آیا گناه کردن علت بلایای طبیعی ست؟؟؟

[yas-90]

سلام[golrooz]

راستش یه تاپیک زلزله زده شد.....من یه چیزی به ذهنم رسید............مطمئنا شنیدین خیلی از روایاتی که میگن مثلا به دنبال گناه خشک سالی و سیل و زلزله و ... میاد اما از نظر علمی هم برای هر کدوم یه توجیه وجود داره:
مثلا همین زلزله علتش گرمای زیاد داخل کره زمینه

حالا میخواستم نظر شما رو بدونم..... یعنی پشت پرده این احادیث چی وجود داره که بشه از نظر علمی هم توجیهش کرد؟؟؟[soal]

[آسد مرتضي]

سلام
صحبت های پایین مربوط به درس اخلاق مرحوم حاج آقا حق شناس از اساتید به نام اخلاق تهران هست :


زلزله را خودت ایجاد می کنی، زلزله را خودت درست می کنی، آقا جون!! زلزله از بی عدالت من است، از انحراف من است، یک ضرر اجتماعی است که وقتی آمد، همه را می گیرد، همان طور که باران رحمت برهمه می بارد.
(منتهی الامر اگر اشخاص وظیفه شناس در اثر زلزله بمیرند، چزء شهداء هستند)
آیا اگر بنده یک فرزنده داشته باشم که درسش را بخواند و وظایف اجتماعی و انفرادی اش را هم رعایت کند، باید او را تنبیه کنم یا تشویق؟

[عبدالله91]

http://uc-njavan.ir/images/dmxhfvgg9cjeo4z2mwo.gif



یعنی پشت پرده این احادیث چی وجود داره که بشه از نظر علمی هم توجیهش کرد؟؟؟

سلام

قبل از هر چیز از همۀ اساتید عذر میخوام .از جواب خوب دوست عزیز آسد مرتضی استفاده کردم و منتظر جواب همۀ عزیزان میمونم تا بخونم و یاد بگیرم.اما با اجازۀ عزیزان چند خطی بنویسم:

همۀ چیزهایی که در این عالم وجود دارند به عبارت دیگر موجودیت دارند، همه از هدایت تکوینی برخوردار هستند که خداوند در نهاد آنها قرار داده است و این هدایت تخلف پذیر نیست و خداوند هر موجودیت را در حد و اندازۀ خویش به وظایفش آشنا کرده است. موجودات نیز بر اساس این نظام تخلف ناپذیر و بر اساس همان هدایت الهی درحال حرکت و انجام وظیفه هستند:

خداوند در سورۀ طه آیۀ50 می فرماید:« ربّنا الّذی أعطی کل شیء خلقه ثمّ هدی» {پروردگار ما کسی است که به هر چیزی آفرینش(خاص) آن را اعطا کرده و سپس هدایتش نموده است}.
مثل خورشد و ماه و...

علاوه براین، در جهان نظم دقیقی حاکم است که اولا برای همه ثابت شده و ثانیا قابل تأمل است مثلا اندازۀ قطر خورشید و قطر ماه و نسبت و ارتباط همین قطرها به فاصلۀ آنها تا زمین که واقعا تعجب آوره یا رفت و آمد شب و روزو تغییرات فصول و کهکشانها و مدار گردش و...، و هزاران دلایلی که نشان از نظم دقیق و حساب شده در این جهان میده که اگر در کار یکی خللی وارد بشود نظم جهان به هم می خورد و جهان به تباهی و فساد کشیده می شود. پس باید علاوه بر وجود قوانین، یک مدیر و مدبر یکتا و بی همتا نیز این نظم را مدیریت کند و مانع از به فساد و تباهی و به نابودی کشیده شدن نظم و جهان بشود. و این مدیر و مدبر کسی جز خدا نیست و این نظم و... را با اسباب و وسیله انجام می دهد.

خدا برای مدیریت جهان در بطن این حوادث و وقایع، قوانین علمیی گذاشته که هم باعث منظم کار کردن می شود و هم جلوی تباهی گرفته می شود و هم تحت فرمان خداوند است و اگر جز این بود یعنی تحت فرمان و ارادۀ خداوند نبود خدا نمی توانست نظم ایجاد کند بلکه خداوند مثل ماها مقهور و مغلوب علم می شد و با این شرایط بدون شک جهان نابود شده بود.و ماها بعضی از این قوانین را کشف و هنوز بعضی را کشف نکرده ایم و این قوانین همان علم هستند که ماها کشف می کنیم.
پس تا اینجا معلوم شد که برای گردش کارها باید علم تحت فرمان و ارادۀ خدا باشد نه اینکه نعوذبالله ارادۀ خدا منتظر علم باشد و مغلوب علم گردد مثه ماها.پس واضع علم ، قوانینی را به اسم علم گذاشته تا جهان به طور منظم گردش کند و هر وقت اراده کند، علم ، عملی شود و اجرا گردد و این همان مدیریت است.مثلا:

ادامه...

[عبدالله91]

...
ماها افتادن سنگ از کوه را به این شکل به توجیه علمی می کنیم:

یه لغزشی اتفاق افتاده و سنگ حرکت کرده و جاذبۀ زمین این سنگ را به طرف خودش کشیده و سنگ افتاده است. اما خداوند این تعریف ما را یک سبب و وسیله حساب می کند که باعث اصلیش ، همان دلیل وقوع افتادن است.یعنی بخاطر یک دلیل اصلی این علم و توصیف ما سبب و وسیلۀ افتادن سنگ می شود.{ما علمی گراها دلیل افتادن را علم می دانیم اما خداوند علم را وسیلۀ افتادن می داند نه دلیل افتادن}حالا دلیل اصلی افتادن سنگ چیست؟

خداوند خودش جواب می دهد.خداوند در آیۀ 74 سورۀ مبارکۀ بقره افتادن سنگ از کوه را بخاطر ترس و خشیت سنگ از خوف خدا می داند.و بخاطر همین بعضی از ما انسانها را سرزنش می کند که حتی به اندازۀ سنگ نیستیم.

به عبارت بهتر سنگ بخاطر اینکه از عظمت و ... پروردگار خوف و بیم دارد از کوه می افتد و چیزی که سبب و وسیلۀ افتادن این سنگ می شود همان توصیف ماست که علم نامیده می شود.نه اینکه علم دلیل افتادن باشد بلکه علم وسیلۀ افتادن است و سنگ بخاطر علم نیفتاده بلکه بخاطر خوف از خدا افتاده و علم وسیلۀ افتادن بوده و این وسیله را خدا به شکل قانون علمی در بطن طبیعت گذاشته.

یا در مورد زلزله ،خدا قانون رو اینطور گذاشته که زمین گرم شود و... بعد زلزله اتفاق بیفته،چطور زمین گرم می شود ،این یه قانون و علم دیگه داره و تموم اینا وقتی خدا اراده کند همه دست به دست هم میدن و خواست خدا با اسباب اتفاق می افتد.

و طبق احادیث و روایات اگه زنا زیاد بشه شاهد افزایش زلزله و مرگ ناگهانی خواهیم بود.البته نکته ای هست اونم اینکه این یک قضیۀ یک طرفه است یعنی وقتی زنا زیاد شد ما شاهد افزایش مرگ ناگهانی و زلزله خواهیم بود اما وقتی زلزله بیاد نمی توانیم بگوییم این زلزله حتما بخاطر زنا بوده شاید علل دیگری داشته که خدا عالم است.
ادامه...

[عبدالله91]

...

بعد هرکس که گناهی در این دنیا مرتکب می شود سزایش را در این دنیا خواهد دید اما در مواقعی این دنیا کشش لازم را ندارد که سزای همۀ گناه را به فرد برگرداند در این مواقع قسمتی از عذاب به آخرت موکول می شود.اما در این دنیا، عذاب و بلایی که نتیجۀ عمل انسانهاست با استفاده از اسباب و قوانینی که خدا گذاشته پاسخ داده می شود یعنی این بلاها متناسب با عمل فرد یا گروه براساس قوانین علمی نازل می شود مثه زلزله یا غرق شدن یا... و این در گذشته در بین ملتهای گوناگون بوده مثه قوم حضرت نوح(ع) که وقتی بلا نازل شد از آسمان باران می آمد و از زمین آب می جوشید و اینها همه قاعدۀ علمی دارند اما این قواعد علمی اسباب و وسیلۀ خداوند هستند که با ارادۀ الهی اجرا می شوند

یا وقتی قیامت می شود زلزله با همون قوانین علمی که دارد باعث نابودی زمین می شود. این قوانین مستقل نیستند بلکه اسباب و وسیله ای هستند که خداوند در بطن طبیعت گذاشته و با ارادل خدا با استفاده از این علوم اولا دنیا طبق نظم پیش می رود و درثانی به انواع موقعیتها پاسخ داده می شود.

پس برای ما بشر که دربرابر علوم ناتوان و مقهور هستیم و احاطۀ کامل به علم نداریم، علم را دست نیافتنی می دانیم و برای هر چیز دنبال توجیه علمی هستیم یعنی علم را هدف اصلی می پنداریم اما خدا که واضع این قوانین است همۀ کارها را برای یک دلیل خاص و حکمت خاص براساس قوانین علمی که خودش وضع کرده اجرا می کند یعنی این قوانین علمی را فقط وسیلۀ اجرا قرار داده نه اینکه هدف علم باشد.

این است فرق اونی که دنبال علم است و اونی که با ابزار و وسیله ای به نام علم، دنبال شناخت خداست.در اولی علم هدف است اما در دومی علم ابزار و وسیلۀ رسیدن به هدف.

[عبدالله91]

در گذشته که خدا ماها را به خواندن و تحقیق درموردشون تشویق کرده مشخصه که گناهانشان باعث نزول عذاب بوده و در این به روایت تاریخ و قرآن شکی نیست و در عصر حاضر هم اگر گناه خاصی رواج پیدا کند به طور حتم شاهد بلاهایی خواهیم بود اما اینکه بیاییم بگوییم این بلا بخاطر فلان کار یا عمل است این را جز معصوم نمی تواند کس دیگری بگوید. اما به طور یقین فراگیر شدن و زیاد شدن گناه خاصی طبق تاریخ گذشتگان سبب نزول بلا خواهد شد و در این شکی نیست.اما نسبت دادن فلان بلا به فلان کار یا عمل، کار هرکسی نیست.

[kamanabroo]

ممنونم از بحث خوبی که ایجاد کردید

در اینکه اعمال انسان در زمین و خشکی و دریا تاثیر گذار هست شکی نیست.

طبق آیه قرآن فسادی که در خشکی و دریا ایجاد می شود بخاطر گناهان مردم است. (ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون) روم/41

در نگاه اول شاید بعضی مسخره کنند که تا اتفاقی می افته و حادثه هولناکی پیش میاد به گناه و .. ربطش میدند...

اما در واقع این قانون خداست که وقتی انسان طغیان کند و معصیت کند و بر معصیت خود پا فشاری کند ، خداوند اثر عملش (اثری که در ازای مقدار کمی از گناهان انسان است) را به او نشان می دهد. تا شاید از خواب غفلت بیدار بشوند و ایمان بیاورند و اگر مومن بودند دست از گناه بکشند و از مسیر گناه و معصیت به سمت خداوند برگردند.

بله جهان مادی دارای یکسری اسبابی هست که گاهی با هم تعارض پیدا می کنند و موجب حادثه می شوند اما در حوادثی که گریبان گیر مردم می شود و تعبیر به بلاو مصیبت می شود خداوند می فرماید نتیجه اعمال خود انسانهاست.

برای مثال : (نتیجه اعمال)

امام باقر علیه السلام می فرمایند:

باران هیچ سالی کمتر از باران سال دیگر نیست! بلکه خداوند باران را هر جا که بخواهد می باراند. هر گاه مردمی مرتکب گناه شوند خداوند بارانی را که برای آنها مقدر کرده بود در جای دیگری می باراند.

خوب این یه نمونه و مثال بود از نعمتهایی که به سبب گناه انسان جابجا می شوند و خشکسالی پیش میاد.
و همین نعمت (باران) از جایی گرفته می شود به خاطر گناهانی که کرده اند و در جای دیگر به شکل عذاب و گرفتاری نازل می شود باز هم بخاطر گناه و معصیتی که مردم آنجا کرده اند.
یعنی همین باران می تواند بودنش و نبودنش بلا و مصیبت باشد و هم می تواند نعمت باشد.

پس ما باید در امور دنیا حواسمون به جایگاه اراده و قانون خداوند باشه. قانونی که برای همه یکسان است و از اول بوده و تا آخر خواهد بود. اینکه: گناه کردن موجب می شود که نعمتها گرفته شوند و گرفتاری ها و بلاها ایجاد شوند.

-------------
آیا گناه یک عده برای دیگران هم اثر سوء دارد؟

این سوال رو پرسیدم تا با جواب دادنش به این نتیجه برسیم که گاهی تر و خشک بخاطر گناه یه عده می سوزند. و ربط دادن اتفاقات به گناهان بدون علت نیست.

بله ؛ وقتی در جامعه ای عده ای گناه و معصیت می کنند بلا و مصیبت جمعی که نازل می شود دامنگیر مومنین هم می شود. و علتش هم اینست که در برابر آن گناه هیچ عکس العملی از خودشون نشان ندادند و امر به معروف و نهی از منکر نکردند. ( البته در روایت هست که مومنینی که در بلاهای گروهی می میرند شهید حساب می شوند.)

----------------
آیا گناه خاصی هست که اثر خاصی در دنیا داشته باشه؟

بله؛ در روایات گناهانی رو ذکر کرده اند که اثرش رو در دنیا نیز بیان کرده اند:

امام رضا علیه السلام:
دروغ حکمرانان = خشکسالی و بند آمدن باران
ستم سلطان = از بین رفتن دولت و نظام اجتماعی
زکات ندادن = مرگ چهارپایان

امام صادق علیه السلام:
زورگویی و سرکشی = نعمت را تغییر می دهد و از بین می برد
آدم کشی = افسردگی و پشیمانی را رواج می دهد
ستم کردن = نزول کیفر گناهان
شراب خوردن= از بین رفتن آبروها و حیثیت ها و در نتیجه سست شدن نظام اجتماعی و خانواده
زنا = از بین رفتن روزی و موجب فقر
قطع رحم = مرگ زود رس
آزردن پدر و مادر= مانع استجابت دعا و تیره و تار شدن روزگار

همه این اثرات برای گنهکار است. و وقتی این گناهان در یک جامعه رواج پیدا کند اثر آن هم برای جامعه و بصورت گروهی ظاهر می شود.

امام سجاد علیه السلام:
عامل مستجاب نشدن دعاها = بد بینی، فکر گناه ، نیت بد داشتن، نفاق و دو روئی با برادران دینی ، باور نداشتن به اجابت دعا ، با تاخیر انداختن نمازهای واجب تا وقتشان بگذرد، بد زبانی و سخنان زشت، اعمال نیک نداشتن.

امام سجاد علیه السلام:
عامل بند آمدن باران = قضاوت ظالمانه قاضیان، شهادت دروغ، کتمان حقیقت.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا ظاهر می گردد و به آخرت نمی افتد:
آزردن پدر و مادر
زور گویی و ستم به مردم
ناسپاسی و ناشکری نسبت به خوبیهای دیگران

و...

همانطور که دیدید اکثر بلاهایی که نازل میشه بخاطر ستم و گناه انسانهاست. حالا در هر جامعه ای که این نوع گناهان بیشتر باشه مصائب بیشتری هم خواهد بود.


در روایت دیگری هم هست که هر وقت گناه جدیدی از مردم ظاهر شود خداوند بلا و مصیبت جدیدی رو دامنگیر آن مردم خواهد کرد.

--------------------
ما مگر چند عنصر در جهان ماده داریم؟
باد
خاک
آتش
آب

همه اینها به فرمان خداوند هستند. اینکه در کجا چه تاثیری از خود نشان بدهند با توجه به نوع عملکرد انسانها فرق خواهد کرد. مثل بارش باران که گفتیم..

-------------------
حتما تحقیقی که بر روی آب صورت گرفته بود رو شنیدید و خوندید و یا دیدید که اثبات کرده بود که حرفهای زشت و زیبا و نیت های زشت و زیبا و دعا و گناه و .. چقدر می تونه شکل مولکول های آب رو تحت تاثیر خودش قرار بده.
جهان طبیعی از اعمال انسان تاثیر می پذیرد و این یک قانونی هست که در جهان وجود داره.

تا وقتی که گناهی نباشه بلا و گرفتاری جمعی هم نخواهد بود.
------------
البته باز هم اینکه ما بخواهیم علت اصلی همه اتفاقاتی که می افته رو دقیق مشخص کنیم مسلما کار ما نیست. یا باید زمان بگذره تا یکسری مسائلی روشن بشه یا اینکه از بین روایات و ... بشه حکمت ها و علت ها رو استخراج کرد.

و این هم شاید بتوانیم علتهای ظاهری رو تشخیص بدهیم اما حکمت ها همیشه برای ما ظاهر نیستند.
-----------


و الله العالم