PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تا حالا به سوره حمد اینجوری نگاه کرده بودی؟



وحید 0319
14th April 2013, 02:03 PM
تا حالا به سوره حمد اینجوری نگاه کرده بودی؟این سوره که با تعظیم نام خداى رحمان و رحیم آغاز مى شود و با ستایش و برشمارى صفات جمال و جلال خداى سبحان و حصر عبادت و استعانت در او تداوم مى یابد و با مسئلت هدایت از ساحت کبریایى اش پایان مى گیرد.
برترین سوره کتاب خدابا همه ایجاز و اختصارى که دارد، مشتمل بر عصاره معارف گسترده قرآن کریم است؛ زیرا خطوط کلى و اصول سه گانه معارف دینى ، مبداء شناسى ، معاد شناسى و رسالت شناسى استسوره مبارکه حمد که فاتحه کتاب و سرآغاز کلام خداى سبحان است، در مقال الهى به گونه اى تکریم آمیز، همتاى قرآن عظیم قرار گرفته است: «و لقد ءاتیناک سبعاً من المثانى و القران العظیم» و در اخبار نبوى صلى الله علیه و آله و سلم و سخنان عترت طاهرین (علیهم السلام ) نیز با نامها و اوصافى چون: جامعترین حکمت، گنج عرشى، شریفترین ذخیره در گنجینه هاى عرش الهى، سوره شفابخش ، نعمت بزرگ و سنگین و برترین سوره قرآن از آن یاد شده است:لیس شىء من القرآن و الکلام جمع فیه من جوامع الخیر و الحکمة ، ما جمع فى سورة الحمد، ان فاتحة الکتاب اشرف ما فى کنوز العرش ، فاتحة الکتاب شفاء من کل داء ، فافرد الامتنان على بفاتحة الکتاب.پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هنگام پیشنهاد آموزش این سوره به جابر بن عبدالله انصارى ، آن را برترین سوره کتاب خدا معرفى کرد: الا اعلمک افضل سورة انزلها الله فى کتابه ؟ قال : فقال له جابر: بلى بابى انت و امى یا رسول الله علمنیها . فعلمه الحمد، ام الکتابچنانکه در حدیثى دیگر میزان این برترى را نیز مشخص کرده ، فرمود: لو ان فاتحة الکتاب وضعت فى کفة المیزان و وضع القرآن فى کفة لرجحت فاتحة الکتاب سبع مراتو نیز آن حضرت سوره حمد را با کتاب هاى آسمانى سنجیده ، فرمود: و الذى نفسى بیده ما انزل الله فى التوراة و لا فى الانجیل و لا فى الزبور و لا فى القرآن مثلها هى ام الکتاباین سوره که با تعظیم نام خداى رحمان و رحیم آغاز مى شود و با ستایش و برشمارى صفات جمال و جلال خداى سبحان و حصر عبادت و استعانت در او تداوم مى یابد و با مسئلت هدایت از ساحت کبریایى اش پایان مى گیرد، با همه ایجاز و اختصارى که دارد، مشتمل بر عصاره معارف گسترده قرآن کریم است ؛ زیرا خطوط کلى و اصول سه گانه معارف دینى ، مبداء شناسى ، معاد شناسى و رسالت شناسى است که مایه هدایت سالکان به صلاح دنیا و آخرت است و سوره حمد با موجزترین الفاظ و روشنترین معانى ، آن اصول سه گانه را بیان کرده ، راه سلوک آدمى به سوى پروردگارش ‍ را نشان مى دهد .تسنیم تفسیر قرآن کریم، جلد اولحمد محبانه و عاشقانه حمد ذات و ناظر به شایستگى ذات حق براى تحمید است . براى چنین حمدى تعبیر (الحمدلله) کافى است .مرحوم شیخ بهائى (ره) مراتب چهارگانه حمد را بدین شرح از سوره حمد استفاده کرده است :الف : حمد محبانه و عاشقانه که حمد ذات و ناظر به شایستگى ذات حق براى تحمید است . براى چنین حمدى تعبیر (الحمدلله) کافى است .ب : حمد شاکرانه ؛ در این مرتبه ، حامد، خداى سبحان را در برابر ربوبیت مطلق و احسانش حمد و شکر مى کند و تعبیر (رب العالمین) ناظر به آن است .ج : حمد تاجرانه که تحمیدى از سر رجاء، طمع و شوق ثواب است و (الرحمن الرحیم) بدان اشارت دارد.د: حمد بردگانه که حمد خدا بر اثر خوف از عذاب اوست و با آیه کریمه (مالک یوم الدین) ادا مى شود .این لطیفه مستفاد از برخى احادیث است که مراتب حمد را بازگو مى کند؛ مانند:ان قوما عبدوا الله رغبة، فتلک عبادة التجار و ان قوما عبدوا الله رهبة، فتلک عبادة العبیدو ان قوما عبدوا الله شکرا، فتلک عبادة الاحرارتا حالا به سوره حمد اینجوری نگاه کرده بودی؟بنده ام مرا ستایش کرد و دانست که نعمتهاى او از جانب من است ، و بلاهائى که از او دفع مى گردد بواسطه فضل و لطف من است ، پس شما گواه باشید که من نعمتهاى اخروى را به نعمتهاى دنیوى او خواهم افزود.امام حسن عسگرى (علیه السلام) از آباء و اجداد طاهرینش، از امیرمۆمنان امام على(علیه السلام) از پیامبر اکرم نقل مى کند:خداى تبارک و تعالى فرمود: من سوره فاتحة الکتاب را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام .پس نیمى از آن براى من ، و نیم دیگر براى بنده من مى باشد. و براى بنده من است هر چه از من طلب کند، یعنى آنچه از من بخواهد به او عطا مى کنم .هنگامى که عبد گوید: بسم اللّه الرحمن الرحیمخداوند جل جلاله فرماید: بنده من ، به نام من آغاز کرد. بر من لازم است کارهایش را به نفع او تمام کنم و نواقص امور او را تکمیل نمایم و احوال او را مبارک سازم .وقتى عبد مى گوید: الحمد لله رب العالمینخداوند مى فرماید: بنده ام مرا ستایش کرد و دانست که نعمتهاى او از جانب من است ، و بلاهائى که از او دفع مى گردد بواسطه فضل و لطف من است ، پس شما گواه باشید که من نعمتهاى اخروى را به نعمتهاى دنیوى او خواهم افزود، و عذاب آخرت را از او دفع مى کنم چنانچه بلاى دنیا را از او برطرف ساختم .آنگاه که عبد مى گوید: الرحمن الرحیمخداوند مى فرماید: بنده ام گواهى داد که من رحمن و رحیم هستم . شما را گواه مى گیرم که حظ وافر و بهره کامل از رحمت و عطاى خویش به او عنایت کنم .زمانى که مى گوید: مالک یوم الدینخداوند مى فرماید: همانطور که بنده ام اعتراف کرد من مالک روز جزاء هستم ، من نیز حساب او را در قیامت آسان مى کنم . حسنات او را مى پذیرم و از سیئات او مى گذرم .وقتى عبد مى گوید:ایاک نعبدخداوند مى فرماید: بنده من راست گفت . او فقط مرا مى پرستد. شما را گواه مى گیرم که ثوابى به عبادت او بدهم که همه مخالفان پرستش من بر او غبطه خورند.هنگامى که بنده مى گوید: ایاک نستعینخداى عزوجل مى فرماید: بنده ام از من یارى طلبید و به من پناهنده شد. پس شما را گواه مى گیرم که او را در کارهایش یارى کنم و در سختیها دستگیرى نمایم .عبد مى گوید: اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالینخداوند فرماید: این بخش از سوره براى بنده من است و براى اوست هر چه بخواهد. دعایش را اجابت کنم و آرزویش را بر آورم ، و از آنچه ترسید او را ایمن سازم .برگرفته از :مشرق نیوز

shiny7
14th April 2013, 02:53 PM
ضمن تشکر فراوان از آقای وحید به خاطر پست مفید و آموزندشون...
یه سوال داشتم (با اجازه آقا وحید):
معنی این قسمت از سوره "مالک یوم الدین" یعنی چی و چرا از کلمه "دین" در اینجا استفاده شده؟؟
ممنونم.

- - - به روز رسانی شده - - -

ضمن تشکر فراوان از آقای وحید به خاطر پست مفید و آموزندشون...
یه سوال داشتم (با اجازه آقا وحید):
معنی این قسمت از سوره "مالک یوم الدین" یعنی چی و چرا از کلمه "دین" در اینجا استفاده شده؟؟
ممنونم.

وحید 0319
14th April 2013, 03:00 PM
ضمن تشکر فراوان از آقای وحید به خاطر پست مفید و آموزندشون...
یه سوال داشتم (با اجازه آقا وحید):
معنی این قسمت از سوره "مالک یوم الدین" یعنی چی و چرا از کلمه "دین" در اینجا استفاده شده؟؟
ممنونم.

- - - به روز رسانی شده - - -

ضمن تشکر فراوان از آقای وحید به خاطر پست مفید و آموزندشون...
یه سوال داشتم (با اجازه آقا وحید):
معنی این قسمت از سوره "مالک یوم الدین" یعنی چی و چرا از کلمه "دین" در اینجا استفاده شده؟؟
ممنونم.

سلام به شما خواهش میکنم خیلی ممنون

اختیار دارین

بله معنی این آیه این هست مالک یوم الدین...(صاحب روز جزا)

مالک به معنی صاحب
یوم به معنی روز ...ولی نه روز عادی ...این روز چندهزارسال طول میکشه بخاطر حساب و کتاب
الدین به معنی جزا ...معاد هست دراینجا


آیه 4،
گزيده تفسير
خداى سبحان مالك مطلق جهانها و جهانيان است و چنين مالكيت نامحدودى در قيامت ظهور مى كند، نه آن كه در معاد حادث شود. خداوند كه مدبر و مربى انسانهاست با برپا كردن قيامت، راه تكامل نهايى انسانها را مى گشايد و با اعتقاد به قيامت كه بهترين عامل رهايى انسان از تباهى است او را مى پروراند و در قيامت كه ظرف ظهور مالكيت مطلق خداست و در آن روز همگان به مالكيت حق اعتراف مى كنند، انسانها را پاداش مى دهد و چنين خدايى محمود است.
يوم در اين آيه به معناى ظهور است، نه پاره اى از زمان و در قيامت همه ابعاد دين مانند توحيد، اسماى حسناى خدا و اسرار و حقايق ديگر آشكار خواهد شد.
اين آيه كريمه با تبيين نظام غايى آفرينش، دليلى ديگر بر انحصار حمد به خداوند است ؛ چنانكه سندى براى معبود و مستعان بودن خداوند است و از اين رو با آيات گذشته و آينده مرتبط است.
تفسير
مالك:
مالك، ملك و مليك، سه اسم از اسماى حسناى خداى سبحان است كه داراى ريشه واحد (ملك يا ملك ) و به معناى سلطه خاصى است كه زمينه ساز هر گونه تصرف در شى ء مملوك باشد؛ همانند سلطه اى كه انسان بر مال خود دارد يا استيلا و سلطه اى كه حاكمان بر مردم دارند ( و به آن ملك گفته مى شود) ملك اعم از ملك است و از اين رو راغب مى گويد:
ملك كسى است كه تصرف آمرانه و ناهيانه در توده هاى مردم داشته باشد... و ملك مانند جنس است براى ملك. پس هر ملكى ملك است، ولى چنين نيست كه هر ملكى ملك باشد. (765)
معناى ديگرى كه در فرهنگهاى لغت براى ملك ذكر شده، مانند، قوت، شدت، عزت و... همه از لوازم و آثار سلطه مالكى است و نه معناى اصلى ملك.
نامهاى مالك، ملك و مليك، هر سه در قرآن كريم آمده است: قل اللهم مالك الملك (766) (فتعالى الله الملك الحق ) (767) فى مقعد صدق عند مليك مقتدر (768)
يوم:
يوم در عرف به معناى پاره اى محدود از امتداد زمان است ؛ كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسيعترى از زمان. در قرآن كريم يوم به معناى ظهور نيز آمده است ؛ مانند: (كل يوم هو فى شاءن ) (769) در اين آيه كريمه يوم به معناى متعارف آن نيست ؛ زيرا خود يوم به معناى متعارف نيز شاءن جديد فيض ‍ خداست و چون الفاظ براى ارواح معانى وضع شده است، اين گونه استعمال حقيقى است، نه مجازى.
الدين:
دين خضوع و انقياد در برابر برنامه يا مقرراتى معين است. بنابراين، در معناى دين دو قيد معتبر است: يكى انقياد و خضوع و ديگرى اين كه آن انقياد در برابر برنامه خاصى باشد و اما مفاهيمى مانند: طاعت، تعبد، محكوميت، مقهوريت، تسليم، قانون يا جزا، معناى اصلى كلمه دين نيست، گرچه به آن نزديك و از لوازم آن است.

برگرفته از تفسیر کتاب آیت الله جوادی آملی

farshadghasemi
14th April 2013, 03:18 PM
خیلی ممنون به خاطر این پست جالبتون اما خواهشن تو پستای بعدیتون پاراگراف بندی رو رعایت کنید که آدم موقع خوندن مطلب به این مفیدی چشم درد نگیره!

shiny7
14th April 2013, 03:35 PM
سلام به شما خواهش میکنم خیلی ممنون

اختیار دارین

بله معنی این آیه این هست مالک یوم الدین...(صاحب روز جزا)

مالک به معنی صاحب
یوم به معنی روز ...ولی نه روز عادی ...این روز چندهزارسال طول میکشه بخاطر حساب و کتاب
الدین به معنی جزا ...معاد هست دراینجا


آیه 4،
گزيده تفسير
خداى سبحان مالك مطلق جهانها و جهانيان است و چنين مالكيت نامحدودى در قيامت ظهور مى كند، نه آن كه در معاد حادث شود. خداوند كه مدبر و مربى انسانهاست با برپا كردن قيامت، راه تكامل نهايى انسانها را مى گشايد و با اعتقاد به قيامت كه بهترين عامل رهايى انسان از تباهى است او را مى پروراند و در قيامت كه ظرف ظهور مالكيت مطلق خداست و در آن روز همگان به مالكيت حق اعتراف مى كنند، انسانها را پاداش مى دهد و چنين خدايى محمود است.
يوم در اين آيه به معناى ظهور است، نه پاره اى از زمان و در قيامت همه ابعاد دين مانند توحيد، اسماى حسناى خدا و اسرار و حقايق ديگر آشكار خواهد شد.
اين آيه كريمه با تبيين نظام غايى آفرينش، دليلى ديگر بر انحصار حمد به خداوند است ؛ چنانكه سندى براى معبود و مستعان بودن خداوند است و از اين رو با آيات گذشته و آينده مرتبط است.
تفسير
مالك:
مالك، ملك و مليك، سه اسم از اسماى حسناى خداى سبحان است كه داراى ريشه واحد (ملك يا ملك ) و به معناى سلطه خاصى است كه زمينه ساز هر گونه تصرف در شى ء مملوك باشد؛ همانند سلطه اى كه انسان بر مال خود دارد يا استيلا و سلطه اى كه حاكمان بر مردم دارند ( و به آن ملك گفته مى شود) ملك اعم از ملك است و از اين رو راغب مى گويد:
ملك كسى است كه تصرف آمرانه و ناهيانه در توده هاى مردم داشته باشد... و ملك مانند جنس است براى ملك. پس هر ملكى ملك است، ولى چنين نيست كه هر ملكى ملك باشد. (765)
معناى ديگرى كه در فرهنگهاى لغت براى ملك ذكر شده، مانند، قوت، شدت، عزت و... همه از لوازم و آثار سلطه مالكى است و نه معناى اصلى ملك.
نامهاى مالك، ملك و مليك، هر سه در قرآن كريم آمده است: قل اللهم مالك الملك (766) (فتعالى الله الملك الحق ) (767) فى مقعد صدق عند مليك مقتدر (768)
يوم:
يوم در عرف به معناى پاره اى محدود از امتداد زمان است ؛ كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسيعترى از زمان. در قرآن كريم يوم به معناى ظهور نيز آمده است ؛ مانند: (كل يوم هو فى شاءن ) (769) در اين آيه كريمه يوم به معناى متعارف آن نيست ؛ زيرا خود يوم به معناى متعارف نيز شاءن جديد فيض ‍ خداست و چون الفاظ براى ارواح معانى وضع شده است، اين گونه استعمال حقيقى است، نه مجازى.
الدين:
دين خضوع و انقياد در برابر برنامه يا مقرراتى معين است. بنابراين، در معناى دين دو قيد معتبر است: يكى انقياد و خضوع و ديگرى اين كه آن انقياد در برابر برنامه خاصى باشد و اما مفاهيمى مانند: طاعت، تعبد، محكوميت، مقهوريت، تسليم، قانون يا جزا، معناى اصلى كلمه دين نيست، گرچه به آن نزديك و از لوازم آن است.

برگرفته از تفسیر کتاب آیت الله جوادی آملی



خیلی ممنون!
حالا یه سوال واسه من ایجاد شد!!
اگه می گیم دین به معنی جزا پس وقتی می گیم دین ما اسلامه یعنی جزای ما اسلامه؟؟؟مسلما که اینطور نیست و طبق گفته آیت الله جوادی
"فاهيمى مانند: طاعت، تعبد، محكوميت، مقهوريت، تسليم، قانون يا جزا، معناى اصلى كلمه دين نيست"
پس چرا ما از کلمه دین برای به این معنا استفاده می کینم؟؟
آیا این اشتباه نیست؟؟
و یا اینکه معنی کلمه دین متفاوته؟
اگر متفاوته در هر کجا به چه معنی هست؟؟

وحید 0319
14th April 2013, 05:50 PM
خیلی ممنون!
حالا یه سوال واسه من ایجاد شد!!
اگه می گیم دین به معنی جزا پس وقتی می گیم دین ما اسلامه یعنی جزای ما اسلامه؟؟؟مسلما که اینطور نیست و طبق گفته آیت الله جوادی
"فاهيمى مانند: طاعت، تعبد، محكوميت، مقهوريت، تسليم، قانون يا جزا، معناى اصلى كلمه دين نيست"
پس چرا ما از کلمه دین برای به این معنا استفاده می کینم؟؟
آیا این اشتباه نیست؟؟
و یا اینکه معنی کلمه دین متفاوته؟
اگر متفاوته در هر کجا به چه معنی هست؟؟

خواهش میکنم

بفرمایین..

خواهش میکنم البته ما نمیگیم دین خدا فرموده دین ....مساله دین در اینجا گواهی دادن هست به قیامت و روز حشر در این مطالبی که فرمودین ما در برابر خداوند تسلیم محض هستیم

اینکه جزای ما اسلامه اینجا وارد نشده درسته دقیقا در کلام ایشون دین به این معنی نیست ولی مسلما چون این سوره ستایش و حمد خداست

و برای تبلیغ دین اسلام امده ...کل قران برای تبلیغ دین اسلام هست - در اینجا دین به معنی قیامت و روز جزاست ...و در عین حال از دین جدا نیست

برای این سوال کلمه دین از برخی بزرگان شنیدم که دین در اینجا به معنی روز جزا و پاداش و در کنارش دین مبین اسلام هست

یعنی برای روز جزا دین اسلام مورد پذیرش هست

نه اشتباه نیست...چون کلام خداست ...در خدا نقصی نیست ....کلام خدا مستند و موثق واقعی است

اگر کلام بنده بود شاید نقص داشت و اشتباه بود

این سوال رو هم در بالا پاسخ دادم

ممنون [golrooz]

kamanabroo
15th April 2013, 10:56 PM
خیلی ممنون!
حالا یه سوال واسه من ایجاد شد!!
اگه می گیم دین به معنی جزا پس وقتی می گیم دین ما اسلامه یعنی جزای ما اسلامه؟؟؟مسلما که اینطور نیست و طبق گفته آیت الله جوادی
"فاهيمى مانند: طاعت، تعبد، محكوميت، مقهوريت، تسليم، قانون يا جزا، معناى اصلى كلمه دين نيست"
پس چرا ما از کلمه دین برای به این معنا استفاده می کینم؟؟
آیا این اشتباه نیست؟؟
و یا اینکه معنی کلمه دین متفاوته؟
اگر متفاوته در هر کجا به چه معنی هست؟؟



گزیده ای از تفسیر نمونه:


اما کلمه (يوم الدين ) اين تعبير در تمام مواردى که در قرآن استعمال شده به معنى قيامت آمده است چنانکه در قرآن در آيه 17 و 18 و 19 سوره انفطار با صراحت به اين معنى اشاره شده است (اين تعبير متجاوز از ده بار در قرآن مجيد به همين معنى آمده ).
و اينکه چرا آن روز، روز دين معرفى شده ؟ به خاطر اين است که آن روز روز جزا است و دين در لغت به معنى جزا مى باشد، و روشنترين برنامه اى که در قيامت اجرا مى شود همين برنامه جزا و کيفر و پاداش است ، در آن روز پرده از روى کارها کنار مى رود، و اعمال همه دقيقا مورد محاسبه قرار مى گيرد و هر کس جزاى اعمال خويش را اعم از خوب و بد مى بيند.
در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم که فرمود: يوم الدين ، روز حساب است .
اما طبق اين روايت (دين ) به معنى حساب است ، شايد اين تعبير از قبيل ذکر علت و اراده معلول باشد، زيرا همى شه حساب مقدمهاى براى جزا است .
بعضى از مفسران نيز عقيده دارند که علت نامگذارى رستاخيز به يوم الدين اين است که در آن روز هر کسى در برابر دين و آئين خود جزا مى بيند.
ولى معنى اول (حساب و جزا) صحيحتر به نظر مى رسد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد