PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : كلينيك خدا،،،



live-live10
16th April 2013, 10:36 AM
بنام مهربانترين

به كلينيك خدا رفتم تا چكاپ هميشگي ام را انجام دهم

[afsoorde]فهميدم كه بيمارم[afsoorde]

خدا فشار خونم را گرفت معلوم شد لطافتم پايين آمده

زماني كه دماي بدنم را اندازه گرفت ، دماسنج 40 درجه اضطراب را نشان داد[taajob]
آزمايش ضربان قلب نشان داد به چندين گذرگاه عشق نياز دارم."تنهايي" سرخرگ هايم را مسدود كرده بود. آنها ديگر نميتوانستند براي قلب خالي ام خون برسانند

[negaran]به ارتوپد مراجعه كردم چون نميتوانستم كنار دوستانم راه بروم يا آنها را در آغوش بگيرم بر اثر حسادت زمين خورده بودم و چندين شكستگي پيدا كرده بودم

همينطور فهميدم كه مشكل نزديك بيني دارم چون نميتوانستم ديدم را از اشتباهات اطرافيانم فراتر ببرم
[bietena]
زماني كه از مشكل شنوايي ام شكايت كردم ، معلوم شد مدتي است صداي خدا را آنگاه كه در طول روز با من صحبت مي كند را نمي شنوم

[shaad]براي تمام اين مشكلات خداي مهربانم به من مشاوره رايگان داد. به شكرانه اش تصميم گرفتم به محض ترك كلينيك، تنها داروهاي حقيقي اي كه او در كلمات راستين اش برايم تجويز كرده مصرف كنم

هر روز صبح يك ليوان قدرداني بنوشم

قبل از رفتن به محل كار يك قاشق آرامش بخورم

هر ساعت يك كپسول صبر،يك فنجان اخوت و يك ليوان فروتني بنوشم

زماني كه به خانه برميگردم ، بمقدار كافي عشق بنوشم

و زماني كه به بستر ميروم، دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف كنم
[labkhand]،،،[labkhand]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد