت سالگي است و پدر پس از آن در نگهداري و تربيت فرزند اولي است . حق حضانت اختصاص به صورت طلاق ندارد ، بلكه اگر پدر به هر دليلي در جاي ديگري زندگي مي كند ، مي تواند فرزند را تا مدت حق الحضانه نزد خود نگه دارد و در مدت حضانت ، مادر حق ندارد او را جدا كند و اگر مادر با طلاق يا فسخ از پدر جدا شد ، حق الحضانه ي او ساقط نمي شود ، مگر اينكه با ديگري ازدواج كند كه در اين صورت ، حق منتقل به پدر مي شود و اگر پدر يا مادر فوت كند ، حق حضانت منتقل به ديگري مي شود و هيچ كس از پدر و مادر به نگهداري فرزندشان سزاوارتر نيست ، حتي اگر مادر ازدواج كرده باشد . گرچه ولايت و حق تصرف در اموال فرزند از آن جد پدري يا وصي وقيم است ولي نگهداري بر فرض فوت پدر حق مادر است .

حق نفقه :

از حقوق مشترك والدين ، حق نفقه است . نفقه ي پدر و مادر در صورت نياز ، بر عهده ي فرزند است اگر تمكن داشته باشد ، چه پسر باشد و چه دختر ، البته نفقه ي پدر و مادر بعد از نفقه ي زوجه است در ترتيب ، يعني اگر مرد نتواند نفقه ي همه ي آن ها را بپردازد ، بايد ابتدا نفقه ي لازم همسر را بپردازد و اگر چيزي اضافه شده نفقه ي پدر و مادر و فرزندان را بدهد و نفقه ي پدر و مادر مانند نفقه ي فرزندان است و واجب . پس اگر هم نيازمند باشند و نفقه كم باشد ، بايد ميان آنها تقسيم كند . مسايل و فروع مربوط به لزوم نفقه بسيار است كه در كتب مفصل فقهي كاملاً به آن پرداخته شده است .

امام صادق (ع) مي فرمايد : « پدر و مادر را بر فرزند سه حق است : شكر آنان در هر حال ، اطاعتشان در هر امر و نهي كه معصيت خدا نباشد و خيرخواهي براي آنها در نهان و عيان و فرزند را بر آنان سه حق است : مادر خوب انتخاب كردن ، نام خوب نهادن و پرورش خوب دادن .»2

وظيفه ي فرزند در خصوص مادر و پدر :

انسان بايد متوجه باشد كه بعد از ازدواج و يافتن خانواده و اولاد ، در پاس احترام به پدر و مادر كوتاهي نكند و بحث زن و فرزند موجب نشود كه دست از همراهي و خدمتگزاري پدر و مادر بر دارد ، مثل بعضي از فرزندان اين زمان كه چون پدر و مادر با هزاران زحمت براي فرزند خود ، همسري گرفته و خانواده اي تشكيل مي دهند ، آن فرزند به زودي پدر و مادر را فراموش مي كند و ملاحظه نمي كند كه پدر و مادر بيچاره مدت زمان زيادي تحمل چگونه زحماتي را نموده اند .

پس اگر فرضاً شارع مقدس اسلام به اين مقدار مبالغه و سفارش درباره ي پدر ومادر ننموده بود و ما به وجدان و عقل خود مقايسه مي نموديم ، مي بايست زحمات آنها را مادام الحيات درباره ي اطاعت و انقياد امر پدر و مادر در مثل عبد زر خريده باشيم و اصلاً و ابداً كوچك ترين موجبات افسردگي خاطر آنها را فراهم نياوريم و دل مملو از عاطفه و مهرباني آنها را به واسطه ي عدم رعايت شئونات آن ها ، از خود سرد و افسرده ننماييم .

شارع مقدس ، آن چنان كه گفته شد درباره ي پدر و مادر مبالغه و سفارش فراواني نموده است كه از آن جمله آيات 23 و 24 سوره اسراء است كه چنين مي فرمايد :

« حكم نموده پروردگار تو كه عبادت نكنيد مگر خداي يگانه را و حكم فرموده بر اين كه به پد رو مادر احسان و نيكي نماييد و اگر يكي از آنها يا هر دو به سن پيري و شكستگي رسيدند ، در احترام آن ها كوتاهي نكنيد . به آن ها اف نگوييد و آن ها را از نزد خود دور نسازيد ، بلكه با سخن نيك و پاكيزه با آنها مذاكره نماييد و در پيشگاه آن ها بال ذلت و انكسار و كوچكي بگسترانيد و در حقشان دعا كنيد و به خدا عرض نماييد : پروردگارا ! چنان چه آن ها در حال صغر و كوچكي ، ما را نوازش كردند و ما را در دامان محبت خود پرورش دادند ، تو هم بر آن ها رحم كن و آنها را در حال پيري و شكستگي مورد عنايت و لطف خود قرار ده .»

و امام باقر عليه السلام مي فرمايد : « سه چيز است كه خداوند عزوجل اجازه ي ترك آنها را به هيچ كس نداده است : اداي امانت به نيكوكار و بدكار ، وفاي به عهد چه نيكوكار و چه بدكار ، نيكي به پدر و مادر چه نيكوكار و چه گنهكار » 3 پس رعايت حق پدر و مادر را نمودن ، موفقيت هاي معنوي زيادي را نصيب فرزندان مي سازد .

چقدر شايسته است آن هايي كه سايه ي پدر و مادر بر سر دارند ، حداكثر مراقبت را در احسان و احترام به آنها بنمايند و در اداي حقوق آنها بالاترين كوشش را انجام دهند و اگر پدر و مادر فوت نموده اند ، كار خير و صدقات جاريه انجام داده و ثواب آنها را بر والدين اهدا نمايند كه در عالم برزخ خوشحال شده و براي فرزندان دعا مي كنند .

امام صادق (ع) فرمود : «حسن سلوك نيكي به پدر و مادر ، از حسن شناخت معرفت به حق تعالي است . چرا كه هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر ، به خشنودي حضرت دوست نمي رساند ،آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد .»4

سفارش ولي عصر(عج) نسبت به پدر :

آقا سيد محمد موسوي نجفي معروف به هندي كه از اتقياي علما و ائمه ي جماعت حرم امير المومنين (ع) است . نقل كرده از جناب شيخ باقر فرزند شيخ هادي كاظميني مجاور نجف اشرف و ايشان از شخص مورد اعتمادي كه به دلاكي اشتغال داشت . آن شخص را پدر پيري بود كه هيچ گونه كوتاهي نسبت به خدمتگزاري او نمي كرد ، پيوسته ملازم خدمت او بود ، مگر در شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفت و در آن شب به واسطه ي اعمال مسجد سهله و شب زنده داري در آن جا ، از خدمت پدر معذور بود ؛ ولي پس از مدتي ترك كرد و ديگر به مسجد نرفت .

از او پرسيدم : چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردي ؟ گفت : چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم ؛ شب چهارشنبه ي چهلم رفتنم به تاخير افتاد تا نزديك غروب . در آن وقت تك و تنها بيرون رفتم و با همان وضع به مسير خود ادامه دادم تا يك سوم راه باقي ماند . كم كم مهتاب مقداري از تاريكي شب را به روشنايي تبديل كرد . در اين هنگام شخص عربي را ديدم كه بر اسبي سوار است و به طرف من مي آيد . در دل خود گفتم :الآن اين مرد راهزن مرا برهنه مي كند .

همين كه به من رسيد ، با زبان عرب بدوي شروع به صحبت كرد و پرسيد : كجا مي روي ؟ گفتم : مسجد سهله . گفت : با تو چيز خوردني هست ؟ جواب دادم :نه . فرمود : دست خود را در جيب كن . گفتم : در آن چيزي نيست . باز آن سخن را به تندي تكرار كرد . من دست در جيب كردم ، مقداري كشمش يافتم كه براي كودك خود خريده بودم و از خاطرم رفته بود كه به او بدهم . آنگاه به من فرمود : «اوصيك بالعود » سه مرتبه و عود به زبان عرب بدوي پدر پير را مي گويند ، يعني : سفارش مي كنم تو را به پدر پيرت . بعد از اين سخن ناگاه از نظرم ناپديد شد . فهميدم كه او مهدي (عج) بود و دانستم كه آن جناب راضي به ترك خدمت پدرم نيست حتي در شب چهارشنبه . از آن رو ديگر به مسجد سهله نرفتم و اين كار را ترك نمودم. 5

پی نوشت ها :

1 . رساله ي حقوق امام سجاد (ع) /ص 303- ص 310

2 . تحف العقول /ص 337

3 . تاريخ يعقوبي /ص 95

4 . مستدرك /ج 15 /ص 198

5 . منتهي الامال /ج 2/ص 32 .

منبع:طنین یاس

mahmoodmah
18th May 2013, 02:49 PM
امام صادق علیه السلام فرمود:
مردی خدمت رسول خدا آمد و پرسید:«ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟»
پیامبر فرمود:«به مادرت.»
مرد پرسید:«پس از مادر به چه کسی نیکی کنم؟»
فرمود:«به مادرت.»
مرد پرسید:«دیگر به چه کسی نیک کنم؟»
رسول خدا فرمود:«به مادرت.»
برای بار چهارم پرسید: به چه کسی نیکی و احسان کنم.
پیامبر فرمود:«به پدرت.»

منابع:
اصول کافی، ج 3، ص 233، ح 9 و ص 237، ح 18

k.ahmadi
19th May 2013, 12:53 AM
ممنون از همگی دوستان عالی بود.[golrooz]

بانوی آب
19th May 2013, 07:13 PM
جانم فدای مادر

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد