PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر در فراق ياس



نارون1
12th April 2013, 10:55 AM
بايد از فقدان گل، خونجوش بود


در فراق ياس، مشكي پوش بود



ياس ما را رو به پاكي مي برد


رو به عشقي اشتراكي مي برد



ياس يك شب را گل ايوان ماست


ياس تنها يك سحر مهمان ماست



بعد روي صبح، پرپر مي شود


راهي شبهاي ديگر مي شود



ياس مثل عطر پاك نيّـت است


ياس استنشاق معصوميّـت است



ياس بوي حوض كوثر مي دهد


عطر اخلاق پيمبر مي دهد



حضرت زهرا دلش از ياس بود


دانه هاي اشكش از الماس بود



داغ عطر ياس زهرا زير ماه


مي چكانيد اشك حيدر را به چاه



عشق محزون علي ياس است و بس


چشم او يك چشمه الماس است و بس



اشك مي ريزد علي مانند رود


بر تن زهرا: گل ياس كبود



گريه كن زيرا كه دُخت آفتاب


بي خبر بايد بخوابد در تراب



اين دل ياس است و روح ياسمين


اين امانت را امين باش اي زمين



نيمه شب دزدانه بايد در مغاك


ريخت بر روي گل خورشيد، خاك





شاعر: احمد عزیزی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد