بانوی اردیبهشت
25th April 2013, 08:39 AM
منم آن دخترک خوف و خفا
بغض کرده گریه به آغوش کُنج دیار
منم آن دخترک ساز و نوا
بی ترنم تهی از واژه رو به ایوان
کاه گِلی سرد بی جان
منم آن دخترک عاشق نما
گل اشک
فریاد آه و نیاز
آمد پیک صبا بار دگر
تهی از
عِطر حضور مهِ یار
بغض کرده گریه به آغوش کُنج دیار
منم آن دخترک ساز و نوا
بی ترنم تهی از واژه رو به ایوان
کاه گِلی سرد بی جان
منم آن دخترک عاشق نما
گل اشک
فریاد آه و نیاز
آمد پیک صبا بار دگر
تهی از
عِطر حضور مهِ یار